فرآیند مدیریت و توسعه
فرآیند مدیریت و توسعه دوره 32 بهار 1398 شماره 1 (پیاپی 107) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مدیریت طول زمان کسب شده روشی است که در راستای تکامل مدیریت ارزش کسب شده و حل برخی مشکلات آن، از جمله جداسازی اندازه گیری بُعدزمان و هزینه پروژه، به وجودآمده است. این روش با ارائه شاخص های عملکردی، امکان اندازه گیری دقیق میزان پیشرفت پروژه و محاسبه زمان و هزینه اتمام آن را به مدیران می دهد. با وجودچنین مزایایی، در این روش میزان قابل قبول شاخص های پیشرفت پروژه مشخص نیست، که این عامل باعث سردرگمی می شود. بنابراین در این پژوهش، با هدف بهبودعملکردسیستم مدیریت طول زمان کسب شده، از نمودارهای کنترل کیفیت آماری که پیش تر در روش مدیریت ارزش کسب شده بکار گرفته می شد، استفاده می شودتا آستانه های قابل قبول شاخص های عملکردپروژه محاسبه گردند. این نمودارها نه در جریان فرایندپروژه بلکه در زمان برنامه ریزی پروژه و با شبیه سازی مونت کارلو محاسبه شدند. چنین محاسبه هایی به مدیران پروژه، دیدی آینده نگر می بخشندو مبنایی برای سنجش و مقایسه عملکردپروژه در جریان انجام آن به وجودمی آورند.
الگوی شراکت عمومی خصوصی در بخش خدمات دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شراکت عمومی خصوصی، روشی نو برای گسترش و ارتقای خدمات دولتی با همکاری بخش خصوصی است که بایددر ایران موردتوجه بیش تر قرار گیرد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر در موفقیت شراکت عمومی خصوصی و ارائه الگوی آن در بخش خدمات دولتی ایران اجرا شده است. در این پژوهش، ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه است و تمام پروژه های شراکت عمومی خصوصی در شهر تهران به عنوان واحدتحلیل در نظر گرفته شده اند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شده اند. نتایج تحلیل نشان می دهدکه پنج دسته عوامل بر موفقیت شراکت عمومی خصوصی تاثیرگذار هستند: مدیریت مطلوب، اعتمادسازی، استفاده از اطلاعات و دانش، توجه به منافع مردم، و تامین مالی. مبتنی بر نتایج، مدیریت مطلوب، بیش ترین تاثیر و تامین مالی کم ترین تاثیر را بر موفقیت شراکت عمومی خصوصی دارند. همچنین، میزان موفقیت شراکت عمومی خصوصی پایین تر از میانگین نظری است. منطبق بر یافته ها، برای موفقیت شراکت عمومی خصوصی در ایران بایدبه این پنج عامل کلیدی توجه ویژه داشت.
بررسی پدیدارنگارانه عوامل محدودکننده خوشه صنعت فرش استان سیستان و بلوچستان: با تاکید بر سطح منطقه ای و ملّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق با استانداردهای جهانی و رهنمودهای سازمان های بین المللیِ هدایت کننده خوشه های صنعتی، فرایندپیاده سازی خوشه های صنعتی مستلزم انجام پیش اقدام هایی است که در پیاده سازی موفق خوشه ها تاثیرگذار هستند. مانندبررسی چالش های پیشاروی خوشه موردنظر برای شناسایی عوامل تقویت کننده یا محدودکننده محیط خوشه. این در حالی است که بررسی منابع موجودنشان می دهدکه کشورهای درحال توسعه، مقدمه های راه اندازی راهبردخوشه سازی را فراموش کردندو برخلاف استقبال قابل توجه این کشورها، نتایج مناسبی کسب نکردند. از این رو، پژوهش حاضر با بکارگیری رویکردپدیده نگاری، سعی بر پایش عوامل محدودکننده محیط خوشه صنعت فرش استان سیستان و بلوچستان از نگاه ذی نفعان دارد. خوشه تحت مطالعه شامل بیش از بیست شرکت خصوصی و دولتی تولیدکننده می شوندکه بیش از 6000 نیروی کار و بافنده را در این استان به کار مشغول داشته اند. تجزیه وتحلیل پدیدارنگاری نشان می دهدکه از نظر ذی نفعان، مشکلات ساختاری به همراه شرایط خاص استان سیستان و بلوچستان که تحت عنوان عوامل زمینه ای از آن یادمی شود، محیطی محدودکننده برای عملکردموفق خوشه ایجادنموده اند. ضمن این که چالش هایی در سطح کلان تر که به سیاست های اقتصادی و سیاسی کشور ایران در رابطه با صنعت فرش برمی گردد، به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر خوشه این صنعت تاثیرگذار هستند.
بررسی آثار راهبرد کارآفرینی در شرکتهای وابسته به سازمان توسعه و نوسازی معادن وصنایع معدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آثار راهبردکارآفرینی سازمانی در شرکت های وابسته به سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران صورت گرفته است. نتایج این پژوهش کاربردی و پیمایشی، با بررسی 36 شرکت از این سازمان نشان می دهدکه عناصر تشکیل دهنده راهبردکارآفرینی سازمانی شامل دیدگاه راهبردی کارآفرینانه، معماری سازمانی حامی راهبردکارآفرینی، و گرایش و رفتارهای کارآفرینانه می شوند. سپس مدل مفهومی پژوهش در شرکت های تحت پوشش سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) استفاده شد. در این راستا، برای بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش از رگرسیون خطی استفاده می شودو برای تجزیه وتحلیل داده ها، نرم افزار PLS بکار برده می شود. پژوهش حاضر نشان می دهدکه دیدگاه راهبردی کارآفرینانه بر آثار فردی راهبردکارآفرینی، معماری سازمانی حامی کارآفرینی بر آثار سازمانی راهبردکارآفرینی، و گرایش و رفتار کارآفرینانه بر آثار فردی و سازمانی راهبردکارآفرینی در شرکت های تحت پوشش ایمیدرو تاثیرگذار هستند. همچنین، مشخص شدکه در ساختار شرکت های نمونه، راهبردهای شرکت با مفهوم کارآفرینی سازمانی عجین نشده اندو فرهنگ کارآفرینانه در شرکت ها وجودندارد. از این رو، نیاز است تا تمامی عوامل اجرایی شرکت ها از جمله مدیران ارشد، مدیران میانی، مدیران عملیاتی، و کارشناسان با عزم جدی در مسیر نهادینه سازی موضوع کارآفرینی در تمامی شریان های حیاتی شرکت حرکت نمایندو نسبت به فرهنگ سازی کارآفرینی و فعالیت های کارآفرینانه مبادرت ورزندو زمینه بروز آثار فردی راهبردکارآفرینی را در شرکت ها مانندشکوفایی استعدادهای نهفته افرادو افزایش پتانسیل کارکنان در جهت پذیرش مخاطره های ناشی از فعالیت های کارآفرینانه فراهم نمایند.
مدل ساختاری تاثیر دوسوتوانی برند بر تعهد برند از طریق عملکرد، تصویر ذهنی، و شهرت برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبردهای دوسوتوانی برندبه سازمان ها کمک می کنندکه قابلیت ها و عملکردموجودخودرا بهبوددهندو همزمان فرصت های جدیدی کشف کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر راهبردهای دوسوتوانی برندبر تعهدبرنداز طریق عملکردبرند، شهرت برند، و تصویر ذهنی برنداست. جامعه آماری پژوهش، کاربران شرکت پیشگامان هستند. در این پژوهش، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده، و 300 پرسشنامه از نمونه جمع آوری گردیده است. نتایج تجزیه وتحلیل نشان می دهدکه راهبرداکتشافی و بهره برداری بر عملکردبرندتاثیر مثبت و معناداری دارند. عملکردبرندبر شهرت برندو تصویر ذهنی برندتاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، شهرت برندبر تعهدبرندتاثیر مثبت و معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش، تاثیر عملکردبرندبر تعهدبرند، تاثیر تصویر ذهنی برندبر شهرت برند، و تصویر ذهنی برندبر تعهدبرندمعنادار نبودند. در نهایت، نتایج نشان می دهدکه عملکردبرنددر رابطه بین راهبردهای دوسوتوانی و تعهدبرندنقش میانجی ایفا می کند. همچنین، نقش میانجی شهرت در رابطه بین عملکردو تعهدبرندتاییدشد. اما نقش میانجی تصویر ذهنی برنددر رابطه بین عملکردو تعهد، و همچنین، نقش میانجی شهرت برنددر رابطه بین تصویر ذهنی و تعهدبرندردشد.
الگوی اثرگذاری جوّ اخلاقی ادراک شده، اعتماد سازمانی، و عملکرد پیشگامانه خدمت به مشتری؛ نقش سیاسی کاری ادراک شده در نظام پاداش سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیرگذاری جوّ کاری اخلاقی ادراک شده بر اعتمادسازمانی و عملکردپیشگامانه خدمت به مشتری است که در این رابطه، نقش واسطه ای ادراک از سیاسی کاری در نظام پاداش سازمان موردتوجه قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان شرکت بیمه پاسارگاداست که نمونه ای به روش تصادفی سیستماتیک و به تعداد266 نفر در پژوهش مشارکت کردند. داده های موردنیاز به وسیله پرسشنامه جمع آوری شدو بر اساس روش مدل یابی معادله های ساختاری موردتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهدکه جوّ کاری اخلاقی ادراک شده بر اعتمادسازمانی و عملکردپیشگامانه خدمت به مشتری تاثیر مثبت و معنادار، و بر ادراک از سیاسی کاری در نظام پاداش سازمان تاثیر منفی و معناداری دارد. همچنین، نتایج نشان می دهدکه ادراک از سیاسی کاری در نظام پاداش سازمان بر اعتمادسازمانی تاثیر منفی و معناداری دارد. به علاوه، یافته های پژوهش نشان می دهدکه جوّ کاری اخلاقی ادراک شده به طور غیرمستقیم و از طریق ادراک کارکنان از سیاسی کاری در نظام پاداش بر سطح اعتمادسازمانی تاثیرگذار است، اما بر خدمت رسانی پیشگامانه به مشتری تاثیری ندارد.