مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۴۱.
۷۴۲.
۷۴۳.
۷۴۴.
۷۴۵.
۷۴۶.
انسان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مفاهیم والدگری معنوی خداسو و مکانیزم ارتباطی آن با نظام روان شناختی انسان صورت پذیرفت؛ چراکه والدین، به عنوان عامل تأثیرگذار بر رشد روان شناختی فرزندان، در فرآیند تربیت با نظام روان شناختی آنها تعامل مستقیم دارند. در این پژوهش به منظور تبیین مفاهیم تربیتی در والدگری معنوی خداسو از روش معناشناسی زبانی مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور، به وسیله واژگان و مفاهیم جمع آوری شده در حوزه تربیتی، جملات توصیفی - تبیینی مرتبط با موضوع در متون اسلامی جست وجو و انتخاب گردید، و به منظور تحلیل مکانیزم ارتباطی مفاهیم با نظام روان شناختی انسان از جملات توصیفی - تبیینی متون اسلامی از روش های تحلیل محتوا استفاده شد. در روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از قرآن کریم و منابع حدیثی بعد از شناسایی و انتخاب واحدهای لفظی و معنایی مفاهیم تربیتی متناسب با نظام روان شناختی انسان و جست وجوی آنها در منابع مذکور انجام و سپس استخراج شد. در مرحله بعد شاخص روایی محتوایی CVI و نسبت روایی محتوایی CVR مورد تأیید 8 نفر از روان شناسان دارای تحصیلات حوزوی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد هریک از نظام روان شناختی از جمله نظام پردازش گری عقل با مفاهیم «کرامت» و «حکمت»؛ نظام پردازش گری قلب با مفاهیم «دوراندیشی»، «بصیرت افزایی»، «عفو»، «موعظه گری»، «تذکر»، «مهرورزی»، «رفق و مدارا»، «احسان»، «ترغیب» و «ترهیب»؛ نظام پردازش گری صدر با مفاهیم «اسوه»، «عبرت دهی» و «گفت وگو»؛ و نظام تدارک عمل با مفاهیم «اعتدال»، «نظارت و مراقبت»، «امر» و «نهی» عملیاتی می شود و فضای ادراکات فرزند (مبدأ، خود، هستی عینی و معاد) را تنظیم و برای عمل معنوی رهنمون می سازد و در نهایت، این فعال سازی فرزند را به توحیدیافتگی می رساند.
بررسی الگوی انسان شناسی توماس آکویناس بر مبنای ایده «مشارکت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
403 - 423
حوزههای تخصصی:
روایت کتاب مقدس از رویداد آفرینش اشاره می کند که خداوند انسان را به صورت خود آفرید تا شبیه او باشد. این روایت دو حوزه الوهی و بشری را در ارتباط نزدیک نشان می دهد: یکی (انسان)، شبیه دیگری (خدا). با توجه به اینکه در الهیات مسیحی، آموزه گناه ازلی به معنای گسسته شدن ارتباط میان خداوند و بشر تلقی شده، نحوه بازیابی این ارتباط و چگونگی امکان آن (نجات) از جنبه های متعدد مورد بحث قرار گرفته است. آکویناس هستی و شباهت انسان به خداوند را از منظر مفهوم «مشارکت» مطرح می کند. او معتقد است که هستی انسان حاصل مشارکت در هستی الهی است. هستی مشارکتی انسان درواقع مشارکت در خیر الهی (فعلیت اول) است. و هدف اصلی انسان تلاش برای به فعلیت رساندن این خیر بالقوه در خود است. قوس نزولی انسان مشارکت در هستی الهی (آفرینش)، و قوس صعودی او تبدیل شدن به ابزار عملیاتی خداوند در طبیعت (تداوم مشارکت) است. درواقع او در فرآیند کمال است که غایت وجودی خویش را بالفعل نموده و به «صورت خدا» در می آید. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی وضعیت انسان و موضوعات فرعی آن از قبیل «شر»، «ایمان» و «نجات»، در نگاه آکویناس از منظر مفهوم مشارکت می پردازد.
پرورش توانایی «اندیشیدن» به منزله اصل بنیادین «فلسفی زیستن» از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
125 - 136
حوزههای تخصصی:
پرورش توانایی تفکر از مولفه های بنیادین در پروژه فلسفی زیستن است که قابلیت طرح در فلسفه ملاصدرا را به همراه دارد. بر همین اساس، پرسش مقاله این است که چگونه می توان «مبانی انسان شناختی صدرا» را به منزله «مدلی برای توسعه و تعمیق تفکر» مرتبط کرده و طرحی از این نسبت دایرمدار پروژه فلسفی زیستن به دست داد؟ فرضیه مقاله بر امکان این نسبت استوار است. بدین گونه، اگر تصور «برنامه» برای هر مدل از زیستن مستلزم خردورزی است؛ در مرتبه ای عمیق تر و مبتنی بر فلسفه ملاصدرا، اعتلای عقل همچون برنامه ای برای فلسفی زیستن به حساب می آید. از دیگر سو، فعلیت تعقل منوط به لحاظ امکان و استعداد اولیه برای تحقق این فرایند است. فرض این بینش که علاوه بر توجیه انتزاعی-فلسفی می تواند منطبق بر سیر بیولوژیکی نوع انسان نیز باشد، ضرورت تصور سطوح متمایز عقل را تقویت می کند. سپس، در فرایند پرورش توانایی های وجودی-ذهنی این امکان به نهایت فعلیت رسیده و عقل در کامل ترین مرتبه محقق می شود. بدین سان، هر انسان این توانایی را دارد تا طبق فرایند «فلسفی زیستن» به پرورش جنبه های وجودی خویش مبادرت ورزد؛ این سیر استعلایی در اندیشه صدرا، با تمرین تفکر آغاز شده و با رعایت قواعد ذهنی و ضوابط عملی به نحوه ای متمایز از «بودن» و شیوه شگفتی از درک موجودات ختم می شود.
بررسی مبانی قرآنی شخصیت انسان با رویکرد تطبیقی اندیشه های تفسیری مقام معظم رهبری و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
100 - 121
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مباحث انسان شناسی موضوع شخصیت است که تاکنون پژوهش های اندکی به بررسی آن از منظر قرآن کریم پرداخته اند . علاوه بر آن ، هر یک از نظریه پردازان با توجه به درک خود تعریف متفاوتی از شخصیت ارائه داده اند و همین مسئله ابهامات زیادی را در این حوزه بوجود آورده است. یکی از راه حل های از بین بردن ابهامات، مراجعه به متون دینی است، زیرا در این متون، می توان مبانی شخضیت انسان را استخراج نمود و به همه ساحت های وجودی اعم از مادی و غیرمادی پرداخت. در این مقاله با کاربست روش توصیفی- تحلیلی ، مبانی شخصیت انسان از منظر آموزه های قرآن کریم با رویکرد تطبیقی اندیشه های مقام معظم رهبری و آیت الله جوادی آملی بررسی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد شخصیت انسان به معنای ملکات نفسانی و به مثابه ی زیر ساخت و علت درونی رفتار انسان است که زمینه های شکل گیری آن را بُعد درونی مثل مادی، ماورائی و محیط غیر قابل کنترل و بُعد بیرونی مثل محیط قابل کنترل و رفتارهای اختیاری انسان شکل می دهد که برخی اکستابی و برخی غیر اکستابیظف ولی تأثیرگذار است.
«مَظهریت» و «مُظهریتِ» انسان در هستی شناسی عرفانی حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در هستی شناسی عرفانی خود، در باب مباحث تجلی اسمایی، به دلیل خلقت خاص انسان در قوس نزول با عنوان «مَظهریت اسمائی انسان به صورت بالقوه» و در قوس صعود با عنوان «مَظهریت و مُظهریت انسان به صورت بالفعل» به نظریه پردازی روی آورده است. یافته های پژوهش حاضر بیان گر آن است که همه موجودات محدود به یک اسم یا اسامی خاص هستند و از آن تجاوز نمی کنند اما تنها انسان است که چون مظهر اسم جامع الله است استعداد به ظهور رساندن همه اسما را در وجود خود دارد و با توجه به تواناییها و قوای خاصی که خداوند به او ارزانی داشته است می تواند در عرصه هستی اثرات مطلوب و یا ویرانگر از خود برجای گذارد که از آن به «مَظهریت و مُظهریت» تعبیر شده است که البته این تعابیر با توجه به ویژگی های قوس نزول و صعود در همه افراد انسانی یکسان نیست و با عنایت به اینکه هریک از افراد انسانی خلیفه ای از خلفای الهی هستند بنا به حصه وجودی خود در هستی منشأ اثر واقع می گردند که در نهایت و در سیر روند صعودی یا آیینه تمام نمای الهی می گردند یا شیطانی. پژوهش پیش رو به روش کیفی و تحلیلی- توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای با تأکید بر منابع دست اول صورت گرفته است که غایتش تبیین مسأله مظهریت و مظهریت انسان در هستی شناسی عرفانی ملاصدرا است که امید می رود پاسخی در خور به پرسش های این نگاشت فراهم آورد.
تفسیر تطبیقی معناشناسی واژه «امانت» در آیه 72 سوره احزاب، در تفاسیر فریقین
حوزههای تخصصی:
آیه هفتاد و دو سوره احزاب، یکی از مهم ترین آیات قرآن کریم می باشد که به آیه «امانت» شهرت یافته است. برای تفسیر واژه امانت در این آیه، مصداق های متفاوت و زیادی در تفاسیر فریقین بیان شده است. حال سؤال پژوهش این است که مراد از «امانت» در آیه چیست؟ مفسران فریقین در جواب این سؤال پاسخ های مختلفی بیان کرده اند. برخی مراد از امانت را «ولایت الهى»، «دین حق»، «واجبات و محرمات خدا»، «اطاعت از خدا»، «نماز» و «روزه» معنا کرده اند و برخى نیز مقصود از آن را «عقل» یا جمله «لا إله إلّا اللّه» دانسته و عده اى گفته اند: مراد «اعضاى بدن انسان» است که خداوند به عنوان امانت در اختیار انسان نهاده است و انسان باید آن ها را در راهى که خدا دستور داده به کار گیرد و بعضی «محبت الهى» و «کمال عبودیت» دانسته اند و در روایات اهل بیت(ع) امانت در آیه هفتاد و دو سوره احزاب را ولایت امیرمؤمنان و ولایت تمامى ائمه و امامت تفسیر شده است. روش این تحقیق کتابخانه ای است و به صورت توصیفی و تحلیلی به رشته تحریر درآمده است. نتیجه حاصله، نشانگر این است که همه نظرات در راستای هم قرار دارند و از همه این تعاریف، معنای جامعی به دست می آید که انسان به وسیله عقل و با انجام تکلیف و فرایض الهی با اعضاء و جوارح، به توحید و معرفت الهی می رسد و خود را آنگونه خالص می کند که تحت ولایت الهیه قرار می گیرد که مصداق کامل و تمامِ این خلفیه اللّهی، وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین و اهل بیت(ع) بعد از ایشان هستند.