مقالات
حوزه های تخصصی:
دولت های مدرن امروزی، فناوری اطلاعات و نظام های اطلاعاتی را ابزاری برای عرضه خدمات مناسب تر و مؤثرتر به شهروندان قرار داده اند. اما چنانچه خدمات دولت الکترونیک، مورد پذیرش و استفاده قرار نگیرد، اهداف فوق تحقق نخواهد یافت. هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین میزان تأثیر عوامل مؤثر بر پذیرش خدمات دولت الکترونیک تعیین شد و به منظور نیل به آن، از الگوی یکپارچه پذیرش و فناوری (UTAUT) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل داد و حجم نمونه نیز تعداد 315 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش، از پرسشنامه استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش های آماری مانند تحلیل رگرسیون چندگانه و رگرسیون لجستیگ استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر، تأثیر متغیرهای انتظار عملکرد، انتظار تلاش و نفوذ همتایان را بر قصد رفتاری دانشجویان تأیید کرد. یافته ها همچنین نشان داد که متغیرهای شرایط تسهیل گر و قصد رفتاری، تأثیر معناداری بر رفتار استفاده کاربران دارد. با وجود این، آثار متغیرهای تعدیل گر در این بررسی قابل توجه نبود
تدوین راهبرد سازمان از طریق یکپارچگی SWOT، BSC و با استفاده از ابزارهای QFD و MBNQA و ارزیابی عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت راهبردی٬ هنر و علم تدوین٬ اجرا و ارزیابی تصمیم های وظیفه ای چندگانه است که سازمان را قادر می کند به اهداف بلندمدت خود دست یابد. فرایند مدیریت راهبردی، سه مرحله را شامل می شود: تدوین٬ اجرا و ارزیابی راهبرد. در پژوهش حاضر٬ تدوین راهبرد برای شرکت فراهم کننده خدمات اینترنتی1 X2، از طریق تحلیل SWOT3 و چگونگی اجرای راهبرد و ارزیابی عملکرد، با روش BSC4 انجام شده و در مرحله بعد، پس از تلفیق دو روش مذکور٬ ارتباط آنها با جایزه کیفیت مالکوم بالدریج (MBNQA)5، برای تعالی عملکرد همراه با روش QFD6 انجام شده است. درباره بخش هایی نظیر تدوین راهبردها و امتیازدهی به عوامل و سایر مسایل مشابه جامعه آماری٬ گروه راهبردی شرکت را شامل می شود. برای کسب آراء گروه مذکور، از روش مصاحبه تدوین شده حضوری با اعضای گروه راهبردی و روش طوفان فکری استفاده شده است. جامعه آماری برای تکمیل پرسشنامه های مربوط، مدیران و کارشناسان شرکت به تعداد 211 را شامل می شود. برای حصول اطمینان از جمع آوری پرسشنامه به تعداد مناسب، 150 پرسشنامه بین کارشناسان و مدیران توزیع گردید که در نهایت، 138 پرسشنامه جمع آوری شد و مبنای تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که برای اجرای مؤثر راهبردها، به گونه ای که با تعالی شرکت نیز همسو باشد، باید به مدیریت فرایند، مشتری و بازارمداری و رهبری، بیش از سایر اجزای جایزه کیفیت مالکوم بالدریج توجه گردد.
آیا دموکراسی برای کشورهای در حال توسعه خوب است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، برخی اندیشمندان بیان کرده اند که دموکراسی برای کشورهای در حال توسعه، مناسب نیست، زیرا رشد اقتصادی را کاهش می دهد. همچنین دیکتاتوری ها که از فشار رأی دهندگان در امان هستند، بهتر می توانند در جهت منافع ملتشان، برنامه ریزی کنند. در مقاله حاضر، در رد ادعای فوق، دو دلیل بیان می شود: نخست آنکه، تعریف توسعه در سال های اخیر متحول شده و در حال حاضر، دموکراسی خود به یکی از شاخص های توسعه بدل شده است. علاوه بر این، با بررسی ارتباط رشد اقتصادی و دموکراسی در خلال سال های 1970 الی 2009، با استفاده از داده های بیش از صد کشور و مدل داده های پانل نشان داده شده است که رابطه ای مثبت و معنادار میان رشد اقتصادی و دموکراسی وجود دارد. از این رو، می توان دموکراسی را به مثابه هدف و وسیله توسعه در نظر گرفت..
رابطه بین هوش هیجانی، خویشتن داری و تعهد سازمانی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش هیجانی، خویشتن داری و تعهد سازمانی مدیران آموزشی مدارس متوسطه است. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. گروه نمونه، پنجاه و نه نفر از مدیران بودند که با روش نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب شدند. مدیران زن، 27 نفر و مدیران مرد، 32 نفر بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های هوش هیجانی عزیزی (1387)، خویشتن داری نیک منش (1386) و تعهد سازمانی مودی، استیرز و پورتر1 جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، به طور همزمان از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و خویشتن داری و نیز بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی مدیران آموزشی، همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. بین خویشتن داری و تعهد سازمانی مدیران آموزشی نیز رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش هیجانی و خویشتن داری، پیش بینی کننده تعهد سازمانی مدیران آموزشی است. دو متغیر مذکور توانسته است 18/0 از تغییرات تعهد سازمانی را برای مدیران مرد پیش بینی کند.
بررسی رابطه بین جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی در میان کارکنان دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی، در میان کارکنان دانشگاه ارومیه انجام شده است. با استفاده از روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 200 نفر از کارکنان دانشگاه با توجه به دانشکده محل خدمت، به صورت طبقه ای متناسب با اندازه هر یک از دانشکده ها، به طور تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش، از دو پرسشنامه استاندارد جامعه پذیری سازمانی بر اساس مدل تائورمینا (1997) و تعهد سازمانی بر اساس مدل بالفور و وکسلر (1996) استفاده شده است. برای سنجش میزان پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ، پرسشنامه جامعه پذیری سازمانی 921/0 =α و تعهد سازمانی 881/0= α به دست آمد. داده ها پس از جمع آوری بر اساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از تحلیل مانوا و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین مؤلفه های جامعه پذیری سازمانی با کل ابعاد تعهد سازمانی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، مؤلفه های تفاهم، حمایت کارکنان و چشم انداز از آینده سازمان نیز می تواند به طور مثبت و معنی داری، ابعاد تعهد همانندسازی شده، پیوستگی و مبادله ای را پیش بینی کند
خطرپذیری و کارآفرینی: شواهد عصب شناختی تصمیم گیری پرخطر در مسئولان واحدهای مرکز رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی رفتارهای کارآفرین، نیازمند شناسایی پایه های نورونی تفکر کارآفرین در لایه ای عمیق تر است. در حال حاضر، کارآفرینی در سطح پردازش های نورونی، قابل بررسی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تفاوت خطرپذیری در دو گروه کارآفرین و افراد غیرکارآفرین است. در پژوهش حاضر، با استفاده از ابزار عصب شناختی خطرپذیری بارات، تصمیم گیری مخاطره آمیز در بیست نفر از مسئولان واحدهای مرکز رشد دانشگاه های شهید بهشتی و تهران، با بیست نفر از همتایان غیرکارآفرین مورد مقایسه قرار گرفت. این آزمون خطرپذیری فرد را در شرایط دنیای واقعی تعیین می کند. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل با نرم افزار اس پی اس اس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های آزمون بارات نشان داد که دفعات باد کردن در بادکنک های ترکیده در دو گروه، در سطح 05/0 تفاوت معنی داری دارد. با مقایسه میانگین ها نیز مشخص گردید که این نمره در گروه کارآفرین بیشتر است. تعداد دفعات ذخیره پول نیز در دو گروه، تفاوت معنی دار دارد و در گروه گواه به طور معنی داری در سطح 05/0 نمره بیشتر دارد. سایر متغیرهای آزمون، از جمله دفعات باد کردن کل بادکنک ها، حداکثر و حداقل دفعات باد کردن بادکنک ها با وجود بالاتر بودن در گروه کارآفرین، تفاوت معنی داری را در سطح 05/0 نشان نداد. خطرپذیری پیشگوی مناسبی برای کارآفرینی است و می توان در استعدادیابی کارآفرینان، آن را مورد استفاده قرار داد.
آسیب شناسی بنگاه های کوچک و متوسط (SMEs) و بیان راهبردهای عملی برای حمایت از آنها (بررسی موردی: استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، بنگاه های کوچک و متوسط صنعتی در استان سمنان، آسیب شناسی و راهبردهای عملی برای حمایت از آنها بیان شده است. بر اساس بررسی های کتابخانه ای و تجربی، و مصاحبه با مسئولان دستگاه های اجرایی ذیربط و بنگاه های کوچک و متوسط در استان سمنان، مهمترین مشکلات بنگاه های کوچک و متوسط، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش، مدیران شرکت های کوچک و متوسط صنعتی مستقر در استان سمنان به تعداد 1609 واحد را شامل می شود. نمونه آماری نیز 310 نفر از افراد مذکور است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی انتخاب شده است. نتایج بررسی های آماری نشان داد که بنگاه های کوچک و متوسط استان سمنان، با آسیب ها و مشکلات درون بنگاهی و برون بنگاهی متعددی مواجه است. همچنین تسهیلات و حمایت های مالی و غیرمالی انجام شده از بنگاه های مذکور در چهار حوزه مالی، فنی، بازاریابی، و مدیریتی ناکافی بوده و نتوانسته است راهگشای مشکلات بنگاه های مذکور باشد. رتبه بندی حمایت های دولت از دیدگاه مدیران شرکت های کوچک و متوسط نشان داد که حمایت های مالی دولت از بنگاه های مذکور، در درجه اول اهمیت قرار دارد و حمایت های مدیریتی، بازاریابی و فنی در رتبه های بعد است