مقالات
حوزه های تخصصی:
فرهنگ هر ملّتی از عناصر گوناگونی فراهم می آید، یکی از مهم ترین ارکان سازندة فرهنگ، شعر و ادب است که از اساطیر، مذهب، حوادث اجتماعی و تاریخی هر ملّت سرچشمه می گیرد و یکی از منابع شناخت تاریخ تمدّن ملل در قرون مختلف می باشد. آشنایی دقیق و انتقادی با تحوّل و تطوّر شعر در طول تاریخ، گامی مؤثّر در شناخت سرگذشت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر جامعه ای است. با آشنایی با تاریخ ادب و شعر می توان دریافت که آیا جامعه در حال پیشرفت و اعتلاست، یا در حال سکون است و یا اینکه سیر قهقرایی دارد. شعر فارسی در طول تاریخ هزار و دویست سالة خود، دچار تحوّلات و دگرگونی های مختلفی شده که عوامل بسیاری در این تطوّرها مؤثّر بوده اند. آنچه در این مقاله مطرح است، جستجوی بررسی میزان توفیق شاعرانی است که از سبک هندی روی برتافته، به تتبّع در آثار قدما پرداخته اند و اینکه تا چه اندازه ای توانسته اند از نفوذ سبک هندی خارج شوند، چه از نظر ترکیبات واژگانی و چه از لحاظ مضمون و محتوای شعر. با بررسی و مقایسة ویژگی های شعر شاعران خراسانی و بازگشت می توان گفت که تقلید، هرچند استادانه هم انجام بگیرد، باز هم ارزش اثر اصلی و ابتکاری را ندارد و در طول تاریخ، هیچ گاه مقلّدان یک هنرمند به اندازة خود او ارزش پیدا نکرده اند و آثار آنان مورد توجّه قرار نگرفته است. اصولاً تقلید از حالت سکون و ایستایی شخص و جامعة مقلّد حکایت می کند. قصد داریم تا با ذکر نمونه ها و داده های آماری دقیق، به میزان موفّقیّت یا شکست نسبی این تقلیدهای شاعرانه دست یابیم.
خوانش پسااستعماری رمان جزیره سرگردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات پسااستعماری یکی از شاخه های مهمّ نقد ادبی است که در پیوند با زمینه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آثار ادبی قرار دارد. این رویکرد انتقادی آن دسته از آثار ادبیّات را که به روایت از کشورهای استعمارگر، جوامع تحت سیطره و مسائل مختلف آنها چه در تقابل با یکدیگر و چه به صورت مجزّا پرداخته اند، در بر می گیرد و هدف عمده آن، ارائه رهیافتی واسازانه در چگونگی بازنمایی خود و دیگری یا مرکز و حاشیه در تحلیل و بررسی است. این مقاله با ارزیابی مفاهیم بنیادین پسااستعماری مانند دیگری سازی، جنسیّت، زبان، استعمارزدایی و... در رمان جزیره سرگردانی قرائتی جدید از این اثر ارائه می دهد. همچنین، زمینه های مرکززُدایی از تفکّر غربی و ایجاد خودآگاهی را در برخورد با دیدگاه تک سونگرانه غرب که در آثار داستانی فارسی انعکاس یافته است، تحلیل می کند. در این راستا، بنمایه های بازتاب یافته در رمان در دو دسته عمده 1 از خود بیگانگی شامل بی قیدی، آشفتگی و مرگ اندیشی. 2 خودباوری توأم با پیوند و تعلّق به نشانه ها و باورهای هویّت ملّی، شناسایی و معرّفی می شوند تا نگرش نویسنده به عنوان داستان نویس موفّق معاصر نسبت به جهان غرب، نوع واکنش به آن در شخصیّت پردازی و روایت اثر مشخّص گردد. این تحقیق نشان می دهد که دانشور در مقام ارائه راهکار هم برآمده است و سطح فرهنگی و فکری اقشار مختلف و تأثیر میزان آگاهی افراد را در نوع واکنش نسبت به غرب بسیار پُراهمّیّت دانسته است
رمزگشایی از دو افسانة هفت گنبد بر اساس اسطورة آفرینش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار نظامی گنجوی، به ویژه «هفت پیکر» حاوی پیام ها و مفاهیمی است که آبشخور بسیاری از آن ها برگرفته از ناخودآگاه فردی و جمعی اوست که در بیانی نمادین و در لایه های رمز انعکاس یافته است. این نوع زایش ادبی برگرفته از نفوذ به نمایه های عمیق اسطوره ای در وجود این شاعر و بروز و ظهور آن در غالب داستان هایی است که بیش از هر چیز، شگفتی و درک تجربة بی زمانی را به خواننده القا می کند. این مقاله بر اساس رویکرد اسطوره شناسی و بهره گیری از اسطورة بنیادین آفرینش و اسطورة دایرهکه در راستای اسطورة آفرینش به آن پرداخته شده است، ساختار فکری اسطوره ای شاعر را نمایان می کند که روح اسطوره را در درونی ترین ابعاد فکری شاعر طنین انداز کرده است. همچنین، به واکاوی و کشف معنای رمزی و تأویلی عناصری در این زمینه از قبیل، اسطورة درخت و اسطورة جاودانگی از رهگذر حضور کامل در بهشت به مدّت یک شبانه روز بر اساس اسطورة دایره و عامل اصلی هبوط بر اساس رهیافت اسطوره ای پرداخته است. در این پژوهش، با روش تحلیلی استنادی و با استفاده از تأویل، در گشودن نشانه های موجود در این باب، دریافتی متفاوت و مستند از دو افسانة گنبد سیاه و گنبد پیروزه ای در ساختار روایی داستان آفرینش ارائه شده است.
بررسی تطبیقی «عنوان» در رمان های ادبیّات پایداری با تکیه بر رمان های اُم ّ سعد و دا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«میهن» و «دفاع» از مضامین مهمّ ادبیّات پایداری هستند. این پژوهش برای پاسخ به این پرسش انجام شده است که چگونه در ادبیّات داستانی پایداری، اهمیّت مضمون دفاع از میهن می تواند در عنوان بازتاب داشته باشد؟ همچنین، چگونه «عنوان» به مثابة آستانه ای برای ورود به متن می تواند با بهره گیری از الگوی زن مادر به عنوان میهن، سبب شکل گیری اثری قابل توجّه در زمینه ادبیّات پایداری میهن محور گردد؟ برای این منظور با استفاده از پیرامتنیّت ارتباط عنوان داستان را با متن، در دو رمان ادبیّات پایداری «ام ّ سعد» اثر غسّان کنفانی و «دا» به کوشش سیّد اعظم حسینی بررسی می گردد. این دو داستان به عنوان دو اثر شاخص در ادبیّات پایداری انتخاب شده اند که می توان با آنها به پرسش پژوهش پاسخ داد. در هر دو داستان، «عنوان» درون متنی است؛ به این معنی که به متن داستان ارجاع دارد و نه بیرون از آن. در رمان «ام ّ سعد» نویسنده با به کارگیری مادر به عنوان نماد سرزمین فلسطین و انعکاس آن در عنوان داستان، داستانی میهن محور و قابل اعتنا در حوزه ادبیّات پایداری خلق کرده است، در حالی که در داستان «دا»، به رغم اینکه شخصیّت اصلی داستان بانویی مبارز و عنوان داستان به معنای مادر است، توجّه نکردن به ارتباط مادر و میهن، سبب شده این رمان نمونه خوبی برای ادبیّات پایداری میهن محور نباشد.
نقد تطبیقی حکایت های بهارستان جامی با داستان های مینیمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأکید و تمرکز فرمالیست ها بر خَلق فُرم های نو با کمک استراتژی های کلامی، خالقان آثار ادبی را بیش از پیش به سوی مسائل مربوط به فُرم و تکنیک کشاند. نویسندگان این عرصه با بهره مندی از شگردهایی چون بی پیرایگی و سادگی زبان و مفاهیم،غافل گیری،به کارگیری تِمِ جذّاب، خلاصه گویی و کمال ایجاز وواقع گراییبه آفرینش گونه ای داستانی نائل شدند که بر مبنای فُرم و ظرافت های تکنیکی و بیان موضوع در کمترین حجم ممکن برای نفوذ به عمق آگاهی و عواطف خواننده خَلق شد که به مینیمالیسم شهرت یافت. در برخی آثار کلاسیک نثر فارسی همچون «بهارستان» جامی، حکایت های کوتاهی وجود دارد که در پنداشت بعضی پژوهشگران شباهت های فراوانی با داستان های مینیمال دارند و قابل انطباق با مشخّصه های مینیمالیسم می باشند. این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی وجوه تشابه و تفاوت حکایت های کوتاه «بهارستان» جامی و مشخّصه های مینیمالیسم را بررسی کرده است و نشان داده است که به رغم نظر برخی از پژوهشگران، حکایت های کوتاه «بهارستان» جامی نه تنها با داستان های مینیمالیستی کاملاً قابل انطباق نیستند، بلکه در کنار شباهت های ظاهری و صوری، تفاوت های بارزی نیز میان آنها وجود دارد.
غزلیّات میرزا غالب دهلوی فراسوی مرزها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزل از مهم ترین قالب های شعر کلاسیک فارسی است که از اواخر قرن بیستم به ژانری ادبی در ادبیّات امریکای شمالی تبدیل شده است. اکنون بسیاری از شاعران در امریکای شمالی و کانادا به این فرم ادبی شعر می سرایند. پژوهش حاضر درصدد است نشان دهد چرا و چگونه غزل به امریکای شمالی راه یافت و چه عواملی موجب گسترش آن در این سرزمین شدند. به این منظور، ابتدا پیش زمینه ای در باب تلاش های شاعران امریکایی قرن نوزده در معرّفی و ترجمة اشعار فارسی ارائه می شود و پس از آن، به بررسی نقش دو شاعر و محقّق برجستة هندی، اعجاز احمد و آغا شاهد علی، در معرّفی هویّت واقعی این نوع شعر در امریکا پرداخته می شود. در این مقاله نشان داده می شود که آموزش ها و ترجمه های این دو محقّق شرقی در رواج غزل های میرزا غالب دهلوی منجر به ترجمه و سرایش گستردة غزل به زبان انگلیسی شد و در پی آن، شاعران برجسته ای چون «ادرین ریچ» و «رابرت بلای» قالب غزل را برای بیان اغراض خود برگزیدند.
نقد و بررسی داستانِ «آن پادشاه جهود که نصرانیان را می کُشت از بهر تعصّب» از مثنوی مولوی بر اساس رویکرد بینامتنیّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیروان رویکرد بینامتنیّت معتقدند که هیچ متنی خودبسنده نیست و هر متن در آنِ واحد، هم بینامتنی از متون پیشین و هم بینامتنی برای متون بعدی است. در این جستار، ابتدا وجوه مختلف متن و بینامتنیّت تشریح شده است و آنگاه بر اساس این رویکرد، داستانی از «مثنوی معنوی» با عنوانِ «آن پادشاه جهود که نصرانیان را می کُشت از بهر تعصّب» مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. با تحلیل این داستان، روشن شد که چنان که پیروان رویکرد بینامتنیّت تأکید کرده اند که هیچ متنی اصیل نیست، داستان مورد بحث در مثنوی نیز واگویه ای از متون متقدّم خود، از جمله «شغاد و رستم» در شاهنامه، «جزیمة الأبرش» در تاریخ بلعمی، «فیروز، شاه ایران و شاه هیطالیان» در تاریخ طبری و «بوم و زاغ» در کلیله و دمنه است؛ بدین ترتیب که در هر پنج داستان، بین دو سرزمین دشمنی پدید می آید و یک نفر از پادشاه می خواهد که او را در میان مردم خوار کند و مورد ضرب و شتم قرار دهد. آنگاه فردِ به ظاهر مطرود، به سپاه دشمن رو می آورد و با جلب اعتماد آنها موفّق می شود که دشمن را سخت شکست دهد.