آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

پژوهش های بسیاری درباره رویکرد فوکو به انقلاب اسلامی ایران انجام گرفته، اما هیچ کدام به رابطه آن با فلسفه یونان باستان اشاره نکرده است. هدف این مطالعه تطبیقی نشان دادن این نکته است که بدون فهم فلسفه یونان و نقد مسیحیت، علت حمایت فوکو از انقلاب روشن نخواهد بود. ازاین رو پرسش مقاله حاضر این است که از دید فوکو، چه رابطه ای میان انقلاب شیعی ایران و فلسفه یونان باستان وجود دارد؟ آیا چنین قرینه سازی هایی موجه است؟ از دید فوکو، پارهسیا عنصر بنیادین مشترک میان فلسفه یونان و تشیع است. سه مفهوم «شهید»،« آفرینش سوژه» و «مرجعیت» از ویژگی های پارهسیایی شیعی است. از دید او، غایت پارهسیا و تشیع، تبدیل افراد به سوژه های خودآیین است. او دریافتی متفاوت از مفهوم سیاسیِ «انقلاب» پیشنهاد می کند، همان گونه که تشیع را همچون معنویت سیاسی فهم می کند. هدف این مقاله، کشف خاستگاه فلسفیِ رویکرد فوکو به انقلاب است.

تبلیغات