مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
عمل
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
37 - 64
حوزه های تخصصی:
ارسطو در اخلاق نیکوماخوس به اقتضای غایتِ عملی به مبادیِ تکوینِ عمل می پردازد. قسمی از مبادی، فضایل اند که عللِ غایی وقوعِ عمل هستند و بخشی نیز مبادیِ درونی عمل و اجزاءِ نفس انسانی به عنوان عاملِ عمل اخلاقی است که در فرایند برهم کُنشی مستمر به رخ دادِ عمل می انجامند. پرسش اصلی ناظر به فهمِ بنیان های عمل این است که چه گونه رابطه ای میان اجزاء نفس و فضایل منجر به وقوع عمل اخلاقی می شود؟ در این مقاله نخست به توصیف هر یک از اجزاء و سپس به رابطه آنها با هم پرداخته شده تا در نهایت روشن شود میان اجزاء نفس و رابطه ی درونی آنها با هم به عنوان یک بُعدِ مبادیِ عمل، و فضایل به مثابه مبادیِ غاییِ عمل از سوی دیگر چه نسبتی است. در نگرش ارسطو خواستِ تکرارشونده در یک سو، تعقل را در آن سمت تقویت می کند و عقلِ قوام یافته در یک بُعد، خواست را نیز به همان جهت سوق می دهد. از این رو عمل̊ برآیندِ برهم کنش میان اجزاء عقلی و غیرعقلیِ نفس و خواست و عقل در انسان است که خود در ارتباطی دوسویه با مبادیِ غایی عمل و فضایل اند به نحوی که رذایل، مبادی فضایل را ویران میکند.
آسیب شناسی اسنادی و دلالی روایت «انما الاعمال بالنیات» در فهم حداکثری حدیثی- فقهی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال پنجاه و دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۵
165 - 187
حوزه های تخصصی:
روایت «انما الاعمال بالنیات» از روایات پرکاربرد با فهم حداکثری فریقین است که در منابع شیعی- در صورت استناد- از امالی یا تهذیب شیخ طوسی نقل شده است. در منابع عامه برای آن ادعای تواتر لفظی شده ولی غالب محدثین فریقین آن را مردود دانسته اند. سند این روایت مقبوله و با قرینه ی روایات مشابه و شهرت عملی، موثوق الصدور و موثوق السند و نیز دارای تواتر معنوی است. «نیت» در این روایت حقیقت لغویه بوده و با «انگیزه» مطابق است. ولی آنچه در عرف فقها مطرح می شود مرحله ای از مراحلِ کنشیِ انگیزه تا هدف است که در صدر اسلام به "احضار النیه" تعبیر شده است. به همین جهت مراد فقها با مقصود روایت متفاوت است. ارتباط نیت و عمل، به دلیل حقیقت لغوی، به صورت مستقیم و وجودی است و حصر در آن- به خاطر جزئیت نیت در عمل و حکومتِ اصاله الظهور- حقیقی است. با این که سند روایت مورد قبول قرار گرفته ولی از حیث دلالی، بر ارتباط مستقیم و وجودی دلالت دارد و مراد از نیت در آن- برخلاف فهم و کاربرد حداکثری فقها- معنای اخص نیست.
تحلیل فراشناختی «عمل» در حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حکمت سینوی، عمل برپایه مؤلفه هایی همچون قوه مُدرِکه و محرکه استوار است و گوناگونی قوای ادراکی و مهم تر از آن، کارکرد سه گانه قوه متخیله (ترکیب، تفصیل و محاکات) و اثرپذیری عمل از مزاج، ملکه و شاکله، چهره متفاوتی از فرایند صدور عمل را عرضه می کند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که براساس تحلیل فراشناختی عمل و ظرفیت های درونی حکمت سینوی، چند فرایند از صدور عمل می توان به دست داد. نتایج این پژوهش بدین شرح اند: برخلاف گزارش هایی که از حکمت سینوی درباره صدور عمل به دست داده شده است، می توان گفت ما نه با یک فرایند ساده، بلکه با فرایندهای گوناگون صدور عمل روبه رو هستیم و دست کم، چهارده فرایند صدور عمل را می توان از آثار ابن سینا استنباط کرد. برخلاف برخی گزارش ها ابن سینا در مواضع متعدد، درباره محاکات قوه متخیله سخن گفته است. صور و معانی گاهی به صورت اولیه و پیش از ترکیب و تفصیل، منشأ صدور عمل می شوند، گاهی پس از ترکیب و تفصیل به عمل می انجامند و گاه محاکاتی از صورت و معنا منشأ صدور فعل می شود. چهار گونه کنترل بر عمل به معاونت قوای متخیله و مفکره وجود دارد: کنترل ارادی پایه، کنترل ارادی فوری غیرپایه، کنترل ارادی بلندمدت و کنترل ارادی غیرمستقیم. شایان ذکر است که تاکنون، پژوهشی درحوزه ارائه چهارده فرایند از صدور عمل و صور چهارگانه کنترل عمل صورت نگرفته است.
تبیین ساختار جنود عقل و جهل بر پایه سه مؤلفه فکر، حال و عمل؛ با تأکید بر شرح اصول کافی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
31 - 57
حوزه های تخصصی:
حضرت امام جعفر صادق(ع) در حدیث شریف عقل و جهل، لازمه ی هدایت بشری را شناخت لشکریان عقل و جهل معرفی می کنند. صدرالمتألهین شیرازی در کتاب شرح اصول کافی خود به شرح این حدیث اهتمام ویژه نموده است. این نوشتار با روش تحلیلی در پی آن است تا با واکاوی شرح ملاصدرا، دسته بندی نوینی را از لشکریان عقل و جهل حول سه محور فکر، حال و عمل، که اضلاع اصلی فعل ارادی انسان هستند ارائه دهد و روابط و نسب میان این سه مؤلفه را در منظومه اخلاق جعفری کشف کند. در بررسی لشکریان هفتاد و پنجگانه عقل و جهل، از منظر مؤلفه های یاد شده و مبادی و نتایج آنها می توان فضایل و رذایل اخلاقی را در شش حیطه : مبادی و اصول، افکار، افکار و احوال، افکار و اعمال، افکار و احوال و اعمال و همچنین حیطه ثمرات و آثار این قوا، دسته بندی نمود. با این تبیین به این نتیجه نایل می شویم که برای نیل به هدایت حقیقی انسان باید الگویی از خصوصیات اخلاقی تنظیم گردد که به تمامی ابعاد وجودی بشر نظاره داشته و با لحاظ روابط متقابل اضلاع سه گانه وجود او، بتواند گام های سلوک اخلاقی انسان را ترسیم نماید تا به زمامداری قوه عقل، در شخصیت انسان فضایل انسانی و اخلاقی مجال ظهور و بروز بیابند و به میزان فعلیّت کمالات الهی، سعادت دنیوی و اخروی حاصل شود.
بررسی وضعیت باور و عمل ورزشکاران حرفه ای نسبت به تعهد به نسل آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
107 - 124
حوزه های تخصصی:
اهمیت تعهد به نسل آینده در میان تمامی گروه ها سبب گردیده است تا امروزه ضرورت تعهد به نسل آینده در میان ورزشکاران درک گردد. این مسئله سبب گردیده است تا پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت باور و عمل ورزشکاران حرفه ای به تعهد به نسل آینده طراحی گردید. روش پژوهش از توصیفی از نوع پیمایشی بود. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه ای محقق ساخته با 20 سئوال بود. سئوالات آن در طیف پنج ارزشی لیکرت طراحی گردید. روایی این پرسش نامه پس از بررسی نظرات خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و میزان پایایی پرسش نامه نیز میزان 89/0 مشخص گردید. جامعه آماری این پژوهش کلیه ورزشکاران مرد تیم های ملی در رشته های ورزشی منتخب به تعداد 207 نفر بود که بر حسب انتخاب تصادفی تعداد 132 نفر به عنوان نمونه پژوهش مشخص گردیدند. نتایج پژوهش نشان داد باور به تعهد به نسل آینده در میان ورزشکاران حرفه ای در سطح مطلوبی (میانگین=15/3) و عمل به آنان (میانگین=92/1) در وضعیت نامطلوبی قرار دارد
راهبردهای تعلیم و تربیت برآمده از انسان شناختی قرآنی با تاکید بر نقش گرایش ها در وجود انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق استنباط راهبردهای تعلیم و تربیت مبتنی بر انسان شناسی قرآنی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف خود بنیادی-کاربردی، با رویکرد کیفی و روش آن استنتاجی است. یافته های این پژوهش عبارتند از: انسان دارای شناخت، گرایش و توانایی عمل است، تاثیرات متقابل این ابعاد سه گانه عبارتند: گرایش ها گوهره وجودآدمی است که با آگاهی و عمل تقویت و تضعیف می شوند. گرایش ها به دو دسته عمیق – پایدار و سطحی – زودگذر تقسیم می شود.گرایش ها می توانند همدیگر را تقویت یا تضعیف کنند. آگاهی در صورت فعال بودن گرایش ها متناسبِ با آن، بر گرایش دیگری تاثیر می گذارد. هرچقدر آگاهی روشن تر باشد به همان میزان به باور نزدیک تر و توجه بیشتر به شناخت و رجوع مکرر به آن باعث تقویت و تضعیف بیشتر گرایش خواهد شد. انجام عمل خاص، هم گرایش پشتوانه خود و هم، همه گرایش های متناسب با آن را تقویت و گرایش های متضادش را تضعیف می کند.راهبردهای تربیتی عبارتنداز: توجه به عمل و بهره گیری مستمر از آن، بستر سازی و تسهیل گری و استفاده از محیط به عنوان ابزار هدایت، ارایه شناخت به صورت تدریجی و متناسب با تمایلات و نیازها، عرضه خوب ها و خوبی ها جهت شکوفایی و تقویت امیال فطری، بهره گیری ازهادیان اهل رشدوتزکیه، بهره گیری از قالب های متنوع ارائه محتوا و زمینه سازی جهت گذر کردن از علایق چگونگی انسان، گرایش، آگاهی، عمل، راهبرد. سطحی و ناپایدار به علایق عمیق و پایدار
مقایسه انتقادی رابطه علم و ایمان از منظر علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
47 - 66
حوزه های تخصصی:
این مقاله قصد دارد رابطه ایمان و علم را از منظر علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی بررسی کند. هردوی آنها عمل را از دایره ایمان خارج می دانند و عقد قلب و اذعان نفسانی را رکن ایمان می دانند. اما دیدگاه آنها درباره دخالت علم استدلالی در ایمان متفاوت است. علامه طباطبایی حصول ایمان به خدا را بدون علم استدلالی ممکن نمی داند، اما آیت الله جوادی آملی ایمان را بدون علم به وجود خدا و صرفا از روی تقلید نیز قابل تحقق می داند. این مقاله با استفاده از روش انتقادی و مقایسه ای، ضمن تقریر صحیح نظر علامه طباطبایی و نقد بعضی برداشت ها از دیدگاه ایشان قائل است علامه طباطبایی ایمان تقلیدی را ایمان نمی داند اما علامه جوادی ایمان تقلیدی را هرچند ایمان به حساب می آورد اما برای ثمربخش بودن قائل است ایمان باید از روی علم باشد و تقلید صرف کافی نیست. در این مقاله به روش عقلی و تحلیل مفهومی ضمن انتقاد به هر دو نظریه، ذکر خواهد شد که ایمان تقلیدی و از روی شک نیز در بعضی موارد برای انسان مفید خواهد بود.
واکاوی مالیّت منفعت انسان و کیفیّت تسلیم آن در فقه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
333 - 360
حوزه های تخصصی:
قانون مدنی در ماده 214 واژه «مال» و «عمل» را جدا گانه آورده است، تفکیک مزبور این تصوّر را ایجاد کرده است که قانون مدنی برای عمل یا همان منفعت انسان قائل به مالیّت نباشد. مقاله حاضر سه سؤال اصلی دارد: منفعت انسان چیست؟ آیا مالیّت دارد؟ و کیفیّت تسلیم منفعت انسان در مصادیق مختلف قراردادی به چه صورت است؟ نتیجه چنین حاصل شد که منفعت یا عمل، «صلاحیّت و استعداد و قابلیّت نتیجه دهی» موجود در جسم انسان است که به صورت ذاتی و یا اکتسابی ایجاد می شود و مال محسوب است. تسلیم منفعت انسان بستگی به مصداق و موضوع مورد معامله می تواند به صورت ایجاد امری ناپایدار مانند تدریس و یا ایجاد وصفی بر روی عین مانند نقاشی و یا خلق شیء فیزیکی مانند ساخت یک قطعه صنعتی در عالم خارج باشد. در مورد زمان تحقّق تسلیم منفعت در مورد اول، اتفاق نظر وجود دارد و زمان آن، زمان پایان کار است ولی در دو مورد دیگر اختلاف نظر وجود دارد. گروهی معتقدند که برای تحقّق تسلیم باید شیء مزبور در اختیار مستأجر قرار گیرد و گروهی دیگر پایان کار را زمان تحقّق تسلیم می دانند.
رابطه شُکر و شادی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
27 - 38
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا «شُکر» را مقام و مرتبه یی میداند که انسان میتواند به آن دست یابد. او شناخت و درک حقیقت شکر را متوقف بر انسانشناسی میداند. ارکان سه گانه شکر در نظر صدرالمتألهین عبارتند از: علم، شادی و عمل. عمل مقدمه رسیدن به شادی و سرور است و این شادی مقدمه علم و معرفت است. بنابرین زیربنای شکر، معرفت است و عمل، مقدمه رسیدن به آن. با توجه به این ارکان سه گانه، میتوان گفت شاکر حقیقی، همواره در حال شادی و سرور است و این حالت در عمل بصورت خیرخواهی، احسان و عطوفت با مردم ظاهر میشود. دلیل و پشتوانه این شادی و مهربانی با همه انسانها، ایمان و اعتقاد به توحید و خداباوری است. در حکمت متعالیه، خداوند مبدأ بهجت و سرور بی انتهاست و بهمین دلیل ارتباط با او، عین ارتباط با منبع شادی است. بنابرین میتوان نتیجه گرفت که شکر در آثار ملاصدرا از مبانی حکمی برخوردار است؛ بطوریکه رسیدن به مرتبه اعلای شکر، جز با حکمت امکانپذیر نیست.
کوندرا: عمل همچون مسألۀ رمان؛ خوانش آرنتی از رویکرد کوندرا به تاریخ رمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
658 - 677
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های محوری هانا آرنت، مسأله ناممکن شدن عمل در جامعه بوروکراتیک مدرن است؛ میلان کوندرا نیز مسأله بنیادین رمان را عمل می داند. مقاله حاضر می کوشد خویشاوندی میان رویکرد آرنت و کوندرا را با ارجاع به رمان های مهم نشان دهد؛ بررسیِ تاریخ رمان از سروانتس به فلوبر و پروست تا کافکا نمونه های دقیقی عرضه می کنند؛ عبور از جهان حماسی به جهانِ رمان، گذر از عرصه کنش مندی و حرکت به حوزه بی عملی و انفعال است. سرانجام، ماجرا به دستور تقلیل یافت. دُن کیشوت، برخلاف قهرمان هومری، پهلوانی است که مدام در تحقق نقشه هایش شکست می خورد. این سرخوردگی از عمل موجب می شود که شخصیتِ رمان فلوبر(مادام بُواری) به جهان درون پناه ببرد و از کنش ورزی در جهان بیرون عقب بنشیند. بوروکراتیزه شدنِ زندگی، شخصیت های رمان های کافکا را به زیر سیطره نیروهای غیرشخصی و بی نام درآورده، تماس فرد با واقعیت را ناممکن کرده است. رمان های کافکا مصادیقی هستند از ناممکن شدنِ عمل در جامعه بوروکراتیک. این جهان تراژیک نیست، آیرونیک است. نتیجه آنکه از دید آرنت و کوندرا، در چنین جهانی، عمل فقط همچون شاعرانگی می تواند پدیدار شود؛ نه شعر تغزّلی که رمانتیک ها برای گریز از واقعیت بدان پناه می بردند، بلکه شعری که سوررئالیست ها از آن سخن می گفتند: شعر همچون غافلگیری دایمی، تلاقی های پیش بینی ناپذیر و گسست در پیرنگِ مسلط.
بررسی نقش عمل در استکمال عقل نظری در آراء مشائیان (کندی، فارابی و ابن سینا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
730 - 743
حوزه های تخصصی:
هدف: در این نوشتار آراء مشائیان نظیر کندی، فارابی و ابن سینا ذیل نقش عمل در استکمال عقل نظری است. روش پژوهش: روش این پژوهش بر اساس تحلیل منطقی است. اهمیت تحقیق به سببِ تبیین میان عمل و علم است که به نوعی ارتباط میان مابعدالطبیعه و اخلاق و شکاف میان نظر و عمل را در فلسفه مشائی این متفکران روشن می کند. ضرورت تبیین موضوع در آراء این متفکران نشان دادن نوع تکامل و رویکرد مشائی ضمن بحث تأثیر علم و عمل در جهت سعادت است. یافته های تحقیق نشان می دهند که کندی بر اساس اتصال نفس به صورتهای معقول در رویا به این نظریه پرداخته است. فارابی ضمن بحث سعادت و به فعلیت رسیدن عقل بالقوه انسانی نظریه اش را مطرح می کند اینکه انسان با دریافت صورتهای کلی یا آنچه خداوند از طریق وحی برای انسانها فرستاده، به سعادت خود یعنی استکمال قوه ناطقه و عقل نظری نائل می شود. ابن سینا رابطه علم و عمل را دوسویه می داند به نظر او استکمال قوه عقل انسانی از بالقوه و هیولانی تا مستفاد بواسطه عقل فعال است اما پس از آنکه عقل انسان فعلیت یافت، برای اتصال در شدت و مراتب والاتر نیاز به اعمالی دارد که بواسطه آن از امور مادی و جسمانی فارغ شده و قابلیت دریافت و اتحاد با صور کلی را داشته باشد. نتیجه گیری: نگرش مشائیان مذکور درباره نقش عمل در استکمال عقل نظری از بحثی طبیعیاتی در کندی به بحثی اخلاقی و دینی به بحثی مابعدالطبیعی ضمن مباحث نفس شناسی در ابن سینا تبدیل شده است.
بررسی نسبت خشونت، جنگ و سیاست با تأکید بر اندیشه های هانا آرنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
81 - 110
حوزه های تخصصی:
تعریف سیاست از منظری واقع گرایانه همانا علمی است هماره آمیخته به نیرنگ و فریب و اغلب به دور از هر انگاره و ایده اخلاقی و الزامات آن. این تعریف در جهان امروز بی شک چراغ راه و رأی بسیاری از سیاستمداران و کنشگرانی بوده و هست که برآنند در کشمشی همیشگی و غالبِ اوقات آمیخته با خشونت، باید منافع خویش را فراچنگ آورد. در این میانه آشوب و جنگ و خشونت به نام سیاست، برخی کنشگران سیاست و اخلاق در مقابل گاه و بیگاه بر آن شده اند که سیاست را باید از افقی انسانی، اخلاقی و همسوی صلح و دوستیِ اعضای بنی آدمی خواند و سیاست، خشونت نیست. در کشمکش این مجادلات، معنای سیاست و نسبت آن با خشونت هنوز مبهم به نظر می رسد و نسبت آنها یک مسئله است. در این پژوهش کوشیدیم به مسئله «نسبت خشونت و جنگ با سیاست» بپردازیم و به این سؤال پاسخ دهیم که خشونت، جنگ و سیاست چه رابطه ای باهم دارند؟ برای این منظور آرای هانا آرنت را محور قرار دادیم و با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی موضوع اصلی تحقیق پرداختیم. بررسی ما نشان می دهد هانا آرنت بر اساس مبانی فکری اگزیستانسیالیستی خود تعریفی از سیاست ارائه می دهد که برآیند ابعاد انسانی وجود آدمی یعنی عقل، سخن، آغازگری، انگیختگی، با دیگران بودن و گفت وگو است. آرنت سیاست را کنشی از جنس سخن و تعامل انسانی در عرصه عمومی می بیند که نسبتی با خشونت نداشته در تضاد با آن است. آنجا که خشونت آغاز می گردد، سیاست پایان یافته است.
جایگاه عمل درنجات دردومذهب پروتستان و شیعه اثنی عشری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
112-85
حوزه های تخصصی:
در دو مذهب تشیع و پروتستان، ایمان مهم ترین عامل نجات است، لذا مسئله تحقیق پیش رو این است که آیا در این دو مذهب، عمل انسان نیز به اندازه ایمان برای نجات اهمیت داشته و اهمیت عمل در تعیین مراتب و کمال ایمان است یا در رسیدن به نجات؟ در مذهب شیعه، این مسئله، ابتدا درجریان شکل گیری فرقه خوارج مطرح گشت. سپس این مسئله در بین مرجئه، معتزله و شیعیان ادامه یافت. این پژوهش با روش تحقیق تطبیقی مقایسه ای به بررسی جایگاه عمل در نجات از دیدگاه دو مذهب شیعه و پروتستان می پردازد. دستاورد تحقیق نشان می دهد که نجات در مذهب پروتستان در ابتدا و غالباً به معنای رهایی از گناه اولیه و سپس رهایی از خلود در دوزخ است، اما در مذهب شیعه با توجه به آموزه پاکی اولیه، نجات تنها به معنای رهایی از خلود در دوزخ است. اما درهر دو مذهب، عمل از لوازم ایمان و موجب کمال آن بوده، ولی برای رسیدن به نجات، اطمینان بخش نیست و نمی توان به آن تکیه کرد.
«استعداد برتر» از مناقشه در نظر تا آشفتگی در عمل؛ چرخشی در سیاست های استعدادیابی و استعدادبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم مهم در حوزه تربیت، مفهوم «استعداد برتر» است. این مفهوم از دیرباز یکی از دغدغه های اندیشمندان تربیتی بوده و در قرن بیستم، جریانی قوی در روانشناسی را به خود اختصاص داده است. در این میان، برخی کشورهای درحال توسعه مانند ایران به دلیل دغدغه های توسعه ای، توجه ویژه ای به آن داشته و سیاست های مختلفی در راستای استعدادیابی و استعدادبانی، طراحی کرده و به اجرا گذاشته اند. این پژوهش از منظری فلسفی-تربیتی و با رویکردی تحلیلی به ارزیابی این مفهوم می پردازد و در گام بعد، دشواری های پیش روی اقدام های عملی ناظر بر آن را مورد ارزیابی قرار می دهد و در گام نهایی نیز با رویکرد استنباطی و استنتاج ضمنی، چرخش هایی در سیاست های استعدادیابی و استعدادبانی پیشنهاد کرده است. چالش های چهارگانه نظری «ابهام در مفهوم برتری»، «چالش در مفهوم ارزشمندی و سودمندی»، «مفهوم استعداد برتر در مقام ایدئولوژی سلطه در آموزش» و «استعداد برتر، توهم ناشی از خودشیفتگی انسان مدرن»، این مفهوم را تهدید می کنند. از سوی دیگر در عرصه عمل، دوگانه هایی چون ذاتی/اکتسابی، بالقوه/بالفعل، دفعی/تدریجی، قضاوت های تربیتی در باب استعداد برتر را دچار ابهام می سازد. با نظر به این منظومه چالش های نظری و عملی، مطلوبیت سیاست های استعدادیابی و استعدادبانی با چالش جدی مواجه است. در پایان نیز چرخش هایی پنج گانه در این سیاست ها پیشنهاد شده است.
استخراج ظرفیت های بالقوه آهنگ سازی با رجوع به ساختار فرمال دو تصنیف ثبت شده توسط عبدالقادر مراغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاشی است در جهت رسیدن به تعریفی نسبتاً دقیق و جامع از ساختار ((عمل))یکی از مهمترین قالب های فرمال موسیقی قدیم ایران. برای رسیدن به این هدف ابتدا تمامی تعاریف موجود از ((عمل)) در رسالات مکتب منتظمیه را بررسی و با یکدیگر قیاس شده است. سپس با مشخص شدن مختصات ساختاری و محتوایی خاصِ عمل، انواع ششگانه ایی از این قالب با کمک فرمول هایی به ثبت رسیده است. در قدم بعدی انشعابات برآمده از ((عمل)) را که با نام های ((کار)) و ((ریخته)) در رسالات ثبت شده اند مورد بررسی قرار گرفته است. در این رهگذر ساختار و محتوای دو تصنیف ثبت شده در رسالات جامع الالحان و مقاصدالالحان عبدالقادر مراغی در قیاس با مختصات ثبت شده از قالب ((عمل)) در رسالات، بررسی شده و ساختار و محتوای تصنیف مذکور یکی از انواع ((عمل)) تشخیص داده شده است. از این رو با تحلیل این تصنیف ها نمونه ایی عینی از روش ساخت قطعاتِ با کلام موسیقی قدیم ایران به طور عام و یک نمونه از قالب ((عمل)) به طور خاص مورد واکاوی قرار گرفته است. با اتکا به نتایج به دست آمده در این مقاله روشی کاربردی از ساخت قالب عمل و انشعابات آن در اختیار آهنگسازان موسیقی ایرانی قرار گرفته که می تواند در خلق قطعات آوازی موسیقی کلاسیک امروز ایران مورد استفاده واقع شود.
تحلیلی بر تحولات محتوایی و رویه ای فرایند طراحی شهری و کاربست آن در پروژه های طراحی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها با مسائل پیچیده ای مواجه گردیده اند که فرایند رایج طراحی شهری توانایی مقابله با آنها را ندارد؛ از این رو، بسیاری از طراحان شهری به دنبال دانشی هستند که بتوانند آنان را در چگونگی پیمایش فرایند هدایت کرده، و محصول فرایند طراحی شهری را مشروعیت بخشد. براین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناخت مفاهیم موثر بر تحولات محتوایی و رویه ای فرایند طراحی و ارزیابی میزان کاربست این مفاهیم در پروژه های طراحی شهری ایران است. بدین منظور به دلیل عدم نظریه پردازی مباحث رویه ای در چارچوب دانش طراحی شهری، با رجوع به نظریه های رویه ای دانش برنامه ریزی شهری و بررسی آن در چارچوب تحولات ماهیت طراحی شهری و فراورده مورد انتظار از آن، مفاهیم اساسی تاثیرگذار بر چگونگی پیمایش فرایند طراحی شهری استخراج و در قالب چارچوب ارزیابی پژوهش تدوین و تشریح گردیده است. این چارچوب امکان بررسی و تحلیل فرایند طراحی شهریِ پروژه های منتخب را با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار و روش های آماری متناسب، فراهم می آورد. نتایج ارزیابی نشان می دهد مفاهیم خواست عمومی، قدرت و مشارکت مردمی، به ترتیب کمترین، و مفاهیم مداخله چندسطحی، زمینه گرایی، مساله گرایی و انعطاف پذیری، به ترتیب بیشترین میزان کاربست در پروژه ها را به خود اختصاص داده اند؛ که این امر نشان از غلبه رهیافت راهبردی در پروژه های طراحی شهری کشور دارد.
راهبردهای آموزش در دانشگاه دانشگاه حکمت بنیان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: شناسایی راهبردهای آموزشی موثر در توسعه مهارتهای مورد نیاز دانشگاهیان با رویکرد اسلامی از نیازهای اساسی و مبرم جامعه دانشگاهی کشور است. در همین راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی ضمن مفهوم شناسی واژه حکمت و دانشگاه حکمت بنیان با هدف بررسی راهبردهای آموزش در دانشگاه با رویکرد دانشگاه حکمت بنیان انجام گردیده است. روش ها: پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی با رویکرد کیفی، انجام پذیرفته و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از اسناد و مدارک معتبر با شیوه اسنادی یا کتابخانه ای با ابزار فیش برداری گردآوری گردیده و با طبقه بندی و تحلیل اطلاعات نسبت به تجزیه و تحلیل مطالب اقدام شده است. نمونه گیری با روش هدفمند از نوع زنجیره ای انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد مواردی از قبیل: حاکمیت اصول اعتقادی، احکام و اخلاق اسلامی در تمامی ابعاد دانشگاه؛ خردورزی و عقلانیت؛ تقدم تزکیه بر تعلیم؛ قدسی بودن علم و محیط های علمی؛تعهد به آرمان های انقلاب اسلامی؛ جهاد علمی و ارتقای اعتماد به نفس ملی و تولید علم نافع و توسعه نهضت نرم افزاری؛تقدم منافع ملی و مصالح عمومی بر منافع فردی و گروهی؛ تمدن سازی دانشگاه ها؛عدالت محوری در تمامی شئون دانشگاه؛ اهتمام به ملازمات پیوستگی دو نظام آموزش عالی و آموزش عمومی؛اهتمام به ملازمات پیوستگی دو نظام آموزش عالی و آموزش عمومی از جمله اصول و مبانی دانشگاه حکمت بنیان هستند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد، دانشگاه حکمت بنیان نیاز محور و کارآمد و تعمیق بخشی دانش از طریق هم سویی میان نظام تعلقات و باورها با تکنیک ها است که ماموریت اصلی آن، تربیت انسان های حکیم، توسط مراکز حکمت بنیان و در جهت خلق، نشر و تعالی فرهنگ علم و فناوری و در نهایت، توسعه حکمت می باشد.
حاکمیت نظر در تکوین تلقی ابن سینا از فلسفه عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
فلسفه عملی ابن سینا به نیرویی فکری، همپای فلسفه نظری اش تبدیل نشد. پرسش از بنیاد غیبت مسئله عمل انسانی در مرکز توجه تفکر سینوی، هم به فهم خاستگاه گسست نظر و عمل در تفکر او و هم به درکی از نسبت نظر و عمل در سِیر بعدی اندیشه فلسفی در جهان اسلام که در نگرش سینوی ریشه دارد، یاری می رساند. درحالی که بررسی های این مسئله تاکنون، معطوف به بیان علت های بیرونی و تبیین های غیرفلسفی بوده، مقاله حاضر، تلاشی است ناظر به جست وجوی چراییِ غیبت مسئله عمل انسانی در متن تفکر فلسفی سینوی. با تمرکز بر جایگاه تقسیم علوم، نگرش ابن سینا به ماهیت فلسفه عملی تبیین می شود و این نتیجه به دست می آید که او اشتراک فلسفه نظری و عملی را نظرورزی و افتراق آن ها را غایت عملی می داند؛ چنان که هردو، نظرورزی اند؛ اما فلسفه نظری، نظرورزی محض و مرتبه اول، و فلسفه عملی، نظرورزی مقید به عمل و دومین است. به همین نحو، عقل نظری بر عقل عملی تقدم دارد و عقل عملی که فهمی مستقل، ازآنِ خود و اصیل ندارد، مجری اوامر عقل نظری و تابع آن است. با تقدم و حاکمیت مفروض نظر بر عمل، در مواجهه نظر با عمل در فلسفه عملی، از آنجا که عمل، جزئی، متغیر و متکثر، و نظر، کلی، ثابت و واحد است، عمل به ادراک عقل نظری درنمی آید. ابن سینا با ایستادن در موضع نظر، عمل را تا آنجا که مقدور است، نظری می کند و درقالب امری طبیعی در نفس شناسی پی می گیرد و آنچه را در مرزهای نظر محض نمی گنجد، به مرجعی بیرونی غیراز عقل بشری وامی گذارد؛ درنتیجه، در نگرش سینوی، آنچه از عمل انسانی می ماند، دیگر مسئله ای فلسفی نیست تا پیگیری فلسفه ای عملی را ضرورت بخشد.
دین؛ دوسویه ایمان و عمل: خوانش حیات دینی ویتگنشتاین متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
توصیف و روایت ویتگنشتاین از دین، ایمان و نحوه ارتباط آن با عمل یکی از رویکردهای مهم در فلسفه دین معاصر است که بسیاری از تحقیقات و پژوهش های علوم انسانی و علوم اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد؛ بنابراین، دیدگاه ویتگنشتاین در این خصوص درخور بررسی دقیق تر، ارزیابی مجدد، زمینه سازی و کاربرد آن در اجتماع است. روش جستار حاضر به صورت توصیفی و تحلیل محتوا است. در این مقاله حقیقت و ماهیت ایمان و تلازم آن با عمل بر اساس آثار متأخر ویتگنشتاین، ازجمله پژوهش های فلسفی، فرهنگ و ارزش و درس گفتارهایی درباره باور دینی توصیف و تحلیل شده است. از آثار و درس گفتارهای پراکنده دینی ویتگنشتاین استنباط می شود که او هم در نظر و هم در عمل دل مشغول رابطه ایمان و عمل بوده است، البته به روش خاص خود. نظریه کاربردی معنا که جان مایه و پایه اصلی تفکر متأخر او است به همین قصد و غایت بوده است. بدین ترتیب ویتگنشتاین با استفاده از اصطلاحات خاص خود، نظریه «کاربردی معنا» و استعاره «بازی های زبانی» و «صورت حیات» توضیح می دهد که دین نظام به هم پیوسته ای است از ایمان و عمل و نمی توان این دو را از هم تفکیک کرد و میانشان رابطه تلازم وجود دارد.
مروری بر «فلسفه پراگماتیسم»
حوزه های تخصصی:
پراگماتیسم (فلسفه اصالت عمل) به عنوان یک فلسفه طبیعی و تجربی و یک روش تحقیق و تفکر در اواخر قرن نوزدهم میلادی با تلاش اندیشمندانی چون پیرس، جیمز مید و دیویی ظهور پیدا کرد. فلسفه تلاش نمود که علم نوین را با فلسفه همانند سازد و نگرش های فلسفی سنتی را در پرتو پیشرفت های علمی نوین به نقد بکشد. هستی شناسی پراگماتیسم مبتنی بر اصل تغییر است. عالم مورد نظر این فلسفه عالمی است ناتمام و در حال شدن و تکامل که در بستر آن نیروهای خلاقه بشری فرصتی برای بهبود و اصلاح آن دارند. این فلسفه فهم و درک بشر نسبت به هستی را با تکیه بر تجربه قابل حصول می داند. جهان از نگرش این فلسفه جریانی است در حال تغییر، مربوط به آینده، ناقص و نامعین و محدود در تجربه انسان.
انسان از دیدگاه پراگماتیسم موجودی زیستی و جزئی از طبیعت است، او محصول و در عین حال سازنده جامعه خویش است، دارای اراده آزاد و آزادی انتخاب نیست بلکه در جهت رسیدن به این آزادی تلاش می کند. تسلط او بر طبیعت نمونه ای از این آزادی است. از نگرش این مکتب، تفکر یا شناخت امری نظری نیست بلکه در حکم نوعی تجربه است و این تجارب هرچه پیوسته تر باشد ارزنده تر است. از دیدگاه این مکتب، عمل مقدم بر هر چیز است و لذا معرفت یا شناخت حاصل عمل میان انسان و محیط است، در این مسیر عقل نیز خادم عمل است. هیچ معرفتی مطلق و غیر قابل تغییر نبوده و معرفت ما نسبت به جهان و همه پدیده ها نسبی و وابسته به شرایط و قابل تغییر است. طرفداران این مکتب برای کسب شناخت و معرفت به روش حل مسئله اعتقاد دارند.
از نگرش این مکتب، ارزش ها مطلق و ابدی نبوده بلکه نسبی هستند و با تغییر شرایط و موقعیتها تغییر می یابند و تا آن حد وجود دارند که در جریان زندگی فردی و اجتماعی اثر عملی داشته باشند. ارزش ها در خود اشیاء و امور و پدیده ها وجود ندارند بلکه این انسان است که در رابطه با اهداف خود به آن ها ارزش می دهد.
پراگماتیست ها علی ر رغم اینکه وجود معتقدات مذهبی را برای زندگی مردم مطبوع دانسته و آن را عامل احساس ارزشمندی انسان، ظهور عشق و محبت در فرآیند اطاعت انسان از قوانین کلی جهان می دانند، آرای متافیزیکی و بسیاری از اعتقادات ایان را که در حل مشکلات زندگی مردم نمی توانند نقش داشته باشند فاقد ارزش می دانند.
این مکتب، فلسفه را یک نظریه تربیتی به معنای وسیع آن می داند و آن را مولود تربیت می شمارد. تعیین هدف غایی برای تربیت را امری بیهوده می داند و اعتقاد دارد که هدف تربیت را از درون خود تربیت باید جستجو کرد. تعلیم و تربیت هدفی ورای خود ندارد و خود، هدف خویشتن است و بر مبنای اهمیتی که این مکتب برای تجربه قائل است آموزش و پرورش را فرآیند سازماندهی مجدد، بازسازی و تغییر شکل تجربه ها می داند. هسته اصلی کلیه فعالیت های تربیتی را کودک و نیازهای فردی او می داند و در تدریس روش حل مسأله را توصیه می نماید.