آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

مقدمه: هدف از این مطالعه کمک به رشد استانداردها در رشته عصب-تربیت از نقطه نظر اساتید برجسته در حوزه علوم اعصاب، روانشناسی و علوم تربیتی و اسناد و مدارک موجود در این زمینه است. روش کار: در این پژوهش از روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای استفاده شده است. روش های گردآوری اطلاعات شامل مصاحبه، اسناد و متون و پرسشنامه می باشد. شرکت کنندگان در مرحله اول پژوهش تعداد 13 نفر از افراد صاحب نظر در زمینه علوم اعصاب، روانشناسی و علوم تربیتی بودند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه سازمان یافته استفاده شد. همچنین آخرین یافته های متخصصان در حوزه عصب-تربیت نیز به عنوان اطلاعات مکمل در قسمت بعدی پژوهش استفاده گردید. برای تحلیل مصاحبه های افراد صاحبنظر از روش Strauss and Corbin استفاده شد. یافته ها: نتیجه کدگذاری سه مرحله ای داده های گردآوری شده، استخراج سه مقوله اصلی، یازده مقوله فرعی و سی و یک ویژگی یا مفهوم بود. نهایتاً شاخص سی وی آر لاشه چهارده اصل اساسی یادگیری را تأیید نمود. نتیجه گیری: در مجموع یافته های تحلیل نشان می دهند که مطالعه و درک ساختار و عملکرد مغز در تفکر و عمل برنامه درسی گام بسیار مهمی در بهبود فرایند آموزش و یادگیری دانش آموزان است. علوم اعصاب اطلاعات بسیار ارزشمندی در مورد سیستم یادگیری مغز فراهم می کند که به ما اجازه می دهد تا تصمیمات آگاهانه تری در مورد برنامه های درسی بگیریم.

تبلیغات