مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
حی بن یقظان
حوزه های تخصصی:
ابوبکر محمدبن طفیل اندلسی از دانشمندان بزرگ جهان اسلام است که در فلسفه و طب و علوم عقلی مقامی در خور ستایش دارد. از آثار او جز قصایدی در طب و رساله حی بن یقظان چیزی بر جای نمانده است. این رساله مهم ترین اثر ابن طفیل است که شامل اندیشه های عمیق فلسفی اوست و با بهره گیری از عنصر خیال، در قالب داستان نگاشته شده و موضوع آن سیر وحرکت انسان از عالم ماده به جهان معقولات و رسیدن به معرفت الهی است. درون مایه فکری و فلسفی این داستان باعث شده به جنبه هنری آن کمتر توجه شود. این مقاله برآن است تا با تحلیل عناصر داستانی دراین رساله، بعد تازه ای از هنر ودانش ابن طفیل را نمایان سازد و مهم ترین عناصر داستان فنی را که شامل پیرنگ، درون مایه، شخصیت، زاویه دید، سبک، لحن، زبان و تکنیک است، در رساله قصه مانند حی بن یقظان بررسی کند.
معنای زندگی در آثار تمثیلی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
365 - 396
حوزه های تخصصی:
مسئله «معنای زندگی» همواره در پس زمینه ذهن عموم انسان ها و پیش درآمد کار خواص آنان از فلاسفه و روانشناسان و علمای اخلاق بوده است. در این میان ابن سینا به عنوان فیلسوفی وجودی، با درک اهمیت مسئله، همواره در سراسر آثار خود می کوشد تا تبیین معقول و موجهی از معنای زندگی ارائه کند. از میان سه کاربرد اصلی لفظ «معنا» یعنی هدف، ارزش و کارکرد، تمرکز اصلی ابن سینا بر دستیابی به «هدف زندگی» است. در این مقاله بر آنیم تا با روش توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای، این مسئله را در سه اثر داستانی «حیّ بن یقظان، رسالهالطّیر و سلامان و ابسال» بررسی کنیم. در نگاه ابن سینا، شناخت معنای زندگی و دستیابی به غایت آن، راهی بس دشوار و مسیری پرمانع است. وی از آن موانع، گاه به اصدقاء سوء (در حیبن یقظان) و گاه به دام و دانه و غل و زنجیر (در رساله الطیر) و گاه به طنازان عشوه گر (در سلامان و ابسال) تعبیر می کند. ابن سینا تنها راه رهایی از این اوضاع ناگوار و دستیابی به هدف زندگی را در حرکت آگاهانه، مبارزه مستمر و نگاه دقیقی به دوردست های حیات بشری جست وجو می کند.
«بکش زنت را»؛ خوانشی زنانه نگر از رساله های فلسفی- تمثیلی حی بن یقظان و قصه غربت غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیده ام با سه پرسش زنانه نگر، به بررسی سه رساله تمثیلی-فلسفی در سنت حکمی نزد مسلمانان بپردازم. رساله حی بن یقظان ابن سینا و دو رساله ای که مستقیماً متأثر از آن و در شرح «فلسفه مشرقی» نوشته شده اند؛ یعنی قصه غربت غربی سهروردی و حی بن یقظان به قلم ابن طفیل موضوع بررسی این مقاله هستند. این رساله ها که هدف از نگارش آنها نشان دادن راه سعادت است، در مقابل سه مسئله زنانه نگر در فلسفه قرار گرفته اند: جنسیت یافتگی تمثیل ها؛ رابطه نفس و بدن و رابطه خود و دیگری. در هر سه رساله به صورت آشکار یا پنهان نشانه هایی دال بر فرودستی زنان وجود دارد. در هر سه رساله بدن پست دانسته شده و ارتباط مطلوب میان اجزای نفس، به استثنای بوعلی سینا، بر سلطه و غلبه جزء عقلانی است. در هر سه رساله دیگری و پیوند با دیگران مانع رسیدن به سعادت است. در نهایت به این نتیجه رسیدم که سالکِ مسیرِ سعادت در این رساله ها سوژه ای عاقل، بالغ، مذکر، پس زننده، تن زدوده و خودآئیین است و سعادت نیز زمانی به دست می آید که انسان از همه کیفیت های انسانی خود خالی شده باشد.
جستاری تحلیلی بر دو رساله تمثیلی: حی بن یقظان و مونس العشاق
حوزه های تخصصی:
این مقاله جستاریست تحلیلی از دو رساله رمزی و تمثیلی حی بن یقظان ابن سینا و مونس العشاق سهروردی. شایسته است بگوییم: هر دو قصه مطابقت و مساوقت وجودی با هم دارند. چرا که هر دو، مسیر سفر روحانی سالکی را نشان می دهند که تا رسیدن به وطن اصلی خود دیدار با راهنمای روشن ضمیری دارند و در این مسیر مراحل و موانعی را در پیش رو می بینند. همچنین هر دو حکیم تمام جزئیات اندیشه خود را بیان نکرده و مقصود خود را به صورت رمز و استعاره گفته اند. به همین دلیل نوعی همزبانی و همفکری و همدلی بین آن دو وجود دارد. هر چند هر دو متفکر بنابر آبشخور فکری خود (فلسفی، کلامی یا عرفانی) صورت بندی و رمز گشایی خاصی به دست داده اند اما هر دو با هنر راه جستن از صورت به معنا و از قالب به محتوا، به معانی باطنی صورت حکایات خود توجه داشته اند. و در دستور کار خود ادراک و فهم یقینی را مد نظر داشته اند. همچنین هر دو متفکر تمام اندیشه های خود را در قالب حکایت بیان نموده اند و تمثیل را قوی ترین حجت در زبان راز آمیز خود دانسته اند از این رو این دو قصه تمثیلی از منظر این خداوندگاران اندیشه پیمانه و ظرفی بیش نیست برای دست یابی به محتوای پیمانه که شراب جان افزاییست برای نیل به جانان. آنچه در دو رساله بدیهی است: این که سالک می باید از زندان تن خود یعنی نفس و زندان دنیا خارج گشته و روحش در عروج به سوی وطن و جایگاه اصلی خود موانع نفسانی را کنار زده تا به عالم عقول مجرده یا عالم حقیقت صعود کند. این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی تدوین شده است.
تطبیق ادبی رساله زنده بیدار اثر ابن سینا با رمان هابیت تالکین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
643 - 663
حوزه های تخصصی:
با آغاز ترجمه آثار علمی مسلمانان در قرن 12 و 13 میلادی توسط اروپاییان، سیل این ترجمه ها در زمانی که مسلمانان در قله شکوفایی علمی بودند، به اروپا وارد شد. در این میان یکی از شاخه های مهم ترجمه، ترجمه آثار فلسفی و ادبی مسلمانان از عربی به لاتین بود. ابن سینا، یکی از دانشمندان مشهور ایرانی بود که آثار علمی او در حوزه پزشکی و فلسفه مورد استقبال گسترده اروپاییان قرار گرفت. رساله زنده بیدار (حی بن یقظان) ابن سینا، از نمایشی ترین و کهن ترین رساله هایی است که در سال 1889 به زبان فرانسه ترجمه شده است، و شاید ترجمه انگلیسی رساله ابن طفیل آندلسی با همین نام، و اشاره مستقیم ابن طفیل در رساله خود به رساله زنده بیدار (حی بن یقظان) ابن سینا، منشاء آشنایی تالکین با رساله ابن سینا وتحت تاثیر قرار گرفتن او و الهام از آن برای نوشتن کتاب های رمان خود شده است. رمان هابیت نوشته جی آر آر تالکین یکی از جذاب ترین رمان های تخیلی فانتزی عصر حاضر است که توانسته طرفداران بیشماری را به خود جذب کند. در این پژوهش کوشش شده که به روش تحلیلی-توصیفی با نگاه به رویکرد ادبیات تطبیقی به سبک آمریکایی، اثرگذاری داستان «رساله زنده بیدار» ابن سینا بر پیکره داستان رمان هابیت ) تالکین ،1385) علیرغم تفاوت در محتوای آنها، بررسی و اثبات شود.
هستی زن میوه گان واق و نیستی مادر(ان)، تضاد یا تطبیق؟ (خوانشی زنانه نگر از رساله حیّ بن یقظان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستار پیشرو بر آن است تا با واکاوی چگونگی و چرایی حذف مؤنث از رساله فلسفی - ادبی حیّ بن یقظان نشان دهد که اندیشه مذکر، در ساحت فلسفه، چگونه فرودستی اجتماعی زن را در متون تمثیلی خود بازتولید میکند. افزون بر این با وارسی زنانی که میوه درختاند انگاره نامآشنای واق در خیال – جغرافیایی شرح میدهد که جغرافیای اسلامی از رهگذر گیاهانگاری زن بر این برساخته اجتماعی – تأکید میورزد که زن، در قیاس با مرد، به طبیعت نزدیکتر است تا فرهنگ و اینگونه فرودستی او را بازمینمایاند. پس حضور زنمیوهگان واق در متن رساله مذکور با حذف مؤنث از آن، نه در تضاد، که سراسر سازگار است؛ چرا که این هردو یک واقعیت همسان را هویدا میسازند و آن فرودستی زن است.
خوانش تطبیقی "حی بن یقظان" و "رابینسون کروزوئه"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۵
105 - 128
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به مقایسه داستان های «حی بن یقظان» و «رابینسون کروزوئه» می پردازد تا از این طریق تأثیر یا عدم تأثیر دفو از داستان ابن طفیل مشخص شود، از این رو ابتدا جنبه محتوایی آن بر اساس بررسی موضوع و درونمایه تحلیل می شود؛ سپس جنبه ساختاری آن با تکیه بر پی رنگ، شخصیت، زاویه دید، صحنه(زمان و مکان) و پایان بندی مورد بررسی قرار می گیرد؛ و در نهایت شباهت ها و تفاوت های ساختاری و محتوایی داستان دفو و ابن طفیل ذکر می گردد. یافته های پژوهش حاضر گویای این واقعیت است که این دو داستان در ساختار و محتوا به هم شبیه هستند. این شباهت در جنبه های ساختاری، بیش تر از ابعاد محتوایی است.
نقش ادبیات تطبیقی در جهانی شدن ادبیات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
89 - 109
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش آن است که نقش ادبیات تطبیقی را در خدمت به ادبیات اسلامی و انتقال این ادبیات به همه سرزمین های جهان نشان دهد؛ زیرا ادبیات تطبیقی از زمان بوجودآمدنش، جهانی بودن ادبیات اسلامی و تأثیر آن را بر ادبیات جهانی، به ویژه بر ادبیات اروپایی، به رسمیت شناخته است و ما نیز بر اساس همین دیدگاه، می توانیم خطوط اصلی این پژوهش را به شکل زیر ترسیم نماییم: عواملی که به جهانی شدن ادبیات اسلامی کمک کرده و می کند. تأثیرگذاری بخش هایی از ادب عربی بر ادبیات ملت های دیگر که از آن جمله است: داستان «لیلی و مجنون»، قصه «حیّ بن یقظان»، کتاب «هزار و یک شب»، کتاب «کلیله و دمنه»، و در پایان به بررسی تأثیرات اندیشه اسلامی بر کتاب «کمدی الهی» می پردازیم. این بررسی به طور خلاصه، بیانگر آن است که ادبیات عربی و کتاب های عربی، تأثیر ژرفی بر ادبیات غربی داشته است.
ابن طفیل: الگوی هنر فاضله فارابی
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
29 - 46
حوزه های تخصصی:
ابن طفیل دیدگاه های فلسفی خویش را به شیوه هنری در قالب یک رمان ارایه داده است. اینکه چرا یک فیلسوف، آن هم فیلسوفی که آثار اندکی نوشته زبان هنر را برای بیان آرای حکمی و فلسفی برمیگزیند نیاز به تبیین دارد. چنین تبیینی در رهیافت هنر فاضله فارابی امکان پذیر است. بخش اول این مقاله به تحلیل رهیافت هنر فاضله و بخش دوم به گزارش تحلیلی رساله ابن طفیل در پرتو رهیافت هنر فاضله اختصاص دارد. فارابی برآن است هنر فاضله باید معقولات را در لباس خیال تعلیم و ترویج کند. زیرا مردم بدینوسیله معارف عقلی را بهتر ادراک و در مقام پیروی نیز سعادت عقلی را بیشتر دنبال میکنند. نمونه تمام عیار هنر فاضله فارابی، شاهکار ابن طفیل است. ابن طفیل در رساله حی بن یقظان کودکی را تصویر میکند که در جزیره ای خالی از انسان در میان حیوانات وحشی به رشد جسمی، فکری و عرفانی میرسد.
بررسی مقایسه ای کهن الگوها در کمدی الهی و حی ابن یقظان ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کی از کلیدی ترین اصطلاحات در روانشناسی یونگ « ناخودآگاه جمعی» است. محتویات ناخودآگاه جمعی را «کهن الگوها» تشکیل می دهند که یونگ آن را شکل های روانی بقایای قدیم، ذاتی و موروثی ذهن بشر و خارج از دایره رویدادهای زندگی افراد معرفی می کند. ردپای کهن الگوها را در آثار ادبی ارزشمند جهانی می توان یافت و بررسی تطبیقی آثار از این زاویه، یکی از زمینه های مهم پژوهش های ادبی محسوب می شود. هدف این تحقیق به روش کیفی تحلیل متون، آن است که با بررسی دو اثر مهم ادبی، کمدی الهی دانته و داستان حی بن یقظان ابن سینا از منظر کهن الگوها، به نقاط اشتراک و افتراق آنها و علل این شباهت و تفاوتها بپردازد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که کهن الگوهای سفر، سایه، پیرخردمند و خویشتن در هر دو اثر مشترک است که با توجه به نظریه «ناخودآگاله جمعی» یونگ قابل تبیین می باشد. ولادت مجدد و گذر از آب نیز از نقاط افتراق دو اثر ادبی است.
بررسی احتمال پیامبری حیّ بن یقظان در اندیشه شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
245 - 268
حوزه های تخصصی:
داستان حیّ بن یقظان، توسط دانشمندان علوم اسلامی و بیشتر، عارفان و حکیمان مطرح شده است که برخی از معارف را بر آن استوار ساختند. قهرمان داستان، تنها از طریق تعقّل، قدم به قدم به اسرار عالم پی می برد و در نهایت آنچه را یافته با دین قومی دیگر هماهنگ می بیند. به خلاف عارفان و حکیمان، برخی از محدثّان و متکلّمان معتقدند چنانچه بر فرض، فردی بدون بهره گیری از ارشاد و راهنمایی دیگران و در محیطی به دور از همه انسان ها پرورش یابد، اگر بتواند خدا را با عقل و فطرت دریابد، چنین شخصی، حجّت خداست. آنچه در تمثیل مطرح می گردد شخصی با این شرایط را حجّت باطن معرفی می کند. در مقابل، شیخ صدوق نه تنها با اصل این تمثیل و افسانه موافق نیست، بلکه از بررسی آثاری که نزدیک به این مفهوم دارد، چنین برمی آید که اگر چنین احتمالی با این مبانی مورد پذیرش قرار گیرد آن شخص هر که باشد حجّت ظاهری یعنی پیامبر در ظاهر خواهد بود نه حجّت باطنی. پژوهشِ حاضر به شیوه توصیفی، تحلیلی به دنبال اثبات اعتقاد شیخ صدوق به وجود شخص خاص یا افسانه حیّ بن یقظان نیست، بلکه درصدد دستیابی به آن است که وی، چگونه و با چه مبنایی شخصیتی مانند حیّ بن یقظان را حجّت خدا و پیامبر می داند. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که مبنای خالی نبودن زمین از حجت خدا و نیز اعتبار روش عقلی در شناخت خداوند، احتمالِ حجّت خدا بودن با شرایطی همچون شرایط حیّ بن یقظان در اندیشه شیخ صدوق قابل اثبات و امری ممکن است.
زیبایی شناسی داستان های عرفانی مصور قرآن بر اساس نظرات مکتوب ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
524 - 536
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی و فلسفه هنر یکی از مقوله هایی می باشد که همواره دغدغه بسیاری از هنر دوستان از دیرباز بوده است. از فیلسوفانی چون ابن سینا - شیخ اشراق صدرالمتألهین آثار متعددی به جای مانده است. هرچند که این فیلسوفان شرقی اشاره مستقیمی به هنر و زیبایی شناسی در آثارشان نکرده اند لکن می توان از دل مکتوبات به دست آمده مانند شعر، ادبیات، داستان های رمزی، عرفانی، زیبایی شناسی، هنردوستی، لذت و عشق را بیرون کشید. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. در این پژوهش سعی شده است که مروری بر داستان های رمزی ابن سینا داشته باشیم. ابن سینا با همه قدرت و احاطه اش به فلسفه ارسطو و استادی اش در شرح و تفسیر اقوال و آرای آن حکیم یونانی در اواخر عمر به حکمت اشراق توجه خاصی پیدا کرده است. از این راه به عرفان و تصوف متمایل شده است و در این مورد رسالاتی نوشته است که رساله العشق و نمط دهم از انماط اشارات دلیل و گواه این مطلب است. سه رساله یا داستان رمزی، عرفانی به نام های حی بن یقظان، رساله الطیر و سلامان و ابسال از وی باقی مانده است. این سه رساله در شمار آثار اشراقی ابن سینا می باشد و نشان دهنده تمایلات عرفانی وی است. از میان این سه اثر حی بن یقظان، رساله الطیر بدون هیچ شکی نوشته ابوعلی سیناست. اما سلامان و ابسال را به برکت شرحی که خواجه نصیرالدین طوسی بر اشارات نوشته است می شناسیم. هانری کربن این داستان های رمزی سه گانه را از مسکوک و تجربه عملی ابن سینا می داند. اهداف پژوهش:1. بررسی زیبایی شناسی در داستان های رمزی ابن سینا.بررسی زیبایی شناسی در داستان های عرفانی مصور قرآن.سؤالات پژوهش:1. منشأ زیبایی در آثار رمزی - عرفانی - فلسفی ابن سینا چیست؟زیبایی شناسی در داستان های عرفانی مصور قرآن چه جایگاهی دارد؟
بررسی و تحلیل رویکرد ابن سینا به انقطاع نفس از قوا با نگاهی به برهان انسان مُعلق و رساله حی بن یقظان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
271 - 289
حوزه های تخصصی:
یکی از براهین معروفِ ابن سینا برای نیل به خودآگاهی، برهان تنبیهی انسان معلَّق است. این برهان در آثار مختلف ابن سینا تقریرهای متفاوتی دارد که نقطه کلیدی تمام این تقریرات، نیل به خودآگاهی و اثبات اِنیت نفس در صورت گسست و انقطاع از قوا است. این انقطاع دارای سه مرحله است: قطع توجه از بیرون، عطف توجه به درون و درنهایت آگاهی نسبت به انیت (وجود خاص) که از نظر ابن سینا عمیق ترین لایه «خود» است. ابن سینا دقیقاً همین رویکرد را در رساله حی بن یقظان ، در قالب سیروسیاحت نفس برای نیل به خداشناسی در پیش می گیرد. در این رساله، سیاحتی با راهبری عقل فعال و رهروی نفس ناطقه، برای شناخت مبادی عالیه و در رأس آنها خدا به تصویر کشیده شده است. ابن سینا از زبان حیّ یا همان عقل فعال، بر این نکته تأکید میکند که نیل به خداآگاهی نیز بدون انقطاع از قوا تحقق نمییابد. درحقیقت ابن سینا در آثار خویش رویکرد واحدی در سیر خودآگاهی و خداآگاهی اتخاذ کرده است که مبتنی بر تزاحم قوا در سیر نفس و لزوم انقطاع نفس از قوا برای تحقق و تکمیل این سیر است. دلیل این امر نیز رویکرد خاص ابن سینا در تفسیر چیستی قوا و نسبت آن با نفس است.
نقد و بررسی عقل، جایگاه و مراتب آن در نظام معرفت شناسی ابن طفیل با تکیه بر داستان حی بن یقظان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
47 - 66
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که عقل، جایگاه و مراتب آن در نظام معرفت شناسی ابن طفیل چیست؟ نگارندگان سعی کرده اند از رهگذر توصیف، تحلیل و نقد داستان حی بن یقظان- تنها اثر باقی مانده از ابن طفیل به این پرسش پاسخ دهند. در حین این بررسی، می توان استنباط کرد: معرفت از منظر ابن طفیل مطلق آگاهی است و رسیدن به آن با ابزار عقل که ابزار سامان دهی نظام مسائل، یافتن پاسخ برای آن ها و تبدیل پاسخ های جزیی به برداشت های کلی است، ممکن است. می توان خلاصه نتایج را این گونه بیان کنند که: از منظر ابن طفیل، انسان در مسیر رسیدن به نهایت معرفت، با بهره از عقل عملی و نظری مراحلی مانند تجربه، مراجعه به دانسته های قبلی، حیرت و ... را طی می کند ابن طفیل، عقل را به عنوان ابزار کسب معرفت، طی مراحل تجربه (درک معقول اول)، تجرید، درک معقول ثانی و شهود، قابل ارتقا معرفی کرده و این ارتقا را جزء اهداف تربیتی انسان به شمار می آورد؛ و بر مبنای تجرد نفس انسانی، به تبیین مراتب آن می پردازد. هرچند در این مسیر نقدهایی به ابن طفیل وارد است؛ از جمله: عدم انسجام درونی این مراحل (علی رغم امکان ایجاد انسجام با حفظ مؤلفه های داستانی)؛ اما به نظر می رسد که در مجموع ابن طفیل توانسته است چینش قابل قبولی برای سیر عقلانی در مسیر تربیت انسان ارائه کند.
مؤلفه های حکمت مشرقی ابن سینا به روایت ابن طفیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۹
71 - 92
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ فلسفه اسلامی عبارت حکمت مشرقی، نخستین بار توسط ابن سینا مطرح گردید که می توان آن را نوعی جهش در فلسفه ی او دانست که در پی آن حکمت بحثی به سمت حکمت ذوقی ترقی یافت اما مفهوم حکمت مشرقی بوعلی سینا مفهومی مبهم و مورد اختلاف است. ابن طفیل تصریح کرده است که در رساله حی بن یقظان خویش در صدد بیان حکمت مشرقی ابن سینا است. بنابراین روایت ابن طفیل از فلسفه و حکمت پورسینا را می توان به مثابه یکی از قرائت های حکمت مشرقی شیخ الرییس انگاشت. خصوصیات این مفهوم حکمت مشرقی سینوی، به طور کلی در دو بخش مولفه های شکلی و محتوایی جای دارد. مقصود از مولفه شکلی، شیوه داستان پردازی و محاکات معقولات در قالب رمان و قصه به پیروی شیوه بوعلی سینا در رساله حی بن یقظان است. مولفه محتوایی شاخص حکمت مشرقی که در اینجا تحلیل شده، اسفار اربعه یا رشد چهار مرحله ای فلسفی-عرفانی حی بن یقظان است. در این مقاله که به روش توصیفی_تحلیلی به نگارش درآمده است نشان خواهیم داد که حی بن یقظان ابن طفیل در مولفه های شکلی از ابن سینا پیروی نموده و در عین حال در بخش مولفه های محتوایی، پایه گذار اسفار اربعه بوده است.