مطالب مرتبط با کلیدواژه

زروانیه


۱.

تأثیرپذیری جهان شناسی اسماعیلیه از زروانیه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جهان شناسی انسان اسماعیلیه آفرینش زروانیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۲۵۰
آیین زروانی یکی از مکتب های فکری ایران باستان است که بسیاری از باورهای آن در اسماعیلیه بازتاب یافته است. پیروان زروانیه عقیده دارند که از ابتدا تا انتهای عالم همه چیز به خواست زروان خدای زمان اتفاق می افتد و همه موجودات فقط به راهی می روند که از پیش ما معین شده است. زروان یا ایزد زمان، آیین کهن ایرانی است که مفاهیم توجه برانگیزی در پیدایش هستی و پایان آن، منشأ عالم، زمان و وضع انسان در هستی و ... در آن بیان شده است؛ مسائلی که در فلسفه و اندیشه سیاسی هم همواره مطرح بوده است. این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده، در ابتدا بعد از بررسی آئین های زروانیه و اسماعیلیه به تأثیرپذیری جهان شناسی اسماعیلیه از زروانیه پرداخته و نتیجه می گیرد که جهان شناسی اسماعیلیه متأثر جهان شناسی از زروانی است.
۲.

سخن گوی مردِ شاهنامه و پیشینه ی مانوی زروانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه سخن گوی wāxš مانویت مینوی خرد زروانیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۵۶۸
«سخن گویی» صفتی است که فردوسی در شاهنامه (به جز مواردی که آن را درباره ی انسانِ زیاده گو به کار می برد) به کسانی ناشناخته می دهد و آن را با ویژگی های نیکِ دیگر چون بیدارمغز، بینادل، روشن دل و ... همراه می کند. تصویری که فردوسی از سخن گوی مردِ شاهنامه ارائه می دهد، تصویری است از انسانی ناشناخته؛ امّا کامل. وجود مردی مینوگوهر و ناشناخته در ادبیاتِ مانوی زروانی پیشینه دارد. می توان بر آن شد که بارِ معنایی واژه ی ترکیبی سخن گوی را در معنایِ انسان کامل، واژه ی wāxš (روح) از ریشه ی vak- (سخن گفتن) می کشیده است؛ چنان که در متنی مانوی به فارسی میانه، انسانی مینوگوهر با واژه ی wāxš و به ریختی ناآشکار و روح وار نشان داده می شود که صرفاً سخن او قابل شنیدن است. در متن زروانی دادستان مینوی خرد نیز شخصیّت «مینوی خرد» ک ه با «دانا» سخن می گوید و راه را ب دو می نماید، مبهم و روح وار است. با توجّه بدین پیشینه که از سنجشِ متن (M 2/I) مانوی و متن پهلویِ زروان گرای مینوی خرد و وزیدگی های زادسپرم برمی آید، شای د بتوان مقصود از سخن گوی را در شاهنامه، متأثّر از اندیشه های مانوی زروانی که بسیار به هم نزدیک است، انسانی مینوگوهر و کمال یافته دانست که هیأتی ناشناخته دارد؛ امّا راه نماینده ی دیگران است.