مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
بازآفرینی پایدار شهری
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶
161-177
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای اخیر در زمینه مرمت بافت های تاریخی، رویکرد «بازآفرینی پایدار شهری» است که نسبت به رویکردهای پیشین دید جامع تر به بافت تاریخی و حفاظت آن دارد. در این رویکرد به منظور مرمت بافت تاریخی از تمامی ابعاد توسعه پایدار شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی و زیست محیطی استفاده شده است. اسناد و بیانیه های مربوط به این رویکرد از دهه 1990 م. به بعد پا به عرصه مرمت و حفاظت گذاشته است که در هریک از این اسناد، کلیدواژگانی برای تحقق بازآفرینی مطرح شده است. همچنین پژوهش های بسیاری با این موضوع انجام شده که هرکدام اصول و معیارهایی برای تحقق بازآفرینی پیشنهاد کرده اند، ولی تاکنون پژوهشی که دیدی جامع به ابعاد و معیارهای بازآفرینی داشته باشد، ارائه نشده است. لیکن این پژوهش با هدف تبیین چارچوب مفهومی و ارائه ابعاد و معیارهای بازآفرینی پایدار بافت تاریخی سعی بر آن دارد که با روش تحقیق توصیفی و تحلیل محتوا و با بررسی اسناد و بیانیه های مربوط به بازآفرینی و پژوهش های انجام گرفته شده با این رویکرد، دیدی جامع از ابعاد و معیارهای آن داشته باشد. در پژوهش حاضر بازآفرینی بافت تاریخی در چهار بُعد اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و فرهنگی تعریف شده است و معیارهایی همچون ارزش ملک، سرمایه گذاری خصوصی، مشارکت شهروندان، منزلت اجتماعی، هویت اجتماعی، صنایع خلاق، محله های فرهنگی و رویدادهای فرهنگی ارائه شده است.
تحلیل بسترهای نهادی تحقق مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده (منطقه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده بر استفاده از ظرفیت نهادهای موجود تأکید می کند و بسترهای نهادی میان کنشگران را به منظور ایجاد سازمان تصمیم گیری و تصمیم سازی پایدار مهیا می کند. اصلاح ابعاد رویه ای مدیریت شهری به عنوان بسترهای نهادی و مبتنی بر تعامل میان کنشگران مختلف مبتنی بر نقش، وظایف و عملکرد آن ها می تواند زمینه تحقق مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار را فراهم کند؛ از این رو هدف مقاله حاضر ارزیابی تحقق پذیری مدیریت یکپارچه در فرایند بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. همچنین براساس مطالعات و برداشت های میدانی، اسناد فرادست و مصاحبه با ساکنان، پرسشنامه، بهره مندی از آزمون های آماری میانگین، تحلیل واریانس، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر ضمن احصای چالش های نهادی میان کنشگران اصلی مدیریت شهری کلان شهر اهواز براساس متغیرهای اثرگذار در قالب چهار مؤلفه، دوازده شاخص اصلی و 53 گویه و چگونگی تحقق مدیریت یکپارچه بازآفرینی شهری پایدار سنجش شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد رویکرد به مدیریت یکپارچه بازآفرینی شهری پایدار زمانی محقق می شود که روابط متقابل کنشگران این فرایند با یکدیگر به صورت آگاهانه و براساس تعامل و گفت وگو و اعتماد متقابل باشد و از سوی دیگر نظام رسمی میان کنشگران اجتماع مدار، یکپارچه و متکی بر بسترهای نهادی باشد.
جستاری در معاهدات بین المللی زیست محیطی و تاثیر آن بر آینده زیست محیطی کلان شهر تهران (بررسی آینده نگارانه)
منبع:
تمدن حقوقی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷
91 - 105
حوزه های تخصصی:
معاهدات بین المللی از جمله منابع حقوق بین الملل محیط زیست و یکی از مهم ترین ابزارهای توسعه حقوق بین الملل محسوب می گردند. امروزه بیشترین معاهدات، در حوزه حقوق بین الملل محیط زیست و حفاظت از آن می باشد. سیر تحول و گوناگونی موضوعی معاهدات در این زمینه سبب گردیده است تا از یک طرف پیروی معاهداتی اعضاء مورد ارزیابی و از طرف دیگر سیر دیپلماسی کلی نگر در فرآیند اجرائی معاهدات مدنظر قرار گیرد. این روند از آن جهت است که استاندارد تعادلی برای حفظ وضعیت موجود در جهت اجرا و اثرگذاری معاهدات ضرورت دارد. بنابراین، از آن جایی که کلیه مسائل مرتبط با محیط زیست فرامرزی است و آثار آن بر روی کره مسکون فراگیر است، از این رو در مسیر توسعه این معاهدات، جزئی نگری و مطالعات چندوجهی ملی و بین المللی در این خصوص ضروری می نماید. در این راستا این پژوهش با هدف تبیین و واکاوی بازآفرینی پایدار جهان شهرها، به اثرگذاری معاهدات زیست محیطی بر آینده محیط زیست کلان شهر تهران می پردازد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که نحوه تعامل دوسویه معاهدات محیط زیستی و کلان شهر تهران چگونه می تواند سبب توان افزایی بازآفرینی پایدار این شهر باشد؟ این مطالعه میان رشته ای زمینه ساز رشد و ارتقاء نگرش های منفعل به محیط زیست بومی می شود.
تدوین مدل مفهومی تحقق بازآفرینی پایدار شهری از منظر آینده پژوهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
27 - 44
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی، معضلات و پیچیدگی هایی را به همراه آورده است که از پیامدهای این پدیده، شدت یافتن ضریب آهنگ تغییرات فضایی- کالبدی شهرها و ناکارآمدی بافت های شهری می باشد. این روند افزایش جمعیت، افت منزلت های اجتماعی، نابسامانی در سازمان فضایی- کالبدی، اقتصادی و کارکردی را در محله های شهری که نقش اساسی در حیات و زوال شهر دارند؛ منجر شده است. علاوه بر این بافت های ناکارآمد، به عنوان کوچکترین سلول و مهمترین عامل در تداوم حیات شهری نقش بسیار مهمی را در آینده شهر دارند. از اینرو لزوم توجه به چشم انداز آینده این بافت ها، سبب پایداری محلات و در نهایت پایداری کل شهر می شود. در سال های اخیر رویکرد بازآفرینی پایدار شهری با اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فیزیکی و محیطی به منظور ارتقای کیفیت زندگی در بافت ناکارآمد در پیوند با کل شهر پا به عرصه مرمت و حفاظت گذاشته است. لذا این پژوهش با هدف تدوین چارچوب مفهومی و ارائه ی ابعاد و معیارهای بازآفرینی پایدار با استفاده از روش آینده پژوهی سعی بر آن دارد با روش توصیفی و تحلیل محتوا و همچنین بررسی نظریات مربوط به بازآفرینی و پژوهش های انجام گرفته شده با این رویکرد، دیدی جامع از ابعاد و معیارهای آن داشته باشد. یافته ها نشان می دهد تا کنون نظریات بسیاری با این موضوع انجام شده که هرکدام اصول و معیارهایی برای تحقق بازآفرینی پایدار پیشنهاد شده است که در این میان نظریه پیتر رابرتز به دلیل جامع بودن و در رابطه بودن با هدف پژوهش انتخاب می شود.
هم افزایی کنشگران بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد حکمروایی ارتباطی - شبکه ای مطالعه موردی (ستاد بازآفرینی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1165 - 1190
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش آسیب شناسی مدیریت بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد مدیریتی دولتی، متمرکز از بالا به پایین، سلسله مراتبی، غیرمشارکتی، نبود ارتباط و تعامل در بازآفرینی شهری، و گذار به هم افزایی مشارکتی کنشگران مدیریت شهری (دولت، بازار، بخش عمومی، خصوصی، جامعه مدنی و شهروندان) با الگوی حکمروایی ارتباطی- شبکه ای، همکارانه، تعاملی و گفتمانی در جهت دستیابی به بازآفرینی پایدار شهری است. با تلفیق برنامه ریزی ارتباطی با حکمروایی شبکه ای، رویکرد نوین حکمروایی ارتباطی- شبکه ای در مدیریت نوین ظهور یافته است. روش پژوهش ترکیبی (کمی و کیفی) است. از تکنیک های مشاهده، مصاحبه، و پرسش نامه استفاده شده است. این پژوهش با هدف شناخت الگوی ساختاری روابط 34 سازمان و نهاد رسمی و غیررسمی مرتبط با بازآفرینی پایدار شهری انجام شده است. بدین منظور، از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شد. 34 کنشگر به عنوان نهاد در این شبکه قرار گرفته اند و درواقع تعیین کننده مرز اجتماعی شبکه اند. 1122 پیوند می توانست در این شبکه شکل بگیرد. فقط 271 مورد آن (حدود یک چهارم) به وقوع پیوسته است که بیانگر اندازه ضعیف شبکه و نبود هم افزایی ارتباطی- شبکه ای مدیریت بازآفرینی پایدار شهری است. تراکم پیوند تبادل اطلاعات و همکاری در بین سازمان های مورد مطالعه (37 درصد) در سطح پایینی بوده است و شبکه در شاخص های سیاست گذاری، هماهنگی، مدیریت (برنامه ریزی، نظارت، و ارزیابی)، اجرا، ابزارسازی، تسهیل گری به صورت متمرکز و سلسله مراتبی است. اندازه شاخص انتقال یافتگی در تبادل اطلاعات و همکاری ۲۸/۳۹ درصد میزان پایینی را برای قابلیت روابط انتقال یافتگی نشان می دهد و کوتاه ترین فاصله میان دو کنشگر در این شبکه، ۴۶/۳ درصد، نشان دهنده پیوندهای ضعیف در شبکه است. فعالیت کنشگران بر حسب شاخص های تحلیل شبکه و ارتباطات، پیوندها، و مرکزیت درونی و بیرونی کنشگران نشان دهنده مرکزیت بخش دولتی (استانداری، راه و شهرسازی، و شهرداری) بالاترین نقش مرکزیت و پیوندهای واسطه ای را داشته اند و نهادهای خصوصی، مدنی، و محلی پایین ترین ضریب و قدرت را در شبکه داشته اند. در ستاد بازآفرینی پایدار شهری فقط سازمان های دولتی عضو رسمی ستاد بوده اند و نهادهای جامعه مدنی و کنشگران مردمی کنار گذاشته شده اند و رویکرد متمرکز، سلسله مراتبی، و از بالا به پایین حکم فرماست و باید به سوی دولت تسهیل گر، جامعه مدنی کنشگر با رویکرد حکمروایی ارتباطی - شبکه ای تغییر رویکرد گفتمانی انجام شود.
عوامل کلیدی مؤثر بر آینده بازآفرینی پایدار شهری (مورد پژوهی: بافت ناکارآمد منطقه 14 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
187 - 216
حوزه های تخصصی:
بافت های ناکارآمد بخشی از فضای شهری است که موجب بی سازمانی، عدم تعادل، عدم تناسب، بی قوارگی و افول حیات شهری می گردد. این بافت ها، به عنوان کوچک ترین سلول و مهم ترین عامل در تداوم حیات شهری نقش مهمی را در آینده شهری دارند. بنابراین، لزوم توجه به چشم انداز آینده و برنامه ریزی برای این بافت ها، سبب پایداری محلات و کل شهر می شود. در سال های اخیر، برنامه ریزان و مدیران شهری برای مقابله با مشکلات پیش روی بافت های ناکارآمد، توجه خود را به برنامه ریزی پایدار با استفاده از بازآفرینی معطوف نموده اند. بازآفرینی پایدار، رویکردی جامع و یکپارچه برای حل مسائل شهری است که به بهبود دائمی شرایط پایدار در محیط کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می شود. پژوهش حاضر به دنبال آن است تا عوامل کلیدی مؤثر در بازآفرینی پایدار بافت ناکارآمد منطقه 14 شهر اصفهان در افق 1421 را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش، به لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت آینده پژوهی با رویکرد اکتشافی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل و نرم افزار میک مک استفاده شد. یافته ها نشان داد عوامل کلیدی مؤثر بر آینده بازآفرینی پایدار منطقه 14 شامل: تحریم های بین المللی، بحران مالی، سرمایه گذاری و امنیت، گسترش محدوده قانونی بافت منطقه 14، مهاجرت های اتباع خارجی، مشارکت ذینفعان در تصمیمات شهری، شیوه مدیریت برنامه ریزی، زیرساخت های گردشگری، پایداری زیست محیطی می باشد.
بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهری با تأکید بر راهبرد محرک توسعه (مورد پژوهی: محله پنبه ریسه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
289 - 308
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بازآفرینی پایدار شهری از جمله راهکارهایی است که در سال های اخیر به واسطه ی رویکردهای مختلفی که در راستای کاهش و رفع معضلات ناشی از بافت های ناکارآمد شهری ارائه نموده، از سوی جغرافیدانان، برنامه ریزان و طراحان شهری بسیار مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است که محرک توسعه به جهت مزایایی که در رابطه با رشد درونی شهرها به همراه دارد، به عنوان یکی از راهبردهای مهم و مؤثر آن، شناخته شده است.
هدف : تبیین چارچوبی برای بکارگیری راهبرد محرک توسعه در بازآفرینی پایدار نواحی ناکارآمد شهری و بکارگیری راهبرد محرک توسعه در بازآفرینی محله پنبه ریسه است.
روش شناسی: پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی-توسعه ای و از نظر رویکرد روش شناختی، کیفی-کمی است که در دو بخش مطالعات نظری و عملی با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و تجزیه و تحلیل از طریق ماتریس تحلیلی SWOT و ماتریس کمی QSPM صورت گرفته است.
قلمرو جغرافیایی: محله پنبه ریسه یکی از کهن ترین محلات شهر قزوین است که در منطقه یک و در محدوده ی جنوب مرکزی این شهر قرار گرفته است.
یافته ها: با بررسی مطالعات پیشین، چارچوب نظری پژوهش در چهار حوزه کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تبیین شده و با استناد به آن، سایر مراحل تحقیق از جمله شناخت، تجزیه، تحلیل و ارائه راهبردها انجام گرفته است که در بخش شناخت، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید محله ی پنبه ریسه در قالب ماتریس سوات مورد واکاوی قرار گرفته و به کمک آن، استراتژی های محرک بیان گردیده است و در نهایت با استفاده از ماتریس برنامه ریزی کمی، راهبردها در راستای بازآفرینی پایدار بافت، الویت بندی و ارائه شده اند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از یافته ها گویای آن است که ناکارآمدی یک بافت به عوامل گوناگونی وابسته است که در صورت شناسایی درست و به موقع آن ها، می توان محدوده را از خطر افول و مرگ تدریجی در امان نگه داشت. یکی از راهکارهای نجات اینگونه بافت ها، بازآفرینی با راهبرد محرک توسعه است که به کمک پروژه های محرک کوچک و بزرگ مقیاس، با بازگرداندن پویایی، جنب و جوش، نشاط و سرزندگی دوباره به بافت های ناکارآمد، بر بازآفرینی پایدار آن ها تأثیر می گذارد. راهبردهای محرک توسعه و پروژه های مستخرج از آن ها، در صورت اجرای صحیح، می توانند رونق و پویایی را به بافت تزریق نموده و نقش به سزایی در بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد از جمله محله ی پنبه ریسه شهر قزوین، ایفا کنند.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بازآفرینی فضاهای همگانی (مطالعه موردی بوستان ولایت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری دستخوش تغییرات شده و به لحاظ کالبدی و عملکردی دچار فرسودگی می شوند. در این راستا به منظور ارتقای کیفیت فضاهای شهری رویکردهای متعددی ارایه شده، که برآیند سیر تکاملی آن ها بازآفرینی بوده است. بازآفرینی شهری دربرگیرنده ی برنامه هایی با اهداف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آن دسته از عوامل موثر بر کیفیت فضاهای همگانی که با موفقیت بازآفرینی شهری در ارتباط است، انجام می شود؛ لذا کوشش دارد ضمن دستیابی به مدلی مفهومی، مهم ترین ابعاد تاثیرگذار بر ارتقای بازآفرینی شهری ارایه دهد. ازنظر روش، از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی می باشد. با استفاده از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرم افزار AMOS به شناسایی عوامل موثر بر بازآفرینی فضاهای همگانی و میزان تاثیرگذاری آن ها پرداخته شده است. مطابق با نتایج تحلیل در میان مولفه های بعد کالبدی، زیبایی (بارعاملی 983/0)، در مولفه های بعد اقتصادی، عدالت (با بارعاملی 964/0)، در مولفه های بعد اجتماعی – فرهنگی، معنا و هویت (بارعاملی 00/1)، در نهایت از مولفه های بعد زیست محیطی، معنا و پاکیزگی (با بارعاملی 671/0) بیشترین تاثیر را دارند. با حذف مولفه ی آسایش سایر مقادیر آمارهای مستخرج از مدل نظری پژوهش نیزحاکی از انطباق خوب مدل است. مولفه های انتخاب شده برای سنجش بازآفرینی فضای همگانی بوستان ولایت تهران از اعتبار لازم برخوردار بوده است.
بازآفرینی پایدار شهری در طراحی و بهینه سازی فضاهای شهری بر ای گروههای کم توان جسمی - حرکتی (مطالعه موردی: منطقه 12تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۷
89 - 110
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی برای نوسازی محیط شهری مطرح شده است. با توجه به این امر بازآفرینی پایدار شهری رویکردی جامع جهت بازگرداندن توسعه اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و زیست محیطی به مناطق شهری است. با توجه به اثرات مهم بهینه-سازی فضای شهری بر کیفیت زندگی شهروندان به ویژه کم توان و ناتوان حرکتی در اماکن عمومی،روابط اجتماعی و فعالیت های اقتصادی از ضرورت های توسعه پایدار شهری است. دراین پژوهش سعی شده است با توجه به محدودیت های فیزیکی افراد ناتوان شرایط مناسب سازی محیط شهری تحلیل گردد. در این راستا به منظور گ ردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق افراد ناتوان حرکتی و آکوندروپلازی در منطقه 12تهران است. بدین منظور پرسشنامه ای توسط مبتلایان به کوتولگی و کم توان تکمیل شد. با استفاده از آزمون T تک نمونه ای کیفیت محیط شهری منطقه مورد سنجش قرار گرفت و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی رگرسیون چندگانه، شاخص های تاثیرگذار بر کیفیت محیط شهری منطقه مورد شناسایی قرارگرفت. بنابر این مراحل نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد که از نظر ساکنان ناتوان حرکتی،کیفیت و رضایت از محیط شهری منطقه 12در سطح بالای قرار ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که در سطح ویژگی های کالبدی– فضایی، در منطقه زیر شاخص سازمان دسترسی و راه ها دارای بیشترین تاثیر518/0= B را بر میزان رضایت شهروندان دارا می باشد. در سطح ویژگی های کارکردی– خدماتی، زیر شاخص خدمات رفاه اجتماعی 531/0B= دارای بیشترین تاثیر می باشند. در سطح ویژگی های محتوایی، زیر شاخص سلامت محیطی680/0B= و 627/0B= بیشترین تاثیر را دارند.
بازآفرینی پایدار نواحی پیراشهری (محدوده آزادگان شهر اقبالیه)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
100 - 112
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه شهرنشینی علاوه بر تمامی مزیت ها، پیامدهای منفی نیز همراه خود داشته است. یکی از مهمترین پدیده های رشد بدون برنامه ریزی شهری، شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در نواحی پیراشهری است. تجارب صورت گرفته نسبت به این پدیده بر بازآفرینی پایدار به عنوان متأخر ترین رویکرد مقبول تاکید دارند. محدوده آزادگان شهر اقبالیه یکی از سکونتگاه غیر رسمی این شهر است که ساکنان آن از مشکلات عدیده ای از جمله فقر، بیکاری، اعتیاد، عدم تعلق به محل زندگی و مشکلات کالبدی فراوان رنج می برند. هدف پژوهش حاضر، ارائه راهکارهای شهرسازانه جهت تعدیل مشکلات موجود در محدوده آزادگان شهر اقبالیه از طریق بازآفرینی پایدار است. این پژوهش از موضع هدف، کاربردی و از جنبه ماهیت، توصیفی و تحلیلی می باشد. با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای چارچوب بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی تدوین و با کمک مشاهده های میدانی و نظرسنجی از ساکنان (در قالب پرسشنامه) مسائل محدوده مورد شناسایی قرار گرفت. با استناد به جمعیت 2850 نفری محدوده آزادگان تعداد پرسشنامه های مورد نیاز برای این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 339 نفر تعیین شد. عدم وجود امکانات و خدمات، ریزدانگی، عدم دوام و پایداری سازه های ساختمانی، ایمنی و امنیت پایین، مشکلات بهداشتی و زیست محیطی فضاهای شهری موجود، روشنایی نامناسب معابر و حوادث رانندگی از مهمترین مشکلات این محدوده است. مطابق با رویکرد راهبردی در برنامه ریزی این محدوده، پیشنهادهایی برای آن طرح شد که می توان به تعریف نقش هایی همچون جاده سلامت، پارک بانوان، تالار و رستوران شهر، انتقال راسته تجاری-خدماتی از خیابان امام خمینی(ره) به کنار کمربندی برای این محدوده در شهر اقبالیه اشاره کرد.
بررسی و کاربست بازآفرینی پایدار بافت تاریخی شهرها (محله پیغمبریه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
129 - 147
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دنیای مدرن امروز که مردم در پیچ و خم خیابان ها و پل های گسترده و عظیم گم می شوند و در تو در توی لایه های شهر های آهنی و سرد و بی روح زندگی سخت را پشت سر می گذارند در برخی از شهر ها مناطقی از ساختار های قدیمی وجود دارد که گام برداشتن در این مناطق آرامش و کند بودن روند گذر زمان را به همراه دارد.هدف پژوهش: کاربست بازآفرینی پایدار شهری در بافت تاریخی محله پیغمبریه شهر قزوینروش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر ترکیبی از روش های کمی و کیفی است و جنبه های کاربردی نیز دارد. در روش کمی، بررسی شاخص های مسکن به منظور شناخت وضع موجود مسکن در بافت تاریخی است. روش کیفی با تکنیک مصاحبه عمیق می باشد. تشکیل پنل 15 نفره متخصصین به منظور کاربست بازآفرینی پایدار شهری در بافت تاریخی شهر قزوین.قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه، بافت تاریخی شهر قزوین محله پیغمبریه ، پهنه بازار و بافت مسکونی هم جوار آن را در برمی گیرد. این محله از شمال به خیابان امام خمینی، از شرق به خیابان پیغمبریه، از طرف جنوب به انصاری و از طرف غرب به مولوی محدود می گردد. یافته ها و بحث: در مرحله بررسی شاخص های مسکن در بافت تاریخی شهر قزوین محله پیغمبریه می توان تحلیل نمود: مسکن این بافت نیاز به بهسازی لرزه ای به منظور استحکام، توانمندسازی اقتصادی، هویت بخشی از طریق احیای گونه های مسکن تاریخی بافت دارد. مرحله دوم به موجب کاربست بازآفرینی پایدار شهری با روش مصاحبه عمیق از متخصصین مهترین ابعاد بازآفرینی در بافت تاریخی شهر قزوین محله پیغمبریه جمع بندی گردید.نتایج: نتیجه اصلی این پژوهش " کاربست مکانیزم های نهادی برای حرکت به سمت کاربست مدیریت یکپارچه بافت در گام نخست سپس استقرار بازآفرینی پایدار شهری در این بافت می باشد
بازآفرینی پایدار و خلاق شهری با تاکید بر فعالیت های اقتصادی سازگار
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بازآفرینی شهری پایدار و خلاق با تأکید بر فعالیت های اقتصادی سازگار به عنوان مقاله ای سعی در پاسخگویی به سؤالات بازآفرینی دارد. با توجه به روند سریع شهرنشینی و اثرات آن بر بافت های تاریخی و فرسوده، توجه و مراقبت بیشتری در این بافت ها احساس می شود.مواد و روش ها: در این تحقیق سعی شده است با جمع آوری نمونه های موردی به بررسی پروژه های بازآفرینی شهری پایدار و خلاق در کشورهای توسعه یافته و همچنین کشورهای تاریخی پرداخته شود و از مجموعه اطلاعات این پروژه های بازآفرینی برای ایجاد مدلی مناسب برای این موضوع استفاده شده است. . برای این منظور از جدول مقایسه ای توصیفی برای تکمیل اطلاعات و ایجاد راهکارهای خلاقانه استفاده شده است.یافته ها و نتیجه گیری: بافت های تاریخی دارای بالاترین ظرفیت های فرهنگی و اقتصادی هستند که برای بهره برداری از آن ها در راستای توسعه منطقه و همچنین جلوگیری از زوال آن، باید از راهکارهای قابل اعتماد و پاسخگو استفاده کرد. تحقیق زیر نیز در جستجوی بررسی این راهکارها و امکان سنجی بازآفرینی خلاقانه مبتنی بر اقتصاد بومی در پروژه های شهرهای مختلف جهان به منظور پرکردن خلأ توسعه بافت های تاریخی به ویژه از منظر اقتصادی است. . نتایج این تحقیق حاکی از آن است که بهترین و جامع ترین روش برای بازآفرینی و طراحی بهتر و بهینه این بافت تاریخی، اقتصاد خلاق و راهکارهای آن است که شامل برندسازی، افزایش ارتباط بین گردشگری و صنایع، ایجاد ارزش های اقتصادی، سرمایه گذاری، ایجاد یا تغییر کاربری است، بنابراین استفاده از رویکرد مطلوب و توسعه خلاق اقتصادی در بازآفرینی بافت تاریخی، پویایی و توسعه اقتصادی و فرهنگی آن را در پی خواهد داشت