مطالب مرتبط با کلیدواژه

فلسفه ی سیاسی


۱.

بررسی نظریه ی «معرفت ناگرایی سیاسی» از منظر فیلسوفان غربی و متفکران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مبناگرایی متفکران مسلمان فیلسوفان غربی معرفت ناگرایی شکاکیت معرفتی فلسفه ی سیاسی قضایای هنجاری و ارزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۳ تعداد دانلود : ۵۶۱
فضای فلسفه ی سیاسی نظیر دیگر شاخه های حکمت عملی، مشتمل بر قضایای ارزشی و هنجاری است. تحلیل های شکاکانه نسبت به ماهیت قضایای هنجاری و ارزشی عدّه ای را به «معرفت ناگرایی» و روی کردی غیر شناخت گرایانه نسبت به حوزه ی فلسفه ی سیاسی کشانده است که بر اساس آن، گزاره های الزامی و ارزشی و اخلاقیِ مربوط به اندیشه ی سیاسی را از سنخ باور و تصدیق و معرفت ندانند. در مقاله ی حاضر، ضمن بررسی و نقد ادله ی مهم «معرفت ناگرایی سیاسی» به پی آمدها و نتایج این معرفت ناگرایی در قلمرو فلسفه ی سیاسی اشاره شده است. همچنین مقاله کوشیده است در فضای تفکر سیاسی اسلامی نیز از احتمال گرایش به «معرفت ناگرایی» بر اساس تحلیل ادراکات اعتباری و عدم امکان اقامه ی استدلال در قضایای هنجاری و ارزشی بحث نماید. از نتایج این تحقیق، اثبات این نکته است که وجود عدم توافق در پاره ای از داوری ها و گزاره های حوزه ی سیاست، هرگز دلیلی بر «معرفت ناگرایی» نخواهد بود، همچنان که نشان خواهد داد که دست کم برخی از داوری های ارزشی ما راجع به موضوعات سیاسی به «معتبر» و «نامعتبر» و «درست» و «نادرست» تقسیم می شوند و بسیاری از گزاره های حوزه ی سیاست استدلال پذیر است.
۲.

نظریه ی قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو با رویکردی روش شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روسو قرارداد اجتماعی روش شناسی حاکمیت فلسفه ی حقوق فلسفه ی سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴۰ تعداد دانلود : ۱۴۱۹
نظریه ی قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو یکی از مبانی مهم دمکراسی های مدرن و الهام بخش اعلامیه ی حقوق بشر بوده است. این مقاله تلاش کرده است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد روش شناسی بنیادین، به بررسی مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی این نظریه بپردازد و ارتباط این مبانی با نظریه ی قرارداد اجتماعی روسو را بررسی کند. براساس نتایج حاصل از این مقاله، اندیشه ی قرارداد اجتماعی او را به لحاظ هستی شناختی، سوبژکتیویته و تغییر نسبت انسان و جهان و همچنین سکولاریسم راهبری کرده است؛ همچنین به لحاظ معرفت شناختی، پیش رمانتیسم، جدایی از عقل قدسی و ارائه ی دین طبیعی و دین مدنی رسمی به جای دین مسیحیت؛ و به لحاظ انسان شناختی، اعتقاد به خوب بودن ذاتی انسان، مبانی مهم در اندیشه ی قرارداد اجتماعی او محسوب می شود. روسو فیلسوف دوره ی مدرن محسوب می شود و اگرچه به لحاظ معرفت شناختی بر احساس تأکید می کند و نه خرد؛ و به لحاظ انسان شناختی، بر انسان بدوی و دور از مفاسد علم و تمدن تأکید دارد، اما این دیدگاه ها او را از چارچوب عصر روشنگری خارج نمی کند.  
۳.

تبیین مبانی فلسفه سیاسی امام خمینی از منظر قرآن کریم و احادیث

تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۷۶
بحث و بررسی پیرامون بنیان های فلسفه ی سیاسی حضرت امام یکی از موضوعات بسیار مهم و کارآمد چه در زمینه ی سیاست و چه در زمینه ی اجتماع است و علت طرح این مسئله نیز به جهت ضرورت و اهمیت این موضوع می باشد. گرچه که تا به حال محققان و نویسندگان زیادی در این رابطه زحمات زیادی را به جان خریده و قلم فرسایی کرده اند؛ اما این تحقیق در پی آن است که این مبانی را با یک نگاه دقیق و عمیق از منظر قرآن کریم و احادیث امامان (ع) مورد بحث و بررسی قرار داده و این که فلسفه ی سیاسی حضرت امام خمینی بر اساس بنیانهای قرانی استوار شده است. وقتی اندیشه ای بر پایه ی آیات قرآن کریم باشد از استحکام برخوردار است. گرچه که تا به حال از روشهای مختلفی پیرامون تحقیقات و موضوعات سیاسی استفاده شده است؛ اما روشی که ما در اینجا اتخاذ کرده ایم، یک روش تحلیلی_توصیفی بر مبنای یک رویکرد عقل گرا و منطقی است تا غرض ما هرچه بهتر از این مسئله ی مهم حاصل بشود.
۴.

روش شناسی فارابی در اسلامی سازی فلسفه سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابی فلسفه ی سیاسی مدینه ی فاضله عقل فعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۸۸
هدف پژوهش حاضر، بررسی روش شناسی فارابی در اسلامی سازی فلسفه ی سیاسی است. در این راستا، به این پرسش ها پرداخته شده است: آیا او از طریق دست کاری در بنیادهای نظری و پیش فرض های یونانی، «فلسفه ی سیاسی» را اسلامی کرد؟ یا حکمت عملی را بر تراز تجربه ی مسلمین و در ترازوی عقلانیت دینی قرار داد؟ آیا فارابی تنها به کلیات برهانی و خطوط اساسی فلسفه ی یونانی تأسّی کرد و مبادی، مبانی، غایات و مسائل آن را، خود تولید نمود؟ تحلیل و تبیین روش مند مجموعه متون معلم ثانی در این تحقیق، نتایج و دستاوردهایی ایجاد کرد که در سه محورِ ابتناسازی فلسفه ی سیاسی یونانی بر بنیادهای نظری اسلامی، بازسازی غایی آن بر اساس آرمان های اسلامی و با الهام از مفاهیم قرآنی، و توسعه و تعمیق مسائل فلسفه ی سیاسی در دستگاه واره ای جدید بود. فارابی از این طریق توانست مسائل نوپدیدی در حوزه ی اجتماعات فاضله، آیین شهروندی و شهریاری ارائه کرده و در آشتی میان فلسفه و دین و ارزش های قرآنی، فلسفه ی سیاسی خود را با رویکردی بنیادی، آرمانی و ارزشی، سازگار با اسلام ارائه بدهد.