مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۶۱.
۵۶۲.
۵۶۳.
۵۶۴.
۵۶۵.
۵۶۶.
۵۶۷.
۵۶۸.
۵۶۹.
۵۷۰.
۵۷۱.
۵۷۲.
۵۷۳.
۵۷۴.
۵۷۵.
۵۷۶.
۵۷۷.
۵۷۸.
۵۷۹.
۵۸۰.
راهبرد
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
153 - 174
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی جهت ارتقای سطح تاب آوری و ظرفیت پاسخگویی شهر تبریز که در این مطالعه منطقه 2 شهر تبریز می باشد، در برابر زمین لرزه در وضع موجود به ویژه در حین وقوع زمین لرزه و تخلیه محله، مستلزم شناسایی محلات ضعیف و حساس در برابر زلزله و ارزیابی سطح تاب آوری آن است. در این مطالعه با توجه به احتمال وقوع بحران زمین لرزه، ظرفیت پاسخگوئی و تاب آوری منطقه دو تبریز در برابر زمین لرزه ارزیابی شد. ابتدا شاخص های موثر در تاب آوری با تکنیک دلفی تهیه و در قالب 12 شاخص دسته بندی شد. سپس با مدل تحلیل شبکه (ANP)، شاخص ها وزن دهی شده و با عملگر SUM رویهم گذاری شدند. با تکنیک SVM، محله های منطقه دو از لحاظ تاب آوری خوشه بندی شده و الگوی فضایی با مدل موران تحلیل شد؛ ارتباط شاخص ها و تاب آوری نیز با مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی تحلیل حساسیت شد. نتایج نشان داد شاخص های دسترسی به فضاهای باز، نفوذناپذیری و کیفیت بنا به-ترتیب با درجه عضویت فازی 174/0، 137/0 و 137/0 بیشترین اهمیت را دارند. 35 درصد از منطقه دو تاب آوری ضعیف در برابر زمین لرزه دارد، اما حدود 65 درصد تاب آوری متوسط تا تقریباً مناسب است. محله های ضعیف در شمال غربی (گلباد، حلمه، قورخانه، شهید منتظری و گل گشت) و محله های مناسب نیز دانشگاه تبریز، الهی پرست، زعفرانیه، ساری زیرا، عباس میرزا و گل شهر است. مدل موران نشان دهنده تایید الگوی خوشه بندی تاب آوری در برابر زمین لرزه است. ضرایب مدل GWR بیان گر صحت مدل برای پیش بینی تاب آوری است. نتایج ماتریس سوات نشان می دهد ساکنین محله های منطقه دو تبریز به لحاظ توانمند بودن برای مقابله با زمین لرزه در وضعیت متوسط به پایین قرار دارد.
مفهوم پردازی خط مشی ها، راهبردها و برنامه های رفع فقر در ایران: پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
1 - 34
حوزههای تخصصی:
فقر معیشتی شهروندان، یکی از بزرگ ترین چالش های فراروی بسیاری از حکومت ها در سراسر جهان است. زیرا که شدت و تداوم آن می تواند حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورها را به خطر بیندازد. پژوهش های متعددی در باب فقر در محافل علمی و پژوهشی انجام شده است، اما تاکنون، پژوهش جامعی درباره مفهوم پردازی خط مشی ها، راهبردها و برنامه های رفع فقر در ایران انجام نشده است. هدف غائی این پژوهش ترسیم خط مشی ها، راهبردها و برنامه های رفع فقر در ایران و روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و استراتژی پژوهش در مرحله اول کیفی عام و در مرحله دوم کمی و بصورت پیمایشی است داده ها در مرحله اول بصورت هدفمند از طریق مصاحبه با خبرگان (50 نفر که 30 نفر به صورت مستقیم انجام شده است) و بررسی اسناد علمی و غیره در ایران به دست آمده است و در مرحله دوم یافته ها از طریق پیمایش اولویت بندی گردید، قلمرو زمانی پژوهش از سال 1368 و قلمرو مکانی کشور ایران است. یافته های پژوهش نشان می دهد که می توان برای رفع فقر در ایران از سه خط مشی اصلی (تنظیم گری، حمایتی و ترویجی) و شش راهبرد (1.رشد اقتصادی پایدار و کاهش تورم. 2.آمایش سرزمینی و تحول در نظام برنامه ریزی. 3. تسهیل در کسب وکارها و گسترش تعاونی ها و اقتصاددانش بنیان 4. کاهش جلوه های فقر وگسترش نظام تامین اجتماعی (بیکاری، بازنشستگی، ازکارافتادگی و درمانی). 5. ارتقای فرهنگ عمومی و حرفه ای. 6. افزایش سرمایه اجتماعی) و 21 برنامه بهره گرفت. دستاوردهای این پژوهش می تواند دلالت های مفیدی برای دانش پژوهان در عرصه های نظری و خط مشی گذاران و مدیران دولتی در عرصه عمل داشته باشد.
طراحی الگوی راهبرد تأمین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: استراتژی ارزشی تامین منابع انسانی در اسلام به عنوان مهمترین استراتژی تامین منابع انسانی، به دنبال تحقق ایدئولوژی مبتنی بر شایسته سالاری است. جنبه مبهم این پژوهش در آن است که فلسفه وجودی برخی از مدیران سازمان های دولتی ایران برای تامین منابع انسانی بویژه در ساختار اداری کشور با رویکرد ایدئولوژی مبتنی بر شایسته سالاری برخوردار نیستند و اقدامات لازم و کافی برای اینکه دولت ها در زنجیره عدالت استخدامی از لحاظ منشور حکومتی هم راستا باشند، صورت نگرفته است. برای خروج از این ابهام، پژوهش حاصر به دنبال کامل کردن خلاء علمی و عملی در حوزه استراتژی تامین منابع انسانی برای دولت های اسلامی است. لذا یک اقدام اساسی برای تقویت آثار مدیریت نوآورانه و دور شدن از چالش های ناشی از نبود آن، یافتن الگو و چارچوبی از استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه است. لذا هدف این پژوهش، ارائه الگویی از استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی است و سوال پژوهش اینگونه مطرح می شود: مقوله های استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه کدامند؟
روش: روش پژوهش کیفی و با رویکرد استقرایی است. برای استخراج محتوا از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد. منبع پژوهش؛ نامه ها، خطبه ها و حکمت های حضرت علی در ارتباط با استراتژی تامین منابع انسانی در اسلام است. برای اعتبارسنجی تحلیل مضمون اکثر روش شناسان کیفی از معیار «اعتمادپذیری یا قابلیت اعتماد» استفاده می کنند. «لینکلن و گوبا» برای قابل اعتماد بودن پژوهش های کیفی، معیارهایی چون: امکان اعتبار، اتکاپذیری یا توانایی اتکا، انتقال پذیری یا توان انتقال، تصدیق یا امکان تأیید را ارائه کرده اند. در پژوهش حاضر، سنجه های مذکور به طرق مختلف تدارک شده که از مهم ترین آنها، راهبرد «کدگذاران مستقل» است. برای سنجش پایایی یا قابلیت اعتماد از روش توافق درصدی استفاده شد؛ به این صورت که از دو نفر از خبرگانی که به طور مستقل کدگذاری را انجام داده اند، کدهایی پذیرفته شد و به جمع بندی رسید که بیش از نصف یا 50 درصد از کدگذاران بر آن صحه گذاشته بودند.
یافته ها: در مرحله اول پژوهش، مضامین اساسی بر اساس نامه ها، خطبه ها و حکمت های امام علیj مورد توجه قرار گرفت. پس از استخراج جملات کلیدی و پالایش آنها، 128 مضمون اساسی به دست آمد. در مرحله بعد، پژوهشگر با بررسی مضامین پایه (کدهای اولیه)، چهار آموزه کلی در کدها را کشف کرد. این آموزه ها، همان آموزه های چهارگانه برای استراتژی تامین منابع انسانی در اسلام نامیده شد. آموزه اول در استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه های فردی» نام گرفت. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار فردی» بستگی دارد، و به سطح زیربنایی معروف است. آموزه دوم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه گروهی» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی منوط به تربیت مدیران و منابع انسانی برای واحدهای مختلف سازمان های دولتی ایران است. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار گروهی» بستگی دارد و به سطح ظرفیت سازی معروف است. آموزه سوم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه سازمانی» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی منوط به داشتن مدیرانی است که بتوانند شکاف مدیریتی را از بین ببرند. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار سازمانی» بستگی دارد، و به سطح روبنایی معروف است. آموزه چهارم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه دولت» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی به مجموعه مدیریتی، سیاسی و اقتصادی وابسته است. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار دولت» بستگی دارد. در آموزه دولت، داشتن حکمت و علم به مسائل مدیریتی، سیاسی و اقتصادی در راستای مسیر پیشرفت مورد نظر دولت ها در جامعه اسلامی مطرح می شود و به سطح بازخور معروف است.
بحث و نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که چهار آموزه فردی، گروهی، سازمانی و دولتی را باید در چهار سطح مدیریتی رفتار فردی، رفتار گروهی، رفتار سازمانی و رفتار دولت جستجو کرد. به طوری که در سطح مدیریت رفتار فردی باید به تقوا، شایسته محوری، داشتن سعه صدر، و سلامت بدنه؛ در سطح مدیریت رفتار گروهی؛ اعتماد، آینده نگری، ایجاد انسجام، و حفظ جامعه؛ در سطح مدیریت رفتار سازمانی ضابطه مداری، معیارگرایی، قانونمندی، حق گرایی و عدالت محوری؛ و در سطح مدیریت رفتار دولت به آزمایش، رشد، شخصیت دهی، مشارکت و اطاعت منابع انسانی توجه نمود. بر اساس یافته های پژوهش می توان پیشنهادهایی را برای مدیران سازمان ها در ایران ارائه کرد: 1) روی آوردن به استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی بر اساس نگاه سه وجهی مدیران به گذشته، حال و آینده مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه؛ 2) اولویت گذاشتن بر خدمت به مردم و شهروندان در جهت حاکمیت اصل انتخاب و انتصاب منابع انسانی شایسته سالار مبتنی بر تخصص توام با تعهد؛ 3) بسترسازی برای شکل گیری اخلاقیات در استفاده از استراتژی تامین منابع انسانی شایسته؛ 4) حرکت بر روی استقرار و پیاده سازی دولت علوی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه.
واژگان کلیدی: استراتژی، تامین منابع انسانی، دولت اسلامی، نهج البلاغه، تحلیل مضمون
تقدیر و تشکر: از سردبیر محترم فصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت و سایر مشارکت کنندگان در این مطالعه قدردانی می نمایم.
تضاد منافع: هیچ تضاد منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
مقدمه و اهداف: استراتژی ارزشی تامین منابع انسانی در اسلام به عنوان مهمترین استراتژی تامین منابع انسانی، به دنبال تحقق ایدئولوژی مبتنی بر شایسته سالاری است. جنبه مبهم این پژوهش در آن است که فلسفه وجودی برخی از مدیران سازمان های دولتی ایران برای تامین منابع انسانی بویژه در ساختار اداری کشور با رویکرد ایدئولوژی مبتنی بر شایسته سالاری برخوردار نیستند و اقدامات لازم و کافی برای اینکه دولت ها در زنجیره عدالت استخدامی از لحاظ منشور حکومتی هم راستا باشند، صورت نگرفته است. برای خروج از این ابهام، پژوهش حاصر به دنبال کامل کردن خلاء علمی و عملی در حوزه استراتژی تامین منابع انسانی برای دولت های اسلامی است. لذا یک اقدام اساسی برای تقویت آثار مدیریت نوآورانه و دور شدن از چالش های ناشی از نبود آن، یافتن الگو و چارچوبی از استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه است. لذا هدف این پژوهش، ارائه الگویی از استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی است و سوال پژوهش اینگونه مطرح می شود: مقوله های استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه کدامند؟
روش: روش پژوهش کیفی و با رویکرد استقرایی است. برای استخراج محتوا از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد. منبع پژوهش؛ نامه ها، خطبه ها و حکمت های حضرت علی در ارتباط با استراتژی تامین منابع انسانی در اسلام است. برای اعتبارسنجی تحلیل مضمون اکثر روش شناسان کیفی از معیار «اعتمادپذیری یا قابلیت اعتماد» استفاده می کنند. «لینکلن و گوبا» برای قابل اعتماد بودن پژوهش های کیفی، معیارهایی چون: امکان اعتبار، اتکاپذیری یا توانایی اتکا، انتقال پذیری یا توان انتقال، تصدیق یا امکان تأیید را ارائه کرده اند. در پژوهش حاضر، سنجه های مذکور به طرق مختلف تدارک شده که از مهم ترین آنها، راهبرد «کدگذاران مستقل» است. برای سنجش پایایی یا قابلیت اعتماد از روش توافق درصدی استفاده شد؛ به این صورت که از دو نفر از خبرگانی که به طور مستقل کدگذاری را انجام داده اند، کدهایی پذیرفته شد و به جمع بندی رسید که بیش از نصف یا 50 درصد از کدگذاران بر آن صحه گذاشته بودند.
یافته ها: در مرحله اول پژوهش، مضامین اساسی بر اساس نامه ها، خطبه ها و حکمت های امام علیj مورد توجه قرار گرفت. پس از استخراج جملات کلیدی و پالایش آنها، 128 مضمون اساسی به دست آمد. در مرحله بعد، پژوهشگر با بررسی مضامین پایه (کدهای اولیه)، چهار آموزه کلی در کدها را کشف کرد. این آموزه ها، همان آموزه های چهارگانه برای استراتژی تامین منابع انسانی در اسلام نامیده شد. آموزه اول در استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه های فردی» نام گرفت. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار فردی» بستگی دارد، و به سطح زیربنایی معروف است. آموزه دوم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه گروهی» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی منوط به تربیت مدیران و منابع انسانی برای واحدهای مختلف سازمان های دولتی ایران است. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار گروهی» بستگی دارد و به سطح ظرفیت سازی معروف است. آموزه سوم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه سازمانی» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی منوط به داشتن مدیرانی است که بتوانند شکاف مدیریتی را از بین ببرند. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار سازمانی» بستگی دارد، و به سطح روبنایی معروف است. آموزه چهارم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه دولت» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی به مجموعه مدیریتی، سیاسی و اقتصادی وابسته است. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار دولت» بستگی دارد. در آموزه دولت، داشتن حکمت و علم به مسائل مدیریتی، سیاسی و اقتصادی در راستای مسیر پیشرفت مورد نظر دولت ها در جامعه اسلامی مطرح می شود و به سطح بازخور معروف است.
بحث و نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که چهار آموزه فردی، گروهی، سازمانی و دولتی را باید در چهار سطح مدیریتی رفتار فردی، رفتار گروهی، رفتار سازمانی و رفتار دولت جستجو کرد. به طوری که در سطح مدیریت رفتار فردی باید به تقوا، شایسته محوری، داشتن سعه صدر، و سلامت بدنه؛ در سطح مدیریت رفتار گروهی؛ اعتماد، آینده نگری، ایجاد انسجام، و حفظ جامعه؛ در سطح مدیریت رفتار سازمانی ضابطه مداری، معیارگرایی، قانونمندی، حق گرایی و عدالت محوری؛ و در سطح مدیریت رفتار دولت به آزمایش، رشد، شخصیت دهی، مشارکت و اطاعت منابع انسانی توجه نمود. بر اساس یافته های پژوهش می توان پیشنهادهایی را برای مدیران سازمان ها در ایران ارائه کرد: 1) روی آوردن به استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی بر اساس نگاه سه وجهی مدیران به گذشته، حال و آینده مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه؛ 2) اولویت گذاشتن بر خدمت به مردم و شهروندان در جهت حاکمیت اصل انتخاب و انتصاب منابع انسانی شایسته سالار مبتنی بر تخصص توام با تعهد؛ 3) بسترسازی برای شکل گیری اخلاقیات در استفاده از استراتژی تامین منابع انسانی شایسته؛ 4) حرکت بر روی استقرار و پیاده سازی دولت علوی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه.
واژگان کلیدی: استراتژی، تامین منابع انسانی، دولت اسلامی، نهج البلاغه، تحلیل مضمون
تقدیر و تشکر: از سردبیر محترم فصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت و سایر مشارکت کنندگان در این مطالعه قدردانی می نمایم.
تضاد منافع: هیچ تضاد منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
راهبردهای ارتقاء قدرت ماندگاری زیردریایی های متعارف نداجا در حوزه نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: باتوجه به اهمیت و جایگاه زیردریایی ها و قدرت ماندگاری آن ها در صحنه جنگ دریایی، عامل نیروی انسانی نقش تأثیرگذار و انکارناپذیری در پیروزی زیردریایی ها در صحنه جنگ رقم می زنند و در جنگ های دریایی نقش بسزایی در ارتقاء قدرت ماندگاری زیردریایی های متعارف در زیرآب دارند. بر این اساس این تحقیق با هدف ارائه راهبردهای ارتقای قدرت ماندگاری زیردریایی های متعارف نداجا در حوزه نیروی انسانی انجام شد.
روش شناسی: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نظر هدف در حیطه تحقیق و توسعه طبقه بندی می شود، زیرا هدف تحقیق، تعیین و ارزیابی عوامل راهبردی محیط خارجی و محیط داخلی مؤثر بر ارتقاء قدرت ماندگاری زیردریایی های متعارف نداجا در حوزه نیروی انسانی با توجه به شرایط و مقتضیات موجود می باشد.روش جمع آوری اطلاعات به صورت آمیخته بوده که در بخش کیفی، روش نمونه گیری نظری است و این بدان معناست که نمونه برداری، ارادی و نه تصادفی است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق است که با گروه دوازده نفره ای از متخصصان و خبرگان که شناخت کافی از موضوع مورد مطالعه داشتند، و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته و نمونه آماری 59 عدد بود
یافته ها : تعداد دو مورد فرصت، چهار مورد قوت، دو مورد تهدید و هفت مورد ضعف از بین 15 عامل، شناسایی شدند و چهار راهبرد ارائه شد.
نتیجه گیری: پس از شناسایی عوامل داخلی و خارجی مهمترین راهبردهای ارائه شده مشتمل بر همکاری های دوجانبه با مراکز آموزشی معتبر کشور، به منظور اجرای انواع شیوه های نوین آموزشی ( روش تدریس، مسئله محور، بارش فکری و تدریس معکوس) در جهت کاهش ضعف های آموزشی؛ ارتقاء قدرت ماندگاری زیردریایی های متعارف نداجا، از طریق حل مشکلات معیشتی و تقویت بیش ازپیش روحیه ایثارگری در بین کارکنان به منظور کاهش ا بی رغبتی و روزمرگی کارکنان. بود.
ارائه راهبرد برای استفاده از سینما در تبلیغ دین
حوزههای تخصصی:
هدف: اگرچه در چهار دهه اخیر تلاش گسترده ای در زمینه انتقال ارزش های فرهنگی از طریق سینما صورت گرفته است؛ ولی به دلیل نداشتن یک راهبرد مشخص، تحقق این امر میسر نشد. ازاین رو بر آن شدیم تا در این پژوهش به ارائه راهبرد برای استفاده از سینما در تبلیغ دین و انتقال ارزش های فرهنگی بپردازیم.
روش : برای انجام تحقیق ابتدا با بهره گیری از مطالعات اکتشافی به شناسایی نقاط قوت، ضعف و همچنین فرصت ها و تهدیدهای موجود در این زمینه پرداخته شد و سپس موارد یادشده با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه در اختیار چهل تن از صاحب نظران قرار گرفت تا نسبت به مشخص کردن میزان وجود آن ها اظهارنظر کنند. روایی پرسش نامه با استفاده از روش اعتبار صوری و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ انجام شد و تحلیل داده ها و ارائه راهبرد نیز با استفاده از ماتریس swot صورت گرفت.
یافته ها: ارزیابی محیط داخلی و خارجی حاکی از وجود موقعیت استراتژیک سینمای ایران در تبلیغ دین، در منطقه تدافعی است؛ ازاین رو استراتژی WT (تدافعی) به عنوان راهبرد اصلی در این زمینه معرفی می شود. از آن جمله می توان به مواردی از قبیل ساخت فیلم هایی با موضوعات دینی فارغ از مباحث سیاسی و اختلافات مذهبی، به کارگیری مدیران «متخصص» در حوزه سینما و «متعهد» به ارزش های دینی و اخلاقی در سازمان ها و نهادهای مرتبط با سینما و... اشاره کرد.
نتیجه گیری: با اس ت ف اده از راه ب رده ای تدافعی می توان ضمن کاستن از نقاط ضعف داخلی و تهدیدهای خارجی، زمینه را برای استفاده از ظرفیت سینما در تبلیغ دین فراهم کرد.
راهبردهای پیشگیری انتظامی از نزاع دسته جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
91 - 124
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نزاع دسته جمعی ازجمله جرائم خشونت آمیزی است که علاوه بر آسیب روانی و اجتماعی، خسارت جبران ناپذیری بر افراد وارد کرده و امنیّت اجتماعی را به شدّت مخدوش می کند. این پدیده در طول دو دهه گذشته به طور مستمر افزایش چشمگیری داشته است؛ لذا این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای پیشگیری انتظامی از نزاع دسته جمعی انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از منظر ماهیت، آمیخته (کیفی کمّی) است. در بخش کیفی، مشارکت کنندگان شامل استادان دانشگاه علوم انتظامی، مسئولین پلیس پیشگیری و عملیات در فراجا و استان های تهران، البرز، غرب و شرق تهران که دارای تجربه علمی و عملی در حوزه مدیریت نزاع دسته جمعی است که به صورت هدفمند انتخاب شدند و بعد از جمع آوری داده ها در فرایند پژوهش در نفر هجدهم به اشباع نظری رسید. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل داده ها به شیوه تحلیل محتوا بوده است. در مرحله کمّی که به صورت پیمایشی با استفاده از ابزار پرسش نامه انجام شده است، نمونه آماری به روش هدفمند از بین رؤسای پلیس پیشگیری انتظامی و معاونین عملیات استان ها و مدیران میانی و عالی در پلیس پیشگیری و معاونت عملیات فراجا با بیش از پانزده سال سابقه مدیریتی و حداقل مدرک کارشناسی ارشد به تعداد 30 نفر انتخاب شدند. در بخش کمّی، بر اساس داده های گردآوری شده، به ارزیابی عوامل داخل ی (IFE) و عوام ل خارج ی (EFE) پرداخته و در ادامه با تشکیل ماتریس SWOT، راهبردهای SO، ST، WO و WT تعیین شده اند. به منظور اولویت بندی راهبردهای تدوین شده برای پیشگیری از نزاع دسته جمعی نیز از ماتریس برنامه ریزی راهبرد کمّی (QSPM) بهره برداری شده است.
یافته ها: با بررسی میدانی و نظرسنجی از خبرگان حوزه پیشگیری از جرم، عوامل درونی (ضعف ها و قوّت ها) و عوامل بیرونی (فرصت ها و تهدیدها) به تعداد 13 ضعف، 43 قوّت (56 عامل درونی)، 18 فرصت و 16 تهدید (34 عامل بیرونی) احصاء و به تفکیک ارائه شد.
نتیجه گیری: پس از تعیین وضعیت انتظامی در دو وضعیت موجود و آتی بر اساس امتیازات مکتسبه، وضعیت موجود «تهاجمی خفیف» و در وضعیت آتی «تهاجمی معطوف به قوّت»، تعداد 23 راهبرد تدوین و سپس بر اساس امتیازات مکتسبه اولویت بندی شده است که مطابق با اهداف تحقیق بود. در راستای پیشگیری راهبردی از نزاع دسته جمعی بایستی این راهبردها عملیاتی شوند.
راهبردهای پلیس در پیشگیری از بزه دیدگی اطفال و نوجوانان با تأکید بر وضعیت های مخاطره آمیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۰)
369-397
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وضعیت های مخاطره آمیز مواردی است که طفل یا نوجوان، در معرض بزه دیدگی یا ورود آسیب به سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی، اخلاقی، امنیتی قرار می گیرد. پلیس به عنوان محوری ترین سازمان درگیر در امر پیشگیری از جرائم، نیازمند آگاهی و اقدام مقتضی در پیشگیری از وضعیت های مخاطره آمیز بزه دیدگی اطفال و نوجوانان است. پژوهش حاضر درصدد بررسی راهبردهای پلیس در پیشگیری از بزه دیدگی اطفال و نوجوانان با تأکید بر این وضعیت ها می باشد.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی–تحلیلی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان واحدهای گشت، فوریت های پلیسی110 و واحدهای مشاوره و مددکاری است که براساس فرمول کوکران، تعداد 155 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن صوری و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ، 83 /0 تعیین شد و داده ها با نرم افزار اس. پی. اس. اس 24 تجزیه و تحلیل شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد راهبرد حمایتی پلیس با مقدار465 /56=t، راهبرد مشارکتی پلیس با مقدار354 /49=t و راهبرد تعاملی پلیس با مقدار756 /52=t درسطح معناداری000/0 بر پیشگیری از بزه دیدگی اطفال و نوجوانان در وضعیت های مخاطره تأثیر معناداری دارند. بنابراین انجام مداخلات حمایتی، مشارکتی و تعاملی پلیس موجب کاهش آثار عوامل آسیب زا در بزهکاری اطفال و نوجوانان در وضعیت های مخاطره آمیز می شود.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهدکه پلیس می تواند با اقدام های مانند تربیت و بکارگیری نیروهای متخصص، استفاده از سامانه های اطلاعاتی و پایش تصویری، شناسایی نقاط جرم خیز و عوامل خطر، آگاهی بخشی عمومی، استفاده از رسانه های جمعی و فضای مجازی، تقویت پیوند پلیس با مدرسه، ارتقای سطح شناخت اجتماعی و... نقش مهمی در این حوزه ایفا نماید.
راهبردهای استفاده از شبکه های اجتماعی به منظور تقویت نشاط در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
87 - 124
حوزههای تخصصی:
خانواده کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی و رکن اساسی جامعه است و ثبات جامعه به آن بستگی دارد. گسترش فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و فضای مجازی، اعضای خانواده را تبدیل به کاربران شبکه های اجتماعی نموده است. نشاط یکی از عوامل مهم در کارآمدی و ثبات خانواده است و در صورت کمبود یا نبود آن مشکلات گوناگون روانی و اجتماعی دامن گیر خانواده و به تبع آن کل جامعه می شود. نشاط مانند هر پدیده اجتماعی دیگری، از نهاد خانواده به عنوان اولین اجتماع بشری آغاز می شود. این در حالی است که شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از محبوب ترین وسایل ارتباطی و تفریحی است و حضور در شبکه های اجتماعی می تواند شادی و نشاط کاربران خانوادگی را دستخوش تغییراتی نماید. هدف از پژوهش حاضر ارائه الگویی برای کاربر خانوادگی در شبکه های اجتماعی به منظور تقویت نشاط است. پژوهشگر با روش گرندد تئوری با رویکرد کلاسیک، بر اساس مصاحبه با نخبگان راهبردهایی را جهت افزایش نشاط در شبکه های اجتماعی استخراج نموده است. یافته ها حاکی از آن است که راهبردهای تقویت نشاط بر اساس کاربری شبکه های اجتماعی شامل: راهبردهای شبکه سازی در خانواده، راهبردهای مبتنی بر درونی سازی، تعامل مؤثر، راهبردهای اقتصادی و شغلی، الگودهی، راهبردهای علمی و آموزشی، به کارگیری نمادهای سبک زندگی، اشتراک گذاری تجربیات، بازنشر پیام ها، اثربخشی توجه در روابط، همدلی در روابط خانوادگی، معناشناسی نشاط، راهبردهای معنوی، نقش اخلاق در نشاط و آگاهی از انحرافات مبتنی بر فضای مجازی است.
برنامه ریزی راهبردی بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهر فردیس با رویکرد تحلیل سیستمی SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
28 - 50
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی پایدار شهری رویکردی کامل و یکپارچه در ارزیابی بافت های ناکارامد شهری است. هدف این پژوهش برنامه ریزی راهبردی جهت بررسی و تحلیل بخش های ناکارامد و فرسوده شهر فردیس و اتخاذ کارراهه های عملیاتی با تکنیک های تحلیل سیستمی است که از طریق تحلیل اثرگذاری متقابل عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، کالبدی، مدیریتی و حقوقی انجام پذیرفته است. روش جمع آوری داده ها با استفاده از مشاهده، مصاحبه و داده های ارگان ها و سازمان های شهر فردیس بوده و همچنین از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی نیز بهره گرفته شده است. پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از تکنیک swot اطلاعات طبقه بندی شده و شاخص های ارزیابی وضعیت تهیه گردید. از تلاقی نمره نهایی ماتریس عوامل خارجی با عدد 24/3 و نمره نهایی ماتریس عوامل داخلی با عدد 01/3 می توان گفت که بافت ناکارآمد شهر فردیس در موقعیت تهاجمی (حداکثر-حداکثر) قرار دارد. در این موقعیت جهت برنامه ریزی راهبردی می توان از سه راهبرد مدیریتی بهسازی مشارکتی، ارائه تسهیلات نوسازی و نهادسازی محلی استفاده نمود. با توجه به امتیازات داده شده به شاخص های موثر، شاخص عوامل کالبدی و سپس عوامل اجتماعی دارای بیشترین امتیاز هستند. این سه راهبرد از جنس کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی و مدیریتی هستند. نهایتا جهت بازآفرینی شهر فردیس تشکیل سه کارگروه اجرایی پیشنهاد گردید. کارگروه بهسازی محیطی، کارگروه نوسازی و کارگروه اجتماعی محلات با عضویت نهادهای مدیریتی و ساکنین محلی جهت مشارکت پایدار.
بررسی مقایسه ای راهبرد سیاسی- امنیتی ایران و اعراب در مواجهه با رژیم صهیونیستی از 1979 تا 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
28 - 45
حوزههای تخصصی:
زمانی که تئودور هرتزل نظریه پرداز جنبش سیاسی صهیونیسم، کتاب دولت یهودی را می نوشت در ذهن خود آرمان دولت یهودی را می پروراند. مدت ها بعد با همراهی قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا و انگلستان این امر محقق و دولت یهودی در سرزمین های اشغالی شکل گرفت. از زمان شکل گیری اسرائیل در خاورمیانه کشورهای مختلف اسلامی، راهبردهای مختلفی برای مواجهه با این رژیم در پیش گرفته اند. سؤال پژوهش این است که راهبرد سیاسی- امنیتی ایران و اعراب در مواجهه با اسرائیل دارای چه ویژگی هایی بوده است؟ هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای راهبرد سیاسی- امنیتی ایران و اعراب در مواجهه با اسرائیل با بهره گیری از روش پژوهش کیفی مقایسه ای و رویکرد تطبیق نظریه با مورد است. یافته های پژوهش نشان می دهد در حالی که راهبرد ایران بر مبنای موازنه گری سخت نظامی و شبکه بازدارندگی نامتقارن باهدف مهار و سپس کوچک سازی این رژیم و نهایتاً وارد آوردن ضربه نهایی متمرکز شده است، راهبرد اعراب به ویژه از 1979م در قالب راهبرد مصون سازی به نحو بهتری قابل درک است.
راهبردهای تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
31 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش توان رزمی و دفاعی کشور و کاربرد صحیح یگان های نظامی در صحنه نبرد، در گرو ارتقاء سطح آموزش، دانش و مهارت، سرمایه انسانی نیروهای مسلح مبتنی بر شکل جدید جنگ است. هدف از انجام این پژوهش تدوین راهبردهای تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه محتوا و فناوری آموزشی در جنگ آینده است.روش: این پژوهش از نوع توسعه ای - کاربردی بوده که به روش توصیفی و با رویکرد آمیخته انجام شده است. از ابزار کتابخانه ای و میدانی برای جمع آوری اطلاعات در حوزه پژوهش استفاده شد.یافته ها: پس از احصاء نقاط قوت و ضعف و شناسایی فرصت ها و تهدیدهای مؤثر بر تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه محتوا و فناوری آموزشی در جنگ آینده و ایجاد ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی (IFE و EFE) جایگاه و موقعیت تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در نمودار تعیین و ارزیابی موقعیت و رویکرد راهبردی سازمان (SPACE) در موقعیت رقابتی قرار گرفت.نتیجه گیری: این پژوهش 11 راهبرد در خصوص تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه محتوای و فناوری آموزشی در جنگ آینده را احصاء و الزامات اجرایی شدن آن ها را تعیین کرده است
شناسایی راهبرد رسانه در تقویت دینداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ظرفیت ها و توانمندی های رسانه در تقویت مسائل دینی به ویژه در جامعه دینی از اهمیت شایانی برخوردار است. لذا سوال اصلی تحقیق حاضر این است که راهبرد های رسانه ملی در تقویت دینداری چیست. در این تحقیق، از روش مصاحبه و SWOTبرای شناسایی محیط داخلی و خارجی رسانه ملی و تعیین مهمترین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها استفاده گردیدند. جامعه آماری کارشناسان دین و مدیریان و برنامه سازاین و متخصصان رسانه می باشد و روش نمونه گیری برای بخش کیفی از نوع هدفمند بود و با انجام 16 مصاحبه داده های به اشباع رسید. یافته های پژوهش حاکی از این است که برخورداری از منابع مالی و زیرساختی مناسب، سلامت و خانواده محوری، برجستگی همگرایی در محتوای تولیدات رسانه ، مهمترین نقاط قوت؛ جوان گرا نبودن و کلی نگری به مسائل دینی در برنامه های تولیدی مهمترین نقاط ضعف می باشند .همچنین هجمه های محتوای غیراخلاقی شبکه های ماهواره ای، برتری ارزشی محتوای گفتمان اسلامی، مهمترین فرصتها؛ و تردید افکنی در اعتبار و اقتدار متولیان دین مهمترین تهدیده پیش روی تلویزیون در تقویت دینداری می باشد.
راهبردهای کلان حفاظت از میراث فرهنگی ایران با تاکید بر میراث مستند و مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف یافتن راهبردهای کلان جمهوری اسلامی ایران برای حفاظت از میراث فرهنگی و با تأکید بر میراث مستند و مکتوب نگارش یافته است. برای این منظور ابتدا لازم بود وضعیت فعلی میراث فرهنگی در کشور مشخص شود تا بر مبنای آن بتوان راهبردهای حفاظت از میراث فرهنگی را شناسایی کرد. برای شناخت وضعیت فعلی میراث فرهنگی در کشور از روش تحلیل محتوای اسناد بالادستی (شامل قانون اساسی، سند چشم انداز، سند اصول سیاست فرهنگی و برنامه های پنج ساله توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران) و مصاحبه با ۱۰ نفر از خبرگان این حوزه استفاده شد. پس از تحلیل محتوای اسناد و مصاحبه ها، نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در مسئله حفاظت از میراث فرهنگی (مستند و مکتوب) مشخص و احصا شد. نتایج حاکی از آن بود که فرصت ها و تهدیدهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در مسئله حفاظت از میراث فرهنگی در حالت برابری قرار دارند و میراث فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بیشتر از ناحیه عوامل استراتژیک داخلی در معرض آسیب قرار دارد. درنهایت و با توجه به نتایج به دست آمده ۴۰ راهبرد کلان تدوین شد که در ۴ مقوله اصلی «سیاست گذاری و مدیریت فرهنگی»، «نهادها و سازمان های فرهنگی»، «آگاهی اجتماعی» و «هویت ملی» احصاء شدند.
بررسی ترجمه قرآن بر اساس راهبرد بومی سازی و بیگانه سازی
حوزههای تخصصی:
شکی نیست یکی از دلایل ترجمه قرآن کریم، نیازهای بشر به خصوص فارسی زبان به آگاهی از کلام خداوند بود. رشیدالدین میبدی در اثر ارزشمند «کشف الأسرار و عدهالأبرار» به این فن دست یافته و برای نخستین بار قرآن را در سه بخش، ترجمه، تفسیر و تأویل کرده است. بیشتر پژوهش های درباره این اثر به بررسی بخش سوم پرداخته اند؛ بنابراین پژوهش حاضر به بررسی بخش نخست این تفسیر خواهد پرداخت و ارزیابی کیفیت ترجمه آن که همواره اهمیت ویژه ای داشته، بررسی و تحلیل خواهد شد. گفتنی است باتوجه به وجود نگرش های گوناگون نسبت به ترجمه و تفاوت برداشت ها از مفهوم کیفیت، تفاوت در راهبردهای ارزیابی، امری اجتناب ناپذیر است. یکی از این راهبردها، بومی سازی و بیگانه سازی است که از راهبردهای کلان ترجمه و هدف از آن برجسته سازی متن مقصد یا متن مبدأ می باشد. در پژوهش حاضر کوشیدیم این ترجمه بر پایه کشف نمادهای راهبرد بومی سازی یا بیگانه سازی در ترجمه مزبور با روش توصیفی و تحلیلی استوار گردد. برآیند پژوهش نشان می دهد در میان نمادهای بومی سازی، بسط، گسترش، تصریح، هنجارگرایی و ترادف و در میان نمادهای بیگانه سازی، هنجارگریزی، رعایت نکردن اصل یکنواختی، وام گیری، معادل یابی ناهمگون اتصال ساختاری متن و ترجمه ناقص، بیشترین کاربرد را دارند. با کشف این نمادها روشن می شود نوعی تعادل میان آنها حکمفرماست و سمت و سوی ترجمه نیز به هیچ یک از راهبردها گرایش داده نشده است.
شناسایی و تدوین شاخص های تحقق پذیری طرح های راهبردی توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری در طول زمان، دچار تحول رویه ای و محتوایی شده اند. در کشورهای در حال توسعه، این تحولات بیشتر در عنوان طرح ها بوده است. به عبارت دیگر هنوز طرح های توسعه شهری به همان سبک سنتی تدوین و اجرا و موجب تحقق نیافتن اهداف طرح های توسعه شهری به خصوص، در طرح های راهبردی می شوند. از این رو در تحقیق حاضر تلاش شده است عوامل مؤثر بر تحقق پذیری طرح های توسعه شهری در مقیاس جهانی بررسی شود. روش تحقیق ترکیبی (کمی و کیفی) بوده و ابتدا شاخص ها با مطالعه منابع (طرحها، مقالات، پایان نامه ها و ...) استخراج شده است؛ در ادامه، این شاخص ها با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره و نظرات کارشناسان رتبهبندی شدهاند. نتایج نشان داد که در کشورهای موفق در زمینه برنامهریزی راهبردی با توجه و تأکید بر مؤلفه های انطباق پذیری، هماهنگی، ارتباط و نظام مندی، واقع گرایی، برنامه ریزی غیرمتمرکز و شفافیت توانستند طرح های توسعه شهری را محقق کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان مؤلفه ها، مؤلفه واقع گرایی و انعطاف پذیری بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند.
ارائه الگوی پارادایمی پدیده آتش سوزی در جنگل های شهرستان چوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
218 - 239
حوزههای تخصصی:
علی رغم تأکید فراوان در خصوص اهمیت و حفاظت جنگل و سهم بسزایی که این منابع در دستیابی به توسعه پایدار ایفا می کنند، مشکلات مربوط به آتش سوزی در جنگل ها بیشتر و بحرانی تر شده است. لذا، هدف کلی پژوهش حاضر ارائه الگوی پارادایمی پدیده آتش سوزی جنگل های شهرستان چوار در استان ایلام با بهره گیری از رویکرد نظریه بنیانی بود. جامعه تحقیق، شامل خبرگان و مطلعان کلیدی در زمینه مدیریت و حفاظت از جنگل ها اعم از کارشناسان ادارات منابع طبیعی و آبخیزداری و نیروهای آموزش دیده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان ایلام و شهرستان های ایلام و چوار، جوامع محلی روستاهای بانخشک و گنجوان از توابع شهرستان چوار و سازمان های مردم نهاد (سمن) فعال در زمینه مدیریت و حفاظت جنگل ها در سطح این شهرستان بودند. مشارکت کنندگان در پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع انتخاب شدند. مصاحبه عمیق ابزار اصلی گردآوری داده ها و اطلاعات بود. حاصل کاربرد نظریه بنیانی در این مطالعه، الگویی مفهومی بود که نشان داد عوامل انسانی، مشارکتی، مدیریتی، انگیزشی و عوامل طبیعی به عنوان شرایط علی، عوامل فرهنگی - اجتماعی و اقتصادی به عنوان شرایط زمینه ای و عوامل حقوقی - سیاست گذاری، آموزشی - اطلاع رسانی، نظارتی و زیرساختی به عنوان شرایط مداخله گر، وقوع پدیده آتش سوزی را در جنگل های شهرستان چوار به دنبال داشته اند. راهبردهای آموزشی - ترویجی، مدیریتی، قانون گذاری و نظارت شایسته و اقدامات اقتصادی مهم ترین راهبردهای مقابله با پدیده آتش سوزی در جنگل های منطقه موردمطالعه بودند. درنهایت پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به عنوان پیامدهای حاصل از اجرای راهبردها مطرح شدند.
توسعه کشاورزی سبز: راهبردی برای پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در مناطق روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
355 - 372
حوزههای تخصصی:
توسعه کشاورزی سبز به عنوان راهبردی حیاتی برای دستیابی به پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در مناطق روستایی مطرح است. این رویکرد، شیوه های سنتی کشاورزی را با تکنیک های مدرن ادغام کرده و بر اصولی همچون مدیریت پایدار منابع، کشاورزی ارگانیک، تنوع زیستی و مسئولیت اجتماعی تأکید دارد. کشاورزی سبز نه تنها بهره وری اقتصادی را افزایش می دهد، بلکه مزایای زیست محیطی قابل توجهی مانند کاهش آلودگی، حفاظت از تنوع زیستی و ارتقای سلامت خاک و آب را فراهم می کند. با این حال، گذار به این شیوه با چالش هایی همچون موانع اقتصادی، زیست محیطی، فناوری و آموزشی روبرو است .مطالعات موردی نشان داده اند که کشاورزی سبز در مناطق مختلف جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه با نتایج مثبت از نظر تنوع زیستی، پایداری و افزایش درآمد همراه بوده است. به منظور غلبه بر چالش ها، پیشنهادهایی مانند ادغام فناوری های نوین، سیاست گذاری های حمایتی، اصلاح ساختارهای آموزشی و ارتقای مشارکت جامعه ارائه شده است. نتیجه گیری این است که تحقق کشاورزی سبز نیازمند همکاری گسترده بین ذینفعان مختلف، سرمایه گذاری در زیرساخت های سبز و ترویج نوآوری های پایدار است. کشاورزی سبز، چشم اندازی از امنیت غذایی و پایداری اقتصادی در کنار حفظ اکوسیستم ها ارائه می دهد که برای نسل های آینده نیز ضروری خواهد بود.
راهبرد منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریسم و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران (1979 -2021 )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک یکی از معضلات جهان کنونی پدیده تروریسم است که حیات انسانها را تهدید می کند، امنیت دولتها را مخدوش می کند و یکی از موانع جدی و اساسی برای دستیابی بشر به صلح و امنیت است. جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی است که پدیده تروریسم با امنیت ملی آن پیوند خورده و به شکل دوگانه ای از تروریسم آسیب دیده است. ایران از سویی جزء اصلی ترین قربانیان تروریسم در تاریخ استقلال خود به شمار می رود و از سویی دیگر در مواجهه با اتهام حمایت از تروریسم، بهای استقلال خود را می پردازد این پژوهش با هدف بررسی راهبرد منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریسم و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران(1979 -2021 ) و پاسخگویی به این پرسش راهبرد جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریسم و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران چگونه است و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی این موضوع پرداخته شد و به چنین نتایجی دست یافته شد: جمهوری اسلامی ایران با اقدامی ابتکاری، مخصوصا در دهه اخیر، راهبردی را برای مقابله با تروریسم در پیش گرفته است که در ضمن مقابله با ریشه ها و مبادی فکری و اعتقادی تروریسم و تلاش برای خشکاندن ریشه ها و علل تروریسم به طور همزمان به صورت تاکتیکی و عملیاتی با مظاهر تروریسم هم مقابله نموده است و از گسترش اقدامات تروریستی جلوگیری نموده است و در این زمینه با سازمانهای بین المللی همچون اینترپل و پلیس بین الملل هم همکاری های گسترده ای داشته است. جمهوری اسلامی ایران
تحلیل زنجیره ارزش انگور با تأکید بر محصول کشمش در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
95 - 73
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت زنجیره ارزش کشمش، به بهبود وضعیت شبکه تولید، عرضه، بازاریابی و صادرات محصول کشمش کمک خواهد کرد. در این تحقیق محصول کشمش در استان همدان انتخاب شده است تا به رفع موانع در زنجیره ارزش در راستای ایجاد اشتغال کمک نماید. داده ها به صورت اسنادی و پیمایشی از بازیگران زنجیره در سال 1403 گردآوری شده است. برای تحلیل زنجیره ارزش از روش SWOT و ماتریسQSPM استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که باتوجه به امتیازات کسب شده ماتریس عوامل داخلی و خارجی، راهبرد مناسب برای توسعه زنجیره ارزش کشمش در استان همدان راهبرد تهاجمی است که شامل راهبردهای تجاری سازی محصول و فرآورده های انگور، ایجاد مزیت رقابتی و جذب بازارهای صادراتی جدید، متنوع سازی محصولات فرآوری شده، اجرای کشاورزی قرار دادی، توسعه فرآوری انگور و توسعه تحقیقات مرتبط با تولید و فرآوری می باشد. اولویت های راهبردی به دست آمده در این تحقیق می توانند در مسیر توسعه زنجیره ارزش کشمش همدان گامی اصولی به شمار روند. بررسی حلقه های مختلف زنجیره، نشان داد که حلقه های مفقوده در زنجیره ارزش کشمش شامل ایجاد بنگاه های فرآوری کننده، ایجاد کارگاه کشمش خشک کنی و استفاده از کشاورزی قراردادی بوده است.
راهبردهای تربیت و تعالی فرماندهان و مدیران آجا با تاکید بر مدیریت جهادی
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
9 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهبردهای تربیت و تعالی فرماندهان و مدیران آجا با تاکید بر مدیریت جهادی نگارش گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل نخبگان و خبرگان آجا در نیروهای چهارگانه آجا و علما و روحانیون و اساتید دانشگاهی نیروهای مسلحِ خارج از آجا به تعداد 80 نفر می باشد. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی – توسعه ای بوده و از ترکیب داده های کمی و کیفی (با رویکرد آمیخته) شامل مصاحبه و پرسشنامه باز و بسته استفاده شده است. در این تحقیق به منظور استخراج شاخص ها و عوامل اثرگذار بر تربیت و تعالی فرماندهان و مدیران با رویکرد جهادی و همچنین احصاء نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید؛ علاوه بر مطالعه اسناد بالادستی شامل قرآن، نهج البلاغه، احادیث و روایات، بیانات امامین انقلاب، سند کلیات نظام جامع تربیت و آموزش ستاد کل و آجا و پژوهش های انجام شده مرتبط، مصاحبه های عمیق (نیمه ساختاریافته) با خبرگان نیز صورت گرفت. لذا بدین منظور پنج پرسشنامه تنظیم و نتایج زیر حاصل گردید: شناسایی 46 عامل قوت؛ 27 عامل ضعف؛ 23 فرصت و 15 تهدید. که در این راستا و با توجه به جایگاه محافظه کارانه در ماتریس SPACE ، 6 راهبرد اصلی تدوین گردید.