مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
فارابی
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
71 - 88
حوزه های تخصصی:
تربیت مدنی به عنوان یکی از کارکردهای مهم تعلیم و تربیت شناخته می شود، که لزوم آموزش و فراگیری آن مستلزم وجود الگوی تربیت مدنی است. یکی از نظریه های مهم در رابطه با تربیت مدنی مربوط به فارابی که فیلسوف ایرانی−اسلامی است. هدف پژوهش حاضر کاوش الگوی تربیت مدنی از دیدگاه فارابی می باشد. رویکرد پژوهش مطالعه کیفی و روش تحلیل محتوا است. کلیه منابع ترجمه شده ی دست اول و دوم مربوط به فارابی که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک در دسترس انتخاب شده بودند، مورد کاوش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شد. یافته های حاصل از تحلیل مضمون در قالب 50 مقوله، 34 مضمون پایه، 7 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر سازماندهی شد. نتایج پژوهش حاکی از این امر بود که بایستی موضوع تربیت مدنی و ابعاد آن که متناسب با فرهنگ و ارزش های جامعه است را وارد سیستم آموزشی نمود. همچنین این پژوهش به معرفی برخی روش های تعلیم مدنی فعال و مشارکتی و نحوه کاربرد آنها از دیدگاه فارابی پرداخته است.
معرفت شناسی وحی در رؤیایی و یا وحیانی بودن آن از نظر فارابی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
99 - 114
حوزه های تخصصی:
تکلّم خداوند با شخص رسول و چگونگی دریافت وحی یکی از مشکلات متکلمان و فیلسوفان مسلمان در طول تاریخ اسلام بوده است، متفکران اسلامی از جمله فارابی و ابن عربی با این مساله مواجه بوده اند که از چه ساحتی و به چه صورتی بر رسول نازل می گردد و آیا افراد دیگری نیز غیر رسول همچون فیلسوفان و عرفا به آن ساحت دسترسی دارند یا خیر و اگر جواب سؤال مثبت است، فرق فیلسوف و عارف با نبی در چیست؟ فارابی برای تبیین وحی به قوه تخیّل روی آورده است تا از طریق محاکات قوّه مخیله رسول، اشکال فلسفی ارتباط خدای مجرد و بسیط را در تکلم و انزال قرآن کریم به نبی که انسانی مرکب و دارای تغییر و زمانمند است، حل نماید. و همین باعث شده که برخی دانشمندان معاصر به رؤیایی بودن «وحی» روی آورند. اما ابن عربی درنقد فارابی، خیال را در افقی فراتر از عقل نشانده و عقل را مادون خیال دانسته که در استنتاج خود محتاج به حواس و حافظه و قوّه مفکره است لذا خطاپذیر می باشد و از آنجائیکه دیدگاه فارابی از جهاتی زیربنای دیدگاه رؤیای رسولانه در عصر حاضر است از اهمیت خاصی برخوردار است و پاسخ ابن عربی به فارابی بحثی جدید است که کسی تاکنون مطرح ننموده است. لذا این مقاله با استفاده از دیدگاه ابن عربی به این دستاورد رسیده است که خیالی فرض کردن وحی، نوعی تقلیل گرایی وحی است که آنرا تا حد مکاشفه پایین می آورد و الفاظ قرآن کریم را که قول به وجود است با الفاظ بشر که قول به لفظ است، برابر می کند در حالیکه وحی «اشاره» است و الفاظ بشر «عبارت» اند.
بررسی و ارزیابی مبادی حکمت عملی در فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
1 - 24
حوزه های تخصصی:
فارابی و ابن سینا در شمار برجسته ترین و نام آشناترین فیلسوفان مشایی در عرصه مباحث فلسفی و عقلی اند، بنیان های فکری نظام فلسفی مشائی در جهان اسلام براساس مبانی عقلی و اندیشه های فلسفی این دو فیلسوف بزرگ بنا نهاده شده است، نوع نگرش دو فیلسوف به حکمت عملی زمینه ساز پرسش ها و تردیدهایی در این باره شده است، تا آنجا که برخی چنین پنداشته اند که پی جویی از مسائل حکمت عملی دغدغه ابن سینا نبوده است، مقاله حاضر کوشیده است با ارائه و ارزیابی دیدگاه فارابی و ابن سینا درباره حکمت عملی تبیین نماید که ابن سینا افزون بر مبادی اساسی حکمت عملی که در آن اندیشه ای یکسان با فارابی دارد، صناعت شارعه را نیز مبدأ برای شاخه های سه گانه اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن به شمار آورده است و دیدگاه متفاوت ابن سینا از فارابی درباره مسائل حکمت عملی برخاسته از این است که او گزاره های اخلاقی را در شمار آراء محمود و شهرت می داند، درحالی که فارابی گزاره های اخلاقی را قضایای عقلی و برهانی می داند.
مقایسه جایگاه زن در تربیت اخلاقی بر اساس آرای فارابی و نل نادینگز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
189-201
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی جایگاه زن در تربیت اخلاقی براساس آرای نادینگز و فارابی به انجام رسیده است. رویکرد غمخواری در تربیت اخلاقی متاثر از دیدگاه نل نادینگز از فیلسوفان معاصر مغرب زمین است که ریشه در جنبش فمینیستی دارد. دیدگاه فارابی نیز در تربیت اخلاقی ریشه در قرآن و آثار فلاسفه اسلامی و یونانی دارد. پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی بوده و با توجه به هدف از روش انتقادی تحلیلی جهت پاسخ به پرسش های پژوهش استفاده شده است.برای رسیدن به هدف ابتدا آرای تربیتی نادینگز و فارابی مورد کاوش قرار گرفته و سپس تربیت اخلاقی و زن در اندیشه این دو فیلسوف بررسی شده است. هم نادینگز و هم فارابی در دیدگاه خود توجه ویژه ای به جایگاه زن دارند و بر اهمیت عشق و محبت در تربیت تاکید دارند. نادینگز برخلاف فارابی رویکردی جنسیتی به اخلاق و تربیت اخلاقی دارد و نگاه وی معطوف به انسان و فارغ از معنویات است، اما فارابی در تفاضل بین ابنا بشر، جنسیت را محور تفکیک قرار نمی دهد، بلکه نگرشی انسانی به ماهو انسان دارد و برخلاف نادینگز مانند دیگر اندیشمندان مسلمان بر معنویات تاکید ویژه ای دارد.
گزارشی انتقادی از ترجمه فارسی دو فصل کِندی و فارابی در تاریخ فلسفه اسلامی نصر- لیمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
715 - 741
حوزه های تخصصی:
کتاب تاریخ فلسفه اسلامی حدود یک ربع قرن پیش از این، با ویرایش دو چهره سرشناس در زمینه فلسفه اسلامی یعنی سید حسین نصر و اولیور لیمن، از سوی انتشارات راتلج (Routledge) منتشر شد. جمعی از پژوهشگران در نگارش اثر به زبان انگلیسی دخیل بوده اند؛ در ترجمه فارسی اثر نیز پژوهشگران و استادانی حضور داشته و همه اثر در پنج جلد از سوی انتشارات حکمت طی سال های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸ به چاپ رسیده است. موضوع این نوشته بررسی موردی ترجمه فارسی دو فصل از جلد نخست است؛ منظور فصل های یازدهم و دوازدهم است که به ترتیب به گزارش فیلسوف عرب یعنی کِندی و ابونصر فارابی می پردازند. مترجم فارسی هر دو فصل نامبرده استاد فلسفه، روح الله عالمی است. در این بررسی پس از بیان مسأله و معرفی اثر (اعم از اصل انگلیسی و ترجمه فارسی)، روی ترجمه فارسی دو فصل کِندی و فارابی، متمرکز شده و کوشیده ایم موارد گوناگونی از ایراد های ویرایشی و محتوائی آن ها را گزارش کنیم. در ادامه به تحلیل و نتیجه گیری پرداخته ایم. به طور کوتاه می توان گفت، مترجم در ترجمه فارسی دچار برخی سهوهای جدّی شده است. سهوهایی که البته می توانست بسی کمتر باشد. ریشه های امر بیشتر عبارتند از دقت نکردن در معانی برخی اصطلاحات یا عبارت ها، عدم تخصص در موضوع بحث و مراجعه نکردن به متون اصلی مربوطه (در اینجا متون خود کِندی و فارابی)، بهره نگرفتن ناشر از ویرایش علمی برای بررسی صوری و محتوائی ترجمه فارسی جلد نخست. نشر چنین آثاری با کیفیت محتوائی مخدوش، نشان می دهد که کار فکری و فرهنگی چه بسا از سوی خود ما که بدین امور می پردازیم، کم ارزش گرفته می شود! و سپس همین آفت فکری، به سطح جامعه نیز سرایت می یابد. امیدواریم نوشته هائی از این دست که به بررسی انتقادی پرداخته است، جدّی گرفته شده و برخی از کسانی را که مستقیم یا غیرمستقیم عهده دار فعالیت های فکری - فرهنگی اند، بکار آید. باشد که از این راه و مانند آن، شأن و وضع تألیف و ترجمه متون فلسفی نسبت به وضع کنونی، اندکی بهبود یابد.
ابن طفیل: الگوی هنر فاضله فارابی
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
29 - 46
حوزه های تخصصی:
ابن طفیل دیدگاه های فلسفی خویش را به شیوه هنری در قالب یک رمان ارایه داده است. اینکه چرا یک فیلسوف، آن هم فیلسوفی که آثار اندکی نوشته زبان هنر را برای بیان آرای حکمی و فلسفی برمیگزیند نیاز به تبیین دارد. چنین تبیینی در رهیافت هنر فاضله فارابی امکان پذیر است. بخش اول این مقاله به تحلیل رهیافت هنر فاضله و بخش دوم به گزارش تحلیلی رساله ابن طفیل در پرتو رهیافت هنر فاضله اختصاص دارد. فارابی برآن است هنر فاضله باید معقولات را در لباس خیال تعلیم و ترویج کند. زیرا مردم بدینوسیله معارف عقلی را بهتر ادراک و در مقام پیروی نیز سعادت عقلی را بیشتر دنبال میکنند. نمونه تمام عیار هنر فاضله فارابی، شاهکار ابن طفیل است. ابن طفیل در رساله حی بن یقظان کودکی را تصویر میکند که در جزیره ای خالی از انسان در میان حیوانات وحشی به رشد جسمی، فکری و عرفانی میرسد.
جایگاه « تفکّر» در فلسفه سیاسی اسلامی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
115 - 136
حوزه های تخصصی:
بحث در خصوص ماهیت و ابعاد تفکر و تعقل به عنوان موضوعی بنیادین، همواره دغدغه نوع انسان و به خصوص فیلسوفان بوده است. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن بحث از تفکر به معنای لغوی و اصطلاحی، جایگاه آن در فلسفه و فلسفه سیاسی اسلامی موردبررسی قرار گیرد و برای این منظور به آرای فارابی و ملاصدرا رجوع شده است. نتیجه آنکه، در فلسفه اسلامی، تفکر در نسبت با هستی شناسی و قراردادن انسان به عنوان بخشی از هرم هستی قابل درک است و تفکر او در چنین منظومه ای معطوف به سعادت است. فارابی این مسئله را ذیل بحث از سلسله عقول و مراتب آن موردبحث قرار داده است و ریاست مدینه فاضله را از آنِ کسانی می داند که به مرتبه «عقل مستفاد» رسیده باشند و نیل به همین مرتبه را مقسمِ انواع مدینه قرار داده است. ملاصدرا نیز، به صورتی دیگر به همین نکته رهنمون شده است با این تفاوت که برای او عقلانیت در کنار اشراق و وحی مطرح شده است و تفکر یکی از این ارکان سه گانه است و اندیشه سیاسی او نیز به تبع این تحول در مبادی به سوی نوعی حکومت شرعی متمایل شده است که او از آن به «علمای اهل معرفت» تعبیر کرده است.
بررسی تطبیقی دولت اخلاقی در فلسفه سیاسی منسیوس و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
99 - 135
حوزه های تخصصی:
منسیوس (Mencius) و فارابی نمایندگان برجسته دو سنت فکری مهم شرقی یعنی فلسفه کنفوسیوسی- چینی و فلسفه اسلامی-ایرانی هستند که تأملات اساسی درباره ماهیت و کار ویژه های دولت و چگونگی اخلاقی کردن کارآمد آن داشته اند و می توانند نقاط ضعف یکدیگر را پوشش دهند و الگویی امروزی با ارجاع به سنت تمام شرقی پدید آورند. سؤال اساسی مقاله نحوه نگرش این دو فیلسوف سیاسی نسبت به همجوشی های اخلاق و سیاست در ساحت دولت و چگونگی ترسیم دولت اخلاقی است. فرضیه مبتنی بر مفصل بندی اخلاق و سیاست در مفاهیم مدینه فاضله، سعادت، مشروعیت و عدالت و تکوین دولت اخلاقی از منظر منسیوس و فارابی و شباهت عمده آنان در رویکرد کلی است که بر پایه روش بررسی تطبیقی دارای اشتراکات فراوان و افتراقات قابل ذکر و نقاط قوت و ضعف هستند. دولت، خیر ضروری، پیوستگی و یگانگی اخلاق و سیاست، دولت ابزاری و حداکثری/تأمین اجتماعی جامع/تأمین امنیت-رفاه-فضیلت، دولت حکیم-شهریار، ارتباط میان دیانت، سیاست, معنویت و اخلاق، سعادت امری چندجانبه و چندبعدی/دست یابی به سعادت امری نسبی، مشروعیت دوپایه آسمانی زمینی، اعتدال و حد وسط/مخالفت با اغلب و غیراخلاقی بودن آن/و عدالت جامع اشتراکات این دو است. برقراری تعادل میان رویکرد نخبه گرایانه و توده گرایانه از سوی منسیوس،صراحت بیشتر بر ابزاری بودن دولت/ و لحاظ حق انقلاب، تأکید بیشتر بر وظایف دولت/دولت خیرخواه و خادم، توصیف تجربی-عقلانی-جزئی، سعادت جامع میان فطرت و اراده، نقش مردم فراتر از نظریه فارابی/صدای مردم صدای خدا، و تأکید بیشتر بر عدالت سیاسی از تفاوت های منسیوس با فارابی در عرصه دولت اخلاقی می توان برشمرد.
سماع و موسیقی عرفانی در اندیشه عرفانی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فارابی همگام با روحیه صوفیانه، به موسیقی نیز گرایش و علاقه وافری ابراز می داشت. اوطبیعتی متأمل داشت وازاموردنیوی اعراض می کرد. اما آنچه در زندگی فارابی قابل توجه است اینکه تصوف فارابی در حد اعتدال و متفاوت ازتصوف رایج زمانه خودبود؛ کسوت درویشی فارابی هیچگاه اوراازکارتحقیق وتعلیم وکتابت بازنداشت وسماع عارفانه، نزاهت اخلاق، صحت مزاج وناچیزانگاشتن اموردنیوی، نتیجه تصوف وموسیقی اوبوده است. موسیقی وتصوف دروجودفارابی نه تنهاهمگام وهمرازبوده اند بلکه زمینه های تأمل وتعمق اندیشه اودرمسائل علمی وفلسفی را فراهم آورده اند. شاهد این مطلب، حوادث تاریخی وساختارفکری وروحانی اوست که به آن پرداخته خواهدشد. نگارندگان با بررسی آثار مختلف فارابی و شارحان اودراین مقاله سعی دارد تااولاً تصوف فارابی را از تصوف رایج دوره اول وبه معنای عام صوفی گری تمیز دهند وثانیاً تأثیرات موسیقی را درطریقه صوفیانه فارابی تبیین نموده وحضورموسیقی به عنوان عنصر پیوند دهنده حیات فلسفی وعرفانی اورامورد تحلیل وبررسی قراردهد.
مشی عرفانی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
98 - 117
حوزه های تخصصی:
ابونصر فارابی (295-339 ه.ق.) فیلسوفی است که در سرزمین ایران پس از اسلام پدیدار گشته و از آشناترین فلاسفه نسبت به دانش روز است که در محدوده زمان خود گام های بسیار مهمی در تأسیس فلسفه اسلامی برداشته است. فارابی همچون ابن سینا در کنار فلسفه و دیگر علوم به عرفان نیز گرایش داشته است و در عرفان عملی وی زهد، عدم دلبستگی و زندگی توأم با انزوا دیده می شود و بر اساس آن در عرفان نظری نیز دارای نظرات و آثاری است. آنچه در پژوهش حاضر محل نظر می باشد، این است که آیا فارابی علاوه بر صاحب فن بودن در حوزه های علمی بر شمرده شده، عارف نیز به حساب می آید؟ آیا دلایلی برای انتخاب وی در سلک عرفان نظری و نسبت وی با عرفان عملی وجود دارد؟ از این رو این بررسی به روش توصیفی- تحلیلی متوجه اثری است با عنوان فصوص الحکم که از آن فارابی می باشد و دیگر آثاری که از وی به جا مانده تا تصویر عرفان و تصوف نظری و عملی وی را ترسیم سازد.
روش شناسی بنیادین اندیشه اجتماعی شیخ مفید(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
براساس طبقه بندی علوم ابونصر فارابی، علم مدنی (اجتماعی) مسلمین شامل دو علم کلام و فقه است و می توان مدعی شد که اندیشه مدنی (اجتماعی)، عمدتاً توسط فقها متکلمین رقم خورده است. در این دوره تاریخی حداقل سه کلان مسئله غیبت کبرای امام دوازدهم شیعیان، ترجمه علوم یونانی و تأثیرات آن در محیط بغداد و حکومت سیاسی آل بویه سهم مهمی در تحولات آن دارند. شیخ مفید، به عنوان فقیه متکلم بزرگ شیعی و بنیانگذار مکتب کلامی فقهی بغداد، نقش مهمی در تحولات مدنی و اجتماعی شیعیان در این دوره حساس تاریخ تشیع داشته است. در این مقاله کوشیده ایم با اتکا بر این مقدمه و با بهره گیری از روش شناسی بنیادین، مبادی معرفتی و غیرمعرفتی مؤثر بر شکل گیری اندیشه اجتماعی (مدنی) شیخ مفید احصا و صورت بندی شود. در این صورت بندی، به تأثیرات مکتب قم (شیخ صدوق و شیخ کلینی) به عنوان مبادی معرفتی شیخ مفید و صورت بندی جدید شیخ مفید از این مبادی معرفتی با نظر به شرایط تاریخی اجتماعی خاص خود اشاره شده است. در پایان به ضرورت تحقیق درباره اندیشه اجتماعی دیگر فقها متکلمان شیعی قبل و بعد از شیخ مفید نیز اشاره کرده ایم.
دلالت های تربیت زمامدار در اندیشه حکیم ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
205 - 240
حوزه های تخصصی:
تأکیدات فراوان نسبت به زمامداری و نقش زمامداران در سعادت جامعه، چه در منابع دینی و چه در اندیشه های رهبران جمهوری اسلامی، نشان از ضرورت تدوین برنامه ای جامع برای تربیت زمامداران دارد که تدوین آن علاوه بر نیاز به مبانی مبتنی بر قرآن و سیره معصومین (علیهم السلام)، به استفاده از اندیشه های متفکران مسلمانی که در راستای کاربست مبانی اسلامی در اندیشه خود تلاش نموده اند؛ نیز محتاج است. در این میان اندیشه های فارابی به عنوان مؤسس فلسفه اسلامی حائز اهمیت ویژه ای است به خصوص آنکه زمامدار و تربیت وی، به تبعیت از افلاطون، دغدغه اصلی فارابی نیز بوده است. بر این اساس تلاش این پژوهش بر این خواهد بود که با استفاده از آثار و تالیفات فارابی مروری بر اندیشه های او دررابطه با تربیت زمامدار داشته باشد و به عبارت دقیقتر این پژوهش به دنبال پاسخی برای این سؤال است که «اندیشه فارابی چه دلالت هایی برای تربیت زمامداران دارد؟» این پژوهش برای پاسخ به این سوال با استفاده از روئش دلالت پژوهی به استخراج و تحلیل سهم یاری ها و سپس دلالت های مرتبط با تربیت زمامداران از اندیشه فارابی پرداخته و در نهایت تلاش کرده است این دلالت ها را در قالب یک نمودار مفهومی ارائه نماید.
نقش بحران سیاسی-معرفتی در شکل گیری مدین فاضله فارابی: آرمان شهر به مثابه نیاز تاریخی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
62-90
حوزه های تخصصی:
فارابی با بهره از سه منبع الهام بخش اندیشه ایرانشهری، فلسفه سیاسی یونانی و اندیشه های اسلامی آرمانشهری تلفیقی ترسیم کند. این مقاله حول این ایده شکل گرفته است که فارابی با ترکیب این منابع متفاوت، مدینه فاضله را بر مبنای نیاز تاریخی طراحی نموده است. به تعبیر دقیق تر بحران سیاسی-فکری عصر فارابی، او را با واقعیتی مواجه کرده است که اساساً واقعیتی وارونه شده در سیاست جامعه اسلامی است. تخاصم مذاهب اسلامی و تلاش های کلامی برای برتری دادن به یک مذهب، فساد دربار و سوء استفاده از عنوان خلیفه، تفرقه و نبودن تعاون اجتماعی در رسیدن به خیر و... فارابی را وا می دارد تا به سوی ساختن آرمان شهری ایرانی-اسلامی-یونانی حرکت کند. بدین معنا وی می کوشد راه حلی برای منازعات عصر خود بیاید، هرچند که مدینه فاضله وی جای چندانی برای دگراندیشان باقی نمی گذارد. مقاله پیش رو با بهره از جامعه شناسی معرفت رابطه زمینه و اندیشه فارابی را بررسی می کند.
سعادت و نسبت آن با معنای زندگی از منظر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای فلسفه دین سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
223 - 250
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی این مقاله آن است که با نظر به مسأله معنای زندگی در فلسفه معاصر، چه نظریه ای در این باب از فلسفه فارابی(معلم ثانی) قابل استخراج و صورت بندی است و نظریه او ذیل کدام یک از نظریه های مطرح گنجانده می شود. در این نوشتار با نظر به پیوند بنیادین میان آموزه های خداباور(الهیاتی) و سعادت اندیش فارابی(مبتنی بر شناخت نفس و روح نامیرای انسان)، معناگرایی فراطبیعت گرایانه فرض گرفته شده است. فارابی به عنوان یک فیلسوف خداباور و معتقد به روح نامیرا با پیروی از اندیشه فلاسفه یونان، نظامی را طراحی می کند که بر اساس آن زندگی دنیوی انسان با نظر به هدف عالی که همان رسیدن به سعادت و نیک بختی است، معنادار می شود.زمانی که فراطبیعت گرایی فارابی به نحو مستقل از نظریات مشابه مورد ارزیابی قرار می گیرد، می توان نظریه ای مبتنی بر کشف (در برابر جعل) معنای واحد در زندگی، (در برابر کثرت گرایی)، که عینیت (در برابر ذهن گرایی) را در عمل (و نه در اندیشه و باور) به شکل کلی (نه به صورت جزئی) از نظام فلسفی و فکری فارابی استخراج نمود. بر این مبنا رسیدن به سعادت حقیقی که بر پایه معرفت و حکمت الهی و کسب فضایل علمی و عملی استوار است، به زندگی انسان معنا می بخشد و غایت قصوای او است. از منظر فارابی انسان در زندگی به سعادتی که همان معنای زندگی او است، جز در ربط با خدا دست پیدا نمی کند.
تطوّر قاعده بسیط الحقیقة در فلسفه اسلامی و دستاوردها و نتایج آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
49 - 70
حوزه های تخصصی:
قاعده «بَسیطَةُ الْحَقیقَةِ کل الأشیاء و لیس بشیء منها» از مهم ترین مباحث موجود در مبحث الهیات بالمعنی الاخص است که صدرالمتألهین مدّعی شده است کسی به غیر از فلوطین و او بر آن اطلاع پیدا نکرده است. اما آیا دیگر فلاسفه در تطوّر و تکامل مفاد قاعده مؤثر بوده اند؟ تکامل این قاعده، چه مشکلات فلسفی را حل کرده و چه دستاوردهایی در حکمت صدرایی به بار نشانده است؟ با توجه به اینکه این قاعده در دو ساحت وحدت در کثرت و ساحت کثرت در وحدت قابل معناکردن می باشد، این نوشته بر آن است با اثبات اینکه ملاصدرا در فهم اصل این قاعده، در هر دو ساحت، وام دار آیات و روایات و شهودات عرفاست، سعی کرده است تطور این قاعده را در میان فلاسفه قبل از ملاصدرا به روش توصیفی-تحلیلی در معرض نقد و کاوش قرار دهد. از این رو فلوطین سعی کرد مفاد این قاعده را در هر دو ساحت بیان کند. اما فارابی، شیخ اشراق و میرداماد، تنها در ساحت کثرت در وحدت، با چشم پوشی از مبانی شان در تطور این قاعده نقش داشته اند. نیز ملاصدرا و پیروانش در سیر تکامل حکمت متعالیه در موارد عدیده ای، مثل رابطه ذات باری تعالی با علمش یا رابطه نفس با قوایش، از این قاعده در هر دو ساحت استفاده کرده اند.
از رویکرد معنادرمانی تا اندیشۀ سعادت گرای فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
39 - 53
حوزه های تخصصی:
معنادرمانی، مکتبی که ویکتور فرانکل بنیان نهاد، می کوشد به فرد بیاموزد معنای زندگی خویش را دریابد و از رخوت و خلأ وجودی بیرون آید و در پس سختی ها و مشکلات زندگی، معنایی برای زندگی خود بیابد. در این پژوهش سعی شده با رویکردی به اصول و مبانی معنادرمانی فرانکل، برخی اصول و مبانی در مفهوم سعادت فارابی تبیین و تحلیل شود که وی نه تنها فیلسوف و اندیشمندی سیاسی، بلکه پزشکی است روانشناس که درمان درد و رنج مردمان جامعه اش را تحقق سعادت ازطریق تعلیم، تأدیب، آموزش سیاست و فلسفه می داند. در فلسفۀ فارابی، خیر یا سعادت غایتی است که هر انسانی بدان تشویق و برانگیخته می شود. فهم مبانی معنادرمانی در اندیشۀ وی در تطبیق با اندیشۀ فرانکل، در بخش تعلیم علم مدنی با 1. انجام کار ارزشمند، 2. ایجاد ارزش های تجربی، 3. ارزش تجربیات والا صورت می گیرد و مقومات آن با «شناساندن مسئولیت فردی»، «ایجاد فضایل اخلاقی»، «تشکیل اجتماع»، «عشق ورزی» می تواند قابل تبیین باشد؛ زیرا از این وجه دست یابی به معنای زندگی با کسب سعادت ارتباط دارد و سعادت امری جدا از زندگی مدنی نیست؛ پس مشارکت در امور مدنی و کسب فضایل اخلاقی از اصول و مبانی اصلی روش معنادرمانی در فلسفۀ فارابی است.
تحلیل و واکاوی جایگاه بعد عملی وجود انسان در دیدگاه فارابی و علامه محمدتقی جعفری تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
751 - 765
حوزه های تخصصی:
بعد عملی وجود انسان مرتبط با اعمال و افعال وی است؛ اعمال و افعالی که شکل دهندۀ شخصیت وی هستند و با هدایت حکمت عملی می توانند به عملی حکیمانه مبدل شوند و سبب سعادت انسان گردند. یافته های تحقیق که مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای صورت گرفته نشان می دهد که فارابی توجه خاصی به بعد عملی وجود انسان در دیدگاه خویش در حوزۀ مدینۀ فاضله داشته است؛ به طوری که عمل اهالی مدینه در کنار معرفت از جمله مؤلفه هایی است که سبب فاضله شدن مدینه می شوند و در صورتی که اهالی مدینه معرفت داشته باشند؛ اما در عمل آن ها ضعف وجود داشته باشد، چنین مدینه ای فاضله نخواهد بود و به تعبیر خود فارابی، مدینۀ فاسقه است؛ یعنی مدینه ای که اهالی آن به خداوند و نیکی ها اعتقاد و شناخت دارند؛ اما در عمل پایبند به شناخت خویش نیستند. همین طور بررسی آثار علامه محمدتقی جعفری نشان می دهد که ایشان عمل را مؤلفۀ اصلی بعد از آگاهی و معرفت برای رسیدن به حیات معقول مطرح می کند و حتی معتقد است معقول بودن حیات معقول صرفا به وسیله عقل نظری نیست بلکه شامل عقل نظری وعقل عملی تواما است. بررسی دیدگاه دو متفکر نشان می دهد که هر دو به عمل حکیمانه به عنوان مؤلفۀ اصلی توجه دارند و به نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی اذعان می کنند.
دین به مثابه قانون از منظر فیلسوفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
38 - 70
حوزه های تخصصی:
آنچه در این نوشتار مطرح می شود، تبیین و تثبیت سه مدعا در باب دین شناسی فیلسوفان مسلمان است: اول. فیلسوفان مسلمان متاثر از افلاطون و ارسطو انسان را موجودی اجتماعی دانسته اند. بدین معنا که انسان در قالب حضور در مدینه به حیات و بقای خود ادامه می دهد و تشکیل و بقای مدینه نیازمند قانون است. اما قانونی که برای اداره مدینه یا جامعه شهری معرفی می کنند، قانون بشری نیست بلکه قانون الهی است و آن قانونی، چیزی جز دین الهی نیست. بنابراین ازنگاه فیلسوفان مسلمان، ماهیت دین همان قانون است. دوم. از آنجا که فیلسوفان مسلمان به دین به عنوان قانون نظر کرده اند، هرگز از نحوة هستی این قانون پرسش نکرده اند؛ یعنی نپرسیده اند که دین به مثابة قانون از چه نحوة وجودی در جهان خارج برخوردار است. سوم. هرچند فیلسوفان مسلمان ذیل مفهوم دین به مثابه کلام و کتاب و مانندآن، نکاتی هستی شناختی بیان کرده اند، اما ایشان اصالت هستی شناختی برای دین قائل نیستند. نه تنها از نحوة وجود دین به مثابة قانون بحث و پرسش نکرده اند، بلکه اساسا هرگز از منظر هستی شناسی بحث منسجم، مدون و مستقلی در باب دین نداشته اند. پرسش اساسی در باب دین که تاکنون در تفکر و فرهنگ اسلامی از ان غفلت شده این است: نحوة هستی و وجود دین به مثابة یک موجود چگونه است؟ تفاوت رویکرد دربارة نحوة هستی دین موجب تفاوت نحوة مواجهه با دین و نسبت برقرار کردن با دین خواهد بود. از اینرو هستی شناسی دین صرفا یک بحث نظری نیست و آثار عملی متعددی بر آن مترتب است.
بررسی مقایسه ای نقش معرفت شناختی عقل در اندیشه سیاسی فارابی و سید مرتضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 64
حوزه های تخصصی:
عقل نزد فارابی به عنوان یک فیلسوف و سیدمرتضی به عنوان یک متکلم عقل گرا، نقش بی بدیلی دارد؛ به همین خاطر، جهت مقایسه فلسفه سیاسی فارابی و کلام سیاسی سیدمرتضی، بررسی مقایسه ای نقش عقل ضرورت می یابد. این مقاله با بررسی آثار فارابی و سیدمرتضی و سایر پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، به نقش عقل و کارکرد آن در اندیشه سیاسی فارابی و سیدمرتضی پرداخته است و روشن نموده است که سیدمرتضی و فارابی در اصل عقلانیت و ارزشمندی عقل، توافق دارند، اما نقطه عزیمت و جهت گیری آنها در عقل ورزی متفاوت است و این تفاوت با توجه به فیلسوف بودن فارابی و متکلم بودن سیدمرتضی قابل فهم است. عقل در اندیشه سیاسی سیدمرتضی فارغ از مبانی فلسفی، بدون رازورزی و مبتنی بر وحی قطعی و متناسب با اقتضائات و شرایط و برای دست یافتن به سعادت دنیوی و اخروی ذیل حقیقت امامت شیعی، به پردازش مشغول است و عقل نزد فارابی برپایه مبانی فلسفه یونان و به قصد تئوریزه کردن فیلسوف_شاه افلاطونی و با نگاهی استعلایی و آمیخته به رازورزی و کم توجه به واقعیت های خارجی، در رسیدن به معرفت از جانب عقل فعال و فاقد نگاه بنیادین به مبانی و امامت شیعی است.
روش شناسی فارابی در اسلامی سازی فلسفه سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
8 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روش شناسی فارابی در اسلامی سازی فلسفه ی سیاسی است. در این راستا، به این پرسش ها پرداخته شده است: آیا او از طریق دست کاری در بنیادهای نظری و پیش فرض های یونانی، «فلسفه ی سیاسی» را اسلامی کرد؟ یا حکمت عملی را بر تراز تجربه ی مسلمین و در ترازوی عقلانیت دینی قرار داد؟ آیا فارابی تنها به کلیات برهانی و خطوط اساسی فلسفه ی یونانی تأسّی کرد و مبادی، مبانی، غایات و مسائل آن را، خود تولید نمود؟ تحلیل و تبیین روش مند مجموعه متون معلم ثانی در این تحقیق، نتایج و دستاوردهایی ایجاد کرد که در سه محورِ ابتناسازی فلسفه ی سیاسی یونانی بر بنیادهای نظری اسلامی، بازسازی غایی آن بر اساس آرمان های اسلامی و با الهام از مفاهیم قرآنی، و توسعه و تعمیق مسائل فلسفه ی سیاسی در دستگاه واره ای جدید بود. فارابی از این طریق توانست مسائل نوپدیدی در حوزه ی اجتماعات فاضله، آیین شهروندی و شهریاری ارائه کرده و در آشتی میان فلسفه و دین و ارزش های قرآنی، فلسفه ی سیاسی خود را با رویکردی بنیادی، آرمانی و ارزشی، سازگار با اسلام ارائه بدهد.