مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بینه
حوزه های تخصصی:
امروزه «فحشا» یا «روسپیگری» درجهان به عنوان یکی از سودمندترین تجارتها درآمده است. کشور ایران هم از آفات و آسیبهای این جرم در امان نیست، لذا اتخاذ سیاستهای پیشگیرانه به منظور جلوگیری از اشاعه فساد و فحشا در جامعه و ممانعت از متلاشی شدن خانوادهها ضروری است. این مقاله در صدد است از منظر جرمشناسی، حقوق جزا و فقه امامیه به بررسی ابعاد مختلف روسپیگری همچون معناشناسی، تاریخچه روسپیگری در ایران، بررسی قوانین قبل و بعد از انقلاب، عوامل و پیامدهای آن بپردازد. نتایج این بررسیها نشان میدهد که کلمه «روسپیگری» نه تنها در قوانین جزائی ایران (از جمله قانون مجازات اسلامی) تعریف نشده، بلکه حتی مجازات این افراد هم در قانون معین نگردیده است و قضات در اینگونه موارد احکام مربوط به «زنا» و «جرائم بر ضد عفت و اخلاق عمومی» را اجرا مینمایند. البته با تحقیقات انجام شده در فقه شیعه که دکترین قانون جزای ایران است، میتوان ثابت نمود که کلیه عوامل «روسپیگری»، «تشکیل فاحشه خانه»، «مشتریان روسپیان» و... با تحقق شرائطی از مصادیق «افساد فیالارض» و «محاربه» است، بنابراین در ابتدا باید خلأهای قانونی در این مورد جبران گردد، سپس بدون هیچ مسامحهای برخوردهای حقوقی همراه با اجرای راهکارهای فرهنگی اجرا شود.
تاثیر توبه بر سقوط مسئولیت کیفری حدود با رویکردی بر دیدگاه حضرت امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منابع نظام کیفری اسلام ، با استناد به آیات قرآن و روایات ائمه اطهار(ع) تحقق توبه مجرم در شرایط خاص، به عنوان رادع مجازات برخی جرایم ذکر گردیده است. این خود بیانگر آن است که سیاستهای کیفری اسلام نه مبنی بر انتقام جویی، که حاکی از بزرگداشت کرامت انسانی است. در پژوهش حاضر تلاش شده با محور قراردادن دیدگاههای حضرت امام خمینی، ضمن بیان آرای دیگر فقها و مواد قانونی مرتبط با موضوع، میزان تاثیرگذاری توبه در سقوط مجازات جرایم منجر به «حد» مورد بررسی قرار گیرد. اما از آنجا که فقها و قانونگذار، در بحث از توبه در باب حدود، صرفاً از «اقرار» و «بینه» به عنوان مجاری اثبات جرم نام برده اند، حجیت علم قاضی، به عنوان یکی از راههای اثبات جرم، و میزان تاثیر توبه مرتبط با علم قاضی در سقوط مجازات نیز مورد بررسی قرار گرفته است
نظری بر مبانی حق الثبت و نقدی بر اجرای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله پس از تحقیق در مبانی «ثبت اسناد» و تبیین مشروعیت فقهی «حق الثبت» بر پایة ادلّة کتاب، سنت، عقل و اجماع، و مطالعة اجمالی پیدایش و سیر تکاملی ثبت اسناد و نگاهی بر سیر تصویب قوانین مختلف ثبتی، به بررسی و نقد قوانین جاری و موادّ مستند «حق الثبت» می پردازد و مدلّل می دارد که قانونگذار ارزش معاملاتی را مبنای «حق الثبت» اسناد رسمی قرار داده، ولی دفاتر از مبلغ مازاد مندرج در متن سند که اختلاف فاحشی با ارزش معاملاتی دارد و قانوناً معفوّ است نیز حق الثبت دریافت می کنند. مقاله با اشاره به تضییع حقوق متعاملین و برخی آثار سوء آن به پایان می رسد.
عنوان: واکاوی برخی شروط اختصاصی شهادت بر زنا (اشتراط اتصال شهادات و اشتراط رویت به نحو مخصوص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داب شارع مقدس مبنی بر احتیاط در « فروج و دماء» موضوعی است که بر هیچ فقه پژوهی مخفی نیست. این ذائقه موجب شده است تا در مواردی مثل «شهادت بر زنا» ، شارع مقدس علاوه بر «شروط عمومی معتبر در بینات» نظیر عدالت، تعدد و صدق شهود ،اقدام به وضع «شروط اختصاصی» نماید.مواردی مثل «اشتراط اجتماع شهود» ، «اشتراط اتصال شهادات» و یا «اشتراط رویت به نحو مخصوص» از آن جمله اند. اما نکته اساسی در این مسئله این است که مشهور فقیهان در مواجه با ادله این شروط که عمده آن اخبار وارده در باب هستند، مستند به ظاهر روایات فتوا داده اند و بعضا از توجه به حکمت وضع غفلت نموده اند به گونه ای که التزام به این فتاوی، گاه توالی فاسدی به دنبال دارد و بعضا با حکمت اولیه وضع این شروط که همان «احتیاط در فروج و دماء» است مخالف است. مقاله حاضر دو شرط «لزوم اتصال شهادات» و «اشتراط رویت به نحو مخصوص» در شهادت بر زنا را بررسی نموده است. مشهور فقهاء در باب شرط نخست، اتصال را بر اتصال فیزیکی آن حمل کرده اند ویا ذیل شرط دوم به استناد برخی قیود مذکور در اخبار مانند «کالمیل فی المکحله» یا «کالرشاء فی البئر» قائل به موضوعیت این قیود در شهادات شده اند و رویت فاقد حالت مذکور را در شهادت کافی ندانسته اند. نویسنده نظر مشهور را ذیل شرط اول خلاف احتیاط و قبول آن در شرط دوم را موجب تعطیلی باب حدود می داند. وی با توجیه روایات ناظر به اشتراط اتصال شهادات، برخلاف مشهور آن را بر اتصال عرفیش بار می کند و نیز قیود مذکور در بعض اخبار را بر رویت مقدمات ملازم حاکی از زنا حمل می نماید.این دو حمل بدون آنکه موجب دست کشیدن از روایات بشود هم با اصل احتیاط در فروج و دماء سازگار است و هم تعطیلی باب حدود را لازم نمی آید.
مقدمه ای در اعجاز معنایی قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
طیف کثیری از مفسران و متکلمان در مسئله اعجاز قرآن، تنها اعجاز بیانی، بلاغت و فصاحت قرآن را پررنگ کرده و در این باره کتاب ها نوشته و رساله ها تألیف کرده اند. این تکرار و تأکید بر این مطالب موجب شده که ظاهر الفاظ اهمیت بیشتری پیدا کرده و این تلقی به وجود آید که فضیلت و برتری قرآن از سایر کتاب ها در فصاحت و بلاغت و به طور کلی در نظم الفاظ آن است.
در این نوشتار با ارائه گزارشی، تاریخچه این دیدگاه بیان شده و سپس با بیان نکاتی سعی کرده ایم از طرفی این دیدگاه که اصلی ترین و یا تنهاترین وجه اعجاز قرآن را اعجاز بیانی میداند، نقد کرده و از طرف دیگر با ارائه معیارهایی بیان کنیم که اعجاز قرآن ذاتاً ناظر به محتوای بی نظیر آن است و فصاحت و بلاغت، امّی بودن آورنده آن و سایر وجوه دیگر مایه تأکید این اعجاز میباشد. قائلان به قول اعجاز بیانی از این نکته غفلت کردهاند که خدای متعال و همچنین ائمه اطهار(ع) به هنگام توصیف قرآن، از فصاحت و بلاغت آن نمی گویند، بلکه آن چیزی که دخیل در تحدیش میدانند، این است که قرآن نور، رحمت، هدایت، حکمت، موعظت، برهان و تبیان هر چیز است و هیچ اختلافی در آن نیست و مسئله بلاغت را به طور صریح ذکر نفرموده است.
البته قرآن کریم از حیث فصاحت و بلاغت خارق العاده است و بشر از این حیث نیز نمیتواند با قرآن برابری کند، امّا فصاحت و بلاغت، مربوط به ظاهر الفاظ و قالب معانی و معارف بلندی است که این کتاب آسمانی بدان موصوف است. این مطلب این ضرورت را می طلبد که در خصوص جنبه های معنوی قرآن کریم، پژوهشهای بیشتری صورت گیرد.
قواعد فقه قضایی و کاربرد آن در حقوق خانواده (قاعده «بینه» و «اقرار»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام قضایی اسلام، هر شخصی برای حمایت از حقوق خویش در برابر دیگری، از حق مراجعه به محکمه و دادخواهی از حاکم برخوردار است. وی باید وجود حق و قابلیت اجرا و تجاوز به آن را ثابت کند. دلایل اثبات حق و دعوا در اکثر موارد یکسان است. در فقه، مفهوم و گستره دلیل و تمییز مدعی از منکر و همچنین دلایل اثبات دعوی در قالب گزاره های کلی و قواعد عام مطرح شده است که می توان از آن ها به قواعد فقه قضایی یاد کرد. در این مقاله، مفاد و مستندات دو قاعده از فقه قضایی، یعنی «بینه» و «اقرار»، بررسی شده و به برخی از کاربردهای آن ها در حقوق خانواده اشاره شده است. فقیهان در دادرسی فرض های قضایی که در متون فقهی مطرح کرده اند، از قاعده «بیّنه» بهره جسته و موارد کاربرد آن را بیان نموده اند که برخی از این فرض ها ناظر به حقوق خانواده است. قاعده «اقرار» نیز در اثبات نسب خویشاوندی و نسب فرزندی و اقرار به عیب عنن از ناحیه زوج کاربرد دارد که در این مقاله به اجمال بررسی می شود.
نقد و بررسی فقهی ادلّه اعتبار کتابت دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درکنار تأکیدات فراوانی که قرآن کریم بر کتابت دین کرده است فقهای امامیه آیه 282 سوره بقره و روایات گوناگونی را دلیلی بر اعتبار و حجیت کتابت دین دانسته و برای کتابت دین به عنوان یک سند حجیت قائلند. ازسوی دیگر برخی از اندیشمندان اسلامی، ضمن اعلام موضع مخالف، دلالت این ادلّه علی الخصوص روایاتی که در این زمینه وارد شده است را برای اثبات حجیت کتابت دین ناکافی می دانند.
در این مقاله ضمن بررسی روایی این موضوع و طرح اشکالات و مناقشات موجود و نقد و بررسی آنها و ردّ استنباطاتی که مخالفین از روایات مبنی بر عدم اعتبار کتابت دین داشته اند به این نتیجه رسیده ایم که آیه فوق الذکر و روایات موجود در این خصوص، بر اعتبار سند کتبی به عنوان یکی از ادله اثبات موضوع دلالت تامّ داشته و تمامی مناقشات و اشکالات مطرح شده در این زمینه مردود و قابل پاسخ می باشد.
نقد مبنای اعتبار اشتراک افق در اثبات آغاز ماه قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های اثبات آغاز ماه قمری بر طبق روایات اسلامی، بیّنه بر رؤیت هلال است. در این باره بحث می شودمی شود که اگر شاهد یا شاهدانی عادل، در منطقه ای هلال را رؤیت نمودند، شهادت ایشان بر رؤیت، برای سایر مکلّفین، آیا در همه جای زمین قابل تمسّک است یا در بخشی از آن؟ منطوق روایات باب صوم، فاقد هرگونه قید مکانی برای حجیتبیّنه بر رؤیت هلالبوده و اطلاق لفظی آن ها ثابت است. هرچند که به دلیل کرویت زمین، اطلاق مقامی این روایات منعقد نمی باشد و نمی توان پذیرفت که ماه قمری بصورت همزمان در کلّ زمین آغاز شود. به همین دلیل، باید ملاکی برای تقسیم بلاد در اثبات حلول ماه نو از میان روایات استخراج نمود. مشهور فقهای امامیه معتقدند که اگر بین محلّ رؤیت و محلّ شهادت، اشتراک یا تقارب افق وجود داشته باشد، می توان به متعلّقبیّنه اخذ کرد و در غیر این صورت، رؤیت شاهدان کفایت نمی کندمی کند. عمده دلیلی هم که بر اثبات این ادّعا می آورند انصراف روایات است. امّا حق این است که این انصراف ثابت نیست و این مدّعا، به دلیل عدم داشتن پشتوانه روایی و هچنین عدم دقّت و ضابطه مندی تعریف قرب و بُعد در فتاوای ایشان، قابل قبول نمی باشد. لذا باید به دنبال ملاک و ضابطه ی دیگری برای این تقسیم بود.
تعارض بینه و اقرار در جرم قتل عمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانونگذار قانون مجازات اسلامی سال 1370 برابر ماده 231 اقرار و شهادت (بینه) را از راه های ثبوت قتل در دادگاه به حساب آورده و مواد 232 الی 236 را به احکام اقرار و مادتین 237 و 238 را به احکام شهادت اختصاص داده است.
در فرضی که بر ارتکاب قتل از سوی «الف» با گواهان حائز شرایط اقامه بینه می شود و در عین حال فرد دیگری با شرایطی که مقنن در جهت پذیرش اقرار لازم می داند، اقرار می کند که قاتل نه مشهود علیه، بلکه او است، علی رغم آنکه این امر در کتب فقهی مورد بررسی و مداقه جدی قرار گرفته است تکلیف قضیه در قانون مجازات اسلامی روشن نیست.
حکم قضیه در فرض تعارض از سه صورت بیرون نیست: در حالت اول، برای قاضی دادگاه عدم صحت اقرار و کذب بودن شهادت محرز است که در این صورت باید تعارض را منتفی دانست و نظر به قابل قبول نبودن هیچ یک از دو دلیل (اقرار و بینه) ممکن است حکم قضیه با اتخاذ ملاک از ماده 236 ق.م.ا تعیین شود. دومین حالت فرض تحقق مشارکت در قتل است. در چنین فرضی مطابق مقتضای مشارکت در قتل رفتار خواهد شد. حالت سوم منتفی بودن مشارکت و علم به انجام قتل توسط یک نفر است، در این صورت علی رغم وجود نظر مخالف می توان اقرار را بر بینه مرجح دانست و برابر مقتضای آن قضیه را فیصله داد. نگارنده در این نوشتار سعی بر آن دارد تا فروض مختلف و دیدگاه های موافق و مخالف پیرامون آنها را مورد کنکاش و واکاوی قرار دهد و برای این چالش راه حل یا راه حل های قانونی ارائه کند.
عدم اختصاص «بینه» به شهادت دو شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینه را می توان مهمترین دلیل اثبات موضوعات و احکام در صدر اسلام دانست که در لسان اخبار و فتاوای فقهاء نوعاً معادل دو شاهد مرد عادل عنوان شده است. تحت این عنوان اخیر هنوز هم در قوانین قضائی بعنوان یکی از مهمترین دلائل اثبات دعوا مطرح است. در بسیاری از روایات بینه با قرائنی از قبیل عدالت و تعداد همراه است که باعث شده اکثر فقهاء آن را به شهادت دو شاهد عادل تعبیر کنند چرا که صفت عادل بودن (البینه العدول) یا دو نفر بودن بینه صرفاً در همین تعبیر می گنجد. از این رو این گروه قائل به اختصاص بینه به شهادت دو مرد عادل هستند و آن را به چیز دیگری غیر از این اطلاق نمی کنند. یعنی اولاً باید تعداد شهود دو نفر باشند و کمتر یا بیشتر را معتبر نمی دانند. ثانیاً باید مذکر باشند و شهادت زنان را خلاف اصل می دانند مگر در مواردی. ثالثاً باید عادل هم باشند. در کنار این قول، قول دیگری که مختار این مقاله هم هست با استفاده از عموم و اطلاق روایات و برخی قرائن، بینه را به معنی مطلق آن بکار می برند. یعنی هر دلیلی که شأن اثباتی و تبیین کنندگی داشته باشد. لذا علم قاضی هم تحت عنوان بینه بکار رفته و با این تعبیر میتوان آن را به تمام دلائل اثبات اطلاق کرد ضمن اینکه در مواردی هم که بعنوان شهادت شهود بکار رفته دیگر خصوصیتی در دو نفر بودن و حتی در مذکر بودن شهود نخواهد داشت.
تحلیلی بر حجیت خبر ثقه در موضوعات با تأکید بر دیدگاه سید احمد خوانساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین منابع فقه امامیه، سنت در قالب خبر ثقه بوده و بخش شایان توجهی از آن، ناظر به موضوعات خارجی است؛ ولی مشهور اصولیان، گستره اعتبار خبر ثقه را به احکام محدود می دانند و بر این نظرند که اِخبار از موضوعات مربوط به باب بینه است که در آن عدالت و تعدد شهود، إخبار از حس و مشاهده معتبر خواهد بود. از سوی دیگر ظاهر، بلکه صریح فتاوای برخی از دانشیان فقه و اصول، حجیت داشتن خبر ثقه در موضوعات است. در مقاله پیش رو، قصد داریم با روش تحلیلی و توصیفی به واکاوی فتاوی و ادله موافقان و مخالفان حجیت خبر ثقه در موضوعات فقهی با محوریت دیدگاه سید احمد خوانساری بپردازیم تا این رهگذر، گستره آن را مشخص کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه موافقان، اعتبار بیّنه، برای اثبات موضوعاتِ متعلق به دعاوی حقوقی و مالی تشریع شده است و حجیت خبر ثقه در سایر موضوعات، بدون اشکال خواهد بود. صاحب جامع المدارک نیز با نقد دیدگاه مشهور، شرط حجیت خبر ثقه در موضوعات را احراز بنای عقلا می داند.
اثبات اعسار زوج وتأثیر آن بر حقوق زوجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار اثبات اعسار زوج از راه بینه واستصحاب وتأثیر آن بر حقوق زوجه همانند اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارائی، مهریه، نفقه وحق حبس مورد کنکاش قرار گرفته .به وضعیت مطالبه حقوق زوجه در فرض اعسار وایسار از نظر فقه وقانون نحوه ی اجرای محکومیت های مالی با روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده است .لزوم اقامه بینه واجرای استصحاب در اثبات دعوای اعسار در صورتی که زوج، حالت سابقش مجهول یا مسبوق به ایسار باشد یا اینکه در سابق گاهی اعسار و گاهی ایسار بر وی وارد شده ،ودر حال حاضر وضعیتش معلوم نباشد مورد بحث واقع شده ومشخص گردیده که اثبات خلاف اصل اعسار بر عهده زوجه است. حق حبس ایجاد شده برای زوجه در نکاح به وسیله اعسار زوج ساقط نمی شود، تنها در مورداعسار، زوجه تا زمان توانگری زوج، دیگر نمی تواند مهریه خود را مطالبه کند، ولی حق حبس او محفوظ است.
محدوده اثباتی بینه در جرائم منجر به قصاص عضو از دیدگاه فقه مذاهب اسلامی
منبع:
پژوهشنامه میان رشته ای فقهی (پژوهشنامه فقهی سابق) سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۴)
71 - 92
حوزه های تخصصی:
بینه یکی از ادله مهم اثبات دعاوی کیفری و جرائم منجر به قصاص نفس یا عضو است. بینه با تمام شرایط کمی و کیفی آن، باید دارای هشت شرط باشد تا امکان اثبات جرائم منجر به قصاص و بخصوص قصاص عضو توسط آن به وجود آید. این شرایط هشت گانه عبارت اند از؛ دو شاهد یا بیشتر، مرد بودن، اسلام، عدالت، عقل و بلوغ، علم به مشهود به، عدم توجه اتهام، اصلی بودن شهادت. هر یک از مذاهب فقه اسلامی در هرکدام از معیارهای ذکرشده دارای اختلافات اساسی بر پایه استدلال های حدیثی و روایی هستند که لزوم بررسی تطبیقی این آراء را بخصوص در مباحث کیفری دوچندان می کند؛ بنابراین نگارندگان با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و از طریق مطالعه تطبیقی بین آراء فقهای مذاهب اسلامی به بیان شرایط کمی و کیفی بینه در اثبات جرائم منجر به قصاص دون النفس می پردازند.
مطالعه تطبیقی مصادیق «شاهد» و «بینه» در آیه ی 17 سوره هود از منظر علامه طباطبایی و رشیدرضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
249-266
حوزه های تخصصی:
آیه 17 سوره هود از جمله آیاتی است که به دلیل ارتباط آن با ولایتِ امام علی (ع) و نیز ابهام در مصادیق واژگان « شاهد » ، « بینه » و « صاحب بینه » در میان دانشمندان مورد بحث قرار گرفته است. گردآوری اطلاعات در این مقاله کتابخانه ای و پردازش آن ها به روش تطبیقی و تحلیلی است. در این مقاله پس از بررسی مبانی فکری و اعتقادی و رویکرد علامه طباطبایی و رشیدرضا و نیز بستر و پیشینه ی فکری این دو مفسر شیعه و سنی، به مصادیق واژه های مذکور پرداخته شده است. بر این اساس علامه طباطبایی با تکیه بر ادله برون متنی و درون متنی بر این باور است که مصداق « شاهد » از باب تطبیق، امام علی(ع) بوده و مراد از « بینه » مطلق بصیرت الهی می باشد و نیز جمله « أفَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّه » ِ را منطبق بر رسول خدا(ص) دانسته و « صاحب بینه » را منحصر در رسول خدا نمی داند. در مقابل، رشیدرضا « بینه » را به معنای حجت عقلی و نور فطری دانسته و معتقد است که مراد از « صاحب بینه » کسانی هستند که در زندگی خود چیزی غیر از لذات و زینتهای دنیا را نمی خواهند. همچنین او یکی از مصادیق « شاهد » را قرآن دانسته است.
بررسی و تحلیل ادله اثبات در امور کیفری
حوزه های تخصصی:
تحصیل دلیل از محوری ترین موضوعات حقوقی و به ویژه حقوق کیفری است و همچنین ادله اثبات دعوی از مباحث مهم حقوق قضایی بوده و ادله اثبات در امور کیفری در نظام آیین دادرسی ها رکن اساسی پرونده مطروح نزد قاضی را تشکیل می دهد. آثار تحصیل دلیل دارای اهمیت بسیاری است که در برخی موارد به علت نقص در تحصیل دلایل، ممکن است شخص ماه ها و یا سال های متمادی در بازداشت به سر برد و پس از مدتی تبرئه شود. یک اظهار اطلاع ناصحیح، یک گزارش خلاف واقع، یک نوشته مجعول، شهادتی دروغ و یا اظهار نظر کارشناسی بی دقت یا منحرف، ممکن است قاضی را به اشتباه بکشاند و موجبات محکومیت بی گناهی را فراهم سازد. تأکید بر ضرورت پایبندی به حقوق شهروندی و احترام به آزادی های اشخاص در تمام مراحل دادرسی، ضرورت و اهمیت پرداختن به موضوع تحصیل دلیل را دوچندان می سازد. در تحصیل دلایل، شرایط تحقیق باید به گونه ای باشد که اراده ی آزاد افراد حفظ شود. چرا که آزادی از اجزای عدالت است و عدالت حکم می کند که چنین شرایطی برای آدمیان فراهم شود.
تعارض بیّنه و سند رسمی از دیدگاه فقه و حقوق موضوعه ایران (پیشنهاد اصلاح ماده 1309 قانون مدنی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱
103 - 132
حوزه های تخصصی:
امروزه اسناد رسمی یکی از مهم ترین ادله پذیرفته شده نزد نظام های اداری و حقوقیدنیا محسوب می شود. اما در برخی موارد، در مقابل سند رسمی، امارات دیگری همچون شهادتِ شهود وجود دارد که با محتوای سند در تعارض است. اکنون این پرسش مطرح است که در مقام دادرسی، کدام یک از سند رسمی و بیّنه را باید مقدم داشت؟ در ماده 1309 قانون مدنی ایران به صراحت از تقدیم سند رسمی سخن گفته است. بااینکه این ماده از دیدگاه فقهای شورای نگهبان خلاف شرع تشخیص داده شده است؛ اما همچنان در متن قانون وجود دارد و کارایی اجرا دارد. همین مسئله سبب شده است رویه های قضایی متفاوتی در پرونده های مشابه بروز کند. ازاین رو ضروری است مبانی هر یک از دو دیدگاه بررسی و تحلیل شود و راهکاری عملی برای ترجیح هر یک از سند رسمی و بیّنه ارائه شود. یافته پژوهش آن است که با توجه به تنافی ماده 1309 قانون مدنی با مبانی فقهی و دیدگاه فقهای شورای نگهبان، ضروری است ماده یادشده اصلاح شود.
بررسی تطبیقی دیدگاه های مختلف درمورد واژه ی «بیّنه» با رویکرد معناشناسیِ مکتب بُن
حوزه های تخصصی:
واژگان، علاوه بر این که در درون متن، معناهای مختلفی به خود می گیرند، در گذر زمان نیز دچار تحوّلات معنایی می شوند و در علوم مختلف در اطلاحات گوناگونی به کار می روند. یکی از این واژگان «بیّنه» است. فقدان پژوهشی مستقل درمورد واژه ی «بیّنه»، نگارنده را بر آن داشت تا توسط علم معناشناسی براساس مکتب بُن، به تحلیل و تبیین این واژه بپردازد. پس از بررسی های به عمل آمده، نگارنده به این نتیجه رسید که درمورد معنای لغوی این کلمه، اتّفاق نظر وجود دارد؛ اما درمورد معنای اصطلاحی آن در علوم مختلف تعاریف گوناگونی ارائه شده است. با بررسی همنشین های این کلمه در قرآن کریم می توان نتیجه گرفت که «بیّنه» فقط به مرسلین داده می شود تا به وسیله ی آن، اختلافی را ازبین ببرند که مردم در دین و پرستش خداوند متعال داشتند. از طرفی با بررسی جانشین های آن می توان نتیجه گرفت که «بیّنه»؛ گسترده تر از معجزه، زیرمجموعه ی «آیه»، عام تر از «برهان» و مجزّای از «سلطان مبین» است.
گستره و کارکردهای واژه " بَیِّنه" در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
تحقیق و تدبر در قرآن از مهم ترین توصیه هایی است که خدای متعال بارها به آن تأکید فرموده است؛ به همین دلیل، این مسأله از دیرباز ذهن پژوهشگران علوم قرآنی را به خود معطوف داشته است؛ زیرا قرآن، راهنمای همه انسان ها برای همه تاریخ محسوب می شود. در نتیجه، فهم بهتر و دقیق آیات قرآنی و عمل به آن ها در گرو فهم کلمات، اصطلاحات و تعابیر آن است. از جمله واژگان کلیدی که می تواند در فهم دقیق و عمیق قرآن، ما را یاری رساند، کلمه "بیّنه" می باشد که در مقاله حاضر به روش توصیفی - تحلیلی به بررسی گستره و کارکردهای آن در قرآن، پرداخته خواهد شد. جمع آوری مطالب در این پژوهش به صورت کتابخانه ای می باشد.. نتایج بررسی ها نشان می دهد که کلمه مورد بحث ابتدا در معنای اولیه و به عنوان ترادف معنایی با لفظ "آیه (معجزه)" به کار رفته و سپس معنای ثانویه آن (دلیل، حجت و فارق) در میان مسلمین نهادینه شده است.
تحلیل چرایی عدم استفاده از لفظ «معجزه» در قرآن و روایات
منبع:
تفسیرپژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
46 - 13
حوزه های تخصصی:
یکی از کهن ترین مسائل علوم قرآن، موضوع اعجاز قرآن است که در قرآن و روایات با نام های «آیه»، «بیّنه»، «برهان»، «سلطان»، «حجت» و ... از آن یاد شده است. بررسی سیر تاریخی موضوع، نشان از استعمال و رواج «معجزه»، «اعجاز» و «خرق عادت» از سوی متکلمان در قرن های 3 تا 5 هجری قمری دارد. با پیش فرض حجیت الفاظ قرآن، مسأله و دغدغه اصلی در این رابطه، آن است که عدم استفاده قرآن و روایات از لفظ معجزه و تأسی اهل بیت (ع) به استعمال واژه های مرسوم در قرآن (فارغ از روایات اندک موجود با لفظ معجزه که نیاز به تحلیل و بررسی دارد) چه دلیلی داشته است؟ در کاوش انجام شده با روش توصیفی تحلیلی روشن شد که الفاظ قرآنی علاوه بر در برداشتن معنای معجزه و خرق عادت مصطلح و رویکرد نبوت شناسانه، دارای رویکردی معرفت شناسانه با اهداف تربیتی و هدایتی بوده است و این امر، نشان از حکمت خداوند در گزینش واژه ها داشته و ما را به سمت پیروی و رواج واژگان قرآنی سوق خواهد داد.
تحلیل کیفیت اثبات ارتداد از منظر فقه جزایی
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
1 - 15
حوزه های تخصصی:
ارتداد از موضوعات مهم و محل اختلاف نظر در فقه جزا است. با توجه به اهمیت جرم ارتداد که مجازات آن با حیات انسان مرتبط است، شیوه اثبات ارتداد از اهمیت به مراتب بالاتری برخوردار است. در این مقاله تلاش شده به بررسی شرایط، شیوه و کیفیت اثبات ارتداد پرداخته شود. مقاله توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع پرداخته شده است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که از نظر عموم فقها، مهمترین روش اثبات ارتداد، اقرار است؛ اگر کسی خود به گرایش به دینی غیر از اسلام داشته یا بی اعتقادی یا گمان و دودلی نسبت به مبانی اسلام و انکار احکام اسلامی به گونه ای که انکار توحید یا رسالت را در پی داشته باشد مرتد به شمار می آید. راه دیگری که برای ثابت کردن ارتداد وجود دارد و در روایات نیز به آن ها اشاره شده، قیام بیّنه است. راه سوم که محل اختلاف نظر فقها است، علم قاضی است. در خصوص ارتداد و آزادی بیان نیز می توان گفت که در اسلام حق تحقیق در عقاید نه تنها جایز، بلکه واجب شمرده می شود. با توجه به اصل آزادی بیان و رویکرد فقه در خصوص آزادی بیان و عقیده، لازم است شرایط و روش های اثبات ارتداد مورد توجه قانونگذار قرار گیرد و از وضعیت مبهم موجود خارج گردد به ویژه که علم قاضی یکی از روش اثبات در این خصوص است و نباید اختیار قاضی در این خصوص بدون قید و محدودیت باشد.