مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
شناخت
حوزه های تخصصی:
تحویل گرای اخلاقی می گوید واقعیت وجودی کیفیت های اخلاقی، همان کیفیت هایی است که با کلمات نااخلاقی قابل بیان هستند. چنین دیدگاه هستی شناسانه ای، ضلع شناخت شناسانه نیز دارد مبنی بر اینکه شناخت ما به امور واقع اخلاقی یا چیزی جز شناخت ما به امور واقع نااخلاقی نیست یا استنتاج از شناخت های نااخلاقی است. در نظر تحویل گرایان اخلاقی و به ویژه طبیعی انگاران که بخش اعظم تحویل گرایان را تشکیل می دهند، توانایی در تبیین شناخت اخلاقی بدون توسل به نظریه هایی همچون شهود اخلاقی، مزیتی مهم و بلکه دلیلی قوی برای دیدگاهشان به شمار می آید. به همین دلیل است که مقاله حاضر به بررسی تبیین های تحویل گرایانه از شناخت اخلاقی و توجیه باورهای اخلاقی پرداخته است. به این نتیجه رسیده ایم که از میان تبیین هایی که طبیعی انگاران مطرح می کنند، شناخت تحلیلی دچار همان مسائلی است که اصل نظریه تحویل گرایی تحلیلی را از اعتبار و رونق انداخته است. و استنتاج ارزش از غیرارزش یا با شکاف منطقی است باید روبه روست؛ یا اگر پیوند معنایی توصیفی ارزشی وجود داشته باشد، نهایتاً نتایج اخلاقی نامشروط نمی توان گرفت.
بررسی نسبت شناخت و شهرزیستی از رهگذر بازخوانی پیوند فوسیس و لوگوس در اندیشه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فوسیس» یکی از مهم ترین واژگان فلسفی ارسطو است، تا جایی که می توان آن را پایه و موضوع شناخت، از دیدِ وی دانست. این واژه را می توان در فلسفه او از دو دریچه شناختِ انسانی و شناخت راستین نگریست، و بسته به این که موضوع کدام یک از این دو باشد، مفهومش متفاوت خواهد بود. بررسی فوسیس در نسبت با دانش انسانی، به پیوند آن با یکی دیگر از واژگان مهم فلسفه ارسطو؛ یعنی لوگوس، و در پی آن، به پیوند شناخت و شهرزیستی در زندگی انسانی ره می برد، و از رهگذر این پیوندها دانسته می شود. اما بررسی آن در نسبت با شناخت راستین، فراتر از پیوندهای یادشده، به حقیقتِ راستین چیزها ره می برد. با نگاه آموزه هایی از فلسفه ارسطو، می توان گفت که نه تنها انسان می تواند با گذر از زیستِ انسانی به زیستِ خدایی، حقیقت راستین چیزها را دریابد، [بل]که داشتن چنین دریافتی، پیش شرط هرگونه رویارویی و پژوهش درباره چیزها است. به همین رو، می توان گفت انسان، از پیش، با حقیقت آشنا است.
کاربرد توانبخشی شناختی برای انواع اختلالات روانی
حوزه های تخصصی:
هدف توان بخشی بازگرداندن تمامی کارکردهای جسمانی، روانی و اجتماعی آسیب دیده ناشی از بیماری هاست و منظور از توانبخشی شناختی یا نوروسایکولوژیک مجموعه ای از روش ها یا راهبردهای مداخله ای است که به منظور توانمندسازی درمان-جویان یا بیماران روانپزشکی و خانواده های آنها صورت می گیرد. در این مقاله پس از معرفی دقیق توانبخشی شناختی، تاریخچه و انواع نظریه های موجود در این حیطه ارائه شده و سپس به مرور مطالعاتی پرداخته شده است که اخیراً از روش های توانبخشی شناختی در نمونه های مختلف بیماران و انواع اختلالات استفاده کرده اند و موثر بودن این روش های مداخله ای را گزارش نموده اند.
تأثیر دوازده هفته تمرینات یکپارچه حرکتی شناختی بر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) سالمندان مبتلا به دمانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات یکپارچه حرکتی شناختی بر BDNF سالمندان مبتلا به دمانس بود. بدین منظور، 24 مرد سالمند مبتلا به دمانس (12 نفر گروه تجربی و 12 نفر گروه کنترل) به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برنامه تمرینی یک دوره دوازده هفته ای (هفته ای سه جلسه تمرین 45 دقیقه ای) تمرینات حرکتی شناختی بود که براساس رهنمودهای کالج آمریکایی طب ورزش (ACSM) اتخاذ شد. پیش و پس از انجام پروتکل تمرینی میزان BDNF و آزمون های عملکردی و شناختی ارزیابی شد. به منظور تحلیل آماری از آنالیز تحلیل واریانس دوعاملی با اندازه های تکراری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که 12 هفته برنامه تمرین حرکتی شناختی به افزایش سطوح BDNF (001/0=P)، بهبود نتایج آزمون رسیدن عملکردی (005/0=P)، آزمون بلند شدن و رفتن زمان دار (001/0=P)، آزمون تعادلی برگ (001/0=P) و آزمون کوتاه وضعیت ذهنی (015/0P=)، در گروه فعال منجر شد. به طور کلی یافته های مطالعه نشان داد که تمرین یکپارچه حرکتی در آزمودنی های مبتلا به دمانس، سبب افزایش سطوح BNDF می شود که از نظر بالینی این یافته ها اهمیت آمادگی بدنی به عنوان یک عامل پیشگیری کننده از ابتلا به زوال عقل در آینده را تأیید می کند. همچنین این نوع فعالیت، روش تمرینی سودمندی جهت حفظ عملکرد حرکتی و کاهش سرعت کارکردهای ذهنی سالمندان است.
تفتیش در هستی های محسوس و استنباط های متافیزیکی آن نزد افلاطون و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
مرزبندی های فلسفی در مورد عالم حس و عالم غیر محسوس همواره یکی از تمایزات عمدة میان فیلسوفان بوده است. نتیجه این مرزبندی قرار دادن دو دسته از فیلسوفان در دو صف جدای از یکدیگر است. در یک طرف فیلسوفان مادی گرا قرار دارند که شعاع عالم هستی را صرفاً در عالم حس و ماده محدود می نمایند و در طرف دیگر صف فیلسوفانی قرار دارند که شعاع عالم هستی را فراتر از حس و ماده می دانند. آنچه ممکن است این تمایز را مضاعف نماید اختلاف در روش نشان دادن قلمرو عالم هستی است. یکی از رایج ترین شیوه ها در نشان دادن حد و مرز عالم هستی تأمل و تفتیش در عالم حس است. هدف پژوهش حاضر این است که روش تفتیش در عالم حس به منظور نشان دادن قلمرو عالم هستی مورد تحلیل قرار داده شود. نتیجه ای که در این پژوهش نویسنده نشان خواهد داد این است که روش تفتیش در حس نزد افلاطون و ابن سینا مورد استفاده جدی قرار داشته است و هر دو اندیشمند از طریق تفتیش در عالم حس استنباط های فلسفی متناسب با نظام فلسفی خود استخراج نموده اند. زیرا ابن سینا اگر چه همانند افلاطون در یکی از روش ها در نشان دادن شعاع عالم هستی که آن را فراتر از علم حس می داند بر تفتیش در عالم حس تأکید دارد اما با وجود آن نتیجه این تفتیش نشان دادن امر واقعی است که از آن به طبیعت مشترکه تعبیر می نماید چیزی که نزد افلاطون به ایده تعبیر می شود.
نظریه فراشناختی:نظریه مدیریت طرحواره های ارتباطات انسانی
منبع:
تحقیقات رسانه بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
71-92
حوزه های تخصصی:
ارتباطات کلامی و غیرکلامی عصاره تعاملات انسانی هستند. انسان ها در پهنه ارتباطات بهینه خود می توانند بقای خود را بهینه سازند. در دیدگاه های روانشناسی مبنای پردازش اطلاعات و ارتباطات انسانی طرحواره ها و شناخت ها محسوب می شوند. طرحواره ها توصیف کننده الگوهایی از تفکر، رفتار، تعامل و ارتباط انسانی هستند که مقوله های شناخت و اطلاعات فردی را سازماندهی نموده و ارتباطات بین شناخت های مختلف را در نواحی مغز برقرار می سازند. فراشناخت نظام نظارت و توجه مغز بر اصلاح طرحواره های ذهنی افراد و در حقیقت شیوه ای برای مدیریت طرحواره های انسانی است. نظریه فراشناختی در حال حاضر به شکل نظریه ای برای تحلیل، مدیریت و درمان طرحواره های تفکر، عمل و ارتباط انسان بکار می رود. با توجه به نبود مقالات مروری مدون در این حوزه و نیاز روزافزون به تدوین مبانی نظری مستحکم برای پژوهش های تجربی و مقایسه ای، در نوشتار مروری حاضر به معرفی نظریه فراشناختی، زیربناهای پژوهشی و نظری، حوزه های کاربردی و عملی و نیز کاربرد آن در ارتباطات انسانی پرداخته شده است.
الگوی کنش جبرگرا: استحاله شناخت متغیر انسانی در فراشناخت ازلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستره ادبیات و فرهنگ ایران مملو از گرایش های جبرگرا است که در ادبیات کلامی به اشاعره بازمی گردد. ازآنجا که جبرگرایی نوعی رویکرد نظری درباره شناخت و کنش است و نه افسانه پردازی ساده که موضوعی آسان برای تحلیل ریخت شناسی به شمار آید، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که الگوی کنش و روایت در گرایش جبرگرا به چه نحو ترسیم می شود؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، الگوی کنش و نیز شناخت را در دو حکایت از جوامع الحکایات و لوامع الروایاتاثر سدیدالدین محمّد عوفی با این فرض بررسی می کند که هر گونه معنا در روایت، باید در اساس خود مبتنی بر جهت گیری از یک ادراک نقصان به سمت یک شیء ارزشی باشد که مستلزم تغییر است. نتایج پژوهش نشان داد مطابق الگوی کنش در روایت جبرگرا، شناخت امری است «ازلی»، و «انقلاب» و «استحاله» در آن راه ندارد و شناخت روایی با تقلیل به یک «واحد شناخت»، صرفا در صورت «استحاله به فراشناخت ازلی» می تواند انسجام معنایی خود را بازیابد.
تغییر الگوی تفاوت های جنسیتی در عملکرد شناختی؛ آیا شناخت در ایران به سمت زنانه شدن پیش می رود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سنت های پژوهشی، تفاوت های جنسیتی در شناخت، در فاصله بین عوامل زیستی و فرهنگی اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. نظر به تغییرات اجتماعی گسترده ای که در دهه های اخیر در کشور ما اتفاق افتاده است هدف از پژوهش حاضر شناسایی تفاوت های جنسیتی در توانایی های شناختی بوده است. به این منظور نمونه ای به حجم 661 (353 پسر و 308 دختر) کودک دبستانی به روش تصادفی انتخاب و در توانایی های شناختی گسترده ای سنجش شدند. نتایج نشان داد دختران گروه نمونه در متغیرهای استدلال سیّال، پردازش دیداری، حافظه کوتاه مدت و فعال، درک خواندن، سرعت پردازش، توانایی لامسه ای، دانش و پیشرفت ریاضی، حافظه با تاخیر، تمایز شنیداری و دانش جامع، عملکرد بهتری از پسران دارند. بر این اساس پژوهش حاضر نتیجه گیری می کند که الگوی تفاوت های جنسیتی در شناخت، در جامعه ما به نفع دختران تغییر کرده است. این تغییر الگو در نتیجه پاسخدهی متفاوت دختران و پسران به تغییرات اجتماعی مانند تغییر در نقش های کلیشه های جنسیتی و یا تغییر در فرایندهای جامعه پذیری تبیین شده است. دختران به واسطه آنکه از یک سطح محروم تری شروع کرده اند به طور بی محاباتری به تغییرات اجتماعی واکنش نشان داده و از آن بهره می برند و همین امر نیز موجب برتری عملکرد شناختی آنها شده است.
نقش هیجان در تصمیم گیری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر هیجان شادی و غم بر راهبردهای تصمیم گیری و طول مدت تصمیم گیری کودکان را مورد بررسی قرار داد. شرکت کنندگان پژوهش 54 کودک 5 تا 6 ساله (27 پسر و 27 دختر) بودند که از پیش دبستان های شهر شیراز انتخاب شدند. شرکت کننده ها به صورت تصادفی در سه گروه هیجان شادی، هیجان غم و کنترل جایگزین شدند. برای ایجاد هیجان در گروههای آزمایشی از انیمیشن استفاده شد. جهت سنجش هیجان از پرسشنامه (-X PANAS) استفاده شد. نتایج نشان داد که شرایط هیجانی اثر معنادار بر راهبردهای تصمیم گیری کودکان ندارد. جنسیت تأثیر معناداری بر راهبردهای تصمیم گیری نشان داد. به این نحو که پسرها در راهبردهای تصمیم گیری از نمره ی بالاتری نسبت به دخترها برخوردار بودند. بعلاوه نتایج حاکی از تاثیر معنادار شرایط هیجانی بر طول مدت تصمیم گیری بود. بدین ترتیب که طول مدت تصمیم گیری در گروه غم کمتر از گروه کنترل است. جنسیت اثر معناداری بر طول مدت تصمیم گیری نداشت. این مطالعه بینش بیشتری را در خصوص ارتباط هیجان و تصمیم گیری در کودکان فراهم نمود.
تاثیر توانبخشی نوروسایکولوژیکی بر بهبود عملکرد حل مساله در افراد مبتلا اختلال یادگیری ریاضی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات یادگیری یکی از مشکلات عمده در اختلالات روانشناختی می باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان توانبخشی نوروسایکولوژیکی بر بهبود عملکرد حل مساله در افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی انجام شد. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با دو گروه آزمودنی بود. بدین صورت که یک گروه 10 نفره شامل افراد مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی و 10 نفر نیز شامل گروه کنترل بود. یعنی افرادی که مبتلا به ناتوانی یادگیری هستند اما مداخله ای برای آنها صورت نگرفت. ابزار پژوهش شامل برنامه کامپیوتری توانبخشی نوروسایکولوژیکی و آزمون برج لندن بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (P<0/01) ، به نحوی که توانبخشی نوروسایکولوژیکی باعث بهبود عملکرد حل مساله در افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی شده است. نتیجه گیری: با توجه به تاثیرات مثبت این روش بر بهبود عملکرد حل مساله افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی، این مطالعه نشان داد که توانبخشی نوروسایکولوژیکی می تواند به عنوان یک روش برای دستیابی به عملکرد بهینه در افرادی که اختلال یادگیری ریاضی دارند مورد استفاده قرار بگیرد.
اثربخشی تمرینات بدنی اسپارک در بهبود کندی روانی- حرکتی کودکان پیش از دبستان
حوزه های تخصصی:
خلاصه مقدمه: از جمله مواردی که نظریات کنونی در مورد کودکان ناتوان در یادگیری، بر آن تاکید دارد مهارت های حرکتی می باشد. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تمرینات بدنی اسپارک در بهبود کندی روانی- حرکتی کودکان پیش از دبستان بود. مواد و روشها: در این پژوهش، از بین افرادی که تشخیص ناتوانی در یادگیری دریافت کرده بودند، در شهرستان جلفا در سالتحصیلی 94-93، تعداد 30 نفر بعد از تشخیص اختلال به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون تبحر حرکتی بروینینکس- اورزتسکی، مقیاس مشکلات یادگیری کلورداو و آزمون هوش وکسلر کودکان بود. داده های جمع آوری شده به کمک برنامه SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده تفاوت معناداری در نمرات پس آزمون بین گروه های آزمایش و کنترل نشان داد (P<./.5). به نحوی که برنامه مورد نظر باعث ارتقای سطح روانی- حرکتی در کودکان ناتوان در یادگیری شده است. نتیجه گیری: تمرینات بدنی منتخب باعث پیشگیری از مشکلات یادگیری کودکان پیش از دبستان می شود و این تاثیر به طور قابل توجهی معنی دار است.
زبان آموزی وشناخت در کودکان کم توان ذهنی خفیف: مطالعه ای مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان شناسی شناختی، زبان بخشی از قوای شناختی انسان تلقی می شود و هرگونه تحلیل زبانی با تحلیلی از توانایی های شناختی انسان همراه است. اثر حاضر کوششی است در جهت مقایسه توانایی های زبانی کودکانِ کم توان ذهنی خفیف با کودکان عادی در چارچوب نظریه شناختی و یافتن پاسخی به این سؤال که آیا اختلالات گفتاری کودکان کم توان ذهنی با ضعف آن ها در فعالیت های شناختی مرتبط است یا خیر؟ فرضیه مطرح شده ما این بود که فراگیری زبان درمورد کودکان با نیازهای ویژه مانند کودکان عادی، مستقل از دیگر قوای شناختی نیست و اختلالات گفتاری این کودکان ناشی از اختلالات شناختی آن هاست. به منظور بررسی صحت این فرضیه، 20 کودک عادی و 20 کودک کم توان ذهنی خفیف از دانش آموزان پایه اول و دوم دبستان های شهرستان بیرجند انتخاب شدند و چهار فعالیت شناختی تشخیصِ مقوله ها، بیان اسم و رویداد، شناخت تصویرگونگی و تشخیص نقطه ارجاع در قالب رفتار زبانی آن ها، مورد توجه قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از دو روش آماری توصیفی (فراوانی و درصد) و استنباطی (آزمون های کوکران، کای اسکویر و آزمون تحلیل واریانس) استفاده شد. نتایج هر دو دسته تحلیل، تفاوت های چشمگیری را میان دو گروه آزمودنی ها (کودکان عادی و کودکان با نیازهای ویژه) نشان دادند. ضمن اینکه، تفاوت معنادار درون گروهی تنها میان پسران و دختران عادی مورد مطالعه و آن نیز، در تشخیص مقوله ها بود؛ به طوری که طبق آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، دختران عادی با بیشترین درصد تشخیص مقوله ها، در طبقه ای مجزا از پسران عادی قرار گرفتند. بدین ترتیب، نتیجه آزمون ها صحت فرضیه مطرح شده را تأیید می کند.
نقش مؤلفه های شناختی، فراشناختی و فراهیجانی در پیشبینی پریشانی هیجانی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر عوامل شناختی و فراشناختی و فراهیجانی برای پیش بینی پریشانی هیجانی در بین دانشجویان انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 400 دانشجو بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه تنظیم هیجان، طرح واره های هیجانی لیهی، فرم کوتاه پرسش نامه طرح واره یانگ، پرسش نامه فراشناخت، مقیاس توجه آگاهی و پرسش نامه پذیرش و عمل (نسخه دوم) گردآوری و با استفاده از نرم افزار spss (نسخه 22) و روش های آماری همبستگی دومتغیره پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی گام به گام تجزیه وتحلیل شد. یافته ها برخی از خرده مقیاس های پذیرش و عمل، خودآگاهی هیجانی، توجه آگاهی و پذیرش احساسات با ضریب منفی و انزوای اجتماعی/ بیگانگی، تلاش برای منطقی بودن و آسیب پذیری با ضریب مثبت درمجموع می توانند به طور معناداری (1/42 درصد) از واریانس روش های تنظیم هیجان ناکارآمد درونی را تبیین کنند. ارزش های بالاتر، توجه آگاهی و پذیرش احساسات با ضریب منفی و بی اعتمادی/ بدرفتاری و توافق با ضریب مثبت درمجموع می توانند به طور معناداری 2/27 درصد از واریانس روش های تنظیم هیجان ناکارآمد درونی را تبیین کنند. نتیجه گیری پژوهش نشان داد بین پذیرش و عمل، خودآگاهی هیجانی، توجه آگاهی، پذیرش احساسات، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، تلاش برای منطقی بودن و آسیب پذیری با شدت روش های تنظیم هیجان ناکارآمد درونی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین مشخص شد پذیرش و عمل قوی ترین پیش بینی کننده شدت روش های ناکارآمد درونی است. به علاوه بین ارزش های بالاتر، بی اعتمادی/ بدرفتاری، توجه آگاهی، توافق و پذیرش احساسات با شدت روش های تنظیم هیجان ناکارآمد بیرونی رابطه معنی داری وجود دارد.
پایایی و ساختار عاملی پرسش نامه عقاید اصول اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف مطالعه حاضر یک تحقیق توصیفی و از نوع اعتبارسنجی است. هدف این مطالعه بررسی ساختار عاملی و پایایی پرسش نامه عقاید اصول اجتماعی بود که رشد شناختی بزرگ سالان را می سنجد. مواد و روش ها برای انجام این پژوهش 381 نفر از دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری در سال 1395 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان شرکت کنندگان پژوهش انتخاب شدند و به پرسش نامه عقاید اصول اجتماعی پاسخ دادند. ساختار عاملی پرسش نامه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار SPSS نسخه 22، تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 24 و پایایی ابزار با آلفای کرونباخ و روش آزمون و بازآزمون در نرم افزار SPSS بررسی شد. یافته ها نتیجه تحلیل مولفه های اصلی با چرخش واریماکس نشان داد که راه حل های چهارعاملی و شش عاملی به ترتیب 30 و 38 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی شاخص های برازش بهتر راه حل شش عاملی نسبت به راه حل چهارعاملی را نشان داد که نشان دهنده برازش بهتر راه حل شش عاملی با داده ها و در جامعه ایران بود. آلفای کرونباخ کل مقیاس 0/70 و برای 6 عامل از 0/54 تا 0/71 به دست آمد و ضریب همبستگی در روش آزمون و بازآزمون 0/72 به دست آمد که به طور کلی نشان دهنده پایایی قابل قبول ابزار است. نتیجه گیری به طور کلی نتایج نشان دهنده برازش خوب ساختار شش عاملی در جامعه ایران و پایایی مناسب این پرسش نامه است که می توان از آن برای تعیین رشد شناختی بزرگ سالان به منظور غربالگری یا اهداف بالینی استفاده کرد.
نقش پیش بین شخصیت بامدادی شامگاهی، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در رضایت زناشوییِ زنان میانسال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف شواهد جدید بر نقش مؤثر عوامل فیزیولوژیکی، شناختی و هیجانی در کیفیت رابطه میان زوجین دلالت دارد. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین شخصیت بامدادی شامگاهی، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان با رضایت زناشویی در زنان میانسال بود. مواد و روش ها روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمام زنان متأهل میانسال (۴۰ تا ۶۰ سال) ساکن شهر مشهد بود. از بین مناطق شهرداری، منطقه ۱ به عنوان نمونه به شیوه تصادفی انتخاب شد و از این منطقه ۲۱۱ زن با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند. هریک از شرکت کنندگان این مطالعه، فرم رضایت زناشویی انریچ، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی، پرسش نامه بامدادی شامگاهی و نسخه کوتاه پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد زیرمقیاس های ادراک گزینه های مختلف، ادارک کنترل پذیری و نمره کل انعطاف پذیری شناختی توان پیش بینی رضایت زناشویی را به صورت مثبت دارند (P<۰/۰۰۱). علاوه بر این، سهم شخصیت بامدادی شامگاهی در پیش بینی رضایت زناشویی معنادار بود و بامدادی بودن زیاد با رضایت زناشویی زیاد همراه بود (P<۰/۰۰۱). همچنین نتایج نشان داد ملامت خویشتن، نشخوارگری، فاجعه سازی و ملامت دیگران، به نحو منفی (P<۰/۰۰۱) و پذیرش و دیدگاه گیری به نحو مثبت (P<۰/۰۵) رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری یافته های این مطالعه ضمن گسترش ادبیات پژوهش، لزوم توجه به ویژگی های فیزیولوژیکی، شناختی و هیجانی در برنامه های ارتقای روابط زوجین و نیز مشاوره پیش از ازدواج را برجسته می سازد.
باستان شناسی شناختی؛ در جست وجوی مادّه ی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این مقاله، ارائه ی تعریفی از باستان شناسی شناختی، مرور خاستگاه ها و تحولات آن در طول زمان، موضوعات و چارچوب های نظری وابسته به هر یک از منظرهایی است که در طول زمان به نسبت باستان شناسی با علوم شناختی مبذول شده است. روش: ادبیات اصلی باستان شناسی شناختی، به شیوه ی کتابخانه ای، مرور و به نحوی دیالکتیکی درون جریانات معرفت شناختی اصلی این رشته جای گرفته و براساس چارچوب های فکری خاص خود طبقه بندی شده است. چارچوب های نظری موضوعات و مسایل گوناگون مطرح در باستان شناسی شناختی در قالب دو گروه مادّه گرا و ذهن گرا تحلیل و نظریه ی گیرایش مادی به عنوان شالوده ی اصلی باستان شناسی شناختی، همراه با مطالعه ی یکی از مصنوعات فرهنگی متعلق به فرهنگ و تمدن آشور نوی باستان تشریح شد. یافته ها: مطالعه ی «مخروط گِلی» آشوری در چارچوب نظریه ی گیرایش مادی نشان داد که بخش قابل توجهی از جایگاه و شخصیت پادشاه آشوری درون کیهان شناسی آن تمدن باستانی را نمی توان به مفاهیم و کدهای ذهنی ناب تقلیل داد، بلکه به شکلی فعال، از طریق، همراه با و مبتنی بر وضعیت های مادی شکل می گیرد و تقویت و بازتولید می شود و از مخروط گِلی می توان به عنوان ماده ی ذهنیت پادشاهی نام برد. نتیجه گیری: باستان شناسی شناختی با توجه به دل مشغولی دائمی و اصلی خویش با مواد و مصنوعات، می تواند سهم عمده و جایگاهی ویژه در پژوهش های علوم شناختی داشته و جنبه های مادّیت پذیر شناخت و ادراک انسانی و مادیّت ذهن را آشکار سازد.
تاثیر توانبخشی نوروسایکولوژیکی از طریق نرم افزار بر عملکرد توجه مستمر در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
141 - 152
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مشکلات خواندن یکی از اساسی ترین مشکلاتی است که کودکان دچار ناتوانی یادگیری با آن مواجه هستند. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی تاثیر درمان توانبخشی نوروسایکولوژیکی از طریق نرم افزار بر عملکرد توجه مستمر در دانش آموزان با ناتوانی خواندن انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با دو گروه آزمودنی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شهر تبریز در سال 1395 بود، و نمونه مورد نظر از مناطق پنچگانه اختلالات یادگیری انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بود. بدین صورت که یک گروه 10 نفره شامل افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری خواندن و 10 نفر نیز شامل گروه گواه بود. یعنی افرادی که مبتلا به ناتوانی یادگیری هستند اما مداخله ای برای آنها صورت نگرفت. تعداد جلسات درمانی 20 جلسه بود و هر جلسه 45 دقیقه به طول می انجامید. ابزار پژوهش شامل برنامه کامپیوتری توانبخشی نوروسایکولوژیکی Sound Smart و آزمون عملکرد پیوسته بود. در این آزمون، آزمودنی ها با یک سری از محرک های متوالی در یک دوره زمانی مشخص مواجه می شوند که وظیفه آنها ارایه پاسخ در برابر ادراک محرک هدف است، و برای یافتن اختلال در عملکرد توجه پایدار استفاده می شود. یافته ها: تحلیل داده ها استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>(p.
تأملی در کیفیت و معنی محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
51 - 60
حوزه های تخصصی:
مسیر کیفیت بخشی به محیط با تلاش برای ارتقاء معنی آن گره خورده است. عوامل معناشناسانه برای ارزیابی کیفیت محیط به کار می روند و شاخص های دو تصور «کیفیت» و «معنی» دارای هم پوشانی هستند، اما تنوع زاویه دید نظریه پردازان به این دو تصور موجب شده که برخی معنی را یکی از شاخص های کیفیت برشمارند، در حالی که دیگران کیفیت را فقط برونداد وجه ظاهری معنی بخوانند. این موارد باعث ایجاد ابهام در تعیین رابطه بین وجوه این دو مفهوم شده و توافق روی آنچه بدان معنی یا کیفیت اطلاق می شود را دشوار کرده است. هدف این پژوهش، روشن کردن نقاط افتراق و اشتراک وجوه و عوامل دو تصور معنی و کیفیت و تعیین رابطه و نسبت آن دو با هم است تا بتوان در نظریه پردازی و روند نقد معماری روی این دو مفهوم پایه ای به تفاهم رسید. پژوهش با روش استدلال منطقی، چهارچوب کلی واحدی را بر اساس روند مواجهه انسان با محیط تعریف می کند که در آن، جایگاه هر یک از دو تصور معنی و کیفیت تبیین می شود. همچنین با روش تحلیل متن و کدگذاری ادبیات، وجوه شناختی محیط طبقه بندی می شود که پایه تطبیق و مقایسه وجوه این دو تصور می شود. این دو قالب، پایه ای برای جستجو و پاسخ دهی به ابهامات موجود در مورد رابطه این دو تصور خواهند شد که در نهایت به ارائه بیانیه می انجامد. در روند مواجهه با محیط، معنی در مرحله ادارک و شناخت، اما کیفیت در مرحله قضاوت و ارزیابی قرار می گیرد. آنچه به عنوان کیفیت محیط ارزشیابی می شود، ظهور بیرونی و نتیجه نهایی شناخت وجوه سه گانه معنی محیط شامل معنی عملکردی، فراعملکردی و واکنشی است. زمانی که معنی محیط در سطح واکنشی منجر به قضاوت مثبت مخاطب شده و بار عاطفی و ارزشیابانه آن به سمت خوبی میل می کند، محیط، باکیفیت یا دارای کیفیت خوب خوانده می شود.
بوستان سعدی: پژوهشی در بوستان سعدی با رویکرد ترامتنیت ژنت، از منظر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
172 - 149
حوزه های تخصصی:
همزمان با بینامتنیت و ساختارگرایی، ادبیات تطبیقی هم با رویکردی متفاوت، مطرح شد و به عنوان رشته ای مستقل اعلام موجودیت کرد. ادبیات تطبیقی، بینامتنیت و ترامتنیت، هرسه به «بررسی روابط میان یک متن با متن یا متن های دیگر» می پردازند، اما با رویکردی متفاوت که باعث می شود متن از حالت تک معنایی و بسته بودن خارج شده، پویایی، تحول و معنایی نو بیابد. ادبیات تطبیقی «روابط ادبی میان ادبیات ملت ها بر مبنای روابط تاریخی، شباهت ها، تفاوت ها و رابطه تأثیر و تأثری» را بررسی می کند که اینجا هم به نوعی گفت وگوی میان متن در سطح فراملّی و فرامرزی اتفاق می افتد. در نتیجه، با بینامتنیت و به طریق اولی با ترامتنیت ارتباط تنگاتنگی دارد. این دو از روش های مفید و مؤثر در نقد متن به شمارمی آیند و در فهم بهتر متن و رمزگشایی آن نقش اساسی دارند. مقاله حاضر، <em>بوستان</em> سعدی را با رویکرد بینامتنیت و ترامتنیت (و از میان ترامتن ها هم پیرامتن ها را) بررسی و عوامل بیرونی مؤثر در خلق اثر و فهم متن را بیان می کند و بخش هایی که در خوانش اولیه متون چندان بااهمیت تلقی نمی شدند، با این رویکرد، کارکرد آن ها نمایان و ارتباط آن ها از منظر ادبیات تطبیقی نشان داده شده است.
چارچوبی برای مطالعه علل ایجاد و گسترش اندیشه و رفتار تروریستی (با تاکید بر داعش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش در پاسخ به پرسش از نحوه شکل گیری اندیشه و رفتار تروریستی، نظریه «شناخت اجتماعی» به عنوان چارچوبی برای مطالعه نحوه شکل گیری و تبیین علی رفتار تروریست ها و بالاخص مهم ترین گروه تروریستی موجود یعنی داعش مطرح شده است. این نظریه بر مبنای تعامل فرد با محیط و با طرح موضوعاتی چون «خاستگاه شناختی»، «سبک های شناختی»، «الگوهای شناختی» و «ظرفیت شناختی» به بررسی «زبان»، «خاستگاه زیستی – روانی»، «سازه های ذهنی» و «فرهنگ اجتماعی» پرداخته و ریشه های شکل گیری شناخت تروریست های داعش را توضیح می دهد. در این پژوهش که از سنخ پژوهش های اکتشافی است از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. ابتدا با جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، اسنادی و گزارش های علمی، چارچوبی فراهم می آید و سپس «مدل نظری» ارائه می شود. این مدل نظری با نگرشی جامع (شامل جوانب روانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی)، در بررسی نحوه شکل گیری ذهنیت تروریستی و راهبردهای نفوذ شناختی می تواند کاربرد داشته باشد.