کتابهایی درباره غنا از دیدگاه عالمان اهل سنت
آرشیو
چکیده
متن
در شماره سوّم مجله آینه پژوهش(مهر و آبان 1369)، مقالهای تحت عنوان ضرورت احیاء میراث فقهی:رساله های فقهی درباره غنا انتشار یافته بود که در آن فهرست مقداری از رسالههایی درباره غنا، آمده بود.
روشن است که دوست ما، آقای مختاری در صدد استقصای کامل این دسته از نگارشات نبود؛در عین حال آن اقدام از لحاظ فهرستنگاری، بسیار سودمند بود و نشان میداد که باید در هر مسأله فقهی، مصادر مربوط به آن، فهرست شده و در اختیار دیگران گذاشته شود.پیش از ایشان، استاد دانش پژوه در مجله هنر و مردم، شمارههای فهرستی از رسالهها و کتابهایی که درباره دانش موسیقی و نیز مسأله فقهی غنا نوشته شده، آورده بود و اخیرا نیز شنیدم که قرار است آن فهرست، با اضافات فراوان مستقلا انتشار یابد.
آنچه ما بنا داشتیم اشاره کنیم، آن است که این مسأله باید هر چه زودتر از طرف فقیهان متعهد و متخصّص در موضوع، مورد کاوش بیشتر قرار گیرد و در حل این معضل فقهی که اثرات بسیاری در دیگر زمینهها به صورت مستقیم و غیر مستقیم دارد، کوشیده شود.در اینباره، منابع فقه شیعه تقریبا در اختیار است و فهرستهایی که بدانها اشاره شد، در این باب راهگشاست.اما لازم است در این باب دیدگاههای فقهای اهل سنّت نیز مورد بحث قرار گیرد؛ چرا که اساسا خاستگاه فقه شیعه و سنّت به دلیل اتکاء به قرآن و سنّت رسول اللّه(ص)، مشترک است؛جز آنکه احادیث امامان شیعه در تبیین نظر قرآن و سنت رسول اللّه (ص)برای ما حجیت قطعی دارد و برای اهل سنّت، فقط به عنوان یک دیدگاه مطرح است.این خصیصه، ضرورت تحقیق تطبیقی بر روی مسائل مختلف فقهی و از جمله مسأله غنا را نشان میدهد.
اهل سنت نیز رسالههای فراوانی درباره غنا نوشته و غالبا کسانی که تعلق خاطری به تصوف داشتهاند، در این زمینه تسامح بیشتری داشته و دیگران، سختگیرانهترعمل میکنند.هرچند به دلیل رواج غنا و آوازهخوانی در برخی از بلاد، و به ویژه مدینه، و نیز آلودگی برخی از وابستگان به حکومت اموی، خود در تسامح طلبی برخی افراد مؤثر بوده است.
یکی از این رسالهها، از ابن حزم اندلسی است، با عنوان رسالة فی الغناء الملهی.این رساله همراه با دیگر رسائل ابن حزم، در یک مجموعه چهار جلدی توسط محقق و مصحح دانشمند، احسان عباس به چاپ رسیده و توسط مؤسسة العربیة اللدراسات و النشر منتشر شده است.
احسان عباس در مقدمه این رساله، از چندین رساله از عالمان اهل سنّت یاد کرده و خود نیز بررسی مختصری از این موضوع کرده و روایات مربوط به آن را به دست داده است.فهرست این رسالهها میتواند برای فقهای شیعه نیز مفید افتد.ما بعینه از این چند کتاب در اینجا یاد می کنیم.
1.کتابی از عبد الملک بن حبیب(م 328 ه)در «کراهة الغناء». 1
2.«ذم الملاهی»از ابن ابی الدنیا(م 281 ه)که موضوع آن وسیعتر از غناست.این کتاب به سال 1938 با تحقیق جیمس رابسون در لندن چاپ شده است.
3.«ذم الغناء و المنع»از ابو طیب طبری شافعی(م 450 ه).گفتنی است که ابن جوزی(در تلبیس ابلیس، ص 230)و ابن تیمیه(در فتاوی، ج 11، ص 577)از این کتاب یاد کردهاند.
4.«السماع»از ابن قیسرانی(م 507 ه)، تحقیق از ابو الوفاء المراغی، قاهره 1970.
5.«بوارق الاسماع»از ابو الفتوح احمد بن محمد الغزالی(م 520 ه).این کتاب با کتاب ذم الملاهی سابق الذکر به چاپ رسیده است.
6.کتاب«السماع و الرقص»از ابن تیمیه؛این کتاب ضمن المسائل الکبری(ج 2، ص 277-315)، به سال 1323 در قاهره چاپ شده است.
7.کتاب«کف الرعاع عن محرمات اللهو و السماع» از ابن حجر هیثمی(م.973 ه).این کتاب به سال 1310 و 1325 در قاهره چاپ شده است.
8.«ایضاح الدلالات فی سماع الآلات»از عبد الغنی نابلسی(م 1143 ه).چاپ دمشق در 1302 ه.
9.«رسالة فی الغناء الملهی»از ابن حزم.این رساله در میان رسائل ابن حزم الاندلسی»(ج 1، ص 419)، چاپ شده است.ابن حزم در این اثر به پاسخگویی به احادیثی پرداخته است که اهل سنّت روایت کردهاند. غزالی در احیاء علوم الدین، فصلی در اینباره آورده و تلخیص همان را نویری در نهایة الارب(ج 4، ص 161- 188)نقل کرده است.
لازم به ذکر است که مقدمه عالمانه احسان عباس درباره دیدگاههای ابن حزم در پاسخگویی به روایات حرمت غنا، و نتیجهگیری از مباحث اوست.
روشن است که دوست ما، آقای مختاری در صدد استقصای کامل این دسته از نگارشات نبود؛در عین حال آن اقدام از لحاظ فهرستنگاری، بسیار سودمند بود و نشان میداد که باید در هر مسأله فقهی، مصادر مربوط به آن، فهرست شده و در اختیار دیگران گذاشته شود.پیش از ایشان، استاد دانش پژوه در مجله هنر و مردم، شمارههای فهرستی از رسالهها و کتابهایی که درباره دانش موسیقی و نیز مسأله فقهی غنا نوشته شده، آورده بود و اخیرا نیز شنیدم که قرار است آن فهرست، با اضافات فراوان مستقلا انتشار یابد.
آنچه ما بنا داشتیم اشاره کنیم، آن است که این مسأله باید هر چه زودتر از طرف فقیهان متعهد و متخصّص در موضوع، مورد کاوش بیشتر قرار گیرد و در حل این معضل فقهی که اثرات بسیاری در دیگر زمینهها به صورت مستقیم و غیر مستقیم دارد، کوشیده شود.در اینباره، منابع فقه شیعه تقریبا در اختیار است و فهرستهایی که بدانها اشاره شد، در این باب راهگشاست.اما لازم است در این باب دیدگاههای فقهای اهل سنّت نیز مورد بحث قرار گیرد؛ چرا که اساسا خاستگاه فقه شیعه و سنّت به دلیل اتکاء به قرآن و سنّت رسول اللّه(ص)، مشترک است؛جز آنکه احادیث امامان شیعه در تبیین نظر قرآن و سنت رسول اللّه (ص)برای ما حجیت قطعی دارد و برای اهل سنّت، فقط به عنوان یک دیدگاه مطرح است.این خصیصه، ضرورت تحقیق تطبیقی بر روی مسائل مختلف فقهی و از جمله مسأله غنا را نشان میدهد.
اهل سنت نیز رسالههای فراوانی درباره غنا نوشته و غالبا کسانی که تعلق خاطری به تصوف داشتهاند، در این زمینه تسامح بیشتری داشته و دیگران، سختگیرانهترعمل میکنند.هرچند به دلیل رواج غنا و آوازهخوانی در برخی از بلاد، و به ویژه مدینه، و نیز آلودگی برخی از وابستگان به حکومت اموی، خود در تسامح طلبی برخی افراد مؤثر بوده است.
یکی از این رسالهها، از ابن حزم اندلسی است، با عنوان رسالة فی الغناء الملهی.این رساله همراه با دیگر رسائل ابن حزم، در یک مجموعه چهار جلدی توسط محقق و مصحح دانشمند، احسان عباس به چاپ رسیده و توسط مؤسسة العربیة اللدراسات و النشر منتشر شده است.
احسان عباس در مقدمه این رساله، از چندین رساله از عالمان اهل سنّت یاد کرده و خود نیز بررسی مختصری از این موضوع کرده و روایات مربوط به آن را به دست داده است.فهرست این رسالهها میتواند برای فقهای شیعه نیز مفید افتد.ما بعینه از این چند کتاب در اینجا یاد می کنیم.
1.کتابی از عبد الملک بن حبیب(م 328 ه)در «کراهة الغناء». 1
2.«ذم الملاهی»از ابن ابی الدنیا(م 281 ه)که موضوع آن وسیعتر از غناست.این کتاب به سال 1938 با تحقیق جیمس رابسون در لندن چاپ شده است.
3.«ذم الغناء و المنع»از ابو طیب طبری شافعی(م 450 ه).گفتنی است که ابن جوزی(در تلبیس ابلیس، ص 230)و ابن تیمیه(در فتاوی، ج 11، ص 577)از این کتاب یاد کردهاند.
4.«السماع»از ابن قیسرانی(م 507 ه)، تحقیق از ابو الوفاء المراغی، قاهره 1970.
5.«بوارق الاسماع»از ابو الفتوح احمد بن محمد الغزالی(م 520 ه).این کتاب با کتاب ذم الملاهی سابق الذکر به چاپ رسیده است.
6.کتاب«السماع و الرقص»از ابن تیمیه؛این کتاب ضمن المسائل الکبری(ج 2، ص 277-315)، به سال 1323 در قاهره چاپ شده است.
7.کتاب«کف الرعاع عن محرمات اللهو و السماع» از ابن حجر هیثمی(م.973 ه).این کتاب به سال 1310 و 1325 در قاهره چاپ شده است.
8.«ایضاح الدلالات فی سماع الآلات»از عبد الغنی نابلسی(م 1143 ه).چاپ دمشق در 1302 ه.
9.«رسالة فی الغناء الملهی»از ابن حزم.این رساله در میان رسائل ابن حزم الاندلسی»(ج 1، ص 419)، چاپ شده است.ابن حزم در این اثر به پاسخگویی به احادیثی پرداخته است که اهل سنّت روایت کردهاند. غزالی در احیاء علوم الدین، فصلی در اینباره آورده و تلخیص همان را نویری در نهایة الارب(ج 4، ص 161- 188)نقل کرده است.
لازم به ذکر است که مقدمه عالمانه احسان عباس درباره دیدگاههای ابن حزم در پاسخگویی به روایات حرمت غنا، و نتیجهگیری از مباحث اوست.