مقالات
حوزه های تخصصی:
با آنکه لوازم و مبناهای زیربنایی توسعه سیاسی (مانند میزان رشد سواد،گسترش طبقه متوسط، توسعه کمی و کیفی آموزش عالی، رشد رسانه های دیداری و شنیداری و فناوری های نوین، چرخش قانونی نخبگانی و...) در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رشد چشمگیری داشته اند، همچنان تا دستیابی به مطلوبیت های توسعه سیاسی، هم به عنوان یک الگوی کیفی حکمرانی و هم یک مدل کیفی زندگی شهروندی، فاصله وجود دارد. پژوهش پیش رو با تحلیل بازدارنده های توسعه سیاسی در مقطع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در پی پاسخگویی به این پرسش است که آینده توسعه سیاسی در ایران چگونه رقم خواهد خورد؟ در این پژوهش سعی شده است با مدل پس نگری رویدادها و بهره گیری از روش تحلیل لایه ای علت ها، که از روش های متداول علم آینده پژوهی است، به صورتی روشمند به این پرسش پاسخ داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که برای کاهش تأثیر بازدارنده های توسعه سیاسی بر روند شکل گرفته، تقویت پیشران هایی که فرایند توسعه را در جامعه ایرانی نهادینه می کنند، ضرورت دارد. همچنین توجه به شاخص هایی همانند ترویج تفکر توسعه خواهی با نهادینه کردن آن با آموزش در همه مقاطع، به عنوان سنگ بنای توسعه همه جانبه کشور، و معین کردن سرفصل های مربوط به توسعه سیاسی در برنامه ریزی های توسعه و اهتمام دولت و ملت به آنها، می توانند مشکلات پیش روی توسعه سیاسی کشور را برطرف کنند و روند دستیابی به آن را سرعت بخشند.
تأثیر انقلاب فناوری نوین ارتباطی و اطلاعاتی بر دگرگونی و تحول مقوله «دولت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات، با تأثیر بر پدیده های سیاسی و بین المللی، دولت ها را با چالشی جدید مواجه ساخته است. یکی از بزرگ ترین چالش های موجود این است که دولت ها در گستره عظیم فناوری اطلاعات و ارتباطات، چگونه حاکمیت خود را استمرار بخشند. این امر به معنای تحول مقوله دولت با توجه به الزامات عصر فناوری اطلاعات است. بر این مبنا، هدف از این نوشتار، بررسی تحول مقوله دولت تحت تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات است و پرسش اصلی این است که فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی چگونه بر تحول مقوله دولت تأثیر می گذارد و چه الزاماتی را برای حاکمیت دولتبه همراه دارد؟ این پژوهش از نوع بنیادی و دارای رویکرد توصیفی- تحلیلی است که از طریق بررسی داده های کتابخانه ای و با روش پژوهش علی به تحلیل رابطه فناوری های نوین با مقوله دولت می پردازد. یافته های تحقیق بر آن است که فناوری های نوین هم با گسترش اطلاعات شهروندان، بر حد رضایت آنان از عملکرد دولت ها تأثیر دارد و هم به مثابه رکنی از ارکان وجودی دولت عمل می کند. در نتیجه، در جهت بهبود و تقویت پایه های حکمرانی دولت، ارزیابی مجدد مقوله دولت، با نظر به دو رکن اطلاعات و حکمرانی خوب مورد توجه است. بر همین مبنا، دولت پدیده ای است انسانی و مدنی و با بقای انسان و مدنیت، باقی است، اما تحت تأثیر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، دو رکن مهم اطلاعات و حکمرانی جایگاه مهمی را در کنار عناصر سنتی دولت اخذ کرده و به ارکان بنیادین دولت تبدیل شده اند. بنابراین می توانیم بر مبنای رشد معرفتی بشر شاهد دگرگونی و تحول مقوله دولت باشیم.
بررسی موانع مشارکت زنان در احزاب فراگیر کشور پس از تصویب قانون احزاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر شناخت موانع مشارکت سیاسی زنان در احزاب تمرکز دارد. پرسش اصلی مقاله این است که موانع اصلی مشارکت زنان در احزاب فراگیر کشور پس از تصویب قانون احزاب کدام اند؟ در پاسخ به این پرسش، استدلال اصلی مقاله این است کهدو عامل فرهنگ سیاسی پدرسالارانه یا به تعبیر کلی تر، غلبه فرهنگ مردسالاری در جامعه در کنار موانع سیاسی غیررسمی، تأثیر منفی بر سه عامل مرتبط با مشارکت یعنی ویژگی های شخصیتی، انگیزه های سیاسی و موقعیت اجتماعی زنان در جامعه گذاشته و با تثبیت الگوها و پیامدهایی چون ضرورت تبعیت زنان از مردان، تضعیف موقعیت اجتماعی زنان و ایجاد حس بی قدرتی سیاسی در میان آنها، محیط سیاسی نامطلوبی را برای مشارکت سیاسی زنان فراهم آورده و در نتیجه، مشارکت آنها را کاهش داده است. در این پژوهش از روش پرسشنامه ساختمند استفاده شده است.
تحلیل ساختار سه وجهی اندیشه های دکتر علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دکتر علی شریعتی از نادر روشنفکران معاصر ایرانی است که طی نیم قرن اخیر توانسته است نفوذ و حضور خود را در حوزه اندیشه ورزی حفظ کند. در بررسی اجمالی می توان دریافت ساختار ذهنی شریعتی اغلب شکلی سه وجهی دارد؛ ذهنیتی که ریشه در سنت داشت و در هوای مدرنیته تنفس کرده بود و در جهان سوم و نظام بین المللی دوقطبی می زیست. شاید «تنوع»، «پویایی» و «تغییر» از عوامل اصلی تکوین ساختار فکری و اندیشه ورزی او باشد. در این چارچوب، مقاله حاضر در پی این است که با به کارگیری نظریه مسئولیت روشنفکران و با استفاده از روش تاریخی – تحلیلی، به واکاوی چارچوب اصلی و متد غالب حاکم بر اندیشه شریعتی بپردازد و در این میان به این پرسش ها پاسخ دهد که ساختار ذهنی و اندیشه شریعتی منطبق بر چه الگویی است و از کجا سرچشمه می گیرد؟ و اینکه آیا کاربست این ساختار یا ساختارهای ترکیبی مشابه می تواند در برون رفت از بن بست تاریخی توسعه نیافتگی یاریمان کند؟ فرضیه اصلی در این تحقیق این است که اندیشه های شریعتی تحت تأثیر فلسفه تاریخ مارکس و هگل از ساختار سه وجهی پیروی می کند و در این چارچوب در نوشته های وی مهم ترین سه گانه شامل اسلام، ایران و سوسیالیسم است و به نظر می رسد در شرایط حاضر نیز این منطق می تواند در ایجاد فصل مشترک و نقطه اتصال مساعی مردم، جریان های سیاسی و دولت در راستای ایجاد تفاهمی آینده نگر و توسعه خواه مفید باشد.
تبیین زمینه شناختی رفتار رأی دهی در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی (1394)؛ بررسی موردی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مردم نگارانه کیفیت مشارکت سیاسی - شیوه ها و الگوهای رأی دهی در انتخابات- در استان ایلام است. چارچوب مفهومی مورد مطالعه مبتنی بر رویکردهای کنشی در جوامع ارگانیک و مکانیک دورکیم، گزل شافت وگمین شافت فردیناندو تونیس، متغیرهای الگویی پارسونز، قضایای جورج هومنز و برخی دیگر از این دسته از نظریه پردازان است. میدان مورد مطالعه، حوزه انتخاباتی شمالی در استان ایلام شامل شش شهرستان است. به همین منظور با 35 نفر از کسانی که تجربه زیسته در انتخابات داشتند (مطلعان کلیدی) مصاحبه شد. روش اجرای تحقیق مردم نگاری میدانی است و داده ها، از طریق فنون مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد با عنایت به در حال گذار بودن استان ایلام، کیفیت انتخابات با چالش های جدی از جمله قبیله گرایی و خرید و فروش آرا مواجه است. در نهایت مقوله های تنازع قبیله ای، بازتولید مناسبات ایلی، ته نشست های ایلی، اقتصاد انتخابات، فروشنده ها، قضیه موفقیت و عقلانیت انتخاباتی، از این پژوهش استخراج شد.
تأثیر دوجانبه گرایی نهادینه آلمان و فرانسه بر همگرایی اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش دو نهاد و رژیم اروپایی جامعه زغال و فولاد و معاهده الیزه در گسترش و نهادینه سازی روابط دوجانبه میان کشورهای آلمان و فرانسه در چارچوب نظریه نهادگرایی نئولیبرال می پردازد. فرضیه پژوهش این است که جامعه زغال و فولاد و معاهده الیزه به عنوان دو نهاد و رژیم منطقه ای، بر انگیزه های سودجویی و رقابت دو کشور فرانسه و آلمان تأثیر گذاشته و موجب گسترش همکاری میان دو کشور شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که جامعه زغال و فولاد و معاهده الیزه به عنوان دو نهاد مستقل، از طریق فراهم کردن اطلاعات و اشتراک آنها و همچنین وضع قوانین تجاری و ضدکارتل نقش مهمی در گسترش همکاری های دوجانبه آلمان و فرانسه و به تبع آن در همگرایی اتحادیه اروپا داشته است. همچنین مطالعات نشان می دهد که بین نهادها و رژیم های اروپایی و همکاری های دوجانبه آلمان و فرانسه روابط متقابلی وجود دارد، ضمن اینکه نهادها و رژیم های اروپایی موجب تسهیل همکاری میان دو کشور شده است، گسترش همکاری میان دو کشور خود موجب توسعه تکاملی نهادهای اروپایی و همچنین تسری آن به سایر حوزه های کارکردی شده است.
تناقض بین دو اصل حق تعیین سرنوشت و حق حاکمیت ملی در حقوق بین الملل (مطالعه موردی: بحران اوکراین و جدایی کریمه از آن کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو اصل حق تعیین سرنوشت و حق حاکمیت ملی از مهم ترین اصول بنیادین حاکم بر نظام جهانی است که از طرق مختلف از جمله منشور سازمان ملل متحد، میثاق حقوق بشر سال 1966سازمان و آرای دیوان بین المللی دادگستری تصریح شده است. با گذشت زمان و بروز تحولاتی در عرصه بین المللی تعارض میان دو اصل مذکور بیش از پیش آشکار شده است. این موضوع که آیا گروهی از مردم که به سبب تعلقات زبانی، نژادی یا قومی از بقیه ساکنان یک کشور متمایزند، حق جدا شدن از آن کشور را دارند یا نه، موضوعی بحث انگیز در حقوق بین الملل است. مطالعه تحولات اوکراین نشان می دهد صدور یکجانبه استقلال و پیوستن آن به روسیه در منطقه کریمه در تعارض آشکار با حاکمیت ملی اوکراین قرار گرفته است. پرسش مطرح شده در این مقاله این است که تحولات اوکراین و جدایی کریمه از آن از نظر حقوق بین الملل و حقوق داخلی چه جایگاهی دارد؟ در این مقاله با بررسی رویه دولت ها به ویژه لوایحی که در قضیه رأی مشورتی کوزوو در سال 2009 به دیوان بین المللی تقدیم شد، به تبیین و بررسی جدایی کریمه از اوکراین با توجه به سه رهیافت، ممنوعیت مطلق جدایی یکجانبه، فقدان حکم ممنوعیت جدایی یکجانبه در حقوق بین الملل و دکترین جدایی چاره ساز پرداخته و تلاش می شود تعارض میان دو اصل حق تعیین سرنوشت و حق حاکمیت ملی در حقوق بین الملل تحلیل و واکاوی شود.
تأملاتی در مفهوم ارته (اشه) ایران باستان در پرتو هستی شناسی و انسان شناسی فلسفه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور توصیف و فهم مفهوم «ارته»(arta) به عنوان یکی از مبانی اساسی فلسفه سیاسی ایران باستان در کنار آرمان شهر و شاه آرمانی، به نظر می رسد نظریه های جدید «علم سیاست» که مبتنی بر رویکردهای طبیعی و پوزیتیویستی و عینیت گرا هستند، چندان وافی به مقصود نباشند. به همین سبب در پژوهش حاضر بر آنیم که با ورود به ساحت «فلسفه سیاسی» و طرح مبانی هستی شناسی و انسان شناسی «فلسفه ایرانی»، به سیاست از چشم اندازی هستی شناسانه، فیلسوفانه، ژرف اندیشانهو حقیقت جویانه نظر افکنیم. ضرورت کار در جایی برجسته تر می شود که توجه داشته باشیم که چه بسا به طور مشخص و بی واسطه سخنی از مفاهیم اساسی اندیشه سیاسی ایران باستان مورد بحث نباشد، اما بی تردید همچنان در پس ذهن و ضمیر انسان و اندیشه ایرانی تداوم چنین موضوعاتی را شاهدیم؛ البته در شرایطی که گرد تحریفات و آداب و رسومات زمینه ای و گردوغبار تاریخی شفافیت و حقیقت آنها را پوشانده است. به طور خاص در پژوهش پیش رو در پی پاسخگویی به این پرسش هستیم که چه معنا، فهم و برداشتی از ایده و باوری تحت عنوان ارته یا اشه و به تبع آن مفهوم «خویشکاری» در اندیشه سیاسی ایران باستان مطرح بوده است؟ مفروض ما در طول مقاله این است که معنای حقیقی اشه در چارچوب تفکر معنوی ایرانی و در ساحتی هستی شناختی و با توجه به مبانی انسان شناختی و فرجام شناختی فلسفه ایرانی قابل درک بوده و از تقلیل آن به ساحتی تاریخی، عینی و مادی که مؤید نوعی ساختار و سلسله مراتب عینی و بیرونیِ متصلب و تغییرناپذیر اجتماعی و سیاسی است، باید برحذر بود.
بررسی چرایی و چگونگی احیای پوپولیسم در دموکراسی های غربی (با تأکید بر پیروزی دونالد ترامپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در پی بررسی چرایی و چگونگی ظهور موج جدید پوپولیسم در برخی کشورهای غربی از جمله آمریکاست. افزایش حمایت های مردمی از احزاب و رهبران پوپولیست در غرب که ظهور ترامپ و پیروزی وی در سایه شعارهای پوپولیستی مهم ترین نماد و نشانه آن است، صاحب نظران و تحلیل گران سیاسی را بر آن داشته است که این پدیده مهم را از زوایای مختلف بررسی کنند. ادعای نوشتار حاضر این است که بی عدالتی و نابرابری های اقتصادی در کنار تبعیض فرهنگی و مقاومت ارزش های سنتی در غرب، مهم ترین عوامل محبوبیت مردمی احزاب و رهبران پوپولیست است؛ به طوری که ترامپ به عنوان رهبر یک جنبش پوپولیستی که اعضایش مردم عادی آمریکا بودند، توانست با استفاده از شرایط اقتصادی و فرهنگی حاکم بر آمریکا و در سایه شعارهای پوپولیستی به قدرت برسد. با توجه به اینکه تحقیق حاضر، تحقیقی کیفی است، روش آزمون ادعاهای آن توصیفی-تحلیلی خواهد بود.
مطالعه جامعه شناختی تأثیر تجربه مشارکت سیاسی بر نگرش شهروندان نسبت به مشارکت سیاسی در ایران (مطالعه موردی: شهروندان شهر ابهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی فرایندی است که در طی آن قدرت سیاسی میان افراد و گروه های جامعه توزیع می شود، به گونه ای که تمامی شهروندان و گروه های فعال و خواهان مشارکت سیاسی از حق انتخاب شدن، تصمیم گیری، انتقاد، اعتراض، اظهارنظر و رأی دادن بهره مند باشند. مطالعه تأثیر تجربه مشارکت سیاسی بر نگرش به مشارکت سیاسی در ایران موضوع مطالعه این مقاله است که با استفاده از دیدگاه های نظری مختلف و با استفاده از روشی ترکیبی (abduction) تدوین یافته است و هدف از این پژوهش، شناخت نگرش (مثبت و منفی) شهروندان از مشارکت سیاسی در جامعه ایران است. روش تحقیق پیمایشی (survey) و از نوع مقطعی؛ و ابزار گردآوری، پرسشنامه همراه با مصاحبه است. جمعیت آماری عبارت است از شهروندان 18سال به بالای شهر ابهر که 385 نفر حجم نمونه این تحقیق را تشکیل می دهد و روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که تجربه مشارکت سیاسی (تعدد شرکت در انتخابات) بر عضویت شهروندان در احزاب، انجمن ها،اتحادیه های صنفی و سازمان های سیاسی اجتماعی با اطمینان 95 درصد و سطح خطای 5 درصد تأثیر مثبت دارد. همچنین در خصوص تأثیر تجربه مشارکت سیاسی بر نگرش شهروندان نسبت به مشارکت سیاسی با اطمینان 99درصد و سطح خطای 1 درصد تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته مثبت است.
منابع سخت قدرت متعالی در اندیشه سیاسی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله مقاله حاضر بررسی منابع سخت قدرت متعالی در اندیشه سیاسی امام خمینی است. به نظر می رسد امام خمینی، هیچ یک از منابع سخت قدرت را به صورت مستقل، واجد قدرت نمی داند و همه آنچه را که به عنوان منابع قدرت مطرح است و مطرح نیست، درصورتی که با ایمان به خدا و اراده و انگیزه الهی پیوند بخورد، دارای قدرت می داند. برای تبیین این دیدگاه، از چارچوب نظری متخذ از دیدگاه امام خمینی استفاده شده است. براساس نظریه انسان شناسی ایشان، انسان دارای سه بعد است؛ غیبی و روحی، برزخی و خیالی، شهودی و دنیوی. این ابعاد دارای رابطه ای تشکیکی با یکدیگرند. براساس این نظریه که نقش چارچوب نظری مقاله حاضر را ایفا می کند، منابع سخت قدرت ذیل بعد سوم، یعنی بعد جسمی و مادی و در ارتباط با بعد اول و دوم، بحث می شود که در این مقاله با روش توصیفی اکتشافی ارائه شده است.
شناسایی مصادیق نافرمانی مدنی در جنبش های اجتماعی معاصر ایران (1357-1269 ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نافرمانی مدنی مفهومی چندسویه و پیچیده در علوم سیاسی است. ویژگی هایی چون اعتراض سیاسی، عمومی و آگاهانه بودن، نقض قانون و عدم خشونت براساس تعاریف دانشوران به عنوان ویژگی های عام وکلی نافرمانی مدنی شناسایی شده است. آنچه در خصوص مفهوم نافرمانی مدنی و در بررسی آن در حوزه جنبش های اجتماعی حائز اهمیت است، توجه به شیوه های اقدامی است که نافرمانی مدنی به عنوان ماهیت آنها تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر، ردیابی مفهوم نافرمانی مدنی در حوزه جنبش های اجتماعی ایران معاصر است. این پژوهش براساس هدف توصیفی- اکتشافی تعریف شده و در آن از منابع اسنادی-کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. پژوهشگران به منظور پاسخ دادن به این پرسش که «مصادیق نافرمانی مدنی در جنبش های اجتماعی ایران معاصر کدام اند؟» ، به شناسایی «خزانه جنبش»های اجتماعی ایران معاصر مبادرت ورزیده اند. براساس یافته های پژوهش، شیوه های اقدام مؤثر به کارگرفته شده در خلال جنبش های اجتماعی ایران یعنی تحریم، تحصن، اعتصاب و تظاهرات خیابانی دارای ویژگی های نافرمانی مدنی عام یعنی عمومی بودن، آگاهانه بودن، شکستن قانون و غیرخشونت آمیز بودن، هستند. ضمن اینکه از این دیدگاه، شیوه اقدام اعتصاب بیشترین تطابق را با مفهوم نافرمانی مدنی دارا بوده است.
مؤلفه های تشدید بحران در روابط ایران و آمریکا؛ ان پی تی یا توازن فراساحلی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله فناوری هسته ای در سال های اخیر به چالش اصلی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده و بر درجه امنیتی شدن سیاست خارجی افزوده است. آمریکا چالشگر اصلی و طلایه دار تهدید و تحریم علیه جمهوری اسلامی است. این دولت با توسل به قرارداد منع تکثیر سلاح های هسته ای (NPT) به رویارویی با جمهوری اسلامی پرداخته و با اعمال تحریم و تهدید درصدد تغییر رفتار- و به زعم بسیاری از تحلیلگران روابط بین الملل تغییر نظام- جمهوری اسلامی برآمده است. این روند از آغاز مناقشه هسته ای تا رسیدن به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ادامه داشت که با امضای برجام انتظار می رفت که بحران فروکش کند، اما با ورود ترامپ به کاخ سفید و اعلام خروج آمریکا از برجام، بحران هسته ای با شدتی بیش از گذشته دامنگیر روابط خارجی ایران شد، به گونه ای که بخش عمده انرژی و توان متولیان سیاست خارجی ایران، صرف دفاع و رفع تهدیدات و فشارهای ناشی از بحران هسته ای می شود. این مسئله سؤالاتی را فراروی ما قرار می دهد، از جمله اینکه مواضع دولت آمریکا در قبال فناوری هسته ای جمهوری اسلامی، آیا صرفاً برای ممانعت از تکثیر سلاح های هسته ای و در راستای قرارداد ان پی تی است؟ یا به مسائل دیگر از جمله ماهیت جمهوری اسلامی و مواضع این کشور در سیاست خارجی برمی گردد. فرضیه مقاله این است که فشارهای آمریکا بر ایران صرفاً به قرارداد منع تکثیر سلاح های هسته ای برنمی گردد، بلکه ماهیت و مواضع سیاست خارجی جمهوری اسلامی در منطقه با رویکرد توازن فراساحلی (Offshore Balancing) آمریکا در خلیج فارس در تقابل است و این تقابل، از علل اصلی تشدید مناقشات دو کشور به شمار می رود. یافته های پژوهش مؤید فرضیه مذکور است. در نگارش این مقاله از رویکرد تبارشناسانه (تاریخی- تطبیقی) و روش کتابخانه ای استفاده شده است.
راهبرد ملی توسعه پایدار: چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور مقابله با چالش های معاصر فراروی بشر همچون توسعهاقتصادی لجام گسیخته، نابرابری ها، فقر و گرسنگی، و تخریب محیط زیست، جامعه بین المللی «توسعه پایدار» را به عنوان یک راه حل و فرایند، با سه رکن توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی و حفاظت از محیط زیست که بر هم اثر متقابل دارند، پذیرفت. در این زمینه، نمایندگان دولت ها با همکاری جوامع مدنی، «اهداف توسعه هزاره» و «اهداف توسعه پایدار» را در طی فرایندهای مذاکراتی دشوار در دو مرحله تهیه و تصویب کردند. بر همه دولت ها فرض است که به منظور تأمین منافع ملی و حفظ ارزش های جوامع خود از یک سو و همکاری و مشارکت در تحقق توسعه پایدار در چارچوب تلاش های بین المللی از سوی دیگر، «راهبردهای ملی توسعه پایدار» را تهیه و تصویب کنند.روشن است که دولت ها در این فرایند درازمدت پیچیده با چالش ها و فرصت هایی روبه رو خواهند شد که لازمه موفقیت در آنها، مشارکت مردم در روند تصمیم گیری و اجرا و همچنین همکاری کامل در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی است. توصیه می شود که دولت ج. ا. ایران نیز به منظور مقابله با بحران های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و محیط زیست پیش رو و همگام با بسیاری از دولت های دیگر، یک راهبرد ملی جامع توسعه پایدار متناسب با منافع ملی و ارزش های خاص خود را تهیه و اجرا کند.
بهائیان و رضاشاه؛ از تعامل تا گسترش سازمانی (در دوره پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش در خصوص ظهور رضاخان در عرصه سیاسی و متعاقب آن گسترش فعالیت بهائیت در ایران، که به عنوان دو موضوع متداخل در تاریخ سیاسی ایران مطرح است، می تواند در مسیر مطالعه سیاست های استعماری انگلستان، راهگشای مناسبی در سیر مطالعاتی کارکرد جریان بهائیت در ایران باشد. این پژوهش با هدف بازنمایی نقش بهائیان در به قدرت رسیدن رضاخان و روند فعالیت های این فرقه در زمان رضاشاه انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد انگلستان،پس از انقلاب 1917م روسیه، پایان جنگ جهانی اول و شکست قرارداد 1919م، به منظور گسترش نقش خود در ایران، سناریویی را با کمک عوامل خود و از جمله بهائیان به اجرا درآورد که کمترین نتیجه آن، اسارت پنجاه وسه ساله فرهنگ و سیاست ایران در دست سلسله پهلوی بود. همچنین نتایج نشان داد که بهائیان چه قبل و چه بعد از کودتای سوم اسفند 1299، بازیگران فعالی بوده اند که از این خوان گسترده انگلستان در ایران بهره ها بردند و عرصه فرهنگ، سیاست و دیانت جامعه ایرانی را اسیر کینه ها، حسادت ها و مأموریت های استعماری خود ساختند.
کرامت ذاتی انسان به مثابه بنیان آزادی، با تکیه بر آرای علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است که با تکیه بر آرای علامه طباطبایی، به بررسی مفهوم و شاخص های کرامت ذاتی انسان بپردازد و نشان دهد که این موضوع مبنای طرح آزادی در فلسفه سیاسی ایشان است. به همین منظور با استفاده از روش تفسیری متن گرای اشتراوس و از طریق رجوع کتابخانه ای به آثار مکتوب علامه طباطبایی، ضمن اشاره به مفهوم کرامت ذاتی، شاخص هایی که براساس آن انسان دارای کرامت ذاتی شده است، برمی شمرده شده و روابط میان این شاخص ها احصا می شود. سپس با مبنا قرار دادن کرامت ذاتی، به تعریف آزادی پرداخته شده و انواع آن در جامعه استنتاج می شود. بر این اساس مشخص می شود که کرامت ذاتی در اندیشه علامه طباطبایی که عبارت است از کرامتی که در جریان تکوین و آفرینش انسان مطرح بوده و مربوط به مقام انسانیت است و در تمام افراد انسانی به صورت بالقوه وجود دارد دارای جایگاه ممتازی است و «شرافت ذاتی وجود»، «خلقت ممتاز انسانی»، «محوریت انسان برای سایر آفریده ها»، «فطرت»، «عقل»، «علم»، «قلب»، «اختیار»، «پذیرش امانت الهی» و «خلافت انسان» البته با نظم رتبی خاص ، به عنوان شاخص های کرامت ذاتی انسان در اندیشه ایشان مطرح می شود. همچنین برمبنای تعریف و شاخص های کرامت ذاتی، این نتیجه به دست می آید که آزادی جزء بدیهیات زندگی فردی و اجتماعی است و هیچ موضوع عملی ای به جز قیود عملی تشکیل اجتماع نمی تواند آن را محدود کند. بر همین اساس آزادی تفکر نیز منتج از کرامت ذاتی و متأثر از شاخص های آن بوده و کرامت ذاتی مبنای اصلی در هویت بخشی به آزادی در حیات اجتماعی است.