پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی (طلوع نور سابق)
طلوع نور سال دهم تابستان 1390 شماره 36 (مقاله ترویجی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نگاه حداکثری و صحیح به دین در هر عصر و مصری به اقتضای ذاتی و اولی دین و دیانت، داشتن حکومت بر مبنای آموزه های وحیانی است و این امر محقق نخواهد شد، مگر در سایه روزآمدی و عالِم به زمانه بودن دین و روحانیت آگاه. تحولات عظیم جهانی در عرصه های گوناگون انسانی و بشری و به ویژه در ساحت علوم انسانی، ما حوزویان را بر آن می دارد تا با تکیه بر دین حداکثری که داعیه جهانی دارد، خود را در گذر زمان و مکان ندیده و مدیریت جامعی را در پیش بگیریم و بنیان انسان الهی آن را بنا نهیم تا نه همراه با تحولات علوم دیگر، بلکه مدیریت تحول علوم را به عهده گرفته، به سوی اهداف الهی آفرینش به پیش ببریم.
اصول حاکم بر گفت و گو و همزیستی با پیروان ادیان (با تاکید بر قرآن کریم)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی گمان، همزیستی مسالمت آمیز که پیام مشترک همه ادیان است، هنگامی قابل دستیابی است که صاحبان ادیان به منظور تعمیق شناخت خود از یکدیگر به گفت وگو بنشینند. گفت وگو زمانی موثراست که از چارچوب اصول و ضوابط آن خارج نشود. علم گرایی، تعارف و تعامل، وحدت گوهری ادیان، آزاد اندیشی و اصل تکریم متقابل، از جمله اصول گفت وگوی پایدار و موثر است که این نوشتار به آن می پردازد. همچنین عدالت ورزی نسبت به اهل کتاب، احترام به پیمانها و قرار دادهای بین المللی، دلجویی و تالیف قلوب، معامله به مثل و عدم تجاوز نسبت به پیروان سایر ادیان، از جمله مولفه های مسالمت آمیز است که در قرآن به آنها تصریح و در این مقاله به آن اشاره شده است.
طرق شناسی روایات غدیر خم و پاسخ به شبهات: نگاه روایی به شان و مکان نزول آیه اکمال(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شروط شاهد در شهادت از دیدگاه فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شهادت یکی از ادله اثبات دعوی در محاکم اسلامی است و پذیرش شهادت شاهد به واجدالشرایط بودن شاهد منوط است. درباره شرایط شهود میان علمای مذاهب مختلف اسلامی، اختلاف نظر وجود دارد. اکثر علمای امامیه شش شرط را لازم دانسته اند که عبارت اند از: بلوغ، عقل، ایمان، عدالت، طهارت مولد و انتفای تهمت. برخی نیز اسلام را جداگانه در کنار ایمان ذکر کرده اند. در مقابل، فقهای اهل سنت شرط ایمان و طهارت مولد را ذکر نکرده اند و به جای آن، حریت، بینایی و نطق را لازم دانسته اند.
تشکیک ماهوی از نگاه مکتب مشاء و اشراق و حکمت متعالیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
به نظر حکمای اشراقی، شدت وضعف، کمال ونقص و زیادت ونقصانی که در افراد برخی از ماهیات مشاهده می شود، مستلزم تشکیک در ماهیات است. نظر آنها بیشتر معطوف به تشکیک در افراد ماهیتهای عرضی از قبیل کیفیات وکمیات است، نه در افراد ماهیتهای جوهری، اما فلاسفه مشائی منکر تشکیک در مطلق ماهیات شده و بر نفی آن استدلال کرده اند و تشکیک را به مفاهیم عرضی از قبیل ابیض و اسود ونه بیاض و سواد، برگردانده اند وپس از دریافت این نکته که مفهوم از آن نظر که مفهوم است قابل تشکیک نیست، تفاوت شدت وضعف، کمال ونقص تشکیکی اشیای خارجی را به خصوصیتهای فردی آنها ارجاع داده اند. این نظر حکمای مشائی، زمینه تحقیق صدرالمتالهین را فراهم نمود تا بر مبنای اصالت وجود، تمام شدت وضعف، کمال ونقص، تقدم و تاخر و اولویت و عدم اولویت تشکیکی موجودات را مربوط به هویت عینی آنها که همان وجود است بداند.
وحی و تجربه دینی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و دکتر سروش(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از تحلیلها درباره وحی، تجربه دینی انگاشتن آن است. برخی از متفکران بر این اساس معتقدند که وحی همان تجربه دینی است و اگر انبیا به درجه نبوت رسیده اند، نتیجه اندوخته های دینی و مذهبی آنان است. در واقع وحی در تجربه دینی خلاصه شده و از همان سنخ است. به نظر می رسد دیدگاه آنان بیش از آنکه با مذاق حکما و متکلمان اسلامی سازگار باشد، از اندیشه متفکران غربی متاثر است.
دکتر سروش نیز معتقد است که وحی همان تجربه دینی و الهام است و این دو، همانند تجربه های شاعران و عارفان است و نیز فرهنگ، شخصیت و دانش نسبی پیامبر در ارائه مفاد وحی تاثیر می گذارد و وحی را خطاپذیر می سازد.
اگزیستانسیالیسم و اصالت وجود (با تاکید بر صدرالمتالهین و هیدگر)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فلسفه تطبیقی، امروزه به یکی از شاخه های جذاب در حوزه مطالعات فلسفی تبدیل گشته است. اما نباید از انحرافها و کجرویهایی که ممکن است در مطالعات تطبیقی روی می دهد غفلت کرد. نظر نگارنده این سطور این است که آنچه در حوزه مطالعات تطبیقی میان اگزیستانسیالیسم و ملاصدرا صورت می گیرد، به رغم تشابهات و اصطلاحات مشترکی که در میان آنها وجود دارد، موجب سوء فهم گشته و مراد و مطلوب پژوهشگران عرصه تطبیق را فراهم نیاورده است. از آنجا که هیچ گونه ملاک و معیار واحدی برای دعوت این دو نوع تفکر برای مفاهمه و گفت و گو وجود ندارد، وجهی برای تطبیق و مقایسه میان این دو دیدگاه یافت نمی شود. در این نوشتار، عناصر مشترکی که موهم تطبیق میان این دو جریان فکری گشته، بررسی، نقد و ارزیابی شده است.