آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

از دهه اول انقلاب اسلامی و بعد از آن، علوم انسانی در جبهه متخاصم جای گرفته و پروژه اسلامی سازی هدفش را کنترل و بازسازی علوم انسانی قرار داده است، ولی با وجود این، از ظرفیت های پذیرش دانشجویان علوم انسانی نه تنها کاسته نشده بلکه در مقایسه با سایر رشته ها رشد قابل توجهی نیز داشته است. از آن جا که توسعه و افزایش پذیرش دانشجویان تابع سیاست گذاری های دولتی است، این پرسش مطرح می شود که چنین جهت گیری های متفاوت چگونه باید درک شود؟ چگونه می توان با علوم انسانی مخالف بود ولی بیش از سایر رشته ها، ظرفیت پذیرش دانشجویان آن را افزایش داد؟ ما در این مقاله سیاست گذاری ها و عملکرد ها، روند افزایش پذیرش دانشجویان علوم انسانی را بررسی می کنیم. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که این گسترش را باید ذیل سه گفتمان درک کرد: گفتمان بهنجارسازی که بر مدار تولید سوژه دیندار شکل می گیرد ، گفتمان خودکفائی که بر حول تامین منابع مالی استوار می شود، و در نهایت گفتمان توسعه محور که کمیت رشد دانشگاهها و نیروی انسانی در آن هدف می شود. در نهایت نشان خواهیم داد که چگونه علیرغم گسترش رشته ای(به ویژه از لحاظ افزایش پذیرش دانشجو)، علوم انسانی موقعیت متزلزل و بدبینانه اش را از چشم انداز حاکمیتی از دست نداده است.

تبلیغات