بررسی رابطه بین ابعاد مدیریت دانش با یادگیری سازمانی در بین کارکنان استانداری خراسان رضوی (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (دانشگاه آزاد)
آرشیو
چکیده
مقدمه و هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه بین ابعاد مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در بین کارکنان استانداری خراسان رضوی انجام شده است. در همین راستا شناسایی ابعاد مدیریت دانش و ارتباط آن با سطوح یادگیری سازمانی از اهمیت برخوردار است که در این پژوهش به بررسی این مورد در سازمان بزرگی چون استانداری خراسان رضوی به عنوان یک سازمان دانش محور به جای سازمان تولید محور پرداخته می شود.این پژوهش بر آن است به این سوال اساسی پاسخ گوید که آیا بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در استانداری خراسان رضوی رابطه وجود دارد یا خیر؟ روش پژوهش: این پژوهش توصیفی – تحلیلی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان رسمی و پیمانی استانداری خراسان رضوی به تعداد 303 نفر می باشد. تعداد حجم نمونه کل با استفاده از فرمول کوکران، با 5/0 % برابر با 169 نفر می باشد. برای گردآوری داده ها در بخش مدیریت دانش از پرسشنامه نوناکو و تاکوچی استفاده شده است. هم چنین برای تعیین میزان پایایی و روائی تحقیق این که از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است هم به میزان 96/0 آلفای کرانباخ برای کلیه سوالات دست یافتیم. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده از ضریب همبستگی پیرسون، گرسیون چندگانه گام به گام، تحلیل واریانس چند متغیره، آزمون شفه و مدل سازی معادله ساختاری استفاده گردید. یافته ها: یافته های بدست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت دانش با یادگیری سازمانی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. تمامی فرضیات مبنی بر ابعاد مدیریت دانش (اجتماعی سازی – برونی سازی – ترکیب و درونی سازی) و رابطه آن با یادگیری سازمانی تایید می شود. نتیجه گیری: نتیجه گیری در مورد مدیریت دانش و یادگیری سازمانی این است که این دو رویکرد دخیل در افزایش سرمایه های عقلانی، ظرفیت ها و قابلیت های انسانی برای اقدامات موثر و مکمل هم هستند و هر دو توان بالقوه و لازم برای نیل به سطوح بالای اثربخشی را ارائه می کنند.Investigating the Relationship between Knowledge Management Dimensions with Organizational Learning among Employees of Khorasan Razavi Governor's Office
Introduction and Purpose of the Research The purpose of this study was to identify the relationship between the dimensions of knowledge management and organizational learning among employees of Khorasan Razavi Governor's Office. In this regard, identifying the dimensions of KM and its relationship with the levels of organizational learning is important. In this study, this issue has been investigated in a large organization such as Khorasan Razavi Governorate as a knowledge-based organization rather than a production-oriented organization. This research focuses on it answers the basic question of whether there is a relationship between knowledge management and organizational learning in Khorasan Razavi Governorate.
Methods: This descriptive - analytic research is a correlation type. The statistical population of this research is the official staff of the Governor General of Khorasan Razavi, with 303 people. The total sample size using the Cochran formula is equal to 0.59% for 169 people. The Knowledge Management and Tacchi questionnaires were used to collect data in KM. Also, to determine the reliability and validity of the research, using the standard questionnaire, we obtained Cranbach's alpha of 0.94 for all questions. To analyze the collected data, Pearson correlation coefficient, multiple step gradient, multivariate analysis of variance, Shafeh test and structural equation modeling were used.
Results: showed that there is a significant positive correlation between knowledge management dimensions and organizational learning. All assumptions about the dimensions of knowledge management (socialization - extermination - combination and internalization) and its relationship with organizational learning are confirmed.
Conclusions: The conclusion about knowledge management and organizational learning is that these two approaches are involved in increasing intellectual capital, human capacity and capabilities for effective and complementary actions, and provide both the potential and necessary capabilities to achieve high levels of effectiveness.