مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی موضوع ناامنی در عصر مشروطه می پردازد. پرسش اساسی این است که نسبت بین ناامنی و دموکراسی خواهی را در دوران مشروطه، چگونه می توان تبیین کرد؟ فرضیه اصلی این است که گسترش ناامنی و دغدغه مشروطه خواهان برای تأمین امنیت موجب به حاشیه رفتن دموکراسی و اولویت یافتن برقراری امنیت از طریق یک دولت مقتدر شد. اساساً ناامنی در عصر مشروطه نه تنها دموکراسی خواهی را در اولویت درجه دو قرار داد، بلکه گاه از فحوای اسناد و دیدگاه برخی چهره های سرشناس، مشروطه خواهی به عنوان راهی برای تقویت مجدد ایران دیده شد. بنابراین آرمان احیای ایران قدرتمند در تلاقی ناامنی های عصر قاجار که در دوره مشروطه تشدید شد، موجب شد تا مشروطه خواهان به ایده دولت مقتدر به عنوان تنها چاره برای رفع خطر بحران فروپاشی بیندیشند. به این سبب بود که گاه مشروطه خواهی در نزد برخی از آنان معادل با احیای ایران و دولت مقتدر گرفته شد. ازاین رو این تحقیق ابتدا به خوانش مفاهیمی از مشروطه از منظر ایده دولت قوی و سپس از طریق گزارش های مردمی به سنجش ناامنی و عملکرد حکومت مشروطه از منظر گفتمان دموکراسی پرداخته است. در پایان نیز با بررسی تئوریک دلایل کودتا در تأسیس دولت مقتدر و نیز مؤلفه های اصلی دولت در عصر رضاشاه نشان داده شده است که چرا گفتمان دموکراسی که از دوران مشروطه به تدریج به حاشیه رانده شد، در عصر رضاشاه نیز این سیر تدریجی حاشیه رفتن، تعمیق یافت.
مدل سیاستگذاری مشارکتی چندسطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نارسایی های دموکراسی نمایندگی کاهش انگیزه شهروندان برای مشارکت سیاسی است. تحلیلگران، بازیگران و نمایندگان دولت با این مسئله دست به گریبان بوده و درصدد پاسخ به این پرسش هستند که چگونه به بهترین شکل می توان شهروندان را در فرایندهای تصمیم گیری و سیاستگذاری مشارکت داد. طبق بررسی ما اگرچه برخی تحقیقات اخیر به مسئله مشارکت دموکراتیک سیاستی پرداخته اند، تعداد بسیار محدودی از آنها بر درک طبیعت، محرکه ها و روش های مشارکت سیاستی تأکید دارند و به بررسی خصوصیات و فضاهای نهادی که ارتباطات مشارکتی در آنها روی می دهند، پرداخته اند. به نظر می رسد تسهیل و افزایش مشارکت سیاستی مستلزم شکل جدیدی از رابطه بین دولت و جامعه است که می توان با وضع ترتیبات نهادی در سه سطح ماهوی، سطح رویه ای و سطح عملیاتی آن را حل کرد. برای تسهیل و افزایش مشارکت سیاستی در هر سه سطح دگرگونی و تحولاتی لازم است که هر کدام فلسفه، سازوکارها، ترتیبات و تفاوت های با هم دارند.
مفهوم زمان، وضع طبیعی، قرارداد در زیست -جهان فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله «زمان» در فضای مجازی به تعبیر ویتگنشتاین مانند «مفاهیم خوشه ای» عمل می کند، به این معنا که هسته مرکزی ثابتی ندارد، ولی محل تلاقی مفاهیم متعددی قرار می گیرد. فضای مجازی با نوعی تکوین و تجدیدی در وضعیت استاتیک انسان ذیل دوگانگی 0-1 تا بی نهایت «محل بودن ما» را مشخص می کند. پرسشی که در این بحث مطرح می شود عبارت است از اینکه این بودن در زمان چگونه خود را در شبکه ذهن کاربر باز می یابد؟ پاسخ به این پرسش را با درنظر گرفتن این مسئله درنظر می گیریم که معیار خود را فرایند پا گرفتن ساختارهای نوین می یابیم. فیلسوفان به این زمان می گویند زمان اعتباری. این زمان اعتباری ایجادکننده یک زمانه است. زمان در قالب سه مفهوم زمان لحظه ای- جریان زمان و زمان تجاری در این نوشتار مورد بحث قرار می گیرد و سرنمون بحث مزبور در خصوص مفهوم وضع طبیعی در فضای مجازی است. مفهوم وضع طبیعی در زمانه و زیست- جهان فضای مجازی مولد نوعی قرارداد نیز است که در نهایت انسان جدیدی را خلق می کند.
پایه های مدنی هویت ایرانی؛ بررسی هویت اجتماعی آفریقایی تباران در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشین حضور آفریقاییان در ایران (به ویژه جنوب ایران) به بیش از دو قرن پیش بازمی گردد که برای اولین و در قالب برده از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وارد ایران شدند. در طول این دو قرن حضور و به واسطه مهاجرت اجباری، فرایند شکل گیری یا تغییر هویت آنها با فراز و نشیب های فراوانی روبه رو بوده است که به طور خاص می توان در سه مرحله و با عنوان «برده»، «آزاد» و «ایرانی» از آنها نام برد. با وجود این فرازوفرودها و برخلاف تجربه دهشتناک بردگان آفریقایی در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکایی، آفریقایی تباران در ایران تجربه نسبتاً مسالمت آمیزی داشتند. این تجربه که در نوع خود بسیار کم نظیر و حائز اهمیت است، متأسفانه کمتر بررسی و تحلیل علمی شده است. تجربه زیست مسالمت آمیز میان آفریقایی تباران و ایرانیان به اندازه ای خوشایند بوده است که بسیاری از آفریقایی تباران خود را با افتخار «ایرانی» نامیده و حتی برخی از آنها انتساب یا تعلق خاطر به دیگر هویت های نژادی یا قومیتی (مانند آفریقایی، تانزانیایی یا زنگباری) را رد کردند. تحقیق حاضر، با درنظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی حاضر (رقیق شدن محدودیت ها و موانع مکانی و زمانی و در نتیجه سهل شدن امکان ارتباط با سرزمین آبا و اجدادی و تأثیرات آن در هویت)، به بررسی میزان تعلق خاطر ایرانیان آفریقایی تبار به هویت ملی، قومی و فرهنگی آنها پس از دو قرن حضور در ایران می پردازد. بررسی میزان تأثیرگذاری مؤلفه های هویت سازی مانند ملیت و تابعیت، دین، فرهنگ و قومیت در این تحقیق مورد تأکید خاص قرار گرفته است.
ضرورت ائتلاف راهبردی ایران و چین: متوازن سازی منافع مشترک و پرهیزهای مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق آموزه های نظریه اتحاد[1] و همکاری[2] در روابط بین الملل و به نظر گروهی از پژوهشگران داخلی و خارجی، دو کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین به رغم داشتن منافع مشترک فراوان در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی و با وجود برقراری برخی از سطوح مناسبات راهبردی همچنان فاقد شرایط و بایسته های لازم برای ورود به عرصه اتحاد و ائتلاف هستند. پرسش آن است که چه موانعی بر سر راه ارتقای روابط دو کشور از سطوح عادی و بعضاً راهبردی به سطح اتحاد و ائتلاف وجود دارد؟ در پاسخ، گزاره ای که در چارچوب نظریه رژیم ها و با استفاده از دو مفهوم بنیادین منافع مشترک و پرهیزهای مشترک به مثابه فرضیه تقریر و به آزمون داده ها گذاشته شده، دلالت بر این نکته دارد که پرهیزهای مشترک ایران و چین در عرصه داخلی و تعاملات منطقه ای و بین المللی مانع از ارتقای مناسبات دو کشور از سطوح عادی و راهبردی به سطح ائتلاف و اتحاد می شود. برای اثبات/ابطال این فرضیه از روش توصیفی و تحلیلی و برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از منابع کتابخانه ای استفاده شده و در پایان این استنتاج حاصل آمده است که ارتقای مناسبات ایران و چین از سطوح عادی به راهبردی و سرانجام ائتلاف و اتحاد مستلزم متوازن سازی بین منافع مشترک و پرهیزهای مشترک است.
فقدان تجدد و رزمجویی ذهنیت عرفانی/دوجایگاهی در بستر تاریخ معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال های دهه 40 و 50 خورشیدی آغازگاه ظهور روشنفکرانی بود که در مقاله حاضر ذیل مفهوم ذهنیت عرفانی/ دو جایگاهی قرار می گیرند؛ روشنفکرانی که بیش از آنکه در پی مفاهیمی همچون نوسازی، مرزهای ملی و اندیشه ترقی باشند، در پی تخریب نهادهای مدرن ناشی از مشروطه برآمدند و در این چالش به ذوب مفاهیمی یادشده پرداختند. این روشنفکران (روشنفکران شبه مذهبی، روشنفکران چپ و روشنفکران دولتی) نه تنها پیوندی با اندیشه ترقی و مفاهیم مدرن نداشتند، بلکه طبق نظرگاه پژوهشی ما به دنبال پرورش ایده هایی بودند که با تئوری ذهنیت عرفانی/ دو جایگاهی قابل تبیین است. از دیدگاه این نوشتار، روشنفکران و ایرانیان دچار شده به ذهنیت عرفانی/ دو جایگاهی در حوادث آخرین سال های دهه 50 که اوج ظهور این ذهنیت و تسلطش بر سراسر زیست ایرانیان بود، با پذیرش سه گام این ذهنیت (نفی شناخت، ارزش های مجازی و دولت مقدسِ خداگونه) پذیرای شرایط امروزی سرزمین خویش شدند. در نتیجه مفهوم ذهنیت عرفانی/ دو جایگاهی و شاخصه های آن (برگرفته از مباحث ارنست کاسیرر، لوی برول و جولیان جینز) مفهوم محوری پژوهش حاضر است و ذهنیت بخشی از روشنفکران یادشده به سنگ محک آن آزموده خواهد شد تا بتوان به تبیین نگاه این روشنفکران درباره حوادث سال های دهه 40 و 50 پرداخت.
تحلیل هجویه سیاسی شاعران اندلس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هجو یکی از گونه های پویای ادبی است که در شعر برخی از شاعران عصر اندلس فراوان دیده شده است. پس از ظهور اسلام شعر هجو از حوزه فردی و قبیلگی خارج و در عرصه دین و سیاست داخل شد.گاه شاعران اندلس در هجویه های خود از ابزار طنز برای بیان اغراض و اهداف خود استفاده کرده اند و بدین وسیله در مقام منتقد اجتماعی و سیاسی در برابر قدرت های سیاسی ایستاده اند. آنچه در این مقاله مورد پژوهش قرار گرفته، آشکار کردن مضامین سیاسی در هجویه های شاعران اندلس است، بدین معنا که آنها در هجوهایشان از چه مضامین سیاسی بهره برده اند. از جمله این مضامین، می توان به ریاکار، گرگ صفت، ناپاک، فاسد، رشوه گیر، ستمکار و ظالم، بدرفتار و بی اصالت بودن اشاره کرد، که این مضامین را به امیران، فرماندهان جنگی، قاضیان و فقیهان نسبت داده اند. این شاعران در بسیاری از این مضامین با صراحت بیان و بدون ترس و جانبداری به مخالفت و انتقاد از این طبقات سیاسی پرداخته اند. کاربرد برخی صور بلاغی مانند تشبیه و استعاره و همچنین برخی محسنات لفظی در هجویه های سیاسی سبب زیبایی هجویه ها و جلب مخاطبان شده است.
ماهیت اندیشه سیاسی سده های میانه، با تأکید بر فلسفه مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت اندیشه سیاسی سده های میانه، همواره، موضوعی مورد بحث نزد پژوهشگران این حوزه بوده است. تبیین این مسئله می تواند امکان فهم دقیق تری از تحولات فکری در سپهر سیاست در سده های میانه را به دنبال داشته باشد. از منظر نوشته حاضر، سیاست در سده های میانه را باید در نسبتی که با مفاهیم سیاسی در کتاب مقدس داشته است، فهم کرد. مدعای ما این است که کتاب مقدس گنجینه ای مهم است که هنگام ترجمه متون سیاسی در دوران میانه توجه مترجمان و اندیشمندان سیاسی را به خود جلب کرد، و هنگام معادل گزینی با انتخاب این واژه ها اندیشه سیاسی را در مسیر تعالیم جامع مسیحیت قرار داد. ازاین رو، اندیشه سیاسی کاملاً تحت تأثیر فلسفه دینی مسیحیت معنا می یافت، و در نسبتی خاص با نظام کلی اندیشه مسیحی قرار گرفت.
فوکو؛ کنش پارهسیاییِ انقلابِ شیعی و یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های بسیاری درباره رویکرد فوکو به انقلاب اسلامی ایران انجام گرفته، اما هیچ کدام به رابطه آن با فلسفه یونان باستان اشاره نکرده است. هدف این مطالعه تطبیقی نشان دادن این نکته است که بدون فهم فلسفه یونان و نقد مسیحیت، علت حمایت فوکو از انقلاب روشن نخواهد بود. ازاین رو پرسش مقاله حاضر این است که از دید فوکو، چه رابطه ای میان انقلاب شیعی ایران و فلسفه یونان باستان وجود دارد؟ آیا چنین قرینه سازی هایی موجه است؟ از دید فوکو، پارهسیا عنصر بنیادین مشترک میان فلسفه یونان و تشیع است. سه مفهوم «شهید»،« آفرینش سوژه» و «مرجعیت» از ویژگی های پارهسیایی شیعی است. از دید او، غایت پارهسیا و تشیع، تبدیل افراد به سوژه های خودآیین است. او دریافتی متفاوت از مفهوم سیاسیِ «انقلاب» پیشنهاد می کند، همان گونه که تشیع را همچون معنویت سیاسی فهم می کند. هدف این مقاله، کشف خاستگاه فلسفیِ رویکرد فوکو به انقلاب است.
بررسی نسبت نئولیبرالیسم و نسل دوم حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نئولیبرالیسم از جمله اندیشه هایی است که بر مفاهیمی چون بازار، حذف مقررات و حذف مفهوم نفع عمومی یا اجتماع و جایگزینی آن با «مسئولیت فردی» می پردازد. نئولیبرالیسم را می توان ایدئولوژی درنظر گرفت که معتقد است تجارت و سرمایه گذاری آزاد یگانه منبع توسعه و شکوفایی اقتصادی است. این اندیشه بر این پایه استوار است که مکانیسم بازار باید اداره کننده سرنوشت بشر باشد. تلاقی نئولیبرالیسم و نسل دوم حقوق بشر براساس دسته بندی های کارل واساک که انتزاعی و آکادمیک است، در اقتصاد و بازار است. قواعد طبقه بندی شده در این نسل از جمله حقوقی اند که از نظر قانونگذاری و کدگذاری، همزمان با قواعد نسل اول پدید آمدند، اما شناسایی آن به لحاظ فلسفی و نظری پس از حقوق مدنی و سیاسی است. این قواعد و مفاهیم از آن روی حائز اهمیت است که با پیدایش دوره نئولیبرالیسم همزمان بوده و با توجه به خواست نظام بین الملل مبنی بر تحقق عدالت که اقتصاد و به تبع آن کاهش فقر و غلبه بر کمبودها و محرومیت های بشر است، بخشی از آن است.
بازشناسی جایگاه روسیه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وقوع انقلاب اسلامی شاهد تحول گفتمانی در سیاست خارجی ایران بودیم. پیامد این تحول، دگرگونی در نقش و جایگاه بازیگران نظام بین الملل در سیاست خارجی ایران بود. یکی از دولت هایی که از دهه دوم انقلاب به تدریج جایگاه نوینی در سیاست خارجی ایران به دست آورد و به عنوان یک کنش گر مهم نظام بین الملل به بازیگری ماهر در روابط خارجی ایران تبدیل شد، فدراسیون روسیه است. این کشور علاوه بر پیوندهای سنتی ناشی از همجواری، روابط سیاسی و اقتصادی دیرپایی با ایران داشته است. در این زمینه هدف این مقاله «فهمِ تاریخی جایگاه روسیه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» است. پرسش مقاله از این قرار است که «کدام پندارها و مؤلفه ها به جایگاه روسیه در سیاست خارجی ایران تعیّن بخشیده و آیا این جایگاه در سیاست خارجی ج.ا. ایران دستخوش تغییر و تحول شده است؟». فرضیه مقاله این گونه تدوین یافته که «ساختار نظام بین الملل و ساخت درونی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و ادراک تصمیم گیرندگان آن از ماهیت نظام سیاسی ایران موجب قوام بخشی جایگاه روسیه در استراتژی سیاست خارجی ایران شده، به گونه ای که جایگاه و اهمیت آن کشور در جهت گیری سیاست خارجی دولت های مختلف در ج.ا. ایران یکسان بوده است. اگرچه به تناسب محذورات بین المللی روسیه و تحول در سیاست خارجی آن، گاهی روابط دو کشور دچار نوسان می شود». روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و چارچوب نظری واقع گرایی نوکلاسیک است.
واقع گرایی نوکلاسیک چارچوبی برای تحلیل سیاست خارجی عربستان در قبال بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیزش هایی که از اواخر سال ۲۰۱۰ بسیاری از کشورهای خاورمیانه عربی و شمال آفریقا را درنوردید، تأثیر بسزایی بر جهت گیری سیاست خارجی دولت های این منطقه داشته است. سیاست خارجی عربستان سعودی به عنوان کنشگری مهم در منطقه نیز از این تأثیرپذیری مستثنا نبوده است. جهت گیری سیاست خارجی عربستان در قبال این خیزش ها از یک سو حمایت از سرنگونی دولت های لیبی و سوریه و از سوی دیگر مداخله مستقیم نظامی در بحرین و یمن برای حفظ دولت های این کشورها بوده است. این رویکرد در سیاست خارجی عربستان سبب طرح این پرسش شده که چگونه سیاست خارجی متناقض عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی توجیه پذیر است؟ برای پاسخ به این پرسش از نظریه واقع گرایی نوکلاسیک استفاده شده است و براساس آن برای ارزیابی تناقضات موجود در تحلیل سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی باید تهدیدها و توانمندی های این کشور، عوامل داخلی و خارجی در این مقطع زمانی به شکل همزمان مورد توجه قرار گیرد. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته و منابع آن به شکل کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری شده است.
رابطه نظام اداری و توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران (با بهره گیری از الگوی نظری جاگورایب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیهی است که هر جامعه ای برای دوام و پایداری، انتظام و پیشرفت، رفاه و امنیت خود به حکومت احتیاج دارد و حکومت نیز به سازمان ها و نظام اداری کارامد برای تحقق اهداف و رسالتش نیازمند است. ازاین رو، در صورت سالم بودن، کارایی و چابکی، نظام اداری می تواند بازو و ابزار اجرایی مؤثر و موفقیت آمیزی برای تحقق اهداف و سیاست های دولت باشد و نقش مهم و اساسی در توسعه و پیشرفت، تأمین رضایت شهروندان و حمایت آنها از نظام سیاسی ایفا کند. این تحقیق رابطه نظام اداری و توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران را بدون تأکید بر دوره خاصی، با بهره گیری از الگوی نظری جاگورایب، بررسی می کند. بنابراین سؤال اصلی آن عبارت است از: «چه رابطه ای بین نظام اداری و توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؟». فرضیه آن نیز چنین تدوین شده است: «نظام اداری کارامد در جمهوری اسلامی ایران می تواند با تأثیرگذاری بر ثبات، برابری و مشارکت سیاسی موجبات رشد و تحکیم توسعه سیاسیرا فراهم آورد». با این ملاحظات، این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی و روش جمع آوری داده ها نیز کتابخانه ای است. یافته های تحقیق نشان داد که رفع آسیب ها و تحول در نظام اداری کشور موجب افزایش ظرفیت نظام سیاسی برای پاسخگویی، برابری، ثبات و مشارکت سیاسی و متقابلاً گسترش نهادهای سیاسی و تقویت توان پاسخگویی نظام سیاسی و برابری و ثبات و مشارکت سیاسی در آن موجب سلامت و چابکی و کارامدی نظام اداری خواهد شد.
حقوق سیاسی شهروندی در دولت نهم و دهم (احمدی نژاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش دارد تا با تأکید بر مدرنیته سیاسی، عملکرد و سیاستگذاری های دولت نهم و دهم در حوزه حقوق سیاسی شهروندی را در این دوره زمانی بررسی کند. مدرنیته سیاسی بر تفکیک و تمایز حوزه عمومی و خصوصی، دولت و جامعه و فرد و شهروند تأکید دارد. به رسمیت شناخته شدن این تمایز و تفکیکات به تحدید قدرت دولت، گسترش جامعه مدنی و آزادی های سیاسی، حاکمیت قانون و ... منجر می شود، که زمینه ساز توسعه حقوق سیاسی شهروندی است. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی صرفاً به بررسی حقوق سیاسی شهروندی که از مؤلفه های مدرنیته سیاسی محسوب می شود، می پردازد. از آنجا که در دولت نهم و دهم شاهد به هم ریختن تمایزات و تفکیکات مورد تأکید مدرنیته سیاسی هستیم، با نوعی اقتدارگرایی، گسترش دخالت دولت، محدود شدن و تضعیف هرچه بیشتر حقوق سیاسی شهروندی مواجهیم. سؤال این پژوهش عبارت است از اینکه سیاستگذاری های حقوق سیاسی شهروندی دولت نهم و دهم در حوزه مدرنیته سیاسی چگونه قابل تبیین است؟ فرض ما این است که سیاستگذاری های دولت نهم و دهم در جهت تضعیف حقوق سیاسی شهروندی و گسترش جامعه توده وار قرار دارد.
ورزش و سیاست در ایران؛ روایتی از قوم گرایی نژادگرا در بستر ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورزش مدرن همواره به عنوان ابزاری فرهنگی مورد بهره برداری سیاسی قرار گرفته است. از مهم ترین کارویژه های سیاسی- فرهنگی ورزش، جهت دهی بهافکار عمومی، نشر چهره ای کارامد از حاکمیت و در نهایت ملت سازی است. اما ورزش، صرفاً در خدمت دولت های ملی نیست، بلکه این ظرفیت را داراست تا ابزاری در دست اقلیت ها و گروه های قومی در هر سیستم سیاسی نیز باشد که از آن در جهت بیان آرمان های جدایی طلبانه و تقویت همگرایی قومی بهره ببرند. برخی جریان های قوم گرا به ویژه محافل پان ترکیست در داخل ایران نیز توانسته اند از این ابزار بهره برداری کنند. این جریان در دهه اخیر و به ویژه از سال 1388 به این سو، با صعود تیم تراکتورسازی تبریز به رقابت های جام خلیج فارس، رشته پرطرفدار فوتبال و تجمع هواداران این تیم را محملی برای بسیج سیاسی و پیشبرد اهداف خود قرار داده است. پژوهش حاضر در پی رفتارشناسی و بررسی ادبیات جریان مذکور برای عمومی سازی گفتمان قوم گرایی خواهد بود.
چرخه قدرت در سیستم بین المللی پیچیده و آشوبی و راهبردهای نقش یابی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرخه قدرت و فشارهای سیستمی ناشی از آن، در درون سیستم بین الملل آنارشیک، نقش یابی را در کانون طراحی راهبرد کلان کشورها قرار می دهد. تحول سیستم بین الملل از ساده به سیستمی پیچیده و آشوبی، چرخه قدرت و راهبردهای نقش یابی در آن را با ویژگی های نوینی از جمله تعریف در گستره شبکه ای و بر مبنای قدرت هوشمند شبکه ای همراه ساخته است. مقاله حاضر با توجه به ناکارامدی ادبیات موجود در روابط بین الملل در تبیین چرخه قدرت و راهبردهای نقش یابی در سیستم های یادشده، سعی در ارائه مدل نظری نوین دارد. در این زمینه، شبکه به عنوان سازه سیستم بین الملل و چارچوب اساسی نقش یابی، پویایی و تنوع چرخه قدرت در سیستم شبکه ای و کارکرد شبکه در لبه آشوب؛ پویایی نقش یابی؛ و فشارهای سیستمی – شبکه ای و نقش یابی از طریق شبکه سازی؛ در کانون تحلیلی مقاله حاضر قرار دارد. از سوی دیگ،ر ایران به عنوان قدرت منطقه ای در حال رشد، با موضوع نقش یابی در وضعیت فشارهای سیستمی روبه روست که در ادبیات موجود، به آن توجه جدی نشده است. مقاله حاضر با بهره گیری از مدل نوین نظری که تدارک دیده است، چرخه قدرت و راهبردهای نقش یابی ایران را بررسی می کند. شبکه سازی، دیپلماسی شبکه ای و بازدارندگی شبکه ای، سه مدل نوآورانه مقاله در مورد نقش یابی ایران در وضعیت سیستم بین المللی پیچیده و چرخه قدرت در آن است.
تعارض جهان بینی و عمل در حکمرانی آرمانی ژانوس در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی روایتی صادقانه از سیاست در ایران باستان و جهان بینی حاکم بر آن به شمارمی آید. اگرچه نمی توان شاهنامه را منحصراً متنی سیاسی دانست، روایت های آن بازگوکننده بخش هایی از زندگی سیاسی و سیاست ورزی ایرانیان است، بر این اساس می توان برخی از ویژگی های سیاست ورزی ایرانیان را در شاهنامه بازیابی کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل تعارض میان جهان بینی و عمل سیاسی و به تعبیری آشکارسازی ویژگی بنیادین ژانوسی بودن سیاست عملی حتی در حکومت های آرمانی در شاهنامه است. در این پژوهش مفروض اصلی این است که جهان بینی دوگانه انگار تأثیری بر عمل سیاسی ندارد. بنابراین پرسش مقاله این است که در شاهنامه فردوسی تعارض میان جهان بینی و عمل شاهان آرمانی و دوچهرگی سیاست چگونه مطرح شده است؟ فرضیه ما این است که چهره ژانوسی سیاست در شاهنامه با برداشتی روان شناسانه، به شخصیت حکمران نسبت داده می شود که نوعی بلاتکلیفی در قضاوت نهایی در خصوص پایبندی حکمران آرمانی به جهان بینی به وجود آورده است. برای آزمون این فرضیه، از روش تفسیری استفاده شده است.
بحران مالی حوزه یورو و روند همگرایی اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کامیاب ترین الگوی همگرایی منطقه ایرا می توان در اتحادیه اروپا مشاهده کرد؛ به طوری که با گذشت سالیان دراز هنوز هم الگوی همگرایی منطقه ای موفقی نظیر آن پیدا نشده است. سال 2011 نقطه آغاز تشکیک ها در این پیکر یکپارچه بود. دیدگاه های متعارضی نسبت به نهاد و فرجام همگرایی اروپایی پیش کشیده شد. بی شک بحران حوزه یورو، همگرایی اروپایی را به چالش کشید. بعد از بحران، اروپای واحد به دو نیمه نابرابر تقسیم شد. کشورهای متنعم شمالی و کشورهای در حال ورشکستگی جنوب. شکل گیری این دوگانگی این سؤال را ایجاد می کند که بحران مالی چه تأثیری بر روند همگرایی اروپا برجای گذاشته است؟ در پاسخ می توان گفت بحران در خرده نظام های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اتحادیه تأثیرگذار بوده و از طریق آنان بر روند همگرایی اثر سوء داشته است. این مقاله برای آزمون فرضیه خود از نظریه سیستمی بهره برده است. بر این مبنا زایش اندیشه های فدرالی ژان مونه و هوادارانش، در توسعه تاریخی همگرایی همان اندازه ارزش دارد که محذورات و فشارهای محیطی؛ فشارهایی که خود برونداد واقعیت های ژئوپلیتیکی و ملاحظات اقتصادی هستند. برای جمع آوری داده ها از اسناد و مدارک موجود در نهادهای اروپایی و کتاب ها و مقالات تخصصی این حوزه استفاده شده است.