تغییرات اجتماعی - فرهنگی (مطالعات علوم اجتماعی ایران سابق)
علوم اجتماعی (دانشگاه آزاد خلخال) سال چهارم تابستان 1387 شماره 2 (پیاپی 17) (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که ایران کشوری با اقوام، زبان ها و فرهنگ های مختلفی است. سازمان ها و نهادها نیز متشکل از کارکنان و مشتریانی است با زمینه های فرهنگی متفاوت. در این راستا مدیران با عنایت به تنوع فرهنگی موجود در سازمان ها برای مهارکردن تعارض های حاصل از آن و استفاده از فرصت ها در ایجاد خلّاقیت و نوآوری برای پیشبرد اهداف سازمانی و اثربخشی عملکرد خود بایستی قابلیت های زیادی را در خود بپروراند. یکی از قابلیت های اساسی که مدیران را در ایفای وظایف قادر می سازد که عملکردی مطلوب داشته باشند هوش فرهنگی می باشد. هوش فرهنگی عبارتست از توانایی برای خود از طریق یادگیری پیوسته و درک مطلوب تنوعات فرهنگی، ارزش ها و تعقل گرایی و درک انسان ها در بستر فرهنگ و تفاوت های رفتاری آن هاست. از آن جا که رسیدن به این قابلیت برای مدیران بسیار حایز اهمیت می باشد، پژوهشگر را بر آن داشت تا پژوهشی پیرامون بررسی میزان هوش فرهنگی رؤسای بانک های دولتی و غیردولتی و تاثیر آن بر عملکرد آنان بر اساس یک فرضیه ی اصلی و پنج فرضیه ی فرعی به انجام رساند. روش شناسی پژوهش، از نوع توصیفی همبستگی و سطح آن بنیادی است. جامعه آماری تحقیق را رؤسای بانک های دولتی و غیردولتی شهر اصفهان که شامل 549 نفر کل جامعه آماری را تشکیل داده اند که از بین آن ها 221 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری لایه ای انتخاب شده اند. برای گردآوری داده های مورد نیاز پرسشنامه ای در دو قسمت تهیه گردید که روایی صوری و محتوایی در سطح بال بوده و پایایی آن نیز، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، آزمون شده و مورد تایید قرار گرفته است. بین هوش فرهنگی رؤسای بانک های دولتی و غیردولتی با عملکرد آنان رابطه ی مثبت و معناداری وجود ندارد. امّا در بین برخی از ابعاد هوش فرهنگی و عملکرد رؤسای بانک ها رابطه وجود دارد. از میان ابعادی که با عملکرد رابطه دارد بعد انگیزش هوش فرهنگی و بعد استراتژی هوش فرهنگی می باشد. این یافته ها این نکته مهم را خاطر نشان می سازد که رؤسای بانک ها اگر انگیزش هوش فرهنگی و استراتژی هوش فرهنگی داشته باشند عملکرد موفق تری خواهند داشت.
حکمرانی خوب در آیینه ی «کتاب دده قورقود»(بازخوانی یک متن کهن ادبی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر بررسی نشانه ها و رگه هایی از حکمرانی خوب در متون کهن است. کتاب دده قورقود به عنوان یکی از متون کهن ادبی زبان ترکی اوغوزی مشتمل بر یک مقدمه و دوازده داستان می باشد که از روزگاران قدیم توسط آشیق ها یا هنرمندان مردمی آذربایجان در قالب ادبیات شفاهی حفظ و به نسل های بعد منتقل شده است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی از دو روش بهره برده است: 1 تاویل متن (رویکرد گادامر) و 2 تحلیل محتوای کیفی (فنون کاربرد قیاسی و تکوین استقرایی مقوله ها). جهت مقایسه و اطمینان از صحت از سه متن استفاده شده است: متن محرم ارگین (ترکی)، متن جفری لوئیس (انگلیسی و ترجمه فارسی حریری اکبری و عذبدفتری) و متن بهزاد بهزادی (از نسخ گوناگون با ترجمه فارسی). با کاربرد قیاسی مقوله های متن مورد مطالعه، معرف های ویژه ای از حکمرانی خوب در قالب سه رویکرد اصلی آن، مدیریتی، اقتصادی و سیاسی حقوقی، شناسایی شدند. از سوی دیگر تکوین استقرایی مقوله های متن، معرف های دیگری نیز تشخیص داده شدند که فراتر از سه رویکرد اصلی، رویکردی دیگر و در واقع جدیدی را برای حکمرانی خوب مطرح می کنند: رویکرد اخلاقی.
الگوی خانواده و سبک زندگی جنسیّتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی بود یا نبود رابطه بین الگوی خانواده بر حسب تقسیم جنسی وظایف خانگی میان زن و مرد و سبک زندگی اقشار مرفه غیر نوظهور و نوظهور در شهر تهران است. سؤال اصلی این است: در کدام الگوی خانواده هسته ای (سنّتی اقتدارگرا یا مشارکتی) بین جنسیت و سبک زندگی دو گروه رابطه ی معناداری وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ سؤال، از روش جمع آوری اطلاعات پیمایش تحلیلی با ابزار پرسش نامه، در جامعه ی آماری شهر تهران استفاده شده است. روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای و روش تعیین حجم نمونه کوکران، با حجم نمونه 700 نفر می باشد. فرآیند پیمایش تجربی در سال 1384 انجام شد. یافته های حاصل از آزمون های آماری با نرم افزار SPSS، نشان داد که: با تغییر الگوی خانواده از هسته ای سنّتی اقتدارگرا به هسته ای مشارکتی در هر دو گروه مرفه غیر نوظهور و مرفه نوظهور، الگوی خانواده با سبک زندگی کلّی بر حسب جنس رابطه معنادار می یابد و سبک زندگی کلّی زنان از عامیانه به سمت عالمانه گرایش می یابد.
بررسی سرمایه ی اجتماعی و عوامل مؤثّر بر آن(مطالعه ی موردی شهر گرمی استان اردبیل در 1388)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی سرمایه ی اجتماعی و عوامل مؤثّر بر آن در شهرستان (مغان) گرمی می باشد. روش تحقیق اسنادی و پیمایشی است، جامعه آماری گروه سنّی 59 20 ساله شهرستان گرمی می باشند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 375 نفر به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای انتخاب و مورد پرسش قرار گرفته اند. با توجه به تجزیه و تحلیل آماری داده ها مشخص گردید که بین تعهد دینی در این تحقیق و سرمایه ی اجتماعی رابطه ی معنی دار وجود دارد و لذا تنها یک فرضیه (تعهد دینی) تایید می گردد. نتایج حاصله نشان می دهد که بین جنس، سنّ، پایگاه اقتصادی اجتماعی، میزان استفاده از رسانه با سرمایه اجتماعی همبستگی وجود نداشته است.
بررسی عوامل مؤثّر در شکل گیری وفاق اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش: نوع تحقیق پیمایشی همبستگی بوده است و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه که پس از تعریف و انتخاب معرّف های مناسب برای هر یک از متغیرها، در قالب گویه ها و سؤال هایی که بر مبنای مقیاس طیف لیکرت تنظیم شده است و مورد استفاده قرار گرفته است. شیوه ی نمونه گیری خوشه ای می باشد به دلیل ناهمگونی جامعه ی آماری مناسب ترین روش می باشد. حجم نمونه انتخابی 268 نفر است که از جامعه ی آماری به تعداد 2700 نفر از میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال در سال تحصیلی 1387 گزینش شده اند. در این پژوهش واجد تحلیل فرد می باشد.یافته ها و نتایج پژوهش: نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر نشان می دهد که بین متغیرهای زمینه ای مثل سنّ و جنس و هم چنین متغیر امنیّت اجتماعی با میزان وفاق اجتماعی رابطه ای وجود ندارد، بین متغیر تعاملات اجتماعی و متغیر رسانه های جمعی با میزان وفاق اجتماعی رابطه ی معنادار و مستقیمی وجود دارد، در میان مجموع متغیرها در مدل رگرسیونی چهار متغیر امنیّت، سنّ، ارتباطات و تعامل توانسته است 279/0 درصد از میزان وفاق اجتماعی را در بین نمونه های آماری تبیین کند و مابقی متغیرها از مدل خارج شده است.پیشنهادها: همه ی عواملی که باعث بالارفتن سطح مشارکت و تعاملات اجتماعی افراد می شود می بایستی تقویت شود و با ایجاد آگاهی در زمینه ی اقوام و ملل گوناگون هرگونه پیش داوری هایی را که باعث اختلاف می شود، از بین برد، با تقویت شبکه های محلی و رسانه های جمعی خودباوری جوانان را تقویت کرد.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثّر بر طلاق در شهرستان زنجان در سال 1387(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
طلاق اندوه بارترین و تلخ ترین نوع رهایی از جهنم ناسازگاری هاست که در زندگی زوجین به علّت عدم سنخیت فرهنگی و اجتماعی و در اثر سوء تفاهم ها، رفتارها و تصوّرات غلط از یکدیگر و یا وجود بیماری، اعتیاد، خشونت های خانگی، دخالت های دیگران و ده ها عامل دیگر به وقوع می پیوندد. آمار نشان می دهد که هر ساله بر تعداد طلاق ها افزوده می شود و خطر از هم پاشیدن بر بسیاری از کانون های خانوادگی سایه افکنده است. برای اجرای این تحقیق از سه روش اسنادی1، میدانی2، و روش پیمایشی یا زمینه یابی3، استفاده شده است. در روش اسنادی با استفاده از کتب، منابع و تحقیقات دیگران به روش کتابخانه ای اطلاعات مربوط به طلاق گردآوری شد و در این قسمت نظریات ادیان مختلف به ویژه دین مبین اسلام در مورد طلاق مطالعه شده است و نظریات جامعه شناسی و روان شناسی در زمینه ی طلاق گردآوری گردیده است. در مرحله ی دوم با استفاده از روش میدانی و با استفاده از تکنیک مشاهده4 و مصاحبه عمیق سعی شد که از طریق فرمول نمونه گیری «اشباع طبقات»، با 50 زوج از هم جدا شده، مصاحبه های عمیق صورت گیرد و در مرحله ی سوم با استفاده از روش پیمایشی و با استفاده از «پرسشنامه» سعی شد با 500 زوج طلاق گرفته «مصاحبه همراه با پرسشنامه» انجام گیرد که نتایج این پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار spssو تجزیه و تحلیل با کامپیوتر به صورت جداول توزیع فراوانی آورده شده است و در پایان نیز جدول توزیع فراوانی عوامل مؤثر بر طلاق ارایه شده است که در آن سهم هر یک از عوامل تاثیرگذار در طلاق به صورت درصد آورده شده است. جمعیت آماری این پژوهش شامل کلیه ی زوج هایی بوده است که طی 6 ماه (اردیبهشت ماه تا مهرماه 1387) به دادگاه های خانواده و دادگستری شهرستان زنجان مراجعه نموده و پرونده آن ها منجر به صدور طلاق شده است که از بین این 500 زوج 50 نمونه از طریق فرمول نمونه گیری اشباع طبقات، برای مصاحبه عمیق انتخاب شده اند.با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، بیشترین میزان طلاق در بین خانواده های غیرمرفه، با زوجین کم سواد، مردان شغل کارگر و زنان خانه دار مشاهده می گردد که از این جامعه ی آماری مورد مطالعه 69% زوجین بدون فرزند می باشند.
بررسی جامعه شناسی کالبدی شهرهای ایران، (نمونه ی موردی شهر اصفهان در سال 1385)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر در بخش نظری تحقیق به بررسی نظریات عمده در رابطه با موضوع کالبد شهری پرداخته ایم که چند دسته اصلی نظریات مورد استفاده قرار گرفته شده است: دسته اول نظریات بررسی کالبد شهری با دیدگاه های فرهنگی و زیباشناختی، دسته دیگر دیدگاه های اقتصادی و صنعتی و دسته سوم دیدگاه های مرتبط با کالبد شهری بر اساس نوع کشورها و موضوع جهانی شدن می باشد و در انتها دید گاه های جامعه شناختی و شهرسازی جدید را مورد توجه قرار داده ایم. به دنبال کار نظری کار میدانی در مناطق یازده گانه شهر اصفهان (بر اساس آخرین تقسیمات شهرداری اصفهان و سرشماری سال 85) با روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه صورت گرفته است. حجم نمونه در این پژوهش 384 خانوار و جامعه ی آماری شامل کل خانوارهای ساکن شهر اصفهان بوده اند. حجم نمونه بین گروه های پاسخگو به طور مساوی تقسیم شده و نمونه گیری به شیوه ی کوکران صورت گرفته است. در پرسشنامه از وضعیت و دیدگاه خانوارها در مورد کالبد و ساختار شهری سؤال شده است که در این تحقیق پنج شاخص اصلی شامل شاخص توسعه اقتصادی اجتماعی، صنعت و روند صنعتی شدن، سیاست گذاری از بالا، مهاجرت و جهانی شدن مطرح شده است که بر اساس کارهای پیمایشی و نتیجه گیری های آماری ارتباط هر یک از شاخص های مطرح شده با متغیر وابسته کالبد و ساختار شهری در شهر اصفهان مورد سنجش قرار گرفته است و معنی داری و عدم معنی داری آن ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است که بر این اساس عمده ترین عوامل مؤثر بر کالبد و ساختار شهری شاخص های توسعه ی اقتصادی اجتماعی، جهانی شدن، صنعت و روند صنعتی شدن می باشد و دو شاخص سیاست گذاری از بالا و مهاجرت، درجه اهمیت کمتری داشته است.
بررسی فرهنگ سازمانی دانشگاه آزاد اسلامی کرج و رابطه ی آن با رضایت شغلی کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تاثیری که فرهنگ موجود یک سازمان می تواند در رضایت شغلی اعضای آن سازمان داشته باشد، بسیار مهم است و هر چه فرهنگ قوی تر باشد تاثیر آن بر اعضا بیشتر خواهد بود. به عبارتی یک فرهنگ قوی می تواند رضایت شغلی ایجاد نموده و عملکرد افراد را افزایش دهد. رضایت شغلی مجموعه ای از احساسات سازگار و ناسازگار است که کارکنان با آن احساس ها به کار خود می نگرند. هدف اساسی این پژوهش بررسی فرهنگ سازمانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج و رابطه آن با رضایت شغلی است. این مقاله با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه همراه مصاحبه حضوری از 400 نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی کرج انجام گرفت. در این تحقیق به علت محدودبودن جامعه ی کلی افراد جامعه جزو نمونه مورد پرسش قرار گرفته اند. برای به دست آوردن روایی و پایایی ابزار تحقیق از روایی صوری و آلفای کرونباخ استفاده شد. برای بررسی فرضیات از آزمون ضریب همبستگی و برای بررسی مدل تحقیق نیز از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که متغیر هویت ملی، یکپارچگی میان افراد و واحدهای سازمانی و حمایت مدیریت از کارکنان به ترتیب بیشترین ارتباط معنادار را با رضایت شغلی دارد. قابل ذکر است که فرضیه ی فوق در سطح حداقل 95 درصد معنادار و تایید شده است. نتایج حاصل از تحلیل لجستیک نشان می دهد که متغیرهایی چون هویت ملی، حمایت مدیریت، یکپارچگی واحدها، اعمال سیستم کنترل و الگوهای ارتباطی از جمله عواملی است که وجود رضایت شغلی را در میان کارکنان تبیین می کند. می توان استدلال کرد که رشد خلاقیت های فردی، ریسک پذیری بالا، افزایش میزان مشارکت کارکنان در راستای اداره ی سازمان، افزایش یکپارچگی و همبستگی بین افراد با هم و واحدهای دانشگاهی، افزایش هویت ملی، حمایت هر چه بیشتر مدیریت از کارکنان خود، الگوهای ارتباطی قوی و منظم در دانشگاه از عوامل مهمی است که زمینه های رضایت مندی شغلی را در میان کارکنان سازمانی مانند دانشگاه فراهم می آورد.