
مطالعات دین، معنویت و مدیریت (اسلام و مدیریت سابق)
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال 11 بهار و تابستان 1403 شماره 20 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: استراتژی ارزشی تامین منابع انسانی در اسلام به عنوان مهمترین استراتژی تامین منابع انسانی، به دنبال تحقق ایدئولوژی مبتنی بر شایسته سالاری است. جنبه مبهم این پژوهش در آن است که فلسفه وجودی برخی از مدیران سازمان های دولتی ایران برای تامین منابع انسانی بویژه در ساختار اداری کشور با رویکرد ایدئولوژی مبتنی بر شایسته سالاری برخوردار نیستند و اقدامات لازم و کافی برای اینکه دولت ها در زنجیره عدالت استخدامی از لحاظ منشور حکومتی هم راستا باشند، صورت نگرفته است. برای خروج از این ابهام، پژوهش حاصر به دنبال کامل کردن خلاء علمی و عملی در حوزه استراتژی تامین منابع انسانی برای دولت های اسلامی است. لذا یک اقدام اساسی برای تقویت آثار مدیریت نوآورانه و دور شدن از چالش های ناشی از نبود آن، یافتن الگو و چارچوبی از استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه است. لذا هدف این پژوهش، ارائه الگویی از استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی است و سوال پژوهش اینگونه مطرح می شود: مقوله های استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه کدامند؟
روش: روش پژوهش کیفی و با رویکرد استقرایی است. برای استخراج محتوا از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد. منبع پژوهش؛ نامه ها، خطبه ها و حکمت های حضرت علی در ارتباط با استراتژی تامین منابع انسانی در اسلام است. برای اعتبارسنجی تحلیل مضمون اکثر روش شناسان کیفی از معیار «اعتمادپذیری یا قابلیت اعتماد» استفاده می کنند. «لینکلن و گوبا» برای قابل اعتماد بودن پژوهش های کیفی، معیارهایی چون: امکان اعتبار، اتکاپذیری یا توانایی اتکا، انتقال پذیری یا توان انتقال، تصدیق یا امکان تأیید را ارائه کرده اند. در پژوهش حاضر، سنجه های مذکور به طرق مختلف تدارک شده که از مهم ترین آنها، راهبرد «کدگذاران مستقل» است. برای سنجش پایایی یا قابلیت اعتماد از روش توافق درصدی استفاده شد؛ به این صورت که از دو نفر از خبرگانی که به طور مستقل کدگذاری را انجام داده اند، کدهایی پذیرفته شد و به جمع بندی رسید که بیش از نصف یا 50 درصد از کدگذاران بر آن صحه گذاشته بودند.
یافته ها: در مرحله اول پژوهش، مضامین اساسی بر اساس نامه ها، خطبه ها و حکمت های امام علیj مورد توجه قرار گرفت. پس از استخراج جملات کلیدی و پالایش آنها، 128 مضمون اساسی به دست آمد. در مرحله بعد، پژوهشگر با بررسی مضامین پایه (کدهای اولیه)، چهار آموزه کلی در کدها را کشف کرد. این آموزه ها، همان آموزه های چهارگانه برای استراتژی تامین منابع انسانی در اسلام نامیده شد. آموزه اول در استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه های فردی» نام گرفت. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار فردی» بستگی دارد، و به سطح زیربنایی معروف است. آموزه دوم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه گروهی» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی منوط به تربیت مدیران و منابع انسانی برای واحدهای مختلف سازمان های دولتی ایران است. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار گروهی» بستگی دارد و به سطح ظرفیت سازی معروف است. آموزه سوم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه سازمانی» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی منوط به داشتن مدیرانی است که بتوانند شکاف مدیریتی را از بین ببرند. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار سازمانی» بستگی دارد، و به سطح روبنایی معروف است. آموزه چهارم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه دولت» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی به مجموعه مدیریتی، سیاسی و اقتصادی وابسته است. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار دولت» بستگی دارد. در آموزه دولت، داشتن حکمت و علم به مسائل مدیریتی، سیاسی و اقتصادی در راستای مسیر پیشرفت مورد نظر دولت ها در جامعه اسلامی مطرح می شود و به سطح بازخور معروف است.
بحث و نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که چهار آموزه فردی، گروهی، سازمانی و دولتی را باید در چهار سطح مدیریتی رفتار فردی، رفتار گروهی، رفتار سازمانی و رفتار دولت جستجو کرد. به طوری که در سطح مدیریت رفتار فردی باید به تقوا، شایسته محوری، داشتن سعه صدر، و سلامت بدنه؛ در سطح مدیریت رفتار گروهی؛ اعتماد، آینده نگری، ایجاد انسجام، و حفظ جامعه؛ در سطح مدیریت رفتار سازمانی ضابطه مداری، معیارگرایی، قانونمندی، حق گرایی و عدالت محوری؛ و در سطح مدیریت رفتار دولت به آزمایش، رشد، شخصیت دهی، مشارکت و اطاعت منابع انسانی توجه نمود. بر اساس یافته های پژوهش می توان پیشنهادهایی را برای مدیران سازمان ها در ایران ارائه کرد: 1) روی آوردن به استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی بر اساس نگاه سه وجهی مدیران به گذشته، حال و آینده مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه؛ 2) اولویت گذاشتن بر خدمت به مردم و شهروندان در جهت حاکمیت اصل انتخاب و انتصاب منابع انسانی شایسته سالار مبتنی بر تخصص توام با تعهد؛ 3) بسترسازی برای شکل گیری اخلاقیات در استفاده از استراتژی تامین منابع انسانی شایسته؛ 4) حرکت بر روی استقرار و پیاده سازی دولت علوی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه.
واژگان کلیدی: استراتژی، تامین منابع انسانی، دولت اسلامی، نهج البلاغه، تحلیل مضمون
تقدیر و تشکر: از سردبیر محترم فصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت و سایر مشارکت کنندگان در این مطالعه قدردانی می نمایم.
تضاد منافع: هیچ تضاد منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
مقدمه و اهداف: استراتژی ارزشی تامین منابع انسانی در اسلام به عنوان مهمترین استراتژی تامین منابع انسانی، به دنبال تحقق ایدئولوژی مبتنی بر شایسته سالاری است. جنبه مبهم این پژوهش در آن است که فلسفه وجودی برخی از مدیران سازمان های دولتی ایران برای تامین منابع انسانی بویژه در ساختار اداری کشور با رویکرد ایدئولوژی مبتنی بر شایسته سالاری برخوردار نیستند و اقدامات لازم و کافی برای اینکه دولت ها در زنجیره عدالت استخدامی از لحاظ منشور حکومتی هم راستا باشند، صورت نگرفته است. برای خروج از این ابهام، پژوهش حاصر به دنبال کامل کردن خلاء علمی و عملی در حوزه استراتژی تامین منابع انسانی برای دولت های اسلامی است. لذا یک اقدام اساسی برای تقویت آثار مدیریت نوآورانه و دور شدن از چالش های ناشی از نبود آن، یافتن الگو و چارچوبی از استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه است. لذا هدف این پژوهش، ارائه الگویی از استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی است و سوال پژوهش اینگونه مطرح می شود: مقوله های استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه کدامند؟
روش: روش پژوهش کیفی و با رویکرد استقرایی است. برای استخراج محتوا از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد. منبع پژوهش؛ نامه ها، خطبه ها و حکمت های حضرت علی در ارتباط با استراتژی تامین منابع انسانی در اسلام است. برای اعتبارسنجی تحلیل مضمون اکثر روش شناسان کیفی از معیار «اعتمادپذیری یا قابلیت اعتماد» استفاده می کنند. «لینکلن و گوبا» برای قابل اعتماد بودن پژوهش های کیفی، معیارهایی چون: امکان اعتبار، اتکاپذیری یا توانایی اتکا، انتقال پذیری یا توان انتقال، تصدیق یا امکان تأیید را ارائه کرده اند. در پژوهش حاضر، سنجه های مذکور به طرق مختلف تدارک شده که از مهم ترین آنها، راهبرد «کدگذاران مستقل» است. برای سنجش پایایی یا قابلیت اعتماد از روش توافق درصدی استفاده شد؛ به این صورت که از دو نفر از خبرگانی که به طور مستقل کدگذاری را انجام داده اند، کدهایی پذیرفته شد و به جمع بندی رسید که بیش از نصف یا 50 درصد از کدگذاران بر آن صحه گذاشته بودند.
یافته ها: در مرحله اول پژوهش، مضامین اساسی بر اساس نامه ها، خطبه ها و حکمت های امام علیj مورد توجه قرار گرفت. پس از استخراج جملات کلیدی و پالایش آنها، 128 مضمون اساسی به دست آمد. در مرحله بعد، پژوهشگر با بررسی مضامین پایه (کدهای اولیه)، چهار آموزه کلی در کدها را کشف کرد. این آموزه ها، همان آموزه های چهارگانه برای استراتژی تامین منابع انسانی در اسلام نامیده شد. آموزه اول در استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه های فردی» نام گرفت. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار فردی» بستگی دارد، و به سطح زیربنایی معروف است. آموزه دوم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه گروهی» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی منوط به تربیت مدیران و منابع انسانی برای واحدهای مختلف سازمان های دولتی ایران است. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار گروهی» بستگی دارد و به سطح ظرفیت سازی معروف است. آموزه سوم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه سازمانی» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی منوط به داشتن مدیرانی است که بتوانند شکاف مدیریتی را از بین ببرند. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار سازمانی» بستگی دارد، و به سطح روبنایی معروف است. آموزه چهارم استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی «آموزه دولت» نام گرفت. تحقق این آموزه در هر دولت و سازمانی به مجموعه مدیریتی، سیاسی و اقتصادی وابسته است. اجرای این آموزه به «مدیریت رفتار دولت» بستگی دارد. در آموزه دولت، داشتن حکمت و علم به مسائل مدیریتی، سیاسی و اقتصادی در راستای مسیر پیشرفت مورد نظر دولت ها در جامعه اسلامی مطرح می شود و به سطح بازخور معروف است.
بحث و نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که چهار آموزه فردی، گروهی، سازمانی و دولتی را باید در چهار سطح مدیریتی رفتار فردی، رفتار گروهی، رفتار سازمانی و رفتار دولت جستجو کرد. به طوری که در سطح مدیریت رفتار فردی باید به تقوا، شایسته محوری، داشتن سعه صدر، و سلامت بدنه؛ در سطح مدیریت رفتار گروهی؛ اعتماد، آینده نگری، ایجاد انسجام، و حفظ جامعه؛ در سطح مدیریت رفتار سازمانی ضابطه مداری، معیارگرایی، قانونمندی، حق گرایی و عدالت محوری؛ و در سطح مدیریت رفتار دولت به آزمایش، رشد، شخصیت دهی، مشارکت و اطاعت منابع انسانی توجه نمود. بر اساس یافته های پژوهش می توان پیشنهادهایی را برای مدیران سازمان ها در ایران ارائه کرد: 1) روی آوردن به استراتژی تامین منابع انسانی در دولت اسلامی بر اساس نگاه سه وجهی مدیران به گذشته، حال و آینده مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه؛ 2) اولویت گذاشتن بر خدمت به مردم و شهروندان در جهت حاکمیت اصل انتخاب و انتصاب منابع انسانی شایسته سالار مبتنی بر تخصص توام با تعهد؛ 3) بسترسازی برای شکل گیری اخلاقیات در استفاده از استراتژی تامین منابع انسانی شایسته؛ 4) حرکت بر روی استقرار و پیاده سازی دولت علوی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه.
واژگان کلیدی: استراتژی، تامین منابع انسانی، دولت اسلامی، نهج البلاغه، تحلیل مضمون
تقدیر و تشکر: از سردبیر محترم فصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت و سایر مشارکت کنندگان در این مطالعه قدردانی می نمایم.
تضاد منافع: هیچ تضاد منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
طراحی مدل عدم تمرکز (سیاسی-اقتصادی) در استان های ایران درراستای حکمرانی مطلوب با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهدافامروزه پارادایم حکمرانی مطلوب در مقیاس وسیعی از سطح محلی تا بین المللی به کار برده می شود. به گمان بسیاری از خبرگان و صاحب نظران این قلمرو تحقیقاتی، مهم ترین و مؤثرترین نظریه در راه رسیدن به حکمرانی مطلوب «تمرکزدایی قدرت (سیاسی - اقتصادی)» می باشد (چیگو،[1] 2021). تمرکززدایی به عنوان یکی از شاخص های کاهش فاصله قدرت موردتوجه قرار گرفته است. تمرکززدایی به معنای تفویض قدرت (در مسائل سیاسی و اقتصادی) به کاهش فاصله قدرت بین سطوح مختلف و فاصله قدرت بین دولت و مردم منجر می شود (رودریگز،[2] 2018). مسئله اصلی این پژوهش آن است که در حال حاضر عزم راسخی در نظام سیاسی و خط مشی گذاری کشور برای تحقق الگوی تمرکززدایی و تفویض اختیار به قدرت های محلی (مانند استانداری ها و غیره) مشاهده نمی شود. از سوی دیگر، مشخص شده است که صرف افزایش تمرکززدایی، رفاه را افزایش نمی دهد؛ بلکه ابتدا باید زیربنای لازم برای واگذاری امور به استان ها ارزیابی شود و سپس انتظار محقق شدن و بهبود رفاه اجتماعی در استان ها را داشت (خانزادی و همکاران، 1400). از دیدگاه نظری نیز تاکنون تلاش زیادی برای ارائه الگوی تمرکززدایی سیاسی- اقتصادی انجام نشده است که این امر بیان کننده یک شکاف تحقیقاتی عمده در ادبیات حکمرانی است. با تمام اوصاف یادشده، این سؤال که چگونه عدم تمرکز به تحقق حکمرانی مطلوب کمک می نماید، به دلیل اختلاف نظرها و کمبودهایی که در حوزه ادبیات نظری و پیشینه پژوهش پابرجاست، بدون پاسخ محکم و قطعی به قوت خود باقی است؛ ازاین رو، سؤال اصلی این پژوهش این است: «مدل عدم تمرکز (سیاسی- اقتصادی) در استان های ایران درراستای حکمرانی مطلوب چگونه است؟» روشاین پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی است که با رویکرد آمیخته (کیفی-کمّی) انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی است که دارای سابقه آموزش در حوزه مدیریتی دولتی و مقالات علمی معتبر دراین زمینه هستند. برای تعیین نمونه های این پژوهش و تعیین این گروه از خبرگان از روش نمونه گیری غیراحتمالی و هدفمند[3] استفاده شده است. ملاک تعیین حجم نمونه در این پژوهش، رسیدن به اشباع نظری است که بعد از چهارده مصاحبه اشباع نظری حاصل شده است.برای نمونه گیری از تکنیک گلوله برفی استفاده شده است. جامعه آماری مرحله کمّی، مدیران ارشد و میانی استانداری و سازمان برنامه وبودجه و مدیران ادارات کل در استان های تهران، اصفهان، کردستان، خوزستان بودند (N=183). باتوجه به اینکه تعداد جامعه موردمطالعه محدود می باشد، کل جامعه موردمطالعه به طورکامل و غیرتصادفی به عنوان نمونه موردبررسی استفاده شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است. جهت تعیین روایی و پایایی مصاحبه ها از دو روش بازآزمون و توافق دوکدگذار استفاده شده است.در بخش کمّی، برای آزمون این فرضیات تحقیق، از ابزار پرسش نامه محقق ساخته شامل 147 گویه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. گویه های پرسش نامه دقیقاً بر مبنای شاخص های شناسایی شده در فاز کیفی تحقیق تدوین شده است. در این پژوهش از روش تئوری داده بنیاد برای تحلیل داده های کیفی استفاده شده است. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از نرم افزار Maxqda نسخه 2020 انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیات تحقیق از آمار استنباطی و تکنیک حداقل مربعات جزئی (PLS) نسخه 2024 استفاده شده است. نتایجبر اساس نتایج حاصل از سه مرحله کدگذاری در بخش کیقی پژوهش، داده های به دست آمده در 9 مقوله اصلی طبقه بندی می شوند. با نظر استادان و کارشناسان امر، از تمامی شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی 14 مصاحبه ، شامل 9 مقوله و تعداد 30 شاخص جهت تدوین مدل عدم تمرکز (سیاسی- اقتصادی) درراستای حکمرانی مطلوب به کار گرفته شده است. شکل 1: مدل پارادایمی تحقیقجهت اعتبارسنجی مدل بدست آمده از رویکرد پیمایشی استفاده شد. برای بررسی روایی پرسش نامه ها دو شاخص[4]CVI و [5]CVR سنجیده شده است. نتایج بررسی شاخص روایی محتوای سؤالات نشان می دهد CVI همه سؤالات بالاتر از 8/0 هستند که نتایج روایی محتوای تک تک سؤالات است. همچنین، باتوجه به اینکه مقدار CVR تک تک سؤالات بزرگ تر از ۰٫56 شده است، نسبت روایی محتوای این پرسش نامه تأیید شده است.مقدار پایایی آلفای کرونباخ و پایایی مرکب برای تمام متغیرهای حاضر در مدل پژوهش بیش از 7/0 می باشد. بنابراین، پرسشنامه تحقیق از پایایی لازم برخوردار است. براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که شروط روایی همگرا نیز برقرار است. ازاین رو، روایی همگرا نیز تأیید شده است. نتایج آزمون فورنل-لاکر نیز روایی ابزار را تأیید می نماید. آزمون ضریب تعیین (R2) و شاخص GOF (برابر با 698/0) نیز برازش مناسب مدل پژوهش را تأیید می کند. در مجموع نتایج بخش کمی از منظر ضریب مسیر و مقدار معناداری نشان داد که مدل پیشنهادی در این تحقیق از اعتیار مناسبی برخوردار است. بحث و نتیجه گیریتمرکززدایی و تشکیل حکومت محلی فرآیندی پیچیده و طولانی است که جهت افزایش مشارکت تمامی افراد یک جامعه در فرایند توسعه براساس ظرفیت ها، توانمندی ها و منابع محل عمل می کند. در تمرکززدایی، دولت مرکزی اختیار تصمیم گیری را به نهادهای محلی واگذار می کند که متصدیان آنها توسط مردم همان محل انتخاب شده اند؛ اما عملکرد آنها تحت کنترل و نظارت حکومت مرکزی است. به عبارتی بهتر، تمرکززدایی به اختیارعمل نسبی دولت های محلی درزمینه تعیین اهداف، تدارک منابع و اداره و اجرای سیاست های عمومی اشاره دارد. تمرکززدایی موجب تسهیل و تسریع در تصمیم گیری ها می شود. رقابت بین دولت های محلی را افزایش می دهد. توسعه منطقه ای به همراه می آورد و با نزدیک کردن دولت به مردم موجب افزایش شفافیت و پاسخگویی می شود. در موادی از قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه کشور نیز به بحث تمرکززدایی اشاره شده است. در کشورهای درحال توسعه چند دسته وظیفه اصلی شامل «پی ریزی حکومت قانون و تضمین اجرای مقررات»، «ایجاد ثبات اقتصادی کلان»، «ایجاد و ارتقا زیرساخت ها»، «ارائه خدمات رفاهی»، «حفاظت از محیط زیست» و «تقویت توان تولیدی اقتصاد ملی» را به طورخلاصه می توان مهم ترین فعالیت های بخش عمومی عنوان کرد. این پژوهش از نخستین مطالعاتی است که مدلی جامع در رابطه با تمرکززدایی در راستای حکمرانی مطلوب ارائه می دهد. مولفه های شناسایی شده در مدل این پژوهش می تواند رهنمودهایی مدیریتی برای سیاست گذاران جهت تسهیل فرایند تمرکززدایی و به تبع آن تقویت حکمرانی خوب داشته باشد. همچنین مدل پیشنهادی با تفکیک عوامل مختلف نگرش جدیدی در اختیار پژوهشگران قرار می دهد تا بتوانند حوزه های مهم تمرکززدایی را از منظر حکمرانی خوب شناسایی کنند. تقدیر و تشکرنویسندگان از کلیه خبرگانی که در این پژوهش مشارکت داشتند تقدیر و تشکر می کنند. همچنین نویسندگان سپاسگزاری خود را از کلیه مدیران و کارکنان گروه مدیریت دولتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر ابزار می دارند. تعارض منافعنویسندگان اظهار می کنند که هیچ تعارض منافعی وجود ندارد.
طراحی الگوی مفهومی بررسی تطورات سیاستی در حکمرانی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف
در فرایند سیاستگذاری، بررسی تطورات سیاستی در هر مسأله یا موضوع، امری است اجتناب ناپذیر، تا بتوان تجربیات گذشته را چراغ راه آینده سیاستگذاری قرار داد. این امر مستلزم استخراج مدلی درخور است که با آن بتوان توصیف هوشمندانه از عملکرد واقعی سیاستگذار در دستیابی به اهدافش ارائه کرد. فقدان مدلی شایسته در بررسی ها، انتزاعی بودن مدل ها، عدم پوشش پروسه های واقعی خط مشی گذاری در بررسی ها، فاصله گرفتن سیاستگذار از تکالیف کلان و استغراق در جزئیات، مهم ترین براهینی است که مُثبت احتیاج سیاستگذاران، بویژه سیاستگذاران حوزه فرهنگ به برخورداری از الگویی شایسته در این خصوص است. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی مفهومی کارآمد و موثر در بررسی تطورات سیاستی در حکمرانی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است.
روش
با انتفاع از اسلوب تحقیق اکتشافی و استراتژی تئوری مفهوم سازی بنیادی و با مصاحبه با 61 نفر از متخصصین و دست اندرکاران در دستگاه ها و نهادهای ذیربط، مدل مذکور استخراج شد. بمنظور تحلیل داده ها از شیوه مقایسه مداوم در مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی بهره گرفته شده است. مبتنی بر کدگذاری های صورت گرفته، نخست 870 کد اولیه، مشخص شد.
بررسی روایی تحقیق، بر عهده مصاحبه شوندگان و متخصصین بوده که مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین با بهره برداری از شیوه مطالعه حسابرسی فرآیند پایایی تحقیق نیز مورد تأیید قرار گرفت.
نتایج
تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که الگوی مفهومی بررسی تطورات سیاستی در حکمرانی فرهنگی ج.ا.ا، یک ماتریس سه بُعدی، واجد 11 طبقه (نوع فعالیت سیاستی) به جهت فرایندی و 11 مقوله (جنس فعالیت سیاستی) به جهت شکلی و هشت دسته به جهت محتوایی می باشد.
بحث و نتیجه گیری
انواع فعالیت های سیاستی شامل موارد زیر است:
اجرایی و تصدی گرایانه (مباشرتی)
حمایت معنوی (هدایتی)
حمایت مادی
مشارکتی (سهیم در اجرا)
سیاستگذاری و برنامه ریزی
تقنینی
نظارتی
صدور مجوز
هماهنگی تعاملاتی
ستادی مدیریتی عمومی
تقابل با جریان توسعه ای و ترویجی
جنس فعالیت های سیاستی شامل موارد زیر می باشد:
آموزشی
پژوهشی
هنری
استعدادیابی
حفظ و نگهداری آثار موسیقیایی
مالکیت مادی و معنوی اثر
تبلیغی ترویجی
رسانه ای
تملک و تجهیزات نرم افزاری و سخت افزاری
مجازی و رسانه های دیجیتال
ستادی و مدیریتی تخصصی
هشت دسته محتوایی نیز شامل موارد زیر است:
عرفی گرایی یا سکولاریزیم
دموکراتیزاسیون
توسعه گرایی و مدرنیزاسیون
ملی گرایی در سایه امت گرایی
اصلاحات اجتماعی و اقتصادی
خانواده گرایی
شریعتمداری
انقلابی گری
در پایان، پیشنهاد می شود با بهره گیری از مدل ارائه شده در این تحقیق و با استفاده از شیوه های علمی و کاربردی، آسیب های نظام حکمرانی و سیاستگذاری فرهنگی شناسایی و مبتنی بر آن سیاست های کلان و بخشی جمهوری اسلامی ایران در حوزه فرهگ، تدوین گردد.
شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر ایفای نقش مسئولیت های اجتماعی در سازمان های فضیلت محور (مورد مطالعه: آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فضیلت سازمانی، به عنوان مفهومی ترکیبی از روان شناسی مثبت و اخلاق تجاری، به ویژگی های کلی اخلاقی سازمانی اشاره دارد که توسط جمعی یا فردی، جو، ساختار و رویه های خط مشی در یک سازمان تجسم می یابد. در سال های اخیر، تأثیرات مثبت فضایل سازمانی بر افراد و سازمان ها مورد توجه دانشگاهی فزاینده ای قرار گرفته است. توسعه فناوری دیجیتال منجر به تغییر در مدل های کسب و کار و الگوهای سازمانی و غیره و همچنین ایجاد رفتارهای کاری فراتر از حیطه مسئولیت کارکنان و نحوه ارتقای رفتارهای سازنده کارکنان در شرایط جدید کاری نیز شده است. تبدیل شدن به موضوعی کانونی در حوزه رفتار سازمانی و منابع انسانی. رفتار حمایتی یک رفتار فرا نقشی است که در آن کارکنان ایده های سازنده ای را برای بهبود وضعیت کاری یا سازمانی خود آغاز می کنند. این رفتار بیشتر با ویژگی های انگیزشی بیرونی درونی و سازمانی خود فرد مرتبط است. بنابراین، این امکان وجود دارد که فضیلت سازمانی یک متغیر پیشین مهم رفتار سازنده کارکنان باشد. بررسی ادبیات مربوطه نشان می دهد که مطالعات رابطه بین فضیلت سازمانی و متغیرهای پیامد مرتبط را بررسی کرده اند، اما مطالعات کمتری رابطه بین فضیلت سازمانی و رفتار سازنده کارکنان را بررسی کرده اند. بنابراین، این مطالعه تأثیر فضیلت سازمانی را بر رفتار سازنده کارکنان در زمینه چینی بررسی می کند. با توجه به عرصه های فعال آستان قدس رضوی، ذینفعان مختلفی از آحاد و اقشار جامعه به عنوان سرمایه های اجتماعی این سازمان قرار دارند که ایجاب می نماید نسبت به اتخاذ رویکردهای مسئولیت های اجتماعی اقدام ویژه ای به عمل آید. بر اساس اسناد بالادستی کشور مطابق با بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، پیشرفت اسلامی − ایرانی، سیاست های اقتصاد مقاومتی و سیاست های اداری ابلاغی توسط مقام معظم رهبری، توجه به تعالی سازمانی توسط سازمان ها و نهادهای دولتی تأکید شده است که در این راستا؛ آستان قدس رضوی که در پایتخت مذهبی و شیعه جهان اسلام قرار دارد می بایست خود را نسبت به اتخاذ ملاحظات، تدابیر، راهبردها و سیاست های متمرکز، جامعه و یکپارچه به منظور توسعه ی مبانی مسئولیت های اجتماعی اقدام نماید و از تبعات و چالش های عدم توجه به این مقوله، خود را مصون دارد. عدم توجه آستان قدس رضوی به مقوله مسئولیت های اجتماعی شامل 1. ریزش سرمایه های اجتماعی؛ 2. اصطکاک فکری و عملکردی با اقشار مختلف جامعه؛ 3. اشاعه ی رفتارهای انحرافی و سوء در بین مدیران و کارکنان؛ 4. منحرف شدن از مأموریت اصلی و توجه و تکریم زائران مقدس بارگاه امام رضاj؛ 5. افزایش هزینه های ناشی از خروج سهامداران در بخش های اقتصادی؛ 6. آسیب و خدشه به مبانی اصلی انقلاب اسلامی؛ 7. تحت الشعاع قرار گرفتن اصول اجتماعی و فرهنگی سازمان می باشد. بر اساس چالش ها و مطالب بیان شده، در این تحقیق محقق به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که الگوی مسئولیت های اجتماعی در آستان قدس رضوی به عنوان یک سازمان فضیلت محور به چه صورت می باشد به عبارت دیگر محقق به دنبال شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر توسعه ی رویکرد مسئولیت های اجتماعی در بین منابع انسانی سازمان آستان قدس رضوی می باشد؟
روش تحقیق: این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها به صورت توصیفی از نوع اکتشافی است و از ابزار تجزیه و تحلیل داده های کیفی شامل تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران فعال در زمینه مسئولیت های اجتماعی در وزارت آستان قدس رضوی بودند که در نهایت 10 نفر به روش هدفمند و در دسترس تعیین شدند که نسبت به انجام مصاحبه از آن ها اقدام شد.
یافته ها: در این پژوهش ها مؤلفه هایی چون نحوه هدایت و راهبری سازمان به سمت سیستماتیک نمودن روند گفتمان سازی اصول مسئولیت های اجتماعی، توسعه ساختاری، توسعه فنّی، فرهنگ سازی، آموزش و... متناسب با مفاهیم مسئولیت های اجتماعی در تمامی لایه های خرد و کلان و سطوح مختلف سازمانی مورد نظر بوده است. آستان قدس رضوی به دلیل ماهیت و مأموریت ویژه آن، نیازمند توجه به اصول مسئولیت های اجتماعی در راستای مدیریت سرمایه اجتماعی است تا بتواند با مشارکت و سهیم شدن آحاد جامعه، پروژه ها به نحو مطلوبی پیش ببرد. این عوامل در بُعد ساختار و تمهیدات سازمانی که ناظر بر مجموعه اقداماتی است که همراستایی و همسویی اقدامات ارکان اجرایی سازمان را در راستای مسئولیت های اجتماعی در سازمان های فضیلت محوری ایجاد می کند که شامل تدوین دستورالعمل ها و رویه های اجرایی، تدوین خط مشی مسئولیت های اجتماعی ، تدوین قوانین مرتبط با مسئولیت های اجتماعی شرکت، تدوین محدودکننده ها و کنترل کننده های سازمانی و تدوین چشم انداز در عرصه پیاده سازی رویکرد مسئولیت های اجتماعی می باشد. بُعد گفتمان سازی که ناظر بر فرهنگ سازی اصول مسئولیت های اجتماعی در سازمان های فضیلت محور می باشد شامل رفتارسازی مبتنی بر دوستی و مروت با آحاد جامعه، فرهنگ سازی و گفتمان سازی اصول کرامت انسانی و توسعه نگرش مدیران نسبت به اهداف فضیلت محور می باشد، زیرسخت های شبکه های اجتماعی شامل به کارگیری شبکه های اجتماعی در راستای مشارکت اجتماعی، استفاده از فرصت های تحول دیجیتال در زمینه مسئولیت های اجتماعی و توسعه یکپارچه شبکه های اجتماعی ملی با نگاه جذب سرمایه اجتماعی می باشد، تدوین قوانین و دستورالعمل ها شامل تدوین دستورالعمل ها و رویه های اجرایی، تدوین خط مشی مسئولیت های اجتماعی و تدوین قوانین مرتبط با سرمایه های اجتماعی شرکت می باشد همچنین تدوین محدودیت ها کنترل کننده ها شامل تدوین محدودکننده ها و کنترل کننده های سازمانی و تدوین چشم انداز در عرصه اجرای مسئولیت های اجتماعی می باشد. فرآیندها و رویه ها شامل طراحی فرآیندهای مدیریت منابع انسانی مبتنی بر رعایت اصول زیست محیطی، پرداخت حقوق و دستمزد در تراز انقلاب اسلامی و تدوین شاخص های ارزیابی عملکرد بر اساس مسئولیت های اجتماعی می باشد.
واکاوی اصلاح رفتارهای انحرافی در سازمان براساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: هراندازه رفتار کارکنان با هنجارها و ارزش های موردنظر سازمان هماهنگ باشد، امکان دستیابی به عملکرد بهتر سازمان فراهم می شود، و در مقابل، بروز رفتارهای غیراخلاقی و نامتناسب با فرهنگ سازمان، پدیده «انحراف رفتاری کارکنان» را معرفی می کند که اثرگذاری منفی آن در دستیابی به هدف ها، سازمان را به واکنش در برابر چنین رفتارهایی مجبور می کند. تشویق به رفتارهای اخلاقی و پرهیز از رفتارهای ناسازگار با اخلاق در سازمان ها، راهبرد مهمی در مدیریت منابع انسانی و افزایش بهره وری سازمانی است تاجایی که سیاست های اصلاح رفتار و اعمال ناسازگار با اخلاق در سازمان، ابزارهای مؤثری برای تحقق اهداف اخلاقی و جلوگیری از بروزمسائلی همچون فساد و تعارض منافع بوده است واهتمام پیوسته به آنها، در ایجاد فرهنگ مثبت سازمانی و یک مزیت رقابتی برای سازمان، نقش مهمی داشته است. با وجود تأکید و اهمیت بر رفتار اخلاقی، همواره احتمال بروز رفتارهای انحرافی و غیراخلاقی افراد در سازمان ها وجود دارد؛ زیرا به اعتقاد برخی از پژوهشگران، بیشتر انسان ها قادر به انجام رفتارهای عمیق غیراخلاقی هستند و پتانسیل افراد و سازمان ها در رفتار غیراخلاقی بی حدوحصر است. بر این اساس نوع و شیوه مواجهه با رفتارهای انحرافی، می تواند این سؤال را طرح کند که برای اصلاح یا پیشگیری از رفتارهای انحرافی کارکنان، از چه اصول و قواعدی باید استفاده نمود که پاسخ به آن، می تواند متأثر از دو رویکرد مدیریت مبتنی بر دین و مدیریت فارغ از آموزه های دینی باشد که هدف پژوهش حاضر، واکاوی اصول اصلاح یا مقابله با رفتار انحرافی کارکنان، با تأکید رویکرد مدیریت مبتنی بر دین است.
روش پژوهش
در پژوهش حاضر که از نظر هدف، کاربردی و از منظر ماهیت، اکتشافی و ازنظر رویکرد ازجمله پژوهش های کیفی است، از روش تحلیل مضمون به عنوان یکی از متداول ترین روش های پژوهش کیفی، برای استخراج و تحلیل داده ها استفاده شده است. در گام نخست، با مطالعه نهج البلاغه کدهای توصیفی مرتبط با هدف پژوهش شناسایی شدند و بر مبنای تشخیص فردی و تبادل نظر با برخی از خبرگان آشنا به متون نهج البلاغه، مضمون های پیدا یا پنهان موجود در کد های توصیفی شناسایی و معرفی شدند. در گام بعدی؛ براساس قرابت و شباهت معنایی و کاربردی، مضمون های پایه اکتشافی در قالب طبقه ها و دسته های جداگانه طبقه بندی شدند و برای هر طبقه، مضمون سازمان دهنده مشخص گردید. سپس مضامین سازمان دهنده شناسایی شده، بر پایه مضمونی فراگیر دسته بندی و عنوان گذاری شدند. برای تأیید دقت علمی داده ها و تحلیل های پژوهش حاضر، مفهوم «قابلیت اعتماد» ازطریق دو راهبرد بازبینی در زمان کد گذاری و تأیید نظر خبرگان مرتبط با پژوهش موردنظر قرار گرفت؛ به طوری که کدهای توصیفی اولیه و مضامین پایه و مضامین سازمان دهنده استخراج شده، در اختیار دو نفر از خبرگان آشنا به متون نهج البلاغه و مفاهیم سازمانی قرار گرفت و ضمن تعامل پیوسته و رفت و برگشتی پژوهشگر با خبرگان، سرانجام مفاهیم مرتبط با موضوع شناسایی و مشخص شدند که پاسخگوی سؤال پژوهش بودند.
یافته های پژوهش: در پژوهش حاضر، به منظور تفسیر عمیق تر و درک دقیق تر مفاهیم موجود در نهج البلاغه نسبت به اصلاح یا همان «اصلاح رفتاری»، سخنان امیر مؤمنان امام علی علیه السلام در خطبه ها و نامه ها و حکمت های نهج البلاغه مطالعه و تحلیل شود تا برای مقابله یا اصلاح رفتارهای انحرافی در محیط کار، اصول و قواعد «اصلاح رفتاری در سازمان» واکاوی شوند. با تحلیل استقرایی داده های پژوهش مشخص شد که مواجهه با رفتار های انحرافی در دو مرحله پیش از بروز رفتار انحرافی، و پس از نمایان شدن رفتار انحرافی قابل طرح است. یافته ها نشان می دهد در مرحله پیش از بروز رفتار انحرافی، سازمان ها نیازمند رعایت اصولی تحت عنوان «اصول اولیه و پیشگیرانه» می باشند که این اصول شامل گسترش فرهنگ تقبیح خطا در سازمان، تدوین و ابلاغ قانون برخورد با خاطی، نظارت و ارزیابی مستمر بر رفتار افراد، آموزش و یاددهی مهارت های رفتار اخلاقی و پسندیده به کارکنان، و رعایت شایسته سالاری در جذب و به کارگیری افراد است. در مرحله نمایان شدن رفتار انحرافی کارکنان، سازمان به منظور اصلاح رفتار انحرافی نیازمند توجه و رعایت اصول دیگری تحت عنوان «اصول ثانویه و اجرایی» است که این اصول شامل آمادگی پذیرش برای اعلام خطا ازسوی خاطی، تساهل اخلاقی به جا در برخورد با فرد خاطی، رازداری و عدم افشای خطای افراد در نزد دیگران، رعایت عدالت در برخورد با خاطی، پاک دامنی مجازات کننده خاطی از رفتار انحرافی است.
بحث و نتیجه گیری
اصلاح و بازداشتن افراد از ارتکاب به رفتارهای انحرافی، از هدف های مهم و دغدغه های اساسی مدیران در سازمان هاست؛ زیرا بروز رفتار انحرافی، خسارت هایی را به فرد و سازمان تحمیل می کند. باوجوداین، در این پژوهش تلاش شد تا با فرض این موضوع که انسان ممکن است دست به رفتار غیراخلاقی و انحرافی بزند، اصول و قواعد برخورد با رفتار انحرافی معرفی شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که سازمان ها می توانند به منظور اصلاح رفتارهای انحرافی، به دو مرحله پیش و پس از وقوع رفتار انحرافی توجهی ویژه داشته باشد. از نتایج مهم پژوهش حاضر آن است که، گام نخست، در اصلاح رفتار انحرافی کارکنان، تمرکز بر پیشگیری و ممانعت از بروز چنین رفتار هایی است که یافته های استخراج شده در پژوهش حاضر، اصولی تحت عنوان اصول اولیه و پیشگیرانه را معرفی می کند. همچنین با فرض رعایت همه جوانب و اقدامات لازم برای پیشگیری، احتمال بروز خطا و کج رفتاری از کارکنان در محیط های اداری و سازمانی وجود دارد و با پذیرش چنین فرضی، نوع برخورد با فرد خاطی و شیوه های رفتاری سازمان برای اصلاح انحرافات رفتاری بسیار حائز اهمیت می شود که نتیجه پژوهش حاضر بیان داشت در این مرحله بایستی بر اصولی به نام اصول ثانویه و اجرایی تمرکز شود تا برای اصلاح رفتار انحرافی به وقوع پیوسته در چارچوب آموزه های دینی با فرد خاطی برخورد و مقدمات جبران و اصلاح رفتار انحرافی را فراهم گردد.
شناسایی و رتبه بندی مقوله های جانشین پروری مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (مورد مطالعه: نظام آماری کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:شناخت مقوله های فرایند جانشین پروری به عنوان یک روش سیستماتیک جهت شناسایی، انتخاب و ارتقای کارکنان کلیدی و استخدام نیروهای مستعد جدید در سازمان، در بیانیه گام دوم انقلاب بسیار تأکید شده است. هدفهدف این پژوهش شناسایی و تعیین اولویت مقوله های جانشین پروری در سازمان های دولتی با توجه به بیانیه گام دوم انقلاب است. متدولوژی محل انجام پژوهش مرکز آمار ایران و معاونت های آمار و اطلاعات در سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان ها و دفاتر آمار دستگاه اجرایی به عنوان نظام آماری ایران بوده و این پژوهش، آمیخته (کمّی−کیفی) با رویکرد استقرایی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، 18 نفر از خبرگان دانشگاهی مسلط به موضوع و بخش کمّی شامل 114 نفر از مدیران و کارشناسان متخصص مرکز آمار ایران و معاونت های آمار و اطلاعات در سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان ها و دستگاه اجرایی بودند.برای جمع آوری داده ها، در بخش کیفی از تکنیک مصاحبه و کدگذاری داده ها و مقوله ها، و در بخش کمّی از پرسش نامه، تحلیل و انجام آزمون های آماری استفاده شده است.برای اولویت بندی مقوله ها نیز از آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیرییافته ها نشان می دهد که جانشین پروری مبتنی بر مقوله های بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، دارای شش بُعد است که این ابعاد شامل شایستگی ها، استعدادیابی، آموزش و توسعه جانشین منتخب، ماندگاری و هم راستایی راهبردی، بانک اطلاعات جانشینی، و جانشین گزینی می باشد و مقوله شایستگی ها مهم ترین عامل در موفقیت پیاده سازی نظام جانشین پروری می باشد.ابعاد شایستگی ها با تاکید بر بیانیه گام دوم احصا شد.
رفتارهای جوارحی و جوانحی، چارچوبی برای مطالعه رفتار سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع: «رفتار سازمانی» یکی از مهم ترین موضوعات در دانش مدیریت و سازمان است. پژوهشگران اسلامی در همه رشته ها تلاش دارند که توصیه های اسلامی را استنباط کنند و به کار گیرند. اندیشمندان مدیریت اسلامی نیز با کاوش علمی، آموزه های اسلامی درخصوص مدیریت و سازمان را استخراج می کنند و با به کارگیری آن، زمینه بالندگی سازمان های اسلامی را فراهم می سازند.موضوعات متعددی در رفتار سازمانی مطالعه می شود تا بتواند بهبود روابط بین مدیر و کارکنان را محقق کند. سطح رفتار فردی، نقطه شروع مطالعه رفتار سازمانی است. چارچوب مطالعاتی سطح رفتار می تواند تأثیر قابل توجهی بر موضوعات سطوح دیگر رفتار داشته باشد. اینکه موضوعات مطرح شده در سطح رفتار چگونه دسته بندی شود دغدغه محققین است. طراحی نوین ساختار مطالعه سطح فردی در رفتار سازمانی براساس آموزه های اسلامی، موضوع اصلی این پژوهش است. روش: این پژوهش که با روش اجتهادی انجام شده است، پس از پرسش تحقیق به بررسی مبانی نظری موضوع پرداخته و سپس با بررسی منابع برون دینی و درون دینی، مستندات مرتبط شناسایی شده است. درنهایت، به تحلیل داده ها و ایده پردازی پرداخته شده است. تدوین دانش رفتار سازمانی با رویکرد اسلامی، نیازمند تبیین زیرساخت های بنیادی این دانش است. همه دانش های علوم اجتماعی بر پایه پیش فرض ها و بنیاد های فلسفی شکل می گیرند. در این پژوهش تلاش شده است که به دور از مباحث عمیق فلسفی، به پیش فرض ها و مبانی نزدیک تر به مسائل رفتار سازمانی، با زبان ساده و مختصر پرداخته شود. سه مبنای فلسفی، تجربی و دینی، به شکل کاربردی، زیربنای مطالعات رفتار سازمانی در این مقاله قرار گرفته است. یافته ها: ماهیت رفتار های جوارحی، ایجاد دگرگونی و تغییر، با منشأ حرکت انسانی به وسیله یکی از اعضا و جوارح است. انسان با حرکات و اقداماتش می تواند باعث حرکت یا توقف فعالیت های سازمان بشود. شناخت رفتار های جوارحی عرصه گسترده ای از موضوعات رفتار کارکنان را به خود اختصاص داده است. مطالعه علمی در برخی از این موضوعات نوآورانه بوده و برخی در این دانش متداول است. با شناسایی آیات و روایات مرتبط با موضوع موردمطالعه، سپس تحلیل و بررسی آنها، دلالت های مدیریتی آن در حوزه رفتار سازمانی ارائه شده است.نتایج: این مطالعه تلاش دارد که نشان دهد موضوعات رفتار سازمانی در سطح فردی را می توان در چارچوب رفتارهای جوارحی و رفتارهای جوانحی به شکل پذیرفته شده در منابع اسلامی ارائه کرد تا پژوهشگران دینی بتوانند دراین الگو موضوعات رفتار سازمانی را مبتنی بر آموزه های اسلامی مطالعه کنند. رفتار های جوارحی در سه دسته مورد مطالعه قرار گرفته است که عبارت ند از: فعالیت های حرکتی (حضور در سازمان، بهره گیری از حواس ظاهری، ارتباطات)، فعالیت های نمادین ارتباطی (زبان نوشتاری، زبان گفتاری، و زبان غیرکلامی)، و فعالیت های ناشی از عواطف، انسانی (پرخاشگری، استرس، شادابی). امروزه در دانش رفتار سازمانی رایج، اجزای رفتار جوانحی، مورد تحقیق گسترده ای قرار گرفته است؛ به گونه ای که در همه کتب رفتار سازمانی، موضوعاتی نظیر ادراک، انگیزش، نگرش، یادگیری، هیجانات، تصمیم گیری و نظایر آنها مشاهده می شود. رفتار های جوانحی در دو دسته مطالعه شده است که عبارت ند از: فعالیت های فکری (ادراک، یادگیری، تصمیم گیری و خلاقیت) و فعالیت های عاطفی (نگرش، انگیزش و هیجانات). ساختار کلی این موضوعات در این مقاله تبیین شده است.
عوامل مؤثر بر سلامت اداری مبتنی بر سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری درزمینه سلامت اداری در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف سلامت اداری را کیفیت رفتار بدنه سیاسی و عمومی دولت درزمینه رعایت ارزش ها، هنجارها و قواعد تعریف کرده اند. دراین دیدگاه، سلامت اداری مفهومی انتزاعی است که بر تحقق اهداف سازمان برپایه ارزش ها تأکید می کند. در نظام اداری جمهوری اسلامی ایران نهادینه شدن ارزش های اسلامی یکی از مهم ترین عوامل ارتقای سلامت اداری و مبارزه با فساد اداری تلقی می شود؛ درحالی که تاکنون مدیران اهمیت چندانی به این مهم نداده اند. هدف محقق از این پژوهش در ابتدا بررسی عوامل مؤثر بر سلامت اداری مبتنی بر سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری درزمینه سلامت اداری است که در سال 1389 به قوای سه گانه ابلاغ شده است و در مرحله بعد، بررسی مؤلفه ها و شاخصه های اصلی سلامت اداری مبتنی بر سیاست های کلی سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری و سرانجام، برقراری ارتباط بین مؤلفه ها و شاخصه های سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری درزمینه سلامت اداری است، براساس اهداف مشخص شده سؤال اصلی پژوهش، عوامل مؤثر بر سلامت اداری مبتنی بر سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری درزمینه سلامت اداری در بخش دولتی چگونه است؟ برای پاسخ با بهره گیری از شبکه مضامین براساس شاخص های استخراج شده شامل 80 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان دهنده و مضمون فراگیر سلامت اداری می باشد.
روشپژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی تحلیلی می باشد و به لحاظ جهت گیری کاربردی، ازنظر فلسفه پژوهش کیفی است و از راهبردی تحلیل مضمون استفاده می کند. تحلیل مضمون برخلاف دیگر روش ها مانند روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری، تئوری داده بنیاد، تحلیل گفتمان و تحلیل محتوا به یک چارچوب تئوریکی وابسته نیست که از قبل وجود داشته باشد و ازاین رو، از آن می توان در چارچوب های تئوریکی متفاوتی استفاده نمود (البته نه در همه چارچوب ها) و همچنین، می توان از آن برای امور مختلف بهره گرفت. ازآنجاکه تحلیل مضمون روش منعطفی است، پژوهشگر باید کاری را که انجام می دهد به طور شفاف و آشکار توضیح دهد و آنچه می گوید با آنچه انجام می دهد باید واقعاً همخوان و منطبق باشد (عابدی جعفری و همکاران، 1390 ). به گمان براون و کلارک (2006)، اعتبار و کیفیت تحلیل مضمون از پاسخ دهی به تعدادی سؤال مشخص خواهد شد .دراین پژوهش، با استفاده از مطالعات منابع و استخراج شناسه اولیه و مقایسه مکرر مضمون های به دست آمده در هر مرحله و بهبود و ارتقا آن شبکه مضامین بدست آمد که براساس شاخص ها مضامین شامل 80 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان دهنده و مضمون فراگیر سلامت اداری می باشد.
یافته هابرای تعیین شاخص های اندازه گیری میزان سلامت نظام اداری باید به مدد ذهن و بررسی های دقیق سیاست های کلی نظام اداری ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری)مدظله العالی) اقدام شود. مجموعه سیاست های کلی نظام اداری شامل 26 فراز است که در ابعاد مختلف،جهت گیری های راهبردی موردانتظار از برنامه ها و اقدامات اجزای مختلف نظام اداری را به صورتی شفاف اعلام کرده است) لطیفی و کمیلی فرد، 1397، ص89). تارنمای طراحی شده که بر اساس خروجی های جداول تحلیل مضامین تهیه شده است که نمایی کلی از مضامین پایه، مضامین سازمان دهنده و درنهایت مضمون فراگیر سلامت اداری را تشکیل می دهد. با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل مضمون سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری درزمینه سلامت اداری، شبکه مضامین براساس شاخص های استخراج شده شامل 80 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان دهنده و مضمون فراگیر سلامت اداری می باشد.
بحث و نتیجه گیریسرانجام مضمون فراگیر یا متغیر ملاک این پژوهش را شکل می دهند که «سلامت اداری» مبتنی بر سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری در زمینه سلامت اداری در بخش دولتی می باشد.دراین مطالعه بیشتر بر توسعه فرهنگ اخلاقی − اسلامی تأکید شده است؛ ولی وزن شایستگی های یادشده یکسان نیست و برخی از آنها پررنگ تر است. پژوهش حاضر نشان می دهد که یکی از مهم ترین عوامل پیش زمینه ای در ایجاد و تثبیت سلامت اداری در سازمان ها همین شاخص توسعه فرهنگ اخلاقی اسلامی است. از دیگر شاخص های سلامت اداری بحث حرکت به سمت دولت الکترونیک می باشد که این امر با اینکه چند دهه در کشور ما به عنوان یک دغدغه مهم مطرح شده، اما تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله زیادی وجود دارد.به این ترتیب، می توان این گونه جمع بندی کرد که این پژوهش، مؤید برخی از ویژگی های اصلی اعتقادی، مکتبی، اخلاقی و سازمانی ذکرشده در پژوهش های پیشین است؛ درحالی که اولویت بندی خاصی برای آنها قائل می شود. اما برخی از ویژگی های جدید را هم دراین خصوص ارائه می دهد و مجموعه ویژگی های یادشده را تکمیل می کند. به علاوه، تمرکز ویژه ای بر ابلاغیه های مقام معظم رهبری در زمینه سلامت اداری داشته و مفاهیم جدیدی دراین خصوص نسبت به پژوهش های پیشین افزوده که نسبت به مطالعات قبل جدید و متفاوت است که درادامه به اختصار این مقایسه با تحقیقات پیشین صورت گرفته است.
سپاسگزاریبا سپاس از سه وجود مقدس:آنان که ناتوان شدند تا ما به توانایی برسیم…موهایشان سپید شد تا ما روسفید شویم…و عاشقانه سوختند تا گرمابخش وجود ما و روشنگر راهمان باشند…پدرانمان، مادرانمان، استادانمان"این مقاله مستخرج از رساله دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان می باشد.”
تضاد منافع به استحضار می رساند در رابطه با انتشار مقاله ارائه شده به طور کامل از اخلاق نشر، از جمله سرقت ادبی، سوء رفتار، جعل داده ها و یا ارسال و انتشار دوگانه، پرهیز نموده و منافعی تجاری در این راستا وجود ندارد و نویسندگان در قبال ارائه اثر خود وجهی دریافت ننموده اند.
بررسی تأثیر آموزش های عقیدتی سپاه بر دین داری سربازان وظیفه در دوره بدو خدمت (مطالعه موردی آموزشگاه مالک اشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عنوان نهادی بالنده و نوآور، مولود تفکر راهبردی امام خمینی و جلوه بارز آرمان های مکتبی و انقلابی ملّت مسلمان ایران و نمادی از اقتدار سیاسی نظامی جمهوری اسلامی ایران است. این نهاد انقلابی منحصر به فرد در جهان، بر مبنای اصل 150 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را در برابرِ هر طیف از تهدیدات سخت ، نیمه سخت، نرم و کمک به توسعه و تعمیق انقلاب اسلامی در داخل و خارج، در چارچوب قوانین و تدابیر ولیّ امر مسلمین و فرمانده معظّم کل قوا بر عهده دارد. در راستای انجام این وظیفه، معاونت تربیت و آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولیّ فقیه در سپاه براساس وظیفه ذاتی خود اقدام به تهیه نظام آموزش عقیدتی برای تدریس در دوره رزم مقدماتی سربازان نموده است. در این دوره-ها که دارای متن خاص و مشخص و مدوّن است، مسائلی از قبیل احکام، اصول اعتقادات و اخلاق اسلامی و همچنین مطالبی درباره انقلاب اسلامی ایران برای فراگیران طرح می شود. هدف کلی از برگزاری این دوره ها ارتقای میزان و سطح شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی، افزایش گرایش آنان به ارزش ها و رفتارهای دینی، و همچنین ارتقای سطح اخلاقی و رفتاری آنان بر اساس موازین اسلامی می باشد. مسئله اصلی این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری این دوره و آموزش های مذکور در ارتقا و بهبود سطح دین داری فراگیران است. بر اساس یک تقسیم بندی، این تأثیر را می توان در سه حوزه شناختی (بینشی)، گرایشی (احساسی و عاطفی)، و کنشی (اخلاقی و رفتاری) بررسی و تجزیه و تحلیل کرد. این پژوهش به لحاظ ماهیت موضوع، توصیفی تحلیلی بوده و برای انجام آن روش پیمایشی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات آن، یکی از متداول ترین و پرکاربردترین ابزارهای پژوهش های میدانی، یعنی پرسش نامه به کار گرفته شده است. پرسش نامه حاضر محقق ساخته می باشد و به صورت بسته طراحی شده است. در این پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت تعداد 50 گویه در اختیار پاسخ دهندگان قرار داده شد تا پاسخ های خود را درباره آن ها مشخص نمایند. طیف گرایش در این پرسشنامه از نوع پنج گزینه ای بوده و پنج درجه ارزشی «کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالم و کاملاً مخالفم» را دربرمی گیرد. پرسش نامه مذکور به گونه ای طراحی شده که بتواند تأثیر آموزش ها را در سه بعد بینشی (شناختی)، گرایشی (احساسی/ عاطفی) و کنشی (رفتاری) مورد سنجش قرار دهد. البته با توجه به زمان محدود دوره آموزشی (2 ماه) و همچنین ماهیت و مواد آموزشی آن، انتظار اصلی از آموزش های این دوره، بیشتر متوجه تغییرات دین داری فراگیران در بعد شناختی خواهد بود و کمتر انتظار است که دو بعد گرایشی و کنشی تغییرات قابل توجهی داشته باشند. از همین رو در پرسش نامه تحقیق، اکثر گویه ها طوری طراحی شده اند که تغییرات بعد شناختی را اندازه گیری کنند. بدین ترتیب، از گویه 1 تا 34 برای سنجش بعد شناختی، گویه 35 تا 41 برای سنجش بعد گرایشی و گویه 42 تا 50 برای سنجش بعد رفتاری در نظر گرفته شده است. پرسش نامه این پژوهش ابتدا با نظر دو تن از کارشناسان خبره (که عضو هیئت علمی و فارغ التحصیل دکتری مرتبط با این پژوهش بودند) آماده شد. سپس برای تعیین اعتبار(روایی) و حصول اطمینان از قابلیت اجرای آن، در اختیار چند تن از اساتید و کارشناسان رشته تعلیم و تربیت که دارای مدرک دکتری این رشته بودند قرار داده شد تا نسبت به روایی آن اظهار نظر نمایند. هر یک از این اساتید نیز اصلاحاتی را در مورد پرسش نامه پیشنهاد دادند، که این پیشنهادات نیز در پرسش نامه اعمال شد. سرانجام پس از جمعبندی نظرات خبرگان، پرسش نامه پژوهش به لحاظ روایی مورد تأیید آنها قرار گرفت. لازم به ذکر است که پرسش های طرح شده، ناظر به محتوای آموزش ها و متونی است که خاص این دوره تهیه و طراحی شده است. همان گونه که اشاره شد، برای آن که بتوانیم میزان تأثیرگذاری آموزش های مذکور بر دین داری سربازان را دقیق تر مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم، آن را به سه بعد شناختی، گرایشی و کنشی تقسیم کردیم. بدین ترتیب سه پرسش فرعی ذیل در دستور کار تحقیق قرار گرفت: 1. این دوره و آموزش های آن تا چه حد در ارتقای آشنایی و شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی تأثیرگذار است؟2. این آموزش ها چه میزان می تواند گرایش سربازان را نسبت به ارزش ها و اخلاق و رفتار اسلامی ارتقا دهد؟3. آموزش های مذکور تا چه حد در ارتقای اخلاقی و رفتاری فراگیران و التزام عملی آنها نسبت به باورها، ارزش ها و احکام اسلامی تأثیر دارد؟ به دنبال طرح سؤالات مذکور، سه فرضیه متناظر با آنها نیز به شرح زیر ارائه گردید: 1. آموزش های عقیدتی مذکور در این دوره، رابطه معنادار بالایی با تغییر بینش و شناخت دینی مخاطبان و فراگیران دارد. 2. مطالب تدریس شده توسط مربیان عقیدتی در این دوره، رابطه معنادار نسبتاً بالایی با تغییر نگرش فراگیران دارد. 3. آموزش های عقیدتی دوره مذکور، با تغییر رفتار فراگیران تحت آموزش، رابطه معناداری ندارد.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد همبستگی مثبت و معنی دار بین بعد شناختی و اثربخشی آموزش های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش های صورت گرفته، بر بعد شناختی فراگیران تاثیر مثبت قابل توجهی گذاشته است. بدین ترتیب، فرضیه اول پژوهش مورد تأیید قرار می گیرد. همچنین نتایج حاصل از محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی دار بین بعد گرایشی و اثربخشی آموزش های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می توان گرفت که آموزش های صورت گرفته، بر بعد گرایشی آنها تاثیر نسبتاً قابل توجهی گذاشته است. البته میزان این تأثیر در مقایسه با بعد شناختی کمتر است. بدین ترتیب می توان گفت فرضیه دوم پژوهش نیز تأیید می شود. همچنین محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی داری بین بعد رفتاری فراگیران و اثربخشی آموزش های صورت گرفته در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. براین اساس، فرضیه سوم پژوهش مورد تأیید قرار نمی گیرد و نتایج تحقیق نشان می دهد آموزش های عقیدتی، در تغییر رفتارهای دینی سربازان نیز تأثیر قابل توجهی دارد. در مجموع، نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که آموزش های عقیدتی مذکور، در تحقق اهداف مورد نظر موفق بوده و حتی در زمینه تغییرات رفتاری که معمولاً نیارمند بازه های زمانی بلند مدت و طولانی است و ظرف مدت دو ماه، کمتر می توان شاهد چنین تغییراتی بود، اثربخشی مناسبی داشته است. بنابراین براساس یافته های مذکور اولاً می توان پیشنهاد کرد این دوره ها همچنان ادامه یابد، و ثانیاً در ادامه این پژوهش می توان پژوهشی را طراحی کرد که طی آن با بررسی نقایص و ضعف های احتمالی (اعم از مربیان، متون، شرایط، فضا و امکانات برگزاری کلاس ها و ...) اثربخشی این آموزش ها افزایش داده و بهبود بخشید.
تبیین مؤلفه های عملکرد فردی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه هدف این پژوهش بررسی مفهوم عملکرد فردی از منظر قرآن است. عملکرد یک عنصر حیاتی در سازمان ها است، زیرا افراد بخش قابل توجهی از زندگی خود را در نهادهای مختلف می گذرانند و سطوح مختلف عملکرد (تیم و سازمانی) را از طریق اقدامات خود شکل می دهند. نحوه تعریف و مشاهده عملکرد تعیین کننده نحوه برخورد و برخورد ما با آن است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی معنا، سطوح، رویکردها و مؤلفه های عملکرد از دیدگاه قرآن است.اهمیت این پژوهش در این است که در کشورهای اسلامی که افراد به عقاید اسلامی پایبند هستند، اعمال و رفتار آنها باید متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. برای ارتقای عنصر حیاتی عملکرد فردی، لازم است دیدگاه خود را نسبت به آن تغییر دهیم و مؤلفه های ضروری آن را بر اساس منابع اسلامی استخراج کنیم که قرآن اولین و مهمترین منبع آن است.سؤال اصلی تحقیق این است که: ابعاد و مؤلفه های عملکرد فردی از دیدگاه قرآن چیست؟ سؤالات ثانویه عبارتند از: ابعاد و مؤلفه های عملکرد فردی در ادبیات متعارف مدیریت منابع انسانی چیست؟ آیا این ابعاد و مولفه ها مورد تایید قرآن است؟
روشاین پژوهش با رویکرد کیفی بر اساس روش تحقیق موضوعی در قرآن کریم انجام شده است. برای جمع آوری داده ها و استخراج مفاهیم از آیات قرآن از روش تحقیق موضوعی در قرآن استفاده شد. برای تحلیل و طبقه بندی سیستماتیک مفاهیم استخراج شده از روش نظریه زمینه ای استفاده شد. فرآیند تحقیق شامل سه مرحله اصلی بود:1. اجرای روش تحقیق موضوعی در قرآن: این مرحله شامل مراحل مقدماتی، استخراج مفهوم، بسط تحقیق و تدوین بود.2. استفاده از گراندد تئوری برای دسته بندی مفاهیم استخراج شده: این مرحله شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی مفاهیم برگرفته از آیات قرآن است.3. یکپارچه سازی نتایج: این مرحله نهایی یافته های دو مرحله قبل را با هم ترکیب کرد تا مدلی جامع از ابعاد و مؤلفه های عملکرد بر اساس قرآن تهیه کند.پژوهشگران از رویکردی تلفیقی ترکیبی از روش تحقیق موضوعی در قرآن و نظریه زمینه ای استفاده کردند. این رویکرد به منظور حصول اطمینان از محوریت قرآن در تحقیق و ارائه چارچوبی نظام مند برای تحلیل و دسته بندی مفاهیم استخراج شده انتخاب شد.
نتایجاین مطالعه نشان داد که دیدگاه قرآن در مورد عملکرد با ادبیات مرسوم مدیریت منابع انسانی متفاوت است. نگاه قرآن به عملکرد صرفاً نتیجه محور یا رفتار محور نیست، بلکه با توجه به پیامدهای اعمال افراد نیز رویکردی پسافرآیند دارد.این پژوهش چهار بعد اصلی عملکرد فردی را از دیدگاه قرآن شناسایی کرد:1. بعد عاملیتی (11 مولفه): شامل عواملی مانند قصد، تلاش، ایمان، ظرفیت وجودی و ساختار شخصیت (شکیله) است.2. بعد عملی (9 جزء): ماهیت و روش اعمال را در بر می گیرد که به اعمال صالح و غیر صالح تقسیم می شود.3. نتایج (3 جزء): این شامل پیامدها، اثرات و پیامدهای اقدامات است.4. دگرگونی های عملکردی (2 جزء): این به تغییر در عملکرد، چه در جهت مثبت (توبه) و چه در جهت منفی (بطلان اعمال) اشاره دارد.دیدگاه قرآنی مؤلفه های متعددی را به درک متعارف عملکرد، به ویژه در بعد عاملی، اضافه می کند. بر عواملی مانند نیت، ایمان و ظرفیت فردی تأکید دارد که معمولاً در مدل های مدیریت عملکرد مرسوم در نظر گرفته نمی شوند.این مطالعه همچنین نشان داد که قرآن برخی از جنبه های مدیریت عملکرد مرسوم مانند هدف مداری، مقایسه پذیری، سنجش پذیری و نتیجه گرایی را تأیید می کند و در عین حال ابعاد و مؤلفه های جدیدی را اضافه می کند.
بحث و نتیجه گیرییافته های پژوهش او حاکی از آن است که دیدگاه قرآن در مورد عملکرد فردی جامع تر از مدل های مرسوم است. در حالی که ادبیات متعارف معمولاً بر عوامل تعیین کننده نتایج و خود نتایج تمرکز می کند، قرآن ابعاد دیگری را معرفی می کند، به ویژه بر جنبه عاملی عملکرد تأکید می کند.رویکرد قرآن به عملکرد را می توان پسا رفتاری و پسافرآیندی دانست. نه تنها بعد عملی اعمال را در نظر می گیرد، بلکه عواملی مانند ظرفیت، نیت و ساختار شخصیتی را در بعد عاملی نیز در نظر می گیرد. علاوه بر این، ارزیابی عملکرد را به تحولات پس از عمل، اعم از مثبت (توبه) و منفی (بطلان اعمال) گسترش می دهد.این دیدگاه جامع از عملکرد، پیامدهای مهمی برای مدیریت عملکرد در زمینه های اسلامی دارد. این پیشنهاد می کند که ارزیابی و توسعه عملکرد نه تنها باید رفتارها و نتایج قابل مشاهده، بلکه نیات، ظرفیت ها و رشد شخصی افراد را نیز در نظر بگیرد.این مطالعه نتیجه گیری می کند که ادغام این دیدگاه های قرآنی در سیستم های مدیریت عملکرد می تواند منجر به رویکردی جامع تر و مبتنی بر اخلاقیات برای ارزیابی و توسعه عملکرد در سازمان های اسلامی شود.جهت گیری های آینده پژوهشی شامل بررسی مفهوم عملکرد در ادبیات حدیث، بررسی مفاهیم کاربردی این الگوی قرآنی در سازمان های معاصر و بررسی چگونگی عملیاتی سازی این اصول در سیستم های مدیریت عملکرد است.
رابطه بین اخلاق کاری اسلامی و رضایت کار−خانواده و رفاه روانی: نقش میانجی تعارض کار−خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف کارکنان در مدیریت زندگی کاری و خانوادگی خود با چالش های اساسی روبرو هستند که هم عدم وجود انعطاف پذیری در محل کار را در مدیریت زندگی کاری-خانوادگی نشان می دهد و هم نمایانگر میزان فزاینده تعارض هایی که کارکنان تحت آن کار می کنند می باشد (سلواراجانو همکاران، 2020). ادبیات سازمانی تعارض کار و خانواده را به عنوان نوعی از تعارض بین نقشی شناسایی کرده است که زمانی رخ می دهد که افراد خواسته های متعدد زندگی کاری و خانوادگی خود را مدیریت می کنند و تأثیرات منفی بر رفاه روانی دارد (امستاد و همکاران، 2011). تعارض کار و خانواده یکی از جنبه های مهم بهزیستی روانی است، زیرا می تواند منجر به پیامدهای منفی مختلفی مانند استرس، مشکلات روحی و جسمی و رضایت ضعیف تر از زندگی شود و می تواند تأثیر اجتماعی-اقتصادی گسترده تر بر سلامت عمومی داشته باشد، زیرا ممکن است منجر به عملکرد ضعیف شغلی و میزان بالای غیبت در محل کار شود. اخلاق کار اسلامی نقش بسزایی در محیط کار دارد و بر روابط کارکنان، رضایت شغلی و عملکرد کلی سازمانی تأثیر می گذارد. آل خلیفه و همکاران (2023) دریافتند که اخلاق کار اسلامی به طور مثبت بر عملکرد سازمانی تأثیر می گذارد و جو روابط کارکنان نقش واسطه ای در این رابطه ایفا می کند. بادار و همکاران (2023) اخلاق کار اسلامی می تواند به یک محیط کاری مثبت کمک کند، که به نوبه خود می تواند منجر به عملکرد بالاتر و رضایت شغلی شود. هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر اخلاق کاری اسلامی بر رضایت کار-خانواده و رفاه روانی و سنجش اثر نقش میانجی تعارض کار- خانواده در بین کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی در قالب مدل معادلات ساختاری است. روشپژوهش حاضر از نوع همبستگی و با توجه به هدف از نوع کاربردی بود و جمع آوری اطلاعات به شکل میدانی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان اداری و آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی به تعداد 400 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 300 پرسشنامه توزیع شد که از بین آنها 256 پرسشنامه مناسب برای تجزیه و تحلیل آماری انتخاب گردید. برای تعیین رابطه علی بین متغیرها، تحلیل های آماری با استفاده از روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSSو SMART– PLS انجام شده است. یافته هانتایج آماری پژوهش، فرضیه ها را تایید کرد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اخلاق کاری اسلامی تأثیر مثبت و معنی داری بر رضایت شغلی، رضایت خانوادگی و بهزیستی روانی دارد. یافته ها همچنین نشان داد که تعارض کار- خانواده به طور مستقیم و منفی بر رضایت شغلی، رضایت خانوادگی و بهزیستی روانی تاثیر دارد. به طور کلی، نتایج نشان داد اخلاق کاری اسلامی نقش اساسی در رضایت شغلی و رضایت خانوادگی و بهزیستی روانی ایفا می کند. بحث و نتیجه گیرینتایج ارزیابی مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که اخلاق کاری اسلامی مستقیماً بر رضایت شغلی و رضایت خانواده تأثیر می گذارد. این بدین معناست که نهادینه سازی اخلاق کار اسلامی در سازمان و همسوسازی مبانی اخلاقی با راهبردهای سازمانی می تواند به بهبود رضایت خانواده کمک کند. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به تاثیر مثبت اخلاق کاری اسلامی بر بهزیستی روانی و تعارض کار- خانواده اشاره کرد. با بهبود اخلاق کاری اسلامی و اهمیت دادن هر چه بیشتر به هدفمندی در زندگی، درگیری درکار و درنتیجه آن بهزیستی روانی کارکنان دانشگاه تقویت می شود. در این پژوهش مشاهده شد که تعارض کار- خانواده بر رضایت شغلی و خانوادگی و بهزیستی روانی تاثیر منفی می گذارد. تعارض کار-خانواده منجر به کاهش تدریجی رضایت شغلی می شود پیامدهای منفی از جمله افزایش غیبت کارکنان از کار، افزایش کناره گیری از کار، کاهش بهره وری و تعهد کاری را در سازمان در پی دارد. بنابراین به منظور مدیریت میان تعارض نقش های چندگانه پیشنهاد می شود دوره های آموزشی مناسب مانند تعادل کار- خانواده و آموزش مهارت های مدیریت زمان، سبک حل تعارض و مدیریت استرس برنامه ریزی گردد.
گونه شناسی و مدل یابی شاخصه های مدیریت کلان در قرآن با رویکرد تربیت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: داشتن رویکرد تربیتی به مدیریت می تواند علاوه بر ثمرات تربیت مدیران در تراز کشوری، به عنوان شیوه ای انسان ساز در تعالی انسان مدنظر قرار گیرد. باید توجه داشت در سال های اخیر، نگاه به تربیت همه جانبه و تمام ساحتی در تمامی حیطه ها، از جمله تقویت الگوهای تربیت محور با ابعاد تربیتی مورد توجه قرار گرفته است (حسنی و صادق زاده، 1400: 45). نقطه ثقل این نگاه با من ظرگاه قرآن در داشتن رویکردی است که در آیات مربوط به شاخصه های مدیریت و مدیر به وضوح، دیده می شود. به عبارتی، در نگاه قرآنی ورود به ویژگی های مدیر، تنها برای بیان وظایف مدیریتی نبوده و فرارَوی تربیتی فرد و جامعه، هدف نهایی حرکت قرآنی می باشد. برای همین منظور لازم است ابتدا به این موضوع پرداخته شود که قرآن از گذرگاه کدام شاخصه های مدیریتی مسیر تربیت را اتخاذ نموده و در مرحله بعد از چه سبک و سیاقی برای این منظور استفاده نموده است. همین رویکرد در نگاهی جدید به گونه شناسی و مدل یابی شاخصه های مدیریت کلان در قرآن، در نوشتار حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. در همین راستا پژوهش حاضر سعی دارد در نگاهی جامع به تمام آیات قرآن، گونه های مدیریت کلان در قرآن را شناسایی کرده و مدل توصیفی هرگونه را استخراج نموده و با استنباط دلالت های تربیتی، گامی در جهت غنابخشی و همه جانبه نگری در روندهای تربیتی فراهم نماید. روشتحقیق حاضر با توجه به چندوجهی بودن آن، ترکیبی از روش های کیفی جمع آوری، تحلیل و کدگذاری داده ها را به کار گرفته است. در بخش نخست از روش پدیدارشناسی توصیفی برای رجوع به آیات قرآن کریم استفاده شده است. پدیدارشناسی، یک رویکرد پژوهش کیفی است که در پی شناسایی معنای ذاتی و تغییرناپذیر مسئله ی تحت بررسی می باشد (چان، فانگ و چین: 2013 به نقل از لانگدریج: 2007). مراحل این روش عبارت اند از: 1. طرح سؤال پژوهشی بر اساس الگوی «وجود ذاتی پدیده چیست؟» 2. نمونه گیری هدفمند 3. جمع آوری داده ها 4. تحلیل داده ها (عابدی، 1389). البته این مراحل، سیر خطی ندارند و به صورت رفت و برگشتی مورد استفاده قرار می گیرند. بر اساس مراحل فوق، یعنی سؤال در مورد الگوی ذاتی پدیده تحقیق، ابتدا یک سؤال پژوهشی با این مضمون طرح شد که: 1. «شاخصه های مدیریت کلان که در قرآن معرفی شده اند چیست و توصیفات مربوط به هرکدام چه می باشد؟» 2. نمونه گیری هدفمند که تا اشباع نظری مقولات ادامه داشته و در طرح تحقیقی حاضر سبب خوانش کل آیات قرآن کریم گردید. 3. در مرحله ی سوم، جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و با مراجعه به متن قرآن انجام گرفت. 4. در مرحله ی چهارم، داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار MAXQDAY نسخه3-12 PORO مورد تحلیل قرار گرفت و با مراجعه ی مجدد به متون مورد مطالعه و مقایسه ی توصیف فوق با این متون، نتایج اعتباریابی شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی، گونه های مدیریت کلان در قرآن به دست آمد. در مرحله آخر، مطالعه تطبیقی کدهای محوری و باز به استخراج تحلیل های دینی و فراتحلیل های تربیتی منجر شد. نتایجنتایج تحقیق در پاسخ به پرسش اول تحقیق یعنی گونه ها و دسته بندی های شاخصه های مدیریت کلان در آیات قرآن چیست؟ نشان دهنده آن است که 59 کد باز در رابطه با گونه های مدیریت کلان در قرآن وجود دارد که در قالب سه مقوله کد انتخابی درونداد (ملزومات مدیریت)، فرایند (صفات مدیریت) و برونداد (وظایف مدیریت) دسته بنده شده اند. دسته اول خود به ده کد محوری، دسته دوم به چهارده کد محوری و دسته سوم به شانزده کد محوری تقسیم بندی شده اند.نتایج تحقیق در پاسخ به پرسش دوم تحقیق یعنی آیا برای هرگونه، توصیف یا توصیفات خاصی وجود دارد و مدل نهایی در هر بخش به چه شکل است؟ نشان دهنده آن است که فراوانی داده بر اساس تعداد موارد، ابتدا در بخش وظایف مدیریتی، سپس در بخش توصیه به داشتن صفات مناسب و در مرحله بعد در بخش موارد ملزومات به تربیت بیشتر بوده است؛ اما بر اساس نمودار ستونی میزان توصیه به صفات مدیریتی دارای بیشتری فراوانی محتوایی است. در بخش ملزومات بیشترین فراوانی مربوط به لزوم اطاعت مردم و لزوم امکانات مالی، در بخش فرایند دو صفت اصلی علم و ایمان و در بخش وظایف مدیریت دو بخش مدیریت مالی و حل اختلافات جامعه مورد نظر می باشد.نتایج تحقیق در پاسخ به پرسش سوم تحقیق یعنی دلالت های تربیتی مستخرج از تبیین گونه ها و توصیف مدل های مربوط به شاخصه های مدیریت کلان در قرآن چیست؟ نشان دهنده هشت اصل تربیتی است که شامل موارد زیر می باشد: اصل تکیه بر تلاش، اصل حق و تکلیف تربیتی، اصل نگاه دوسویه به ابعاد مدیریت و تربیت، اصل جمع بین وظایف مختلف، اصل نگاه سازمانی، اصل مدیریت وحدت گرا، اصل اقتدار و صمیمیت، اصل تعهد و تخصص. نتیجه گیریبر اساس آنچه نتایج تحقیق حاضر با تحقیقات پیشین نشان می دهد، همه پژوهش های مدیریتی بر لزوم اعمال مدیریت اسلامی در جامعه اسلامی تأکید دارند چراکه گزاره های درون دینی در بخش ارائه اصول، دارای مبانی و رویکردی متفاوت با رویکردهای سکولار و مادی گرا می باشند. در نظرگاه دوم گرچه اصول کلی مدیریتی استخراج شده در تحقیقات درون دینی دارای شاخصه های اصلی مشابه هستند اما باید توجه داشت مدل استخراجی از مدیریت اسلامی باید جنبه سیستماتیک و همه جانبه داشته و بتواند در کلیت خود، تمامی فرایندهای مدیریتی را پوشش دهد. رویکردی که پژوهش حاضر در سطح کلان آن را دنبال نموده است اما پژوهش های قبلی با توجه به رویکرد خُردنگر، نتوانسته اند به این سطح از داده های استخراجی و تحلیل آن ها دست یابند.در نهایت، پیشنهاد می شود با توجه به الگوی استخراجی سیستمی بر اساس مقاله حاضر، مؤلفه های مدیریت کلان اسلامی در سه بخش درونداد، فرایند و برونداد، در متون روایی و سیره اهل بیت(علیهم السلام) مورد واکاوی قرار گرفته و مدل کامل این الگو به عنوان منبع تربیت مدیران اسلامی مورد استناد و استفاده قرار گیرد.