مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۸۱.
۵۸۲.
۵۸۳.
۵۸۴.
۵۸۵.
۵۸۶.
۵۸۷.
۵۸۸.
۵۸۹.
۵۹۰.
۵۹۱.
۵۹۲.
۵۹۳.
۵۹۴.
۵۹۵.
۵۹۶.
۵۹۷.
۵۹۸.
۵۹۹.
۶۰۰.
روش شناسی
شیوه های بهره گیری از روش شناسی علوم انسانی در علم پزشکی و چارچوب های روش شناسانه مورد بهره برداری در این مقاله مورد تأکید است. در این نوع از روش شناسی، رویکردی صوری در بستری تجربی شکل می گیرد که البته سازوکارهای علمی نیز بران مترتب است. درعین حال زمینه های نظری، بستری آزمایشگاهی و تجربه گرایانه یا تحققی، مبنای سازمان دهی این نوع از روش شناسی برای پژوهش است. این رویکرد درعین حال برخورداری از تبیین مبتنی بر زمینه های انسانی دارای نظم در واقعیات، امکان وارسی عینی واقعیات و حصول علم خالص در فرایند پژوهش است. این ترکیب رویکردی نوین به حوزه های بین رشته ای است. تعامل روش مند علوم انسانی و علوم پزشکی راهگشای بسیاری از مشکلات حوزه سلامت است.
تحلیل محتوای موضوعی و روش شناختی پایان نامه ها و رساله های تحصیلات تکمیلی رشته ی علوم تربیتی دانشگاه تبریز در فاصله سال های 1376 - 1395
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش آگاهی از وضعیت محتوایی پایان نامه های تحصیلات تکمیلی رشته علوم تربیتی دانشگاه تبریز در گرایش های روانشناسی تربیتی، برنامه ریزی درسی، آموزش و بهسازی منابع انسانی به منظور تعیین سیر موضوعی در هر مقوله از سال 1376 تا 1395 می باشد.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش پژوهش، تحلیل محتوا با استفاده از سیاهه وارسی است. به منظور تحلیل محتوای پایان نامه ها، از میان 405 پایان نامه رشته علوم تربیتی که در زمان انجام پژوهش در کتابخانه دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی موجود بودند، 195 پایان نامه به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سیاهه وارسی محقق ساخته استفاده شده است.یافته ها: یافته های مطالعه نشان داد، در رشته آموزش و بهسازی پایان نامه ها در 9 حوزه ی موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه ی موضوع ارزیابی عملکرد (4 مورد)؛ در رشته برنامه ریزی درسی پایان نامه ها در 11 حوزه ی موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه ی موضوعی نظریه های یادگیری و تدریس (20 مورد)؛ در رشته روانشناسی تربیتی پایان نامه ها در 14 گرایش موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه ی موضوعی راهبردهای مطالعه و یادگیری (14 مورد)؛ در رشته دکترای روانشناسی تربیتی پایان نامه ها با در 6 حوزه ی موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه های موضوعی شیوه های اصلاح و تغییر رفتار و شیوه های نوین یاددهی و یادگیری (5 مورد) انجام گرفته است. همچنین بیشترین روش پژوهش مورد استفاده در پایان های علوم تربیتی، روش همبستگی بود. نتایج نشان داد جنسیت تاثیری در گرایش موضوعی پایان نامه ها ندارد، ولی مقطع تحصیلی بر نوع روش پژوهش مورد استفاده تاثیر مستقیم دارد.نتیجه گیری: تعیین اولویت های پژوهشی در هر یک از گرایش های رشته علوم تربیتی در دو مقطع ارشد و دکترا و نیز آموزش روش های متنوع پژوهش در راستای غنا بخشیدن به پایان نامه های این رشته ضروری می باشد.
روش شناسی در مکتب امنیتی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیرگذاری قطعی روش شناسی در شناخت علوم به معنای اعم، به ویژه
علوم انسانی، مطالعات بنیادین برای کشف آن به عنوان مبادی دستیابی به علوم
انسانی اسلامی در همه عرصه ها از جمله مطالعات و مکتب امنیتی به شمار می آید.
روش شناسی مطلوب منبعث از آموزه های اسلامی، قابلیت و ظرفیت شناخت
و کشف قوانین و سنت های لایتغیر الهی را فارغ از معرفت های فردی مبتنی بر
نسب یگرایی با رویکرد استناد قطعی و مستحضر به حجیت دینی برای سایرین، خواهد
داشت. مدعای این مقاله آن است که این شیوه در کشف حقیقت علم، همان روش
اجتهادی پویا منبعث از منابع چهارگانه در شناخت قوانین اسلام است و این شیوه در
مطالعات و مکتب امنیتی نیز حاکم است.
این ایده با بهر هگیری از دیدگاه های ارائه شده در شیوه علمای اعلام و شاگردان
حکمت متعالیه در تبیین رو ششناسی اجتهادی اسلام در حوزه علوم انسانی برای
دستیابی به رو ششناسی در مطالعات امنیتی با تأکید بر مکتب امنیتی جمهوری
اسلامی ایران، تبیین خواهد شد.
روش شناسی کشف مذاق شارع(مطالعه موردی حکم رجوع در هبه زوج به زوجه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳۵
237 - 263
حوزه های تخصصی:
مذاق شریعت ازجمله مستندات پرتکرار فقه برای دستیابی به حکم شرعی است؛ باوجوداین، سرفصل مستقلی در کتب فقهی و اصولی برای تنقیح این مبحث منعقد نشده است. مسئله این نوشتار، رسیدن به تعریفی روشن و چگونگی کشف این مذاق در میدانِ اجتهاد و تفقه است. حاصل این جستار اینکه مذاق شارع عبارت است از: برایند فهم فقیه از شبکه ای از گزاره های دالّ بر نظام معرفتیِ دین، متضمن خصوصیات شارع و انسان و جامعه، مقاصد الشریعه، مجموعه آیات الاحکام، مجموعه قواعد فقه، اولویت های شارع و مصلحت های او، اشباه و نظائرِ حکم با قرائت شیعی، مجموعه احکامِ قطعیِ تعیین کننده مرزهای واجب و حرام، مجموعه احکام قطعیِ تعیین کننده مطلوب شارع در زمینه مستحبات و مکروهات، اصل های عملی. در این جستار، مراحل پانزده گانه ای برای برایندگیری از موارد فوق، تبیین شده و در یک مطالعه موردی بر کشف مذاق شارع در مسئله رجوع زوج از هبه به زوجه تطبیق داده شده است.
تحلیل جایگاه و کارکرد انسان شناسی در روش شناسی پارادایم محور (با تکیه بر انسان شناسی علامه جوادی آملی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
213 - 246
حوزه های تخصصی:
پارادایم محوری چارچوبی نظری برای پژوهش در علوم طبیعی و انسانی است. در این رویکرد روش شناسانه، به جایگاه معرفت شناسی و تا اندازه ای هستی شناسی در فرآیند تحقیق پرداخته می شود اما انسان شناسی بصورت مستقل مورد توجه روش شناسان قرار نمی گیرد. هدف این پژوهش معرفی و ارزیابی پارادایم محوری در روش شناسی تحقیق و ترسیم جایگاه انسان شناسی در روش شناسی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و یافته ها حاکی از این است که از آنجا که روش شناسی تحقیق قائم بر معرفت-شناسی است و به استناد نظر علامه جوادی آملی، معرفت شناسی ابتنای به انسان شناسی دارد، لازم است در روش شناسی به صورت مستقل به انسان شناسی پرداخته شود. توجهات انسان شناسانه، ظرفیت های مهمی را پیش روی معرفت علمی قرار می دهد و نگرش در باب ماهیت علم، روش شناخت و ساخت نظریه را به وضوح بیشتر می رساند.
تقدّم نقد روشمند بر تولید نظریه علمی در قلمرو علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
39 - 62
حوزه های تخصصی:
اقتضای مطالعات فلسفی، نقدورزی مفهومی است که به معنای پژوهش منتقدانه یا مواجهه انتقادی با مفاهیم مبنایی و اصیل در قلمرو علوم انسانی خواهد بود. نگارنده مقاله پس از تبیین ابعادی از نقش آفرینی علوم انسانی در جامعه؛ مانند مفهوم سازی، حل و تحلیل چالش های اجتماعی، بومی سازی، ارتقاء قدرت و تولید دانش نو، به این مسئله می پردازد که نسبت نقد با علوم انسانی چیست و آیا می توان از تقدم نقد نظریه های علمی در قلمرو علوم انسانی بر تولید نظریه سخن گفت؟ نویسنده در ادامه، پس از طرح دو دیدگاه «نقدمحوری» و «نظریه محوری»، به نسبت سنجی مفاهیم چهارگانه علوم انسانی، تولید علم، نظریه، و نقد، می پردازد و بر دیدگاه اول تأکید می کند. مهم ترین یافته پژوهش آن است که نقد در حوزه مطالعات علوم انسانی را می توان از سه منظر متفاوت سنجید و در هر سه منظر، از تقدم نقد بر تولید نظریه های علمی در قلمرو علوم انسانی یاد کرد. این سه منظر عبارتند از نقد به مثابه قِسم پژوهش، نقد به مثابه قَسیم پژوهش و نقد به مثابه مَقسم پژوهش که البته در فرض سوم، تحلیل مسئله، وابسته به تحلیل فلسفه نقد بوده و در زاویه مطالعات فلسفه علم خواهد بود. نویسنده در این مقاله با استفاده از «روش تحلیل مفهومی»، چارچوب بحث خود را تنظیم نموده است.
معرفی روش انعکاسی به عنوان ابزاری کارآمد در پژوهش های ادراک سنجی و نمونه ای از کاربرد آن در سنجش ادراک عدالت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش انعکاسی یکی از ابزارهای گردآوری داده در پژوهش های کمی و کیفی به شمار می رود که به ویژه در استخراج ارزش ها، باورها، نگرش ها و نیز دستیابی به اطلاعات حساس و اخلاقی مشارکت کنندگان پژوهش مورد استفاده قرار می گیرد. ابزارهای معمول گردآوری داده از قبیل پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده، در معرض چالش هایی هستند که انعکاس ها تلاش می کنند آنها را تا حد ممکن کاهش دهند: سوگیری پژوهشگر در عدم تقارن قدرت، چالش تفسیر پیام، عدم اعتماد به پژوهشگر، گروه اندیشی، چالش انتزاعی بودن پاسخ مشارکت کننده و ... .در این مقاله، سعی شده است تا از مسیر بررسی ادبیات، ابعاد مختلف روش انعکاسی و نقاط قوت و ضعف آن در فضای پژوهش های اجتماعی بررسی گردد. ضمن اشاره به تعریف، خاستگاه، گستره کاربرد و ریشه های تمایل به این روش، مراحل طراحی یک انعکاس نیز به طور کامل شرح داده شده است. همچنین نمونه ای از کاربرد این روش در موضوع سنجش ادراک عدالت سازمانی نیز ارائه می شود.
تبیین الگوی نظری شهید آوینی در مطالعه دفاع مقدس، به مثابه الگوی مطالعه پدیده های اجتماعی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
597 - 624
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این تحقیق، بازخوانی روش شناختی الگوهای موفق مطالعات اجتماعی دین، در مسیر دست یابی به مدل سازی نظری و الگوی روش شناختی بدیل است. برای این هدف، مجموعه متون روایت فتح، نوشته های شهید آوینی در رابطه با دفاع مقدس، به عنوان یک نمونه موفق در شناخت پدیده های اجتماعی دینی، مورد مطالعه قرار گرفت. مجموعه آثار آوینی در رابطه با دفاع مقدس شاخصه های متعددی دارد که می توان آن را به عنوان یک مطالعه اجتماعی دین محسوب کرد؛ از جمله: تجربی بودن، اجتماعی بودن، روشمند بودن، نظری و تحلیلی بودن و ... . برای استخراج الگوی نظری روش شهید آوینی، از روش کیفی داده بنیاد استفاده گردید. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که الگوی نهایی حول مقوله محوری «حضور»، شکل گرفت. حضور به عنوان عنصر محوری روش شناسی آوینی دارای سه بعد حضور تجربی و میدانی، حضور اجتماعی و تاریخی و حضور معنوی است. عنصر «عشق و باور» پیش زمینه و مقدمه حضور است و عنصر «سنخیت» نتیجه آن. سنخیت و محرمیتی که حاصل نفی حجاب خودیت و غیریت است، منتج به تماشا، رازیابی، تجلی واقعیت در آیینه جان محقق و تحقق یافتن به «حقیقتِ» ساری و جاری در پدیده مورد مطالعه می شود. پس از آن عنصر و مقوله «روایت» قرار می گیرد که روشی برای بیان فطری، فرازمانی و فرامکانی و مستند نتایج تحقیق به غایبان و هم افق سازی آنها با حقیقت است. این الگوی روش شناختی شهید آوینی را می توان «حقیقت گرایی اشراقی» و تحقیقات حاصل از این روش را «دانش اجتماعی اشراقی» نامید.
جایگاه دانش بشری در اداره نظام اسلامی با توجه به روش شناسی تشخیص مصادیق در فقه با تأکید بر آراء امام خمینی (ره)
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
109 - 133
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل چالش برانگیز پس از انقلاب اسلامی، جایگاه دانش بشری و تخصص در اداره نظام اسلامی است؛ برخی مدیریت فقهی را در عرض مدیریت علمی دانسته و در مقابل برخی در نظر گرفتن مصالح جامعه و توجه به تجربه بشری را به منزله عرفی شدن دین در نظر گرفته و تجربه جمهوری اسلامی را نمونه عینی عرفی شدن حکومت تلقی می کنند. هدف این مقاله تبیین جایگاه تخصص در اداره نظام اسلامی بر أساس مبانی فقها مخصوصا امام خمینی(ره) بوده و مدعای این مقاله این است که با توجه به مبانی علما مخصوصا امام خمینی(ره) در رابطه با سنخ های مختلف مصادیق موضوعات احکام شرعی، مدیریت فقهی در عرض مدیریت علمی نبوده و مراجعه به عقل و تجربه بشری در اداره جامعه اسلامی، به معنای عرفی شدن دین نیز نیست بلکه ضرورت مرحله امتثال احکام شرعی است. برای اثبات این مدعا ابتدا با توصیف آراء اصولی علما در باب مرجع تشخیص مصداق، جایگاه دانش بشری را در این حوزه نشان داده؛ سپس با بررسی حوزه های تشخیص مصداق در اداره جامعه اسلامی به تحلیل لوازم این مبانی در اداره نظام اسلامی پرداخته ایم.
نقد روش شناسی و معرفت شناسی اندیشه نوح هراری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
63 - 84
حوزه های تخصصی:
تفکر هراری، مانند هر اندیشه دیگری، برخاسته از برخی اصول روشی و معرفت شناختی است. با توجه به تأثیر مستقیم رویکرد روشی و معرفتیِ هر اندیشمندی در چگونگی حصول نتایج، ضروری می نماید با روش تحلیلی-انتقادی، به بررسی آنها پرداخته شود. در این راستا نشان داده شده است هراری به «تجربه گرایی افراطی» تعلق خاطر دارد و از «استقرای ناقص» برای رسیدن به ادعاهای کلیِ خود استفاده می کند؛ در حالی که انحصار راه رسیدن به واقعیت در روش تجربی، ادعایی خودشکن بوده، استقرای ناقص از حیث منطقی برای رسیدن به نتایج کلی، کارایی لازم را ندارد. همچنین هراری از حیث روشی، در موارد متعدد با «طرح ادعاهای بدون دلیل» در تلاش است داستان منسجمی از سرگذشت انسان ارائه نماید. با وجود این، کنار هم قراردادن آنها در برخی موارد منجر به «ناسازگارهای درونی» شده و نشان از یک «سطحی نگری» و عدم وسواس علمی در آثار اوست. بررسی روش شناختی و معرفت شناختی آثار هراری ما را به آن می رساند که او نتوانسته است اصول معرفتیِ درستی اتخاذ نماید و به همین دلیل اشکالات و کاستی های قابل توجهی در اندیشه او رسوخ کرده است.
نقد و آسیب شناسی تاریخ نگاری لرستان در دوره پهلوی دوم (1320- 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حوزه ی تاریخ نگاری لرستان دوره ی پهلوی، تاکنون پژوهشی برای تعیین حوزه های موضوعی و روش شناسی صورت نپذیرفته است. هدف از این پژوهش بررسی و آسیب شناسی آثار به جا مانده درباره ی تاریخ لرستان دوره ی پهلوی (1320- 1357) و نقد سبک های نگارشی رایج آن زمان از جهت روش و محتوا است. ویژگی عمومی تاریخ نگاری موجود، بررسی شخصیت ها، نهادها و سازمان ها است که بیشتر تاریخ سیاسی را پوشش می دهد و کمتر به تاریخ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری می پردازد. لذا نقد و ارزیابی علمی این آثار به منظور تولیدات علمی مطلوب و ارتقا پژوهش های حوزه ی تاریخ محلی لرستان حایز اهمیت است. یافته های پژوهش حاکی از این است که سه گونه ی اصلی تاریخ نگاری قابل شناسایی است: تاریخ نگاری شخصیت محور یا تک نگاری، تاریخ نگاری رسمی با محتوای آثار و تألیفات (کتب) و تاریخ نگاری شفاهی. در این آثار از تاریخ اجتماعی مردم لرستان ازجمله عرایض مردمی به نمایندگان مجلس که منبع نیکویی در این باره هستند، غفلت شده است. مشکل دیگر در عرصه ی تاریخ نگاری این دوره، پراکندگی داده ها و منابع اطلاعاتی است. نبود پایگاه اسنادی مستقل خاص استان، دسترسی به داده های کافی برای تولیدات علمی را با مشکلات بی شماری روبرو کرده است.
خاستگاه فلسفی روش شناسی در دانش نشانه شناسی معماری و طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۲۲۴-۱۹۹
حوزه های تخصصی:
معماری به عنوان یک فرآیند دلالتی در بستر فرهنگی اش قابل ادراک و واجد معنا است. در این میان نشانه شناسی می تواند در پدیداری معنایی معماری و شهر تاثیر گذار باشد که این مهم نیازمند واکاوی و خوانشی فلسفی از روش شناسی در دانش نشانه شناسی معماری و طراحی شهرهاست. تحقیق حاضر به دنبال تبیین و ایجاد روشی برای خوانش معماری و براساس یافته های نظریات نشانه شناسی است. این دانش کل یک متن یا پدیده را مورد خوانش قرار می دهد، و تمامی خوانش های بر آمده از رمزگشایی پدیده ها را در بر می گیرد. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و اسنادی است که از روش فراتحلیل و جمعبندی تحقیقات موجود برای دستیابی به خاستگاه فلسفی روش شناسی دانش نشانه شناسی معماری و طراحی شهری پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در نشانه شناسی و نحو فضا، گونه کالبدی خاص مورد خوانش قرار می گیرد. کارورزان این روش از طریق ترسیم نمودارهای توجیهی به دنبال الگوی زیستی پنهان، در طراحی فُرم و فضای زیستی مورد نظر بوده و معتقد اند که از طریق آنها می توان به: «سلسله مراتب اجتماعی» و «عملکردهای اجتماعی» دست یافت.
معرفت شناسی فازی و سازگاری روش شناختی آن با پژوهش های معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۳۳۶-۳۱۳
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله معرفتشناسی فازی و دلالتهای روششناختی آن در معماری و شهرسازی با تاکید بر ضرورت اتخاذ رویکردهای علمی و روش شناسانه در پژوهش های معماری و شهرسازی، برخلاف برخی عقاید و نظرات است. مدعای تبیینی این مقاله آن است که زیربنای معرفت شناسی علوم معماری و شهرسازی بر پایه های روایت دو ارزشی صفر و یک از حقیقت استوار است، که این نوع روایت از حقیقت علمی، با واقعیت های این علوم ناسازگار است؛ چرا که ماهیت علم و به تبع آن، علوم یادشده نیز حقیقتی چندارزشی، مبهم، درجه-بندی شده،و یا به اصلاح ماهیتی فازی دارند. با توجه به ماهیت معرفت شناختی مدعای مقاله، شواهد ارائه شده نیز معرفت شناشانه است. برای اثبات مدعای تبیینی، دستگاه معرفتی فازی معرفی و مبانی هستی شناختی و روش شناختی آن تبیین می گردد. بر اساس قاعده عملیاتی سازی مفاهیم، عملیاتی سازی تابع عضویت فازی و استدلال تجربی فازی با ذکر مثالی از پیوستگی ساختمان و شهر در فضاهای عمومی شهری مطالعه شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که ماهیت پژوهش ها در معماری و شهرسازی با معرفت شناسی فازی و مبانی آن سازگارتر است تا معرفت شناسی دو ارزشی.
روش شناسی شناخت فضای جغرافیای چیست؟ (درنگی بر سرشت روش شناسی شناخت فضای جغرافیایی از چشم انداز پدیدارشناسی هرمنوتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۷ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۵
17 - 36
حوزه های تخصصی:
فضای جغرافیایی به سان یک «پدیدار»، خود دربرگردارنده ی پدیدارهای گوناگونی است که می توان آن ها را در دولایه ی دازاین ها (آدمیان) و نادازاین ها (ناآدمیان) جای داد. از چشم انداز پدیدارشناسی هرمنوتیک و با نگاهی سنجش گرایانه به گونه های روش شناسی (علّت کاو و دلیل کاو) و نیز زیرگونه های آن ها (پوزیتیویسم، پدیدارشناسی، هرمنوتیک و اندیشه ی انتقادی)، بر آنیم تا دریابیم: «روش شناسی شناخت فضای جغرافیایی چیست؟». در همین راستا، پس از رونمایی از دو بازدارنده ی بزرگِ شناخت فضای جغرافیایی (1- گسیختگی پدیدار از جهان اَش، 2- گیرافتادگی جغرافی دان در جهان اَش)، آشکارگردید که زدودن بازدارنده ها، در گروِ پشت سرگذاشتن هفت خان (1- درون لایه ای، 2- میان لایه ای، 3- میان فضایی، 4-درون پیش فهمی، 5- میان پیش فهمی، 6- عینی – ذهنی، 7- میان اندیشه ای) است که با «دور هرمنوتیکی» هفت گانه انجام می شود که دورهای بازی هستند؛ بنابراین در پاسخ به پرسش بیان شده باید گفت: روش شناسی شناخت فضای جغرافیایی، عمدتاً، روش شناسی دلیل کاو (معناکاو) می باشد که می تواند به کمک دورهرمنوتیکی هفت گانه، هفت خان شناخت را پشت سر بگذارد و به فهمِ کنش و واکنش های دازاین ها در فضای جغرافیایی دست یابد؛ چراکه هر کنش و واکنشی که از آدمی سر می زند، دارای معنایی است که با بهره گیری از روش شناسی های دلیل کاو می توان پی به معنای آن برد. با این روش شناسی ها می توان پدیدارهای جغرافیایی و دلیل های آن ها را رونمایی و واکاوی کرد و کم وبیش به فهم و شناخت آن ها دست یافت.
جستاری در شناخت بازتاب فضایی عملکرد بازیگران سیاسی در چارچوب مکتب پدیدارشناسی هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
60 - 74
حوزه های تخصصی:
در علوم جغرافیایی، شناخت چگونگی اثرگذاری بازیگران سیاسی در فضای جغرافیایی یکی از موضوعاتی است که تفسیر آن در مکاتب مختلف ازجمله در مکتب پدیدارشناسی متفاوت است. مکتب پدیدارشناسی ازجمله مکاتب فرا اثبات گرا است که به ویژه در دوره ی معاصر رشد قابل توجهی در مطالعات جغرافیایی و به ویژه در شناخت رابطه ی سیاست و فضا یافته است. پدیدارشناسی از ناقدان مدرنیسم به شمار می رود و هرگونه افتراق بین ذهنیت و فضا را مردود می شمارد. در این پژوهش، کوشش گردیده با اتکا به روش توصیفی–تحلیلی کارکردهای شناختی مکتب پدیداری در رابطه با شناخت چگونگی کارکرد بازیگران سیاسی بر فضا ارائه گردد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که تحولات پدیده ها و فرآیندهای موجود در فضای جغرافیایی تا حد زیادی از چارچوب های ذهنی و شهودی بازیگران تصمیم گیر متأثر بوده و دارای ویژگی های اختصاصی بوده و قابلیت تعمیم یابی ندارد. بر این مبنا تولید فضای جغرافیایی می تواند متأثر از احساسات، عواطف و ویژگی های شناختی بازیگران و اصحاب قدرت باشد و در جهت شناخت اثرات سیاست در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی می بایست به ابعاد فردگرا و شهودی بازیگران سیاسی نیز توجه نمود. در این راستا یکی از سطوح مطالعات سیاست و فضای جغرافیایی می بایست مشتمل بر طبقه بندی تجربیات زیسته بازیگران سیاسی و شالوده شکنی نسبت به امر بازنمایی شده توسط آن ها و اثرات آن در تولید فضای جغرافیایی باشد.
تبیین جایگاه پراکسیس در مطالعات امنیت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
117 - 130
حوزه های تخصصی:
ابعاد اصلی پژوهش در مطالعات امنیت شهری را می توان در سه دسته کلی عناصر فلسفی، پراکسیس و اخلاقیات دسته بندی کرد. در ذهن بسیاری از محققان، اصطلاح پراکسیس به ادغام دانش و کنش (نظریه و عمل) اشاره دارد که در واقع ویژگی اصلی این مفهوم است. با این حال مفهوم پراکسیس بسیار گسترده تر از این است. در حالی که اصطلاح پراکسیس تقریباً با مفهوم "عمل" مطابقت دارد، چند ویژگی منحصر به فرد و مهم وجود دارد که پراکسیس را از درکی عام تنها به عنوان "عمل" متمایز می کند. محققان، پراکسیس را به عنوان کنشی اخلاقی، خودآگاه، مسئول و پاسخگو در فرایند تحقیق تعریف می کنند. با چنین برداشتی از مفهوم پراکسیس رابطه بین محقق و تحقیق شونده در مطالعات امنیت شهری وابسته به یکدیگر بوده و هر یک قادرند بر دیگری تاثیر گذارند. در واقع پراکسیس انجام و شیوه تحقیق است. رویکردها، روش ها و نظریه ها در حین پراکسیس به وجود می آیند. در سطح پراکسیس چهار عنصر کلیدی تحقیق شامل ژانر، روش ها، نظریه و روش شناسی قرار می گیرند. ژانرهای تحقیق مقوله های فراگیر برای روش های مختلف رویکرد به پژوهش در مطالعات امنیت شهری هستند. روش ها نیز ابزاری برای جمع آوری داده ها هستند. نظریه نیز در مطالعات امنیت شهری گزارشی از واقعیت اجتماعی است که مبتنی بر داده های تجربی است اما فراتر از داده های تجربی گسترش می یابد. روش شناسی نیز طرحی برای چگونگی پیشبرد تحقیق – ترکیب روش ها و نظریه است. بر این مبنا حوزه مطالعات امنیت شهری بر اساس تامل بر اندیشه پراکسیس، کلیتی است که انتخاب عناصری چون نظریه، روش شناسی، روش و ژانر در تعامل سازنده بین محقق و تحقیق شونده را اجتناب ناپذیر می نماید.
بررسی جایگاه حقوقی حق به شهر در مصوبه های شورای عالی شهرسازی و معماری ایران با تأکید بر روش شناسی طرح های توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
132 - 147
حوزه های تخصصی:
مقدمه قوانین و مقررات شهرسازی توسط دستگاه های مختلفی تدوین می شوند؛ مجلس شورای اسلامی هیئت وزیران وزارت مسکن و شهرسازی شورای عالی معماری و شهرسازی و شوراهای اسلامی شهرها به عنوان دستگاه های تدوین قوانین و مقررات و شهرداری ها و سازمان های تابعه وزارت مسکن وزارت راه و دستگاه های تابعه وزارت نیرو دستگاه های تابعه به عنوان مجریان این قوانین به شمار می آیند. در مقیاس عینی برآیند تبعیت نکردن از مبانی حقوقی به ویژه اصول و اقتضائات عام قانون گذاری در سیاست های نظام اجرایی (بخش شهرسازی) و متقابلاً برنامه گریزی و نادیده انگاری جایگاه اصول اهداف و ماهیت موضوع شهرسازی در نظام حقوقی اعم از تقنینی و قضایی در شکل و سیمای مغشوش کالبدی فضایی نظام سکونتگاهی و عدم تحقق اهداف طرح های توسعه شهری و برخورد رویه قضایی مشهود است. با بررسی و ارزیابی سیاست شهرسازی و معماری کشور در یک فرایند زمانی مکانی و موضوعی عوارض شواهد و مستندات پدیدارشده نشان می دهد سند ضوابط شهرسازی و معماری طرح های توسعه شهری از نظر حقوقی از مهم ترین اجزای این طرح ها بوده و نسبت به دیگر قسمت های طرح واجد ارزش حقوقی و الزام آوری بیشتری هستند. قسمتی از این ضعف ناشی از وجود ایرادها یا مسائل انکارناپذیر است که تعبیر مناسب و فراگیر برای آن عنوان «ناکارآمدی نظام حقوقی شهرسازی» است که پیامد آن قانون گریزی، تمایل کم به قانون پذیری و بی عدالتی است. با توجه به مطالب یادشده این سؤال مطرح می شود جایگاه حق به شهر در مصوبه های شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در روش شناسی طرح های توسعه شهری ایران تا چه اندازه رعایت شده است؟
مواد و روش هاروش تحقیق حاضر از لحاظ غایت تحقیق یک تحقیق کاربردی به شمار می آید، زیرا با به انجام رسیدن مطالعات ، نتایج آن در چگونگی برنامه ریزی شهری و نحوه مطالعه ، بررسی و تهیه طرح های شهری قابل استفاده خواهد بود. نوع استدلال به کار رفته در این تحقیق بر شیوه استقرایی قیاسی استوار شده است . این نوع استدلال علمی ترین شیوه است . به این ترتیب امروزه در روش علمی مهم ترین جنبه های روش قیاسی و استقرایی ترکیب می شود و مورد استفاده قرار می گیرد. در این راستا، چارچوب و جهت گیری تحقیق با تمسک به قضایا و معلومات کلی تعیین شد و به موجب آن مسئله تحقیق ، هدف اصلی، سؤال اصلی، ابزارها و روش های انجام تحقیق تعیین و تبیین شدند. در ادامه با استفاده از استدلال استقرایی و چارچوب های تعیین شده در طرح تحقیق اطلاعات مورد نیاز تهیه و در دسته بندی مناسب ارائه شد. در این خصوص راه کار دستیابی به اطلاعات قابل تطبیق ، استفاده از اطلاعات وضع موجود و پیشنهادی طرح های مصوب توسعه شهری در ادوار متوالی است که به آن پرداخته شده است . اطلاعات دیگر از بررسی منابع موجود و بررسی های مستقیم محقق در این خصوص جمع آوری و تهیه شده است . در نهایت نیز با استدلال قیاسی و بهره گیری از اطلاعات گردآوری شده ، بررسی ها با تمسک به عقل و قضایای کلی مورد جمع بندی قرار گرفته که نتیجه آن به شکل ارائه علل و ریشه های مشکلات در روش شناسی طرح های توسعه شهری در ایران ، در تهیه طرح های توسعه شهری و راه حل ها از منظر حق به شهر در سیاست گذاری شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، بیان شده است .
یافته هانتایج تحقیق نشان داد در مجموع و در میان کلیه منابع مورد بررسی، بیشترین درصد فراوانی و تأکید موضوعی، بر محورهای نقد رویکرد (31 درصد)، نقد فرایند (27 درصد)، تحقق پذیری (14 درصد) و نقد ابزارها و روش های طرح های توسعه شهری (10 درصد) پی ریزی شده که نشان دهنده تأکید اصلی اساتید و حرفه مندان این رشته بر این حوزه ها است. بدیهی است بخش قابل توجهی از عوامل مؤثر بر عدم تحقق طرح های توسعه شهری، مربوط به سه حوزه دیگر رویکردها و فرایندهای نادرست و ابزارها و روش های نامناسب است. هم از این روست که جهت گیری اصلی این پژوهش، بر پایه اصلاح سه گانه رویکرد، فرایند و ابزار طرح های توسعه شهری با استفاده از دانش آینده پژوهی است. با این توضیحات، در ادامه به تفکیک در هر یک از این سه حوزه، به فراتحلیل وضعیت مؤلفه های هر دسته پرداخته شده و مهم ترین نتایج آن ها استخراج می شود. در فراتحلیلِ نقد «رویکرد» طرح های توسعه شهری مهم ترین عواملی که برشمرده خواهد شد، در قالب پنج دسته طبقه بندی می شود: • عدم کارایی بهینه• فقدان جامع نگری• محدودیت شناختی و محدودیت اطلاعات • عدم پیش بینی صحیح آینده • مشکلات ساختاری و محتوایی
نتیجه گیرییکی از اقدامات مهم اصلاح، شرح خدمات تهیه طرح ها است که در ادامه، کلیات شرح خدمات پیشنهادی این مقاله به همراه اسناد تولیدی آن ها ارائه شده است. در این نوع تحقیقات روش های استقرایی و قیاسی با هم ترکیب می شوند. نحوه به کار گیری ای ن پارادایم در قسمت های مختلف تحقیق به این قرار بود که مفاهیم و انواع طرح ها، بررسی میزان مؤفقیت طرح ها در ایران ، همگرایی ها و واگرایی در طرح های توسعه شهری و مانند آن در چارچوب روش استقرایی و به بیانی در دنیای عینی انجام شد و ریشه یابی علل مشکلات در روش شناسی طرح ها و جمع بندی، مقایسه تطبیقی و ارائه نظریه و متدهای جدید برنامه ریزی از طریق روش قیاسی و در دنیای ذهنی انجام پذیرفت. در واقع تحقیق حاضر از یکسو از پارادیم اثبات گرا و از سوی دیگر، از پارادایم های نو اثبات گرا و پدیدار شناسی بهره مند شد. با انجام این تحقیق ، ضمن به دست آمدن نقشه های لازم برای انجام مطلوب طرح های توسعه شهری، شرایط برای نظارت بر کیفیت انجام را نیز فراهم می کند و بستر شناخت هر چه بهتر نتایج مفید طرح مهیا می شود. این تحقیق به کارفرما و یا استفاده کنندگان از نتایج این پژوهش این امکان را می دهد تا معیارهایی برای ارزیابی دقت ، صحت و روایی و اعتبار انجام طرح های توسعه شهری در ایران از منظر حقوقی حق به شهر به وجود بیاید.
بررسی انتقادی دیدگاه مصطفی ملکیان درباره امکان علوم انسانی اسلامی با تأکید بر اندیشه علامه مصباح یزدی
حوزه های تخصصی:
نظریه علوم انسانی اسلامی در میان اندیشمندان اسلامی موافقان و مخالفانی دارد که هرکدام به چند دسته تقسیم پذیرند. دیدگاه مصطفی ملکیان در مخالفت با علوم انسانی اسلامی و انکار علوم انسانی دینی شایسته تأمل است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، این دیدگاه را متکی بر اندیشه علامه مصباح یزدی که از موافقان علوم انسانی اسلامی به حساب می آید، بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته است که ادعای ملکیان در این حوزه با مبانی معناشناختی، معرفت شناختی و روش شناختی صحیح ناسازگار است. به نظر می رسد علوم انسانی دینی نه تنها ممکن، بلکه محقق است. ملکیان برای داشتن علوم انسانی اسلامی پنج پیش فرض برمی شمارد و چون سه تای آنها را محال می داند، امکان علوم انسانی اسلامی را نفی می کند. وی وجود نقص در علوم انسانی را یکی از این پیش فرض ها برمی شمارد که از سوی طرفداران علوم انسانی اسلامی، تعارض این علوم با آموزه های اسلامی عنوان شده و ملکیان تحقق چنین تعارضی را که نیاز به بازسازی علوم انسانی داشته باشد، رد می کند. این تحقیق نشان داده که چنین تعارض گسترده ای تحقق یافته است. همچنین وجود روشی برای متقاعد ساختن دیگران به دیدگاه های دینی را از دیگر پیش فرض های محال می داند. اما نشان داده شده که وی روش تولید علم را با روش تعلیم و تربیت خلط کرده است و می توان با روشی منطقی از منابع اسلامی نیز برای تولید علوم انسانی بهره برد.
پژوهش به مثابه برساخت: چهارچوب روش شناختی نظریه کنشگر-شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
131 - 153
حوزه های تخصصی:
نظریه کنشگرشبکه دلالت های روش شناختی مهمی دارد و در چند سال اخیر به ویژه در رشته های علوم اجتماعی بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهشگران زیادی با علایق گوناگون به عناصر روش شناختی (و هستی شناختی) این نظریه توجه کرده اند. با این حال، همواره ابهاماتی در این که این چارچوب دقیقاً چیست و چگونه در پژوهش های کیفی کاربرد دارد، وجود داشته است و به ابهامات و پرسش هایی در این باره دامن زده است. ما در این مقاله سعی می کنیم عناصر این چهارچوب را روشن کنیم. دروهله نخست عناصر هستی شناختی کلیدی نظریه کنشگرشبکه استخراج خواهیم کرد و بر اساس آن برخی از قواعد کلی روش شناختی آن را بر اساس منابع اصلی این نظریه طرح می کنیم. سپس با استفاده از ابزارها یا مفاهیمی از نشانه شناسی، پدیدارشناسی، و قوم نگاری، چارچوبی روش شناختی چهار مرحله ای را برای پژوهش های کیفی مبتنی بر ای ان تی به همراه راهبردها، روش ها و ابزارهای آن ها پیشنهاد می کنیم و به برخی از پرسش های آن ها پاسخ خواهیم داد.
نوآوری در روش های پژوهش ترکیبی: روش شناسی یا روش پرستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
92 - 114
حوزه های تخصصی:
گرایش فزاینده به استفاده از روش های ترکیبی در رساله های دکتری، نگرانی درباره استفاده مناسب از این روش ها در تحقیقات علوم اجتماعی و رفتاری را مطرح ساخته است. این پژوهش توصیفی با هدف بررسی رویکرد، طرح و روش های پژوهش به کاررفته در رساله های دکتری مدیریت آموزشی و آموزش عالی در دهه اخیر (1390-1400) انجام شده است. در راستای پاسخگویی به سؤالات پژوهش، چکیده و فصل سوم 85 رساله دکتری پایان یافته در بازه زمانی فوق بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد نزدیک به سه چهارم (درمجموع 73 درصد) پژوهش ها با هدف ارائه الگو و مدل و 63 درصد آن ها بر مبنای رویکرد ترکیبی اکتشافی متوالی انجام شده اند. همچنین در 60 درصد موارد از طرح نظریه زمینه ای در مرحله کیفی و همبستگی چند متغیری در مرحله کمی پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش ضمن آشکار کردن نشانه های روش پرستی، دلالت های برای تدریس روش های پژوهش کمی، کیفی و ترکیبی در دوره دکتری و لزوم نوآوری در طرح های پژوهش مورداستفاده در رساله های دکتریِ رشته های علوم رفتاری را خاطرنشان می سازد.