مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
پست مدرنیسم
حوزه های تخصصی:
داستان های پست مدرن از دیدگاه های بسیاری با داستان های مدرن و کلاسیک متفاوت است و توجه به مؤلفه های این نوع داستان به خواننده کمک می کند تا آن ها را بهتر درک کند و بستر و فضای فرهنگی و اجتماعی را که این آثار در آن ها شکل گرفته، بهتر بشناسد. این مقاله تلاشی است برای خوانش تطبیقی دو رمان پست مدرن عربی و فارسی با نام های فرانکشتاین فی بغداداثر احمد سعداوی و پستیاثر محمدرضا کاتب. این تحقیق با روش تحلیلی- توصیفی، برخی مؤلفه های پست مدرنیسم مانند بینامتنیت، جابه جایی، روش چندصدایی، بی نظمی زمانی و مکانی در روایت رویدادها، فقدان قاعده در مضمون، عدم قطعیت و تک گویی را در این دو رمان نشان می دهد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که وجوه اشتراک میان داستان فرانکشتاین فی بغداد و درون مایه های رمان پستی در پاره ای موارد، ماهیت تقلیدی پیدا کرده و در عین حال عناصری از مدرنیسم را نیز در خود جای داده است. همچنین این رمان ها، آثاری ساختارشکن و چندپاره است که بخش های متفاوتشان از نظر زمانی، مکانی و روایی، فاقد تسلسل خطی و توالی منطقی است.
معرفت شناسی عشق: الهیات پست مدرن با قرائت ژراردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر رنه ژرار، آرزو در انسان، مکانیسمی تقلیدی دارد. عامل برای به دست آوردن موضوع آرزو، به الگو نگریسته، از آن تقلید می کند. با گسترش مهارت های عامل ارتباط تقلیدی به نوعی رقابت تبدیل شده و به خشونت منجر می شود. آرزوی تقلیدی منحصر به روابط بین فردی نیست و در جامعه نیز باعث رفتارهای پرخاشگرانه می شود. خشونت ناشی از آرزوی تقلیدی جامعه بر سر یک قربانی تخلیه می شود و جامعه به آرامش می رسد. از نظر ژرار جامعه و فرهنگ بشر این گونه شکل می گیرد. آرزوی تقلیدی در اساطیر، آیین های مذهبی بدوی و اسناد سرکوبگری معاصر قابل ردیابی است. وی ادعا می کند کتاب مقدس منبع کشف علت و راه حل این بحران است. کتاب مقدس با مستندسازی خشونت مقدس آن را ساخت شکنی می کند. برای رهایی از چرخه ویرانگر آرزوی تقلیدی و خشونت، در مثلث تقلید، خدا باید واسطه آرزوهای انسان باشد. پست مدرنیسم نیازمند معرفت شناسی عشقی است که اقتدارناطلب، انتقادی و تلفیقی است. نظریه ژرار از نظر ابرنظریه بودن، تعهد مدافعانه به مسیحیت، ابطال ناپذیری و غیره قابل نقد است. بااین حال این نظریه توانایی حل بعضی مشکلات پست مدرنیسم را دارد.
بازنمایی تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی در عصر پست مدرن با رویکرد انتزاعی – مینیمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقعة شام آخر حضرت مسیح همواره به عنوان یکی از مهم ترین رویدادهای آیین مسیحیت مورد توجه بوده است. هنرمندان بسیاری این واقعه را نقاشی کردند که از میان آنها مهم ترین و شناخته شده ترین اثر، نقاشی دیواری شام آخر لئوناردو داوینچی در صومعه سانتا ماریا دله گراتسیه است. اهمیت این نقاشی به حدی است که در دورة معاصر نیز بازخوانی های جدیدی از این اثر شکل گرفته است. تصاویر متعدد بازنمایی شده شام آخر در دوره معاصر، بیانگر تغییرات مفهومی و محتوایی، ویژگی ها و مسایل جامعه معاصر است. هدف، مطالعة آثار بازنمایی شده از نقاشی شام آخر داوینچی در دورة پست مدرنیسم، با توجه به ویژگی ها و شرایط زمانی این دوره است. محتوا و معانی در آثار بازنمایی شده از شام آخر تغییر کرده است. نمونه های بازنمایی شدة بسیاری از شام آخر داوینچی وجود دارد که در این پژوهش دو نمونه تصویر از وجه هنری (انتزاع-مینیمالیسم) مورد تحلیل و توصیف قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای است و در نهایت به تحلیل و توصیف تصاویر، که ویژگی های فرهنگی و اجتماعی جامعه را برای مخاطب بازنمایی می کنند پرداخته می شود. در حقیقت تصاویر ابژه های فرهنگی معاصر هستند که مفاهیم جدیدی را بیان می کنند. نوع بیان متفاوت است اما معانی مانند معنویت، تقدس به واسطة وجود نشانه هایی در هر دو اثر بیان شده است. بنابراین یک اثر هنری جاودان، با قرار گرفتن در بافت های موقعیتی گوناگون معانی جدیدی را خلق می کند.
دامنه مطالعات ژئوپلیتیک پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم بسیاری از فرضیات پایه ای ژئوپلیتیک را با سستی مواجه کرده است. این تحقیق که از نوع تحقیقات بنیادی نظری است، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی بنیان های فکری و فلسفی ژئوپلیتیک پست مدرن، تلاش دارد به این سؤال پاسخ گوید که دامنه مطالعات ژئوپلیتیک پست مدرن چه مباحثی است. نتیجه تحقیق نشان می دهد مباحث ژئوپلیتیک پست مدرن تأثیر پذیرفته از بحث های پست مدرن در کل علوم اجتماعی و نیز کل جغرافیای انسانی بوده است. می توان دو خط سیر کلی را در مطالعات ژئوپلیتیک پست مدرن تشخیص داد. اول، در نظر گرفتن ژئوپلیتیک پست مدرن به عنوان تردید نسبت به فراروایت های ژئوپلیتیکی، که در این زمینه به شالوده شکنی علم ژئوپلیتیک پرداخته می شود. دوم، در نظر گرفتن ژئوپلیتیک پست مدرن به عنوان مطالعه بعات ناشی از زیر سؤال رفتن پندار ژئوپلیتیکی مدرن، که در این زمینه به تحلیل مسائلی مانند فضای جریان ها، فشردگی زمان-فضا، واقلمروآگاهی، کرونوپلیتیک، اینفوپلیتیک و تبعات آن ها برای تحلیل های ژئوپلیتیکی پرداخته می شود.
حقوق کیفری در سنجه جرم شناسی پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جرم شناسی پست مدرن شاخه ای از جرم شناسی انتقادی معاصر است که تحت تأثیر اندیشه های متفکران و فیلسوفان فرانسوی و آلمانی و جنبش پست مدرنیسم در دهه 1980 میلادی به وجود آمد. این جرم شناسی با الهام از آموزه های این اندیشمندان، قرائت جدیدی از حقوق کیفری ارائه داده و با تاکید بر ذهنیت، گفتمان و قدرت در علت شناسی جنایی، به رد علت شناسی های علمی می پردازد. جرم شناسی فوق با تکیه بر عوامل ساختاری بزهکاری یعنی نژادپرستی، تبعیض جنسیتی و قومیتی و تاکید بر ایجاد گفتمان های جایگزین و صلح جویانه، تغییر و اصلاح ساختارهای غالب، در تحول نظریه های جرم شناختی، کیفرشناختی و فلسفه حقوق کیفری نقش مهمی ایفا کرده است. این رویکرد، علاوه بر نقد عملکرد نهادهای نظام عدالت کیفری، مفاهیم بنیادین حقوق کیفری و تفسیرهای کلاسیک و سنتی از آن را زیر سوال برده و جرم را ناشی از قطع گفتمان های غیرغالب و نابرابری در توزیع قدرت در جامعه می داند. این مقاله ضمن اشاره به ماهیت، اهداف و ویژگیهای جرم شناسی پست مدرن و تفاوتهای آن با جرم شناسی های دیگر، مفاهیم بنیادین حقوق کیفری را از دیدگاه این جرم شناسی مورد مطالعه و ارزیابی انتقادی قرار می دهد.
بررسی و نقد کتاب شرق شناسی، پست مدرنیسم و جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
« شرق شناسی» ، «پست مدرنیسم» و«جهانی شدن» موضوعات مهمی هستند که هر یک به تنهایی تاملات و مطالعات جدی عده ای از اندیشمندان معاصر را در حوزه های مختلف علوم انسانی به دنبال داشته اند . «برایان ترنر» از جمله متفکرانی است که این مباحث را در کتابی تحت همین عنوان بررسی و تلاش کرده است که ارتباط آن ها را با یکدیگر روشن سازد. وی در این سلسله مباحث نشان می دهد که جهانی شدن و پست مدرنیسم نه تنها مفهوم «جامعه» را بغرنج کرده و لذا مشروعیت اندیشه و انسجام خود «جامعه شناسی» را به چالش کشانده، بلکه همه ی حوزه ها از جمله شرق شناسی را نیز تحت تاثیر قرار داده است. وی هم چنین با تاکید بر این که، تهدید اصلی برای ایمان مذهبی در یک جامعه پست مدرن کالایی شدن زندگی روزمره است، روشنفکران را ترغیب می کند تا با نظر به تغییرات به وجود آمده در ماهیت جهانی مصرف گرایی، در آن دسته از روش های سنتی که بحث شرق شناسی در آن ها صورت بندی شده است، باز اندیشی کنند. مقاله حاضر بر آن است که با ارائه شرحی محتوایی از کتاب ترنر، تحلیلی نقادانه از آراء وی، ارائه دهد
تأملی بر رابطه معرفت شناسی علوم سیاسی و روش شناسی پست مدرن با تأکید بر آرای دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله تلاش می کند تأملی در رابطه میان روش شناسی پست مدرن و معرفت شناسی علوم سیاسی داشته باشد. رابطه ای که حداقل از نیمه قرن بیستم به این سو دارای تأثیرات شگرفی بر روش های پیشین داشته و بن مایه اصلی مباحث پست مدرن تلقی شده است. شالوده شکنی که بسیاری از صاحب نظران پست مدرنیسم، دریدا را پدر آن دانسته اند، به عنوان روش شناسی پست مدرن و محور مطالعات و مبنای تجزیه و تحلیل این حوزه معرفی شده است. مفهومی که حداقل به زعم دریدا صرفاً در پی دگرگون سازی ساختارها نیست، بلکه در کنار این مهم به تجدید ساختاری متفاوت می اندیشد. این اندیشه نهفته که در ذات شالوده شکنی است، ارتباط وثیقی با اصول مبحث معرفت شناسی دارد که در این مجال در حوزه علوم سیاسی به آن پرداخته شده است. از دیگر دلایل ارتباط این دو مفهوم، استقلال ذاتی در بهره برداری از مفهوم علم است که به ویژه در علوم سیاسی به افزایش قدرت تحلیل مسائل مربوط می انجامد و به عنوان نتیجه بحث به آن اشاره می کند
تحلیل مؤلفه های پسامدرنیسم در آثار داستانی جبرا ابراهیم جبرا (با تکیه بر رمان های البحث عن ولید مسعود و یومیات سراب عفّان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم اصطلاحی است که برای توصیف نظریه هایی در زمینه فلسفه، ادبیات، هنر و علوم مختلف به کار گرفته می شود. برخی علت پیدایش آن را بحران های ناشی از پیشرفت های عصر مدرن، افراط در عقلانی کردن امور، دیوان سالاری و سیطره تکنولوژی بر انسان دانسته اند که نه تنها آزادی انسان را اعتلا نبخشید، بلکه موجبات محدودیت بیشتر او را فراهم ساخت. نویسندگان در این مقاله به بیان و نقد ویژگی های شاخص مکتب پست مدرنیسم در آثار داستانی جبرا پرداخته اند و در پی پاسخ گویی به این سؤال بوده اند که این تحولات چه تأثیری در آفرینش هنری رمان های او داشته است؟ فرضیه پژوهش بر این مدعا استوار است که جبرا با تأثیرپذیری از گرایش های پسامدرنیسم توانسته شیوه های بیان نوینی را در ابعاد مختلف داستان نویسی ابداع کند. این پژوهش به روش تحلیلی – توصیفی تدوین شده است و از مهم ترین دستاوردهای آن می توان به حضور غلبه محتوای وجود شناسانه بر محتوای معرفت شناسانه، چند صدایی و چند روایتی بودن رمان، رئالیسم جادویی و بینامتنیت اشاره کرد.
بررسی جایگاه عناصر برنامه درسی در دیدگاه پست مدرن و نقد آن از دیدگاه مبانی تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل ویژگیها و عناصر برنامه درسی مبتنی بر نظریه پست مدرن و هم چنین نقد عناصر برنامه درسی آن با توجه به مبانی تعلیم و تربیت اسلامی با استفاده از روش تحلیلی استنادی صورت گرفته است. بررسی برنامه درسی پست مدرنیسم نشان داد که تعاملات پیچیده، تغییرات مداوم و چهارچوبهای کل گرایانه از ویژگیهای این برنامه درسی است و آنان برنامه درسی را به لحاظ هدف، محتوا، روش و ارزشیابی متغیر می دانند. هم چنین نقد عناصر برنامه درسی پست مدرن از دیدگاه مبانی تعلیم و تربیت اسلامی و برنامه درسی مبتنی بر آن نشان داد که در دیدگاه برنامه درسی پست مدرن به جای تأکید بر هویت منسجم برنامه درسی بر دگرگونی تأکید می شود. اهداف آموزش و برنامه درسی، نسبی و متغیر، و با توجه به اوضاع و موقعیت متغیر است. محتوای برنامه درسی پست مدرن ثابت نمی ماند بلکه ممکن است بسته به خواست فرد و عرف در نوسان باشد و هم چنین در این دیدگاه صرفا فعالیتهای یادگیری دانش آموز مهم تلقی، و معلم به عنوان عنصر تأثیرگذار در این فرایند به حاشیه رانده می شود و هیچ استاندارد مشخص و مدونی در ارزشیابی وجود ندارد.
استعاره بازی و فراداستان در رمان «بازی آخر بانو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره بازی به مثابه درک صور متفاوت انواع زندگی همچون بازی هایی که فقدان یک سنجه فراگیر امکان داوری و تعیین درست و نادرست از میان آنها را منتفی می سازد، در تبیین نسبیت باوری و عدم قطعیّت به عرصه فلسفه پست مدرن نیز راه یافته است. از طرف دیگر میان رمان پست مدرن و پسامدرنیسم به عنوان فلسفه ای که وضعیت و زمینه ظهور چنین رمان هایی را توضیح می دهد، تناسب و سازواری وجود دارد. بلقیس سلیمانی، رمان «بازی آخر بانو» را با استفاده از سبک فراداستان به یک رمان پسامدرن تبدیل کرده و آن را بر اساس استعاره بازی پردازش نموده است. این مقاله با به کارگیری شیوه توصیفی- تحلیلی و استفاده از تکنیک تحلیل محتوا در بررسی داده ها، به این نتیجه رسیده است که پردازش رمان «بازی آخر بانو» بر اساس استعاره بازی در تلفیق با سبک فراداستانی آن، الزامات رمان پست مدرنیستی؛ نظیر انکار حقیقت، عدم قطعیت، مخدوش بودن مرز میان واقعیت و داستان و ارائه عامدانه پروسه نگارش رمان را در خود بازتاب داده است. هم چنین گنجاندن فصلی تحت عنوان «ضمایم» به عنوان تمهیدی برای فراداستانی کردن اثر در پایان این رمان، از آن رو تازگی دارد که روال معمول در سایر فراداستان ها آشکار کردن جنبه فراداستانی آنها در آغاز و در خلال آنها است. زوال واقع نماییِ کلیت وقایعِ داستان در سایه این تمهید پایانی و بر اثر مواجهه یکباره خواننده با آن، موجب تأثیر ذهنی بیشتر و پررنگ تر شدن وجه آشنایی زدایانه این رمان شده است.
نهادینه سازی فرهنگ نقد در جامعة علمی با کدام پارادایم یا بنیان علمی: مدرنیسم، پست مدرنیسم، یا آشوب پیچیدگی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
اگرچه نقد زیربنای رشد، توسعه، و بالندگی فردی و اجتماعی است، اما این امر به فرهنگ مسلط و فرایند منطقی جامعة علمی تبدیل نشده است. چنین وضعیتی دلایل گوناگونی دارد. یکی از این دلایل مفروضات زیربنایی یا پارادایم حاکم بر جامعة علمی است. بنابراین، هدف از نگارش این مقاله تحلیل فرهنگ نقد و تبیین این فرهنگ براساس سه پارادایم مسلط علمی، یعنی مدرنیسم، پست مدرنسیم، و آشوب و پیچیدگی است. بنابراین، از روش پژوهش استدلال استنتاجی استفاده شد. جامعة آماری دربرگیرندة کلیة کتاب ها، مقالات، مطالعات، و پژوهش های مرتبط با موضوع بود که حداکثر ممکن منابع به روش نمونه گیری هدف مند برای نمونه انتخاب شدند. اطلاعات ازطریق سیاهة یادداشت برداری گردآوری و سپس به روش کلامی و تحلیل محتوای کیفی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که مدرنیسم فقط نقد به منزلة قطعیت نظریه ای را ممکن می کند که برداشتی منفی، سطحی، و ناسازگار با روح نقد محسوب می شود. بنابراین، فرهنگ نقد در این پارادایم شکل نگرفته و نهادینه نخواهد شد. پست مدرنیسم نیز بستر یا فرصت چندانی برای نقد مهیا نمی کند. اما آشوب و پیچیدگی بستری بسیار مناسب برای شکل گیری، ترویج، و نهادینه شدن فرهنگ نقد است؛ زیرا، ویژگی ها و مفروضات آن تبیین مناسبی از مفهوم ویژگی ها و انواع سنت های نقد ارائه می کنند. بنابراین، شکل گیری، ترویج، و نهادینه سازی فرهنگ نقد نیازمند گذار پارادایمی از مدرنیسم و پست مدرنیسم به آشوب و پیچیدگی است.
بررسی و طبقه بندی تبلیغات از نگاه رویکرد پست مدرنیسم
حوزه های تخصصی:
بحث تبلیغات یکی از مهمترین و پیچیده ترین مباحث دنیای امروز است که توجه بسیاری از دانشمندان حوزه-های محتلف علوم انسانی از جمله پژوهش گران حوزه های بازاریابی، فرهنگ، رسانه،جامعه شناسی، روانشناسی و مدیران شرکت های تجاری را به خود جلب نموده است. هدف تحقیق پیش رو بررسی تحقیقات موجود در حوزه-ی تبلیغات از دیدگاه پست مدرنیسم و ارائه ی یک طبقه بندی از مهمترین حوزه هایی که به تبلیغات از نگاه پست مدرنیسم توجه شده است. بدین منظور با مطالعه ی ادبیات موجود در زمینه های تبلیغات و پست مدرنیسم، تحقیقاتی که که به نظر بیشترین ارتباط را با موضوع مورد نظر داشتند بررسی شده و پس از بیان مهمترین مفاهیم مدنظر آنان، این تحقیقات در چهار دسته ی بینامتنیت(میان متنی)، فرهنگ، جنسیت و رفتار مصرف کننده دسته بندی می گردند، که این دسته بندی می تواند چارچوب ذهنی مناسبی به پژوهشگران علاقه مند در این حوزه ارائه نماید.
بررسی امکان و توضیح وقوع بهره گیری از روش شناسی های پست مدرن در الهیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۳
137 - 155
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در پی توضیح امکان بهره گیری از روش شناسی های پست مدرن در الهیات است. انجام این مهم ضمن سه گامِ توضیح زمینه های نظری حاکم بر دیدگاه های مخالف با امکان چنین بهره گیری هایی ، بررسی چندوچون وقوع آن با توجه به ادبیات «الهیات پست مدرن» و، نهایتاً، اقامه استدلال مبنی بر صحت معرفت شناختی امکان بهره گیری هایی از این دست تعقیب گردیده است. در واپسین گام، که بخش نهایی هسته نظری نوشتار را عرضه می دارد، تلاش شده است صحت و معنای بهره برداری روش شناسانه از پست مدرنیسم طی مطالعه ای الهیاتی توضیح داده شود؛ و این مهم، بر اساس منطق معرفت شناختی حاکم بر رویکردی از این دست، اثبات گردد. جهت انجام این مهم ایده هایی هم چون تقدم معرفت شناسی بر هستی شناسی در مطالعه ای پست مدرن از امر الهیاتی به بحث نهاده شده است و گشودگی معرفت شناختی نظریه های پست مدرن در مواجهه با الهیات موضوع تامل واقع گردیده است.
موضوعات مذهبی در نقاشی های مدرن و پست مدرن( مطالعه موردی پُل گوگَن- فرانسیس بیکن- میمو پالادینو- رابرت گابر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های پژوهش های میان رشته ای در حوزه فرهنگ، مطالعات مربوط به نسبت دین و هنر است. به واقع می توان دوره هایی در تاریخ هنر مشاهده کرد که نقطه امتزاج مذهب و هنر هستند. هرچند این درهم آمیختگی هنر و مذهب همیشه در یک سطح نبود، اما بی شک مذهب یکی از بسترهای مهم خلق اثر هنری محسوب می شد. در دوران مدرن و پست مدرن اوضاع تغییر کرد و مذهب و هنر دیگر همسو نبودند. دراین بین هنرمندانی بودند که نشانه ها و یا روایت های مذهبی را موضوع کار خود قرار دادند. هدف این پژوهش بررسی تحلیلی، تاریخی و اجتماعی هنر مدرن و پست مدرن است که به چگونگی نسبت هنر و مذهب در آثار چهار هنرمند مدرنیسم و پست مدرنیسم (پُل گوگَن، فرانسیس بیکن، میمو پالادینو، رابرت گابر) می پردازد. سؤال اصلی آن است که رابطه هنر مدرن و پست مدرن با آموزه های دینی، سیاسی و اخلاقی چگونه است و گزینش و چیدمان عناصر بصری به چه ترتیبی است؟ هنر مدرن می خواهد خود غایت خویش باشد نه وسیله تبلیغ و ترویج و تحکیم آموزه های سیاسی، دینی و اخلاقی. آنچه در اندیشه پست مدرن مطرح می گردد این است که باید از عقل ها و بینش ها و اندیشه های متکثر، بدون تلاش برای تأثیرگذاری، سخن به میان آورد. این تحقیق با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی انجام شده است و داده های مورد نیاز آن از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای گردآوری شده است و محقق نسبت به توصیف و تحلیل جامعه آماری پژوهش با مطالعه آثار نقاشی پُل گوگَن، فرانسیس بیکن، میمو پالادینو، رابرت گابر، به اهداف مورد نظر دست خواهد یافت. نتایج نشان می دهد، اثر هنری در خلأ خلق نمی شود، بلکه برآیندی از زمان، مکان و آگاهی دوران خالق آن است. در آثار هنریِ دوران مدرن اشارات مذهبی ریشه در نقد خردباوری دارد. آثار پست مدرنیسم ثمره سرهم بندی خودپسندانه عناصری است که فقط به سبب ظاهر بصری شان در کنار یکدیگر قرار می گیرند و یا انتقادی رادیکال به آموزه های مذهبی دارند.
بررسی جایگاه تفکر انتقادی در دیدگاه یورگن هابر ماس و ارائه دلالت های ضمنی و تربیتی آن برای توسعه ی نظام های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
711 - 730
حوزه های تخصصی:
این مقاله در زمینه مبانی فلسفی پست مدرنیسم انجام گرفته، هدف از انجام آن بررسی جایگاه تفکر انتقادی در دیدگاه یورگن هابر ماس و ارائه دلالت های ضمنی و تربیتی آن برای توسعه ی نظام های آموزشی بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده، جامعه پژوهش را کلیه اسناد منتشر شده در مورد پست مدرنیسم با تأکید بر دیدگاه های هابرماس تشکیل داده است. نمونه گیری به صورت هدفمند، گزینشی و تا حد اشباع انجام گرفته است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای، ابزارجمع آوری داده ها فیش و روش تجزیه و و تحلیل آنها تلفیقی از روش های کیفی ازقبیل تلخیص، عرصه ی داده ها، نتیجه گیری و تأیید آنها با استفاده از پیشینه پژوهش بوده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که مبانی فلسفه هابرماس در ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی تبیین گردیده بود. از نظر دلالت های ضمنی تربیتی هابرماس در گفتار آرمانی تربیتی و رشد اخلاق گفتمانی تأکید دارد. در اصول تربیتی هابرماس به بیت الاذهانی بودن معرفت و ترویج گفتگو می پردازد. در روشهای تربیتی به بهبود روابط انسانی و تربیت یادگیری مشارکتی می پردازد. در عین حال به تربیت انسان فعال و تربیت شهروند جهانی در اهداف آموزشی تأکید دارد. در برنامه درسی به روابط انسانی، احترام متقابل و پاسخ به نیازمندی های اجتماعی می پردازد. در روش تدریس بحث و گفتگو را پیشنهاد می دهد. در نقش معلم به ابراز عقلانیت و ارتباط مؤثر با فراگیران توصیه می کند. در مدیریت مدرسه به دانش آموز محوری و اجتماعی نمودن آنها تأکید دارد و در روش پژوهش به رویکرد اکتشافی و ذهنیت گرایی تأکید می نماید.
سوژه زندگینامه خودنوشت از منظر پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگینامه خودنوشت را معمولاً به شکل یک داستان یا روایت در نظر می گیریم که رُخدادها و تجارب زندگی نویسنده را بازگو می کند. چنین روایاتی می توانند در قالب داستان خیالی، شعر، یا شرحی صریح و صادقانه از زندگی باشند. این روایات در هر شکل یا قالبی، اتکای شدیدی به حافظه ما از تجاربی دارند که به ترتیب زمانی رخ می دهند؛ هرچند شاید این تجارب نه به صورت زمان خطی، بلکه به صورت تکه تکه و نامنسجم در متن بازنمایی شوند. مفهومی که نویسنده از هویت یا خویشتن در ذهن دارد، معمولاً از ارتباط تنگاتنگی با آن رخدادها و تأثیر شکل دهنده ای که در زندگی اش بر جا گذاشته اند، برخوردار است. به طور خلاصه، سوژه زندگینامه خودنوشت، محصول لحظه به لحظه و از یک تجربه به تجربه دیگر است. این چندگانگی موقعیت سوژه که منجر به خویشتن چندپاره می گردد، زمانی یک ناهنجاری به شمار می آمد. اما، اکنون به یک هنجار پست مدرن تبدیل شده است. از این رو، با ابهام زدایی از مفهوم نوگرای سوژه مقتدر عصر روشنگری و جایگزین سازی واقعیت واحد با برساخته های ذهنی حاصل از میل مؤلف زندگینامه خودنوشت به دیگری بودن، مفهوم سوژه به منزله «اجرای» خویشتن چندپاره درمی آید، تا آنجا که چه بسا «خویشتن» حتی به جای «دیگری» گرفته می شود. هدف این مقاله، پاسخ به این پرسش ها است که در قرائت ما از سوژه پست مدرن در کانون زندگینامه خودنوشت، «من» چندگانه و مبهم چه نقشی ایفاء می کند؟ چگونه «دیگران» برآمده از این متن می توانند خود را از وضیعت غیربودگی رها سازند و در مقام منِ مؤلف، به لحاظ تاریخی، جایگاهی در جهان را از آن خود کنند و در گفتمان های مختلف نیز شرکت جویند؟
بررسی مقایسه ای ویژگی استعاره های موفقیت رتبه های برتر، متوسط و پذیرفته نشدگان آزمون سراسری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۴ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۱
9 - 24
حوزه های تخصصی:
یکی از گرایشهای مهم انس انها، رسیدن به کمال و خودشکوفایی و دستیابی به موفقیت و پیروزی است. اکثریت جمعیت کنونی کشور ما را جوانان تشکیل میدهند و یکی از عوامل شادابی و نشاط این جامعه جوان، کسب موفقیت در برهههای مختلف زندگی است. پژوهش حاضر، با هد ف مقایس ه عوامل مؤثر در موفقیت از طریق تحلیل استعارههای موفقیت رتبههای برتر، متوسط و پذیرفته نشد گان آزمون سراسری انجام پذیرفت. برای این منظور، تعداد 150 نفر از داوطلبان کنکور سراسری سال 1387 شامل: 50 نفر رتبههای برتر، 50 نفر رتبههای متوسط و 50 نفر نیز از بین پذیرفتهنشدگان هر پنج گروه آزمایشی، داوطلبان آزمون سراسری سال 1387 با رتبههای بین 1 تا 20 در گروه برتر، رتبه ها ی بین 1000-1500 در گروه متوسط و رتبههای بالاتر از 30000 گروه پذیرفتهنشدگان، به روش نمونهبرداری تصادفی ساده انتخاب شدند. استعارههای آزمودنیها با روش تحلیل محتوا از نوع توصیفی، بررسی و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در گروه پذیرفتهنشدگان کنکور، بیشترین ویژگیهای مؤثر در موفقیت، استرس، اضطراب، ترس و احساس گناه بوده است؛ درحالیکه در گروه رتبههای برتر و متوسط، نشاط، مهارت و درنظرگرفتن جنبههای مهم زندگی، مهمترین ویژگیها را تشکیل میدادند. همچنین به طور خاص در گروه رتبههای برتر، خودتنظیمی، در گروه رتبههای متوسط، خودمثبت انگاری و در گروه پذیرفتهنشدگان، باورهای محدودکننده، مهمترین ویژگی مؤثر در موفقیت و عدم موفقیت بودند.
تربیت معنوی در اندیشه های پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
89 - 122
حوزه های تخصصی:
با ظهور مکاتب فلسفی و رویکردهای فکری نوین در عرصه تعلیم و تربیت همچون نگرش های پست مدرنیستی و پساساختارگرایانه، چالش هایی پیش روی تربیت به خصوص تربیت معنوی انسان رخ نموده است. این مقاله بر آن است تا با استفاده از رویکرد توصیفی – تحلیلی، جایگاه، مؤلفه ها و شاخص های معنویت و تربیت معنوی را از منظر پست مدرنیسم، مورد تبیین قرار دهد. لذا نخست، رسیدن به یک مفهوم نسبتاً جامع از معنویت و تربیت معنوی مدنظر قرار گرفته و همزمان، گستره معنایی و تمایز مفهومی تربیت معنوی با عرصه های نزدیک مثل تربیت دینی و تربیت اخلاقی، بررسی و نهایتاً نشان داده شده است که بر مبنای نگاه اومانیستی مکاتب پست مدرن راه حل همه امور حتی نیاز به معنویت در چارچوب انسان محوری، دنیاگرایی و بهره مندی های مادی جستجو می شود و معنویت، ابزاری برای دستیابی به آرامش (کاذب) در موقعیت اکنون و موقتی است. در حالی که تربیت معنوی حقیقی انسان را از خودمحوری دور کرده نسبت به دیگر دوستی و توجه به رنج دیگران حساس می کند. علاوه بر این، بر پایه جهان بینی سکولاریستی پست مدرن، معنویت گرایی و تربیت معنوی بیشتر بر اهداف مادی متمرکز بوده، دین و فرامین الهی جایگاه خاصی در این نوع نگرش نداشته و بعضاً به عنوان ابزارهایی در خدمت منافع مادی است.
بررسی تجربی تاثیر رسانه های ارتباط جمعی در گسترش عناصر فرهنگی پست مدرنیسم (مورد مطالعه جوانان شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گذر از دوران سنتی به دوران مدرن و پس از آن جامعه پست مدرن، شاهد جلوه های نوینی از زندگی اجتماعی هستیم. طی گذر از هر یک از این دوران ها، به راحتی می توان تغییر در نوع تفکر، نگرش و رفتار انسانی را مشاهده کرد. یکی از عناصری که نقش اساسی در تغییر نگرش و رفتار انسان های عصر جدید دارد، رسانه ها می باشد. در این بین اما تلویزیون به عنوان یکی از عناصر اصلی رسانه در دنیای جدید، تاثیر بسزایی در جهان بینی های افراد دارد لذا این تحقیق درصدد بررسی تاثیر رسانه ی ارتباط جمعی با تاکید بر (تلویزیون) و عناصر فرهنگی پست مدرنیسم می باشد.این تحقیق از طریق روش کمی در بین 384 نفر از جوانان شهر یزد صورت گرفت. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و ابزار سنجش پرسشنامه محقق ساخته میباشد. نتایج تحقیق نشان داد که بین جنس و فرانوگرایی فرهنگی رابطه ی معنی داری وجود نداشت هر چند برخی از مولفه های پست مدرنیسم با جنس رابطه ی معنی داری برقرار کرده اند. بین استفاده از ماهواره و پست مدرنیسم فرهنگی رابطه معنی دار و مثبتی وجود داشت. ولی بین استفاده از تلویزیون داخلی و پستمدرنیسم فرهنگی رابطه ی معنی داری وجود نداشت و فقط بعد نسبی گرایی فرهنگی با استفاده از تلویزیون داخلی رابطه مثبت و معنی داری برقرار کرد. نتایج رگرسیون نشان داد که متغیر استفاده از ماهواره قادر به تبیین 17/0 از واریانس پست مدرنیسم فرهنگی می باشد.
نسبیتِ زبانی و گفتمان در زندگینامه های خودنوشت از منظر پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقتی متن در یک بستر آشنا درک شود و برای خواننده کلیتی منسجم داشته باشد، یک «پاره کلامی» یا «گفتمان» خوانده می شود . قرائت یک گفتمان هم در گرو دانش زبانی و هم دانش غیرزبانی است . زندگینامه خودنوشت نیز در مقام یک روایت، جهان متنیِ خود را دارد . واقعیت آن، حاصل شیوه رمزگذاری زبانی، یعنی همان نسبیت زبانی و جبر زبانی از سوی نگارنده اش است که فعالانه جهان و خویشتن را برمی سازد . از این رو، از رهگذر تحلیل دامنه زبان به کار رفته در یک متن زندگینامۀ خودنوشت، به لحاظ معانی صریح و زنجیره ای از معانی ضمنی، می توان شناختی از جهان بینی مؤلف به دست آورد . به بیان دیگر، سوژه زندگینامه خودنوشت، محصول لحظه به لحظه، و از یک تجربه به تجربه دیگر است که در گستره ای از زبان، در موقعیت های چندگانه برخاسته از گفتار ایستا قرار می گیرد . اجرای همین خویشتن چندپاره به یک هنجار پست مدرن تبدیل شده است . حال باید پرسید، ارتباط میان زبان با واقعیت زندگینامه خودنوشت چیست و چه جنبه هایی از هویت فرهنگی خویشتن را بازنمایی می کند؟ با توجه به این مسئله، هدف از این مقاله، پاسخ به این پرسش است که در قرائت ما از سوژه پست مدرن در کانون زندگینامه خودنوشت، با درنظر گرفتن زبان به منزله واسطه بیان و نیز با توجه به فرازبان در مقام زبانی که برای توضیح درخصوص زبانِ چنین متنی به منظور بازنمود خویشتن به کار می رود، چگونه «من» چندگانه و مبهم و هم چنین «دیگران» برآمده از این متون، در زبان تحقق می یابند و در گقتمان های گوناگون شرکت می جویند .