مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
دموکراسی
حوزه های تخصصی:
جنبش های اجتماعی نوین یکی از مهمترین پدیده هایی هستند که در شاخه های مختلف علوم اجتماعی و انسانی در مورد آنها مطالعه و پژوهش صورت می گیرد. انتقاد از نظم اقتصادی موجود و مسائل هویتی مدرنیته از مهمترین وجوه شباهتی هستند که بسیاری از جنبش های نوین را به هم پیوند می دهند. آنها مبین پیوند عمیق بین اقتصاد و فرهنگ هستند. از این زاویه، جنبش های مذکور پیوند عمیقی با تئوری انتقادی پیدا می کنند. مقاله حاضر به تحلیل ریشه و نقش جنبش های اجتماعی نوین بر پایه مکتب فرانکفورت می پردازد. مقاله استدلال می کند که از نگاه این مکتب، جنبش های اجتماعی نوین محصول تداوم روابط سلطه در مدرنیته و بالاخص سرمایه داری متأخر بوده و رسالت اصلی اش رفع سازوکارهای سلطه و سرکوب است. پژوهش حاضر به روش نقد و ارزیابی نظری تنظیم شده، به این معنی که از یک چشم انداز فکری خاص به تحلیل یک پدیده اجتماعی می پردازد.
جایگاه دیپلماسی عمومی و قدرت نرم در جهان اسلام در افق 1414 (ش)
حوزه های تخصصی:
بروز تحولات و بی ثباتی های سیاسی- امنیتی در جهان اسلام، همگی معطوف به موقعیت قدرت نرم و ارتباطات گروه های فروملی و هویت بخش و همچنین نهادهای غیردولتی بوده است. بدیهی است، قدرت نرم در اسلام نشأت گرفته از ارزش های الهی بوده که به کنش گران، نقش آینده ساز اعطا می کند. در این مقاله تلاش می شود تا دیپلماسی عمومی که کارویژه ای نرم گونه در ایجاد آگاهی بخشی و ارتباطات مفید بین الدولی و بین المللی دارد، به عنوان عاملی در جهت امنیت بخشی و هموارگر در رسیدن به ثبات سیاسی و نهایتاً دموکراسی در کشورهای اسلامی معرفی گردد. ارزش های مشترکی که بعد از دهه 80 میلادی در ساختار قدرت در کشورهای مختلف جای گرفته اند، می توانند در جلوگیری از خشونت و رادیکالیسم مذهبی، چهره مخدوش شده اسلام را بازسازی نمایند. روشن است که، در بین جوامع اسلامی ابزار دیپلماسی عمومی مغفول و دستخوش بازی های سیاسی گردیده که با ایجاد استراتژی معکوس صلح و ثبات محقق می گردد.
فرهنگ سیاسی نخبگان و حکمرانی خوب در جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی دولت اصلاحات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث حکمرانی خوب در دهه های اخیر، به یکی از موضوعات اساسی در ادبیات توسعه و گزارش سازمان های بین المللی تبدیل شده است. اما در خصوص تعریف و شاخص های آن بین پژوهشگران و سازمان های بین المللی، اجماع نظر چندانی وجود ندارد. تحقق شاخص های حکمرانی خوب که با شاخص های حکمرانی دموکراتیک نیز همسویی ها و همپوشانی هایی دارد؛ مستلزم برخی پیش شرط های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. علاوه بر این پیش شرط ها، فرهنگ سیاسی و به ویژه فرهنگ سیاسی نخبگان نیز، نقش مهمی در نهادینگی عناصر حکمرانی خوب بالأخص در کشورهای درحال توسعه ایفا می کند؛ این موضوع در دهه های اخیر، موردتوجه برخی از پژوهشگران مطالعات حکمرانی خوب قرارگرفته است. پرسش اصلی پژوهش آن است که، چه رابطه ای بین فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی در جمهوری اسلامی و نهادینگی شاخص های حکمرانی خوب در دولت اصلاحات (84-76) وجود دارد؟ پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی مبتنی بر شواهد و با روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای صورت پذیرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گفتمان و فرهنگ سیاسی دموکراتیک نخبگان سیاسی در دولت اصلاحات، برخلاف دولت های پیش و بعد از خود، نقش مهمی در نهادینگی برخی از شاخص های حکمرانی خوب داشته است.
تأثیر بنیادهای فلسفی مدرنیته در مبانی توجیهی انتخابات دموکراتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
65 - 83
حوزه های تخصصی:
انتخابات به عنوان سازوکار تحقق حاکمیت مردم، حق تعیین سرنوشت و انتقال آرام قدرت، نقش بسیار مهمی در نظام دموکراتیک دارد. تأسیسات هر نظام سیاسی و حقوقی بر بنیادهای فکری خاصی استوار می شود. نظر به اینکه انتخابات در بستر نظام دموکراتیک کارایی دارد و اندیشه دموکراسی در دوران مدرنیته شکل گرفته، این پرسش بنیادین مطرح می شود که آیا بنیادهای فکری و فلسفی مدرنیته بر فرایند موجه سازی نهاد انتخابات در نظام دموکراتیک تأثیر گذاشته است؟ مقاله حاضر با نگرشی توصیفی-تحلیلی و با هدف ارائه تصویری از تأثیرات مبادی مدرنیته بر انتخابات دموکراتیک، در پی رسیدن به این نتایج است که تحولات و رخدادهای ذهنی و عینی دوران مدرنیته تغییرات عمده ای در مبادی هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی جامعه غرب ایجاد کرده است و متعاقب آن نظام های دموکراتیک ایجاد شده اند، ازاین رو تأسیسات چنین نظامی مانند انتخابات در محتوا، رویه و ساختار، متأثر از مبادی فکری مدرنیته است و براساس آنها موجه سازی می شود.
بررسی اثر ثبات سیاسی و دموکراسی بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری اسلامی: رویکرد پانل پویا (SYS-GMM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر شاخص ثبات سیاسی و دموکراسی بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری اسلامی (OIC) می باشد. برای این منظور از روش پانل پویا در چارچوب روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی برای 34 کشور عضو OIC در بازه زمانی 2014-1986 استفاده شده است. برای اندازه گیری شاخص ثبات سیاسی با توجه به شرایط کشورهای مورد مطالعه از پنج مؤلفه درگیری داخلی، درگیری خارجی، دخالت نظامیان در سیاست، تنش های مذهبی و تنش های نژادی استفاده خواهد شد. نتایج حاصل از تخمین الگوهای رشد برای این مؤلفه ها نشان می دهد که کاهش جنگ داخلی اثر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی در کشورهای مورد بررسی دارد و سایر مؤلفه های ثبات سیاسی اثر معناداری بر رشد اقتصادی ندارند. در ادامه الگوی رشد دیگری با استفاده از شاخص ترکیبی ثبات سیاسی و نیز شاخص های دموکراسی طراحی شده است. این شاخص متشکل از پنج مؤلفه فوق است که با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اساسی PCA بدست آمده است. نتایج حاکی از آن است که ثبات سیاسی و دموکراسی تأثیر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی در کشورهای OIC دارد. لذا برقراری ثبات سیاسی و دموکراسی در این کشورها همانند سایر کشورهای در حال توسعه می تواند موجبات تسریع رشد اقتصادی را فراهم نماید.
جایگاه ونقش مشارکت شهروندان در حوزه مدیریت دولتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۳
87-104
حوزه های تخصصی:
مدیریت دولتی باید پشتیبان تلاش هایی باشند که به توسعه دموکراسی و مردم سالاری می انجامد. این تلاش ها باید در جهت گسترش جامعه مدنی و مشارکت شهروندان و تاکید بر ارزش های دمکراسی و مردم سالاری باشند. وقتی مردم سالاری توسعه یافت، مدیران دولتی باید نقش های جدید خود را در برابر شهروندان تشخیص داده و به ایفای آن بپردازد. آنان باید در این نقش شهروندان را همتایان خود بدانند و رابطه سلسله مراتبی فرادست و زیردست را به بوته فراموشی بسپارند. مدیران دولتی باید شهروندان و خواسته های آنان را درک کنند و به دنبال یافتن راه حل هایی برای پاسخگویی به آنان باشند. مدیران دولتی در آینده باید دیدگاهی شهروندمحور پیدا کنند و مشارکت جویی را جایگزین نگرش سنتی سلسله مراتبی نمایند.
واکاوی موانع گذار به دموکراسی در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس
منبع:
پژوهش ملل تیر ۱۳۹۹ شماره ۵۴
33-54
امروزه در جهان، برقراری دموکراسی به معنای واقعی خواسته بسیاری از ملت های دنیا است. دستیابی به این امر با موانع و چالش های بسیاری روبرو است که تحقق آن را به ویژه در دولت - ملت های قبیله ای بسیار مشکل می کند. بدون شک دولت های عربی حاشیه خلیج فارس از دولت های حائز اهمیت در تمامی ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی منطقه ای و فرامنطقه ای می باشند که وجود منابع سرشار انرژی این اهمیت را دوچندان می کند. پژوهش حاضر با محور قرار دادن دموکراسی بعنوان دال مرکزی، موانع گذار به آن را بعنوان دال پیرامونی در دولت های عربی خلیج فارس مورد واکاوی قرار می دهد. سوال اصلی این پژوهش اینگونه صورت بندی شده است؛ «مهمترین موانع گذار به دموکراسی در دولت های عربی خلیج فارس چیست؟» فرضیه مقاله نشان از وجود موانع ساختاری و سیستماتیک می دهد که دستیابی به دموکراسی را با مشکل روبرو می کند. در این خصوص یافته های نشان می دهد؛ کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در مسیر گذار به دموکراسی، پیشرفت کمی داشته اند و حتی با وضعیت نیمه دموکراتیک فاصله قابل توجهی دارند. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و از طریق منابع کتابخانه ای و متون تخصصی پیرامون موضوع، مورد کنکاش قرار گرفته است.
تحلیل همبستگی کانونیکالی توسعه انسانی و همبستگی (مطالعه بین کشوری)
منبع:
پژوهش های سیاسی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۸
145 - 169
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله یافتن علت اصلی تفاوت در میزان دموکراتیزاسیون در کشورهای در حال توسعه می باشد. فرضیه پژوهش حاضر این است که یک همبستگی متقابل میان شاخصهای توسعه انسانی از یک سو و شاخصهای دموکراسی از سوی دیگر، وجود دارد. روش مورد استفاده در این پژوهش همزمان کیفی و کمی است. در این پژوهش هر دو مفهوم توسعه انسانی و دموکراسی از طریق تعریف عملیاتی به شاخصهای قابل اندازه گیری و جزئیتری شکسته شدهاند تا هم نگاه دقیقتری به شاخصهای مذکور داشته باشد. روش نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و هدفمند بوده و سعی شده است تا کشورهای مختلف در حال توسعه با مناطق جغرافیایی گوناگون را با توجه به وجود داده های مورد نیاز را دربرگیرد. یافتههای این پژوهش که در نتیجه بکارگیری تحلیل همبستگی کانونی و آماره آزمونی لامبدای ویلکس به دست آمده است، نشان میدهد که ارتباط متقابل و هم افزایندهای میان توسعه انسانی و دموکراسی در کشورهای در حال توسعه وجود دارد. به طوری که ارتقای یکی به بهبود دیگری می انجامد و متعاقبأ نقصان هر یک از شاخص های مذبور، تأثیرات سوئی بر دیگری می گذارد. طبق نتایج به دست آمده، دو شاخص فرهنگ سیاسی و آزادیهای مدنی نسبت به سایر شاخصهای دموکراسی(کارکرد دولت، فرایند انتخابات و مشارکت در انتخابات)سهم بالایی در پیشبرد توسعه انسانی دارند، همچنین درآمد نسبت به عوامل سلامت، بهداشت و امید به زندگی سهم بیشتری در ارتقای دموکراسی داشته است. از این رو، جهت افزایش مولفه های توسعه انسانی بایستی اهمیت وافری به مولفه های فرهنگ سیاسی و آزادیهای مدنی داد.
بررسی و نقد کتاب مسیحیت و دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
365-380
نقش و جایگاه دین در زندگی سیاسی و اجتماعی انسان موضوعی است که به جهت اهمیت باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. برای پرداختن به چنین موضوعی مقاله حاضر سراغ یکی از مهمترین آثار این حوزه یعنی کتاب «مسیحیت و دموکراسی» اثر ژاک ماریتن فیلسوف نئوتومیستی فرانسوی رفته است. ماریتن در این اثر به دفاع از دموکراسی با ارجاع آن به مسیحیت پرداخته است. البته این نوع دفاع خالی از انتقاد نیست و ماریتن در این اثر نگاهی تراژدیک به دموکراسی های معاصر نیز دارد. آشکار است که مسئله نسبت «دین و دموکراسی» محدود به اندیشه ژاک ماریتن نیست و اندیشمندان متعددی در پارادایم های فکری مختلف این مسئله را صورتبندی نموده اند. همچنین این رابطه فقط مختص به دین مسیحیت نیست و چنین موضوعی از مباحث قابل توجه در دنیای اسلام نیز به شمار می آید. با عنایت به چنین مباحثی نویسنده در این مقاله کوشیده تا الگوی نظری ژاک ماریتن در خصوص نسبت «مسیحیت و دموکراسی» را از منظر سیاسی، فلسفی و الهیاتی به بحث و فحص بگذارد و مدعای مطرح شده از سوی وی را با رویکردی انتقادی تجزیه و تحلیل نماید.
القرآن وسلطه الشعب الدینیه فی عصر الغیبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۱۴ سال ۱۴۲۸ شماره ۴
117-132
أحد المباحث المهّمه فی التفکیر الاسلامی عند المسلمین وبالخصوص عند الشیعه هی نظریه النظام السیاسی المقبول عند الاسلام فی العصر الحاضر. فبعد انتصار الثوره الاسلامیه فی ایران ظهرت عدّه عناوین صارت محط انظار المفکرین ومسؤولی النظام الاسلامی؛ أمثال الجمهوریه الاسلامیه، الحکومه الإلهیه الشعبیّه، الدیمقراطیه الدینیه ؛ وأخیراً ظهر تعبیر سلطه الشعب الدینیّه. فی هذه المقاله، ومن خلال طرح بعض البحوث بعنوان مقّدمه للخوض فی الموضوع؛ قمنا اولاً بعرض مفهوم واضح حول سلطه الشعب الدینیّه، ثم عَمَدنا الى آراء الشیعه المعاصرین وأشرنا الیها فی هذا الصعید. وقد طرحنا فی هذا القسم ایضاً آراء عشره من العلماء الذین لهم وزن من حیث المکانه العلمیه والموقع السیاسی المرموق، وهم ممّن یُستمع لآراءهم فی هذا المجال. وفی القسم الاصلی من المقاله قمنا بدارسه المستندات القرآنیه ونظریه سلطه الشعب الدینیه بصوره تفصیلیّه وبالخصوص طریقه انتخاب الحاکم فی عصر الغیبه. وبشکل عام قمنا ببحث أربعه ادلّه قرآنیه لها ارتباط بالموضوع وهی: 1- آیات الشورى 2- الآیات التی لها ارتباط بخلافه الانسان فی الأرض 3- آیه الوفاء بالعهد 4- الآیات الداله على التنّبه الى التکالیف الموجّهه الى عموم الناس.
کاریزما و شبه کاریزما مروری انتقادی بر نظریه سیاستِ کاریزماتیک وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالباً در زبان فارسی وبر از طریق پارسونز و تفسیر وی از جامعه شناسی سیاسی او شناخته شده است. بدین ترتیب ماکس وبر در ادبیاتِ علوم اجتماعیِ ما عموماً به عنوانِ فردی که نظریه پرداز بوروکراسی و قفس آهنینِ آن است معرفی گردیده . جامعه شناسیِ سیاسی وبر در نسبت با معنایِ کاریزما[1] و قدرتِ خلاق ِ آن کم تر مورد توجه قرار گرفته یا به صورتِ منفک از نظریه بوروکراسی ترسیم شده است. در این متن تلاش شده تا نشان داده شود که وبر چه تفسیری از قدرتِ خلاقه مردم در سیاستِ مدرن داشت. تفسیری که در مخالفت با اهمیتِ بوروکراسی قرار می گرفت و در عوض راه به بازکردنِ فضایی برای ظهورِ شبه کاریزما[2] درون یک نظامِ پارلمانی و قانونی می بُرد. در این تفسیر سعی بر آن است تا تدقیق نظری در خصوصِ معنا، ریشه ها و دلالت هایِ کاریزما صورت گیرد و نشان داده شود که سیاستِ مطلوبِ مدرنِ وبری نه یک سیاستِ بوروکراتیک که یک سیاستِ کاریزماتیک است. در این مسیر متون خودِ وبر و شرح هایی که سیاست کاریزماتیک را برجسته ساخته، مطالعه شده اند. در انتهای متن نیز بن بستِ منظومه مفهومی وبر در نسبت پارلمان با کاریزما واکاویده شده است.
نقد و بررسی نظریه های دموکراسی نوین و عدالت اجتماعی در دولت حقوقی با تکیه بر آموزه های هایک(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دولت حقوقی از زمان پیدایی خود دارای مفهوم واحدی نبوده و با انعطاف پذیری خود، تقریباً با هر زمینه حقوقی، فرهنگی و اجتماعی امکان سازگاری دارد. در دوران نوین نیز مبتنی برآن، عناصر سازنده دولت حقوقی به طرق مختلف تعریف شده است. فردریش فون هایک از نظریه پردازانی است که به بیان نظر درباب دولت حقوقی پرداخته و از میان آثار وی می توان عناصر سازنده دولت حقوقی را استخراج نمود. وی در تعریف دولت حقوقی، با تمایز میان قانون واقعی که کشف می شود و امریه هایی که خودسرانه توسط مقامات دولتی صادر می شود، دولت حقوقی را دولتی می داندکه باید به وسیله قانون واقعی مقید شود. وی با تکیه بر فردگرایی لیبرالیسم، دموکراسی را ابزاری برای رسیدن به هدف آزادی می داند و به نقد قوانین خودسرانه، دموکراسی های امروزی و اختیارات نامحدود قوه مقننه می پردازد و راه خروج از این مشکل را محدود کردن اختیارات دولت با قانون و تقسیم وظایف درون حکومت می داند. او علاوه بر تأکید بر برابری در مقابل قانون، عدالت اجتماعی را مورد انتقاد قرار داده و با تکیه بر آزادی و نظم اجتماعی خودجوش که لزوماً با طرح و قصد از پیش طراحی شده ایجاد نمی شود و به طور آگاهانه انتخاب نمی شوند، به بیان نظریه عدالت آزادی مدار می پردازد که مبتنی بر آن، برخلاف نظریه عدالت اجتماعی، هرگونه دخالت دولت برای ایجاد عدالت را برهم زننده نظم طبیعی خودجوش وآزادی فردی می داند.
دموکراسی و حقوق بشر به عنوان چالش هایی در برابر هویت ملی «تُرکی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محور بحث این مقاله، معضل هویت و میزان موفقیت جمهوری ترکیه در گرد آوری مردم به دور هویت « ترک» است که از سوی دولت تحمیل گردیده است. این مضمون با اشاره به دو چالش مهم در برابر نقش ممتازی تشریح می گردد که از زمان تأسیس جمهوری در سال 1923 به [هویت] « ترک» اعطاء گردید: ]یعنی[ افزایش بی سابقه هویت اسلامی و ظهور هویت «کُرد». این مقاله استدلال می نماید که موارد نقض حقوق بشر در ترکیه را نباید فقط ناشی از قوانین بد، حکومتهای بی رحم و دیوانسالاری بد دانست، بلکه این موارد، برون رویز بیماری های عمیق تری است که بازتاب سیاست هویت موجود در آن می باشد. اینگونه استدلال می شود که هر چه هویتهای جمعی و فردی از هویت سیاسی شده همگن ساز که «ملت» و «دولت» را می ستاید « رها شده تر» باشد، تنش ها و موارد نقض حقوق بشر از طریق روش های انطباق بیشترکاهش خواهد یافت.
تحلیل کیفی تأثیر ساختار سیاسی قبیله ای کردستان بر حاکمیت قانون با تأکید بر موردهای از دادگاه تجدیدنظر استان اربیل در کردستان عراق (2019)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
157 - 185
حوزه های تخصصی:
مسئله محوری تحقیق اثبات تجربی ضعف عملکرد حاکمیت قانون به عنوان یکی از ارکان اصلی دموکراسی و اینکه چگونه ساختارهای اجتماعی و سیاسی، حاکمیت قواعد رسمی در دادگاه ها در کردستان عراق را تحت تأثیر قرار داده است. برای بررسی این مسئله، بر صلح های عشایری انجام شده که توسط دیوان خانه های آغاها و دفترهای اجتماعی احزاب در شهر اربیل تمرکز شده است. در چارچوب نظری، با استفاده از مفاهیم هنجاری اجتماعی و قواعد قانونی در صدد اثبات نظری تأثیر هنجارها و قواعد قبیله ای و تاثیر آن بر حاکمیت قواعد قانونی است. برای تولید داده از رویکرد کیفی گراوند تتوری در تحقیقات اجتماعی، و با استفاده ار تکنیک مصاحبه عمیق با نخبگبان جامعه (سران عشایر و احزاب سیاسی، و قضات دادگستری و نخبگان دانشگاهی) مدل پارادایمی برآمده از داده ها برساخته شده است. این مدل شامل سه جزه اساسی است: 1 تأثیر علی ساختار اجتماعی قبیله ای بر نخبگان سیاسی و حکومتی؛ 2 شرایط زمینه ای که شامل سه نوع مکانیسم (استقلال دادگاه ها، صلح عشایری، کارآمدی نهادهای اجرایی) است که تأثیرات شرایط ساختار کنشگر را به پیامد می رسانند؛ 3 با فعال شدن این سه مکانیسم زمینه ای، حاکمیت قانون در کردستان محدود می شود. این صورت بندی سیاسی قبیله ای ناکارآمدی نهادی، صرفه نظر کردن احزاب حاکم از فعالیت های سران عشایر و محدود شدن استقلال دادگاه ها را بوجود آورده است، که این خود مصداق بارزی یر حاکیمت خارج از قانون یا مهارنشدهاست که نشانه ای بر فقدان یکی از ارکان اصلی دموکراسی است.
تحلیل انتقادی اندیشه سیاسی غرب مدرن در منظومه معرفتی اقبال لاهوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
غرب در سده های اخیر اندیشه های نوینی را در عالم سیاست پدید آورده است. سکولاریسم، دموکراسی، ناسیونالیسم، سوسیالیسم، فاشیسم و لیبرالیسم از جمله این اندیشه هاست. تحقیق پیش رو کوشیده است این اندیشه ها را از نگاه اقبال لاهوری یکی از تحصیل کردگان در غرب و آشنا با فرهنگ مغرب زمین مورد تحلیلِ انتقادی قرار دهد. با توجه به اینکه پیشرفت و چیرگی غرب بر دیگر ملت ها سبب ارزشمندی تمدن جدید و به ویژه قداست تفکر سیاسی مدرن در اذهان بسیاری شده است، این بررسی می تواند گامی مهم در فهم اندیشه سیاسی غرب به عنوان رقیب اندیشه اسلامی و نیز نقد بت شدگی و غرب پرستی به شمار آید. این پژوهش که به صورت توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای صورت بندی شده است، مشخص نمود که اقبال، اگرچه به برخی از این باورهای سیاسی روی خوش نشان داده و بعضی از محاسن آن را پسندیده و از آن سود برده است و حتی در پاره ای از زمان ها نسبت به برخی از آن ها متعصب بوده، اما با کلیت آنها مخالف است و آنها را مانع و دشمن سعادت و حیات سیاسی بشر می داند.
نقش مطبوعات آزاد در تقویت قانونمداری: از قضیه «بنالا» تا اعلامیه «آکرا» یونسکو
منبع:
علوم خبری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
11 - 20
حوزه های تخصصی:
مفهوم «دولت قانونمند» آن طوری که امروزه مورد استفاده قرار می گیرد، در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط دکترین حقوقی آلمان مطرح گردید و امروزه به صورت یک ارزش جهانی در آمده، دارای عناصر متعددی است. در تحقق آن نهادهایی همچون قوه مقننه، دادگاه های قانون اساسی و غیره ایفای نقش می کنند. اما نقش رسانه ها در این بین، کمتر از مقامات یاد شده نیست. کما این که طی برگزاری مراسم بزرگداشت روز جهانی مطبوعات به همت یونسکو در سوم مه سال 2018، بر این موضوع تأکید خاص شد. افشای قضیه «بنالا» از سوی روزنامه لوموند در تابستان 2018 بار دیگر نشان داد که رسانه های آزاد می توانند نقش کلیدی در تقویت قانون مداری ایفا کنند.
بازی تاج وتختِ کرونا؛ آموزه ای برای سیاست ورزی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کروناویروس، به شتاب پدیدار گشت، بسیارپُردامنه بر زیست جمعی بشر، کارساز شد و جهان را بر آستانه ی آشوب/دگردیسیِ ژرف نهاد. با کروناویروس، نشانه های یک جهانِ درحالِ دگرش و «درمرزافتاده»، آشکار شده و بزنگاهِ دگرسانی پدیدار آمده است. دنیای سیاست نیز، از دگردیسی ها و فرگشت های برآمده از کرونا، برخوردار شده است. نگارنده، با پذیرشِ پیش انگاره های سه گانه ی (دوکسا/اپیستمه ی افلاطون، دانشمند/سیاستمدارِ وبر و پایان دموکراسیِ رانسیمن) و با بهره گیری از رویکرد انتقادی و رهیافت «تاریخِ اکنون» به همراهِ روش تبیینِ «چرا - باید» کوشش کرده است تا این انگاره را پدیدار و پایا سازد که سیاست ورزیِ برپایه ی زمامداران (دموکراتیک یا اقتدارگرا) همآوردانی نوین یافته است که استوار بر اپیستمه هایی با سرشت و گوهرِ غیرسیاسی اند. کروناویروس، سیاست ورزی جاافتاده بر شالوده ی «دوگانه های اقتدارگرایی/دموکراتیک» را برهم زده و نیروهای تازه ای را به گستره ی سیاست کشانده است که پیش ازاین، داو و خواسته ای در سیاست ورزی نداشتند. اکنون با کرونا، گونه ی تازه ای از حکومت گری به نامِ «دموکراسی اپیستوکراتیک» یا «اقتدارگرایی اپیستوکراتیک»، درحالِ ریخت گرفتن است. سیاست در ایرانِ آینده نیز، جدای از آموخته های آزمونِ جهانی شده ی کروناویروس نیست.
غایت دولت و ساخت قدرت «بررسی سه رویکرد متفاوت»
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
169 - 191
حوزه های تخصصی:
قدرت مهمترین مفهوم در سیاست و جامعه هست و کارکردهای قدرت، پیامدهای قدرت، براشت ها از قدرت، همگی در اندیشه و علم سیاست از اهمیت زیادی برخوردار است. به نظرمی رسد تبیین های گوناگونی از سوی اندیشمندان درباب قدرت ارائه شده است و هر یک از آنها به سیاست و نظام سیاسی متفاوتی منجر می شود. سوال اصلی این پژوهش این است که چه نسبتی بین برداشت های مختلف از قدرت و تحقق دموکراسی وجود دارد؟ فرضیه اصلی پژوهش آن است که برداشت دموکراتیک و مدرن از قدرت، ترکیبی از برداشت فضیلت گرایانه افلاطون و برداشت شخصی گرایانه ماکیاولی از قدرت و به ویژه قدرت سیاسی هست یافته های پژوهش نشان می دهد که قدرت در تصور عمومی پدیده ای چندان مطلوب نیست بلکه بیشتر امری شیطانی تلقی می شود. ولی قدرت اساسا دارای ذاتی نیست که بد یا خوب باشد به نظر می رسد چون قدرت دارای ذات نیست در نتیجه هم می تواند مخرب باشد و هم می تواند سازنده باشد و آن چه قدرت را به این یا آن بدل می کند، غایتی است که بر آن مترتب می شود. اما هر چه باشد قدرت بسیار مهم هست چه خوب چه بد قدرت پدیده ای بسیار مهم است که کمتر به آن می اندیشیم. یک نوع اندیشیدن به قدرت درک این معناست که اندیشمندان برای قدرت چه غایتی را متصور شده اند و این تصور آنها از ابعاد مختلف چه تاثیری براین مفهوم و به طور کلی برامر سیاست داشته است و این تصورات آنها خوش بینانه بوده است یا بدبینانه؟
موانع روشنفکران مشروطه در زمینه سازی حوزه عمومی به عنوان مقدمه ای برای دموکراسی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
171 - 183
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی بر آن است تا نقش روشنفکران دوران مشروطه در شکل گیری حوزه عمومی را بررسی کرده و به ایران پرسش پاسخ دهد که چرا روشنفکران ایرانی نتوانسته اند فرهنگ گفت وگوی، انتقادی را به عنوان مقدمه ای برای دموکراسی در ایران به پدیده ای همگانی به تعبیرها بر ماس تبدیل کنند؟ یافته های این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی، توصیفی و با بهره گیری از گردآوری کتابخانه ای به این نتیجه رسیده است که سرشت خودکامه حکومت در ایران قدرت قدرتمندان در به کرسی نشاندن آرای خود، تسلط مداری و پرداختن به فرعیات و ظواهر به جای اصل و بنیان توسط روشنفکران این دوره تاریخی (مشروطه) مانع از آن شد تا فرهنگ گفت وگو، انتقادی مقدمه همگانی برای دمکراسی در ایران شود.
مردم سالاری دینی: قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به شرایط جدید در نظام بین الملل و تغییر در ابزارهای قدرت، کشورها به ابزارهای قدرت جدیدی برای تأمین منافع و امنیت ملی و نیز حقانیت و تأیید کارهای خود روی آورده اند که جنبه سخت افزاری ندارند و با نام قدرت نرم شناخته می شوند. در این زمینه، یکی از منابع، نظام سیاسی یک کشور است که می تواند مهم ترین منبع قدرت نرم یک کشور باشد. در این زمینه، نظام مردم سالاری دینی در ایران منبع کلیدی قدرت نرم است. این منبع که از دیرباز به عنوان بدیل لیبرال دموکراسی غرب در جهان مطرح شد، می تواند در شرایط فعلی که منطقه در حال گذار به مردم سالاری است، الگویی برای ملت های مسلمان باشد و از سوی دیگر، اتهامات واردشده از طرف غرب و غرب گرایان به نظام جمهوری اسلامی ایران را خنثی سازد. هدف این مقاله ارائه الگویی فرهنگی- سیاسی از نظام مردم سالاری دینی و بررسی مؤلفه های نظام مردم سالاری دینی به عنوان قدرت نرم است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی و کتابخانه ای ضمن بررسی مؤلفه های مردم سالاری دینی، به این سؤال پرداخته می شود که کارایی مردم سالاری دینی به عنوان مؤلفه کلیدی قدرت نرم جمهوری اسلامی چیست.