فرآیند مدیریت و توسعه
فرآیند مدیریت و توسعه دوره 31 زمستان 1397 شماره 4 (پیاپی 106) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
بر اساس چارچوب اشاعه خط مشی، برخی از خط مشی ها توسط خط مشی گذاران اقتباس می شوند. از سوی دیگر، «دولت باز» راه حل هایی را برای حل چالش های حکومت مانندفساداداری، بی اعتمادی شهروندان به دولت، ارتباط اندک بین حاکمیت و مردم، و ضعف در همکاری و تعامل میان اجزای نظام اداری ارائه می دهد. این پژوهش با هدف کلی ارتقای اثربخشی نظام خط مشی گذاری کشور، به تحلیل تمایل خط مشی گذاران در اقتباس خط مشی دولت باز می پردازد. در این پژوهش، از راهبردپژوهش آمیخته اکتشافی استفاده می شود. در مرحله کیفی با بهره گیری از روش فراترکیب، عوامل مؤثر بر تمایل خط مشی گذاران به اقتباس خط مشی در ایران و روابط میان متغیرها شناسایی می شوندو در مرحله کمّی، با انجام پیمایش و تحلیل داده ها، مدل نهایی ارائه می شود. نتایج پژوهش مبتنی بر تحلیل 116 خط مشی گذار نشان می دهدکه مطلوبیت ادراک شده، ریسک ادراک شده، ادراک از ظرفیت اجرای خط مشی، انگیزه رقابت جویی، شناخت موضوع، همسویی با فشارها، تمایل به نوآوری، احساس امنیت سیاسی، و حادبودن مساله بر تمایل به اقتباس خط مشی تأثیر مثبت دارند. همچنین، تمایل به دولت باز، رابطه میان ریسک ادراک شده، ادراک از ظرفیت اجرای خط مشی، و همسویی با فشارها را بر تمایل به اقتباس خط مشی تعدیل می کند. این پژوهش دارای راهکارهای اجرایی و پژوهشی است.
طراحی و اعتبارسنجی مدل رهبری اخلاقی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در تجزیه و تحلیل سازمان های دولتی، پرداختن به اخلاق و ارزش های اخلاقی یکی از الزام هایی است که رهبران سازمان برای آن که بتوانندکارکنان شان را برای دستیابی به هدفی مشترک متقاعدسازند، بایدبدون استثنا به اصول پذیرفته شده آن پایبندباشند. هدف این پژوهش، طراحی و تبیین مدل رهبری اخلاقی در صداوسیمای مرکز آذربایجان شرقی است. پژوهش به روش آمیخته انجام شده است. نمونه گیری بخش کیفی پژوهش، با تکنیک گلوله برفی و با ابزار مصاحبه انجام شده است که بر مبنای آن، از میان مدیران ارشدصداوسیمای مرکز آذربایجان شرقی و استادان مدیریت، 10 نفر برای مصاحبه انتخاب شده اند. در بخش کمّی، از میان 320 نفر از کارکنان این مرکز، 230 نفر با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. داده های کیفی پژوهش با تکنیک تحلیل تم و داده های کمّی با نرم افزار Smart PLS تجزیه و تحلیل شده اند. در بخش کمّی، روایی محتوا و پایایی با محاسبه ضرایب آلفای کرونباخ تاییدشده اند. در بخش کیفی، تصدیق پذیری با راهبردممیزی بیرونی و اتکاپذیری با شیوه پایایی بین دو کدگذار موردتاییدقرار گرفته است. نتایج پژوهش منجر به شناسایی 54 ویژگی و شاخص رهبری اخلاقی، در دو بُعدو پنج مولفه شده است که ابعادشامل بعدفردی و موقعیتی هستندو مولفه ها نیز عبارتنداز اخلاقی، رفتاری، اعتقادی، مدیریتی، و اجتماعی.
علل محقق نشدن اهداف برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی در توسعه تعاونی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش تعاون به عنوان یکی از سه رکن اصلی اقتصادکشور معرفی شده است و به موجب سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سهم بخش تعاونی در اقتصادملّی بایدتا پایان برنامه پنجم توسعه کشور به 25 درصدبرسد. این در حالی است که اکنون 7 درصداز این سهم محقق شده است. در این پژوهش، تلاش می شودتا شناخت بیش تری از دلایل، زمینه ها، فرایندها، و پیامدهای توسعه نیافتگی تعاونی ها ارائه شود. از این رو، در ابتدا اسنادموجوددر وزارت تعاون، کار، و رفاه اجتماعی با استفاده از نمونه گیری نظری موردتجزیه وتحلیل قرار می گیرند؛ در ادامه، با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و آزادبا مدیران، کارکنان، و خبرگان تعاون در کشور، داده های لازم گردآوری و تنظیم می شوند. واحدتحلیل در این پژوهش، تعاونی های فعال در حوزه های گوناگون است. یافته های پژوهش نشان می دهندکه چالش ها و مشکلات عمومی و زیرساخت های فرهنگی نامناسب کشور به عنوان «شرایط زمینه ای»؛ مشکلات اقتصادی درون تعاونی ها، نبودبرنامه ریزی مشخص و مدوّن در خصوص تعاونی، و ضعف سرمایه انسانی در تعاونی ها به عنوان «شرایط علّی»؛ چالش های تعاون در عرصه بین المللی و چالش های حقوقی تعاونی ها به عنوان «شرایط میانجی»؛ نگاه کوتاه مدت به تعاونی و پیدایش تعاملات نابهنجار «فرایندها»؛ و صدمه دیدن ساختار تعاونی و ظهور بی اعتمادی ناشی از موفق نبودن تعاونی ها به عنوان «پیامدها»ی توسعه نیافتگی تعاونی ها به شمار می روند. در پایان، مفهوم «فرسایش سرمایه اجتماعی انسانی عامل رکوداقتصادی تعاونی ها» به عنوان «مقوله هسته ای» شناسایی شد. این پژوهش، دارای راهکارها و توصیه های اجرایی و پژوهشی است.
تدوین راهبردهای جبران نارسایی خدمت با استفاده از روش «پژوهش آمیخته»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین راهبردهای موثر بر جبران نارسایی در ارائه خدمات بااهمیتی است که کم تر موردتوجه پژوهش های پیشین قرار گرفته اند. بررسی راهبردهای جبران نارسایی از آن رو قابل توجه هستندکه بیش از نصف درآمدناخالص جهانی از صنایع خدمت محور به دست می آید. خدمات نارسا و فعالیت های جبرانی ناکافی از عمده ترین دلایل روی گردانی مشتری از ارائه دهنده خدمت هستند. ادبیات موجوددرباره شرایط وقوع اشتباه و راهبردهای جبران، به بازار کشورهای توسعه یافته و شمار اندکی از صنایع محدودمی شود. در این پژوهش، از روش آمیخته (در روش پژوهش کمّی از رویکردآزمایشی و در روش پژوهش کیفی از نظریه زمینه ای) استفاده می شود. رفتارهای مشتری در مواجه با خطا و دریافت فعالیت های جبرانی در سه خدمت منتخب بر اساس روش رویدادبحرانی بررسی شده است. بر اساس تجزیه وتحلیل داده ها، نتایج ما نشان می دهندکه اگر در ارائه خدمات مرتبط با حیات و سلامتی انسان (خدمات پزشکی و درمانی) خطایی رخ دهد، راهبردهای مبتنی بر برخوردهمدلانه و آگاه کننده کارکنان بر کاهش نارضایتی مشتریان موثر هستندو اگر یک نارسایی در خدمات مرتبط با متعلقات افراد(خدمات اینترنت و تعمیر خودرو) اتفاق بیفتد، راهبردهای مبتنی بر جبران مادی اثرگذار خواهندبود. به این ترتیب، فعالیت های جبران نارسایی در خدمت بر دو نوع رضایت مشتری، اعتماد، تبلیغات شفاهی مثبت، و قصدخریدمجددتاثیر مستقیم و مثبت دارند.
پدیدارنگاری مدیریت ارتباط با شهروند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت ارتباط با شهرونداز مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری در بخش خصوصی و مدیریت دولتی نوین نشئت گرفته است. این مفهوم نو در بخش دولتی می تواندمنجر به افزایش مشارکت شهروندان در تصمیم گیری ها شود، صدای شهروندان باشد، و حس تعلق به دولت ها را افزایش دهد. این پژوهش با هدف دریافت برداشت های مدیران دولتی از مفهوم مدیریت ارتباط با شهرونددر سازمان های دولتی به انجام رسیده است. این پژوهشِ کیفی برای پاسخ به پرسش پژوهش از راهبردپدیدارنگاری بهره گرفته است. جمع آوری داده ها از راه مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمندو با روش نمونه گیری گلوله برفی از یازده مدیر سازمان های دولتی به اتمام رسید. بر اساس قواعدپدیدارنگاری، یافته های پژوهش در سه مفهوم اصلی با عناوین الف. نگاه فلسفه محور به مدیریت ارتباط با شهروند؛ ب. بکارگیری مفاهیم مدیریت ارتباط با مشتری در مدیریت ارتباط با شهروند؛ و پ. نگاه عینیت گرایانه به مدیریت ارتباط با شهروند، جای گرفتند. برخی از یافته های مهم در این سه مفهوم عبارتنداز الف. مدیریت ارتباط با شهروند، معیار دوام و زوال دولت ها؛ ب. فراتررفتن مدیریت ارتباط با شهرونداز مدیریت ارتباط با مشتری بنا بر ماهیت متفاوت شهروندو مشتری؛ پ. ممکن نبودن شخص محوری در بخش عمومی و دولتی؛ و ت. بودجه محوری و درک نکردن ضرورتِ مدیریت ارتباط با شهروند.
ارائه الگوی کارکردهای اتحاد راهبردی برای بنگاه های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی و ارائه الگوی کارکردهای اتحادراهبردی برای بنگاه های کوچک و متوسط موفق می پردازد. کارکردهای اتحادراهبردی شامل تقویت مزیت رقابتی، تقویت قابلیت های کارآفرینانه و نوآورانه، سرمایه اجتماعی، و بین المللی شدن بنگاه های کوچک و متوسط می شوند. روش انجام این پژوهش به صورت آمیخته (کیفی و کمّی) است. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان صنعت قطعه سازی باتجربه در اتحادهای راهبردی بهره گرفته شد. نمونه ها به صورت هدفمندانتخاب شدندو حجم آن ها با توجه به ماهیت پژوهش کیفی، تا اشباع داده ها (دوازده نفر) ادامه یافت. در بخش کمّی، الگوی به دست آمده در بخش کیفی در قالب پرسشنامه در اختیار 100 نفر از مدیران و کارشناسان صنعتی باتجربه در اتحادهای راهبردی در صنعت قطعه سازی استان تهران قرار گرفت. سپس با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، سازه طراحی شده تاییدشد. در نهایت، نتایج به دست آمده در چهار دسته کلی؛ تقویت مزیت رقابتی، تقویت قابلیت های کارآفرینانه و نوآورانه، تقویت سرمایه اجتماعی، و بین المللی شدن بنگاه جای گرفتند. از بین چهار مولفه شناسایی شده، الگوی تقویت قابلیت های کارآفرینانه، تقویت سرمایه اجتماعی، بین المللی شدن بنگاه، و تقویت مزیت رقابتی به ترتیب بیش ترین تاثیر را در شکل گیری اتحادهای راهبردی دارند. این پژوهش، به شناسایی و ارائه الگوی بومی از کارکردهایی منجر شده است که بنگاه های کوچک و متوسط برای بهره مندشدن از آن، وارداتحادبا شرکت های بزرگ می شوند.