مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تجربه
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه ابعاد مختلف استفاده از اینترنت روی احساس تجربه شده ناشی از آن است. جامعه آماری این پژوهش همه افراد 15 تا 35 ساله شهر شیراز با حجم نمونه 400 نفر میباشد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار اس پیاس اس در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدهاند. در بخش آمار استنباطی از رگرسون لجستیک تک متغیره و چند متغیره استفاده شده است. یافتههای استنباطی نشان میدهند بین استفاده روزمره بالا و استفاده خبری متوسط و بالا و احساس تجربه شده رابطه معناداری وجود دارد. همچنین رگرسیون چند متغیره نشان میدهد استفاده خبری متوسط و بالا و استفاده بالا از بعد تفریحی وارد معادله شده اند.
نظریه تجربه دینی و تفسیر تجربه گرایی وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه تجربه دینی رهیافتی است که پیش آهنگان طرح آن، متفکران غربی هستند و برجسته ترین آنان شلایرماخر است. تعریف دقیق تجربه دینی به دلیل ابهام در معنای تجربه و دین مشکل است؛ ولی این مطلب مورد اتفاق است که هر چیزی که تجربه خوانده شود، باید به وصفی از دیدگاه فاعل آن توصیف شود. با فرارسیدن عصر جدید و ظهور تجربه گرایانی چون هیوم، الاهیات طبیعی به این نسبت رسید و اعتبار کتاب مقدس محل تردید قرار گرفت؛ ولی پیشگامان این مکتب، سرآغاز دین و دیانت را احساسات، عواطف و نوعی تجربه درونی معرفی کردند. بی شک چنین تفسیری از دین و وحی نمی تواند بیان گر حقیقت دین الاهی باشد. از این رو اشکالات فراوانی به این نظریه وارد است که در این مقاله به آنها اشاره می شود
جستاری در نارسایی های تجربی دانش باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آن طور که اغلب تصور شده ، باستان شناسی دانش یکدست و واحد با مرزها و منطقه ها ی موضوعی شفاف و روش شناسی نظری و عملی مشخص و روشنی نیست.مسئله های مطرح شده در آن نیز چنین اند؛هم توصیفی و تحلیلی طرح می شوند، هم تبیینی و تفسیری ره می سپارند. هم ، رنگ تفسیررا برچهره دارند، هم لعاب تاویل را برتن پوشیده اند.تداخل ها و داد و ستدهای چند ضلعی و گسترده باستان شناسان با عالمان و پژوهشگران رشته ها و دانش های دیگر اعم از تاریخی و انسانی و اجتماعی و یا طبیعی و حوزه های فکری و معرفتی دیگر به ویژه فلسفه و منطق و ریاضیات و فلسفه های علم و معرفت شناسی ، تفکیک و تحدید منطقه ها و مرزهای موضوعی وروش شناسی دانش باستان شناسی را از رشته ها و دانش های دیگر، سخت پیچیده و دشوار و در برخی موارد نیز ناممکن کرده است.
تجارب دانش آموزان ابتدایی کاشان از خانه سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به این که تجارب دوران کودکی میتواند بر رفتارهای دوران بزرگ سالی تأثیر داشته باشد، این تحقیق با هدف بررسی تجارب دانش آموزان ابتدایی کاشان انجام شد که از مراکز نگه داری سالمندان بازدید داشته اند.
مواد و روش ها: یک مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوا در طی سال های 1387 و 1388 انجام شد. جمع آوری داده ها به روش خاطره نویسی توسط 11 نفر از دانش آموزان که سابقه بازدید از سرای سالمند را داشته، یا فردی از بستگانشان در سرای سالمندان نگه داری میشد، در سال 87-88 انجام شد. چهار نفر از این افراد و نیز 5 شرکت کننده دیگر مورد مصاحبه نیز قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش Krippendorff انجام شد.
یافته ها: داده ها در چهار طبقه ""ماهیت خانه سالمندان""، ""علت انتقال""، ""نحوه انتقال"" و ""پیامدهای بازدید"" قرار گرفت. هر طبقه شامل 2 تا 4 زیر طبقه بود. بیشتر دانش آموزان، سرای سالمندان را مکانی دور افتاده و متفاوت از محل زندگی عادی خود احساس کرده بودند. به اعتقاد دانش آموزان، سالمندان به دلیل ""تنهایی""، ""بیماری و ناتوانی""، ""مشکلات نگه داری"" و ""خودخواهی فرزندان"" به سرای سالمند منتقل شده بودند.
نتیجه گیری: دانش آموزان این تحقیق درک مثبتی از سرای سالمندان نداشتند. تجارب آن ها، سرای سالمندان را محلی نشان میداد که باعث دور افتادن سالمندان از زندگی اجتماعی میشد. توجه بیشتر مردم و مسؤولین به کیفیت نگه داری از سالمندان ضروری است.
وحی و تجربه دینی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و دکتر سروش(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از تحلیلها درباره وحی، تجربه دینی انگاشتن آن است. برخی از متفکران بر این اساس معتقدند که وحی همان تجربه دینی است و اگر انبیا به درجه نبوت رسیده اند، نتیجه اندوخته های دینی و مذهبی آنان است. در واقع وحی در تجربه دینی خلاصه شده و از همان سنخ است. به نظر می رسد دیدگاه آنان بیش از آنکه با مذاق حکما و متکلمان اسلامی سازگار باشد، از اندیشه متفکران غربی متاثر است.
دکتر سروش نیز معتقد است که وحی همان تجربه دینی و الهام است و این دو، همانند تجربه های شاعران و عارفان است و نیز فرهنگ، شخصیت و دانش نسبی پیامبر در ارائه مفاد وحی تاثیر می گذارد و وحی را خطاپذیر می سازد.
تطبیق نقش الگو و مفاهیم مبتنی بر تجربه در فضای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه «الگو» امروزه کاربرد وسیعی در زبان فارسی داشته و حوزههای مختلف علوم هریک به فراخور حال و نیاز، تعابیر و تعاریف خود را از الگو دارند. معنای عمومی و عامیانه آن برابر و مترادف با کلماتی چون «نمونه»، «سرمشق» و «مدل» بوده اما واقعیت این است که هم معنای الگو و هم معنای واژگان و مفاهیم مترادف با آن در ادبیات رشتههای مختلف علوم روز بسیار عمیقتر و دقیقتر از معنای عمومی آن است.
توجه به مفهوم الگو و مفاهیم مرتبط با آن به این خاطر است که دغدغه ایجاد کیفیت مطلوب در فضای معماری به عنوان یکی از اصلیترین اهداف معماران و پژوهشگران این عرصه، توجه آنان را به مفاهیم و شیوههایی جلب کرده که اصل آنها با اتکا بر تجربیات بشری و تسلسل هویتی دستاورد های انسان با نسلهای پیشین و پیشدانستههای انسان بنیان نهاده شده است.
لذا پژوهش حاضر در پی آن است مفهومِ الگو را در مقایسه با مفاهیم مرتبط با آن، که گاه دارای مشابهت و همپوشانی نیز است مورد مطالعه قرار داده و نقش متمایز آن را نسبت به دیگر مفاهیم مطروحه در حوزة معماری مشخص سازد.
اگرچه میان الگو و برخی دیگر از مفاهیم و تعابیر در فضای معماری تشابهات شکلی و محتوایی به چشم میخورد، لیکن تنها الگو است که میتواند با پرهیز از تقلید یا تکرار کار گذشتگان، تجربیات آنان را در قالب آثار متنوع معماری نمایان سازد. دیگر مفاهیم از این دست یا به بازتولید محصولات گذشته پرداخته، یا اصولاً قابلیت تولید فضا را ندارند. نمود برخی مفاهیم مشابه نیز در حوزههای فرامادی است و نه در فضای معماری. در این فرایند ابتدا تعابیری که از مفاهیم مرتبط به صورت کلی و به خصوص در حوزة معماری وجود دارد، مورد بررسی قرار گرفته و سپس ارتباط آنها با مفهوم الگو مورد کنکاش و مداقه قرار میگیرد.
نقش سرمایه انسانی از نوع تجربه در بهره وری کل عوامل: مطالعه موردی کارگاه های بزرگ صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراین پژوهش، بهره وری کل عوامل با استفاده از روش مانده سولو و تقریب ترنکوئیست در دوره (1378-1373) اندازه گیری و سپس روند بهره وری کل عوامل در کارگاه های بزرگ صنعتی کشور به تفکیک کد دو رقمیISIC مقایسه شده است. نتایج حاصل از اندازه گیری بهره وری نشان دهنده این است که شاخص بهره وری کل عوامل در دوره مورد بررسی بطور متوسط سالانه ۴/۱ درصد افزایش یافته است. علاوه بر این، با توجه به الگوی رشد درون زا و با تأکید بر سرمایه انسانی، نقش تحصیلات، تجربه و پیشرفت فنی در رشد بهره وری کل عوامل آزمون شده است. نتایج برآورد الگوها به روش پنل دیتا بیانگر این است که سرمایه انسانی از نوع آموزش تأثیر مثبت و معناداری بر بهره وری کل عوامل دارد. شایان ذکر است که افزایش سهم شاغلان با سابقه کار حداقل 10 سال تأثیر مثبت و بسیار زیادی بر ارتقاء بهره وری کل عوامل دارد. تأثیر مثبت و معنادار پیشرفت فنی نیز تأیید شده است. در نهایت، ارتقاء سرمایه اجتماعی از طریق کاهش ظرفیت بیکار بنگاه ها تأثیر مثبت و معناداری بر ارتقاء بهره وری کل عوامل دارد.
تبیین تجارب پرستاران از خشونت شغلی در بخش روان پزشکی: رویکرد پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خشونت علیه کارکنان بخش روان پزشکی یک تنش شغلی شناخته شده است. تجارب پرستاران از خشونت های شغلی، انعکاسی از احساسات و نگرش های آنان نسبت به خود، بیمار و چگونگی مراقبت را پیش روی قرار می دهد. هدف از این مطالعه، تبیین تجارب پرستاران از خشونت شغلی در بخش های مجتمع روان پزشکی شهید بهشتی شهر کرمان در سال 1389 بوده است.
روش کار: این یک مطالعه ی کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان از جامعه ی پرستاران بر اساس معیارهای پذیرش با نمونه گیری هدف دار انتخاب شدند و تا حد اشباع اطلاعات، نمونه گیری ادامه یافت (18نفر). جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته انجام و بر روی نوار، ضبط وکلمه به کلمه بر روی کاغذ آورده شد و سپس تحلیل اطلاعات به روش کلایزی صورت گرفت.
یافته ها: اعمال خشونت اغلب از طرف بیمار و به علت خواسته های نابه جا و ماهیت بیماری وی بوده است. پرستاران تجربه ی خشونت کلامی را بیش از غیر کلامی و حداقل 3-2 بار خشونت فیزیکی را در طی یک سال قبل از جانب بیمار گزارش نمودند. در اکثر موارد خشونت، اولین واکنش پرستاران کوشش در آرام سازی بیمار با صحبت بوده، اغلب موثر نبوده و به فیکس نمودن بیمار منجر شده است. سایرنتایج در چهار مفهوم اصلی عدم حمایت کافی از کارکنان، ضعف مدیریت خطر، پیامدهای خشونت و گرایش های انسان دوستانه، استنتاج شد.
نتیجه گیری: تقویت رویکردهای مدیریتی به صورت جلسات منظم، رسیدگی به نارسایی ها، تشویق کارکنان و آموزش های ضمن خدمت با تاکید بر مدل های نقش به صورت عملگرا (نمایشی)، گزارش و
پی گیری رخدادهای خشونت بار با برنامه ریزی و سازمان دهی مناسب تر کاملا احساس می شود.
تجربه و تمایز میان معرفت پیشین و پسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر مى رسد، على رغم تنوّع تعاریف معرفت پیشین، همگان بر این اتفاق دارند که در تمایز میان معرفت پیشین و پسین، نقش اصلى را مفهوم «تجربه» ایفا مىکند و آنچه معرفت را به دو بخش تجربى و غیرتجربى یا پیشین و پسین تقسیم مىکند، میزان نقش تجربه در توجیه آن است. بالطبع تعیین حدود تجربه براى روشن ساختن این تمایز کارى اساسى است. از سوى دیگر این سؤال نیز مطرح است که: آیا مى توان به یک قضیه، هم معرفت پیشین و هم معرفت پسین داشت؟ به عبارت دیگر، پیشین یا پسین بودن معرفت به یک قضیه، ریشه در خود قضیه دارد یا اینکه تعیین منبع توجیه، بر عوامل بیرونى مبتنى است؟ در میان معرفت شناسان معاصر، این نظریه رایج شده است که معرفت پیشین به یک قضیه با معرفت پسین به همان قضیه تنافى ندارد. در این مقاله، قصد من آن است که اولاً معناى تجربه را روشن سازم؛ ثانیا اثبات کنم که ریشه تمایز میان دو قسم معرفتْ خود قضیه است. به عبارت دیگر، معرفت پیشین و پسین به قضیه واحد، ممکن نیست.
چشم اندازی بر تعامل علم و دین در علوم انسانی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر مدرنیته بر جایگاه علم و دین در زندگی اجتماعی بشر می پردازد. در چهارچوب تحول پارادایمی که با ظهور تفکر و زندگی مدرن اتفاق افتاد، عقل انسان به معتبرترین منبع شناخت و امنیت و رفاه انسان به مهم ترین آرمان شناخت تبدیل شد. در معرفت شناسی مدرنیته، تجربه و تبیین منطقی ارتباط میان متغیرها در رسیدن به یک شناخت معتبر نقش اساسی دارند. به علاوه، علم گرایی مدرنیته، اساساً، در خدمت نیازهای فایده گرایانه به مفهوم مادی بشر است. سکولاریسم یکی از ویژگی های بنیادین سیستم معنایی مدرنیته است که بر اساس آن دین و آموزه های دینی تنها درصورتی به رسمیت شناخته می شوند که با الزامات مدرنیته هماهنگ باشند. همچنین، گزاره های دینی درصورتی علمی به حساب می آیند که با روش های علمی مدرن تأیید شوند. الزامات معرفت شناختی مدرنیته در علوم اجتماعی و انسانی نیز آثار شگرفی به جا گذاشته اند. براین اساس، علوم انسانی مدرن با رویکردی سکولار قوام یافته است.
نماد نور در ادبیات صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفا با اندیشه ها و تجارب اصیل عرفانی خود دیدگاه های مهمی را در مورد «نور» مطرح ساخته اند که می توان از آن تحت عنوان بیانیه صوفیه درباره نور یاد کرد. نور خدا که انسان با طی مراحل و مراتبی می تواند به آن برسد، نشانه اصلی و یا کلید معنایی متون عرفانی است. یافتن دلالت معناییِ نشانه هایِ متون عرفانی به خاطرمناسبات منطقی و منظمِ درونی نشانه ها، درک ژرفای معانی را آسان می کند. به گمان، در تفسیری که صوفیه از نور خدا ارائه می دهند «اندیشه عرفانی اتحاد با مطلق» سرمشق مفسرین بوده است. نور خدا دارای مراتبی است که این مراتب بنا به تجارب عرفانی و روحانیِ صوفیه مختلف است. لیکن با همه این مراتب مختلف و کشف آن ها در لایه نهانی خود، واقعیت دیگری است و آن حضور مسائلی چون، خودشناسی، خداشناسی و دیگر موضوعات بنیادین دینی و عرفانی در چارچوب اساسی این تجربه عرفانی است. در این نوشته سعی شده است که ضمن مطالعه و بررسی پیشینه مفهوم نماد «نور» در تفاسیر کهن عرفانی، به سیر و تطور آن در متون برجسته عرفان و تصوف اسلامی نیز پرداخته شود.
قلمرو و کارکردهای دین در مقایسه با علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوه مناسبات علم و دین همواره از جملة پرسش های مهم قرون گذشته بوده و پاسخ های متفاوتی نیز به آن داده شده است. در این تحقیق تلاش می شود تا نشان دهد که، به رغم پیشرفت های خیره کننده علم و نقش فزاینده آن در حیات بشری، نسبت طولی، و نه عرضی دین و علم و منشأ الهی و وحیانی دین باعث شده است که دین همواره از جمله نیازهای اساسی بشر باشد، و این دین بوده که پرسش های بنیادین انسان را پاسخ گفته است؛ لذا نمی توان اندیشه محدودیت قلمرو و کارکردهای دین را معقول و قابل دفاع دانست. البته، وجود برخی تشابهات در ویژگی های علم و دین باعث شده است که همکاری آن دو بیش تر باشد، اما این امر بدان معنی نیست که یکی جای دیگری را بگیرد. در این باره می توان به برخی شباهت ها در تجربه، تبیین، عینیت، مدل ها، و پارادایم های آن دو اشاره کرد؛ در عین حال که هریک کارکرد خاص خود را دارد و این کارکرد از دیگری ساخته نیست. در این زمینه می توان به نقش بنیادین دین در تأمین مبانی اساسی علم و شکل دهی به نظریه ها و قوانین علم و نیز نقش پیشرفت های علمی در تبیین بیش تر باورهای دینی نگاه کرد.
عینیت در تاریخ
حوزه های تخصصی:
در این گفتار پس از اشاره به قلمرو مباحث فلسفه علمی، حصرگرایی روش شناختی و پیامدهای آن از جمله نفی اعتبار و عینیت از شاخه های علوم انسانی، مورد توجه قرار گرفته است. سپس به تردیدها و شبهاتی پیرامون عینیت در تاریخ و تاریخ نگاری پرداخته شده و تلقی معاصر از علم به عنوان زمینه ساز این نوع تردید ها و شبهه ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته و روشن گردیده است که تلقی آنان از استقراء و عینیت با تعصب و افراط درآمیخته و آن گونه که تصور می شود هیچ علمی عینی نیست. سپس به چگونگی دخالت ذهنیت و التزام شخصی در قلمرو علوم اجتماعی و تاریخ اشاره شده در نهایت به این نتیجه رسیده ایم که تاریخ نیز مانند دیگر علوم در برزخی از عینیت و ذهنیت قرار دارد هرچند در رتبه دیگر علوم نیست
بررسی مفهوم خودبنیادی و متافیزیک تجدددر تفسیر هیدگر از اندیشة هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله می کوشیم تا تفسیر هیدگر از مفهوم «خودبنیادی» و «متافیزیک تجدد» در اثرش «مفهوم تجربة هگل» بر اساس یکی از مواجهه های او با اثر سترگ و تاریخ ساز هگل یعنی پدیدارشناسی روح بیان شود. بدین منظور، نقد هیدگر به هگل در پرسش از مطلق، مفهوم خودبنیادی، و حضور یا ظهور مجدد مطلق، غایت و فرجام فلسفة او به عنوان متافیزیک تجدد و نقش مفهوم تفاوت وجودشناختی در تفکر او را بررسی خواهیم کرد. درنهایت نتیجه خواهیم گرفت که از نظر هیدگر، فلسفة هگل فلسفه ای موضوع (شناسایی) محور، خودبنیاد و به منزلة متافیزیک جدیدی است که غایت به نیست انگاری تکنولوژی دورة جدید می انجامد. از این رو، هگل در فراروایت هیدگر از تاریخ متافیزیک غرب، نقشی محوری دارد و اوج غایت آن را باید به مثابة تقدیر و سرنوشت نیست انگاری تکنولوژی دورة جدید ملاحظه کرد. اما در عین حال خواهیم دید، شباهت بین آن ها در تأمل در معنای پایان فلسفه و پرسشِ بنیادین تفکر امری انکارناشدنی است
تخمین تأثیر آموزش و تجربه بر درآمد فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش نیاز اولیه انسان به دانش را برآورده و وسیله ای را برای کمک به پاسخ گویی به دیگر نیازهای اساسی فراهم می کند و به تداوم و تسریع توسعه کلی جامعه یاری می رساند. همچنین نیروی انسانی ماهر مورد نیاز برای بخشیدن مدرن و بخش سنتی را فراهم می کند و به وسیله توسعه دانش، مهارت ها و ظرفیت های تولید نیروی کار را افزایش می دهد. آموزش نه تنها به بهبود درآمد نسل حاضر، بلکه به بهبود توزیع آینده درآمد، اشتغال و سایر فرصت ها کمک می کند. نظریه منابع انسانی فرض می کند که درآمد شخصی افراد تابعی از آموزش و تجربه آنهاست، بنابراین نابرابری در توزیع درآمد را باید در نابرابری های آموزشی جستجو کرد. آموزش فرایندی پویاست که مهارت و توانمندی نیروی انسانی، بازدهی او و در نتیجه درآمد فرد و جامعه را افزایش می دهد. در پژوهش حاضر، براساس نظریه منابع انسانی که تغییرات درآمد را تابعی از سطح تحصیل و تجربه می داند و فرض می کند که سطح درآمد عمدتاً توسط دو متغیر آموزش و تجربه تعیین می شود، برای توجیه تغییرات درآمد شخصی افراد با توجه به نظریه منابع انسانی مدل نیمه لگاریتمی با 3000 اطلاعات جمع آوری شده از چهار نوع بخش آموزشی دولتی، آموزشی خصوصی، و غیرآموزشی دولتی و غیرآموزشی خصوصی مربوط به آبان ماه 1386 (داده های مقطعی) با استفاده از نرم افزار Eviews5 به روش OLS برآورد شد و مورد آزمون قرار گرفت. ضمن بررسی سازگاری مدل با نظریه منابع انسانی فرضیه های زیر، آزمون و تمام آنها تأیید شدند:
درآمد شخصی افراد با میزان تحصیلات آنها رابطه مستقیم دارد.
درآمد شخصی افراد با میزان تجربه آنها رابطه مستقیم دارد.
درآمد مردان در شرایط یکسان تحصیل و تجربه از درآمد زنان بیشتر است.
بازده آموزش در بخش های آموزشی از بخش های غیر آموزشی بیشتر است.
بررسی ادله معتقدان به حجیت معرفت شناختی تجربه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ادله معتقدان به حجیت تجربه دینی در اثبات متعلقش، محور مباحث مقاله حاضر را تشکیل می دهد. این ادله را در پنج دسته جداگانه بررسی کرده ایم: 1. استدلال از طریق همانندسازی تجربه دینی با تجربه های حسی؛ 2. استدلال از طریق اصل آسان باوری و گواهی؛ 3. استدلال از طریق استنتاج بهترین تبیین؛ 4. استدلال اصلاح شده گاتینگ؛ 5. استدلال از طریق علم حضوری دانستن تجربه دینی. همه این استدلال ها، از اشکالات خاصی رنج می برند که در ذیل هریک از آنها، تبیین و بررسی شده اند. با توجه به اشکالاتی که مطرح خواهد شد، حجیت عام تجربه دینی، را رد و حجیت خاص و محدودی برای آن نتیجه گرفته ایم.
نینیان اسمارت؛ دیالکتیک باورها و تجربه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های اخیر در باب تحلیل فلسفی تجربة دینی و نسبت باورها و تجربه ها، نینیان اسمارت را در کنار کسانی چون کتس و هیک قرار می دهند، که به ساخت گرایی حداکثری و تقدم مطلقِ باورها بر تجارب دینی قائل اند. در حالی که اسمارت از یک سو، با طرح نظریة دوقطبیِ تجربة دینی بر اساس تمایز میان دو طرح یا بافت آموزه ای کلّی، یعنی بافت خداباور و بافت غیرخداباور؛ و از سوی دیگر، قول به درجات متفاوت تفسیر در تجارب دینیِ ذیل این دو بافت کلّی، نوعی ساخت گرایی حداقلی ترسیم می کند و در حدّ فاصل ذات گرایی و ساخت گرایی حداکثری قرار می گیرد. او معتقد است زمینهة دینی فرهنگی بر تجربه تأثیر می گذارد اما به فردیّت تجارب در سنن دینی مختلف منجر نمی شود؛ بلکه بر اساس دو طرح آموزه ای کاملاً متفاوت، دو نوع تجربة متمایز وجود دارد. بخش دیگری از تأثیر زمینه بر تجربه نیز مربوط به تفاسیر بعد از تجربه است.
ماهیت آموزش های ضمن خدمت مربیان امور تربیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: امروزه حرفه ای گری معلمان، توانمند سازی معلمان و افزایش کیفیت تعلیم در گرو آموزش معلمان در طول دوره حرفه ای به صورت مداوم است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی همبستگی قابلیت ها و نیازهای مربیان امور تربیتی بود.
روش ها: پژوهش توصیفی- پیمایشی حاضر در جامعه 850نفری مربیان امور تربیتی مدارس راهنمایی شهر اصفهان انجام شد و 128 مربی به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته شامل 21 گویه در دو بخش قابلیت های مربیان امور تربیتی و احساس نیاز مربیان امور تربیتی به آموزش های ضمن خدمت بود. ضریب پایایی پرسش نامه 88/0 برآورد شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: همبستگی بین قابلیت ها و نیازهای مربیان تنها در 9 گویه (همبستگی منفی به معنی فزونی نیازها بر قابلیت ها بود) معنی دار بود. بین نظرات مربیان در مورد ""نیاز به آموزش های ضمن خدمت""، با توجه به تجربه کاری، تفاوتی وجود نداشت. بیشترین نمره میانگین مربوط به ""استفاده از روش های جدید تدریس"" بود که در هر سه گروه از مربیان مقدار آن بیشتر از 4 بود.
نتیجه گیری: برنامه ریزان آموزش های ضمن خدمت مربیان امور تربیتی باید به هنگام تعیین محتوای این آموزش ها، قابلیت ها و نیازهای مربیان را تواماً مورد ملاحظه قرار دهند.
اقتصاد تجربه؛ رویکردی نو در نظام عرضه و تقاضای گردشگری؛ (مورد مطالعه: دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، نظام عرضه و تقاضا در حوزه گردشگری، تغییر شگرفی داشته است. این تغییر، در سطح جدیدی از اقتصاد خود را نشان می دهد که توسط پین و گیلمور (1999) تحت عنوان «اقتصاد تجربه» مطرح شده است. بر اساس نظر پین و گیلمور، اقتصاد تجربه آخرین سطح از توالی و پیشرفت اقتصاد تجربه بوده که سطح تکامل یافته تر از مواد خام (در اقتصاد کشاورزی)، کالاها (در اقتصاد صنعتی) و خدمات (در اقتصاد خدمات) است.
مصرف کننده در اقتصاد تجربه، کاربر یا مشتری می باشد و به عنوان میهمان شناخته می شود. محصول قابل عرضه نیز ترکیبی از کالاها و خدمات و تجربیات است که بر مبنای ایجاد ارزش برای میهمان می باشد.
پین و گیلمور در مدل 4E بر اساس دو جنبه میزان مشارکت پذیری (فعال/ غیرفعال) و میزان برقراری ارتباط میهمان با محیط (جذب/ غرق شدن)، چهار بُعد سرگرمی، آموزشی، زیبایی شناختی و رهایی را تعریف کردند.
با توجه به اهمیت گردشگری کودکان و نوجوانان و ناشناخته بودن این مقوله در منابع و مطالعات دانشگاهی گردشگری ایران، پژوهشگر بر آن شد تا نمونه موردی این تحقیق را براساس مدل 4E در فضای ادراک ذهنی نوجوانان بررسی کند.
داده های این تحقیق، با استفاده از روش های کتابخانه ای جهت ایجاد چارچوب نظری و میدانی و با استفاده از ابزارهای مشاهده، مصاحبه (با 25 تن از صاحب نظران و فعالان عرصه سفر کودکان) و تنظیم پرسشنامه بر اساس طیف بوگاردوس، گردآوری شدند. جامعه آماری این پژوهش 560 تن از دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر تهران بودند. دسته بندی و تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار های SPSS و Excel صورت پذیرفت.
یافته ها حاکی از آن است که دانش آموزان، گرایش زیادی به غرق کامل در طبیعت دارند و در بافت های تاریخی، گرایش به بُعد زیبایی شناختی حاکم است.
پدیدار شناسی در مطالعات مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاد از روش های تحقیق کیفی در رفتار مصرف کننده، غالبا در شکل هایی مانند پیمایش های تجربی، مصاحبه های پیش نویس، فرافکنی، ایفای نقش، مصاحبه عمیق و گروه های کانون انجام می گیرد. اما این روش ها تنها بخشی از فرایند تحقیق کیفی را پوشش می دهند. به عبارتی دیگر، عمدتا راهبردهای گردآوری داده ها هستند تا نوعی طرح کیفی مستقل. درک روش شناسی های کمی و کیفی باید با ارجاع و توجه به بنیان های فلسفی و پارادایمی آن ها صورت گیرد، و یک ارتباط منطقی، راهبردی و پارادایمی با سئوالات و کل طرح تحقیق وجود داشته باشد. بنابراین جهت کاهش اختلال های پارادایمی، در صورتی که محقق در پی فهم تجارب، معانی و کسب بینش درباره رفتار مصرف کننده هست بهتر است از طرح های کیفی مانند پدیدارشناسی و نظریه زمینه ای که به نوبه خود دارای زیر طرح های کیفی گوناگون مرتبط هستند استفاده کرد. از این رو در این تحقیق، پس از بررسی نظرات خبرگان قبلی و تحقیقات پیشین درباره پدیدار شناسی، پدیدار شناسی وجود گرا به عنوان یک پارادایم جایگزین و رهیافت کاملا کیفی در مفهوم سازی و مطالعه تجربیات مصرف کننده معرفی شده و ارکان آن بیان می گردد. این پژوهش، با ارایه یک چارچوب فلسفی و روش شناسی کیفی در بازاریابی موجب درک و تفهم دقیق و واقعی تجربیات مصرف کننده برای محققان، کارشناسان و مدیران بازاریابی می شود.