رکسانا نیکنامی

رکسانا نیکنامی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه مطالعات منطقه ای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲ مورد.
۱.

پویایی درون نهادی و تأثیر آن بر دیپلماسی راه دوم میان ایالات متحد آمریکا و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیپلماسی راه دوم نهادگرایی هم پایانی جنگ سرد دارتموث پاگواش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۴۳
روابط ایالات متحد آمریکا و فدراسیون روسیه در دوران جنگ سرد و پس از آن همواره از دشمنی آشکار تا رقابت در نوسان بوده است. چه در دوران جنگ سرد و چه در دوره پس از آن، فرایندهای دیپلماسی راه دوم به عنوان سازوکاری سازمان یافته و نهادینه ، مکمل دیپلماسی رسمی دو کشور بوده است. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که عوامل نهادی داخلی چگونه به پیگیری دیپلماسی راه دوم در تحقق منافع آمریکا و روسیه در دوران جنگ سرد و پس از آن منجر شده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که در سازگاری با مسیر تاریخی طی شده در دوران جنگ سرد، لزوم تأمین منافع راهبردی و پایدار هر کشور، استفاده از نهادهایی با ارتباطات گسترده با دولت و روابط شکل گرفته در فرایندهای غیررسمی، موجب تداوم این مسیر از دیپلماسی در روابط آمریکا و روسیه شده است. برای آزمون این فرضیه از نظریه نهادگرایی تاریخی و به طور مشخص عنصر «هم پایانی» بهره گرفته ایم. در این زمینه، برای بررسی عوامل یکسانی که برایند مشابهی را در دو دوره متفاوت ایجاد کرده است؛ از روش تاریخی تطبیقی بر مبنای مقایسه دو دوره زمانی جنگ سرد و دوران پس از آن استفاده کرده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که تداوم الگوی نهادی در هر دو دوره، مشترک است، ولی تغییر در سطح منافع و ورود نهادهایی با فاصله زیاد از مراکز قدرت، موجب کاهش تأثیرگذاری این فرایندها بر جریان های رسمی در دوره متأخر شده است. هرچند که کمیت مسیرها و نهادهای دخالت کننده افزایش آشکاری داشته است.
۲.

جایگاه ژئوتوریسم در فرایند توسعه پایدار در سواحل مکران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ژئوتوریسم توسعه پایدار توریسم پایدار مکران ژئوسایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۴
سواحل مکران یک فرصت مهم برای گسترش اکو توریسم محسوب می شوند. از میان اشکال مختلف اکو توریسم، ژئوتوریسم انطباق بیشتری با مختصات منطقه دارد. شکوفایی این صنعت می تواند کمک شایان توجهی به پیشبرد اهداف توسعه پایدار در این منطقه کند. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که ژئوتوریسم چگونه می تواند منجر به توسعه پایدار در سواحل مکران شود؟ در پاسخ می توان گفت که تأکید ژئوتوریسم بر گردشگری پایدار و اندرکنش میان عناصر اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی سبب رشد اقتصادی و درعین حال حرکت به سوی توسعه پایدار در منطقه مکران می شود. برای بررسی این فرضیه از نظریه بوئیان و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش سوات استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مکران ابتدا باید به دستاوردهایی در حوزه توسعه منطقه ای دست یابد تا بستر مناسبی برای پیگیری ژئوتوریسم فراهم شود. درعین حال ژئوتوریسم می تواند بهترین نوع صنعت برای نیل به توسعه پایدار در سواحل مکران باشد. اولین گام در این مسیر شناسایی ژئوسایت های منطقه بر اساس کاربردشان یعنی اقتصادی، علمی و فرهنگی است. حرکت به سوی این صنعت باید محفوظ از استهلاک سریع طبیعی یا فعالیت های آسیب زای انسانی باشد. پس بکر نگاه داشتن سواحل مکران از اهمیت حیاتی برخوردار است.
۳.

Assessing NATO's Deterrence Strategy against Russian Federation Security Threats in the Baltic Sea(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: NATO Russia Baltic Region Extended Deterrence Deterrence by Denial Deterrence by Punishment

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۹۳
Today, the Baltic Sea has become the epicenter of the European crisis. The Baltic Sea is the only region where NATO has a land border with Russia, increasing the region's sensitivity. The slightest incident can turn into a full-blown war in the region. Russia's complex security challenges, the region's geopolitical situation, and the Baltic states' defense vulnerabilities have raised the need to revive NATO's military presence and strengthen deterrence against Russia. In the light of interpretive structural modeling, this study seeks to answer the question of what effect Russia's escalating activities in the Baltic Sea have had on the effectiveness of NATO's deterrence strategy in the region. Given the theoretical framework of broad deterrence, it hypothesized that Russia's security strategy in the three areas of conventional, nuclear, and hybrid threat had led NATO to move toward broad deterrence based on the threat of punishment and denial. However, both types of deterrence do not have the quantity and quality necessary to fully contain Russia in the region, as in the Cold War. In order to measure efficiency according to the research method and its extended formulation, the indicators of credibility, communication, and capability are used. The findings show that deterrence through punishment is much more pronounced than deterrence through denial and that the normal state of deterrence in NATO is highly vulnerable to Russia. Weaknesses in capability and communication have also led to the fragility of NATO's deterrent credentials in the region, making the Baltic Sea very sensitive and critical.
۴.

موقعیت ژئواستراتژیک کالینینگراد و تأثیر آن بر انتگرال امنیتی روسیه- ناتو در دریای بالتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کالینینگراد ناتو واقع گرایی تدافعی بالتیک معمای امنیتی بازدارندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
کالینینگراد منطقه برونگان روسیه است که کیلومترها از خاک کشور فاصله داشته، بیشتر به کشورهای عضو ناتو نزدیک است، و به عنوان تنها بندر قابل کشتیرانی روسیه در دریای بالتیک دارای موقعیت ژئواستراتژیک برجسته ای است. نظامی شدن کالینینگراد و سیاست های روسیه در جهت دفاع از خود در برابر گسترش ناتو به سوی شرق، سبب تشدید تنش های امنیتی بالتیک شده است. اکنون این پرسش مطرح است که موقعیت ژئواستراتژیک کالینینگراد به عنوان پاسگاه خارجی روسیه در دریای بالتیک چه تأثیری بر انتگرال امنیتی روسیه-ناتو در این منطقه بر جای گذاشته است؟ بر اساس بازی قدرت حاکم در منطقه بالتیک، این فرضیه مطرح می شود که وضعیت جغرافیایی، منابع و باز نظامی شدن کالینینگراد سبب شکل گیری معمای امنیتی به صورت دامن زدن به مسابقه تسلیحاتی در منطقه بالتیک شده است، و به هراس طرفین از یکدیگر دامن زده و احتمال رویارویی نظامی میان نیروهای ناتو و روسیه را بیشتر کرده است. برای آزمون فرضیه از نظریه واقع گرایی تدافعی استفاده شده است؛ و هسته اصلی این نظریه مفهوم معمای امنیتی است که نقطه ثقل پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. بر اساس روش تحلیل مفهومی منبعث از رویکرد پوزیتیویسم منطقی، رابطه ناتو و روسیه به عنوان یک بازی انتگرال با تابع مشترک ترس در نظر گرفته شده است. در دستاوردهای پژوهش آشکار می شود که مارپیچ امنیتی کنونی میان روسیه و ناتو در منتهی الیه طیف رویکرد تدافع-تهاجم قرارگرفته است، اما بازی قدرت به سویی است که احتمال وقوع منازعه مستقیم دست کم در آینده نزدیک در منطقه بالتیک وجود نخواهد داشت؛ اما روند نظامی شدن منطقه تشدید خواهد شد.
۵.

دکترین پاسیکیوی-ککونن و تأثیر آن بر روابط امنیتی فنلاند و فدراسیون روسیه در دوران پساجنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۸۳
دکترین ابداعی پاسیکیوی-ککونن از زمان جنگ سرد عامل مهمی در مدیریت روابط فنلاند و روسیه بود. گاه از این دکترین به عنوان حامی سیاست بی طرفی فنلاند یاد می شود، ولی مفهوم دکترین یادشده گسترده تر و عمل گرایانه تر است. پرسشی که مطرح می شود این است که دکترین پاسیکیوی-ککونن چگونه بر روابط امنیتی فنلاند با روسیه در دوران پساجنگ سرد تأثیر گذاشت؟ فرضیه پژوهش بر این اساس است که با وجود گسترش روابط فنلاند و غرب پس از جنگ سرد، دکترین پاسیکیوی-ککونن رویکرد غالب بر جهت گیری سیاست خارجی این کشور در برابر روسیه بود و این امر در دو حوزه روابط با اتحادیه اروپا و تعامل با ناتو-امریکا متبلور شد و در عین حال فنلاند ضمن احترام به امنیت ملی روسیه به سوی بازدارندگی نظامی نیز حرکت کرد و عضویت در ناتو فاز آخر این فرایند بود. برای بررسی سیاست امنیتی فنلاند در قبال روسیه در قالب دکترین پیش گفته و روش ردیابی فرایند، این نتیجه حاصل شد که فنلاند در قالب دکترین ابداعی خود موفق به ایجاد نوع ویژه ای از سیاست همسایگی شد تا ضمن تنش زدایی با روسیه، تعامل خود با غرب را نیز حفظ کند و حتی روابط گسترده ای با ناتو داشته باشد. این سیاست به وجه غالب سیاست خارجی این کشور تبدیل شد؛ حتی مسئله عضویت در ناتو را نیز می توان در همین قالب تحلیل کرد.
۶.

Scarcity & the EU Resilience-Building Capacity in Moldova by Stabilizing the Transnistrian Conflict(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Conflict Resolution EU Moldova Resilience - Building scarcity Transnistria

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۹۰
Resilience-building within the EU borders is critical to ensure the security of European states. Moldova is one of the target areas for this policy due to the frozen Transnistrian conflict. The primary purpose of this article is analyzing the role of the EU in the Transnistrian conflict and why the EU resilience building activities had limited effects on the ground. The theoretical framework of this study is Mullainathan and Shafer's idea of Scarcity. Scarcity is a broad concept that means "having less than you need." The EU security scarcity has led to a security poverty. Scarcity’s capture of attention affects not only what the EU sees the world, but also the way in which it interprets and understands it. This article hypothesizes that the EU has started tunneling due to the security scarcity for resilience-building in the Transnistrian conflict, and this has led to a decrease in the bandwidth and consequently diminished the resilience-building capacity and conflict resolution in the region. The method of research is case study.
۷.

عوامل اقتصادی مؤثر بر جهت گیری سیاست خارجی فنلاند در برابر فدراسیون روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انرژی بالتیک-نوردیک تجارت خدمات روسیه سیاست خارجی فنلاند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
روسیه هم زمان تهدید و فرصتی مهم در سیاست خارجی فنلاند محسوب می شود. راهبرد سیاست خارجی فنلاند در برابر روسیه بر دو رکن دفاعی (لزوم بازدارندگی نظامی) و اقتصادی (لزوم روابط گسترده) بنا شده است. تمرکز اصلی در این نوشتار بر رکن دوم است. تاریخ و جغرافیا، دو عامل مهمی هستند که فنلاند و روسیه را به شریک های اقتصادی ذاتی تبدیل کرده اند. در اینجا این پرسش مطرح است که عوامل اقتصادی چگونه بر جهت گیری سیاست خارجی فنلاند در برابر روسیه تأثیر گذاشته اند؟ بررسی نظم برامده از این فرایند نیز اهمیت دارد. در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که انرژی در کنار تجارت کالا و خدمات مهم ترین عناصر اقتصادی هستند که سبب پیگیری راهبردهای مدارا و هنجاری و در نتیجه، ایجاد آسیب پذیری دوجانبه در روابط فنلاند و روسیه شده است. در این نوشتار برای آزمون فرضیه از نظریه وابستگی متقابل نامتقارن مبتنی بر آسیب پذیری کوهن و نای بهره برده ایم. روش پژوهش نیز ترکیب آمار توصیفی و مشاهده میدانی است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که روسیه با رویکردی ژئواکونومیک از انرژی برای پیشبرد سیاست های خود در برابر فنلاند استفاده می کند. در حوزه تجارت کالا نیز فنلاند در وضعیتی آسیب پذیر قرار گرفته است؛ در مقابل، در خدمات دست بالا را دارد. به ویژه به وسیله مؤلفه ترانزیت کالا، روسیه را در وضعیت ضعف قرار داده است. مجموع این دو ایستار، سبب شکل گیری وابستگی متقابل در روابط میان دوطرف شده است.
۸.

عوامل موثر بر کنشگری اتحادیه اروپا در حل منازعه ترانسنیستریا بر مبنای الگوی مجتمع های امنیتی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اتحادیه اروپا ترانسنیستریا حل منازعه سیاست مشارکت شرقی مجتمع های امنیتی منازعه غیرفعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۱۹۳
ترانسنیستریا، یک منازعه ژئوپلیتیک غیرفعال با نقش آفرینی روسیه و اتحادیه اروپا است. سیاست های اتحادیه اروپا در منطقه ترانسنیستریا، در قالب سیاست همسایگی اروپا و به طور مشخص طرح مشارکت شرقی می گنجد. هدف این پژوهش دریافتن این مسئله است که چرا با وجود تلاش های اتحادیه اروپا، منازعه ترانسنیستریا در وضعیت غیرفعال باقی مانده و دورنمای روشنی نیز برای حل آن مشاهده نمی شود؟ برای پاسخ به این پرسش از نظریه مجتمع های امنیت منطقه ای بوزان و ویور استفاده شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که ترانسنیستریا قسمتی از مجتمع امنیتی منطقه ای است که تحت نفوذ روسیه قرار دارد و تلاقی آن با مجتمع امنیتی طراحی شده در طرح مشارکت شرقی، به اتحادیه اروپا اجازه حل وفصل منازعه را نمی دهد. تفاوت ساختار قدرت در دو مجتمع، در شکست این فرآیند تاثیر دارد. ماتریس مجتمع های امنیتی منطقه ای در این حوزه از نوع متمرکز با زیرشاخه های قدرت برتر و نهاد برتر بوده و همین امر بر پیچیدگی حل منازعه افزوده است.
۹.

گسست هژمونیک و تأثیر آن بر بحران مشروعیت دولت در فرانسه (2017 -2020)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بحران مشروعیت جلیقه زردها گرامشی هژمونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۲۹
از سال 2017 نشانه های تشدید بحران مشروعیت دولت در فرانسه آغاز شد. این موضوع در جنبش جلیقه زردها نمود پیدا کرد. به نظر می رسد گسست هژمونیک مطرح شده در نظریه گرامشی، بتواند توضیح دهنده شرایط کنونی دولت فرانسه باشد. مراد از هژمونی، چیرگی مادی و معنوی یک طبقه بر طبقات دیگر است. این چیرگی باید ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را دربرگیرد؛ به گونه ای که تبدیل به عقل سلیم شود. اما به نظر می رسد در فرانسه، این کارویژه دولت مختل شده است و عقل سلیم زیر سؤال رفته است. وجهه همت این نوشتار پاسخ به این پرسش است که چگونه این گسست شکل گرفته و به بحران مشروعیت دولت انجامیده است؟ فرضیه پژوهش بر این مبنا است که تضعیف رابطه دولت و جامعه مدنی، سبب زیر سؤال رفتن عقل سلیم و بدکارکردی بلوک تاریخی و در نتیجه شکل گیری بحران ارگانیک در فرانسه دوره مکرون شده است. برای آزمون این فرضیه، موضوع در بستر مفهومی نظریه گرامشی مورد بررسی قرار گرفته است. روش گردآوری داده ها  به طور توامان کتابخانه ای و مشاهده میدانی بوده است. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر دیالکتیک انتقادی و پراکسیس شناختی است که با متدولوژی گرامشی در یک راستا قرار دارد. برمبنای  آزمون فرضیه، یافته های این پژوهش مبین این امر است که بلوک تاریخی نئولیبرالیسم در فرانسه دچار گسست شده است و این مسئله به توانایی هژمون در بهره برداری از جامعه مدنی لطمه زده است. نتیجه این وضعیت بحران ارگانیکی است که از فقدان ابزار روشنفکری برای محقق کردن آگاهی سیاسی رنج می برد. به همین دلیل هژمون با دست زدن به جنگ موقعیت، وارد روند نوسازی خود شده است و شرایط کنونی گرچه سبب تضعیف هژمون شده است؛ اما درعین حال شرایط برای جنگ مانوری و ایجاد هژمونی جدید نیز فراهم نیست.
۱۰.

سیاست همسایگی اروپا و تأثیر آن بر توسعه سیاسی جمهوری مولداوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اتحادیه اروپا اروپایی شدن توسعه سیاسی جامعه پذیری سیاست همسایگی اروپا طرح مشارکت شرقی مشروط بودن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۰۱
مولداوی مرز شرقی میان اتحادیه اروپا و جهان خارج است و همین مسئله، سبب اهمیت ژئوپلیتیک این کشور کوچک شده است. همکاری میان اتحادیه اروپا و مولداوی پس از استقلال این کشور آغاز شد. از سال ۲۰۰۹ مولداوی خود را متعهد به تبعیت از استانداردهای اتحادیه اروپا کرد. این تبعیت، در قالب سیاست همسایگی اروپا و طرح مشارکت شرقی متبلور شد. پیوند میان دو بازیگر با انعقاد موافقت نامه همکاری به اوج خود رسید. ذیل این سیاست ها، مولداوی دست به اصلاحات اساسی در ساختار نهادی خود زد تا بتواند به سطح استانداردهای اروپایی نزدیک شود. در واقع سیاست همسایگی اروپا، در پی راهی برای تحریک انگیزه کشورهای عضو در جهت همگرایی با اروپاست. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که اجرای سیاست همسایگی اروپا و به طور مشخص طرح مشارکت شرقی، چه تأثیری بر وضعیت توسعه سیاسی در این کشور داشته است. در پاسخ می توان این فرضیه را مطرح کرد که سیاست همسایگی اروپا در قالب اصل مشروط بودن و اصل جامعه پذیری، سبب اعمال فشارهایی در جهت اجرای اصلاحات سیاسی در مولداوی شده است؛ اما تأثیر توسعه ای این سیاست ها سطحی و غیرفراگیر بوده است. برای آزمون این فرضیه از نظریه اروپایی شدن ِفرانک شیملفنینگ استفاده شده است. نظریه اروپایی شدن، ابزاری به منظور درک تغییرات داخلی مولداوی و روند توسعه آن است.
۱۱.

EU Economic & Financial Sanctions against Iran and their Human Rights Implications(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: EU Human Rights Iran Sanctions Violation

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
Since the advent of the Islamic Revolution in Iran, the country has been continuously subject to severe sanctions by the Western countries, especially the United States. In all these years, the U.S. sanctions did not affect Iran’s economy much, due to the fact that the two countries have no formal relations and as a result, their economies are not, by any means, interdependent. However, Iran’s economy has been reliant on extensive interactions with the European countries; the EU sanctions against Iran since 2011, therefore, have harshly affected Iran’s economy and caused adverse social impacts on Iranian lives. In the shadow of Iran’s dark image in the eyes of the world, one issue that has remained overshadowed by the discussions on the impact and effectiveness of the sanctions, is the severe human rights crises left by the EU sanctions. The key question is what have been the human rights and humanitarian consequences of the EU sanctions for Iran, and how serious have these consequences been for the country? As the author argues in this paper, EU economic sanctions against Iran are considered violations of the three main generations of human rights and are therefore unwarranted. Given this, the resumption of sanctions since 2018 would lead to a human rights disaster in Iran. The effect of these sanctions will not affect the Iranian government, but the Iranian civilians, especially the vulnerable, which will undermine their human dignity.
۱۲.

بحران نظام نمادین و تأثیر آن بر شکل گیری جنبش جلیقه زردها در فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بحران نمایندگی جلیقه زردها جنبش اجتماعی سرمایه نمادین فرانسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۲۰۲
جنبش جلیقه زردها در فرانسه معرف نوعی کسری دموکراتیک و بحران نمایندگی دولت است. شاید کاربرد عبارت «بحران در نظام نمادین» برای توصیف وضعیت کنونی فرانسه مناسب تر باشد. این مفهوم توسط «پیر بوردیو» مطرح شد. کنش اجتماعی در معرفت شناسی بوردیو در وهله اول تحت عنوان دوگانه «هیسترسیز» و «دوکسا» صورت بندی می شود و در وهله دوم ماهیت طبقاتی دارد. حال پرسش این است که بحران نظام نمادین چگونه منجر به شکل گیری جنبش جلیقه زردها در فرانسه شد؟ می توان این فرضیه را طرح کرد که تضعیف قدرت نمادین سبب تردید در دوکسا به عنوان عنصر مشروعیت دولت از یک سو و پیدایش هیسترسیز در جامعه از سوی دیگر شد؛ که ماحصل آن جنبش جلیقه زردها بود. این پژوهش در قسمت چارچوب نظری و روش شناسی از نظریه پراکسیلوژی بوردیو بهره برده است. طبق نظریه بوردیو، خصلت، سرمایه و میدان شاخص های اصلی نظام نمادین هستند و بحران در نظام از میان آن ها آغاز می شود. پس از بررسی سه شاخص مذکور، مشخص شد که سرمایه نمادین در فرانسه تضعیف شده و این مسئله توان دولت در اعمال خشونت نمادین را تحت تأثیر قرار داه است. این کاستی، دوکسا را که در فرانسه در قالب نئولیبرالیسم ظاهر شده است؛ نزد شهروندان زیر سوال برده و منجر به پیدایش و تداوم جنبش گردیده است. روش گردآوری داده ها در این پژوهش کتابخانه ای و مشاهده میدانی است.
۱۳.

سیاست همسایگی اروپا و تأثیر آن بر همگرایی اتحادیه اروپا و جمهوری مولداوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اتحادیه اروپا تسری سیاست مشارکت شرقی سیاست همسایگی اروپا م‍ول‍داوی نوکارکردگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۲۵۷
با پایان جنگ سرد، اروپا با چالش های ژئوپلیتیک جدیدی روبه رو شد که تأثیر محیط پیرامونی را بر امنیت این قاره افزایش داد. یکی از این چالش ها، استقلال اقمار شوروی در اروپای شرقی بود. دولت مستقل مولداوی در سال ۱۹۹۱ در نقشه سیاسی جهان متولد شد. پس از عضویت رومانی در اتحادیه اروپا، این کشور همسایه اتحادیه اروپا شد و در سال ۲۰۰۴ در کنار پنج کشور دیگر، سیاست همسایگی اروپا و بعد سیاست مشارکت شرقی را پذیرفت. این سیاست مهم ترین ابزار اتحادیه اروپا برای پیشبرد همگرایی در محیط همسایگی شرقی محسوب می شود و مولداوی به بهترین شکل از امکانات آن استفاده کرده است. به طوری که فرایند همگرایی به سوی بستن موافقت نامه تجارت آزاد عمیق و همه جانبه کشیده شد و نظام آزادسازی ویزا نیز برای مولداوی برقرار شد. با توجه به آنچه گفتیم این پرسش مطرح است که اجرای سیاست همسایگی اروپا و به طور مشخص سیاست مشارکت شرقی چه تأثیری بر همگرایی اتحادیه اروپا و مولداوی داشته است و تا چه حد اتحادیه اروپا توانسته است آن را به صورت موفقیت آمیزی به پیش ببرد؟ در پاسخ این فرضیه را مطرح می کنیم که بهبود روابط در قالب موافقت نامه همکاری و تجارت آزاد میان اتحادیه اروپا و مولداوی سبب تسری همگرایی از حوزه اقتصادی به حوزه سیاسی و نهادی و گسترش روابط دو طرف شده است؛ اما از نظر عمق تأثیر آن با عامل های متعدد داخلی و خارجی از سوی هر دو طرف محدود شده است. بر همین مبنا در این نوشتار با استفاده از روش تحلیل ژرف نگرانه موضوع را تبیین و برای آزمون فرضیه نیز از منطق تسری در نظریه نوکارکردگرایی استفاده می کنیم.
۱۴.

بحران مالی حوزه یورو و روند همگرایی اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اتحادیه اروپا بحران بدهی بحران حوزه یورو شکاف همگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۳۲۴
کامیاب ترین الگوی همگرایی منطقه ایرا می توان در اتحادیه اروپا مشاهده کرد؛ به طوری که با گذشت سالیان دراز هنوز هم الگوی همگرایی منطقه ای موفقی نظیر آن پیدا نشده است. سال 2011 نقطه آغاز تشکیک ها در این پیکر یکپارچه بود. دیدگاه های متعارضی نسبت به نهاد و فرجام همگرایی اروپایی پیش کشیده شد. بی شک بحران حوزه یورو، همگرایی  اروپایی را به چالش کشید. بعد از بحران، اروپای واحد به دو نیمه نابرابر تقسیم شد. کشورهای متنعم شمالی و کشورهای در حال ورشکستگی جنوب. شکل گیری این دوگانگی این سؤال را ایجاد می کند که بحران مالی چه تأثیری بر روند همگرایی اروپا برجای گذاشته است؟ در پاسخ می توان گفت بحران در خرده نظام های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اتحادیه تأثیرگذار بوده و از طریق آنان بر روند همگرایی اثر سوء داشته است. این مقاله برای آزمون فرضیه خود از نظریه سیستمی بهره برده است. بر این مبنا زایش اندیشه های فدرالی ژان مونه و هوادارانش، در توسعه تاریخی همگرایی همان اندازه ارزش دارد که محذورات و فشارهای محیطی؛ فشارهایی که خود برونداد واقعیت های ژئوپلیتیکی و ملاحظات اقتصادی هستند. برای جمع آوری داده ها از اسناد و مدارک موجود در نهادهای اروپایی و کتاب ها و مقالات تخصصی این حوزه استفاده شده است.
۱۵.

فرصت ها و چالش های اقتصادی موافقت نامه تجارت آزاد اتحادیه اروپا و گرجستان برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اتحادیه اروپا اقتصاد سیاسی انرژی جمهوری اسلامی ایران حمل ونقل گرجستان موافقت نامه همکاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۴ تعداد دانلود : ۳۲۶
پس از برجام، دوره جدیدی از روابط اقتصادی میان ایران و گرجستان آغاز شد. از مؤلفه هایی که سبب انگیزه ایرانی ها برای سرمایه گذاری در گرجستان شد، روابط نزدیک میان گرجستان و اتحادیه اروپا بود. در سال ۲۰۱۴ موافقت نامه تجارت آزاد عمیق و همه جانبه میان اتحادیه اروپا و گرجستان امضا شد. از این تاریخ، گرجستان از امتیازهایی در روابط اقتصادی با اتحادیه اروپا بهره مند شد. بنابر برخی مفاد این قرارداد، اروپایی ها امتیازهایی برای دولت های سوم فعال در گرجستان نیز در نظر گرفتند. پرسشی که پیش می آید این است که بستن این موافقت نامه چه فرصت هایی را برای جمهوری اسلامی ایران برای پیشبرد سیاست های اقتصادی خود در گرجستان فراهم می آورد و آیا می تواند سبب نزدیکی بیشتر ایران و اروپا شود؟ در پاسخ، می توان گفت که بندهای مربوط به صادرات بدون تعرفه، قوانین مبدأ و آزادسازی ویزا با اروپا که در این قرارداد گنجانده شده است فرصت های بزرگی را برای ایران فراهم می آورد و می تواند سبب افزایش سطح روابط میان ایران و گرجستان و همچنین بهبود روابط میان ایران و اتحادیه اروپا شود. این همکاری ها در دو حوزه انرژی و حمل ونقل نمود می یابد. برای بررسی این فرضیه از نظریه وابستگی متقابل استفاده می کنیم. مفروض است که روابط مثبت ایران و اروپا در حال حاضر، زمینه را برای بازیگری مؤثر ایران در گرجستان فراهم کرده است و می تواند به عنوان عامل مهمی در برابر فشارهای آمریکا و روسیه عمل کند و به گرجستان پشتوانه ای برای تعمیق روابط دهد.
۱۶.

جایگاه دیپلماسی علم و فناوری در شکل دهی به قدرت نرم (مطالعه موردی: اتحادیه اروپا)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اتحادیه اروپا دیپلماسی علم و فناوری دیپلماسی عمومی قدرت نرم نوآوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۷ تعداد دانلود : ۴۴۷
با آغاز قرن بیست ویکم مشخص شد که تهدیدهای جدید، مانند مشکلات زیست محیطی، فقر، سلاح های کشتارجمعی، امنیت غذا و... به طور عمیق، دارای بعدی علمی اند؛ در نتیجه زمینه برای ایجاد مفهوم جدید دیپلماسی علمی فراهم شد. دیپلماسی علم و فناوری، راهی است که در آن دانش از انحصار ملل و نهادها خارج می شود و از راه تشریک مساعی در سطح جهانی گسترش می یابد. امروزه دیپلماسی علمی تأثیر مهمی در موضوعات مربوط به سیاست خارجی دارد. اتحادیه اروپا به عنوان یکی از قطب های مهم علم و فناوری در جهان تلاش بسیاری داشته تا از این ابزار برای دستیابی به قدرت نرم استفاده کند. دراین بین، این پرسش ها مطرح می شود که چگونه می توان از علم و فناوری به عنوان ابزاری دیپلماتیک استفاده کرد؟ چرا قدرت علمی و فناوری، بخشی از قدرت نرم کشورها به شمار می آید؟ اتحادیه اروپا در مسیر نیل به مقصود از چه راهکارهایی بهره برده است؟ در پاسخ به این پرسش ها می توان این فرضیه را مطرح کرد که دیپلماسی علمی ازراه تعمیق همکاری ها حتی در صورت بسته بودن کانال های رسمی، امکان ارتباط میان کشورها را فراهم می آورد و ازآنجا که دولت ها با توسل به آن قادر به پیگیری منافع ملی خود از راه جاذبه خواهند بود، بخشی از قدرت نرم به شمار می آید و اتحادیه اروپا با تأکید بر عنصر نوآوری، می تواند از آن برای کسب وجهه و قدرت آفرینی استفاده کند. برای آزمون فرضیه پژوهش از نظریه قدرت نرم جوزف نای و برای عملیاتی کردن فرضیه، از نظریه «فن لانگنهوف» استفاده خواهد شد.
۱۷.

بحران مالی حوزه یورو و تاثیر آن بر دولت های رفاه اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دولت رفاه بحران مالی حوزه ی یورو رقابت پذیری مدل اجتماعی اروپا رشد اشتغال زا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۲۴۵
در سی سال اخیر، تشکیک در دولت رفاه افزایش یافته است و بسیاری معتقدند دولت رفاه با ذات سرمایه داری مدرن در تعارض قرار دارد. بحران مالی حوزه ی یورو که از سال 2008 میلادی آغاز شد، بار دیگر نقش دولت را وارد امواج تئوریک اروپا کرد و سبب تجدیدنظر جدی در مورد کارویژه های دولت در سطح قاره ی اروپا گردید. با آغاز فاز دوم بحران (بحران بدهی در یونان) این انگاره قدرت گرفت که وجود دولت رفاه یکی از دلایل اصلی این بحران و رکود اقتصادی بوده است و جهت سرپوش گذاشتن بر کسری موازنه و کمبود بودجه دولتی، تئوری های فراوانی در راستای لزوم کم کردن بار مسئولیت اجتماعی و رفاهی دولت مطرح شد. در نتیجه بسیاری از دولت های اروپایی مجبور به اعمال اصلاحات عمیق ساختاری و پیروی از سیاست های ریاضتی شدند. نتیجه ی این سیاست ها کاهش قابل ملاحظه ی سطح دستمزدها،کاهش خدمات اجتماعی و خصوصی سازی بخش دولتی بود. در این بین این سوال پیش می آید که بحران مالی حوزه ی یورو، چه تأثیری بر دولت رفاه در اتحادیه ی اروپا بر جای گذاشته است و دولت رفاه چه جایگاهی در مدل اجتماعی اروپا دارد؟  در جواب می توان این گونه گفت که بحران مالی حوزه ی یورو، به دلیل کاهش رشد اقتصادی،  سبب کاهش کیفیت دولت رفاه در اتحادیه ی اروپا شده است و تنها راه نجات دولت رفاه ایجاد رشد توأم با اشتغال زایی است که از طریق افزایش رقابت پذیری حاصل می شود. برای آزمون فرضیه ی فوق از مدل نظری جامعه شناس دانمارکی، گوستاو اسپینگ اندرسن استفاده خواهد شد.
۱۸.

رویکرد اتحادیه اروپا در برابر بحران منطقه یورو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بحران اقتصادی در اتحادیه اروپا حوزه یورو سیاست های حمایتی شمال - جنوب همگرایی اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۵ تعداد دانلود : ۴۰۷
بحران مالی کنونی در اتحادیه اروپا سهمگین ترین بحرانی است که اتحادیه از زمان تشکیل خود، در سال 1957، تاکنون به آن گرفتار شده است. در این دوره، راه حل هایی برای آن نیز مطرح شده است. گمانه زنی ها حاکی از آن است که به دلیل نبود راه حل قطعی برای حل بحران ها، آنها ادامه خواهند داشت.اقتصاد منطقه یورو و بحران بدهی آن ها بسیار وخیم تر از پیش بینی بسیاری از مردم است. بحران اروپا از یونان تا ایتالیا و پرتغال گسترش یافته است و اسپانیا نیز مانند ایرلند تحت فشار شدید اقتصادی قرار دارد.فرانسه نیز از این بحران مصون نمانده و نرخ بدهی های این کشور در حال افزایش است. این بحران برای بسیاری از سران اروپایی از مدیریت خارج شده است.این بحران هم اکنون همه اتحادیه اروپا را فرا گرفته است و مشکل اصلی آن را می توان در واحد پول منطقه دانست. در این بین، سیاست های حمایتی اتحادیه اروپا و دولت های عضو بسیار مهم بوده است و توجه به آن ما را در شناسایی سیاست های اقتصادی اتحادیه یاری می رساند. ضمن آنکه تأثیر این بحران در جریان همگرایی اروپا نیز قابل ملاحظه است. بنابراین، فرضیه مقاله این است که اتحادیه اروپا برای مقابله با بحران اقتصادی و مالی منطقه یورو ترکیبی از اقدامات حفاظتی و حمایتی را مدنظر قرار داده است. در این مقاله کوشیده ایم این اقدامات حمایتی و تأثیر آن ها را در رفع بحران سنجش و بررسی کنیم.  
۱۹.

سنجش تاثیر و کارایی تحریم ها: مورد تحریم های اتحادیه اروپایی علیه روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اتحادیه اروپا رژیم های بین المللی تحریم روسیه بحران اوکراین روابط روسیه-اروپا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۸ تعداد دانلود : ۷۲۷
با شروع بحران اوکراین، فصل جدیدی در روابط غرب و روسیه آغاز شد. الحاق شبه جزیره کریمه به فدراسیون روسیه سبب واکنش شدید کشورهای غربی شد؛ .به گونه ای که برای اولین بار پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اتحادیه اروپا به اتخاذ تحریم های سخت علیه این کشور پرداخت. هدف مقاله حاضر واکاوی تاثیرات رژیم تحریم بر اتحادیه اروپا و کارایی اعمال تحریم بر فدراسیون روسیه است. اما سئوال اصلی مطرح در اینجا تاثیرات تحریم ها و کارایی آنها است و این که چه راه کارهایی برای کاهش تبعات برقراری رژیم تحریم ها وجود دارد؟ در پاسخ به این سئوالات این فرضیه مطرح است که رژیم تحریم ها هم بر کشورهای فاعل و هم بر کشور هدف دارای تبعات فراوانی بوده و خواهد بود. برای بررسی این تبعات باید به تفکیک \""تاثیر\"" و \""کارایی\"" تحریم ها پرداخت. در حالی که در مورد کشورهای فاعل باید به تاثیرات تحریم ها پرداخته شود؛ در مورد کشور هدف آنچه اهمیت دارد، کارایی تحریم ها است. در مورد تحریم روسیه توسط اتحادیه اروپا، هزینه های اعمال این سیاست برای هر دو طرف، به ویژه اتحادیه اروپا بسیار بالا خواهد بود. لذا مقاله حاضر تلاش خواهد کرد تا در قالب نظریه رژیم ها مسائل پیش آمده در تحریم ها را مورد بررسی قراردهد
۲۰.

چالش های پیش روی امنیت اجتماعی در اروپا بعد از ١١ سپتامبر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هویت تامین اجتماعی مهاجرت شکاف امنیت اجتماعی 11سپتامبر منشور اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۲ تعداد دانلود : ۶۱۶
امنیت اجتماعی از رویکردهای متأخر در مطالعات امنیت به ویژه در میان اروپائیان بوده است و نو واقع گرایانی چون باری بوزان و اندیشمندان مکتب کپنهاگ را در توضیح معماهای امنیت در سطوح درون دولتی و میان دولتی یاری داده است. تهدیدات امنیت اجتماعی ممکن است شامل مواردی چون ممنوعیت به کارگیری زبان، نام و یا لباس خاص یا تبعید و کشتار اعضای یک اجتماع هویتی باشد و ابراز هویت آنها را امکان ناپذیر کند. بر این اساس، مقاله حاضر با عملیاتی کردن مفهوم معمای امنیتی در سطح درون دولتی ، بر آن است تا هویت های متمایز خودی و دیگری در روابط اجتماعی را بازنمایی کند. دیدگاه رسمی اتحادیه اروپا از مفهوم امنیت اجتماعی بسیار سطحی بوده و از این موضوعات فاصله شگرفی دارد. اما نیازهای جامعه امروز نگاه عمیق تر به بعد اجتماعی امنیت را ضروری می کند. سوال اصلی این پژوهش بر این اساس است که امنیت اجتماعی در سیاست های اتحادیه اروپا چه جایگاهی دارد و وضعیت آن به چه صورت است؟ برای پاسخ صحیح به این پرسش این مفروضه در نظر گرفته شده است که تأمل در رهیافت امنیت اجتماعی با هدف تبیین نسبت نظری امنیت و هویت بسیار مهم است به گونه ای که بقا و دوام هر جامعه منوط به حفظ هویت آن است بنابراین موضوع امنیت اجتماعی در اروپا عمیقا بعد هویتی دارد و با دیدگاه رسمی فاصله دارد. هدف این پژوهش بررسی آنچه هست و آنچه که باید باشد از مفهوم امنیت اجتماعی در اروپا به ویژه پس از حادثه 11 سپتامبر می باشد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان