مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
پیرامتن
حوزه های تخصصی:
در ورود مطالعات بینامتنی در هنر توجه برخی اندیشمندانِ بینامتنیت در تحلیل های بینامتنی از مطالعات ژرار ژنت به سازوکارهای مختلف متن جلب شده است. ژنت خود با طرح ترامتنیت 5 قسم از این روابط را پیش روی تحلیل گران متن گذاشت. این مطالعات به مرور زمان به سینما نیز راه یافت. هدف این مقاله بررسی ابرمتن ها و پیرامتن ها -دو جزء ترامتنیت- در سینمای ایران است. در مواجهه با برگرفتگی های سینمایی متوجه خواهیم شد یک متنِ فیلمی از متون دیگر چه ادبی و چه دیگر متون، به صورت های مختلف برمی گیرد. یکی از مسائل این پژوهش شناخت انواع برگرفتگی های سینمایی و ویژگی های آن هاست. در روابط پیرامتنی، متنی در آستانة متن دیگر قرار می گیرد و به نظر می رسد نسبت آن با زمان اکران مهم ترین مسئله در این رابطه است. هدفی که در راستای این مسائل دنبال می شود معرفی الگویی از روابط بینا-متنی است که انواع این برگرفتگی ها و روابط زمانی پیرامتنی را در سینمای ایران مشخص کند. برای رسیدن به مناسبات ابرمتنی و پیرامتنی در سینمای ایران؛ برخی از فیلم های سینمای ایران در دو دهة 1370 و 1380 مورد مطالعه قرار گرفته است.
طرح واره های متنی در ساخت شکل جدیدی از «رمان در داستان» با رویکرد شعرشناسی شناختی (تحلیل اثری از ابراهیم گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«رمان در داستان» ژانری است که در آن داستان های کوتاه یک مجموعه به شیوه های متفاوت با یکدیگر در ارتباط قرار می گیرند و با اسم ها و طبقه بندی های متفاوتی حدوداً از 1914 شکل گرفته، اما در ایران از 1348 با مجموعه داستان آذر، ماه آخر پائیز آغاز به حیات می کند و سپس نوعی جدید در این ژانر به نام «داستان کلان» با مجموعه داستان شکار سایه شکل می گیرد. موضوع این پژوهش ارائه تعریفی از داستان کلان به عنوان ژانری فرعی از «رمان در داستان» است که به ساختارهای طرح واره ای مشابه موجود در داستان های متفاوت یک اثر گفته می شود و از پیرامتن اثر به متن داستان های متفاوت منتقل شده، درنتیجه به واسطه بازسازی طرح واره ای و ارائه چیدمان متنی خاص باعث انسجامی زیرساختی در کل و ایجاد داستانی کلان ناشی از مجموع کل داستان های اثر می شود.
تحلیل تطبیقی عنوان داستان در آثار صادق هدایت و زکریا تامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان داستان، آستانة ورود به دنیای پر راز و رمز متن محسوب می شود. بنابراین باید به گونه ای هنرمندانه انتخاب شود که بتواند با کمیت و محدودیت خود، کیفیت متن را به نمایش بگذارد. گاه عنوان نوری بر دنیای متن می تاباند و محتوای کلی آن را روشن می نماید؛ گاهی نیز همچون حجابی بر دنیای متن قرار می گیرد و نه تنها هیچ نشانی از آن در اختیار مخاطب قرار نمی دهد، بلکه در ذهن وی تنش ایجاد می کند و او را به سوی متن می کشاند. در این پژوهش، مهم ترین مؤلفه های متنی و برون متنی که در گزینش عنوان در داستان های صادق هدایت و زکریا تامر مؤثر بوده است، بررسی و با مقایسة تحلیلی- توصیفی، خوانشی مبتنی بر ساختار و محتوای عنوان داستان ها و رابطة آن با عناصر درون متنی و عوامل برون متنی ارائه می شود. در مجموع، می توان گفت این عناوین از سویی نشان دهندة آشنایی دو نویسنده با انواع شگردهای بلاغی است و از سوی دیگر می تواند انعکاس دهندة مشکلات و شرایط دشوار زندگی مردم و فرهنگ رایج در عصر دو نویسنده باشد که با بیانی متفاوت در عنوان انعکاس یافته است. البته عناصر متنی و ادبی که برای پوشیدگی معنای متن و یا فشرده کردن آن در عنوان، به کار گرفته شده است، با عوامل متعددی از جمله کوشش برای جذب مخاطب و گاه اقتضای شرایط بستة سیاسی (برون متنی)، در پیوند است.
تأثیر پیرامتن ها بر شکل گیری یا تحریف معنای متن: بررسی دوگانگی رمان شطرنج با ماشین قیامت از دریچه پیرامتن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خوانش رمان شطرنج با ماشین قیامت، شاهد دوگانگی ای هستیم که نه تنها در مضمون و تصاویر متن، بلکه در تصورات راوی و شخصیت های داستان نیز نمود یافته است. این داستان از یک سو با موضوع جنگ هشت ساله ایران نوشته شده و قاعدتاً باید دنباله رو آثاری باشد که با اندیشه ای دینی، شهادت را مرگی شامخ و قهرمانی و حاصل انتخاب انسان برای سعادت ابدی می پندارند و از سوی دیگر شاهد مفاهیم پوچگرایانه و جبرباوری هستیم که جنگ و اصولاً آفرینش را محصول سلطه قضا و قدر الهی می شمرد. این موضع نامتوازن در پیرامتن های رمان تشدید شده است. در نظریه ژرار ژنت، پیرامتن به تمام آن عناصری اطلاق می شود که پیرامون یک متن به وجود می آیند و در شکل دهی به معنای متن، نقش مؤثر دارند. پیرامتن های درونی رمان شطرنج با ماشین قیامت، یعنی نام رمان، طراحی روی جلد و سرنوشته ها، گویای جهتگیری جبراندیش و ضدجنگ داستان است؛ حال آنکه پیرامتن های بیرونی، مانند اظهارنظرهای نویسنده در مصاحبه ها، گزارش های خبرگزاری های وابسته به حاکمیت و عناصر تبلیغاتی انتشارات سوره مهر، این کتاب را در ردیف آثار ارزشی و معادباور دفاع مقدس معرفی کرده اند. بخشی از این دوگانگی به نحوه پایان بندی داستان مربوط می شود و بخشی نیز به فعالیت های خارج از متنِ نویسنده، مانند انتخاب بنگاه نشر سوره مهر که به چاپ کتاب های ایدئولوژیک شهرت دارد. به نظر می رسد دوگانگی مذکور، برخاسته از بصیرت دوگانه نویسنده در وجود طیف های متنوع خواننده و تلاش او برای جلب رضایت همه مخاطبان و تسهیل امر چاپ کتاب، صورت گرفته است.
خوانشی از یک «بازخوانی» بررسی و نقد کتاب نقد و نظریه های ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید عنوان کتاب نقش مؤثری در جلب نظر مخاطبان دارد؛ مخاطبانی که در نخستین صفحه های کتاب در جست وجوی دلیل پیدایش آن اند. هدف ها و پرسش هایی که نویسنده در این صفحه ها مطرح می کند به نحوی ذهن خواننده را درگیر خود کرده و او را بیش تر به خواندن کتاب ترغیب می کند. گاهی این ترغیب با نوعی حس شگفتی و تحسین نیز در هم می آمیزد، زیرا نویسنده موفق شده است طبقه بندی ها و ساختارهای قوام یافته ذهن خواننده را با نوعی آشنایی زدایی در هم بشکند. کتاب نقد و نظریه های ادبی معاصر از این گونه کتاب هاست؛ زیرا به نظر می رسد مؤلفش در نظر دارد، در کتابی با حجم بسیار کم، به نحوی جامع و کامل طیف گسترده و گوناگونی از موضوعات را معرفی کند، به چندین هدف دست یابد و هم زمان به پرسش هایی پاسخ دهد که با این اهداف مناسبت چندانی ندارند. نوشته پیش رو بر آن است تا با مطالعه سطح های گوناگون این کتاب، افزون بر بررسی میزان دسترسی نویسنده به هدف هایش و پای بندی به قرارداد خوانش، نحوه پاسخ گویی او به پرسش ها و درجه اعتبار پاسخ ها را نیز بسنجد.
بررسی روایت شناختی مقدمة مترجمان بر آثار داستانی ترجمه شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمة مترجم به عنوان روایت شخصی مترجم، از مسائل مهم اما مغفول مانده در مطالعات ترجمه در ایران است. مطالعة حاضر به بررسی روایت مقدمه های مترجمان بر آثار داستانی ترجمه شده توسط آن ها از زبان های گوناگون به فارسی در طول شش دهه (1330-۱۳۹۰) در ایران می پردازد. به این منظور سه سؤال برای پاسخ به چیستی روایت های مترجمان در این مقدمه ها، چگونگی تغییر این روایت ها در طول شش دهه در ایران و تفسیر کارکردگرایانة این تغییرات مطرح شده است. پیکرة مورد استفاده در این تحقیق شامل صد و چهار اثر داستانی، اعم از رمان و مجموعه داستان، می باشد که به شیوة نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در سه سطح فرم، محتوا و کارکرد بررسی شدند. یافته های تحقیق تغییرات معناداری را در روایت مترجمان در طول شش دهه نشان داده است.
بوستان سعدی: پژوهشی در بوستان سعدی با رویکرد ترامتنیت ژنت، از منظر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
172 - 149
حوزه های تخصصی:
همزمان با بینامتنیت و ساختارگرایی، ادبیات تطبیقی هم با رویکردی متفاوت، مطرح شد و به عنوان رشته ای مستقل اعلام موجودیت کرد. ادبیات تطبیقی، بینامتنیت و ترامتنیت، هرسه به «بررسی روابط میان یک متن با متن یا متن های دیگر» می پردازند، اما با رویکردی متفاوت که باعث می شود متن از حالت تک معنایی و بسته بودن خارج شده، پویایی، تحول و معنایی نو بیابد. ادبیات تطبیقی «روابط ادبی میان ادبیات ملت ها بر مبنای روابط تاریخی، شباهت ها، تفاوت ها و رابطه تأثیر و تأثری» را بررسی می کند که اینجا هم به نوعی گفت وگوی میان متن در سطح فراملّی و فرامرزی اتفاق می افتد. در نتیجه، با بینامتنیت و به طریق اولی با ترامتنیت ارتباط تنگاتنگی دارد. این دو از روش های مفید و مؤثر در نقد متن به شمارمی آیند و در فهم بهتر متن و رمزگشایی آن نقش اساسی دارند. مقاله حاضر، <em>بوستان</em> سعدی را با رویکرد بینامتنیت و ترامتنیت (و از میان ترامتن ها هم پیرامتن ها را) بررسی و عوامل بیرونی مؤثر در خلق اثر و فهم متن را بیان می کند و بخش هایی که در خوانش اولیه متون چندان بااهمیت تلقی نمی شدند، با این رویکرد، کارکرد آن ها نمایان و ارتباط آن ها از منظر ادبیات تطبیقی نشان داده شده است.
تحلیل پیرامتنی رابطه عنوان و متن در مجموعه شعر «هزاره دوم آهوی کوهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۱۴
27 - 53
حوزه های تخصصی:
پیرامتن، زمینه ورود به متن و اولین صحنه مواجهه خواننده با اثر ادبی است. مواردی نظیر نام نویسنده یا خالق اثر، عنوان اثر، جلد اثر، انتشارات، مقدمه و ...، در ابتدای ورود به هر متن، باعث می شود نگاه مخاطب در شناخت اثر، منحصر به موضوعات خاصی گردد. یکی از مهمترین معیارهای پیرامتنی در اثر ادبی، عنوان اثر است. تأثیر عنوان بر شناخت مخاطب از معنا و مفهوم اثر، دانشی را به نام «عنوان شناسی» پدید آورد. توجه به نقش عنوان در انتقال مفهوم و تعیین چارچوب کلی اثر، باعث شده شاعران و نویسندگان در گزینش عنوان، حساسیت ویژه ای داشته باشند. شفیعی کدکنی از شاعران معاصر ایران است که کوشیده عناوین اشعار خود را با وسواس خاصی انتخاب کند. در پژوهش حاضر ویژگیهای سبکی عناوین مجموعه شعر «هزاره دوم آهوی کوهی» شفیعی کدکنی با روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شده است. از کاربست این نوع بررسی در ارتباط عنوان با متن اثر و همچنین از نظرگاه زیبایی شناسی انتخاب عناوین در مجموعه شعر یاد شده، این نتایج حاصل شد که عنوان در شعر شفیعی پیوندی ناگسستنی با متن شعر دارد و در موارد بسیاری از راه عنوان میتوان اندیشه و شعر شاعر را تحلیل کرد. ازنظر سبکی، گزینش عنوان در شعر شفیعی بر پایه سه شاخص زبانی، ادبی و محتوایی است. بررسی رابطه عنوان با متن در مجموعه شعر هزاره دوم آهوی کوهی، دریچه ای نو از درون مایه اثر و جهان بینی نویسنده به روی مخاطب می گشاید که شاید بدون توجه به عنوان میسر نبود.
واکاوی شاخصه های خوانش لوگو به مثابه ی پیرامتن در ادراک بصری خطوط هوایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
361 - 376
حوزه های تخصصی:
پیرامتن ها عوامل تأثیرگذار و سازنده بیرون از متن هستند که مخاطب را به دنیای درون متن دعوت می کنند، او را با زوایای پنهان متن و شرایط خلق متن آشنا می سازند و منجر به خلق و شکل گیری معنای متن می گردند. لوگوها به مثابه پیرامتن آستانگی نخستین رابط میان مخاطب و ادراک بصری برند هستند که به خوانش صحیح مخاطب از برند کمک می کنند. اهمیت این پیرامتن ها از آن روست که با تحلیل و کشف معانی نهفته در آنها می توان به درک بهتری از برند دست یافت. به همین دلیل داشتن یک لوگو برای کسب وکار یک ضرورت به حساب می آید؛ چراکه یک لوگوی خوب با ارسال پیام صحیح و ایجاد اعتماد، متمایزشدن از رقبا و حفظ مشتریان وفادار، به روند رشد کسب و کار و جذب مشتریان کمک شایانی خواهد کرد. پس از انجام روش تحقیق ترکیبی و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری، نتایج این پژوهش نشان می دهد که شاخص های کیفی سادگی، هارمونی رنگی، ماندگاری ذهنی، تمایز، هماهنگی پیرامتن با متن، گویایی و صراحت، تعادل بصری، پویایی، کاربردی بودن و هویت فرهنگی به عنوان شاخص های خوانش لوگو معرفی شدند که بر ارتقاء ادراک بصری برند اثرگذار هستند و در رابطه با شش خط هوایی در داخل ایران مورد تحلیل قرار گرفتند. نهایتاً مشخص شد که خوانش لوگو در جایگاه پیرامتن از طریق ویژگی های خود که ده شاخص ذکر شده هستند، به طور مستقیم ادراک برند بصری را به عنوان متن اصلی و متغیری وابسته با ابعاد باور پذیری، قابلیت اعتماد، اصالت، منحصر به فرد بودن، قابل دریافت بودن و جذابیت بصری، تحت تأثیر قرار می دهد. اهداف پژوهش 1. شناسایی شاخص های اثرگذار خوانش لوگو در ادراک بصری برندهای خطوط هوایی ایران. 2. ارتقاء کیفیت بصری برندهای خطوط هوایی از طریق دستیابی به شاخص های خوانش لوگو به عنوان پیرامتن. سؤالات پژوهش 1. خوانش لوگو به عنوان پیرامتن چگونه ادراک بصری برند را تحت تأثیر قرار می دهد؟ 2. چه شاخصه هایی در خوانش لوگوهای خطوط هوایی ایران، آن را به یک پیرامتن اثرگذار برای این برندها تبدیل کرده است؟
مقایسۀ برگردان های فارسی داستان کودکانۀ «درخت بخشنده» از منظر پیراترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
308 - 327
حوزه های تخصصی:
پیرامتن، متنی در آستانه متن دیگر است. طرح روی جلد، پیشگفتار، توضیحات پشت جلد، قطع، جنس کاغذ، تقدیم نامه، پانوشت، لوگوی ناشر، سرصفحه و به طور کلی تمامی الحاقاتی که متن را به کتاب بدل می سازند پیرامتن به شمار می آیند. یوسته فریاس، با الهام از مفهوم پیرامتن، اصطلاح پیراترجمه را مطرح می کند. پیراترجمه عبارت است از ترجمه پیرامتن های کتاب، در راستای متناسب سازی آن با سپهر نشانه ایِ زبان مقصد. سازه های پیرامتنی، مجرایی نامرئی برای نفوذ ایدئولوژی مترجم اند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر سازه های پیراترجمه ای بر تغییر گفتمان غالبِ اثر زبان اصلی است. با توجه به کثرت ترجمه های «درخت بخشنده»، اثر شل سیلورستاین، از زبان انگلیسی به زبان فارسی و خوانش های گوناگون مفسرانش، کتاب مذکور برای موضوع ترجمه شناسیِ این مقاله اختیار شده است. در همین راستا، پژوهش پیشِ رو با روش تحلیلی توصیفی در پی تطبیق چگونگی برهم کنشِ سازه های مختلفِ پیرامتنیِ هر یک از این ترجمه ها است. در گستره ادبیات کودک، همواره برهم کنش متن و تصویر مورد توجه نظریه پردازانی همچون اسکات و نیکولایوا بوده است. نوآوری پژوهش حاضر این است که برهم کنش های مدّنظر ایشان را از سطح رابطه متن و تصویر به سطح رابطه سازه های پیراترجمه تعمیم می دهد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که برهم کنش متن و پیراترجمه به پنج شیوه (تقارنی، تکمیلی، توسیعی، ترکیبی و تناقضی) صورت می پذیرد و مترجمان و همکاران ایشان خوانش متن زبان اصلی را از طریق تغییر شیوه برهم کنش پیراترجمه های آن دستخوش تغییر می کنند. فاصله فرهنگی میان متن زبان اصلی و متنِ ترجمه شده و نیز جایگاه برجسته پیرامتن هایی همچون طرح جلد، قطع و امثالهم در صنعت نشر کتاب کودک ضرورت پژوهش را ایجاب می نماید.
معرفی ژانر تأدیب نامه های زنان و مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱۸
113 - 147
حوزه های تخصصی:
تأدیب نامه هایی که از اواخر دوره صفویه تا مشروطه بر اثر رویارویی گفتمانی زنان و مردان به نگارش درآمد، از مؤلفه های صوری و محتوایی یک ژانر مجزا برخوردار است. «باهم آیی مفاهیم تأدیب و جنسیت در عنوان رساله های تأدیبی»، «باهم آیی رساله های منفرد تأدیبی در مجلدات واحد» و «نقش جنسیت نویسنده در سوگیری تربیتی رساله» از عمده ترین مشخصه های پیرامتنی و صوری رساله های تأدیبی اند. در کنار مؤلفه های صوری، «هم سویی جهان متن با عنوانِ تأدیب نامه ها»، «نقش روابط بینامتنی و بیناگفتمانی در تکوین تأدیب نامه ها»، و «منابع مشروعیت بخش گفتمان مردسالار و زن سالار» در شمار مؤلفه های محتوایی رساله های مزبور قرار می گیرند. مجموعه مشخصه های صوری و محتوایی رساله های تأدیبی آنها را از متونی که تحت عنوان ژانر تعلیمی طبقه بندی می شوند، کاملاً متمایز می سازد. متون متعلق به ژانر تأدیب نامه های زنان و مردان به جهت سبک و گفتمان از تنوعی برخوردار است که بر روی پیوستاری از گفتمان مردسالار، مردمَدار، زن مَدار و زن سالار قابل شناسایی هستند.
شکل شناسی مثنوی های تعلیمی و عرفانی بر مبنای سنت های ادبی» (از آغاز تا پایان قرن هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
101 - 139
حوزه های تخصصی:
تاریخ ادب فارسی جاودانگی و تأثیرگذاری بیشتر مباحث ناب تعلیمی و عرفانی خود را درگونه های مختلف آن، مدیون قالب شعریِ «مثنوی» است. قالب مثنوی به دلیل ویژگی ممتاز و بارز آن در قافیه پردازی، یکی از پردامنه ترین قالب های شعر فارسی است و بزرگ ترین شاهکارهای ادبی زبان فارسی در این قالب شعری سروده شده اند. بهترین روش برای شناخت و احاطi کامل بر این منظومه ها و نیز بیان وجوه افتراق و اشتراک این آثار، پی بردن به فرم و ساختار آن هاست. در پژوهش حاضر ضمن مطالعi بیرونی مثنوی های دوره مورد مطالعه، به مطالعi درونی این منظومه ها؛ یعنی شکل و فرم حاکم بر آن ها پرداخته می شود. براین اساس، متن (کانون مرکزی) و پیرامتن (دیباچه و خاتمه) مثنوی های بلند تعلیمی و عرفانی تا پایان سده هفتم هجری مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. هدف این نوشتار بررسی فرم و شکلِ حاکم بر متن و پیرامتن منظومه های بلند تعلیمی و عرفانی از حیث پای بندی آن ها بر سنت های ادبی حاکم بر عصر شاعر است. نگارندگان با علم بر اینکه اثر ادبی به عنوان انگاره ای با وحدت سازمند، وجود آغاز و میانه و پایان را مفروض می سازد، می کوشند در پرتو بررسی عناصر پیرامتنیِ هفت مثنوی تعلیمی و عرفانی (حدیقه الحقیقه، مخزن الاسرار، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، بوستان و مثنوی معنوی) کارکردهای متصوّر برای به کارگیری این پیرامتن ها را مورد مطالعه قرار داده و برجستگی های منحصربه فرد مثنوی مولانا را به عنوان سر آمد مثنوی ها بیان کنند.