مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
فمینیسم
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
120 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف: این اواخر، حضور زنان در رده های مدیریت چشمگیرتر شده است که موضوع های بسیاری را به همراه داشته است. یکی از موضوع های بسیار مهمی که در رده های مدیریتی به چشم می خورد، سبک رهبری زنان است. روش: در این پژوهش، فلسفه پژوهش فمینیستی، رویکرد پژوهش استقرایی قیاسی، راهبرد پژوهش نظریه داده بنیاد و نسخه گلدکل و کرونهلم انتخاب شده و روش گردآوری اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده است. بدین منظور از جامعه پژوهشی که شامل تمامی زنان مدیری بودند که در بخش دولتی در پست های مدیر کل به بالا پس از انقلاب مسئولیت بر عهده داشتند، نمونه گیری نظری صورت گرفت و از این طریق، با 35 نفر از زنان مصاحبه هایی انجام شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل سبک رهبری زنان، سبک رهبری مادرانه است که عواملی مانند زمینه های فرهنگی، بسترهای حمایتی، موانع ارتباطی و ساختاری در آن تأثیرگذار است و در نهایت به پیامدهای اجتماعی و سازمانی متعددی منجر می شود. نتیجه گیری: در جمع بندی کلی می توان گفت که رهبران زن به دلیل نقش هایی همچون مادر، زن و دختر دارای هویت اجتماعی می شوند که این هویت روی تعریف آنها از خود و محیط اجتماعی که با دیگران در ارتباط هستند، تأثیر می گذارد. بنابراین زنان در مدیریت کردن و رهبری سازمان ها از این ویژگی که هم فرهنگ مردسالار آن را ستایش می کند و هم به رسمیت شناخته ترین ویژگی زنانه طی تاریخ است، استفاده کنند.
تحلیل نشانه شناختی فمینیسم رسانه ای در رویکرد بی بی سی فارسی به مسائل زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
127 - 154
حوزه های تخصصی:
مسئله زنان، در رسانه های متنوع و فراگیر امروزی، اهمیت فراوانی دارد و بخش قابل توجهی از مطالب آنها را در بر می گیرد. توجه رسانه های برون مرزی همچون بی بی سی فارسی نیز، به ویژه طی چند سال اخیر، به مسائل گوناگون مطرح در حوزه زنان و به خصوص زنان ایرانی، بیشتر شده است. پرسش اصلی این است که تأثیر گرایش های فمینیستی در متون رسانه ای بی بی سی فارسی درباره زنان ایرانی چگونه است؟ روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد نشانه شناسی لایه ای بوده است. حجم نمونه، شامل متن های منتشر شده در تارنمای اینترنتی بی بی سی فارسی در بازه زمانی 01/01/1397 (21 مارس 2018) تا 31/06/1399 (21 سپتامبر 2020) است که «زنان ایرانی» بحث اصلی و پررنگ در آنها بوده است. تعداد این متون که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، 65 مورد است. نتیجه نهایی تحلیل ها نشان می دهد که این متون علی رغم گوناگونی موضوع، مانند لایه هایی به هم پیوسته، هم متنی شامل کلید واژه ها و نشانه های اصلی را شکل داده اند. بی بی سی فارسی با مفصل بندی این موضوع ها به یکدیگر در چارچوب 4 رویکرد اصلی فمینیسم (لیبرال، مارکسیست، سوسیالیست و رادیکال) سعی می کند تصویری غیرواقعی و یکپارچه از فضای مردسالارانه ایران امروزی و شرایط نامساعد زنان ایرانی در آن را بازنمایی و القاء کند.
تاثیر حقوق زنان در سیاست خارجی امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هفتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۵
75 - 102
حوزه های تخصصی:
زنان نیز مانند مردان از حقوق اساسی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی برخوردارند؛ ولی این مسأله که این مبانی، در اسلام و غرب چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند، درخور تأمّل و بررسی است. سؤال اصلی این پژوهش، این است که حقوق زنان چه تاثیری بر سیاست خارجی امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه ما بر این است که حقوق زنان بر سیاست خارجی امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار بوده است و یکی از عوامل تداوم دشمنی و اعمال فشار امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود. در نتیجه، با وجود کنوانسیون و قوانین متعدد در نظام غرب و با شعار برابری و نیز منشور حقوق و مسؤولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران بر پایه عدالت جنسیتی، سهم زنان در حوزه سیاست و تصمیم گیری کشورها با توجه به توانایی آنان همچنان پایین است که می تواند بهانه ای برای ایالات متحده جهت اعمال فشار برعلیه جمهوری اسلامی ایران گردد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی و تاریخی است.
فمینیسم در مطالعات سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۷ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
437 - 458
حوزه های تخصصی:
از به کارگیری دیدگاه های فمینیستی در پژوهش های اجتماعی زمان زیادی نمی گذرد، ولی تبار آنها را می توان از قرن هجدهم دنبال کرد. هرچند بر این دست نگرش ها نقدهایی هم شده است، نقش سازنده آنها در نشان دادن سویه های تازه را نمی توان نادیده گرفت. فراگیر شدن سازمان ها و نقش بارز قدرت در آنها، سازمان ها را از تیغ رویکردهای نقادانه در امان نگذاشته است و اندیشمندان فمینیست هم در آفریدن چشم اندازهایی تازه به زندگی سازمانی سهم داشته اند. پژوهش پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است: رویکرد فمینیستی، به نقد چه جنبه هایی از سازمان ها و زندگی سازمانی می پردازد؟ به بیان دیگر، نقدها بر کدام ابعاد زندگی سازمانی تمرکز دارند؟ پس از مرور پیشینه این دیدگاه ها و مفاهیم و اندیشه های اساسی آنها، پژوهش های فمینیستی در مطالعات سازمان بررسی می شوند. رویکرد پژوهش توصیفی تحلیلی است و با روش تحلیل مضمون پیش می رود که از روش های تحلیل محتوای کیفی به شمار می آید. پس از بررسی 21 متن، نشان داده می شود که می توان کانون نقد دیدگاه های فمینیستی را در چارچوب دوسطحی جای داد که تصویری از مرزهای این رهیافت نقادانه در مطالعات سازمان فرا رو می نهد.
تأثیر خانواده در جامعه پذیری نقش های جنسیتی از دیدگاه اسلام و فمینیسم
حوزه های تخصصی:
در جامعه پذیری نقش های جنسیتی، خانواده به عنوان مهمترین واحد اجتماعی، بیشترین سهم را دارد. جنسیت، عامل مهمی در شکل گیری هویت فرد و ایفای نقش های زنانگی و مردانگی در جامعه است. اسلام با تأکید بر نقش خانواده در الگوپذیری سالم فرزندان از آن به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی یاد می کند، اما جامعه شناسان فمینیسم با انتقاد از کارکردهای خانواده به عنوان مهمترین عامل ایجاد کلیشه های جنسیتی در درون فرزندان و نقش والدین در جامعه پذیری جنسیتی آنها خانواده را علت نابرابری و انقیاد زنان در جامعه می دانند. نوشتار حاضر تأثیر خانواده در جامعه پذیری نقش های جنسیتی از منظر اسلام و فمینیسم را بررسی می کند.
تطبیق جایگاه زن در نهاد خانواده از منظر اسلام و فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۸
31 - 64
حوزه های تخصصی:
تفکرات فمینیستی، تمام حقیقت انسان را منحصر در جسم او می داند. بنابراین با مشاهده تفاوت های جسمانی دو جنس، انسان ها را به دو گروه متفاوت و حتی مقابل هم تقسیم می کند: مرد دارای قوای جسمانی برتر، اصل انسانیت، و زن با ضعف جسمانی، انسان تابع و پیرو مرد. در این نوع انسان شناسی، مطالبه حقوق برابر، تنها در صورتی موجه به نظر می رسد که هرگونه تفاوتی میان دو جنس نفی شود. در حالی که جهان بینی اسلامی به طور مبنایی، حقیقت وجود انسان را روح او می داند، نه جسم او و نه مجموع جسم و جان و از آنجا که روح از هرگونه شائبه تذکیر و تانیث فارغ است، هیچ تفاوتی در انسانیت بین افراد انسان وجود ندارد. بزرگ نمایی جنسیت در فرهنگ فیمینیستی و محرومیت هایی که زنان از این جهت متحمل شدند، آنان را به سوی انکار جنسیت سوق داده است. هدف این پژوهش، این است که نشان دهد آموزه های فمینیستی در حوزه زن و خانواده با تعالیم دین اسلام سازگار نیست؛ ولی این ناسازگاری مانع از آن نمی شود که بدونِ داوری ارزش مدارانه به مطالعه تطبیقی و عینی بین دو نگاه پرداخته شود. همچنین، این تحقیق، به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوا، بررسی تحلیلی برخی از مسائلِ نهاد خانواده با محوریت زن از نگاه اسلام و فمینیسم را بر عهده دارد و نوآوری آن هم علاوه بر مقایسه دو دیدگاه، این است که از خانواده رو به زوال در فرهنگ غرب عبرت گرفته، و از اقتباس عناصر فرهنگی مخرب غربی و فمینیسم افراطی اجتناب شود.
بررسی پوشش شاخص های بنیادین فمینیسم در روزنامه های منتسب به اصلاحات (بررسی موردی سال های 76 تا 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
15 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف: دولت اصلاحات که در سال 1376 با شعار توسعه سیاسی و گسترش آزادی های مدنی و با مشارکت قابل توجه زنان در عرصه انتخابات، قدرت سیاسی را در اختیار گرفت، به نظر می رسد از یک سو طرح و پی گیری مسائل و مطالبات سیاسی-اجتماعی مربوط به زنان را در سطح گسترده تری در قیاس با گذشته دنبال نمود و از سوی دیگر زمینه را برای مشارکت و نقش آفرینی هر چه بیشتر زنان در امور جامعه و اداره کشور فراهم ساخت. روش: مساله اصلی در پژوهش حاضر، بررسی فراگیری و پوشش شاخص های بنیادین فمینیسم در روزنامه های منتسب به جریان اصلاحات است که با روش علمی کاربردی تحلیل محتوای 8 عنوان روزنامه شاخص در بازه زمانی 76 تا 1380 و با استفاده از آزمون T، و تحلیل واریانس دو راهه انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که به رغم تحولات رخ داده در حوزه زنان در این دوره، روزنامه های منسوب به اصلاحات با اتّخاذ رویکرد محافظه کارانه، همچنان ظاهری مردسالارانه دارند و کمتر به مسائل اساسی و بنیادین زنان در حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنر و رسانه، خانواده، آموزش، امور حقوقی، ورزش و سرگرمی پرداخته اند.
مبانی فمینیسم در سقط جنین؛ واکاوی نقادانه از منظر فلسفه فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
19 - 41
حوزه های تخصصی:
یکی از خواسته های فمینیست ها، مجاز دانستن و مشروعیت بخشیدن به سقط جنین است. ازآن رو که پای حق حیات دیگری در میان است، شاید پرچالش ترین مطالبه باشد. به همین سبب سعی کرده اند تا ادلۀ متعددی را فرارو نهند. استناد به حق انتخاب، حق آزادی و نیز تمسک به حق شکوفایی استعدادهای زنان و همچنین با استمداد از حق تسلط انسان بر جسم و پیکر خویش، به دنبال نشاندن مدعای خود بر کرسی اثبات هستند. این جستار با نگاه و نگرش فلسفۀ فقه دانشی که متکفل بیان و تبیین پیشافقهی امور و مسائل فقهی است به نِقار و نِقاش در این مبانی، پرداخته و قدرت اثباتی این ادله را ضعیف و این استدلال ها را عقیم و کوشش ها را نافرجام دانسته و ناسازگاری این مبانی و ادله را با مبانی اسلام در فلسفۀ فقه، تبیین کرده است.
فمینیسم در ایران (بررسی جامعه شناختی فمینیسم ایرانی؛ نمونه مورد مطالعه: قرۃالعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
23 - 43
حوزه های تخصصی:
فرض اصلی این پژوهش بر بنیان وجود مؤلفه های مشترک میان اهداف قرۃالعین در چارچوب جنبش بابیه با اهداف فمینیسم غربی استوار است. پرسش های اساسی عبارتند از این که: آیا کنش های قرۃالعین با هدف ایجاد موقعیت های برابر میان زنان و مردان، احقاق حقوق زنان و تلاش برای مرتفع کردن تبعیض های ساختاری علیه آنان، واجد مؤلفه های اولیه ای از جنبش فمینیسم غربی بوده است یا خیر؟ و در صورت هم سویی این جنبش با همتاهای خارجی، چه عناصر مشترکی در نگرش زنِ معترض ایرانی با فمینیسم غربی دیده می شود؟. این موضوع در پارادایم کیفی، با روش اسنادی و با انتخاب نمونه هدفمند در مقطع کوتاهی از عهد قاجاریه، و با تمرکز بر جنبش بابیه به عنوان فرامتن مطالعه شده است. هم چنین مروری کوتاه بر ره یافت کلان فمینیسم و دیدگاه فوکویی در تبارشناسی تجربه پلِبِیَنی، تحلیل تئوریکی آن را پوشش می دهند. نتایج گواهی می کنند که پاسخ ِ هر دو پرسشِ پژوهش مثبت است؛ با تأکید پژوهشگر بر این رویکرد که هیچ نشانه ای دالِّ بر وجود ارتباطِ بدون واسطه میان نمونه انتخابی با فمینیسم غربی و نگرش معطوف به تئوری ِتوطئه مفروض نیست و نگاه پژوهشگر به این جنبش، به سان پدیده ای طبیعی، معلولِ شرایط، علل تاریخی و جامعوی مختص جامعه ایران است.
مطالعه نادیده انگاری فلسفی هنر خورد و خوراک با رویکرد جنسیت گرایی و تأکید بر آراء کورسمیر
حوزه های تخصصی:
موضوع تحقیق پیش رو مطالعه نادیده انگاریِ فلسفی «هنر» خورد و خوراک با رویکرد جنسیت گرایی است. آنچه در این مقاله به آن توجّه شده آشپزی، آشپزخانه و خوراک به دلیل پیوند نزدیک آن با «زنان» و تأثیر جنسیت گرایی بر زیبایی شناسی خورد و خوراک به مثابه فرمی هنری است. تاریخ تفکّرات فلسفی به همراه دیدگاه هایِ سلسله مراتبی حواس در دفاع از حس چشایی برنیامده و اغلب آن را از دایره زیبایی شناختی بیرون رانده است. هدف اصلی مقاله، یافتن ارتباطات بین نادیده انگاشتن حس چشایی و خورد و خوراک به مثابه هنر و مقوله جنسیت گرایی است. به دلیل گسترده بودن تعداد اندیشمندان و محدودیّت زمانی از این میان دوگانه انگاری افلاطون و دیدگاهِ مبتنی بر سلسله مراتب حواس، سه گانه اشتراووس و تحقیقات کورسمیر در کنار رویکرد فمینیسم شالوده اصلی تحقیق را شکل داده است. در آخر به نظر می رسد کورسمیر جنسیت زدگی زیبایی شناسی خورد و خوراک را نپذیرفته و شایسته نمی داند بلکه به دلایل دیگر عدم حضور آن در دایره هنرهای والا را تأیید می کند. پرسش اصلی پژوهش این است که جنسیت گرایی چگونه بر زیبایی شناسی خورد و خوراک تأثیر گذاشته و آن را از دایره امر زیبا طرد کرده است؟ روش تحقیق پیش رو به لحاظ هدف، از نوع بنیادی است و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی است. شیوه گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر کتابخانه ای است و ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و بررسی متون است. در این تحقیق، رویکرد کیفی استفاده شده است.
واکاوی تطبیقی آثار زویا پیرزاد و الف شفق از دیدگاه نقد فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات هر ملّتی از یک سو، آینه تمام نمای افکار و اندیشه های حاکم بر آن جامعه و از سویی دیگر، منعکس کننده بینشِ اقلیتِ آن ملّت است. از این رو، در گستره ادبیات ملل، رمان به عنوان یکی از انواع ادبی، به نویسنده این امکان را می دهد تا بتواند آرا و ایده های خود را با احساسات درونی هماهنگ کرده و در نهایت به خواننده منتقل کند. در میان رمان نویسان مطرح ادبیات جهان، نویسندگانی هستند که در سبک، اندیشه و ایده، شباهت ها و ویژگی های مشترکی دارند. هرچند که تعداد این وجوه اشتراک اندک باشد. در جستار پیش رو، سعی شده است تا پس از تبیین اصول شاخص های نقد فمینیستی، آثار دو نویسنده زن -یکی از ایران و دیگری از ترکیه- از دیدگاه نقد فمینیستی مورد واکاوی و مقایسه قرار گیرد. زویا پیرزاد در بین نویسندگان زن ایرانی و الف شفق از میان نویسندگان زن ترکیه دو رمان نویسی هستند که به نظر می رسد هر دو به نقش و جایگاه زنان در آثار خود ارزش و اهمیت ویژه ای داده اند. از رهگذار این مسئله، در این مقاله، می توان پی برد که رویکرد و نگاه دو نویسنده، نسبت به شاخص های نقد فمینیستی چگونه است. ازین رو، در پژوهش پیش رو، با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و با بهره گیری از روش استقرایی مبتنی بر توصیف و تحلیل، ضمن آشنایی با نظرات منتقدان دیگر درباره آثار این دو نویسنده بزرگ، به تحلیل آثار آنان پرداخته ایم.
بررسی تطبیقی قدرت در اندیشه فمینیستی و رویکرد اسلامی (بر اساس دیدگاه های سیمون دوبووار و شهید مطهری)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
184 - 211
حوزه های تخصصی:
موضوع قدرت و توزیع عادلانه آن میان زن و مرد، از جمله موضوعات مهم و مناقشه برانگیز در عصر حاضر به حساب می آید و توجه بسیاری از نظریه پردازان را به سوی خود جلب کرده است. به نظر می رسد مفهوم قدرت در اندیشه فمینیستی و رویکرد اسلامی، دارای تفاوت های مبنایی و چشمگیری باشد؛ بنابراین، بررسی تطبیقی و مقایسه ای دو اندیشمند که یکی نماینده تفکر فمینیستی و دیگری مبین رویکرد اسلامی است، در تبیین خوانش متفاوت آن ها از بحث قدرت، سودمند است. در این مقاله، پس از بررسی آثار سیمون دوبووار و شهید مطهری، با استفاده از روش تطبیقی، آرای دو متفکر در مفهوم قدرت با هم مقایسه شده است. یافته ها حاکی از آن است که سیمون دوبووار قدرت را مفهومی انسان محور می داند و برای آن اصالت ذاتی قائل است، اما بازخوانی اسلام از قدرت، معطوف به هدف الهی و توجه به وحی در شئون اجتماعی است. به بیان بهتر، در رویکرد فمینیستی، قدرت به مثابه امری انسانی، اما در رویکرد اسلامی به مثابه امری الهی است. نتیجه تفکر فمینیستی این است که زنان باید تا حد امکان از قدرت بیشتری برخوردار باشند، اما در رویکرد اسلامی با درنظرگرفتن تفاوت های ذاتی میان زن و مرد، جایگاه آنان در نظام قدرت مشخص می شود.
بررسی موانع فرزندآوری از منظرآیات و روایات (با رویکرد نقد ادّله فمینیسم)
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
99 - 126
حوزه های تخصصی:
اسلام ضمن احترام به جایگاه زنان، آنان را به ازدواج و تشکیل خانواده سفارش کرده، چرا که زنان را مقوّم خانواده و تکثیر نسل می داند؛ در حالی که فمینیست ها نسبت به نقش حیاتی زایش زنان که استمرار نسل بشر وابسته آن است، دیدگاه چالش برانگیزی دارند و این مسئله عاملی برای کاهش باروری و نرخ رشد جمعیّت شده که به عنوان چالشی جدّی با پیامدهای بسیار، جوامع انسانی را تهدید می کند. پژوهش تحلیلی حاضر که داده های آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده به بررسی و نقد باور فمینیست ها در خصوص عدم فرزندآوری زنان از منظر تفسیر آیات قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام) پرداخته است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که استدلال فمینیست ها همچون کتمان غریزه مادری، رفع ستم بر زنان با نیاوردن فرزند، اولویت اشتغال بر داشتن فرزند و غیره با آموزه های اسلام ناسازگار است و راهکار همجنس گرایی، تجویز استفاده از فناور ی های نوینِ تولیدمثل، همچون خرید نطفه و غیره بن بست هایی است که نوعی از ظلم را به نوعی دیگر تبدیل می کند. غافل از اینکه زنان آنگاه در سلامتند که میل فطری و هویّت حقیقی خود را رشد دهند، لذا زنان مسلمانی که تحت تأثیر افکار فمینیست با ژستی روشنفکرانه از ایفای نقش مادری فاصله گرفته اند، در حقیقت از جایگاه ارزشمند خود فاصله گرفته اند.
رویکردی جامعه شناختی به آثار تصویری فرح اصولی (مجموعه فضیلت زخمی)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در تلاش است با به کارگیری دو رویکرد بازتاب و شکل دهی در جامعه شناسی هنر و نیز با استناد به نظریه ژان دووینیو به تحلیل آثار تصویری فرح اصولی در مجموعه “فضیلت زخمی” بپردازد. فرح اصولی، نقاش و نگارگر معاصر در طول چهل سال فعالیت هنری خود، ترکیب منحصر به فردی از تکنیک، درون مایه و روایت گری را به عنوان سبک شخصی خود به دست آورده و مفاهیم معاصر را به دنیای مینیاتور وارد کرده است. او در مجموعه “فضیلت زخمی” بر بازنماییِ انتقادی خشونت علیه زنان و تبعیض جنسیتی نسبت به آنان متمرکز شده است؛ از همین روی، ادعای اصلی این پژوهش این است که بتواند با رویکردی جامعه شناختی به تأثیر جامعه بر آفرینش این مجموعه آثار و بالعکس بپردازد و نیز پاسخی برای این سؤال بیابد که، اصولی با استفاده از عناصر اقتباسی به دنبال بیان چه مفاهیمی در این مجموعه از آثارش بوده است. عامل برانگیزاننده این تحلیل و بررسی، آشکارسازی لایه ها و ارجاعات درونی شخصیت هنرمند و رنج او از خشونت علیه زنان بوده و آنچه که به دست آمده، این است که ساخت اجتماعی و جامعه تأثیر به سزایی در آفرینش و بیان تصویری این هنرمند داشته است. داده ها در این پژوهش با روش کتابخانه ای جمع آوری و به روش توصیفی- تحلیلی بیان شده است.
از فمینیسم تا فرافمینیسم در نگرگاه فراساختارگرایی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
253 - 270
حوزه های تخصصی:
در ادبیات سنتی، مدرن و پست مدرن، همواره بامقوله ای به نام زن روبه رو بوده ایم. زن در ادبیات کلاسیک ما معشوقی بود با قدی هم چو سرو، ابروانی کمان و... که در بهترین حالات عاشق او را در می خانه و خرابات ملاقات می کرد. در دوره مدرن و به نسبت کمتر از آن در دوره پست مدرن، زنان شاعر رویکردهایی انتقادی را نسبت به جایگاه زن در ادبیات و جامعه در پیش گرفتند. نکته حائز اهمیت آنکه جامعه و به تبع آن ادبیات، از دیرباز زن را به عنوان ابزاری در دست جامعه و شعر پنداشته و همواره درباره آن نگاشته اند؛ اما رویکرد فرافمینیسم در جامعه و ادبیات با رویکردی انتقادی نسبت به تمام دوگانه انگاری ها و ابزارپنداری ها نسب به زن، دیدگاه انتقادی فرااومانیسم را ارائه می دهد که در آن زن نیمه عاشقانه انسان در زمین نگریسته می شود و در ادبیات، به خصوص در ادبیات طبیعت گرا، به زن اجازه داده می شود بدون انکار، رد و تحقیر نیمه دیگر انسان یعنی مرد؛ به عنوان کاراکتری مستقل و بدون واسطه در جامعه و شعر ظهور و نمود یابد بدون آنکه پیشاپیش دچار پیش فرض ها، انتقادها، قضاوت ها و... باشد. این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای گردآوری شده؛ به دنبال بررسی تقابل جایگاه زن در ادبیات از سنت تا فرافمنیسم درمی یابد که فرافمنیسم رویکردی انتقادی است به تمام نگره های زن ابزاربین و زن کالا بین در دوره های سنت، مدرن و پست مدرن.
درآمدی بر مبانی انسان شناسی عدالت جنسیتی از منظر حکمت صدرایی، با تأکید بر نقد مبانی فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمت متعالیه چه مبانی انسان شناسانه ای برای دستیابی به عدالت جنسیتی مطرح می سازد؟ فمینیست ها در مقام دفاع از حقوق زنان با تکیه بر برخی مبانی انسان شناسانه، تلاش های نظری متعددی داشته اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال مبانی بدیل حکمت متعالیه در این حوزه است. براساس حکمت متعالیه و در تقابل با آرای فمینیستی، زن و مرد فراتر از پیکر مادی اند؛ هر دو در گوهر مشترک انسانیت به عنوان نوع متوسط اشتراک دارند و همین امر امکان وصول هریک از آنها به بالاترین مراتب کمال را میسر می کند. دستیابی به این مراحل کمالی، مشروط بر جنسیت خاصی نیست، بلکه مبتنی بر فعلیت مراتب عقل نظری و عملی است که آن نیز برای هریک از زن و مرد میسر است. غایات و مطالبات زن و مرد فراتر از حیات مادی است و آنها خود را مسافر عوالم برتر از عالم ماده می شمارند و در نهایت تمایز حقوقی میان آنها در آنجا که کمالات وجودی متمایز دارند یا عقل عملی هنجارهای متفاوتی در مورد آنها مطرح می کند، قابل قبول است.
تحلیل محتوای کتاب های درسی مقطع متوسطه اول از حیث توجه به نقش زن: حاکمیت رویکرد اسلامی یا فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی محتوای کتاب های درسی مقطع متوسطه اول از حیث مواجهه دیدگاه های فمینیستی با هویت بخشی جنسیتی برای دانش آموزان و مقایسه آن با رویکرد اندیشمندان اسلامی انجام شد. دیدگاه های فمینیستی مورد مطالعه، شامل رویکردهای رادیکال، لیبرال، مارکسیسم سوسیالیسم و پست مدرن بود. روش پژوهش، تحلیل محتوا و قلمرو پژوهش، تمامی کتاب های درسی با موضوع علوم انسانی بود. کتاب های مورد بررسی، شامل 4296 صفحه بود که به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند. واحدهای زمینه را پاراگراف و تصویر و واحد ثبت را مضامین آن ها تشکیل داد. یافته های پژوهش نشان داد نوع نگاه به زن و نقش های اجتماعی زنان در کتاب های درسی، بیشتر معطوف به نگاه اندیشمندان اسلامی بوده و این نوع نگاه به طور معناداری بیشتر از نگاه های مبتنی بر دیدگاه های فمینیستی است؛ با این وصف در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی، کار و فناوری و عربی، دیدگاه های فمینیستی غلبه داشتند. بیشترین میزان توجه در دیدگاه های فمینیستی هم به ترتیب به دیدگاه مارکسیسم سوسیالیسم و دیدگاه لیبرال اختصاص داشت. کتاب های تفکر و سبک زندگی، کار و فناوری و فرهنگ و هنر، دارای کمترین کدهای جنسیتی بود. بازتعربف نقش های اجتماعی مبتنی بر ویژگی های جنسیتی و برگرفته از آموزه های دینی از توصیه های پژوهش حاضر است.
«الهیات مادرانگی» در کتاب مقدس و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش های مهم پیشاروی «الهیات مادرانگی» چنین هستند: پرسش نخست: چه رابطه ای میان «مادرانگی» و «زنانگی» برقرار است؟ «آیا مادری جزء ضروری یا جنبه ذاتیِ زنانگی است»، به گونه ای که اگر زنی خود را از مادر بودن رها سازد، معنایش این باشد که از زن بودن خود جدا شده است؟ اگر این گونه باشد، آن دسته از زنانی که نمی توانند بچه دار شوند یا نمی خواهند بچه دار شوند، زنِ کامل یا حتی زن به حساب نمی آیند؟ پرسش دوم: چه رابطه ای میان «دغدغه مادرانگی» و «شغل زن» وجود دارد؟ یک مادر چگونه می تواند میان «زندگی حرفه ای» و «زندگی مادرانه» خود تعادل مناسبی برقرار کند؟ آیا مشارکت زن در اجتماع نظام طبیعی الهی را نقض می کند؟ آیا تحصیل و اشتغال زن به طراحی الهی از تن و بدن زنانه تعدی می کند؟ پرسش سوم: آیا «مادرانگی» یک هویت «واسطه» است یا یک هویت «مستقل»؟ آیا مادر به دلیل این که واسطه الهی برای آفرینش است، از خود هیچ هویت مستقلی ندارد؟ شاید این یکی از مفروضات جامعه مردسالار یا استعمار مردانه باشد. «الهیات مادرانگی در مسیحیت» در واکنش به این پرسش ها شکل گرفت و گسترش یافت و ادبیات گسترده ای را تحت عنوان «Motherhood Theology» ارائه کرد. در اسلام الگوی متمایز و شناخته شده ای از الهیات مادرانگی در اختیار نداریم، اما با تکیه بر همین الگوی استخراج شده از الهیات مادرانگی در مسیحیت، به سراغ قرآن کریم و سیره پیشوایان دین می روم تا طرح کلی الهیات مادرانگی را ترسیم کنم. باشد که بعدها این طرح نو بیشتر ساخته و پرداخته شود.
مقایسه تطبیقی حقوق خانوادگی زن از دیدگاه فمینیسم و اسلام
خانواده رکن اساسی جامعه انسانی است و شرط پویایی و استواری آن، وجوب روابط صحیح و پایدار میان زن، شوهر و فرزندان است. اسلام به عنوان عالی ترین راهنمای حیات بشری، ۱۴۰۰سال پیش بهترین هدایتگری و نظریه پردازی در مورد خانواده را انجام داده، تمامی دستورهای اسلام به نوعی ناظر بر صیانت از خانواده است. بخش قابل توجهی از مباحث جامعه شناسی خانواده به موضوع کارکردهای خانواده اختصاص یافته است. مسئله ی مهم برای جامعه شناسان، تبیین چرایی و چگونگی ایفای کارکردهای اجتماعی توسط نهاد خانواده است؛ اما این موضوع، مانند بسیاری از موضوعات دیگر، پیوندی ناگسستنی با مواضع ارزشی و ایدئولوژیک افراد و دیدگاه های گوناگون دارد. در این مقاله سعی شده تا حقوق خانواده از منظر فمینیسم و اسلام با روش تطبیقی موردمطالعه قرارگرفته و در این میان، به نقش زن به عنوان زیربنای اصلی خانواده که مورد بیش ترین هجوم فمینیسم است، بپردازیم.
تأسیس قاعده فقهی حمایت از زنان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
53 - 78
حوزه های تخصصی:
زنان در طول تاریخ، ستم های مردانه فراوانی را تحمّل کرده اند. استضعاف تاریخی زنان به آنجا انجامید که از قرن هجدهم تاکنون نهضتی عظیم به نام فمینیسم در حمایت از حقوق زنان به پا خاست و برابری حقوق زن و مرد را وجهه همّت خود قرار داد. این در حالی است که اسلام برابری حقوقی میان زن و مرد را - با وجود تفاوت های بسیارِ فیزیکی و روانی - خلاف عدالت می داند. عدالت جنسیّتی در حوزه حقوق جزا به آن معناست که شرایط بزهکار، بزهدیده، جرم و آثار آن برای هر صنف و مصداق بررسی گردد و مجازاتی مناسب شرایط موجود برای بزهکار درنظر گرفته شود. بر اساس آیات و روایات به نظر می رسد شارع مقدّس در جهت تحقّق عدالت جنسیّتی سه ویژگی مهم زنان یعنی محوریّت در خانواده، لزوم رعایت حجاب و لطافت جسمی و روحی را در تعیین نوع و شیوه اجرای مجازات درنظر گرفته که نظامی از تخفیفات گسترده را برای زنان در حقوق کیفری به ارمغان آورده است. طبیعتاً رعایت مصالح فرد بزهکار و خانواده او، در مجازات جرائم فردی قابل تصوّر است؛ چراکه لحاظ مصالح اجتماعی بر مصالح فردی و خانوادگی ترجیح دارد. در این مقاله پس از تبیین و تفکیک جرائم فردی و اجتماعی، با اصطیاد و نظام مند سازی فتاوای فقها بر اساس مصالح منصوص، نظام حمایتی اسلام از زنان بزهکار در حوزه جرائم فردی در قالب یک قاعده فقهی مورد بررسی قرار گرفته است. تأسیس قاعده مذکور می تواند در موارد سکوت قانونگذار و مخصوصاً تعزیرات و آئین دادرسی مؤثّر واقع شود.