مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به روند روزافزون تغییر و تحولات محیطی، سازمان ها و شرکت ها، برای پاسخ گویی اثربخش به نیازهای محیطی خویش نیازمند کارآفرینی استراتژیک هستند. کارآفرینی استراتژیک منجر به خلق ارزش، رشد و تولید ثروت در سازمان می گردد. هدف از پژوهش حاضر، توسعه الگوی کارآفرینی استراتژیک و بررسی تأثیر آن بر مزیت رقابتی با استفاده از تبدیل آن به شایستگی کلیدی سازمان ها می باشد. در این راستا پس از تشریح مبانی نظری موضوع، با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و بررسی مقالات و پژوهش های قبلی و مقایسه مدل های کارآفرینی استراتژیک موجود در منابع علمی و همچنین مصاحبه عمیق با خبرگان، مدل توسعه یافته ی کارآفرینی استراتژیک، با تمرکز بر شایستگی کلیدی در سازمان، ارائه گردیده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که کارآفرینی استراتژیک زمانی که به عنوان یک شایستگی در سازمان تلقی و ایجاد گردد می تواند که به خلق ارزش برای افراد، سازمان ها و جامعه منجر می گردد و به کارگیری دفعی یا موردیِ خلاقیت، به تنهایی ضامن کسب مزیت رقابتی نخواهد بود. خلق ارزش برای مالکان و کارآفرینان ایجاد ثروت نموده و درنهایت به رشد و رونق اقتصادی نظیر اشتغال زایی، پیشرفت های فناوری و رفاه عمومی کمک می نماید این مدل، رابطه کارآفرینی استراتژیک و ابعاد آن را با مزیت رقابتی با تأکید بر تثبیت آن به عنوان شایستگی کلیدی در شرایط اقتصادی امروز نشان می دهد.
مدل سازی ساختاری-تفسیری چالش های تاثیرگذار بر فرآیند سیاست گذاری توسعه فناوری های انرژی تجدیدپذیر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری با هدف توسعه فناوری، کارکرد اساسی دولت ها و فرآیند مداخله آن ها به منظور دستیابی به نتایج و تحقق چشم اندازهای اقتصادی و اجتماعی است. مطالعات سیاست گذاری به دنبال توصیف و تبیین سیاست گذاری دولت ها و نحوه اثرگذاری و ایجاد تغییر در آن است. حوزه انرژی از جمله انرژی های تجدیدپذیر و همچنین توسعه فناوری های تجدیدپذیر نیز به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های مسائل عمومی، همواره متاثر از مداخلات مستقیم و غیرمستقیم دولت است. در این راستا هدف این مقاله بررسی چالش های تاثیرگذار بر فرآیند سیاست گذاری توسعه فناوری های تجدیدپذیر در ایران می باشد که به این منظور از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری استفاده شده است تا روابط متقابل میان این چالش ها بیان شود. علاوه براین، از تحلیل MICMAC نیز برای تشخیص قدرت نفوذ و وابستگی هر یک از چالش ها استفاده شده است. پس از تحلیل داده ها، چالش های تاثیرگذار بر فرآیند سیاست گذاری توسعه فناوری های تجدیدپذیر در 5 سطح مختلف طبقه بندی شدند و با توجه به روابط متقابل بین آن ها به صورت مدل ساختاری-تفسیری ارائه شد. همچنین پس از تحلیل MICMAC متغیرها در سه گروه متغیرهای وابسته، مستقل و خودمختار قرار گرفتند و هیچ متغیری در گروه متغیرهای پیوندی قرار نگرفت. یافتهها نشان داد که «پشتیبانی از نوآوران موفق»، «ظرفیت جذب سرمایه»، «هزینه های راه اندازی نامشخص» و «اثبات اثربخشی سیاست ها» از اساسی ترین چالش های تاثیرگذار بر فرآیند سیاست گذاری توسعه فناوری های تجدیدپذیر در ایران می باشند.
مدل سازی ارزیابی تاثیر فعالیت های ناب-چابک بر عملکرد شرکت با استفاده از تحلیل سناریوی مبتنی بر شبکه باور بیزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر وضعیت رقابتی شدید در دنیای کسب وکار، شرکت ها را مجاب ساخته است که از تمامی ابزارهای موجود برای بهبود عملکرد خود استفاده کنند؛ زیرا عملکرد یکی از مهم ترین معیارهای سنجش موفقیت شرکت هاست. نوسان های بازار، عدم اطمینان محیطی، نیاز به استفاده بهینه از منابع و رسیدن به مزیت رقابتی، شرکت ها را به سمت استفاده از سیستم های تولید ناب و چابک برده است تا عملکرد خود را بهبود بخشند. هدف این مقاله بررسی تاثیر فعالیت های ناب چابک بر عملکرد شرکت در شرایط مختلف است. لذا پس از بررسی مبانی نظری، فعالیت های ناب چابک و ابعاد عملکردی آن شناسایی شده و تعامل پذیری شاخص ها با هم و میزان اثرگذاری فعالیت های ناب چابک بر عملکرد بررسی گردید. گردآوری داده های مربوط به تعامل پذیری فعالیت های ناب-چابک با استفاده از پرسشنامه مقایسه زوجی و از طریق برگزاری پنل تخصصی خبرگان صورت پذیرفت و داده ها به وسیله نرم افزار MICMAC تحلیل شد و تاثیرگذاری فعالیت های ناب چابک بر عملکرد و پایداری شرکت به صورت سناریوسازی و با روش شبکه باور بیزین و نرم افزار NETICA صورت پذیرفت. یافته های پژوهش بیانگر این است که درسناریوهای خوش بینانه، واقع بینانه و بدبینانه، پیاده سازی و استفاده از فعالیت های ناب چابک بر عملکرد مالی، غیرمالی و پایداری شرکت تاثیر مثبت می گذارد. همچنین با توجه به نظر خبرگان، شش سیگما، فناوری اطلاعات، کایزن و سیاست های حقوق و پاداش بیشترین تاثیرگذاری را در پیاده سازی تولید ناب-چابک در شرکت دارد.
مدلی برای پاردایم تولید اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر سازمان تولید و ساختار عملیاتی به یک ساختار غیر متمرکز و اجتماعی همیشه مد نظر بوده است . تحت روند رو به رشد شخصی سازی و اجتماعی شدن ، تولید اجتماعی یک شیوه فنی و تجاری در حال ظهور در الگوی شخصی سازی انبوه است که به مصرف کنندگان اجازه می دهد تا از طریق یکپارچه سازی فرآیندهای خدمات تولیدی بین سازمانی ، محصولات شخصی سازی شده و خدمات شخصی را با شرکای خود بسازند. این مقاله ، به بررسی جامع ادبیات و بحث در مورد پاردایم تولید اجتماعی و ارائه مدل مناسب برای تولید اجتماعی می پردازد. در مقاله به مقایسه تولید اجتماعی و سایرپاردایم های تولید خواهیم پرداخت و علاوه برآن ویژگی های تولید اجتماعی و منطق پاردایم تولید اجتماعی را مورد بحث قرار خواهیم داد. انتظار می رود که این بررسی بتواند خوانندگان را در درک بیشتر ایده تولید اجتماعی کمک کند. براساس یک بررسی جامع در مورد ادبیات ، این مقاله به روشن شدن مفاهیم کلیدی ، توسعه چشم انداز استراتژیک از روش پاردایم تولید اجتماعی می پردازد.
به کارگیری فناوری های نوین و بازاریابی دیجیتال در جذب مخاطب حوزه آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت استفاده از اینترنت و فناوری های مرتبط با آن جهت بازاریابی در فضای کسب وکار امروزی که رقابت شدیدی را در بین نهادها و ارگان های مختلف به وجود آورده است و سبب استفاده از شیوه های مختلف توسط سازمان ها برای دستیابی به موفقیت شده است، در این مطالعه به مروری جامع بر انواع بازاریابی دیجیتال پرداخته شده است. هدف از این مطالعه معرفی شیوه هایی از بازاریابی دیجیتال است که می تواند در حوزه آموزش مورد استفاده قرار گیرد و سبب موفقیت در عملکرد بازاریابی کسب وکارهایی شود که در حوزه آموزش فعال هستند. طبق بررسی های انجام شده در این مطالعه مبتنی بر مبانی نظری می توان سه شیوه بازاریابی در رسانه های اجتماعی، بازاریابی با ایمیل و بازاریابی محتوا را به عنوان شیوه هایی از بازاریابی دیجیتال معرفی کرد که بیشترین کاربرد را می تواند به خصوص در حوزه آموزش داشته باشد. ازاین رو توجه به آن ها به مدیران سازمان های مرتبط پیشنهاد می شود.
شناسایی و رتبه بندی چالش های توسعه تولید، سیاست ها و راهکارهای بهبود وضعیت در صنعت نساجی (مورد مطالعه: تولید پارچه چادر مشکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت نساجی و پوشاک ایران با بهره گیری از قدمت طولانی، حجم سرمایه گذاری، نرخ بالای ارزش افزوده، پیوندهای پیشین و پسین با سایر صنایع دیگر و اقتصاد ملی و نیروهای انسانی فراوان دارای امکانات بالقوه بسیاری جهت پیشرفت و ارتقاء کمی و کیفی خود و اقتصاد ملی است. اما متاسفانه طی سالیان متمادی تولید منسوجات به خصوص پارچه چادر مشکی با چالش ها ومشکلات زیادی همراه بوده است. در این پژوهش به شناسایی و رتبه بندی چالش های توسعه تولید، سیاست ها و راهکارهای بهبود وضعیت در تولید پارچه چادر مشکی صنعت نساجی پرداخته شد که از لحاظ روش تحقیق در زمره تحقیقات کاربردی و توصیفی-اکتشافی می باشد. ابتدا 46 چالش از ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان شناسایی شده و با انجام آزمون های دوجمله ای و فریدمن 18 چالش اصلی مشخص و رتبه بندی گردیدند. در ادامه 11 سیاست و 33 راهکار از ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان شناسایی و با استفاده از شاخص نسبت توافق خبرگان (CVR) اقدام به انتخاب سیاست ها و راهکارهای مهم در برطرف نمودن چالش ها گردید.