فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد علی رغم وجود رابطه بسیار نزدیک میان توسعه اقتصادی و توسعه بخش مالی، تجاری سازی دانش و فناوری در حوزه علوم انسانی، از رشد مناسبی برخوردار نبوده است. پژوهش حاضر با توجه به نقصان ادبیات تجاری سازی فناوری های نرم به ویژه خدمات، به دنبال طراحی الگوی تجاری سازی خدمت مالی است. روش شناسی پژوهش، از نوع کیفی، با استفاده از کثرت گرایی است. بدین منظور برای شناسایی مفاهیم اولیه و مراحل تجاری سازی، از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان دانشگاهی و متخصصان صنعت و برای سطح بندی مراحل و استخراج مدل تجاری سازی، از پرسشنامه نیمه ساختار یافته با یک سؤال باز استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در گام اول، به صورت ترکیبی از تحلیل ساختاری و تحلیل تفسیری و در گام دوم، از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد. یافته های پژوهش در گام اول شامل مراحل دوازده گانه: تدوین استراتژی کسب و کار؛ خلق ایده خدمت، غربالگری، تجزیه و تحلیل تجاری خدمت، کسب مجوز رسمی پروژه، تشکیل تیم چند وظیفه ای، طراحی خدمت و فرایندها، طراحی سیستم ارائه خدمت، آموزش و توانمند سازی شبکه فروش و مشتریان، معرفی و عرضه آزمایشی خدمت، عرضه خدمت در مقیاس کامل، ارزیابی و بهبود عملکرد خدمت و در گام دوم تجویز مدل فرایندی تجاری سازی خدمات مالی نوآورانه در بازارهای مالی، است.
تدوین استراتژی توسعه سرمایه انسانی؛ مطالعه موردی دانشکده علوم پزشکی شهرستان بهبهان
حوزه های تخصصی:
تدوین استراتژی،عبارت است از شناسایی نقاط قوت وضعف داخلی سازمان،تعیین هدف های بلند مدت، در نظر گرفتن استراتژی های گوناگون و انتخاب استراتژی های خاص جهت ادامه فعالیت سازمان؛از این رو با توجه به اینکه سرمایه انسانی، منبع استراتژیک برای سازمانها محسوب می شود، جزء مهم و لاینفک مباحث برنامه ریزی استراتژیک است؛بدین منظور در پژوهشی بنیادی و توصیفی، پژوهشگر به بررسی عوامل کلیدی در توسعه سرمایه انسانی پرداخته است؛ که تدوین راهبردهای توسعه سرمایه انسانی بامحوریت تحلیل محیط عمومی و عملیاتی و نقاط قوت وضعف سازمان از منظر توسعه سرمایه انسانی در دانشکده علوم پزشکی شهرستان بهبهان هدف اصلی پژوهش بوده است؛ جامعه آماری پژوهش همه کارمندان شاغل در بخش بهداشت و درمان شهرستان بهبهان می باشند؛ که اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه استاندارد ومحقق ساخته از یک نمونه 291 نفری از کارمندان جمع آوری شده است؛ بطوریکه ابتدا با استفاده از نرم افزارSPSSو روش تحلیل عاملی، متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استخراج شدند؛ پس از استخراج متغیرها و تایید نرمال بودن آنها، از روش ANOVAبرای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شده است و در نهایت از آزمونهایی جهت تایید مدلها و تعممیم نتایج به جامعه آماری استفاده شده است؛ یافته های پژوهش چهار عامل را شناسایی کرده است که نتایج حاصل از تخمین رگرسیون وجود ارتباط مثبت و معناداری را در سطح 95درصد آماری تایید می کند.
تدوین و اولویت بندی راهبردهای حوزه پژوهشی یک دانشگاه دولتی در ایران با استفاده از SWOT/ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری مدل های برنامه ریزی راهبردی در بخش های مختلف دانشگاه ها، به امری رایج تبدیل شده است. هدف از تدوین راهبرد پژوهشی در دانشگاه ها، تسهیل پژوهش و مدیریت آن در دانشگاه است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی است. هدف از این تحقیق، تدوین و اولویت بندی راهبردهای حوزه پژوهشی یکی از دانشگاه های دولتی ایران است. جامعه آماری پژوهش، کلیه خبرگان آشنا به فرایندهای پژوهشی و محیط داخلی - خارجی مؤثر بر این حوزه، در دانشگاه مورد مطالعه می باشد. بدین منظور نمونه ای 25 نفره با روش غیر تصادفی انتخاب و پس از آشنا نمودن آنها با تدوین راهبرد، پرسشنامه مربوطه تکمیل گردید. جهت تدوین راهبردهای پژوهشی دانشگاه مورد مطالعه، از مدل SWOT و برای اولویت بندی عوامل مؤثر بر آن مشتمل بر چهار سطح هدف، معیارها، زیرمعیارها و گزینه های راهبردی، از تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده گردیده است. نتایج حاصله بیان گر آنست که راهبردهای SO با بیشترین وزن، با اولویت ترین راهبرد برای اجرا در حوزه پژوهشی دانشگاه می باشند؛ در این حالت، دانشگاه مورد مطالعه، بایستی با استفاده از نقاط قوت خود بکوشد تا از فرصت های پیش رو به بهترین شکل ممکن بهره برداری نماید.
روش شناسی طراحی و تدوین الگوی مطلوب در پژوهش های راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف اصلی مراکز مطالعاتی راهبردی و سیاست پژوهی، مساعدت به نظام تصمیم گیری از حیث طراحی اهداف مطلوب و هدف گذاری است. این نوع از پژوهش های راهبردی در حوزه تحقیقات و سیاست پژوهی قرار می گیرد. بنابراین پرسش اصلی این مقاله فرایند یا مراحل روش شناختی تدوین الگوی مطلوب یا همان هدف گذاری یا تدوین سیاست های کلی است. از نظر روش شناسی، این مقاله درصدد ارائه یک چارچوب روش شناختی نسبتاً دقیق برای نحوه انجام تحقیقات راهبردی با مضمون هدف گذاری و طراحی الگوی مطلوب می باشد. در اینجا تأکید شده است که غرض از طراحی و تدوین الگوی مطلوب تدقیق آرمان ها و انتظارات و انسجام بخشی میان اهداف است که با الگوی جاری یا رایج متفاوت است. به عبارتی الگوی مطلوب معادل آینده نگاری در نظر گرفته شده است که مشتمل بر خروجی های ملموس، سیاست های کلی راهبردهای برنامه ها است. فرایند تدوین الگو دارای یازده مرحله است که از توصیف وضع موجود، بررسی تجارب، تدوین ارزش های ورودی، محاسبه شکاف یا ناهمخوانی وضع موجود و وضع مطلوب محیط شناسی بررسی منابع، تعیین خروجی ها، پیشنهاد نظام ارزیابی یا پایش و در نهایت نگاشت نهادی می باشد. در ادامه روش های پژوهشی و گردآوری اطلاعات در هرکدام از مراحل یازده گانه آمده است که شامل روش های کمّی و کیفی است. به نظر می رسد این مقاله بتواند زمینه مساعدت لازم را به محققان جوان در مقاطع تحصیلات تکمیلی در رشته های مدیریت استراتژیک، علوم امنیتی، نظامی، دفاعی و راهبردی ارائه کند.
ضرورت تدوین استراتژی های بازاریابی در دوران پساتحریم
حوزه های تخصصی:
برداشته شدن تحریم ها و زمزمه های ورود برند های معتبر به کشور، برند ها و تولید کنندگان ایرانی را نگران کرده و برخی از آنها را بر آن داشته که برنامه ریزی و استراتژی هایی را مختص شرایط پساتحریم اتخاذ کنند. تولید کنندگانی که در چند سال گذشته برای بقا در بازار دست و پا می زدند، حال باید وارد فضای رقابتی جدید شوند تا بتوانند در رقابت با برند های خارجی حرفی برای گفتن داشته باشند و از سهم بازار خود دفاع کنند. از طرفی برداشتن تحریم ها شرایط صادرات برند های ایرانی را به کشورهای دیگر تسهیل کرده است و اگر در ذهن مدیران ایرانی رویای صادرات محصول به کشورهای دیگر نقش بسته است، قطعا باید استراتژی و برنامه ریزی های هدفمندی را اتخاذ کنند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تدوین استراتژیهای بازاریابی در دوران پساتحریم صورت گرفته است.
رابطه استراتژی منابع انسانی و رهبری تحول آفرین با تعهد عاطفی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد کارکنان جهت کسب مزیت رقابتی، همواره توسط مدیران سازمان ها قابل ملاحظه است. تعهد و تعلق خاطر به کار کارکنان دو ویژگی ضروری برای سازمان است. رهبران تحولی می توانند بازده نیروی انسانی را بهبود دهند؛ از این رو رهبران تحولی با استراتژی منابع انسانی به صورت کارامد به افزایش سطح تمایل و تعهد عاطفی کارکنان کمک می نمایند. هدف این تحقیق بررسی رابطه بین استراتژی منابع انسانی و رهبری تحول آفرین با تعهد عاطفی کارکنان در شرکت بیمه سینا است. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و ازنظر هدف، کاربردی محسوب شده است. تعداد 92 پرسشنامه با نمونه گیری تصادفی خوشه ای جهت تحلیل داده ها گردآوری شد. فرضیات تحقیق با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به شیوه حداقل مربعات جزئی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین استراتژی منابع انسانی و ابعاد آن با تعهد عاطفی و بین رهبری تحول آفرین و ابعاد آن با تعهد عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین اثر استراتژی جذب کارکنان و ویژگی ترغیب ذهنی بر تعهد عاطفی دارای بالاترین بار عاملی در مدل نظری تحقیق است. طبقه بندی O15; J24; M12
چارچوبی جهت تدوین استراتژی فناوری بر پایه نقشه استراتژی و شناسایی فرآیندهای کلیدی (مورد مطالعه: شرکت فولاد خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر، تبیین استراتژی فناوری بعنوان یکی از حیاتی ترین نیازهای بنگاه های مختلف مورد توجه ویژه قرار گرفته و بسیاری از صاحب نظران این حوزه، به لحاظ تأثیرگذاری عمیق آن بر سایر استراتژی های عملیاتی بنگاه، آن را در سطحی بالاتر از سایر استراتژی های عملیاتی طبقه بندی نموده اند. هدف از تدوین استراتژی فناوری در یک سازمان، روش کسب موقعیت برتر رقابتی و چگونگی تحقق اهداف فناورانه و بلندمدت آن است. در این پژوهش جهت تدوین استراتژی فناوری در صنایع فولاد بعد از بررسی های انجام شده مدلی بر پایه نقشه استراتژی و شناسایی فرآیندهای کلیدی ارائه گردید. ابتدا فرآیندهای کلیدی بر اساس اهداف استراتژیک شرکت شناسایی شدند. بعد به شناسایی فناوری های فرآیندهای کلیدی با رویکرد فرآیندی از طریق مصاحبه با مدیران ارشد و مطالعه منابع الکترونیکی پرداخته شد. در مرحله آخر جهت ارزیابی فناوری های شناسایی شده از ماتریس امکان پذیری / جذابیت فناوری استفاده گردید. با قرار دادن فناوری ها در ماتریس، 7 فناوری در ناحیه ی امکان پذیری و جذابیت بالا، 1 فناوری در ناحیه ی امکان پذیری و جذابیت کم، 4 فناوری در ناحیه ی امکان پذیری و جذابیت متوسط و 2 فناوری در ناحیه ی امکان پذیری بالا و جذابیت متوسط قرار گرفتند که برای هر ناحیه استراتژی مناسب پیشنهاد گردید.
بررسی تأثیر استراتژی ترفیع بر رابطه بین ابزارهای ارتباطی و ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتری در صنعت مواد غذایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدوین استراتژی در سطوح مختلف به خصوص استراتژی ترفیع نقش مهمی در دستیابی به اهداف یک شرکت از جمله ارتقای ارزش ویژه برند آن بازی می کند. هدف از این مقاله بررسی تاثیر استراتژی های ترفیع بر رابطه بین ابزارهای ارتباطی و ارزش و یژه برند از دیدگاه مشتری و ابعاد مختلف آن همچون آگاهی برند، کیفیت ادراک شده، تداعی برند و وفاداری برند در صنعت مواد غذایی است. روش تحقیق توصیفی پیمایشی است و جامعه آماری تحقیق شامل مدیران و کارشناسان بازاریابی شرکتهای مواد غذایی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و مصرف کنندگان برندهای اصلی این شرکتها است. از روش مدلسازی معادلات ساختاری و همبستگی برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه استفاده شد که نتایج آن حاکی از آن است که اتخاذ استراتژی ترفیع به عنوان یک متغیر تعدیل کننده، بر شدت رابطه بین ابزارهای ارتباطی و ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتری، تاثیر مثبت و معناداری دارد. از اینرو به شرکتهای صنعت مواد غذایی پیشنهاد می شود به منظور ارتقای ارزش ویژه برند محصولاتشان، در انتخاب و بکارگیری ابزارهای ارتباطی با در نظر گرفتن استراتژی ترفیع (کششی – رانشی) اقدام نمایند.
اولویت بندی استراتژی های توسعه تأمین کنندگان با رویکرد ترکیبی از تکنیک های ANP و دیمتل تجدید نظر شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی تأمین کنندگان به فعالیت های شرکت خریدار برای بهبود عملکرد تأمین کننده در حوزه های کیفیت، هزینه، زمان سفارش تا تحویل، خدمات، قابلیت اطمینان و یا ارتقاء سطح دانش تولید تأمین کنندگان اشاره دارد؛ که به طور مثبت بر عملکرد عملیاتی و تجاری شرکت های خریدار تأثیر می گذارد. تحقیق حاضر به اولویت بندی استراتژی های توسعه ی تأمین کنندگان تحقیق حاضر به اولویت بندی استراتژی های توسعه ی تأمین کنندگان شامل ارتقای سیستم کیفیت تأمین کنندگان، تبادل اطلاعات با تأمین کنندگان در حوزه های کیفی، بهبود فرآیند تأمین کنندگان، افزایش بهره وری تأمین کنندگان و مشارکت در توسعه محصول تأمین کنندگان با رویکرد کارت امتیازی متوازن و تکنیک های فرآیند تحلیل شبکه ای و دیمتل تجدید نظر شده پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شرکت های ریخته گری تولید کننده قطعات خودرو در ایران هستند که بیش از 200 نفر نیروی انسانی دارند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که منظر مالی (5417/0) مهم ترین و منظر یادگیری و رشد (0688/0) کم اهمیت ترین بعد در بهبود عملکرد سازمان بوده و تبادل اطلاعات با تأمین کنندگان در حوزه های کیفی (30/0) و افزایش بهره وری تأمین کنندگان (11/0) به ترتیب مهم ترین و کم اهمیت ترین استراتژی در توسعه تأمین کنندگان محسوب می شوند.
شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی های توسعه بازار شرکت صنعتی زر ماکارون
حوزه های تخصصی:
در بین صاحبنظران بازاریابی بین الملل این اعتقاد وجود دارد که برخورداری شرکت ها از نوع مناسب استراتژی به منظور افزایش عملکرد صادراتی و دستیابی به سطح مطلوبی از آن یک مقوله مهم و حیاتی در بازار رقابتی امروز محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی های توسعه بازار صادراتی در شرکت زر ماکارون انجام گرفت. برای این منظور، از مدل آلباوم و همکارانش (۲۰۰۲) استفاده شد. نتایج مطالعات این پژوهشگران نشان داده است که برای ارتقاء عملکرد صادراتی، بایستی بین نوع استراتژی توسعه بازار و عوامل درونی و بیرونی شرکت انطباق وجود داشته باشد.
برای شناسایی این عوامل، مصاحبه ای با یکی از نمایندگان جامعه آماری پژوهش انجام گرفت. نحوه گردآوری داده ها، روش توصیفی از نوع مطالعه موردی بود. در این پژوهش حجم فروش بیشتر، دیدارهای منظم از بازارهای صادراتی و ریسک پذیری زیاد مدیریت به عنوان عوامل مشوق استراتژی گسترش بازار و قیمت گذاری رقابتی، دیدگاه بین المللی مدیریت، توانمندی های بازاریابی، انطباق محصول، هزینه بالای دسترسی به بازار هدف به عنوان عوامل مشوق استراتژی تمرکز بازار شناسایی شدند. در پایان این پژوهش، پیشنهادها و راهکارهایی نیز برای بهبود و ارتقای وضعیت صادرات در حوزه مورد پژوهش ارائه گردید.
تحلیل مدیریت دارایی و بدهی با رویکرد تصمیم گیری گروهی چندهدفه فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دارایی و بدهی، یکی از مهم ترین شاخصه های تحلیلی در فرایند برنامه ریزی استراتژیکی بلندمدت محسوب می شود که تحلیل آن براساس شرایط متلاطم در فضای عدم قطعیت صورت می گیرد. با استفاده از این ابزار، مدیران تلاش می کنند ارزش حقوق صاحبان سهم را به حداکثر برسانند. این پژوهش، مدیریت دارایی و بدهی را به صورت الگویی از برنامه ریزی آرمانی در فضای تصمیم گیری گروهی فازی تحت شرایط عدم اطمینان بررسی می کند. نتایج حاصل از تحلیل آن به صورت انحراف های کلامی- فازی نمایش داده شده است. الگوی پیشنهادی در قالب مطالعه موردی بر داده های جمع آوری شده طی سال های90، 91 و 92 از بانک آلفا پیاده سازی شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد در سال های 90 و 91، بانک، انحراف های کمتری نسبت به آرمان های هدف گذاری شده در سال 92 داشته است.
تعیین شاخص های مدل ارزیابی متوازن در دانشگاه های دولتی- مورد مطالعه: دانشگاه الزهرا(س) ( با تأکید بر منظر یادگیری و رشد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر نگرانی مسئولان دانشگاه ها دربارة مدیریت عملکرد افزایش یافته است. در دنیای پیچیده و پررقابت کنونی، موفقیت دانشگاه ها بدون استراتژی های مناسب و روش هایی برای ارزیابی میزان دستیابی به آن ها امکان پذیر نیست. مدل ارزیابی متوازن با تأکید بر استراتژی های سازمان و تعیین اهداف و سنجه های کلیدی و ایجاد توازن بین آن ها، سعی در مدیریت و ارزیابی سازمان های پیچیده دارد. هدف اصلی این پژوهش، تعیین سنجه های کلیدی ارزیابی عملکرد، مربوط به منظر یادگیری و رشد در دانشگاه است. جامعة آماری این پژوهش مدیران، کارمندان و اعضای هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) بودند که نمونه ای براساس فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده از بین آن ها انتخاب شد. این تحقیق به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و ابزار شیوة گردآوری داده در این پژوهش پرسشنامه است. همچنین، به منظور بررسی راهبردها با مدل ارزیابی متوازن، آزمون میانگین یک جامعهو به منظور رتبه بندی سنجه ها، آزمون فریدمن به کار گرفته شد. در نهایت، سنجه های مناسب در منظر یادگیری و رشد، برای دانشگاه استخراج، و نقشة استراتژی و کارت ارزیابی متوازن در این منظر ترسیم شد.
تبیین اهداف استراتژیک تعاملی صنعت بانکداری ایران با استفاده از مفهوم اکوسیستم کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور سنتی سازمان ها از رویکرد استراتژی رقابتی در تدوین راهبردهای خود استفاده می کنند. درصورتیکه، در فضای کسب وکار امروز که در آن سازمان ها تعامل بیشتری با یکدیگر داشته و بر یکدیگر اثر می گذارند، مدیریت استراتژیک نیازمند طرز فکری جدید و دیدگاهی تعاملی به منظور جایگزین نمودن رویکرد رقابتی-مشارکتی با رویکرد رقابتی است. این دیدگاه جدید در مفهوم «اکوسیستم کسب وکار» تجلی می یابد. اکوسیستم کسب وکار شبکه ای از بازیگران مختلفی است که موفقیت و بقای آن ها به یکدیگر وابسته است. مطابق این مفهوم، سازمان های امروزی نه به صورت بازیگران مجزا، بلکه باید به صورت جزئی از یک اکوسیستم درنظر گرفته شوند. این سازمان ها درون شبکه ای متشکل از بازیگران مختلف به فعالیت می پردازند، لذا استراتژی آنها باید هم براساس محیط درون و برون سازمان(استراتژی سطح سازمان) و هم براساس تعامل با سایر بازیگران (استراتژی سطح اکوسیستم کسب وکار) تدوین شود. این تحقیق با تمرکز بر تعامل سازمان ها با یکدیگر، به تبیین اهداف استراتژیک صنعت بانکداری ایران در سطح اکوسیستم کسب وکار پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش ترکیبی(کیفی-کمی) و جامعه آماری آن صنعت بانکداری است. در فاز کیفی، با 30 خبره نظام بانکی ایران، مصاحبه های عمیق با سوالات باز انجام شده که پس از تلخیص و طبقه بندی داده ها با کمک روش داده بنیاد، اهداف استراتژیک سطح اکوسیستم کسب وکار صنعت بانکداری شناسایی شده است. در فاز کمی، این اهداف از طریق پرسشنامه توسط 100 خبره نظام بانکی مورد تأیید قرار گرفته است. از نتایج مهم این تحقیق می توان به شناسایی و تبیین پنج هدف استراتژیک در سطح اکوسیستم کسب وکار صنعت بانکداری کشور نام برد که جزو نوآوری این تحقیق نیز به شمار می آید.
طراحی مدل فرآیندی تدوین استراتژی سازمانهای حاکمیتی بر مبنای پارادایم حکمرانی شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس آخرین پژوهش های صورت گرفته توسط مجله استراتژی و رهبری، مدیریت استراتژیک با کسب نزدیک به 90٪ آراء به عنوان پرکاربردترین ابزار مدیریتی شناخته شد. این در حالی است که به عقیده صاحبنظران، به کارگیری مدل های موجود مدیریت استراتژیک به دلیل تفاوت میان سازمان های انتفاعی و دولتی- حاکمیتی مناسب نیست. هدف این مقاله طراحی مدل فرآیندی تدوین استراتژی سازمان های دولتی در شرایط عدم قطعیت و مبتنی بر پارادایم حکمرانی شبکه ای، با استفاده تحلیل کیفی و الگوسازی ساختاری تفسیری است. که در نهایت به صورت نمودار و الگوی فرایندی درآمده است. در این راستا، نمونه گیری، هدفمند غیرتصادفی است. انتخاب نمونه آماری از میان خبرگان و متخصصین صورت گرفته است. معیارهای اصلی انتخاب خبرگان تسلط نظری، تجربه عملی، تمایل و توانایی مشارکت در پژوهش و دسترسی است. در نهایت نتیجه پژوهش به صورت الگوی فرآیندی تجویزی تنظیم و ترسیم شده است. این الگوی فرآیندی، مسیر دستیابی به استراتژی سازمان های دولتی در شرایط عدم قطعیت و مبتنی بر پارادایم حکمرانی شبکه ای را به صورت گام به گام نشان می دهد.
بررسی وضعیت سازمان یادگیرنده در سازمان فنی و حرفه ای شهرستان ارومیه و انطباق آن با استراتژی های کارآفرینانه آن سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت مولفه های سازمان یادگیرنده و تطابق آن با استراتژی های کارآفرینانه در سطح سازمان فنی و حرفه ای شهرستان ارومیه بود. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان سازمان فنی و حرفه ای شهرستان ارومیه می باشد. نمونه آماری شامل120 نفر شاغل در سازمان فنی حرفه ای بوده که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ی سازمان یاد گیرنده و استراتژی کارآفرینانه استفاده گردید. برای سنجش میزان پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پرسشنامه سازمان یاد گیرنده 90/0 و استراتژیهای کارآفرینانه 82/0 به دست آمد. داده های پژوهش با استفاده از روشهای آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی تی، فریدمن و روش مدل معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که مولفه های سازمان یادگیرنده در سطح جامعه آماری بالاتر از میانگین بوده و از وضعیت مطلوبی بر خوردارند. همچنین مولفه های سازمان یادگیرنده با برخی از استراتژی های تطابق داشته و در برخی موارد تطابق نداشته است.
توسعه اهداف راهبردی کارت امتیازی متوازن در دو سطح سازمان و اکوسیستم کسب وکار در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با عبور از اقتصاد سنتی به اقتصاد نوآوری، مدیریت راهبردی نیازمند طرز فکری جدید و دیدگاهی تعاملی است و این دیدگاه در مفهوم «اکوسیستم کسب وکار» تجلی می یابد. اکوسیستم کسب وکار شبکه ای است از بازیگران مختلف که موفقیت و بقای آن ها به یکدیگر وابسته است. این مفهوم بیان می کند سازمان ها نه به صورت بازیگران مجزا، بلکه باید به صورت جزئی از یک اکوسیستم در نظر گرفته شوند و در تدوین راهبرد های آن ها باید به تعامل بازیگران اکوسیستم کسب وکار نیز توجه شود. این تحقیق با دیدگاهی تعاملی به تبیین اهداف راهبردی کارت امتیازی متوازن در صنعت بانکداری ایران پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی-کمی) است. جامعه آماری این تحقیق صنعت بانکداری و نمونه آماری آن خبرگان نظام بانکی کشور است و از فن گلوله برفی برای تعیین خبرگان استفاده شده است. ابتدا در فاز کیفی، اهداف راهبردی در سطح سازمان و اکوسیستم کسب وکار از طریق مصاحبه عمیق و سؤالات باز استخراج و با کمک روش داده - بنیاد تلخیص و طبقه بندی شده و سپس در فاز کمی، این اهداف از طریق پرسش نامه توسط خبرگان تأیید شده اند. برای برآورد ضریب اعتبار ابزار پژوهش حاضر، از روش آلفای کرونباخ و نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است. از نتایج مهم این تحقیق می توان به شناسایی و تبیین 22 هدف راهبردی شامل 17 هدف در سطح سازمان و 5 هدف در سطح اکوسیستم کسب وکار در صنعت بانکداری کشور نام برد که جزو نوآوری این تحقیق نیز به شمار می آید.
ارائه یک مدل خطی استوار جهت تشکیل صندوق شاخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق استراتژی تخصیص اثربخش دارایی ها در شرایط عدم اطمینان با قابلیت کنترل ریسک، کاهش
هزینه های معاملاتی و تحقق بازده هدف گذاری شده مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور پیادهسازی این
استراتژی و غلبه بر محدودیت مدل های کلاسیک بهینه سازی پورتفوی در مواجهه با عدم قطعیت، تشکیل
صندوق شاخصی با رویکرد استوار و محدودیت عدد صحیح مد نظر قرار گرفت. در این راستا یک مدل
برنامه ریزی خطی بصورت کمینهسازی قدر مطلق انحراف میان بازدهی مورد انتظار صندوق و شاخص بورس به
منظور حل مسأله ردیابی شاخص معرفی گردید. با توجه به ابعاد فضای جواب، از الگوریتم فراابتکاری ژنتیک
جهت حل نظیر استوار مسأله بهره گرفته شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها بر انتخاب 02 سهم و
عملکرد مناسب صندوق های تشکیل شده در ردیابی شاخص مبتنی بر معیارهایی چون همبستگی، ریشه دوم
میانگین مربعات خطا و بازدهی مازاد با بهرهگیری از دادههای تست دلالت دارد
طراحی و تدوین الگویی برای ارزشیابی اثربخشی و عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین الگویی برای ارزشیابی اثربخشی و عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان شرقی بوده است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری آن شامل تمامی اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 93-92 برابر 1950 نفر می باشد .حجم نمونه بر اساس جدول مورگان، 320 نفر برآورد گردیده است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای و در دل خوشه ها از روش طبقه ای نسبتی استفاده شده است.با مطالعه مبانی و پیشینه تحقیق، مؤلفه های الگوی ارزشیابی استخراج و زیر طبقات هر مؤلفه نیز به طور جداگانه مشخص شدند. سپس با الهام از مؤلفه های اصلی و فرعی ابزار پژوهش در قالب پرسش نامه 80 سؤالی بسته پاسخ در طیف لیکرت تنظیم گردید. روایی پرسش نامه با استفاده از روایی صوری و پایایی آن با بهره گیری از تکنیک آلفای کرونباخ 95% محاسبه گردید.نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان دادکه هفت مؤلفه تعهد حرفه ای، فعالیت های پژوهشی، توسعه حرفه ای، تدریس و فعالیت های آموزشی، مشاوره، خدمات اجرایی و علمی و فعالیت های سیاسی و اجتماعی الگوی ارائه شده مورد تأیید هستند.
درامدی نظری بر تصمیم گیریِ راهبردیِ حکمت بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله برآن است تا با نگاهی حکمی و فلسفی به سیره مدیریتی و رهبری حضرت امام خمینی(ره)، نکاتی را از تصمیم گیری راهبردی ایشان مشخص و بررسی کند و به آنها در بافت نظری سامان دهد. فرض نگارنده این است که فهم عمیق تصمیمات راهبردی امام خمینی(ره) جز از طریق درک و فهم مبادی حکمی و فلسفی اندیشه ایشان امکانپذیر نیست. روش این پژوهش، «مطالعه چند موردی» بوده و با به کارگیری روش تحلیل داده های ادهوک از شیوه تحلیل تم برای طبقه بندی و کدگذاری محتوای پیامها و نامه های امام خمینی(ره) استفاده شده است. طبق یافته های این پژوهش، شاکله تصمیم گیریهای امام خمینی(ره) مبتنی بر آرمانگرایی واقعیت نگر بوده است که محصول این دستگاه تصمیم گیری، تصمیمات راهبردی حکیمانه خواهد بود
تبیین رابطه بین نظام راهبری شرکتی و سرمایه فکری از دیدگاه نظریه نمایندگی: رویکرد الگو سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه فکری به عنوان یک دارایی غیرملموس و ایجاد شده در داخل خود سازمان، منبع استراتژیکی است که شرکت را قادر به ایجاد مزیت رقابتی و عملکرد مالی برتر می نماید؛ اما به واسطه عدم گزارشگری اقلام مربوط به سرمایه فکری، بین مدیریت و سهامداران شرکت، پیرامون سرمایه فکری سازمان، نوعی عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد که این عدم تقارن اطلاعاتی می تواند منجر به افزایش هزینه های نمایندگی گردد. از آن جا که خاستگاه نظام راهبری شرکتی به نظریه نمایندگی و کاهش تعارضات بین مدیر و سهامداران بر می گردد، در پژوهش حاضر، ارتباط بین نظام راهبری شرکتی و سرمایه فکری با رویکرد الگو سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1385 تا 1391 تشکیل می دهد. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول الگو های اندازه گیری و ساختاری پژوهش، نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین نظام راهبری شرکتی و سرمایه فکری ارتباط معناداری وجود ندارد.