فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع ساختاری کارآفرینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان انجام گرفته است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر استراتژی توصیفی - پیمایشی و به روش آمیختة نوع اول (کیفی و کمی) انجام گرفت. جامعة آماری تحقیق شامل مدیران فعلی و سابق وزارت ورزش و خبرگان دانشگاهی بوده است. در بخش کیفی این تحقیق، نمونه گیری هدفمند به کار گرفته شد که با مصاحبه با 13 نفر از اعضای جامعه اشباع حاصل شد. در بخش کیفی پژوهش و به منظور شناسایی موانع ساختاری کارآفرینی سازمانی، تکنیک تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری های باز و محوری، و در بخش کمی تکنیک AHP اجرا شد. با تحلیل داده های کیفی شامل هفت مانع ساختاری کارآفرینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان به ترتیب، موانع سیستم تحقیق و توسعه (با وزن 256 /0)، سیستم ارزیابی عملکرد (با وزن 172 /0)، سیستم پاداش (با وزن 152 /0)، تصمیم گیری (با وزن 132 /0)، راهبرد (با وزن 104 /0)، سیستم مالی (با وزن 095 /0) و ساختار سازمانی (با وزن 088 /0) می باشند. پیشنهاد می شود در برنامه های اجرایی مواردی مانند واگذاری اختیارات بیشتر به کارکنان، ترغیب افراد به بیان نظرهای نو و خلاقانه، ایجاد فضای رقابت توأم با حس اعتماد در سازمان مد نظر قرار گیرد.
تببین جایگاه ساختارسازمانی در کارآفرینی و نقش کارآفرینی در ارتقای شغلی کارکنان: مطالعه موردی دانشگاه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که کارآفرینی فرآیند بلندمدت آموزشی و پرورشی است، مستلزم برنامه ریزی در نظام آموزشی کشور به ویژه دانشگاه ها و مراکزآموزش عالی می باشد؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین جایگاه کارآفرینی در ساختار سازمانی و ارتقای شغلی کارکنان می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است که با روش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 386 نفر از کارمندان دانشگاه کاشان می باشد.گردآوری داده ها براساس پرسش نامه و بر پایه نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفت و حجم نمونه 191نفر بود. این پرسش نامه از دو خرده مقیاس استاندارد: ابعاد ساختار سازمانی و تشخیص ساختارسازمان کارآفرینانه در مقیاس لیکرت تشکیل شده است. ضریب آلفا برای خرده مقیاس تشخیص ساختار کارآفرینانه ""85/."" و برای خرده مقیاس ابعاد ساختار سازمانی ""80/."" بود. داده های حاصل در نرم افزارspss نسخه 17تحلیل شدند. نتایج نشان دادکه بین سطوح ساختارسازمانی (رسمیت و تمرکز) وکارآفرینی سازمان و بین سطوح رسمیت (ساختار سازمانی) وکارآفرینی سازمان و بین سطوح مختلف تمرکز (ساختارسازمانی) وکارآفرینی سازمانی، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس نشان می دهد که تفاوت میانگین نمرات کارآفرینی در بین کارکنان دانشگاه درمقایسه با سطوح ساختار سازمانی آنها از نظر آماری معنادار نیست، درحالی که با توجه به سطوح رسمیت و تمرکز، تفاوت حاصل شده از نظر آماری معنی دار است. همچنین تحلیل آئین نامه های سازمانی و وزارتی نشان می دهد که کارآفرینی سازمانی جایگاه و نقشی در ارتقای شغلی کارکنان ایفا نمی کند. رابطه کارآفرینی سازمانی و رسمیت معکوس خواهد بود. در رسمیت بالا، کارآفرینی سازمانی کمتراست، حجم زیاد بخشنامه ها و دستورالعمل ها و اجرای آن در کلیه بخشهای شرکت بدون در نظرگرفتن تناسب آن بانوع فعالیت بخشها، مانع کارآفرینی سازمانی می گردد. بنابراین رسمیت در سازمان می تواند از لحاظ افزایش کارآفرینی و همچنین ارتقای شغلی کارکنان در سازمان تأثیرگذار باشد.
عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در گردشگری روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی می تواند فرصت ها و امکاناتی را به ویژه برای اشتغال و درآمد روستایی ایجاد کندو زمینه توسعه کسب و کارهای کوچک و کارآفرینی را فراهم سازد. در این راستا سوال اصلی این است که، گردشگری با چه ابزار و در چه شرایطی بر توسعه کارآفرینی روستایی اثر می گذارد؟ لذا هدف اصلی پژوهش، ارزیابی عوامل موثر بر توسعه کارآفرینی در گردشگری روستاهای بخش مرکزی شهرستان انار می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای ومیدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 30 نفر از مدیران و مسئولین محلی و 90 نفر از ساکنین روستایی می باشد، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور تحلیل یافته ها از تکنیک SWOT استفاده شد. نتایج نشان میدهد که عوامل مرتبط با نقاط قوت، توسعه کارآفرینی در گردشگری روستاهای موردمطالعه بالاترین رتبه را داشته اند. همچنین، زیرمعیارهای"" قرارگرفتن منطقه بر سر راه مواصلاتی کشور "" در میان نقاط قوت، "" فرهنگ ضعیف کارآفرینی در میان ساکنین منطقه"" و ""قصور و کوتاهی مسئولین دست اندرکار "" در میان نقاط ضعف، ""وجود راه های متنوع تری برای کسب درآمد"" در میان فرصت ها و "" تخریب آثارتاریخی "" و ""تغییر کاربری اراضی و چشم انداز روستا"" در میان تهدیدها حائز بیشترین اهمیت شناخته شدند. و باتوجه به نمره های حاصل از ماتریس عوامل داخلی و خارجی، راهبرد اصلی استخراجی ""حفظ و نگهداری"" می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی در سازمان های دولتی (مورد مطالعه: پژوهشگاه صنعت نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اتخاذ رویکردی کارآفرینانه در بخش دولتی در راستای پاسخگویی به انتقادهای وارد بر عملکرد سازمان های دولتی از جمله دغدغه های پیش روی سازمان های دولتی به ویژه در کشورهای در حال توسعه از جمله کشورمان ایران است. برخلاف اهمیت این موضوع، متأسفانه مطالعات معدودی با رویکردی جامع گر در این زمینه انجام گرفته است. پژوهش حاضر تحقیقی کاربردی به روش تحقیق کمّی و از نوع همبستگی است. تحقیق حاضر تلاش می کند ابعاد متعدد مفهوم کارآفرینی در بخش دولتی را پیمایش کند. بدین منظور 205 نفر از کارکنان رسمی پژوهشگاه صنعت نفت ایران در این تحقیق شرکت کردند. برای گردآوری داده ها ابزار پرسشنامه، و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات آماری ضریب همبستگی، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر به کار گرفته شد. نتایج نشان داد به جز متغیرهای مشاغل تخصصی، چندگانگی اهداف و نفوذ سیاسی، همة متغیرهای دیگر بر متغیر کارآفرینی در بخش دولتی تأثیرگذارند و سه متغیر مخاطره پذیری، نوآوری و پیشروبودن رابطة مثبت و معنادار با عملکرد سازمان های دولتی دارند. همچنین، در نهایت پیشنهادهایی برای تقویت روحیة کارآفرینی در سازمان های دولتی کشور مطرح شده است.
بررسی رابطه بین اعتماد برند و رفتار شهروندی برند با توجه به نقش میانجی تعهد برند در حوزه کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در علم بازاریابی نوین این ادعا وجود دارد که رفتار برندها بسیار به رفتارانسانها شباهت دارد. این شباهت در واقع بیان کننده ی این مسئله است که برندها همانند انسانها علاوه بر نمودهای ظاهری و بیرونی، دارای شخصیت و هویت منحصر به فرد باطنی نیز می باشند تاکسب وکارها را در جهت رسیدن به مزیت رقابتی یاری نمایند. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین اعتماد برند و رفتار شهروندی برند با توجه به نقش میانجی تعهد برند درحوزه کارآفرینی سلامت می باشد. روش تحقیق مطالعه حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل کسب وکارهای (کلینیکهای) فعال حوزه سلامت و زیبایی استان گلستان بوده است. حجم نمونه از بین 260 نفر از مشتریان کلینیک های زیبایی استان گلستان مطابق فرمول کوکران 152 نفربرآوردگردید وگردآوری داده های کمی پژوهش نیز از طریق توزیع پرسشنامه باروش نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد که به این منظور نرم افزار آماری8.5 Lisrelمورد استفاده واقع گردید. یافته های تحقیق نشان داد بین اعتمادبرند و رفتار شهروندی برند وهمچنین اعتماد برند وتعهد برند رابطه مستقیم و معنادار وجودداشته و تعهد برند رابطه بین اعتمادبرند ورفتارشهروندی برند را میانجی گری می نمایند.
توسعه کارآفرینی اجتماعی؛ آسیب ها، عوامل مؤثر و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به توسعة کارآفرینی اجتماعی به عنوان مأموریتی اجتماعی و انسان دوستانه، و یکی از راهکارهای حل برخی مسائل و آسیب های اجتماعی توجه می شود. کارآفرینی تأثیری مثبت و مستقیم در بسیاری از فعالیت های مختلف کشورها داشته است؛ از یک سو، سبب توسعة اقتصادی و ایجاد فرصت های شغلی می شود و از سوی دیگر، می تواند سبب بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه شود. مقالة حاضر برگرفته از نتایج پژوهشی است که با هدف بررسی وضعیت کارآفرینی اجتماعی در یکی از مناطق شهری شهر تهران بر اساس طرح پژوهش آمیخته (کمی وکیفی) انجام گرفته است. برای دستیابی به اطلاعات و داده ها، ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه با گروهی از کارشناسان و متخصصان، به کار گرفته شده است. با توجه به اینکه بسیاری از مسائل و آسیب های اجتماعی ریشه در بیکاری و عدم اشتغال افراد جامعه دارد، توجه به مقولة کارآفرینی اجتماعی می تواند تا حد زیادی آسیب های اجتماعی را تحت الشعاع قرار داده و آن ها را کاهش دهد، لذا این مقاله قصد دارد با مروری بر مسئلة آسیب های اجتماعی و همچنین، کارآفرینی اجتماعی با نتیجه گیری در این زمینه پیشنهادها و راهکارهایی برای تسهیل توسعة کارآفرینی اجتماعی مطرح کند.
راهبردهای آموزش و توسعه کارآفرینان اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه راهبردهایی به منظور آموزش و توسعه کارآفرینان اجتماعی در ایران می باشدکه به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کیفی با 12 کارآفرین اجتماعی که به روش هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عمیق انجام گرفت و اشباع نظری حاصل گردید و سپس به روش نظریه برخاسته از داده ها و روش روایتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. کارآفرینان اجتماعی عواملی چون فرهنگ سازی و آگاهی بخشی عمومی، مطالعات تطبیقی و الگوبرداری، راهبری اثربخش تر نهادهای سیاسی و اجتماعی، توسعه فعالیت های مرتبط با آموزش کارآفرینان اجتماعی و نهادینه سازی کارآفرینی اجتماعی در نظام آموزشی را مؤثر در آموزش و توسعه کارآفرینان اجتماعی در ایران بیان می کنند. در بخش کمی پژوهش به منظور تأیید نتایج حاصل از بخش کیفی و تعمیم پذیری داده ها، 5 فرضیه تدوین و سؤالات پرسشنامه بر اساس آن تنظیم گردید. نمونه آماری بخش کمی پژوهش 58 نفر از بنیانگذاران و مدیرعاملان موسسات خیریه در استان تهران بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس به روش آزمونt تک نمونه و آزمون فریدمن داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و همه مؤلفه ها تأیید و تنها دو زیرمؤلفه مورد تأیید قرار نگرفت.
بررسی نقش واسط گرایش به بازار ورفتارکارآفرینانه بررابطه بین استراتژی های بازرگانی وعملکرد سازمانی ( مورد مطالعه: شرکت های تولیدی متوسط و بزرگ شهرک های صنعتی شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کلیه شرکت ها می بایستی رویکردهای کسب و کار خود را متحول سازند تا بتوانند در عرصه رقابتی، رشدی سریع تر از رقبا داشته و ارزش بیشتری برای مشتری خلق نمایند. در این عرصه رقابتی عواملی که می توانند به عنوان مزیت رقابتی شرکت ها عمل کنند و آن ها را از هم متمایز سازد و سبب بهبود عملکرد آن ها شود، تاکید براستراتژی های بازرگانی، گرایش به بازار و رفتارکارآفرینانه می باشد. تحقیق حاضر به دنبال بررسی تاثیراستراتژی های رقابتی رهبری هزینه و تمایز بر عملکرد شرکت های تولیدی متوسط و بزرگ با نقش واسط گرایش به بازار و رفتارکارآفرینانه است. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردیده و روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوایی و سازه و همچنین آلفای کرانباخ مورد تایید قرار گرفت. جامعه آماری در این پژوهش شرکت های تولیدی متوسط و بزرگ شهرک های صنعتی شهرستان مشهد می باشد. طرح نمونه گیری احتمالی بوده و از نوع نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS استفاده شده و تحلیل داده های مربوط به 89 شرکت که به سوالات تحقیق پاسخ دادند حاکی ازتایید نقش میانجی رفتارکارآفرینانه دررابطه بین استراتژی های بازرگانی و عملکرد سازمانی است. به علاوه استراتژی رهبری هزینه به طور مستقیم با عملکرد، گرایش به بازار و رفتارکارآفرینانه؛ استراتژی تمایز با گرایش به بازار و رفتارکارآفرینانه و همچنین رفتارکارآفرینانه با عملکرد رابطه معناداری دارند. همچنین نقش واسط گرایش به بازار دررابطه بین استراتژی های بازرگانی و عملکرد سازمانی مورد تایید قرارنگرفت.
شناسایی و تحلیل نقش مؤلفه های آموزشی در توسعه آموزش کارآفرینی دانشگاهی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 92-1391(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش مؤلفه های آموزشی بر برنامه های توسعه آموزش کارآفرینی دانشگاهی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 1391-1392 انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان مقاطع تحصیلی (دکتری، کارشناسی ارشد و کارشناسی) بوده که 220 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد که روایی آن با مطالعه منابع و اخذ نظرات استادان با تجربه و صاحب نظر در زمینه آموزش کارآفرینی به دست آمد و برای محاسبه پایایی، از آزمون آلفای کرانباخ استفاده که میزان آن 93/0a= ارزیابی شد. برای تحلیل داده ها، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که سیاست های تعیین شده بر توسعه آموزش کارآفرینی در دانشگاه تأثیر دارد. و بین مؤلفه های آموزشی اجرای برنامه، محتوای دوره و ارزشیابی در توسعه آموزش کارآفرینی در دانشگاه رابطه ی مستقیم و مثبت به دست آمد. همچنین یافته ها بیانگر آن است که شاخص های برازندگی اولیه در تأیید الگوی سیاستگذاری و مؤلفه های آموزشی اثر گذار بر توسعه برنامه های آموزش کارآفرینی دانشگاهی تناسب داشتن الگو را تأیید می کند.
بررسی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و روان شناختی (Traits) با کارآفرینی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و روان شناختی با کارآفرینی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش را دانشجویان مقطع کارشناسی رشته مدیریت صنعتی ورودی های 1388 تا 1390 دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز تشکیل می دهند، که از بین آنها تعداد 165 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ی آزمون جامع گرایش به کسب و کار می باشد. روش آماری استفاده شده در این پژوهش ضریب همبستگی پیرسون می باشد. این پژوهش شامل پنج فرضیه ی اصلی می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و روان شناختی با کارآفرینی دانشجویان رابطه وجود دارد.
نگاشت مفهومی سرمایه اجتماعی در بازاریابی بنگاه های کارآفرین (مورد مطالعه: صنایع غذایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از سرمایه اجتماعی قوی ، منجر به دسترسی سریع و با زمانبندی مناسب به مجموعه متنوعی از اطلاعات رقابتی می شود. و از اینرو که اطلاعات دریافتی از افراد مورد اطمینان، عموما دقیق، مرتبط و قابل اتکا هستند؛ یکی از مولفه های کلیدی فرصت های کارآفرینی به شمار می آید. نوآوری پژوهش حاضر در بررسی توامان سرمایه اجتماعی و بازاریابی به مثابه کارکردهای سازمانی با استفاده از روش شناسی نگاشت مفهومی به مثابه ترکیبی از روش های استقرایی و قیاسی است. در فرآیند اجرای پژوهش روش نمونه گیری هدفمند ملاکی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق از 10 نفر از خبرگان موضوع تا مرحله اشباع استفاده شد. نتایج مطالعه گویای جایگاه برجسته و نمایان سرمایه اجتماعی و ابعاد آن در فعالیت های بازاریابی بنگاه های کارآفرین است. به طوریکه سرمایه اجتماعی بر 5 خوشه ی آمیخته بازاریابی، کنترل و ارزیابی بازار، تحقیقات بازار و تحلیل رفتار مشتری، عوامل راهبردی و عوامل درون سازمانی؛ و 15 زیرخوشه ی توزیع، ترفیع، قیمت و محصول(آمیخته بازاریابی)؛ مشتریان، رقبا، تامین کنندگان و سیستم ها و روش ها(کنترل و ارزیابی بازار)؛ رفتار مشتری و سیستم ها و روش ها(تحقیقات بازار و تحلیل رفتار مشتری)؛ ساختار، سبک و کارکنان(عوامل درون سازمانی)؛ و مشتری و ورود به بازار(عوامل راهبردی) را نگاشت می کند.
برررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینی سازمانی در بانک کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت کارآفرینی در اقتصاد امروز بر هیچ کس پوشیده نیست. در پژوهش های رو به رشدی که در حوزه کارآفرینی صورت پذیرفته است تاکید بیشتر بر تزریق روحیه کارآفرینی در زیرساختهای سازمان و تطابق سازمان با محیط کسب و کار می باشد. گرایش کارآفرینی بعنوان شاخه ای از کارآفرینی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش هدف اصلی بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی به عنوان یک سلسه باورها، اعتقادات و ارزش های مشترک بین اعضای سازمان بر روی گرایش کارآفرینی سازمانی در بانک کارآفرینی است. این مطالعه ادعا می کند که فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینی سازمانی در بانک مزبور تاثیر گذار است. در این پژوهش از الگوی دنیسون برای سنجش فرهنگ سازمانی سازمان مزبور استفاده شده است که شاخص-های در گیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و رسالت بعنوان مولفه های متغیر مستقل هستند و از الگوی دس و لامپکین برای سنجش متغیر وابسته گرایش کارآفرینی که شاخص های استقلال طلبی، نوآوری، پیشگامی، رقابت جویی و ریسک پذیری را مورد ارزیابی قرار می دهد، استفاده شده است. نتیجه ارزیابی ها و بررسی های انجام گرفته حکایت از تائید فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر تأثیر فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینی در بانک کارآفرین و همچنین تائید فرضیه های فرعی مبنی بر تأثیر شاخص های درگیر شدن در کار، سازگاری ، انطباق پذیری و رسالت یا ماموریت با گرایش کارآفرینی سازمانی، دارد. در نهایت بررسی ها بیان می دارند که فرهنگ حاکم بر بانک کارآفرینی فرهنگی ماموریتی است.
شناسایی ارزش های مطلوب مدرسان کارآفرینی برای پرورش کارآفرینان نوپا در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استادان به عنوان یکی از عوامل اساسی تاثیرگذار در تربیت دانشجویان و هم چنین در تحقق اثربخشی آموزش های کارآفرینی محسوب می شوند. یقینا گرایش های ارزشی مدرسان کارآفرینی، نقشی اساسی در شکل دهی به رفتارهای آنها در فرایند آموزش های کارآفرینی ایفا می کنند. به همین دلیل، مسأله پژوهشی متعاقب مطرح گردیده است: ارزش های مدرسان کارآفرینی جهت پرورش کارآفرینان نوپا در دانشگاه ها کدامند؟ با استفاده از روش تحیقیق کیفی (مصاحبه و گروه کانونی) تلاش گردید به دغدغه موصوف پاسخ داده شود. از روش مصاحبه ساختار یافته جهت گردآوری اطلاعات از جامعه اساتید و دانشجویان رشته کارآفرینی استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، با 24 نفر از اساتید و دانشجویان رشته کارآفرینی مصاحبه ساختاریافته انجام شده و مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرد، به بیانی دیگر، مرحله ای که پاسخ ها تکراری شد و از نظر پژوهشگران داده جدیدی اضافه نشد. در مصاحبه ها تلاش گردید که با سؤالات ساختاریافته، تجربیات یاددهی و یادگیری اساتید و دانشجویان در فعالیت های آموزشی شناسایی گردد و سپس از طریق فعالیت های کدگذاری کیفی ارزش های مناسب برای مدرسان کارآفرینی احصا و طبقه بندی شود. نتایج کدگذاری ها بر اساس روش گروه کانونی (7 نفر) به عنوان یک روش تحقیق کیفی، مورد بازنگری قرار گرفت. در نهایت یافته تحقیق حاکی از آن است که چارچوب ارزش های مدرسان کارآفرینی دارای دو مقوله ی ارزش های ابزاری و غایی است و مجموعاً هفت دسته ارزش های ابزاری و دو دسته ارزش های غایی برای مدرسان آموزش های کارآفرینی شناسایی و پیشنهاد گردیده است.
ویژگیهای شخصیتی مؤثر بر قصد کارآفرینانه اجتماعی در کارآفرینان اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باور کارآفرینان اجتماعی به ارزشهای نهایی چون عدالت اجتماعی، تساوی حقوق، پایداری و حل مشکلات اجتماعی نشان می دهد که ویژگیهای شخصیتی در رفتار و عملکرد آنان نقشی مهم دارد. این مطالعه با استفاده از روش تحقیق کمّی از نوع معادلات ساختاری در جامعه آماری کارآفرینان برتر ملی به شناسایی تأثیر چهار ویژگی شخصیتی «برونگرایی»، «وظیفه گرایی»، «تجربه گرایی» و «نبود ثبات عاطفی» بر قصد کارآفرینانه اجتماعی پرداخته است. نتایج مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS نشان می دهد که «وظیفه گرایی» دارای تأثیر مثبت و «نبود ثبات عاطفی» دارای تأثیر منفی بر قصد کارآفرینانه اجتماعی است.
نقش شبکه های اجتماعی در تشخیص فرصت های کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت شبکه های اجتماعی هر روز بیش تر به عنوان یک عنصر کلیدی در فعالیت های کارآفرینی آشکار میشود، آن ها پایه ای برای انسجام اجتماعی به وجود میآورند و تبادل منابع و اطلاعات را آسان میکنند. هدف اصلی در این تحقیق شناسایی نقش شبکه های اجتماعی کارآفرینان در تشخیص فرصت کارآفرینی است. به این منظور شبکهی اجتماعی با چهار بُعد شامل: ساختار روابط اجتماعی، منابع اجتماعی اطلاعات، محتوای روابط اجتماعی و شیوه های انتقال اطلاعات به عنوان متغیرهای مستقل و متغیر تشخیص فرصت با دو بُعد شامل: تعداد و تنوع فرصت ها به عنوان متغیر وابسته بررسی شده اند. در این تحقیق نقش متغیر های بیان شده بر تشخیص فرصت کارآفرینی در بین 101 نفر از134 نفر از کارآفرینان مستقر در پارکهای علم و فناوری شهر تهران با روش پیمایشی آزمون شد. نتایج تحقیق نشان میدهد شبکهی اجتماعی کارآفرینان با تشخیص فرصت ها رابطهی مثبت دارد و از بین ابعاد شبکهی اجتماعی، محتوای روابط اجتماعی بیش ترین اثرگذاری را بر تشخیص فرصت کارآفرینی دارد.
خطرپذیری و کارآفرینی: شواهد عصب شناختی تصمیم گیری پرخطر در مسئولان واحدهای مرکز رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی رفتارهای کارآفرین، نیازمند شناسایی پایه های نورونی تفکر کارآفرین در لایه ای عمیق تر است. در حال حاضر، کارآفرینی در سطح پردازش های نورونی، قابل بررسی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تفاوت خطرپذیری در دو گروه کارآفرین و افراد غیرکارآفرین است. در پژوهش حاضر، با استفاده از ابزار عصب شناختی خطرپذیری بارات، تصمیم گیری مخاطره آمیز در بیست نفر از مسئولان واحدهای مرکز رشد دانشگاه های شهید بهشتی و تهران، با بیست نفر از همتایان غیرکارآفرین مورد مقایسه قرار گرفت. این آزمون خطرپذیری فرد را در شرایط دنیای واقعی تعیین می کند. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل با نرم افزار اس پی اس اس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های آزمون بارات نشان داد که دفعات باد کردن در بادکنک های ترکیده در دو گروه، در سطح 05/0 تفاوت معنی داری دارد. با مقایسه میانگین ها نیز مشخص گردید که این نمره در گروه کارآفرین بیشتر است. تعداد دفعات ذخیره پول نیز در دو گروه، تفاوت معنی دار دارد و در گروه گواه به طور معنی داری در سطح 05/0 نمره بیشتر دارد. سایر متغیرهای آزمون، از جمله دفعات باد کردن کل بادکنک ها، حداکثر و حداقل دفعات باد کردن بادکنک ها با وجود بالاتر بودن در گروه کارآفرین، تفاوت معنی داری را در سطح 05/0 نشان نداد. خطرپذیری پیشگوی مناسبی برای کارآفرینی است و می توان در استعدادیابی کارآفرینان، آن را مورد استفاده قرار داد.