آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

کامیاب ترین الگوی همگرایی منطقه ایرا می توان در اتحادیه اروپا مشاهده کرد؛ به طوری که با گذشت سالیان دراز هنوز هم الگوی همگرایی منطقه ای موفقی نظیر آن پیدا نشده است. سال 2011 نقطه آغاز تشکیک ها در این پیکر یکپارچه بود. دیدگاه های متعارضی نسبت به نهاد و فرجام همگرایی اروپایی پیش کشیده شد. بی شک بحران حوزه یورو، همگرایی  اروپایی را به چالش کشید. بعد از بحران، اروپای واحد به دو نیمه نابرابر تقسیم شد. کشورهای متنعم شمالی و کشورهای در حال ورشکستگی جنوب. شکل گیری این دوگانگی این سؤال را ایجاد می کند که بحران مالی چه تأثیری بر روند همگرایی اروپا برجای گذاشته است؟ در پاسخ می توان گفت بحران در خرده نظام های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اتحادیه تأثیرگذار بوده و از طریق آنان بر روند همگرایی اثر سوء داشته است. این مقاله برای آزمون فرضیه خود از نظریه سیستمی بهره برده است. بر این مبنا زایش اندیشه های فدرالی ژان مونه و هوادارانش، در توسعه تاریخی همگرایی همان اندازه ارزش دارد که محذورات و فشارهای محیطی؛ فشارهایی که خود برونداد واقعیت های ژئوپلیتیکی و ملاحظات اقتصادی هستند. برای جمع آوری داده ها از اسناد و مدارک موجود در نهادهای اروپایی و کتاب ها و مقالات تخصصی این حوزه استفاده شده است.

تبلیغات