هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه علی پیوند دانش آموز با مدرسه و یادگیری مشارکتی در دوره همه گیری کرونا با میانجی گری روابط معلم-دانش آموز بود. این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر رشت در سال 1400-1401 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 524 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه پیوند با مدرسه ( SBQ ) رضایی شریف و همکاران (1393)، پرسشنامه یادگیری مشارکتی ( CLQ ) چو و باولی (2007) و پرسشنامه ارتباط با معلم و دانش آموز- فرم تجدیدنظر شده ( IT-SR ) مورری و زوواک (2011) بود. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرارگرفت . نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که پیوند بین دانش آموز و مدرسه نقش مستقیم معناداری بر یادگیری مشارکتی دانش آموزان دارد (01/0>p) . همچنین پیوند بین دانش آموز و مدرسه به طور غیر مستقیم و از طریق ارتباط معلم-دانش آموز اثر معناداری بر یادگیری مشارکتی دارد (01/0>p). در نهایت، نتایج مربوط به شاخص های برازندگی مدل نشان داد که مدل پیشنهادی اصلاح شده از برازش مطلوب برخوردار است. در نتیجه پیوند دانش آموز و مدرسه نقشی کلیدی در تحقق یادگیری مشارکتی در دوره کرونا و آموزش مجازی داشته و بهبود روابط معلم و دانش آموز می تواند این رابطه را میانجی گری کند.