مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
آفرینش
حوزه های تخصصی:
از میان آیات قرآن کریم، که همگی نورند، برخی آیات از درخشش چشم گیری از نظر محتوا برخوردارند که به آنها «غرر الآیات» گفته می شود. این مقاله با روش اسنادی در گردآوری داده ها و به شیوه توصیفی تحلیلی در تجزیه مطالب، آیه 56 سوره «ذاریات» را به عنوان یکی از آیات غرر، که از سوی علّامه طباطبائی مطرح شده است، از لحاظ نقش کلیدی آن در حلّ پیچیدگی های دیگر آیات، با هدف اثبات و جامعیت محتوایی اش بررسی کرده، و به این نتایج دست یافته است که این آیه در تفسیر آیات دیگر قرآن، با موضوع هدف از ازدواج و تناسل، حق خدا بر بنده، و حق بنده بر خدا به طور مستقیم، و در تفسیر آیاتی با موضوع منظور از خلقت احسن، علت اینکه قتل نفس معارضه با مقام ربوبیت خداست و دیگر موضوعات به طور ضمنی، نقش محوری و کلیدی دارد و میان موضوعات یادشده پیوندی ناگسستنی مشاهده می شود.
نظام صدور از منظر سهروردی و ملاحظاتی در باب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ی آفرینش به ویژه چگونگی پیدایش موجودات فراوان از علت واحد و بسیط، یکی از مسائل مهم و همیشگی فیلسوفان اسلامی است. فیلسوفان مشائی اسلامی در چارچوب مبانی فلسفی خویش و با اعتقاد به منشأ اثر بودن تعقل(علم فعلی) و ترکیب هر یک از عقول از وجود و ماهیت(و در نتیجه، تعقلات دو/سه گانه ی آن ها) به تفسیر و تبیین ماجرای آفرینش و پیدایش کثرت از وحدت می پرداختند. اما شیخ اشراق با عدول از فلسفه ی مشائی در حوزه مفاهیم و مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی، طرح نو در انداخت و با اصطلاحات اشراق، مشاهده، فقر و غنا به تشریح نظام صدور پرداخت. او با اعتماد به نفس مثال زدنی، انوار طولیه را بی شمار دانست و فلک نخست را به جنبه ی فقر و استظلام نور اول نسبت داد و فلک ثوابت(فلک دوم) را محصولِ مشترک ترکیب اشعه ی انوار طولیه به ویژه اشعه ی ضعیف با جهات فقر آن ها دانست و مثلِ افلاطونی را به ترکیب عجیب اشعه ی انوار طولیه با جهات استغنا و قهر آن ها و مناسبات شگفت انگیز میان خود اشعه نسبت داد و بقیه ی موجودات یعنی افلاک هفت گانه، موجودات عالم مثال، انوار مدبره، غاسقات و هیئآت آن ها را به جنبه های اسرارآمیز ارباب انواع مبتنی کرد. تشریح مطالب فوق و طرح مناقشاتی در باب آن ها، وظیفه ای است که این مقاله به عهده گرفته است.
هنر ادبی و ادبیات هنری
حوزه های تخصصی:
هنر و ادبیات، دو شکل از آفرینش است که از دیدگاه زیبایی شناسی به هم پیوسته اند. هنر گاهی شکل زیباشناسانه خود را تغییر می دهد که این تغییر شکل می تواند از راه بازسازی زبان، فهم و دریافت صورت گیرد. در نگرشی می توان ادبیات را هنر نامید، وقتی اثر ادبی ویژگی های منحصر به فرد اثر هنری را با خود دارد، یعنی اثری که خلق شده و تکرارناپذیر است؛ چرا که ادبیات و هن ر بیان گر احساس و عواطف هنرمند است و احساس و عاطفه پدیده ای است که آن را به راحتی نمی توان بازگو و تکرار نمود. آفرینش هنری نوعی الهام است که با عقل و منطق درک نمی شود.
می توان گفت که زیبایی و جمال در هنرها یکسان است و هنر نقاشی، موسیقی و شعر رابطه ای نزدیک دارند؛ زیرا از روح انسان سرچشمه می گیرند و با ماده چندان ارتباطی ندارند. این پژوهش نیز به بررسی ارتباط و اثرپذیری متقابل ادبیات و هنر پرداخته است.
معناشناسی روح در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان آموزه های قرآنی که نقشی اساسی در مجموعه معارف الهی و زیربنایی برای شناخت انسان و معارف پیوند یافته با او دارد، موضوع روح از جایگاهی ویژه برخوردار است. نگاشته حاضر در تلاش است با روشی توصیفی‑ تحلیلی و با رویکری اجتهادی به بررسی آیاتی که در آن واژه روح به کار رفته است بپردازد. برای برداشت دقیق تر از آیات، با دسته بندی آیات روح، به تبیین هر یک از گروه های آیات با استمداد از دیگر آیات، اقدام و آنگاه با لحاظ ترتیبی مشخص، در سیر هر بخش به رابطه هر یک از شاخه ها با سایر آیات اشاره رفته است. برآیند این فرآیند اقرار به اشتراک معنایی روح در قرآن با دو مؤلفه حیات و اکمال، بعلاوه پذیرش وجود مراتب و مدارج گوناگون در این حقیقت است.
رمزگشایی از دو افسانة هفت گنبد بر اساس اسطورة آفرینش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار نظامی گنجوی، به ویژه «هفت پیکر» حاوی پیام ها و مفاهیمی است که آبشخور بسیاری از آن ها برگرفته از ناخودآگاه فردی و جمعی اوست که در بیانی نمادین و در لایه های رمز انعکاس یافته است. این نوع زایش ادبی برگرفته از نفوذ به نمایه های عمیق اسطوره ای در وجود این شاعر و بروز و ظهور آن در غالب داستان هایی است که بیش از هر چیز، شگفتی و درک تجربة بی زمانی را به خواننده القا می کند. این مقاله بر اساس رویکرد اسطوره شناسی و بهره گیری از اسطورة بنیادین آفرینش و اسطورة دایرهکه در راستای اسطورة آفرینش به آن پرداخته شده است، ساختار فکری اسطوره ای شاعر را نمایان می کند که روح اسطوره را در درونی ترین ابعاد فکری شاعر طنین انداز کرده است. همچنین، به واکاوی و کشف معنای رمزی و تأویلی عناصری در این زمینه از قبیل، اسطورة درخت و اسطورة جاودانگی از رهگذر حضور کامل در بهشت به مدّت یک شبانه روز بر اساس اسطورة دایره و عامل اصلی هبوط بر اساس رهیافت اسطوره ای پرداخته است. در این پژوهش، با روش تحلیلی استنادی و با استفاده از تأویل، در گشودن نشانه های موجود در این باب، دریافتی متفاوت و مستند از دو افسانة گنبد سیاه و گنبد پیروزه ای در ساختار روایی داستان آفرینش ارائه شده است.
داستان آفرینش؛ مقایسه تطبیقی تفسیر الیزابت کیدی استنتن و گیلبرت بایلزیکیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فصل اول و دوم سفر پیدایش، یکی از چالش انگیزترین متون برای مفسران فمینیستی است. الیزابت کیدی استنتن، به عنوان نماینده مکتب تفسیری فمینیستی لیبرال و گیلبرت بایلزیکیان، به عنوان نماینده مکتب تفسیری فمینیستی انجیلی، به تفسیر این متن پرداخته اند. این مقاله به بررسی و مقایسه نقاط اشتراک و اختلاف این دو جریان، در تفسیر متن پیدایش می پردازد. هر دو مفسر سعی می کنند تا تعهد خود را به مسیحیت، در کنار اعتقاد به اصول فمینیستی حفظ نمایند. استنتن، با تقسیم داستان آفرینش به دو داستان و اثبات برابری در آفرینش از داستان اول و ردّ داستان دوم، به عنوان کلام خداوند، تعهد کمتری به متن دارد. در مقابل، بایلزیکیان به عنوان نماینده جریان انجیلی، با التزام به وحیانی بودن تمام کتاب مقدس، سعی در ارائه تفسیری مبتنی بر برابری زن و مرد و استفاده از تجربه زنان، مطابق با اصول فمینیستی دارد.
بررسی بازنمود آفرینش و مرگ در آثارسفالین غرب ( از نیمه دوم قرن بیستم تا امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تحولات بزرگ در تاریخ بشر، زمانی به وقوع پیوست که انسان دریافت می تواند طبیعت مواد را تغییر دهد. سفال اولین نتیجه این تغییر ساختار مواد غیر آلی است که خاک با سه ماده دیگر آب، هوا و آتش صورت می دهد. گلی نرم که به واسطه آتش تبدیل به سنگی سخت می شود. این کیمیای ترکیب در طول تاریخ موجب خلق حجم ها، طرح ها و نقش های گوناگون شده است. تحولات سفال نه تنها در فرم ها، تزیینات، روش ها و فنون ساخت بوده، بلکه در محتوا و معنای آثار نیز تغییراتی در طول زمان های متمادی ایجادشده است. از نیمه دوم قرن بیستم شاهد آثاری از هنرمندان هستیم که رویکردی معناگرا به این هنر دارند. در این میان، برخی از این آثار نگاهی به ساختار این ماده داشته و تداعی کننده مفاهیم آفرینش و مرگ بوده که از برخی جهات مرتبط با مادیت گل نیز است. ازاین رو، این مقاله باهدف معرفی و تحلیل بخشی از تحولات سفال معاصر غرب با طرح این سؤال که آثار سفالین شکل گرفته در هنر معاصر غرب با موضوعیت آفرینش و مرگ چگونه بوده و چه هنرمندانی در این زمینه به خلق اثر پرداخته اند؟ و با این فرضیه که برخی از هنرمندان معاصر در به کارگیری سفال به ارتباط بین ماده و محتوای اثر هنری توجه داشته اند، به کاوش و تحلیل در آثار هنرمندانی می پردازد که توجهی عمیق به رمز و راز این گل تغییر شکل یافته نموده اند. این تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی بوده و یافته اندوزی آن به روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است. در این روند با شناختی که از هنرمندان این حوزه حاصل گردید به معرفی و تحلیل آثار هنرمندان آرت پوورا، آثار میمو پالادینو و میکل بارچلو پرداخته شده است. نتایج تحقیق علاوه بر معرفی بخشی از تاریخ معاصر سفال که تحقیقات بسیار اندکی در خصوص آن وجود دارد، نشان می دهد که توجه به ماهیت ماده و قابلیت آن در خلق آثار هنری چگونه بوده است. بعلاوه تأملی در جهان و قدرت خاک در این آثار دیده می شود که آن را از آثار گذشته متمایز می سازد.
تأثیرپذیری جهان شناسی اسماعیلیه از زروانیه
حوزه های تخصصی:
آیین زروانی یکی از مکتب های فکری ایران باستان است که بسیاری از باورهای آن در اسماعیلیه بازتاب یافته است. پیروان زروانیه عقیده دارند که از ابتدا تا انتهای عالم همه چیز به خواست زروان خدای زمان اتفاق می افتد و همه موجودات فقط به راهی می روند که از پیش ما معین شده است. زروان یا ایزد زمان، آیین کهن ایرانی است که مفاهیم توجه برانگیزی در پیدایش هستی و پایان آن، منشأ عالم، زمان و وضع انسان در هستی و ... در آن بیان شده است؛ مسائلی که در فلسفه و اندیشه سیاسی هم همواره مطرح بوده است. این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده، در ابتدا بعد از بررسی آئین های زروانیه و اسماعیلیه به تأثیرپذیری جهان شناسی اسماعیلیه از زروانیه پرداخته و نتیجه می گیرد که جهان شناسی اسماعیلیه متأثر جهان شناسی از زروانی است.
بررسی تطبیقی-ساختاری وضعیّت آغازین عالم هستی در اسطوره های جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش به هستی و چگونگی وضعیّت آغازین جهان، از موارد مهم مطرح شده در اسطوره ها است. اسطوره های آفرینش منعکس کننده ذهنیت انسان ابتدایی هستند، اما اغلب ساختاری هدفمند دارند و هدف آنها رفع ابهام از مرحله پیش از آفرینش است. اسطوره ها با رفع ابهام از ناشناخته ها تلاش می کنند با بیان فرایند آفرینش، انسان را وارد زمان بیکران کنند. مشخص کردن شباهت ها و تفاوت ها در بین اسطوره ها و تأثیر محیط جغرافیایی بر اسطوره ها از اهداف این مقاله است. برای رسیدن به این هدف اسطوره هایی از تمام قاره ها انتخاب شد. با بررسی وضعیّت پیش از آفرینش در اسطوره ها، وجوه مشترک و افتراق آنها مشخص شد. علی رغم تنوّع محیط جغرافیایی در اسطوره ها، در این بررسی مشخص شد اسطوره ها شباهت های زیادی با یکدیگر دارند. این شباهت ها نشان می دهد که انسان ها دغدغه های مشترکی دارند. تاریکی آغازین، وجود آب و فراگیر بودن آن در جهان، بی کرانگیِ زمان و وجود آشوبِ آغازین از نکات مهم و مشترک اغلب اسطوره ها است. هر چند اسطوره ها متأثّر از محیطی هستند که به وجود آمده اند، تأثیر محیط بر مرحله آغازین کمتر از بخش های دیگر اسطوره است.
رابطة مفاهیم «فرّه» و «خویشکاری» براساس متون پهلوی و کارکرد اجتماعی آنها در اندیشة سیاسی ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از واژه هایی که در متون پهلوی به کار رفته است، فارغ از معانی انتزاعی و نظری شان، کارکردی عمل گرایانه در صحنة اجتماعی ایران باستان داشته اند. از مهم ترین این واژه ها، «فرّه» و «خویشکاری» می باشند که ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته و در معنای عملی خود، از کارکردی یکسان برخوردارند؛ متون پهلوی با تأکید بر دینکرد نشان می دهند که این دو واژه نسبت مستقیمی با یکدیگر دارند. درواقع، خویشکاری در هر فرد ظرفیتی از فروغ ایزدی و روشنایی مطلق می باشد که همان فره یزدانی است و به هر آفریده ای به اندازه تاب و توان و انجام خویشکاری آفرینشی او، اعطا می گردد. این نور یا روشنایی، از بهترین نوع خویشکاری از سوی هر فردی حاصل می شود که فرد در جایگاه خویش و در ساختار طبقاتی اش از بهترین کارکردها در جهت نیرومند ساختن عوامل حیات و زندگی بهره می برد و به موجودات مینوی مانندتر می شود و بدین ترتیب، شایسته لقب «فرّه مند» می گردد. شیوه پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و هدف آن که با بررسی منابع دست اول پهلوی و مطابقت آن با ساختار اجتماعی ایران باستان انجام شده، نشان دادن پیوند این دو مفهوم است که در حقیقت، آمیزه ای میان نظر و عمل در نزد فرزانگان ایران باستان بوده است تا از این طریق بتوان بیشترین بازده و نتایج عینی را از فعالیّت های مردم در جهت پایداری و ثبات بنیان قدرت به دست آورد.
تاثیر اسرائیلیات بر چگونگی انعکاس قصه آفرینش آدم در متون منثور عرفانی فارسی (از قرن پنجم تا پایان قرن هفتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماجرای آفرینش حضرت آدم (ع)، یکی از موضوعات مهم کتاب مقدس، قرآن و روایات اسلامی است. عارفان مسلمان، به تبع قرآن و روایات اسلامی در این باره، مباحث فراوانی طرح کرده اند. خلقت حضرت آدم (ع)، حوادث قبل از دمیدن روح و ذکر جزئیات آفرینش قالب او از مباحث مهم متون عرفانی است. عارفان اولیه هنگام بحث از این موضوع، به اتّکای عرفان زاهدانه خویش سعی کرده اند تا مطابق آیات قرآن بدان بپردازند؛ اما برخی از عارفان متأخر، از شکل قرآنی بحث فاصله گرفته و هنگام توضیح و تفسیر بیشتر این ماجرا، دیدگاه های آمیخته به ذوقیات خویش را، در قالب قصه ای اسطوره ای- تخیلی ابراز کرده اند. در واقع، قصص قرانی که با اسرائیلیات در هم آمیخته، از طریق متون تفسیری عربی و ترجمه های فارسی، وارد متون عرفانی شده و عرفا نیز برای تبیین اندیشه های خود از آن ها سود جسته اند. در این مقاله، کوشیده ایم با بررسی متون منثور عرفانی قرن های پنجم تا هفتم و جست وجو در متون مقدس، ریشه ها و عناصر این قصه اسطوره ای را معرفی کنیم، از مجموع مباحث، چنین بر می آید که قصه پردازی اسطوره ای از ماجرای خلقت، ریشه در اسرائیلیات دارد؛ اما عارفان ایرانی مسلمان از آن به عنوان وسیله ای برای ابراز مباحث عرفانی، از جمله: عشق ازلی و امانت الهی، نور محمدی، اهمیت خاک، فروتنی و تقرّب خاک به درگاه الهی، غیرت حق و ... بهره گرفته اند.
تصویر آفرینش در مناظره عِمران صابی با امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال چهارم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۳
7-30
حوزه های تخصصی:
مناظره عِمران صابی با امام علی بن موسی الرضا(ع) سه محور عمده دارد: ذات و صفات الهی، کیفیت آفرینش و ویژگی ها و اقسام آفریدگان. اهتمام نوشتار پیشِ رو بر بسط و شرح محور دوم ( کیفیت آفرینش) است. این مقاله می کوشد تا با روش توصیفی تحلیلی ضمن ارائه تصویری از گفتار امام(ع)، تبیین ها و تفسیرهای مختلف را احصا و منطق حاکم بر آن را آشکار کند. بحث کیفیت آفرینش بر سه موضوع اساسی استوار است: نحوه آفرینش، هدف آن و نسبت آفریننده و آفریده. نگارنده نخست جایگاه و مختصات این مناظره را ترسیم کرده، آن گاه جوانب و پیشینه مباحث مطرح شده در هر موضوع مورد بحث قرار گرفته است. بسط و شرح گفتار امام(ع) و بررسی و نقدِ تفسیرهای آن بخش اصلی متن را شامل می شود.
ارائه چارچوبی مفهومی برای تعریف عملیاتی از محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محتوا یکی از واژگانی است که همواره مورد توجه محققان و متخصصان در رشته های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال، پژوهشگران از دیدگاه و بافت خاص خود به این مفهوم و تعریف آن توجه کرده اند که در موارد بسیار دارای اختلاف و تفاوت های فراوانی است. پرسش اصلی که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته، آن است که مفهوم محتوا واقعاً به چه معناست. برای پاسخ به این پرسش، پس از شناسایی تعاریف گوناگون این واژه در بافت های رشته های مختلف و بر اساس روش ارزیابی تطبیقی، اقدام به مقایسه این تعاریف شده است. در ادامه، با استناد بر تحلیل این نتایج، چارچوبی مفهومی با نام ( 3C ) برای نمایش فرایند خلق محتوا ارائه شده است. بر اساس این چارچوب، محتوا، یک آفرینش ذهنی حاصل از فرایند ذهنی شکل گرفته در ذهن خالق محتواست که به بیان ها و قالب های مختلف در آمده و با قرار گرفتن در محمل هایی از نوع محصول، سرویس یا دستورالعمل از طریق مجرای ( Conduit ) متناسب با آن به دریافت کننده ( ) مناسب می رسد. این چارچوب نشان می دهد که مفهوم محتوا حاصل یک فرایند چندگانه است و عدم کارکرد هر یک از اجزا، آن را بی معنا می کند. سپس، به منظور اعتباریابی چارچوب ارائه شده، این چارچوب در 5 بافت متفاوت تحلیل و تفسیر شده است و در انتها نیز سؤالاتی که نیاز است پژوهشگران به منظور توسعه این چارچوب به آن ها پاسخ دهند، به عنوان پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده مطرح شده است.
چشم اندازهای حکمی «آفرینش عالم» در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معم و مفهوم پیچیده خلقت در جی جی زندگی و تفکر و تخیل بشر قبل مشهده ست. هنر و دبیت، بستری منسب بری بزتب و به نمود درمدن چنین مسیله شگفتی ست. حکیم بولقسم فردوسی، شعری ست که در دوره وج شکوفیی تمدن سلمی و شکل گیری مکتب کلمی شعری و معتزله و شیعه چشم به جهن گشود و کخ نظم خود ر ب خرد و ندیشیدن دربره خد، نسن و هستی پی فکند. مقله حضر ب ورسی صول و چرچوب حکمی و فلسفی مهمی (همچون: غز خلقت، حدوث ی قدم جهن هستی، مده ولیه فرینش و مرتب فرینش) که دربره فرینش علم در عصر فردوسی وجود دشته ست، بخش «گفتر ندر فرینش علم» شهنمه ر تحلیل می کند ت روشن شود ی تفکرت ریج عصر فردوسی در بین و دربره فرینش علم بزتب دشته ست ی نه. مشهده خوهد شد که تفکرت حکمی و فلسفی یرنین بستن و فیلسوفن سلمی چنن ب یکدیگر همنشین شده ند که نمی تون فردوسی ر در قلمرو گفتمن ی ندیشه ی خص محصور کرد؛ بلکه و نمینده تفکرت حکیمنه «سلم یرنی» در روزگر خویش ست.
شباهت ها و مشترکات آفرینش مردم در اساطیر ایرانی و سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره از کهن ترین و مهم ترین ساخته های ذهن بشر است که بنا به اهمیت و تأثیر فوق العاده اش، از دایره ساخته بودن فراتر رفته و خود مبدل به سازنده زندگانی بشر شده است. اسطوره، روایتی نمادین از هستی است که به مسایل کلان و بنیادین از قبیل پیدایش جهان و اجزایش و سرانجام جهان می پردازد و به رغم نبود پشتوانه تاریخی و علمی، برای علاقه مندان حقیقتی قدسی، والا و قطعی است. یکی از مهم ترین روایت های اساطیری در همه اقوام و ملل، کیفیت پیدایش مردم است. این اسطوره در میان اغلب اقوام و ملل، با وجود تفاوت های فکری، فرهنگی و دینی شان، شباهت ها و اشتراکات بسیار دارد، از جمله آفرینش مردم در نظام اساطیری آریایی و به ویژه ایرانی، شباهت های بسیار با روایت آفرینش مردم در میان سامی نژادان دارد که برخی تجلیات آن را در دو دین یهود و اسلام می توان مشاهده کرد. در این مقالله به روش تحلیلی توصیفی و بر اساس روایت های موجود در منابع ایرانی و سامی به بررسی تطبیقی اسطوره آفرینش مردم در این دو نظام اساطیری پرداخته ایم. این بررسی نشانگر شباهت هایی چشمگیر در آفرینش مردم در این دو نظام متفاوت است؛ به ویژه در گیاه واره انگاشتن انسان نخستین و از خاک دانستن منشأ او. این شباهت ها گاه ناشی از تأثیر و تأثر طبیعی اساطیر است و گاه نیز از باورهای بنیادین و مشترک بشر که حاصل مشترکات تجارب زیستی انسان ها است، ناشی می شود.
تحلیل اسطوره ی آفرینش در منطق الطیر عطار با تکیه بر قداست اصل و بن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
129-150
حوزه های تخصصی:
تحلیل اسطوره آفرینش در منطق الطیر عطار چکیده اسطوره آفرینش یکی از مضامین محوری اساطیر جهان را تشکیل می دهد. این پژوهش بر آن است تا نمادهای بکار رفته در منطق الطیر را به عنوان یک اثر نمادین با اسطوره آفرینش مورد تحلیل قرار دهد. مطابق نتایج پژوهش، عطار در یک فضاسازی آگاهانه از بیت آغازین با توصیف آفرینش الهی به طور مبسوط داستان آفرینش کیهان را مطرح نموده است. وی با کمک انگاره هایی ماندالایی (نماد هستی الهی) از تناظر ذره و عالم در آفرینش الهی تا وحدت سی مرغ با سیمرغ، همزاد و قرینه آسمانی خود، در جهت طرح اعتبار اسطوره "اصل و بن" به بازآفرینی "اسطوره آفرینش" پرداخته است؛ آفرینشی که هدف آن تکامل و ادغام دوگانگی ها در ترکیب عالی تری برای رسیدن به یکپارچگی است. قهرمانان با گذر از آزمون های رازآموز با کمک انگاره-های ماندالایی و اسطوره قداست "اصل و بن" از "آشوب ازلی" به "سامان مینوی" رسیده و با بازیابی یکپارچگی ازلی، مجذوب نخستین تجلی الهی گشتند. منطق الطیر با قصه آفرینش عالم آغاز می شود و با قصه بازآفرینی آفرینش از طریق توجه به اسطوره قداست "اصل و بن" به پایان می رسد؛ ذره، ماندالا، سیمرغ، کوه قاف، هفت وادی، شهریاری سیمرغ و سفر یادآور کمال و قداست "اسطوره اصل و بن" می-باشند.
آفرینشِ جهان : تعقل یا تصادف؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
23 - 36
حوزه های تخصصی:
در نظریه های علمی امروز، جهان های فیزیکی بی شماری پیش بینی می شوند که در هر کدام، بسته به شرایط آغازین تصادفی خود، ممکن است قانون های فیزیکی متفاوتی حاکم باشند و مسیر تکاملی متفاوتی پیموده شود. ما نیز به تصادف در کسر بسیار کوچکی از این جهان ها زندگی می کنیم که شرایط مناسب برای پیدایش و تکامل زندگی تا رسیدن به موجودات هوشمند را دارند. این در حالی است که در فلسفه اولی، تصادف در آفرینش جهان هستی راه ندارد. آفرینش بر تعقل موجود مجرد استوار است؛ همچنین اصلِ ماده طبیعت به تبعِ وجود عقل های مجرد، همواره موجود است. جهان طبیعت سرآغاز زمانی ندارد؛ اما حوادث آن زمانمند هستند و پی درپی رخ می دهند. با این وصف، مفهوم آفرینش بر اصل جهان نیست؛ بلکه بر حوادث آن به کار می آید. در این گفتار، دو دیدگاه متمایز علمی و فلسفی یادشده در باب آفرینش جهان به تصویر و نقد کشیده می شود. در جمع بندی نهایی، چاره ای برای ربط دادن این دو دیدگاه و پاسخ گویی به پرسش عنوان مقاله، اندیشیده می شود.
روز سَبّت و حدود دین در اندیشه حکیم ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم روزهای آفرینِش، که در روز مُقدّس هَفتم یا سَبّت، به منتهای اوج خود نیل می یابد، در هرسه مذاهبِ ابراهیمی حضور گسترده ای دارد. با وجود این که شماری از مؤمنان استنباط موثق و صحیحی از این روزها داشتند، دیگر متورعان اِبرام می ورزیدند که این آموزه، معنای باطنی ژرفی داشته است. به واقع، در سُنّت اسلامی، کسانی که از نقش عقل برای مکاشفه ایمان و کتاب مقدس پشتیبانی می کنند، از کاربرد تأویل نیز حمایت می نمایند. به عبارتی دقیق تر، واژه عربی تأویل، دلالت به بازگشت یا رجعت به مبدأ یا منبع چیزی دارد. اسماعیلیان، در مقام یکی از دو شُعَب اصلی شیعیان، از سرآمدان و حامیان شاخص و برجسته تأویل محسوب می شوند. در این راستا، مقاله حاضر به بررسی چگونگی وقوع آفرینش و رابطه آن با سلسله مراتب دین (حدود دین)، در مقام پیشوا و هادی مؤمنان به سوی رستگاری غایی، در اندیشه حکیم ناصر خسرو، شاعر شهیر فارسی و یکی از بزرگان و رجال اسماعیلی، می پردازد.
بررسی و نقد کتاب مبانی آفرینش ملودی در آهنگ سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۶۹)
61-84
کتاب مبانی آفرینش ملودی در آهنگ سازی را نشر مرکز در سال ۱۳۹۵ منتشر کرده است. مؤلف کتاب کوشیده است تا در هشت فصل مجزا از تمامی جوانب به موضوع ملودی بپردازد. متن اثر دارای نثری روان و قابل فهم است و طرح جلد کتاب نیز مزین و بی پیرایه است. از مهم ترین ویژگی های این کتاب می توان به رویکرد موسیقی شناسانه مؤلف در پرداختن به موضوع، استفاده از منابع متعدد و متنوع، تعدد نمونه ها و تصاویر مرتبط با متن، و ارائه جمع بندی و چکیده در پایان هر مبحث اشاره کرد. باتوجه به مباحث طرح شده در فصل ها و روند آموزشی و تحلیلیِ ارائه شده، عنوان مناسبی برای کتاب انتخاب نشده است. هم چنین به طور کلی، فصل های اول، سوم، و ششم کتاب را که عمده مطالب آن ها در دیگر کتاب ها با انسجام بیش تری طرح شده اند نمی توان از امتیازات این کتاب به حساب آورد. درمقابل، زاویه نگاهی که نویسنده در فصل های دوم و هشتم ارائه می کند مباحث ویژه و سودمندی درباره ملودی است که در کتاب های فارسی زبانِ دیگر به آن ها پرداخته نشده است.
بررسی تطبیقی اساطیرآفرینش و پایان جهان در ایران و اسکاندیناوی
اندیشه زندگی و مرگ یکی از مهم ترین اصول عقاید و باورهای آدمیان است. انسان از گذشته های دور تا کنون بعد از آفرینش و مشاهده ی مرگ همواره به دنبال جاودانگی و در آرزوی بی مرگی بوده است. در باورهای مردم پیشین و در آئین ها، مرگ پایان زندگی و نابودی مطلق نیست بلکه می تواند عاملی برای زندگی بهتر و والاتر باشد. بررسی دیدگاه آفرینش و پایان جهان در اسطوره های ایران و اسکاندیناوی، محور اصلی این پژوهش است. در این بررسی فرض بر این است با وجود تفاوت های ظاهری این دو اسطوره اغلب دارای بن مایههای مشترکی هستند. باور به آفرینش و وجود روز رستاخیز در هر دو سرزمین دیده می شود، آفرینش از یک نقطه شروع می شود و در طول زمان به پایان می رسد. چرخه ی مرگ و آفرینش دائمی است و پایان جهان، پایان آفرینش نیست. در پایان جهان، با رسیدگی به اعمال انسان بر چرخه ی آن ها تأکید می-شود. در این پژوهش کلیت اسطوره ها به صورت تحلیلی-توصیفی بررسی شده و شباهت و تفاوت ها مشخص گردید.