مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
مصطفی ملکیان
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا ترجمة یکی از کتابهای مهم در حوزة فلسفه اخلاق، یعنی نظریه اخلاقی کانت را نقد و بررسی کند.
این کتاب را بروس اونی. استاد دانشگاه ماسوچوست به انگلیسی نگاشته است که دو تن از مترجمان یعنی آقایان علیرضا آلبویه، و مصطفی ملکیان آن را از انگلیسی به فارسی ترجمه کردهاند. ناقد ترجمة این کتاب، چند صفحه از متن انگلیسی را به اجمال بررسی، و خطاهای فاحشی را در آن مشاهده کرده است. امید است که این نقد، تذکاری برای دقت هر چه بیشتر مترجمان و اصلاح چاپهای بعدی این کتاب باشد.
عقلانیت و معنویت: مبانی و اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«عقلانیت و معنویت»، نظریه ای است در ادامة معنویت گرایی غرب که برای پر کردن خلأ معنوی ناشی از «مدرنیزم» به وجود آمده است. هدف این نظریه کاهش درد و رنج بشر است که تنها با جمع میان عقلانیت و معنویت که از تلفیق مدرنیزم و دین ایجاد شده است، محقق می گردد. اصل بودن عقلانیتِ ابزاریِ استدلال گر در این نظریه به دلیل اساسی بودن آن در مدرنیزم است. معنویت نیز به کاربستن عقلانیت و یا دین شخصی شده ای است که از فروکاستن از دینِ نهادینه ناشی شده است. اصل قرار دادن مدرنیزم و نگاه حداقلی به دین به هنگام تقابل با مدرنیزم، علاوه بر اشکالات مبنایی، از جهات مختلف دیگری نیز این نظریه را دچار ضعف و ابهام کرده است. برخی از این ابهامات ناشی از نبود انسجام در بیان نظریه و ذکر نکردن تمام لوازم و مقدمات آن است. مشخص نبودن مخاطبان نظریه و ابهام در هدف و چگونگی کارکرد این نظریه در رسیدن به هدفِ خود، کارایی آن را نامعلوم کرده است. ابهام در میزان و چگونگی فروکاهی دین و واضح نبودن مبانی این رویکرد نیز موجب ضعف نظریه شده است. امید است با بررسی های صورت گرفته، این نظریه وضوح بیشتری یافته، تکامل یابد.
فلسفه اسلامی از امتناع تا ضرورت، تحلیل نظرات موافقان و مخالفان فلسفه اسلامی در دوره معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مناقشات معاصر در فلسفه اسلامی، مناقشه در اصالت آن است که به امکان آن می پردازد. این مسئله هویتی، در تاریخ فلسفه اسلامی و آینده فلسفه اسلامی تأثیر بسزایی دارد. دراین خصوص به نظر سه تن از متفکران معاصر مصطفی ملکیان، غلامحسین ابراهیمی دینانی و رضا داوری اردکانی پرداخته شده است. ملکیان با تقلیل فلسفه اسلامی به الهیات و کلام، منکر اصالت و امکان هر گونه فلسفه دینی از جمله فلسفه اسلامی می باشد. از طرفی، دینانی و داوری نه تنها بر اصالت فلسفه اسلامی و امکان آن تأکید دارند بلکه از تعامل ضروری میان فلسفه و اسلام سخن می گویند. این تحقیق در چهار محور صورت پذیرفته و در قالب این محورها، دیدگاه ایشان مورد مطالعه قرار گرفته است. در تحلیل این دیدگاه ها به توافق آنها بر مخالفت با فلسفه دینی و اختلاف آنها در دینی دانستن فلسفه اسلامی اشاره شده و بیان شده که می توان با در نظر گرفتن روش برهانی و فرآیند استدلالی فلسفه اسلامی به دفاع از امکان فلسفه اسلامی پرداخت. امتناع فلسفه اسلامی ناسازگار با واقعیت تاریخی فلسفه اسلامی دانسته شده و امکان آن نفی نگشته، ولی تداوم و تحقق امکان پیش روی آن تنها در صورتی میسر است که مسائل فلسفی کنونی و آینده نیز در نظر گرفته شود.
انسان اصیل کیست؟ تحلیل انتقادی خوانش مصطفی ملکیان از مفهوم «اصالت» با ابتنا بر دیدگاه چارلز تیلور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
64 - 92
حوزه های تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر بررسی انتقادی خوانش مصطفی ملکیان از مفهوم اصیل بودن است. برای این منظور، نخست کوشیده ایم آرای ملکیان در باره این مفهوم را در آثار وی واکاوی کنیم و بیان وی را در این زمینه تشریح نماییم. آن گاه در ادامه با ابتنا بر دیدگاه چارلز تیلور، فیلسوف کانادایی، به عنوان خوانشی موجّه از پدیده اصالت که به هر دو بُعد فردی و اجتماعی اصیل بودن توجه دارد، دیدگاه های مصطفی ملکیان را تحلیل و نقادی کرده ایم تا زمینه التفاتِ انتقادی به دیدگاه های مطرح در این حوزه ایجاد گردد. روش این پژوهش در تحلیل دیدگاه ملکیان، روش تحلیل مفهومی است و در نقادی وی نیز به دو شیوه نقد درونی و بیرونی بدان پرداخته ایم. کاستی های قابل توجه در دیدگاه ملکیان عبارت اند از: «بی بهره گی از نگاه تاریخی»، «درهم آمیزی مرزهای معنایی مفاهیم» و «نادیده گرفتن ابعاد اجتماعی اصیل بودن».
تحلیل اخلاق و ادب عاشقی در داستان های مصطفی مستور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در رمان های عاشقانه اولویت اصلی توجه به روابط عاشقانه است. بیشتر قهرمانان در زوایای مختلف روایی مرتکب بی اخلاقی و بداخلاقی در عشق ورزی می شوند که باعث اصلی شکست عشقی آنهاست. این نوشته بر مبنای مقاله ای از «مصطفی ملکیان» با عنوان «اخلاق عاشقی، ادب عاشقی» این مسئله را تحلیل می کند. اخلاق عاشقی کاری به موفقیت یا عدم موفقیت ندارد؛ عاشق باید چونان عشق بورزد که فضایل اخلاقی را زیر پا نگذارد و در ادب عاشقی، باید در مقام عمل عشق بورزد تا به موفقیت فرایند عاشقی لطمه نزند. هدف این پژوهش بررسی «اخلاق و ادب عاشقی در داستان های عاشقانه مستور» و از نوع تحلیل محتوای کیفی و مضمونی است و برآنیم تا این داستان ها را با عواملی که در مقاله اساس برای برقراری ارتباط صحیح عاشقانه گفته شده است، تطبیق دهیم و به تحلیل آنها بپردازیم. از آنجایی که مستور نویسنده ای واقع گراست؛ پرسش این است: اخلاق و ادب عاشقی تا چه حد میان قهرمانان داستان های او رعایت می شود و چه تأثیری بر این شخصیت ها دارد؟ همچنین این رعایت یا عدم رعایت، چه اثری بر روایت دارد؟ و در پایان به این نتیجه رسیدیم که این رعایت نکردن ها از سوی عشاق آنها را دچار کشمکش و بحران روحی می کند و پایانی ناخوش برای روایت داستان دارد و از طرفی رعایت کردن روابط صحیح عاشقانه هم بر روی شخصیت ها تأثیری مثبت دارد و هم بر روی روایت؛ و در آخر مسیر عاشقی با سرانجامی خوش به پایان می رسد. این نکته نیز جالب است که رعایت نکردن ها از سوی مردان در نقش عاشق بیشتر از زنان است.
گفتمان اخلاقی و ادب عشق در آثار غنایی فارسی با تأکید بر خسرو وشیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق ورزی یکی از مظاهر تجلی عواطف انسانی است. به لحاظ منطقی، هیچ یک از دو طرف عاشقی، نمی توانند تعهد بدهند در همه حال به یک میزان طرف مقابل را دوست خواهند داشت. همین امر موجب شده تا فیلسوفان به این موضوع بیندیشند. هدف اخلاق عاشقی زیرپانگذاشتن فضایل است و ادب عاشقی بر رفتار پس از عاشقی تأکید دارد که هر کدام بر موفقیت یا عدم موفقیت این مسیر مؤثر هستند. پرسش ما این است؛ در مقایسه با برخی روایت های عاشقانه زودگذر معاصر، در روایت های غنایی کلاسیک نحوه تعامل عشاق چگونه بوده است؟ از آنجا که در آثار کلاسیکی چون «خسرو و شیرین» عشق به کمال تجلی یافته است، آن را به عنوان جامعه آماری برگزیده ایم. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است و به خوانش این متن بر مبنای مقاله اساس( مصطفی ملکیان) می پردازد که رعایت یا عدم رعایت اخلاق و ادب عاشقی چه تأثیری در روند عاشقی شخصیت های داستان می گذارد؟ به این نتیجه رسیدیم؛ عدول از موازین اخلاق عاشقی در آثار کلاسیک نیز جاری است و قهرمانان در زوایای مختلف روایی مرتکب بی اخلاقی و بداخلاقی در عشق ورزی می شوند و همین امر مسیر موفقیت آمیز عشق را با خطر مواجه می سازد؛ خسرو شروط اخلاقی و ادب را رعایت نکرده و به رابطه عاشقانه شان، صدمه می زند. اما شیرین هر دو را ارج می نهد، در عاشقی اش خرد حکمفرماست و تلاش برآن دارد، دو خصلت تقوا و عشق را در کنار یکدیگر قراردهد. این نکته نیز جالب است؛ رعایت اخلاق و ادب عاشقی از سوی زنان (در مقام معشوقی) بیشتر از مردان (عاشقان) است.
بررسی و نقد خودبسندگی و اومانیسم انسان معنوی در نظریه عقلانیت و معنویت
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر خوانش انتقادی مبنای اومانیسم و لازمه آن یعنی خودبسندگی انسان معنوی، در نظریه «عقلانیت و معنویت»، مطرح شده توسط مصطفی ملکیان است. در این پژوهش مبنای اومانیسم در معنویت گرایی این نظریه، و نیز مؤلفه خودبسندگی انسان معنوی، به عنوان لازمه این مبنا، مورد بحث و بررسی انتقادی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که فهم نادرست معنویت اومانیستی از جایگاه و کرامت انسان، چالش معنا در معنویت گرایی، عدم توجه به دغدغه جاودانگی، راز نبودن خدا و ماوراء، معنویت ستیزی چنین معنویتی و تنافی آن با آرامش و رضایت باطن، ازجمله مهمترین چالش ها و نقدهای وارد بر این مبنا و لازمه آن هستند.
بررسی انتقادی دیدگاه مصطفی ملکیان درباره امکان علوم انسانی اسلامی با تأکید بر اندیشه علامه مصباح یزدی
حوزه های تخصصی:
نظریه علوم انسانی اسلامی در میان اندیشمندان اسلامی موافقان و مخالفانی دارد که هرکدام به چند دسته تقسیم پذیرند. دیدگاه مصطفی ملکیان در مخالفت با علوم انسانی اسلامی و انکار علوم انسانی دینی شایسته تأمل است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، این دیدگاه را متکی بر اندیشه علامه مصباح یزدی که از موافقان علوم انسانی اسلامی به حساب می آید، بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته است که ادعای ملکیان در این حوزه با مبانی معناشناختی، معرفت شناختی و روش شناختی صحیح ناسازگار است. به نظر می رسد علوم انسانی دینی نه تنها ممکن، بلکه محقق است. ملکیان برای داشتن علوم انسانی اسلامی پنج پیش فرض برمی شمارد و چون سه تای آنها را محال می داند، امکان علوم انسانی اسلامی را نفی می کند. وی وجود نقص در علوم انسانی را یکی از این پیش فرض ها برمی شمارد که از سوی طرفداران علوم انسانی اسلامی، تعارض این علوم با آموزه های اسلامی عنوان شده و ملکیان تحقق چنین تعارضی را که نیاز به بازسازی علوم انسانی داشته باشد، رد می کند. این تحقیق نشان داده که چنین تعارض گسترده ای تحقق یافته است. همچنین وجود روشی برای متقاعد ساختن دیگران به دیدگاه های دینی را از دیگر پیش فرض های محال می داند. اما نشان داده شده که وی روش تولید علم را با روش تعلیم و تربیت خلط کرده است و می توان با روشی منطقی از منابع اسلامی نیز برای تولید علوم انسانی بهره برد.