مطالب مرتبط با کلیدواژه

انسان خردمند


۱.

بررسی و نقد ترجمه کتاب انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۱۰۲۹ تعداد دانلود : ۱۴۶۲
کتاب انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر ازجمله پژوهش هایی است که در جهان با عنوان رویکرد تاریخ کلان طبقه بندی می شود. کتاب یادشده به قلم یووال نوح هراری از دانش آموختگان مشرب فکری جرد دایموند به رشته تألیف درآمده است. نویسنده درخلال چهار فصل عمده کتاب با عناوین انقلاب شناختی، انقلاب کشاورزی، وحدت بشر و انقلاب علمی کوشیده است فرازونشیب های داستان تطور انسان را از حوالی صد هزار سال پیش تا رسیدن به عصر مدرن روایت کند. گرچه نویسنده و مترجم و ویراستاران همگی از قلمی شیوا و جذاب برخوردارند، برخی ایرادات محتوایی منجر شده برخی انتقادات به رویکرد علمی نویسنده فراگیر شود. شاید مهم ترین نقد وارده به کتاب ساده انگاری بیش از اندازه و وسواس کم درخصوص ارائه مدل ها و تاریخ هاست. نویسنده در هیچ بخشی از کتاب توضیح نداده که چرا مبدأ انقلاب شناختی را هفتاد هزار و نه هم چون بیشینه پژوهش گران پنجاه هزار سال قرار داده است. هم چنین وی خواننده را درباره شخصیت اصلی کتاب (انسان خردمند) تاحدودی سردرگم رها می کند. این که مراد نویسنده انسان هوشمند ابتدایی (homo sapiens) است یا انسان هوشمند هوشمند ( h omo sapiens sapiens) هرگز مشخص نمی شود.
۲.

انسان خردمند از هدایت تا هراری؛ تبیین اشتراکات نظری و هستی شناسانه هدایت و هراری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی صادق هدایت یووال نوح هراری انسان خردمند نیهیلیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۳۴۵
جهان هدایت، جهان اشباع شده از مفهوم نیهیلیسم است؛ جهانی فاقد معنا و سرشار از تضادها و تناقض های چند بُعدی و پیچیده. آثار داستانی، تابلوهای نقاشی، ترجمه ها و بقیه شؤون حیات فرهنگی صادق هدایت به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر تکانه های شدید نیست انگاری هستند. در طرف دیگر، یووال نوح هَراری قرار دارد که سال ها پس از هدایت، از چشم اندازی تقریباً یکسان به مسائل بنیادینی از قبیل انسان، خداوند و هستی پرداخته است؛ بر این اساس، مسئله اصلی مقاله حاضر، تبیین و سپس تطبیق نوع نگاه هراری در کتاب پرمخاطب و مشهور انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر و صادق هدایت در داستان های کوتاه، نسبت به سه مؤلّفه بنیادین خداوند، انسان و هستی و سپس تبیین خاستگاه چنین برداشت هایی است. ذکر این نکته ضروری است که تطبیق نظر این دو نویسنده و تحلیل اندیشه های آنها که گاه در تعارض با آموزه های مبین انسانی-اسلامی قرارمی گیرد به معنی تأیید توسط نویسندگان مقاله نیست و دیدگاه انتقادی مطرح شده در جای جای مقاله فلسفه پوچ انگارانه ایشان را به چالش می کشد. نتایج حاصل از تشریح و تحلیل آثار مذکور با رویکرد تطبیقی و بر پایه مکتب آمریکایی، نشان می دهد هر دو نویسنده در نسبت با مؤلّفه های مورد نظر همسو هستند و در این میان، مسیر آنها از مجرای علم مدرن و به صورت اخصّ از آراء زیست شناسان عبور کرده است. خداناباوری، افول انسان و در نهایت انحطاط جهان، ازجمله مهمترین وجوه اشتراکی است که میان هدایت و هراری برجسته شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و جمع آوری اطلاعات نیز بر مبنای جستجوی کتابخانه ای بوده است.
۳.

چندهمسری و پیامدهای روانی- اجتماعی آن برای زنان (یک مقاله ی مروری سیستماتیک مبتنی بر تبیین های زیست- روانی تکاملی)

کلیدواژه‌ها: تکامل اجتماعی روانشناسی سلامت زنان نخستی ها انسان خردمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۳۴۳
مقدمه: براساس شواهد تکاملی، انسان نیز مانند دیگر نخستی ها، ذاتاً دارای الگوی چندهمسری است. در این پژوهش ما به بررسی شواهد چندهمسری و پیامدهای روانی- اجتماعی آن پرداختیم. هدف: در این مقاله به جمع آوری و بررسی پژوهش های مختلف از جوامعی که در آن ها چندهمسری مرسوم و قانونی است، با هدف بررسی مسائل مربوط به زنان در این خانواده ها، پرداخته ایم. روش: مطالعه حاضر از نوع پژوهش مروری سیستماتیک بود. بدین منظور کلید واژه های مربوطه در پایگاه داده های معتبر داخلی و خارجی نظیر SID، Science Direct و PubMed جست وجو و تعداد ۳۰ مقاله مرتبط از ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰ استخراج شد؛ و ۱۷ مقاله مورد بررسی قرار گرفت. سپس نتایج تأثیر چندهمسری در هر کدام مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: مشکلات فراوانی مانند سطوح پایینی از عزت نفس، عملکرد خانوادگی و تربیت فرزندان همچنین اختلالاتی مانند جسمانی سازی، افسردگی، وحشت زدگی، اضطراب، افسرده خویی، حساسیت بین فردی، عقاید پارانویید، خصومت و ... دامن گیر زنانی است که در خانواده های چندهمسر زندگی می کنند. نتیجه گیری: براساس بررسی انجام شده نتیجه می گیریم که شاید بنیان زیستی ما برای تک همسری ساخته نشده باشد؛ اما شواهد گردآوری شده، نشان دهنده ی این واقعیت است که پیروی از روند زیستی تکاملی برای انسان امروزی (پیروی از چندهمسری) آسیب زاست و باید مورد تجدیدنظر اساسی قرار گیرد.
۴.

تار، تاریخ، تاریک!؛ نقد تاریخیِ انسان خردمند؛ تاریخ مختصر بشر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
در کتاب انسان خردمند؛ تاریخ مختصر بشر اثر یووال نوح هراری، سابقه دویست هزار ساله انسان خردمند به سان مؤخره ای بر سیزده ونیم میلیارد سال عمر جهان ترسیم شده است. انسان خردمند شامل مباحث متعددی از حوزه های علوم انسانی و غیر علوم انسانی است اما باتوجه به این که عنوان فرعی کتاب ادعایِ ارائه تاریخچه بشر را دارد، این مقاله صرفاً به نقدِتاریخیِ این اثر یعنی به نقدِ رویکرد روش شناختی و نقد نظریه تاریخی نویسنده می پردازد و ظرفیت های روش شناختی این کتاب را از منظرِ فلسفه انتقادی تاریخ و مباحث نظریِ آن را از موضع تکامل گراییِ خلقت باور در بوته نقد خواهد گذاشت. با تمرکز بر محتوای کتاب و روش نویسنده، در این نقد به سه مقطع پرداخته می شود: 1) مقطع پیشا تاریخی؛ از سیزده ونیم میلیارد سال پیش تا ابداع خط در پنج هزار سال پیش 2) مقطع تاریخی؛ از ابداع خط تا کنون 3) مقطع پسا تاریخ؛ آینده بشر. از نگاه انتقادیِ این مقاله، واژه های تار، تاریخ و تاریک به ترتیب به این سه مقطع اشاره دارند.
۵.

نقد روش شناسی و معرفت شناسی اندیشه نوح هراری(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی روش شناسی هراری انسان خردمند استقرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۶۱
تفکر هراری، مانند هر اندیشه دیگری، برخاسته از برخی اصول روشی و معرفت شناختی است. با توجه به تأثیر مستقیم رویکرد روشی و معرفتیِ هر اندیشمندی در چگونگی حصول نتایج، ضروری می نماید با روش تحلیلی-انتقادی، به بررسی آنها پرداخته شود. در این راستا نشان داده شده است هراری به «تجربه گرایی افراطی» تعلق خاطر دارد و از «استقرای ناقص» برای رسیدن به ادعاهای کلیِ خود استفاده می کند؛ در حالی که انحصار راه رسیدن به واقعیت در روش تجربی، ادعایی خودشکن بوده، استقرای ناقص از حیث منطقی برای رسیدن به نتایج کلی، کارایی لازم را ندارد. همچنین هراری از حیث روشی، در موارد متعدد با «طرح ادعاهای بدون دلیل» در تلاش است داستان منسجمی از سرگذشت انسان ارائه نماید. با وجود این، کنار هم قراردادن آنها در برخی موارد منجر به «ناسازگارهای درونی» شده و نشان از یک «سطحی نگری» و عدم وسواس علمی در آثار اوست. بررسی روش شناختی و معرفت شناختی آثار هراری ما را به آن می رساند که او نتوانسته است اصول معرفتیِ درستی اتخاذ نماید و به همین دلیل اشکالات و کاستی های قابل توجهی در اندیشه او رسوخ کرده است.