مطالب مرتبط با کلیدواژه

خواست


۱.

فقه و تزاحم خواست اکثریت و اقلیت در لایه های بنیادین(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسلام نظام اسلامی نظام سیاسی نظام اجتماعی فقه تزاحم خواست اکثریت اقلیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۳۵۳
تزاحم میان خواست اکثریت و اقلیت در نظام اسلامی، گاهی در لایه های بنیادین اجتماعی و گاهی در غیر آن متصور است؛ چنانچه این تزاحم در لایه های بنیادین قرار بگیرد، نظیر آن که چالش بر سرِ اصل نظام اسلامی باشد. در این صورت، رهبری و نظام اسلامی باید از خود، مقاومت نشان بدهند؛ خواه اکثریت در برابر آن باشند یا اقلیت. لکن تزاحم در مسائل کلان، چنانچه به سطوح اصلی و بنیادین بینجامد باز هم نباید نظام، عقب نشینی کند. امّا اگر این نوع تعارض ها به اصل نظام و قوانین الهی خدشه وارد نمی کند، باید در برابر آنها انعطاف نشان داده شود. تزاحم در لایه های خرد و کلان و مسائل بنیادین میان گروه ها، احزاب، شوراها و بالأخره میان اقلیت و اکثریت تصور دارد. این تحقیق درصدد است برخی از راه حل های فقهی چالش های یادشده را تنها در حوزه بنیادین بررسی و ارائه نماید.
۲.

برهم کُنشِ اجزای نفس و تکوینِ مبادی عمل در اخلاق نیکوماخوس(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: جزء عقلی جزء غیرعقلی عمل مبادی عقل خواست برهم کنش فضیلت رذیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۱۵۱
ارسطو در اخلاق نیکوماخوس به اقتضای غایتِ عملی به مبادیِ تکوینِ عمل می پردازد. قسمی از مبادی، فضایل اند که عللِ غایی وقوعِ عمل هستند و بخشی نیز مبادیِ درونی عمل و اجزاءِ نفس انسانی به عنوان عاملِ عمل اخلاقی است که در فرایند برهم کُنشی مستمر به رخ دادِ عمل می انجامند. پرسش اصلی ناظر به فهمِ بنیان های عمل این است که چه گونه رابطه ای میان اجزاء نفس و فضایل منجر به وقوع عمل اخلاقی می شود؟ در این مقاله نخست به توصیف هر یک از اجزاء و سپس به رابطه آنها با هم پرداخته شده تا در نهایت روشن شود میان اجزاء نفس و رابطه ی درونی آنها با هم به عنوان یک بُعدِ مبادیِ عمل، و فضایل به مثابه مبادیِ غاییِ عمل از سوی دیگر چه نسبتی است. در نگرش ارسطو خواستِ تکرارشونده در یک سو، تعقل را در آن سمت تقویت می کند و عقلِ قوام یافته در یک بُعد، خواست را نیز به همان جهت سوق می دهد. از این رو عمل̊ برآیندِ برهم کنش میان اجزاء عقلی و غیرعقلیِ نفس و خواست و عقل در انسان است که خود در ارتباطی دوسویه با مبادیِ غایی عمل و فضایل اند به نحوی که رذایل، مبادی فضایل را ویران میکند.