مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
فمینیسم
حوزه های تخصصی:
در قرن 21 همزمان با طرح فمینیسم فرانسه در محافل علمی، سیمون دوبوار نیز با ارائه دیدگاه هایی بر پایه اگزیستانسیالیسم به تبیین وضعیت زنان و ظلم به آنها پرداخت. در مورد سیمون دوبوار نظرات مختلفی وجود دارد، وی از سوی پیروانش به عنوان کسی شناخته شده که تئوریهایش در شکوفایی نسل جوان و پروژه های تحقیقاتی، دارای جایگاه رفیعی است، عده ای هم معتقد به طرد کامل دوبوار و فمینیست بودن وی هستند. منتقدانش با تحلیل محتوای نظریات وی، بیان میکنند که دو تئوری معروف سیمون دوبوار یعنی «نابرابری جنسی» و «دیگری» هر دو از اعتبار علمی ساقط شده و راه حلی را جهت کاهش معضلات زنان ارائه نمیدهند. نکته قابل تأمل آنکه هرچند فمینیسم روزی خود را از نظر علمی و نظری متأثر از نظرات سیمون دوبوار میدانست، اما امروز این جمله معروف وی را که «ما زن زاده نشده ایم» کاملاً طرد مینماید و در مقابل بیان میکند: «من یک زنم، چرا شما نباشید؟» و نهایتاً فمینیسم جدید که وجود مرد را نه تنها در قالب یک سالار و برتر از خود نمیبیند، بلکه جنس مرد را بیفایده معرفی میکند. این نوشتار درصدد است زندگی خانوادگی، جنبه های شخصیتی- روانی و علمی سیمون دوبوار و سهم اندیشه وی در گسترش نظریه فمینیسم را مطالعه نماید.
ضرورت نظریه پردازی در حوزه ی مسائل زنان از تحقیق تا نظریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر فهم ما از دنیای اجتماعی که در آن زندگی می کنیم و یا مسائلی که با آن مواجهیم بر اساس تئوری ها و دانشی است که عمدتاً توسط مردان خلق شده است. تسلط مردان در حوزه ی نظریه پردازی و تولید دانش باعث شده است که زنان از فرایندهای رسمی نظریه پردازی کنار گذاشته شوند و زمانی که این نظریه ها در منصه ی عمل به کار گرفته می-شوند، مشارکت زنان و موضوعات مهم مربوط به آنها در بسیاری از حوزه ها نادیده گرفته می شود. این مقاله ضمن تاکید بر ضرورت نظریه پردازی در مسائل زنان فهم ما را از تئوری های فمینیستی و موضوعات جنسیتی درهم می آمیزد و آن را نقد و بررسی می کند.
نگرشی بر جغرافیا و جنسیت
حوزه های تخصصی:
بیشتر مردم برداشت هایی مبهم از جغرافیا دارند. اکثر مردم جغرافیا را دانشی می دانند که صرفآ به بررسی کوه، رود و طبیعت می پردازد. اما از زمانی که جغرافیا به عنوان یک علم و رشته دانشگاهی مطرح شد و در پیشرفت و توسعه مکانها نقش مهمی را بر عهده گرفت، در میان مردم نیز نسبت به دانش جغرافیا تغییرات و دیدگاههای متفاوتی بروز کرد. این رشته علمی دارای دو بعد اصلی یعنی طبیعت و انسان می باشد. این هر دو بعد در مکان ها به طور متقابل بر یکدیگر تاثیر می گذارند و تاثیر می پذیرند. در بعد انسان هر دو جنس هم مردان و هم زنان در تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از طبیعت دارای نقش اصلی و مهم می باشند. با توجه به این مهم، نقش جنس و جنسیت در علم جغرافیا مورد تاکید می باشد که این خود باعث شده است یکی از شاخه های علم جغرافیا، به عنوان جغرافیای جنسیت مورد توجه محافل علمی و دانشگاهی قرار بگیرد.
بنابراین با توجه به نقشی که انسان در توسعه و روند آمایش یک مکان جغرافیایی دارد این نقش به صورت نقشی یک جانبه و یک بُعدی در اکثر جوامع نگریسته شده است و زنان به اندازه مردان در دست یابی به مشاغل مهم و تاثیرگذاری در روند برنامه ریزی برای توسعه تاثیر نداشته اند. هر چند که در برخی از کشورها با تفکر لیبرال دموکراسی زنان نقشی چشمگیر پیدا کرده اند ولی در اکثر جوامع این موضوع هنوز کمرنگ می باشد. هدف در این پژوهش بررسی نقش جنسیت و تاثیرگذاری آن در روند پیشرفت و توسعه جوامع می باشد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و یافته های تحقیق با بررسی اسناد کتابخانه ای بدست آمده است. سؤال اصلی در این مقاله این است: آیا در توسعه جغرافیایی مکانها به برابری میان دو جنس توجه می شود؟ و فرضیه آن: برابری و عدالت میان دو جنس (مردان و زنان) در جغرافیای مکانها ارزش و اعتباری کمرنگ دارد؛ می باشد.
تحلیل جامعه تک جنسی در شرفنامه نظامی گنجوی و تطبیق آن با آرای فمینیست های میانه رو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شیوه های نقد زن سالارانه و کارکرد آن در آثار ادبی ، با تکیه بر حماسه های اسطوره ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نقد آموزه های فمینیستی از منظر آیات و روایات (برابری و تفاوت، مردستیزی، نفی خانواده، نفی اخلاق سنتی)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، نقد و بررسی آموزه های جنبش فمینیسم از منظر آیات و روایات است. با توجه به عنوان، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است. همه منابع و مراجع مرتبط با آموزه های فمینیسم و آموزه های اسلامی، جامعه این پژوهش می باشند.
در پژوهش حاضر، طبقه بندی، تحلیل، استدلال و نتیجه گیری منطقی با توجه به ماهیت داده ها، صورت گرفته است. گستره و قلمرو پژوهش، در ارتباط با حوزه آیات و روایات و آراء و اندیشه های فمینیست ها می باشد.
تاریخچه فمینیسم، نحوه شکل گیری و امواج سه گانه آن از مباحث اصلی این پژوهش می باشد. در خلال این مباحث آموزه های فمینیستی، نظریه ها و آراء طرفداران این جنبش و نیز نقد این آموزه ها از منظر آموزه های اسلام نیز بررسی شده است.
با توجه به نتایج این پژوهش می توان بیان کرد که مبانی تفکر فمینیسم از اساس با آموزه های وحیانی، آیات و روایات ناسازگار است و با توجه به تبلیغات گسترده غربیان، این جنبش نتوانست گامی موثر و عملی برای ارتقای جایگاه زنان بردارد.
فمینیسم و خانواده
حوزه های تخصصی:
بی تردید نهاد خانواده در پرورش استعدادهای نسل آینده سهم مهمی دارد، به امنیت اخلاقی- اجتماعی کمک می کند و در شکل گیری اقتصادی سالم و پویا موثر است و کانون آرامش و محبت و پرورش عواطف انسانی است.
با صنعتی شدن جوامع غربی و آغاز پیدایش حرکت فمینیسم در اوایل قرن نوزدهم، جوامع مزبور دچار بحران و دگرگونی شدند. در این چرخه تغییر، نهادی که بیش از همه دچار بحران هویت گردید، نهاد خانواده بود به طوری که نقش زنان در خانواده و حرکت سنتی آنان متحول شد. فمینیست از هر نوعی (لیبرال، مارکسیستی، رادیکال، سوسیال و فرامدرن) با انتقاد از خانواده هسته ای و اقتدار پدرسالارانه، به خانواده سنتی حمله کرده و بدون پینشهاد جایگزینی مناسب، مناسبات خانوادگی زن را دگرگون کرد. از این رو، در این جوامع، خانواده نه تنها از استحکام لازم برخوردار نیست، بلکه رقبای جدی در کنار خود دارد. آمار رو به افزایش طلاق، همسرآزاری، خودکشی زنان و تک زیستی ها شاهد بر این مدعاست.
مقاله حاضر با هدف تبیین نگرش های فمینیستی و آسیب شناسی آن، به تعارض میان اسلام و گرایش های فمینیستی می پردازد. نتایج بررسی دیدگاه اسلام در این زمینه نشان می دهد که خانواده نهادی مقدس است و زن محور پویایی و کارآمدی آن می باشد. خداوند بر اساس حکمت خویش زن و مرد را به تفاوت زیستی خلق کرده و انتظارات متفاوتی از آنان دارد، گرچه ارزشمندی واقعی هر انسانی به بهره مندی وی از قدرت و کمال و تقرب به خداوند است و در این زمینه تفاوتی بین زن و مرد نیست و بنا به ضرورت هر دو برای دستیابی به تقرب یک مسیر را نمی پیمایند.
گفتمان فمینیسم و بحران هویت در بستر سکولاریزم
حوزه های تخصصی:
مهم ترین عامل در شکل گیری و رشد و نمو گروه ها، ارزش ها و اعتقادات اعضای آن است. این عوامل بستر هم بستگی اجتماعی است. فمینیسم در بستر ارزش های جامعه سکولار مانند اومانیسم، فردگرایی، نسبیت گرایی اخلاقی و با شعار آزادی و برابری شکل گرفته که تغییرات فرهنگی زیادی را در جامعه زنان غرب ایجاد کرده است.
در جوامع اسلامی، زنان نظام ارزشی ویژه و تکالیف و حقوقی دارند که با حقوق و تکالیف زنان غربی متفاوت است. نهادینه شدن ارزش های توحیدی، فقط با روشمند کردن آن، ساختن نظام های ارزشی و ساختارهای اجتماعی متناسب با آن میسر است. در غیر این صورت، نظام ها و برنامه های جهانی، زنان را در بستر پرورشی جامعه سکولار، هر روز با شعاری از جمله فمینیسم سرگرم می کند.
در این نوشتار نهضت فمینیسم و تفاوت جهت گیری های زن غربی و زن مسلمان بررسی شده است. سپس اسلام دینی متکامل معرفی شده و به توانایی این دین در یافتن جایگاه حقیقی زنان اشاره شده است.
پس از این مقوله، عجز جامعه سکولار که روح حاکم بر فمینیسم است، با معرفی شاخصه های سکولاریزم بررسی شده است. همچنین شخصیت فردی، خانوادگی و اجتماعی زن در جامعه سکولار و معضلات پیش آمده در این سه عرصه بر روی گسل خودمداری، تعریف جدید از ازدواج، ناامنی، بی هویتی زن سنتی، مسئولیت دوگانه زنان، خمودگی و ناامیدی، پایمال شدن شخصیت زنانه، بررسی شده است.
ریشه یابی بحران زنان در غرب با تکیه بر آموزه های کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در جهان شاهد بحران ها و چالش های گوناگون در عرصه های مختلف هستیم که بحران زنان یکی از بارزترین این بحرانهاست. از منظر دقیق انسان شناسانه بحران های انسانی در بیرون، در واقع در درون انسان شکل گرفته است، از این رو بحران زدایی نیز باید از درون انسان آغاز شود. از نگاه جامعه شناسانه نیز بحران زنان در غرب ناشی از عوامل گوناگونی مانند باورها، آموزش های نادرست خانواده و اجتماع است که حل آن نیازمند توجه به سیاست ها و برنامه های متناسب با نقشه راه مبتنی بر توحید و کرامت انسان می باشد. در این مقاله با به کارگیری روش مروری تحلیلی و استنباطی و با رویکردی نقادانه به بررسی و تحلیل بحران زنان در غرب، ریشه ها و عوامل شکل گیری آن با تکیه بر آموزه های کتاب مقدس و پیامدهای آن پرداخته شده است.
تصویر متضاد زن قرون وسطی از خلال کتاب رمان گل سرخ (Concept contradictoire de la femme médiévale à travers deux volumes de Roman de la Rose)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرون وسطی دوره ای مبهم و متناقض است . در این فضای مبهم ، مفاهیم ب ه وضوح قابل تعریف نیستند، چرا که تحوّلات عظیم و تغییرات در ابعاد اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و تاریخی ، یک نوع احساس بی ثباتی در مورد مسائل مربوط زندگی انسان به وجود می آورد ، که یکی ازاین تعریف های مبهم زن و حضور او است. در تصویر شناسی از زنان و زنانگی ، به نظر می رسد به یک تصویر کاملاً بی نظم و آمیخته از هر گونه جزئیات می رسیم . در مقاله ما این ابهام را از طریق دو جلد رمان گل سرخ ، که توسط دو نویسنده با عقاید و افکار کاملا ً متفاوت نوشته شده است، بر خواهیم داشت. یکی آداب دان و عاشق و دیگری پدر روحانی سخت گیری که احترام و عشق به زن را به سخره می گیرد . در این مقاله عقیده مخالف دو نویسنده که منعکس کننده افکار جامعه آن روز است را بررسی و تحلیل می کنیم.
تاثیر ایدئولوژی جنسیتی مترجم بر ترجمه رمان بلندیهای بادگیر اثر امیلی برونته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر تاثیر ایدئولوژی جنسیتی مترجم را بر دو ترجمه فارسی از رمان بلندیهای بادگیر اثر امیلی برونته بررسی می کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با وجود تشابه بسیار زیاد این دو متن در رعایت برخی اصول ترجمه، در ترجمه قسمتهایی از رمان که جهت گیری جنسیتی وجود دارد، در هر دو ترجمه ایدئولوژی جنسیتی مترجم نقش کلیدی بازی می کند. به طوریکه می توان گفت هر دو مترجم (زن و مرد) تحت تاثیر این عامل متن مبدا را تفسیر کرده و آن را به زبان مقصد (فارسی) ترجمه کرده اند.
بررسی روابط همسران در فیلم های سینمایی ایران (1378-1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینما یا همان هنر هفتم، تنها هنری است که از تمام هنرهای دیگر استفاده می کند تا فیلم تولید شده را به مخاطب عرضه کند. سینما از مؤثرترین هنرهای عصر حاضر به شمار می رود؛ به اندازه ای است که آن را، همچون دیگر رسانه های همگانی، در تغییرات ایجادشده در گروه های اجتماعی چون خانواده مؤثر می دانند. از این رو، نگرش های حاکم بر این ابزار تغییر اجتماعی، در نوع این تغییرات مؤثر خواهد بود. هدف تحقیق حاضر، بررسی تصویر ارائه شده از روابط همسران در سینمای دهه اخیر و بررسی مبنای نظری هر فیلم در خصوص این روابط است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کمی و کیفی است که به عنوان شیوه رایج بررسی متون ادبی و هنری است. جامعة آماری این پژوهش، فیلم های سینمایی ـ خانوادگی سال های 1378تا 1388 است و جمعیت نمونه بر طبق سه مؤلفه خانوادگی بودن فیلم ها، سوژه روابط همسری در فیلم ها و پرفروش بودن آن ها انتخاب شده است.
به این ترتیب، پس از تحلیل تصویر ارائه شده از روابط همسران و الگوی نظری حاکم بر این تصویر و بررسی مسائل همسران در فیلم ها، به الگوی نظری حاکم بر فیلم های سینمایی دست یافتیم. نتیجة تحقیق فوق این است که به روابط همسران از لحاظ کیفی به طور سطحی و از لحاظ کمیت زمانی به طور محدود پرداخته شده است. همچنین در سینمای دهه اخیر، افتراق و دوری عاطفی و جسمی همسران و نزاع و درگیری جسمی و روانی در خانواده به تصویر درآمده است که این تصویر با اندیشه های فمینیسم از مناسبات دو جنس همخوانی دارد.
نگاهی انتقادی بر فمینیسم اسلامی و ارزیابی میزان گرایش دانشجویان دختر به آن (مطالعه موردی: دانشجویان دختر مؤسسة آموزش عالی جهاد دانشگاهی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه هر از چندگاهی بشر مدعی می شود جریان های جدیدی را با هدف برقراری عدالت در سطوح گوناگون جامعه شناسایی و طراحی کرده است. یکی از این جریان های جدید که مدعی دفاع از حقوق زنان، به ویژه با ویژگی های غربی آن است، به نام «فمینیسم» (feminism) چهره نشان داده است. این پدیده در کشور ما نیز مدتی است با نام «فمینیسم اسلامی» مطرح شده است. این مقاله بر آن است که با نگاهی انتقادی این پدیده را واکاوی کند، و ضمن نقد و بررسی آن، در چهارچوب مطالعه ای پیمایشی، به تعیین میزان گرایش به این مکتب در میان دانشجویان دختر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که دانشجویان دختر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی یزد از میان ابعاد چهارگانة فمینیسم اسلامی به بعد «تساوی و تشابه حقوق زن و مرد» گرایش دارند و دیدگاه آنان در خصوص سه بعد دیگر منفی است. هم چنین، از میان شاخص های فرعی فمینیسم اسلامی، شاخص فرعی «مشارکت یک سان زن و مرد در تربیت فرزندان» با رتبة میانگین 74/574 بیش ترین میزان شدت را دارد و شاخص فرعی «مناسب و کافی نبودن فرصت های موجود در جامعه برای زنان» با رتبة میانگین 44/383 کم ترین میزان شدت در میان دانشجویان مذکور است.
اشغال عراق از دیدگاه نظریه های روابط بین الملل خردگرایی واقع بینانه در برابر انسان گرایی فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی حمله نظامی ایالات متحده امریکا و کشورهای متحد آن به عراق در سال 2003، مجموعه ای از خشونت ها و درگیری های قومی - مذهبی و عملیات های تروریستی متعدد در این کشور صورت گرفت که تا به امروز نیز ادامه دارد. در این مقاله با کمک گرفتن از دو تئوری واقع گرایی و فمینیسم به بررسی علمی پیامدهای جنگ عراق پرداخته شده است. هدف این مقاله روشن ساختن این مسئله است که دو نظریه واقع گرایی و فمینیسم چگونه نتایج اشغال عراق را تحلیل می کنند و کدامیک قدرت تبیین بهتری دارند. نویسندگان پس از بررسی دیدگاه های این دو نظریه روابط بین الملل به این نتیجه رسیده اند که رویکرد واقع گرایی در زمینه مباحث خرد گرایی (سود و هزینه)، توازن قوای منطقه پس از اشغال و قدرت و منافع آمریکا در جنگ عراق از توان تحلیلی بالایی برخوردار است. فمینیسم نیز به لحاظ هستی شناسی و روش شناسی خاص خود که باعث توجه به نقش افراد و گروه های قومی- مذهبی و همچنین مباحث جنسیتی و اخلاقی در جنگ عراق می گردد، توانایی تبیین بخشی از نتایج جنگ عراق را دارد که از دیدگاه واقع گرایان پنهان می ماند.
تبیین و بررسی نظریه تربیتی فمینیسم و نقد آن از منظر تعلیم و تربیت اسلامی
حوزه های تخصصی:
یکی از جریانات مدعی دفاع از حقوق زنان، رویکرد فمینیستی است، که برخی سابقة آن را به قرن 17 میلادی بازمی گردانند. این رویکرد در قلمروهای مختلف از جمله در تعلیم و تربیت به اظهار نظر پرداخته است. این مقاله، نظریة تربیتی فمینیسم را در زمینة دیدگاههای نظری، اهداف، برنامه و روشهای تربیتی تبیین و در ادامه آن را با اتکا به متون اسلامی در قلمروهای پیش گفته نقد و بررسی کرده است.
نقد دیدگاه فمینیسم لیبرال در زمینه برابری زن و مرد از منظر قرآن و روایات (مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیت اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات مکاتب تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
فمینیسم دارای نحله های مختلفی است که با فمینیسم لیبرال شروع شده و به فمینیسم سیاه و اکوفمینیست و پست مدرن و حتی فمینیسم اسلامی رسیده است. این نحله های مختلف، در مورد تفاوت و تساوی زن و مرد نیز دیدگاه های متفاوتی دارند. از جمله فمینیسم لیبرال بر برابری زن و مرد، فمینیسم رادیکال بر برتری زن بر مرد و فمینیسمِ پست مدرن بر تفاوت زن و مرد و ویژگی های خاص هر یک تأکید دارند. این مقاله با نگاه نقد بیرونی به بررسی مسئله برابری یا تفاوت از منظر آیات قرآن و روایات معصومان(ع) پرداخته و با تمسک به دوازده دسته دلیل نقلی، به تبیین تفاوت زن و مرد از نگاه اسلام پرداخته است.
بررسی و نقد نظریة تربیتی فمینیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فمینیسم، به مثابة نظام فکری برآمده از انگارة اومانیسم، بازتاب مکتب های فکری مدرن غربی، در بحث زنان است. با توجه به ویژگی های مشترک همة گرایش ها، می توان تعریف و نظریة تربیتی مشترک و نسبتاً فراگیر برای آنها در نظر گرفت. فمینیست ها عرصه تعلیم و تربیت را بهترین بستر برای توانمندسازی زنان و ترویج دیدگاه های نقادانة مبتنی بر جنسیت، رسیدن به برابری کامل زن و مرد، گسترش رشتة مطالعات زنان و غیره از اهداف خود در این عرصه می دانند. برای رسیدن به این اهداف، اصول و روش های همچون نقد، تشابه محوری، مخالفت با خانه داری و مادری، الگوسازی فمینیستی و غیره را در پیش گرفته اند.
در ارزیابی و نقد فمینیسم باید توجه داشت که اولاً، نباید نهضت دفاع ازحقوق و کرامت زنان را با فمینیسم یکسان پنداشت؛ ثانیاً، آثار مثبتی که این نهضت داشته، نه آثار اندیشه های فمینیستی، بلکه آثار طرح بحث حقوق زنان در غرب است؛ ثالثاً، در یک نگاه جامع ضمن توجه به آثار مثبت طرح بحث حقوق زنان، باید به پیامدهای ویرانگر اندیشه های فمینیستی نیز توجه نمود.
آموزش و جنسیت «نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نهضت حمایت از برابری زن و مرد یا فمینیسم، گرچه بازتاب احیای بی مهری ها و محرومیت به زنان در گذشته بود، اما هم اکنون گرفتار انحراف شده و خود موجب محرومیت زن در قالبی مدرن شده است. از جمله شعارهای این نهضت، «تساوی زنان با مردان در تعلیم و تربیت» و ایجاد نظام «تعلیم و تربیت مختلط» می باشد. ایجاد نظام آموزشی مختلط، به جهت ضدیت و ناسازگاری با قانون فطرت و طبیعت اولیة انسانی و ارزش های دینی، علی رغم استقبال اولیه در برخی کشورها، شاهد بی مهری و مقابلة بسیاری از کشورهای جهان با آن بود. هم اکنون جهان متمدن امروزی، با وجود مشاهدة تبعات و پیامدهای منفی آن در ابعاد گوناگون، به ویژه در بعد آموزشی، تربیتی و اخلاقی، همچنان به آن پایبند است. دین اسلام، در راستای احترام و اکرام به قشر عظیم زن و در جهت احیای حقوق از دست رفته آنان، هر گونه برخورد افراطی و تفریطی، از جمله محرومیت زنان از حضور در اجتماع را محکوم و هر نوع اختلاط و بی بندوباری های حاصل از آن را نیز مردود می داند.
جغرافیای رادیکال؛ رویکرد میان رشته ای در جغرافیای انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور علوم میان رشته ای و تخصص طلبی بعد از تحولات علمی در قرن 19 محصول شرایط تاریخی بود. فقدان نظریه های عام و فراگیر، زمینه ساز تجزیه علوم اجتماعی و به تبع آن جغرافیا گردید. علم جغرافیا نیز در گذر زمان به دو رشته جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی تقسیم شد. هرکدام از این رشته ها از علوم مشابه و همجوار به منظور غنی سازی مبانی نظری و توسعه قلمرو مطالعاتی خود استفاده کردند. جغرافیای انسانی در قرن نوزدهم بیشتر از انسان شناسی تأثیر پذیرفت و در اول قرن نوزدهم و اول قرن بیستم تحت تأثیر جامعه شناسی بود و از نیمه قرن بیستم تاکنون متأثر از علوم زیستی، روانشناسی، اقتصاد سیاسی و نظریه های اجتماعی بوده است. یکی از زیرشاخه های جغرافیای انسانی که عمدتاً تحت تأثیر اقتصاد سیاسی و ایدئولوژی های چپ قرار گرفت جغرافیای رادیکال بود. جغرافیای رادیکال با رویکردی بنیادستیز، بر عدالت اجتماعی تأکید می ورزد و با بررسی کیفیت زندگی انسان ها در فضاهای مختلف سعی در تغییر مناسبات اجتماعی و اقتصادی و فضایی دارد. بنابراین پویایی و برخورد انتقادی از ویژگی های جغرافیای رادیکال است.
بررسی انتقادی روش شناسی فمینیستی از منظر رئالیسم صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی شک فهم دقیق و درست درون مایة نظریه های اجتماعی، بدون شناخت مبانی فکری و فلسفی آنها ناممکن یا دست کم بسیار دشوار است. نظریة فمینیسم به مثابة یک جریان ـ نظریة اجتماعی، اندیشه های خود را وام دار مبانی فکری و فلسفی خویش است. هدف این پژوهش تحلیل روش شناسی فمینیستی ـ با تأکید بر فمینیست های رادیکال و پست مدرن و چالش های پیش روی آن است. که با استفاده از روش توصیفی و تبیینی به پرسش های ذیل پاسخ داده ایم: روش شناسی فمینیستی چیست؟ مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی و انسان شناسی آن کدام است؟ از منظر رئالیسم حکمت صدرایی کاستی های روش شناسی فمینیستی کدامند. یافته های تحقیق حکایت دارد که خرد و عقلانیت شاخصه ای انسانی است و جنسیت فاعل شناسا دخالتی در معرفت بشری ندارد. غفلت فمینیست ها از هویت عقلانی انسان موجب شده است که معرفت را جنسیت بردار تصور کنند و در دام نسبیت گرایی گرفتار آیند که سر از شکاکیت درمی آورد.