مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۸۱.
۶۸۲.
۶۸۳.
۶۸۴.
۶۸۵.
۶۸۶.
۶۸۷.
۶۸۸.
۶۸۹.
۶۹۰.
۶۹۱.
۶۹۲.
۶۹۳.
۶۹۴.
۶۹۵.
۶۹۶.
۶۹۷.
۶۹۸.
۶۹۹.
۷۰۰.
انسان
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۳۳-۱۱۹
حوزه های تخصصی:
در گفتمان دینی، ارائه معجزات همواره به عنوان یکی از نشانه های پیامبری مطرح بوده است. با ختم نبوّت، این مسأله مطرح می شود که چگونه می توان برای انسانی که عصر پیامبران را درک نکرده است، الهی بودن دعوت آنان و بالاخص آخرین پیامبر را آشکار کرد تا در پِی آن، آدمیان را نسبت به تبعیّت از آموزه های ایشان متقاعد ساخت؟ برای پاسخ به این سؤال باید این نکته ی مهم را در نظر داشت که آنچه هیچگاه با گذشت سالها و قرنها، کهنه و مندرس نمی گردد و همواره جاذبه های نامحدودی برای انسانها به همراه دارد،"علم و معرفت" است. از مهمترین ویژگی های انسانی که در عصر مدرن زندگی می کند نیز توجّه تام و تمام او به ساحات مختلف علمی است. چنین است که خدای متعال برای تایید رسالت و حقانیّت دعوت، با عنصر علم و معرفت، انسانهای تمام اعصار پس از خاتم النبیین(صلّی الله علیه و آله) را در کتاب نازل شده خویش رهنمون ساخته است. قرآن کریم در ساحات مختلف علمی، بیّنات روشنی برای آدمیان ارائه کرده است که حاکی از این حقیقت است که وحی نازل بر رسول اکرم(ص) برای مردمان گذشته و زمانه ی محدودی نیست؛ بلکه چراغ راه تمامی انسانها در همه ی ادوار تا قیامت است. اشارات قرآن کریم به حقایق عالم تکوین که در شمار مکشوفات انسان در دوران مدرن است؛ نیز مطالب بنیادینی که در ساحات علوم انسانی مطرح ساخته است، دلایل کافی و روشنی برای اهل تحقیق و انصاف در دوران مدرن است که به الهی بودن این کتاب پِی برده و آموزه های آن را راهنمای سعادت خود قرار دهند.نظر به این اغراض مهم است که هیچگاه در قرآن کریم، از چنین دلایلی، تعبیر به معجزه نشده است؛ بلکه به جای آن، کلماتی همچون آیه، بیّنه، نور، برهان که همگی از سنخ دانایی و آگاهی است، به کار رفته است.
واکاوی تفاوت میان انسان و بشر در قرآن کریم
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
123 - 135
حوزه های تخصصی:
در آیات قرآن کریم، آدمی با الفاظ و واژه های مختلفی معرفی و مورد خطاب قرار گرفته که در این میان «بشر» و «انسان» از جمله مهم ترین و رایج ترین تعابیری هستند که در تفاسیر قرآنی به عنوان معرف نوع انسان آمده است. به طور طبیعی استفاده از دو تعبیر مجزا می بایست پیام و هدف خاصی را نیز به دنبال داشته باشد. هدف این مقاله، واکاوی تفاوت های بین دو اصطلاح بشر و انسان در قرآن کریم با عنایت به منابع تفسیری است. سوال اصلی تحقیق این است که آیا دو واژه بشر و انسان اتحاد مفهومی دارند تا هر دو، معرّف آدم (ع) به عنوان ابوالبشر و ذریه وی یعنی تمامی ما انسان ها با عنوان بنی آدم باشند و یا تغایر مفهومی دارند؟ در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوا، ابتدا هر یک از این واژه ها از لحاظ لغوی مورد بررسی قرار گرفت و سپس با استفاده از آیات قرآنی در کنار توجه به نظریات علمی جدید و کشفیات دیرین شناسان و یافته های آن ها در رابطه با انسان نماهایی که پیش از انسان هوشمند امروزی بر روی زمین وجود داشته اند، مانند انسان نئاندرتال و ...، تعریف و تفسیری تازه از واژه های «بشر» و «انسان» ارائه گردد. در نهایت معلوم شد که به نظر می رسد تعبیر انسان و بشر اختلاف مفهومی داشته و حامل معنای ویژه ای هستند.
نقد دیدگاه روح در قرآن دکترسها ازمنظر مفسرین فریقین
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳۷
75 - 98
حوزه های تخصصی:
قرآن کتابی مقدس و الهی است؛ که مبارزه با آن از آغاز نزول انجام شده و هنوز ادامه دارد. امروزه برای تضعیف اعتقادات مسلمانان شبهاتی علیه این اثر ارزشمند توسط دشمنان مطرح می شود. درکتاب نقد قرآن اثر دکتر سها شبهاتی درزمینه-های مختلف از جمله نوع شخصیت انسان در قرآن بیان می گردد؛ که نویسنده تلاش می کند انسان در قرآن را شخصیتی معوج، انحرافی و فاقد روح ماورایی معرفی کند. به عقیده سها انسان دارای صفات پرسشگری، خلاقیت، کشف علم، قانونگزاری، اختیار، عدالت خواهی و ... است که در قرآن مورد توجه قرار نگرفته است. سها با استناد به آیات قرآن و مسکوت ماندن روح در قرآن، هیچ دلیل عقلی و علمی بر وجود امری غیر مادی نمی یابد و آن را اختراع فلاسفه ی یونان می داند؛که قرآن از آن استفاده کرده است. وی به ناسازگاری روح با شواهد فیزیولوژیک و روان شناسی نیز استناد می کند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی با گرایش انتقادی به روش کتابخانه ای با استناد به دلیل عقلی، آیات قرآنی و گفتار مفسران، در پاسخ به شبهه سها، روح و مقولات روحی انسان را اثبات می کند و نتیجه می گیرد که سها در گفتار خود دچار تناقض گویی شده است. علم، عدالت خواهی، خلاقیت، قانونگزاری و...از مقولاتی هستند که ریشه در روان ناخودآگاه و فطرت انسان دارند و قرآن نیز به همه آنها پرداخته است. سها با بیان این خصوصیات روحی و اعتقاد نداشتن به وجود روح در انسان، دچار نوعی تناقض در دیدگاه می باشد.
بررسی جایگاه ابتلاء در رشد و تعالی انسان با محوریت آیات متشابه
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۴۱
95 - 112
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم کتاب رستگاری بشریت است که به قلب پیامبر(ص) القاء گردید تا موجبات هدایت انسان ها فراهم گردد. ازاین رو لازم است قرآن، مورد عنایت ویژه قرار گیرد تا انسان را در مسیر هدایت الهی به کمال مطلوب برساند. یکی از ابعاد مهم برای درک مضامین قرآنی، بررسی نقش آیات متشابه در هدایت بشر است. در این پژوهش، جایگاه ابتلاء در رشد و تعالی انسان با محوریت آیات متشابه بیان شده و به نظریاتی از دانشمندان علوم قرآن پرداخته است تا حقایق روشنی در این مورد پدیدار گشته و غبار ابهام و شبهه نسبت به بی فایده بودن این آیات یا فتنه انگیزی آن برطرف گردد. روش پردازش اطلاعات در این پژوهش، به صورت توصیفی _ تحلیلی بوده و با مراجعه به منابع کتابخانه ای، نرم افزارهای قرآنی، آثار، نشریات و ... به گردآوری اطلاعات پرداخته شده است. نتیجه اینکه با توجه به جایگاه ویژه ای که این آیات در ابتلاء و ارتقاء درجه انسان دارد و باعث کمال او می گردد، شبهه بی فایده بودن و فتنه انگیزی این آیات، از اساس باطل است؛ .زیرا از حکمت های وجود این آیات، الزام مخاطبان قرآن در رجوع به مفسران خاص، آشکار شدن مراتب ایمان و شناسایی افراد مؤمن است
سعادت و نیک بختی انسان از نگاه فارابی و زمینه های فلسفی و فرهنگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
129 - 140
حوزه های تخصصی:
سعادت طلبی، نیک بختی و کمال خواهی در گوهر وجود آدمیان سرشته شده و بی تردید تمامی انسان ها در طول زندگی خود در جستجوی کامیابی، رستگاری و خوشبختی خوداند. ازاینرو مسئله سعادت و نیک بختی از دیرگاه در حوزه علم النفس و انسان شناسی همواره دغدغه اندیشمندان و حکیمان در طول تاریخ تفکر و اندیشه بوده است و گویا گمشده انسان سعادت اوست. فارابی معلم ثانی سعادت انسان را به «الخیر المطلوب لذاته الذی لیس ورائه شیء آخر یمکن أن یناله الإنسان» و ابن سینا به « هی افضل ما سعی الحیّ لتحصیله» و به دیگرعبارات مشابه تعریف نموده و البته دیگر اندیشمندان نیز هر یک، از منظر و مبنای منتخب، سعادت و نیک بختی انسان را مورد شناسایی قرار داده اند. در این نوشتار نخست به تبیین و تحلیل دیدگاه ها و رویکردهای عقلی و نقلی پرداخته، سپس نظر فارابی در مسئله سعادت را تحلیل و تمایز دیدگاه او را با دیگر آراء اشاره نموده و سرانجام به داوری برترین سخن در تبیین کامیابی و نیک بختی انسان خواهیم پرداخت.
خوانش ارزش ها و اصول مددکاری اجتماعی از منظر فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
53 - 83
حوزه های تخصصی:
انسان، نظامهای ارزشی و اخلاقی موضوع مشترک بین فلسفه اگزیستانسیالیسم و حرفه مددکاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی و پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه جایگاه وکاربرد فلسفه اگزیستانسیالیسم در ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی چیست، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه با توجه به هدف پژوهش، بنیادی-نظری است. راهبرد استفاده شده، راهبرد تفسیرگرایی و استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی است. بر اساس مقایسه مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیسم با ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی می توان گفت این دو حوزه در مقوله های آزادی و اختیار، مسئولیت، فردیت، خودآگاهی، خودتصمیم گیری، مشارکت و تأکید بر تغییر و تحول پذیری و قادرسازی انسان، همگرا و همسو می باشند. این مقوله های مشترک بعنوان اصولی هستند که مددکاران اجتماعی در مداخلات خود به منظور بهبود کیفیت زندگی، افزایش سازگاری و حل مشکلات انسانها باید مورد توجه قرار بدهند.
نقد بوم گرایانه روایت اقتباسی داستان اوّلین پادشاه جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمیختگی حیات انسان با ناانسان و طبیعت در عصر اسطوره و پیشاتاریخ، به گونه ای بود که انسان، نخستین گام ها را در راه شناخت و تعامل با محیط زیست خود برمی داشت. او نگاهی رازآمیز به جهان طبیعت داشت و حیات خود را با بقای سایر موجودات گره خورده می دید. حماسه های طبیعی از چنین جهانی سخن می گویند. باتوجه به تحولاتی که در رابطه ی انسان با طبیعت صورت گرفته است و تغییر رویکرد و نگاه انسان به طبیعت و سایر موجودات، این پرسش درباره ی آثار اقتباسی از حماسه های طبیعی طرح می شود: اقتباس کننده تاچه میزان به رویکرد اولیه پای بند بوده و تاچه حد متناسب با نگاه و اندیشه و حتی نیازهای زیست محیطی انسان امروز در روایت تصرف کرده است؟ در این پژوهش با روش توصیفی تطبیقی و با رویکرد بوم گرایانه به توصیف و مقایسه ی رابطه ی انسان با طبیعت در داستان کیومرثِ شاهنامه ی فردوسی و اثر اقتباسی از آن؛ یعنی اولین پادشاه جهان، اثر محمدرضا یوسفی پرداخته و به این پرسش پاسخ داده ایم. نتیجه ی به دست آمده نشان داد که در داستان کیومرثِ شاهنامه یفردوسی، نگاهی تعاملی میان انسان و طبیعت مشاهده می شود. کیومرث پادشاه فرهمند و خردمندی است که انسان و ناانسان درکنار او با آرامش زندگی می کنند؛ از او کیش و آیین می آموزند و تنها دشمن آن ها اهریمن است که تلاش می کند نظام هماهنگ انسان و طبیعت را برهم زند. در روایت اقتباسی اولین پادشاه جهان، در بسیاری مواقع تعامل میان انسان و ناانسان وجود دارد؛ چنان که نویسنده تلاش کرده است کیومرث را ناجی طبیعت از سیطره ی ضد طبیعت (اهریمن) معرفی کند، اما در بخشی از داستان، نگاهی انسان محور وجود دارد و طبیعت به حاشیه رانده می شود. با درنظرگرفتن بروز مسائل و بحران های زیست محیطی که پیامد نگاه انسان محور در دنیای امروز است، تغییر یا حذف این بخش از داستان در ایجاد حس مسئولیت پذیری، ارزش گذاری و احترامِ مخاطبِ کودک و نوجوان به طبیعت کمک می کند.
بررسی تطبیقی انسان شناسی عرفانی و فلسفی از دیدگاه مولانا و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
1 - 32
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم اندیشه بشری، انسان و هستی ناشناخته اوست که همواره محور بحث در بین فیلسوفان و عارفان بوده است. آنان بر اساس دیدگاه خود به انسان از دو منظر نگریسته اند: برخی از وضع موجود انسان و در باره اینکه «انسان چگونه هست و چگونه نیست» سخن می گویند و پاره ای در باره شرایط انسان مطلوب گفت وگو می کنند به این معنا که انسان چگونه باید باشد و نباشد. در مقایسه این دو رویکرد باید گفت: انسان شناسی فلسفی با نگاهی عقلانی به مسائل اساسی انسان به-عنوان یک موجود عقلانی و اندیشمند و انسان شناسی عرفانی از راه علم حضوری به مطالعه و بحث در باره انسان و چگونگی دستیابی او به کمال می پردازد. این مطالعه با روش توصیفی تطبیقی و در جهت تبیین، تحلیل و تطبیق انسان شناسی فلسفی و انسان شناسی عرفانی از دیدگاه کانت و مولانا پرداخته است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد هدف غایی مولانا در انسان-شناسی معرفی انسان کامل یا مطلوب است و حال آن که کانت در انسان شناسی پراگماتیکی خود، انسان موجود را معرفی می کند.
جایگاه انسان در قوس نزول و صعود در اثولوجیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۶
259 - 276
حوزه های تخصصی:
پرسش از حقیقت انسان چیست؟ و چه مؤلفه هایی دارد؟ در اثولوجیا مطرح شده است و به آن پاسخ داده است. براین اساس در این پژوهش به دنبال آنیم جایگاه انسان در قوس نزول و قوس صعود را بررسی کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم انسان در قوس نزول و صعود چگونه مرتبه بندی می شود و در مرحله قوس نزول چه مراتبی را طی می کند و چه راه هایی برای بازگشت در قوس صعود مطرح می شود؟ اثولوجیا به دلیل اهمیتی که به نفس ناطقه انسان می دهد آنرا حقیقت انسان معرفی می کند و نیز مواجهه انسان عاقل و ناطق با هستی را در عالم مادی و نیز عالم عقول را بررسی می کند و هدف از پیدایش نفس در عالم مادیات در چرخه قوس نزول و صعود را تبیین می کند. در قوس نزول سه مرتبه انسانِ عقلی، نفسی و حسی را مطرح می کند و راه هایی ازجمله مراقبه و کوشش نفسانی برای تصفیه درون برای بازگشت به موطن اصلی معرفی می کند. قوس نزول به نظام فیض و افاضات از بالا به پایین نظر دارد که نفس مرتبه ای از مراتب آن است و راه بازگشت و صعود را در پیش می گیرد.
چیستی «عقل فعال» در نظریه عقل نزد ابن باجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
127 - 148
حوزه های تخصصی:
«عقل فعال» در فلسفه ابن باجه در معرفت شناسی، اخلاق و سعادت انسان اهمیت دارد. ازاین رو مبحث «عقل فعال» از جهات مختلف مورد بحث است. «حقیقت عقل فعال» در جایگاه معرفتی و وجودی، صرف نظر از اهمیت آن برای غایت و سعادت انسان، مسئله حاضر در این نوشتار است. پرسش این است عقل فعال چه جایگاهی وجودی و معرفتی در نظریه عقل ابن باجه دارد آیا در فرد انسانی و مربوط به نفس است یا در عالم بالا و امری جدای از انسان است؟ واحد است یا متکثر؟ ابن باجه جایگاه معرفتی افاضه کننده علم و صور به عقول انسان و صور خیالی به حیوان برای عقل فعال قائل است و از حیث جایگاه وجودی عقل فعال نیز سخن او مشتت است و درباره واحدیا کثیر بودن عقل در مراتب مختلف عقل، بنا بر معقولات آن عقل و نسبتی که با هیولا دارد سخن می گوید و عقل مستفاد و عقل فعال را از هرجهت واحد می داند. بر این اساس برای بررسی این مسئله و پاسخ به پرسش های مطرح شده ابتدا نفس ناطقه را تبیین می کنیم سپس به مراتب عقل و چیستی عقل فعال در ابن باجه پرداخته و در آخر هم به تحلیل و بررسی مطالب گفته شده می پردازیم. مقاله با روش توصیفی- تحلیلی نگارش شده است
درآمدی بر مفهوم هویت محیط انسان ساخت بوسیله مولفه های مکان، فضا و کالبد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۱۶۰-۱۳۹
حوزه های تخصصی:
هویت، صرف نظر از موضوعی عام و کلی در اغلب حوزه&zwnjهای معرفت بشری، مقوله ای کیفی است که به واسطه نیازهای انسان بر ساختار محیط تأثیر می گذارد، در واقع هویّت به مقوله کیفی مابین انسان و محیط می پردازد. کیفیتی که کمبود یا نبود آن سبب عدم ارتباط انسان با محیط و ایجاد محیطی فاقد خوانایی و معنا می گردد. بنابراین ایجاد خوانایی و پاسخگویی به نیازهای اساسی انسان براساس کیفیتهای فضایی او، مهمترین عامل مداخله انسان در محیط است. بدین ترتیب، که لازمه شناخت محیط به عنوان رهیافتی در جهت درک هویت محیط مصنوع، شناخت معنای هویت، هویت فضایی، مکانی و کالبدی و تاثیرات آن بر انسان و رفتار او می باشد. از این رو در این پژوهش، با هدف شناخت هویت جمعی و شهری بوسیله الگوهای عینی و ذهنی مکان، فضا و کالبد و با توجه به محیط انسان ساخت به تببین مفهوم هویت محیطی بوسیله مولفه های مکان، فضا، کالبد و تاثیرات آن پرداخته می شود. بدین منظور براساس روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای معیارهای مشترک هویت محیطی با هویت فضایی، مکان و کالبد شناسایی می شوند تا اطلاعاتی در رده ذهنیت با در نظر گرفتن اشتراکات معنایی، خوانایی و تصورات ذهنی (غیرمادی) مابین هویت مکان و محیط حاصل گردد. علاوه بر این، اطلاعاتی نیز در رده عینیت همچون اشتراکات فرم و عملکرد (مادی) مابین هویت مکان و فضا حاصل می شود، که می توان آنها را طبق سه مولفه اصلی و مشترک مابین هویت محیط، هویت مکان، هویت فضا و هویت کالبدی و مطابق با عوامل کارکردی، ادراکی و کالبدی شناسایی و دسته بندی نمود.
بررسی آیات موهِم تعدد سرشت انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
139 - 156
حوزه های تخصصی:
سرشت انسان نحوه وجودی و نوع آفرینش اوست که در قرآن از آن به «فطرت» یاد شده و آیاتی بر وجود آن دلالت دارد. از سوی دیگر برداشتی سطحی از آیاتی همچون آیه شاکله (اسراء: 84)، آیه تقسیم کننده انسان ها به دو گروه مؤمن و کافر در آغاز آفرینش (تغابن: 2)، نیز آیات بیانگر برخی از ویژگی های انسان (همچون جزوع، منوع، ظلوم، جهول، مفسد و خونریز بودن) ممکن است موهم اثبات چنین سرشتی دست کم در گروهی از انسان ها تلقی شود. این پژوهش با هدف دستیابی به دیدگاه قرآن و با روش توصیفی تحلیلی به دلالت شناسی این قبیل آیات و وجه جمع میان آنها سامان یافته و به این نتیجه رسیده که آیات یادشده بیانگر خاستگاه تکوینی چنین صفاتی در انسان نیست و بر این اساس نمی توان از آنها تعدد سرشت آدمیان را اثبات کرد.
چیستی تقوا و بنیان های معرفتی صدور فعل تقوا و فرایند تحقق ملکه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۳۱۲
37 - 46
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه مفهوم تقوا، کلیدی ترین مفهوم تربیتی تربیت دینی است و کاوش هایی در زمینه مفهوم تقوا و چگونگی شکل گیری آن صورت گرفته است؛ اما همچنان این مفهوم پرکاربرد، به لحاظ چیستی، در بین عوام و خواص به صورت دقیق شناخته شده نیست. همچنین در زمینه چگونگی تحقق تقوا در انسان، سؤالاتی وجود دارد که نیاز به بررسی مجدد دارد؛ منظور از تقوا چیست؟ و چه اقسام و مراتبی دارد؟ و چگونه در انسان تحقق پیدا می کند؟ روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و از بررسی متون دینی به دست می آید که تقوا به معنای خودنگهداری از خطرات است؛ ولی خودنگهداری یک موحد از خطرات، که معتقد است همه چیز تحت اراده خداوند متعال تحقق می یابد، در خودنگهداری از غضب الهی انحصار پیدا می کند. مفهوم تقوا در متون دینی، هم به عنوان فعل، و هم به عنوان ملکه درونی، استعمال شده است. فعل تقوا بسیار ارزشمند است؛ اما زمانی ارزش آن بیشتر می شود که به صورت ملکه درونی در بیاید. خودشناسی و جهان بینی درست و تفکر سازنده سبب می شوند انسان در وهله اول در جهت خودنگهداری از مطلق خطرات و نهایتاً در جهت خودنگهداری از غضب الهی، از تمایلات نفسانی خود دست بردارد و لذت گناه را ترک، و سختی عبادت را به جان بخرد و تکرار این خودنگهداری ها سبب شکل گیری ملکه تقوا در انسان می گردد.
خوانش فلسفی ابن رشد از انسان به عنوان اشرف مخلوقات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
189 - 212
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی در اندیشه ابن رشد از جهات مختلف مانند اجتماعی و سیاسی (مدنی بالطبع)، فلسفی با تکیه بر عقل انسان، و از حیث کلامی و از حیث اخلاقی قابل بحث است. بحث انسان به عنوان «اشرف مخلوقات» هر چند قرائتی دینی از انسان است مسئله: پرسش این است مواجهه ابن رشد با نگاه فلسفی به «انسان به عنوان اشرف مخلوقات» چگونه است و چه تبیینی از آن دارد؟روش: این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی و نقد مسئله اشرف مخلوقات و نیز قرائت فلسفی از انسان در قالب اصطلاح های «انسان اشرف مخلوقات»، «خلیفه الله»، «انسان محیط بر عالم» و «انسان صورت خدا» در ابن رشد می پردازد یافته ها ابن رشد از سه عبارت «اشرف محسوسات» و «اشرف مخلوقات» و «اشرف موجودات» سخن می گوید که از میان آنها «اشرف موجودات» خاص خداست؛ «اشرف مخلوقات» خاص عقول است و «اشرف محسوسات» درباره انسان بکار می رود؛ چون انسان واسط دو عالم محسوس و معقول است.. نتیجه این نوشتار این است که با استفاده از دو دلیل «اختراع» و «عنایت»، تقریر ابن رشد از این مسئله می توان بر اشرف مخلوقات بودن انسان از حیث الهیاتی، از حیث طبیعی، و دینی توجیه ارائه کرد هم بر اشرف مخلوقات نبودن او آنهم از حیث مقایسه انسان با عقول مجرد دلیل آورد .
مفهوم سازی و بررسی روان سنجی مقیاس باورهای فراشناخت تکاملی-کیهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
28 - 55
حوزه های تخصصی:
انسان امروزین با گرفتاری های بسیاری در زمینه ی سلامت، محیط زیست، اقتصاد، روابط بین الملل و معنویت مواجه شده است که هرکدام به تنهایی یا در ترکیب با سایر زمینه ها، می توانند حیات او را به خطر بیندازند. دانشمندان در عرصه های مختلف در تلاش اند راه های برون رفتی از چالش های موجود فراروی بشریت بگشایند. باورهای فراشناخت تکاملی-کیهانی تلاشی است برای دست یابی به باور همبستگی با تمام پدیده های هستی تا شاید از این راه، انسان بتواند خود را مانند سایر پدیده های هستی ببیند و به رفتارهای سازنده رو آورد و از ویرانگری خود بکاهد. پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی باورهای فراشناخت تکاملی کیهانی و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاسی برای سنجش این باورها انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جهت انجام این بررسی از جامعه آماری دانشجویان دانشگاه شیراز و شهید باهنر کرمان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، 181 نفر انتخاب شدند و درباره مجموعه ای شامل 81 گویه درباره باورهای فراشناخت تکاملی-کیهانی اظهارنظر کردند. از روش تحلیل عامل اکتشافی برای بررسی روایی استفاده شد و روش ضریب آلفای کرونباخ برای محاسبه پایایی بکار گرفته شد. لازم به ذکر است که تحلیل عامل تأییدی نیز بر روی یک نمونه جدید متشکل از 302 نفر اجرا شد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی، تعداد 20 گویه را برای گنجاندن در مقیاس باورهای فراشناختی تکاملی کیهانی، حائز شرایط لازم نشان داد که این گویه ها تحت شمول چهار عامل دسته بندی شدند. انجام تحلیل عامل تأییدی نشان داد که 4 گویه از توان کافی برای تبیین عوامل موردنظر برخوردار نیستند. ازاین رو، در پی تحلیل عامل تأییدی، مقیاس باورهای فراشناختی تکاملی کیهانی شامل 4 عامل و 16 گویه حاصل شد که شاخص های روان سنجی مطلوبی دارد، جهت کاربرد در پژوهش های مختلف به پژوهشگران علاقه مند، معرفی و پیشنهاد می شود.
مبانی انسان شناختی اخلاق در اندیشه کلامی شیخ طوسی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
125-141
حوزه های تخصصی:
آثار و اندیشه های شیخ طوسی - عالم بلندآوازه و بنام امامیه و رئیس حوزه کلامی بغداد - همواره اثرگذار و الهام بخش بوده و بویژه نوع نگاه او به انسان، تأثیر بسزایی در نظریه اخلاقی اش داشته است. در این مقاله، با روش توصیفی ۔ تحلیلی، به بیان مبانی و دیدگاه های کلامی شیخ طوسی ناظر به ابعاد وجودی انسان پرداخته شده و میزان تأثیرگزاری این مبانی در نظریه اخلاقی او تبیین شده است. شیخ طوسی در حوزه الزام اخلاقی یک فضیلت گرای وظیفه محور است و در بحث از فطرت و نقش آن در اخلاق، بر بدیهی بودن فطریات در کشف احکام و گزاره های اخلاقی تأکید دارد و به لحاظ معرفت شناختی آن را بر شناخت عقلی مقدم می دارد. این رویکرد، مبین مبنا گرایی در حوزه توجیه است و به قبول قضایای بدیهی در ساحت حکمت نظری و عملی می انجامد. شیخ طوسی، همچنین التزام به گزاره های فطری را مایهٔ شکوفایی و توسعه اخلاق می داند که سبب می شود سر از شناخت گرایی اخلاقی (واقع گرایی) درآورد.
نقش نظام اخلاقی قرآن کریم در سلامت جسم انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
131 - 150
حوزه های تخصصی:
سلامت جسمانی به عنوان یکی از ابعاد سلامت در کنار سلامت معنوی، روانی و اجتماعی در بسیاری از نظام ها و مکاتب مورد توجّه قرار گرفته است .در این میان قرآن کریم با تبیین مفاهیم اخلاقی با وسعتی در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان، در صدد تبیین یک نظام فکری و معرفتی به نام«نظام اخلاقی» مشتمل بر سه عنصر مرتبط و منسجم؛ اهداف، مبانی و اصول می باشد.و با دور روش پیشگیری و درمان در صدد تأمین و ارتقای سلامت معنوی انسان می باشد. از این رو این پژوهش در صدد است با روش توصیفی و تحلیلی به این سؤال اساسی پاسخ دهد که نقش نظام اخلاقی قرآن چگونه بر سلامت جسم انسان تأثیرگذار می باشند؟ نظام اخلاقی قرآن با دو روش؛ پیش گیری و درمان در صدد تأمین سلامت جسم انسان می باشد .آگاهی بخشی، زدودن رذایل اخلاقی، رعایت بهداشت و پاگیزگی در ابعاد، پاگیزگی بدن و لباس و بهداشت جنسی و بهداشت تغذیه از روش های پیش گیری نظام اخلاقی قرآن در سلامت جسم می باشند. روش های درمان به دو بخش روش درمان از طریق اسباب باطنی و معنوی و درمان از طریق اسباب ظاهری تقسیم می شوند. تقوا، صله رحم، نماز ، قرآن ، دعا، توبه و استغفار از روش-های اسباب باطنی و روزه داری، پرهیز از اسراف و پرخوری انیز مهم ترین اسباب مادی در سلامت جسم می باشند.
بررسی و مقایسه عشقِ ابلیس و انسان به معبودحقیقی (با تکیه بر آثار عرفانی از جمله: الهی نامه عطار و تمهیدات عین القضات همدانی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
267 - 295
حوزه های تخصصی:
عشق نوعی تعادل زاینده است، تعادلی که باید ایجاد شود و تحت مراقبت قرار گیرد. عشق رنج و لذّت توأمان را به جوینده و سالک راه خود می دهد و تجربه ای از وحدت و یگانگی در میان تضادهاست. تضادی که گاه شیرین تر از عسل و گاه تلخ تر از زهر است؛ با همه این توصیفات، عاشق آن را برای رسیدن به معشوقش دوست دارد. می جنگد و می جوید، آن هم با تمام وجود. بر همین اساس، این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی - تحلیلی وبا ابزار کتابخانه ای به بررسی و مقایسه عشقِ ابلیس و انسان به معبود حقیقی بپردازد و از این میان با توجه به دو اثر ارزشمند الهی نامه شیخ عطار و تمهیدات عین القضات، نشان دهد؛ کدام یک مدافع ابلیس و عشق وی و کدام یک، جانبدار انسان و محبّت او نسبت به معبود، خالق و معشوق خود بوده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که برای رسیدن به حق، عطار و عین القضات، عشق را واجب سالک می دانند؛ بخصوص اگر این سالک، انسان ظلوماً جَهولا باشد یا ابلیس حاسد. همچنین هر دو عشق را وسیله کمال معنوی دانسته اند و گاه با شدّت یا ضعف و خواسته و ناخواسته در مقایسه میان عشق انسان نسبت به معبود و ابلیس، تمایز قائل شده اند و حتی عطار بارها در الهی نامه به مخاطب خود این موضوع را گوشزد کرده است.
جواز پیوند عضو از حیوان نجس به انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۵
32 - 49
حوزه های تخصصی:
تحوّلات علمی عرصه های مختلف، باب بحث مسائل مستحدثه در فقه را گشوده است. از جمله دستاوردهای پزشکی و روش های نوین درمان که از طرفی مسأله سلامت و نجات جان آدمی در آن مطرح است و از طرف دیگر، داده های آن در ظاهر با قواعد و اصول اولیه فقهی در تعارض است، مسأله پیوند عضو از انسان یا حیوان می باشد، به ویژه که مهندسی های جدید زیست فناوری از جایگزینی عضو حیوانات نجس العین به انسان و عبور آن از مرحله آزمایشگاهی خبر می دهند؛ حال آن که در منابع فقهی، انتفاع از عضو مقطوع نجس العین حرام است. نظر به این مطلب، برخی فقها قائل به عدم جواز عمل پیوند هستند، در مقابل دیدگاه دیگری قاعده اضطرار را حاکم بر ادله اولیه دانسته و برخی دیگر انتفاع از حرام را مقیّد به انتفاعات رایج دانسته و با این استدلال، قائل به جواز پیوند عضو از حیوان نجس العین هستند. پژوهش حاضر ضمن تدقیق و بررسی آراء، به حکم جواز پیوند دست یافته است.
بررسی و تحلیل موانع وصول به کمال انسانی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
771 - 806
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل موانع وصول به کمال انسانی در قرآن کریمچکیده:کمال انسانی، یکی ازمباحث مهمّ وازاهداف قرآن کریم است. ولی می بینیم که خداوندمتعال؛ میلیاردها میلیارد افرادانسانی رامی آفریند، امّا درهردورانی، تعداد اندکی ازمیان این همه انسان های بی شمار، می توانند به کمال دست یافته وبه عنوان انسانی که هدف خداوند ازخلقت آدمیان است، معرّفی شوند. لذا پرسش پژوهش این است که موانع وصول به کمال انسانی کدامند. براساس فرضیّه تحقیق، به نظرمی رسد موانع وصول به کمال انسانی وعقوبات آن ها درخلال آیات متعدّدی ازقرآن کریم بیان گردیده است. دراین پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی ومطالعه کتابخانه ای واستفاده ازمنابع تفسیری و روایی، ازخلال 110 آیه قرآنی، تعداد چهل مانع به عنوان موانع وصول به کمال انسانی، استخراج گردیده ودرچهارگروه موانع: اعتقادی؛ درونی وقلبی؛ مادّی وشهوانی؛ رفتاری واجتماعی طبقه بندی شده است. سپس به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته وبرحسب تهدیدهای آیات نیز، دریازده گروه طبقه بندی شده است. یافته های تحقیق، رابطه مستقیم بین شدّت وضعف موانع وتهدیدهارا نشان می دهد. لذا موانع اعتقادی، شدیدترین مانعیّت و اشدّ تهدیدها را دارا بوده ومادرسایرموانع شمرده شده است. چهل مانع، درواقع چهل حجاب کمال هستند که با غلبه برهریک ازاین حجاب ها انسان می تواند مرتبه ای ازکمال راطی کند.