مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
تجربه
حوزه های تخصصی:
بحث از نسبت میان تجربه اخلاقی و تجربه دینی که با مبحث رابطه دین و اخلاق نیز مرتبط، لیکن بحثی مستقل از آن است، در تصویر میزان قرب اخلاق مداری و دین مداری اثرگذار است. در مقاله حاضر، برای تعیین اینکه چه نسبتی میان این دو تجربه برقرار است، پس از بیان ویژگی های مشترک تجربه اخلاقی و تجربه دینی، تلاش می شود تا مقصود از تجربه اخلاقی و تجربه دینی بیان شود و آنگاه با استفاده از تقسیم شش گانه دیویس دربارة انواع تجربه های دینی، و سنجیدن نسبت هر یک از آن اقسام با تجربه اخلاقی، نسبت تجربه اخلاقی با تجربه دینی شناسایی گردد. در این راستا، دیدگاه تباین تجربه اخلاقی و تجربه دینی و دیدگاه اتحاد آن دو نیز مورد بررسی قرار می گیرد. حاصل آنکه نمی توان هر تجربه اخلاقی ای را تجربه دینی شمرد. همه مصادیق این دو نیز یکسره از یکدیگر جدا نیستند، بلکه نسبت میان تجربه اخلاقی و تجربه دینی عموم و خصوص من وجه است.
تبیین نقش مؤلفه های فردی و سازمانی کارکنان به منظورتدوین مدل جهت ارتقاء و انتصاب به سمت مدیریتی میانی با تأکید بر شایستگی (مطالعه موردی: شرکت ملی نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: ارتقاء و انتصاب ﻣﻨﺎﺳﺐﺗﺮیﻦ ﻧیﺮوی اﻧﺴﺎﻧی ﺑﻪ ﺻﻮرت دﻗیﻖ و ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ، یکی از ﻋﻮاﻣﻞ اساسی اﺳﺖ کﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘیﺖ یک ﺳﺎزﻣﺎن ﻣیﮔﺮدد. نیروی انسانی شایسته می تواند با قدرت تعلق و تفکر خود بهترین استفاده را از منابع موجود ببرد. ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی در خصوص اﻧﺘﺼﺎب و ارتقاء کارکنان با توجه به مسأله شایستگی به ﻋﻨﻮان ﻣﻮﺿﻮع روز در ﺳﺎزﻣﺎن ها ﻣﻄﺮح اﺳﺖ. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل جهت ارتقاء و انتصاب کارکنان به سطح مدیریتی میانی براساس مؤلفه های فردی و سازمانی انجام شد. روش: جامعه پژوهش حاضر کلیه کارکنان شرکت ملی نفت ایران بودند که در کارراهه مدیریتی میانی قرار داشتند تعداد افراد مورد بررسی 1312 بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و Amos تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود اثرات مستقیم و غیرمستقیم و اثرات کلی متغیرهای تجربه مدیریتی، مرتبه شغلی و شایستگی بر متغیر وابسته(سمت مدیریتی) بود، به گونه ای که متغیرهای تجربه مدیریتی، مرتبه شغلی و شایستگی بر سمت مدیریتی میانی اثر معنادار نشان دادند. متغیر مرتبه شغلی اثر مستقیم با سمت مدیریتی داشت. از دیگر نتایج حاصل شده در این پژوهش کسب شاخص های برازش مطلوب و مناسب داده های پژوهش با مدل تدوین شده است. بحث و نتیجه گیری: صاحب نظران متغیرهای متفاوتی را اثرگذار بر ارتقاء و انتصاب معرفی کرده اند که می توان آن ها را متأثر از مؤلفه های فردی و سازمانی کارکنان دانست. به دلیل اثرگذاری متغیرهای تجربه مدیریتی، مرتبه شغلی و شایستگی بر سمت مدیریتی میانی، استفاده از یافته های پژوهش حاضر به سازمان ها و شرکت-های دولتی و خصوصی توصیه می شود. واژگان کلیدی: تجربه، مرتبه شغلی، شایستگی، سمت مدیریتی
بررسی تأثیر تجربه پس انداز بر نرخ ترجیح زمانی افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات تجربی نشان می دهند نرخ ترجیح زمانی افراد برای دوره های دورتر کمتر از زمان های نزدیک است. به بیان دیگر افراد در رفتار بین دوره ای خود به سمت اکنون تورش دارند که باعث می شود سطح پس انداز جامعه در عمل کمتر از سطح بهینه آن شود. با توجه به اینکه سیستم های شناختی ظرفیت انطباق در خلال یادگیری و هم تکاملی دارند، هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا تجربه های شخصی فرد طی فرایند یادگیری، می توانند ترجیحات زمانی او را تحت تأثیر قرار دهند. برای پاسخ به این پرسش پس از بررسی نظری موضوع، اقدام به بررسی این فرضیه با روش تجربی آزمایش شده است. در این آزمایش ۱۲۹ دانشجوی رشته اقتصاد از بین دانشجویان اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد شرکت کرده و پارامترهای ترجیح زمانی (پارامتر اکنون گرایی و پارامتر ترجیح زمانی بلندمدت) آن ها، با روش آزمایشگاهی «فهرست قیمتی چندگانه» استخراج شده است. همچنین شرکت کنندگان به پرسشنامه ای پاسخ دادند که تجربه های فردی آن ها در تصمیم گیری بین دوره ای را نشان می دهد. با توجه به نرمال نبودن توزیع داده ها از آزمون ناپارامتری و رگرسیون ناپارامتری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج آزمایش نشان می دهد شرکت کنندگان در رفتار بین دوره ای خود ناسازگاری زمانی و تورش به سمت اکنون دارند، اما پارامتر اکنون گرایی بین افراد با تجربه های مختلف متفاوت است. درعین حال نرخ ترجیح زمانی بلندمدت تحت تأثیر تجربه های افراد قرار نگرفته است.
جستاری در معناشناسی شناختی و کارآیی آن در خوانش قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی شناختی متأخرترین و هم زمان مطرح ترین دیدگاه در میان نظریه های معناشناسی معاصر است که طی چهار دهة گذشته نشو و نما یافته است. در اهمیت این نظریه همین بس که ذهن اندیشمندان گوناگونی را به خود معطوف کرده است. مبانی و مؤلفه های این نظریه کدام است؟ آیا می توان این دیدگاه را پارادایمی موجه در زبان شناسی و معناشناسی دانست که پاسخ گوی مسائل حوزة زبان و معناست؟ نیز این پرسش برای پژوهش گران مسلمان بسی مهم است که آیا می توان این نظریه را چهارچوبی رسا و استوار در خوانش مفاهیم قرآن و معنا شناسی معارف آن انگاشت؟ این جستار تلاشی است برای پاسخ به پرسش های فوق که به روش تحلیلی تطبیقی تکوین یافته است. مؤلف، ضمن بازخوانی عناصر اصلی نظریة معناشناسی شناختی، به بررسی آن ها به ویژه از منظر فلسفة علمی می پردازد و سپس توان و ظرفیت این نظریه را در بازنمایی فرهنگ قرآن مجید و عوالم معنایی آن می سنجد.
مبانی معرفت شناختی نقد هیوم بر براهین خداشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آن چه هیوم در باب گزاره های دینی بیان کرده، بر مبنای معرفت شناسی اوست. وی با هدف خدشه دار کردن الهیات طبیعی، آراء نقادانه اش نسبت به این گزاره ها را ارایه و بر مبنای تجربه گرایی اش، مدعیات الهیات طبیعی را خارج از محدوده معرفت بشری معرفی می کند. بر همین اساس، این جستار شامل سه بخش اصلی است، که به ترتیب به تأثیر آراء معرفتی هیوم بر نقدهای او به برهان هستی شناختی، برهان جهان شناختی و برهان نظم می پردازد. در این پژوهش، تجربه گرایی هیوم و همچنین نظرات او در باب براهین اثبات وجود خدا مورد نقادی قرار نمی گیرند؛ چراکه این مباحث هریک خود مجالی جداگانه می طلبند، و ضمناً، با هدف اصلی مقاله حاضر، یعنی درک تأثیر معرفت شناسی هیوم بر آراء او در باب براهین اثبات وجود خدا، نیز مستقیماً مرتبط نیست. اما اگر کسی خواهان نقد آراء هیوم در باب آن براهین باشد، می تواند از ماحصل این مقاله که نشان دهنده تأثیر حداکثری تجربه گرایی هیوم است، استفاده کند و با به چالش کشیدن آن مبانی معرفتی، این نقدها را هم متزلزل نماید.
تاثیر انتخاب اطلاعات بر اطمینان و قضاوت حسابرس
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین عوامل موثر بر اطمینان حاصل از قضاوت حسابرسی و بررسی تاثیر حق انتخاب، ریسک دعاوی حقوقی، میزان اطلاعات، تجربه بر اطمینان حسابرسی می باشد. برای بررسی فرضیه های مطرح شده در پژوهش، با ارائه اطلاعات یک شرکت فرضی و تصدی مسئولیت پروژه به شرکت کنندگان در نظرسنجی و بیان نشانه های مبنی بر بروز مشکل نابابی موجودی های شرکت فرضی، قضاوت شرکت کنندگان حسابرسی مورد بررسی قرار گرفت. داده های این پژوهش با استفاده از طرح پژوهش و پرسشنامه آنلاین در جامعه آماری توزیع شده که قضاوت 223 نفر جمع آوری شده است. شرکت کنندگان پس از شرکت در طرح به صورت تصادفی و با شانس برابر در یکی از سناریوهای دارای حق انتخاب یا عدم انتخاب جهت ارائه اطلاعات تکمیلی و ریسک دعاوی حقوقی کم یا زیاد مواجه شده اند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها گویای آن است که در شرایطی که ریسک دعاوی حقوقی زیاد می باشد حسابرسان با تجربه کمتر در شرایطی که حق انتخاب دارند، تمایل به جمع آوری میزان اطلاعات بیشتری در شرایط عدم حق انتخاب دارند. همچنین نتایج حاکی از این مطلب بود که داشتن حق انتخاب باعث اطمینان بیشتر نسبت به قضاوت حسابرسان گردیده و مخصوصاً زمانیکه ریسک دعاوی حقوقی زیاد می باشد در صورت وجود تجربه بالا این اطمینان افزایش می یابد.
مروری بر روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت: مبانی تا عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم آبان ۱۳۹۷ شماره ۸ (پیاپی ۲۹)
225-260
حوزه های تخصصی:
این مقاله نگاهی کلی به مفاهیم، ضروریات، گستره، اهداف، تکنیک ها و مبانی این حوزه از درمان روان پویشی دارد. در مقاله حاضر با روشن سازی مکانیزم اثربخشی این درمان در کاهش علائم رنج آور بیماری های پزشکی و روانی سعی بر گسترش افق دید روانکاوان و علاقه مندان به این حوزه جدید درمانی می شود. موارد بررسی شده در این پژوهش جدیدترین مقالات این حوزه، کتب مرتبط و بررسی و تحلیل تجربیات درمانگران مطرح آن است. روان درمانگری پویشی فشرده کوتاه مدت باوجود نوظهور بودنش جزو اثربخش ترین روان درمانی ها تلقی می شود و به دلیل اصالت ایرانی خود و اهمیت قائل شدن برای تجارب و هیجانات و اصالت احساس و تقدم هیجان بر تفکر درک شور خودمان نیز طرفداران زیادی دارد و به سرعت رو به گسترش است. این مقاله با بررسی اصول بنیادی روان پویشی و مفاهیمی مانند احساس، اضطراب و دفاع که موردپذیرش اکثر روش های درمانی است می تواند برای تمامی درمانگران ثمربخش باشد. هدف نهایی مقاله حاضر، روشن سازی مسیر درمانگران علاقه مند و متخصصان این حوزه است. با توجه به اصالت تجربه و نمایان شدن تجربه در روابط و زندگی آدمی مثلث روابط و مثلث تعارض اساس کار این درمان را شکل می دهد، مثلث تعارض به عوامل درونی مشکل مانند احساس و دفاع اشاره دارد و مثلث روابط به بافت و عوامل بین فردی مشکل می پردازد. اساس درمان از طریق بازسازی مثلث تعارض (سیر توالی احساس، اضطراب و دفاع) در قالب مثلث روابط خصوصاً رابطه بیمار با درمانگر در جلسه درمانی است، احساسات سرکوب شده بیمار نسبت به والدین این بار در بافت درمانی و به صورت آگاهانه نسبت به درمانگر تجربه، پردازش و نام گذاری می شوند، تجربه هیجانات منجر به خنثی شدن دفاع ها و رهایی از رنج خودساخته می شود. رنج خود ساخته نتیجه وجدان بیماری است که سوخت آن احساس گناه ناهشیار فرد و تمایل به قربانی شدن و مقاومت است. وجه ممیزه اساسی این درمان از روانکاوی سنتی، خنثی کردن مقاومت انتقالی، تقویت پیمان درمانی، تأکید و فشار بر تجربه آنی احساسات و توجه مضاعف بر علائم بدنی است به طوری که می توان آن را تلفیقی از روانکاوی و فنون رفتاردرمانی با هدف حساسیت زدایی هیجانی دانست. تبحر درمانگر این حوزه بیش از هر چیزی در خوب دیدن خلاصه می شود. نزدیکی به تجارب هیجانی باید در لحظه دیده شود و به بیمار نشان داده شود تا فرآیند درمانی مؤثر واقع شود؛ شجاعت، جسارت و به هوشیاری درمانگر ازجمله عوامل مهمی است که می تواند روند درمانی بیمار را دقیق و سریع و ماندگار کند .
مطالعه کیفی تجارب مشتریان در صنایع خرده فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه مشتری را تجربه مستقیم یا غیرمستقیم او از فرایند خدمات، سازمان و امکانات تعریف می کنند و اینکه چگونه مشتری با خدمات شرکت و دیگر مشتریان تعامل برقرار می کند. تاکنون درباره مفهوم تجربه مشتریان پژوهش های زیادی انجام نشده است؛ بنابراین هدف این پژوهش کیفی، فهم چیستی تجربه مشتریان در صنایع خرده فروشی است. داده های پژوهش با روش نمونه گیری گلوله برفی و مصاحبه با 12 مصرف کننده اخیر محصولات لبنی پاژن گردآوری شد. سپس این داده ها، کدگذاری، طبقه بندی و توصیف و نقشه مفهومی مضامین ترسیم شد. مضامین اصلی شناسایی شده در این پژوهش به شرح زیر است: 1) شیوه آشنایی با محصول، 2) تبلیغات، 3) شکل ظاهری محصول، 4) طعم و مزه، 5) نوآوری و تغییر، 6) کانال توزیع، 7) مشاوره، 8) ذهن آگاهی مشتریان، 9) عجین شدن مشتری با محصول و 10) تجربه مشتری. تجربه مشتری، موضوعی نوپا در علم بازاریابی است که پژوهشگران سعی کردند تا حدی کمبود پژوهش و نظریات این بخش را رفع کنند.
استقرا و تجربه در نظر فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷۲
89 - 112
حوزه های تخصصی:
مشکل استقرا یکی از مسائلی است که فیلسوفان بسیاری برای حل آن کوشیده اند. اینکه آیا می توان با مشاهده جزئیات به دانش کلی و یقینی دست یافت، مسئله ای بوده که در تمام ادوار ذهن فیلسوفان را به خود مشغول داشته است. فارابی نیز در این مسیر گام نهاده و سعی کرده است در ابتدا استقرا را در قالب قیاس بریزد تا بتواند نتیجه حاصل از آن را یقینی کند؛ اما خودش ناکارآمدی آن را در می یابد، سپس با تلفیق استقرا و تمثیل، روشی جدید پیشنهاد می کند. در این نوشتار، درابتدا شرح فارابی بر استقرای ارسطو آن چنان که در آنالوطیقای اول آمده، بررسی می شود. در مرحله بعد نظر فارابی در کتاب القیاس می آید و سپس «نقله» که حاصل تلفیق تمثیل و استقراست، به عنوان راهکار پیشنهادی او برای حل مشکل استقرا معرفی می شود. در آثار حکما و منطق دانان مسلمان ممکن است این بحث، یعنی نقله در ذیل بحث تمثیل مطرح شده باشد؛ ولی به نظر می رسد این کار تحت تأثیر متکلمان صورت گرفته باشد. تکنیک نقله ازآنجاکه امکان گسترش علم را فراهم می سازد، بیشتر برای حل مشکل استقرا کارآمد است. در ادامه تجربه در آثار فارابی بررسی می شود و در آخر، پس از تحلیل نظر فارابی در خصوص قیاسی کردن استقرا به این نتیجه می رسیم که قیاس به دلیل داشتن تفاوت ماهوی با استقرا، ابزار مناسبی برای توجیه استقرا نیست و نقله نیز هرچند دانش عمیق تری در باب موضوع مورد نظر تولید می کند، همچنان در دست یافتن به یقین ناکام می ماند.
ادغام تاریخ گرایی هگلی با طبیعت گرایی داروینی در برداشت جان دیویی از تجربه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی داریم ادغام تاریخ گرایی هگلی و طبیعت گرایی داروینی در تلقی دیویی از تجربه را نشان دهیم. جان دیویی با استفاده از رویکردی تاریخ گرایانه به توصیفی طبیعت گرایانه از تجربه می رسد که در آن بر تعامل، پویایی و تحول و همچنین رویکرد علمی و عینی نسبت به تجربه تأکید می کند. وی با بررسی نقش تجربه نزد فیلسوفان یونان باستان و تجربه گرایان قرون هفدهم و هجدهم در یک زمینه فرهنگی و انتقاد از آن ها، بر تاریخی بودن این مفهوم تأکیده کرده و درصدد ارائه بدیل هایی متناسب با روح زمانه خویش برمی آید. به این منظور دیویی با گنجاندن زیست شناسی داروینی در بطن برخی ایده های هگل، سعی دارد تفسیری طبیعی شده از هگل با تمرکز بر مفهوم تجربه ارائه دهد. در این مقاله هم گرایی نگاه تاریخی گرایانه و طبیعت گرایانه دیویی در تلقی وی از مفهوم تجربه نشان داده می شود.
اثر تجربه، جنسیت، و سطح پیچیدگی وظیفه بر گم گشتگی دانشجویان در جستجوی مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شناخت تأثیر تجربه، جنسیت، و سطح پیچیدگی وظیفه بر گم گشتگی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز در جستجوی مروری.<br /> روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع مقایسه ای است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه پژوهشگرساخته و نرم افزار کامتاسیا به منظور ثبت تراکنش های کاربران با وب است. با مشاهده چندین باره فایل های تصویری، داده های لازم استخراج شد. 100 دانشجوی تحصیلات تکمیلی داوطلب نمونه پژوهش بودند که دو وظیفه ساده و پیچیده را در ویکی پدیا از طریق جستجوی مروری انجام دادند.<br /> یافته ها: سطح پیچیدگی وظیفه به تنهایی بر گم گشتگی کاربران تأثیر معناداری نداشت؛ اما در تعامل میان سطح پیچیدگی وظیفه با جنسیت، تفاوت ها معنادار بود؛ بدین صورت که در هر دو وظیفه ساده و پیچیده، کاربران زن گم گشتگی بیشتری را نسبت به مردان تجربه کردند. همچنین کاربران مرد با دشوارشدن وظیفه در دو سطح ساده و پیچیده، بیشتر دچار گم گشتگی شدند. علاوه بر این، آزمون تعامل وظیفه و تجربه بر سطح گم گشتگی نشان داد اثر تعاملی سطح پیچیدگی وظایف با تجربه آنها معنادار نبود. درنهایت، آزمون تعامل وظیفه با دو متغیر جنسیت و تجربه نشان داد اثرتعاملی سطح پیچیدگی وظایف با جنسیت و تجربه کاربران معنادار نیست.<br /> نتیجه گیری: با توجه به شناخت اندک از تأثیر سطح پیچیدگی وظایف، جنسیت، و تجربه بر گم گشتگی در هنگام مرور وب، نتایج پژوهش حاضر می تواند به درک بهتر این مسئله و درنتیجه، نیاز به توجه آنها در فرایند مدل سازی و آموزش کاربران کمک کند.
فلسفه اسلامی متأخر و راه حل سینوی مسئله استقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله استقرا، پرسش از چگونگی پرکردن شکافی است که میان مقدمات استدلال استقرایی و نتیجه وجود دارد. ابن سینا و پیروانش برای حل این مشکل میان تجربه و استقرا فرق گذشته اند. به عقیده آنان تجربه برخلاف استقرا بر مشاهد صرف افراد مبتنی نیست، بلکه این مشاهدات به همراه قیاس اند که حکم تجربی را نتیجه می دهند. مقدمه کبرای این قیاس این اصل فلسفی است که اتفاق، دائمی یا اکثری نیست. برخی فیلسوفان معاصر اسلامی این راه حل را مورد نقد قرار داده اند. یک انتقاد اصلی این است که مقدمه کبرا در قیاس مزبور، بدیهی نیست و هیچ استدلالی نیز بر آن اقامه نشده است. من در این مقاله نشان داده ام که این انتقادها ناشی از برداشت ناصحیحی از آن اصل مربوط به اتفاقی هاست. تفسیر صحیح از این اصل منوط به توجه بیشتر به برخی تمایزهای میان انواع علت و به خصوص دیدگاه های فلسفه سینوی درباره علت های طبیعی است.
مفهوم شناسی «فطرت» و نفی ادرکات فطری در اندیشه سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
161 - 178
حوزه های تخصصی:
مفهوم «فطرت» از مفاهیمی است که در زبان فلاسفه اسلامی و غربی بیان شده است. در منابع اسلامی نیز در خصوص رابطه انسان با دین در آیات قرآن و روایات نیز آمده است. پیرو کاربرد اخیر، نظریه فطرت در اندیشه متاخرین از جمله مطهری به نحوی مطرح و پرداخته شده که در اندیشه فلسفی مسبوق به سابقه نیست. در فلسفه غرب در قالب اندیشه «ادراکات فطری» بیان شده است. هر چند در اندیشه فلاسفه اسلامی از جمله ابن سینا مکرر «فطرت» به کار رفته است ولی بر هیچکدام از دو معنای فوق دلالت ندارد. این مقاله ضمن بیان معنا و کاربرد فطرت در تفکر سینوی به رد این انگاره که وی قائل به ادراکات فطری- اعم از تصوری و تصدیقی- است پرداخته است. فطرت در عبارات شیخ به معنای نوعی استعداد و نیز طبیعت هر قوه ادراکی که استعداد خاص خود را داشته و مشوب به هیچ مدرَکی غیر خود نگشته است، اطلاق شده است؛ او از «فطرت عقل» و «فطرت وهم» نام می برد. فطرت به معنایی که متاخرین، معطوف به گرایش دینی انسان، مطرح نمودند در ابن سینا و فلاسفه متقدم اسلامی مطرح نیست. در عبارات ابن سینا نیز شواهد و دلایل زیادی بر نفی هر گونه معرفت فطری، به معنی دکارتی آن، وجود دارد. علم انسان از معرفت حسی شروع می-شود و هیچ گونه ادراکی قبل از محسوسات در ذهن و لوح ضمیر انسان منقوش نیست.
آموزش روان پزشکی در بهداشت روان: گزارش یک تجربه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های پیش روی بیشتر کشورها بهداشت و سلامت است. در بیشتر کشورها تعداد کارکنان بهداشتی کم و توزیع آن ها نامناسب است، این مشکل در کشورهای فقیرتر شدیدتر است، زیرا هم منابع کمتر است و هم منابع موجود بیشتر در مناطق شهری متمرکز شده اند (چها 1 ، وارن 2 و مندرسون 3 ، 2010). برای مثال با وجود معیار دست کم 5/2 نفر کارمند سلامت 4 به ازای هر 1000 نفر جمعیت (چن 5 و همکاران، 2004)، در کشوری مانند نپال تعداد پزشکان به جمعیت عمومی در شهرها 1 به 1000 و در روستاها 1 به 41000 نفر است (باترورث 6 ، هایز 7 و نیوپان 8 ، 2008)، یا در هند 74% پزشکان در شهرها کار می کنند که فقط 24% جمعیت هند را دربر می گیرند (بیسواس 9 ، سرکار 10 ، اوماکنت 11 ، سینگسیت 12 و هند 13 ، 2007)، در عراق نیز به ازای هر 300هزار نفر یک روان پزشک وجود دارد (سادیک 14 ، برادلی 15 ، ال حسون 16 و جنکینز 17 ، 2010). برای حل شدن این مشکلات برنامه مراقبت های بهداشتی اولیه طراحی و به دنبال آن ادغام بهداشت روان در این برنامه ها انجام شد. انجام این پروژه در کنیا که از فقیرترین کشورهای دنیاست، پیامدهای مفیدی داشت (جنکینز و همکاران، 2010). در کشور ما نیز ادغام بهداشت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه از راهبردهای اصلی برنامه سلامت روان است (محیط، شاه محمدی و بوالهری، 1998)، که هدف آن ایجاد یک سامانه هرمی ارجاع است، که در قاعده آن داوطلبان بخش سلامت قرار دارند (شریفی، 2009). روان پزشکی جامعه نگر که در برابر روان پزشکی بیمارستانی به وجود آمد، بر ارایه خدمات به وسیله گروه های روان پزشکی دربرگیرنده روان پزشک، روان شناس، مددکار، روان پرستار و گاه پزشک عمومی تأکید می کند. این موضوع در آموزش دستیاران تخصصی نیز در نظر گرفته شده است، به صورتی که در برنامه آموزشی دستیاران، برنامه ای سه ماهه برای آشنایی هر چه بیشتر با این حوزه تدوین شده است. در یکی از این برنامه ها دستیاران روان پزشکی در اردیبهشت ماه سال 1390 برای آشنایی با سطوح گوناگون برنامه مراقبت های بهداشتی اولیه که برنامه سلامت روان نیز در آن ادغام شده بود، به شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز سفر کردند، که گزارش آن بدین شرح است: پیش از حرکت، هیچ ذهنیت خاصی وجود نداشت. پس از حدود 45 دقیقه به شبکه بهداشت شهرستان ساوجبلاغ استان البرز رسیدیم. هماهنگ با برنامه نزد خانم یکه فلاح رفتیم، که از پشتکار و علاقه زیاد او به کار، بسیار شنیده بودیم. وقتی در مورد کارش صحبت می کرد، لذت در تمام وجودش احساس می شد. هنگام صحبت از برنامه هایی که به صورت آزمایشی 18 از سوی انستیتو یا سازمان جهانی بهداشت 19 ( WHO ) در مرکز آن ها در حال انجام بود، برق شادی و غرور در چشمانش می رخشید. او آن قدر گرم و صمیمی برخورد می کرد که گویی سال هاست ما را می شناسد، هیچ بیگانگی در حضور وی احساس نمی شد. برنامه ای که برای ما درنظر گرفته بود، دعوت از رابطان بهداشت سلامت روان بود. با رابطان بهداشت در مواردی مانند تنظیم خانواده و بهداشت مادر و کودک آشنا بودیم، ولی نخستین بار بود که با رابطان بهداشت در حوزه سلامت روان برخورد داشتیم. حدود 30 نفر خانم که پس از آموزش، به عنوان رابط در این حوزه کار می کردند. کار آنان تشویق افراد برای مراجعه به روان پزشک یا مشاور بود. آنان تعریف می کردند که هنگام تشویق افراد برای مراجعه به روان پزشک یا مشاور با برخورد تند آن ها مواجه می شوند، ولی با این وجود، کم نبودند رابطانی که موفق شده بودند تعداد زیادی را به مراجعه راضی کنند. به یاد گفته استادم افتادم که می گفت «زمانی کارشناسان WHO برای بازدید از اجرای برنامه مراقبت سلامت اولیه 1 ( PHC ) به ایران آمده بودند، پس از دیدن نمودار سازمانی پرسیده بودند پس جای مردم کجاست؟ تمام این برنامه که دولتی است»، و حالا در جواب آنان می توانستیم بگوییم این هم مردم عاشق ما! به دلیل محدودیت وقت، این جلسه خیلی سریع به پایان رسید. پس از آن راهی یک مرکز بهداشت شهری شدیم که روان پزشک نیز در آن جا مستقر بود (سطح سوم تخصصی بهداشت روان در شبکه شهرستان)، قرار شد در آنجا چند بیمار را ویزیت کنیم. اگر تا کنون به دلیل وابستگی دانشگاه محل تحصیل به انستیتو روان پزشکی، می توانستیم به جز بیماران اسکیزوفرنیا 2 و دوقطبی 3 بیمارستانی، مراجعان دیگری نیز داشته باشیم، در این جا می توانستیم بیماران متفاوت دیگری را نیز ببینیم. برخلاف بیماران انستیتو که بیشتر سواد و حمایت خانوادگی بالا دارند، در این جا دختری را می دیدی که از پدر معتادش می گفت، زنی که گریه می کرد و از کتک زدن های شوهرش می نالید... چه پاسخی به او می دادیم که با تمام وجود می خواست یاریش دهیم تا داستان سبز رویش را دوباره زمزمه نماید؟ آیا می شد او را تنها با دارو به خانه فرستاد؟ آیا یک س
تجربه والدین از کودکی فرزند دچار اختلال هویت جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفی تجربه والدین از دوران کودکی فرزند دچار اختلال هویت جنسی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بود. با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند، با 10 نفر از والدین افراد دچار اختلال هویت جنسی ارجاع شده به انستیتو روانپزشکی تهران، در سال 1391، مصاحبه عمیق ساختارنیافته انجام شد. مصاحبه های ضبط شده پس از پیاده کردن و تایپ، با روش تحلیل محتوای استقرایی کدگذاری شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده در چهار طبقه اصلی، با عناوین «شباهت به جنس مخالف/ تفاوت با هم جنسان»، «مشکلات مدرسه»، «نحوه برخورد با واقعیت وجود مشکل هویت جنسی» و «احساسات والدین» قرار گرفتند. والدین، واقعیت وجود مشکل هویت جنسی را در دوران کودکی فرزندشان به شیوه های مختلف تجربه کرده بودند، اما برخورد با واقعیت دیده شده را به شیوه های مختلف و با توجیهات گوناگون، به گذر زمان سپرده و از راه حل هایی مانند به تعویق انداختن، جدی نگرفتن، توجه نکردن و وعده دادن، کمک گرفته بودند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر اولین مطالعه در کشور ما است که در آن صدای والدین مبتلایان به اختلال هویت جنسی شنیده شده است. با توجه به یافته های به دست آمده از مطالعه حاضر، لزوم طرح ریزی برنامه هایی چندبُعدی احساس می شود که در آنها از یک سو، به آموزش عموم مردم (از جمله والدین) و آموزش تخصصی اهل حرفه، جهت آشنایی با اختلال هویت جنسی پرداخته و از سوی دیگر، به مشارکت والدین افراد دچار اختلال هویت جنسی در فرایند تشخیص و درمان توجه شده باشد.
فضامندی و بدن آگاهی: بازخوانش مفهوم فضا در تجربه معماری (نمونه موردی: موزه هنرهای معاصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۷۵
71 - 82
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله:شاید بتوان یکی از وجوه تمایز انسان مدرن با انسان به سربرده در دنیای سنت را کثرت تجربه های فضا-مکان برشمرد. زیست انسان در پهنه طبیعی و اجتماعی، نه تنها دارای تاریخی معرفتی و نظری است، که دارای ادراک های متمایز و گوناگون در تجربه مکان های طبیعی و اجتماعی است. این تجربه متمایز در طول تاریخ، دارای روحی منحصربه فرد از یک سو و روحی مشترک در کالبد بشری از سوی دیگر است. لیکن در گفتمان های غالب معماری، بدن و ویژگی های جسمانی و کالبدی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بدن صرفاً به عنوان ابژه ای منفعل تلقی شده است. هدف:این پژوهش بر آن است که به بررسی ادراک بدنی به مثابه منبع الهامی برای بازتعریف مفهوم فضا در تجربه معماری بپردازد. نمودهای خوانش فضا با واردکردن عنصر ادراکات بدنی و بررسی درهم تنیدگی حواس انسانی در ادراک از فضا از اهداف فرعی پژوهش است. روشتحقیق:این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات کیفی با رویکرد فلسفی پدیدارشناسی هرمنوتیک و به لحاظ «قصد» از پژوهش، تفسیری است که به تولید بینش جدید می پردازد. بدین ترتیب یافته های آن در بهبود دانش موجود در باب موضوع مورد مطالعه به کار می آید (دانش افزایی)، لذا نتایج آن، خالص است. منطق پژوهش، استقرایی است. در پژوهش حاضر، از مصاحبه عمیق جهت استنباط و استخراج «امر ناخودآگاه» از بطن پاسخ مصاحبه شوندگان استفاده شده است. روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوای کیفی و شامل کدگذاری باز و محوری است. نتیجه گیری:نتیجه پژوهش نشان می دهد که خوانش پدیداری از تجربه ادراک از فضا به سه رسته «ادراک تام، درک پویا از فضا به واسطه حواس»، «فضا، واسطه ای بر ادراک نوستالژی جمعی» و «فضا به مثابه امکان شهود و درک دیگری» قابل تفکیک است.
پراگماتیسم و تحقیق در علوم سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
211 - 225
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر امکان بازنگری روش شناختی در علوم سیاسی با هدف دوری گزینی از کلیشه های رایج در درس «روش تحقیق» و ایجاد پویایی بیشتر در این زمینه بررسی شده است و به این منظور پتانسیل های رویکرد پراگماتسیتی مورد توجه قرار گرفته است. به عقیده نویسنده، پراگماتیسم از قابلیت های فلسفی لازم برای ارائه یک روش شناسی جدید در پژوهش های سیاسی برخوردار می باشد. در این روش شناسی اهمیت تجربه در زندگی سیاسی و ضرورت ارائه تعریف جدیدی از «حقیقت سیاسی» محوریت پیدا می کند. به نظر می رسد، از این طریق بتوان به درک متفاوتی از رابطه نظر و عمل در سیاست رسید و بحران های سیاسی و اخلاقی معاصر را توضیح داد.
تجربه از منظر ابن سینا و مقایسه آن با استنتاج بهترین تبیین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استنتاج بهترین تبیین، به تازگی به عنوان استنتاجی جدید در عرض استقراء و قیاس توسط چارلز پیرس در توجیه بسیاری از نظریات علمی ارائه شده است. هدف این نوشتار انجام مقایسه ای میان این نوع استنتاج و تجربه از دیدگاه ابن سیناست. در این مقایسه سعی شده است به تمامی شباهت ها و تفاوت های موجود میان تجربه و استنتاج بهترین تبیین پرداخته شود و در کنار آن به برخی عیوب هر کدام از این دو نیز اشاره شود؛ ازجمله شباهت های این دو استنتاج می توان به مقدمه مضمر موجود در هر دو استنتاج و نیز استقرایی بودن و واقع گرایی هر دو استنتاج و نیز معیار بودن تبیین علّی در هر دو استنتاج اشاره کرد و از تمایزات میان این دو استنتاج می توان به معیارهای انتخاب تبیین بهتر همچون سادگی و جذابیت و تطابق در استنتاج بهترین تبیین اشاره کرد که در تجربه به آنها اعتنایی نشده است. درعین حال که کارآمد بودن این معیارها موردتردید است. علاوه بر این، از این تمایزات می توان به شروط و قواعدی که ابن سینا بر تجربه افزوده است، اشاره کرد؛ چراکه در استنتاج بهترین تبیین، هیچ اشاره ای به قاعده غیاب های هم زمان یا عدم مغالطه اخذ مابالعرض به جای مابالذات نشده است.
بررسی عوامل تاثیرگذار بر تجارب پژوهشی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانشجویان پزشکی با گذران بخشی از دوره خود در مرحله آموزش مبتنی بر پژوهش، به طور ژرف گام در عرصه پژوهشی می گذارند. هدف تحقیق حاضر، تعیین عوامل تاثیرگذار بر تجارب پژوهشی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان بود تا بتوان عوامل مثبت در ایجاد تجارب پژوهشی را ارتقا و در جهت حذف یا کاهش عوامل منفی گام موثری برداشت. روش: پژوهش، مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در مرحله دفاع از پایان نامه و یا در مرحله تسویه حساب بودند. ابزار تحقیق، پرسشنامه تجربه پژوهشی دانشجویان با چهار بعد سرپرستی، مهارت های عملی، مهارت های ادراکی و جوسازمانی بود. مقیاس اندازه گیری، معیار لیکرت ازخیلی زیاد: 5، تا خیلی کم:1 بود. مقایسه میانگین گروه ها با روش آنالیز واریانس و بررسی همبستگی با استفاده از روش پیرسون انجام شد. یافته ها: حجم نمونه بر حجم جامعه پژوهش منطبق و اطلاعات از 105 دانشجوی پزشکی در بازه زمانی 1396-1395 جمع آوری شد. میانگین کل نمره تجربه پژوهشی دانشجویان 0/25±4/16 از 5 بود که نشان از تجربه خوب پژوهشی دانشجویان بود. نتایج نشان از وجود ارتباط معنی دار آماری بعد "جوسازمانی" با کلیه ابعاد بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت وجود تجارب مثبت پژوهشی دانشجویان به عنوان جوانه های در حال رشد، توصیه می گردد مسئولین امر به عوامل موثر توجه خاصی مبذول فرمایند تا در آینده شاهد بروز خلاقیت های پژوهشی بیشتر جهت حل مشکلات کشور باشیم.
آموزش و پرورش شور، شوق، چالاکی، پویایی، اخلاق، رنگ، انگیزه، امید، حرکت را دریاب که فردا دیر است
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
69 - 77
حوزه های تخصصی:
امروزه تبدیل مدارس به یک مکان سالم، زنده، چالاک، پویا و مهیج که شور و شوق، زنده بودن، دوست داشتن، باهم بودن، بخشیدن، مهربان بودن، عامل بودن ... را بیاموزد؛ یکی از بزرگترین چالش های مربیان محسوب می شود. نشاط، تحرک، پویایی، چالاکی ... از ویژگی های نسل امروز است و موافق مقتضیات فطری اوست، خمودگی، سستی، انزوا، بی تحرکی .. آفت بزرگ و مانع عظیم رشد و شکوفایی خلاقیت نسل جوان می باشد. مطابق تئوری طبقه بندی نسل ها، امروزه اکثریت طبقه نسلی دانش آموزای و دانشجویی را طبقه نسلی z تشکیل می دهد. به نظر می رسد، که توجه به هنجارها، باورها و ویژگی های این نسل برای اتخاذ رویکردهای آموزشی متناسب با ویژگی های آنان ضرورت خواهد داشت. برنامه ریزی های آموزشی نظام های آموزش و پرورش در کشورهای توسعه یافته با توجه به خصوصیات این نسل؛ این دیدگاه را سرلوحه خود قرار داده اند: "شوق زندگی کردن را به دانش آموزان بیاموزیم". لذا مدرسه فردا، مدرسه ای است که از یک طرف پاسخگوی الزامات این نسل باشد و شوق آموختن و زندگی کردن را بیاموزد و از طرفی دانش آموزانی باسواد مطابق تعریف جدید یونسکو تربیت نماید. شخصی با سواد تلقی می شود که بتواند با استفاده از خوانده ها و آموخته های خود، تغییری در زندگی خود ایجاد کند... . این مقاله ابتدا مروری بر مطالعات گذشته و حال، و ارائه راهکارهایی برای آینده خواهد پرداخت.