مقالات
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه که آن را فروتر از کلام خالق و فراتر از کلام مخلوق خوانده اند، کتابی است که همانند مؤلّف آن امیرالمومنین علی (ع) حاوی ابعاد و موضوع های گوناگونی همچون الهیات، ادبیات، عرفان، فلسفه، کلام، تاریخ، سیاست، اقتصاد، مدیریت و... است.
در طول تاریخ، شارحان و مفسران بزرگی از شیعه و سنّی در صدد شرح و تفسیر این مجموعه که گلچینی از سخنان حضرت امیر (ع) است برآمده اند. یکی از دوستداران امام علی (ع) مفسّر بزرگ و شارح سترگ نهج البلاغه مرحوم ابن ابی الحدید معتزلی است. شرح نهج البلاغه وی مشتمل بر 20 جلد است که شارح محترم در مقدمه شرح خود و نیز در مواضع بسیار دیگری به توصیف ویژگی های برجسته امیرالمومنین (ع) پرداخته و به قول خود ویژگی های اختصاصی ایشان را که کسی توان همسری با او ندارد، بیان می کند. اما در عین حال، گاهگاه در مقام تفسیر سخنان امام علی (ع) به تأویلات دور از ذهن متمسّک شده و با مشرب اعتزالی خود، پاره ای از سخنان حضرت را برخلاف ظاهر حمل نموده است.
در این مقاله برآنیم ضمن ارائه سیمای علی (ع) در شرح نهج البلاغه به پاره ای از تأویلات دور از ذهن این شارح محترم اشاره کنیم.
فتح مصر به دست مسلمانان
حوزه های تخصصی:
بی تردید، حمله مسلمانان به مصر، از عوامل اجتماعی-اقتصادی و سیاسی-نظامی ویژه برخوردار بوده است. بررسی ساختار اجتماعی-اقتصادی و مذهبی مصر، توان دفاعی آن، انگیزه برخی از فاتحان عرب شام و ضرورت های سیاسی-نظامی، به شناخت بیشتر این عوامل یاری می رساند. در این نوشتار ساختارها، توان، انگیزه و ضرورت های یاد شده بررسی خواهند شد.
تحلیل موضوعی و سبکی کتاب النّقض
حوزه های تخصصی:
در قرن ششم - یکی از دوران های مناقشات مذهبی – شهاب الدّین تواریخی کتابی در ردّ شیعه نوشت به نام «بعض فضائح الروافض». عبدالجلیل قزوینی رازی، کتاب « النّقض» را در ردّ این کتاب نوشته است. کتاب النّقض یکی از آثار منثور معتبر قرن ششم است که دیدگاه های شیعه اثنی عشری را در زمینه های مورد اختلاف تشیّع و تسنّن بیان کرده و اطلاعات فراوانی در زمینه های اجتماعی، تاریخی، اعتقادی، رجال شیعه و مراکز تعلیم و تبلیغ این مذهب و امثال این به دست می دهد و روش نقض نویسی را نیز در این کتاب می توان ملاحظه کرد.
از نظر زبانی و سبکی، کتاب النّقض در زمره نثرهای ساده قرن ششم - که مرحله تکامل یافته نثرهای دوره سامانی است - قرار دارد و ویژگی های عمومی آن نثرها را در آن می توان یافت. اما از ویژگی های پرکاربرد در کتاب می توان از این نمونه ها نام برد: به کار بردن واژه «الّا» به جای جز و بجز، «وا» به جای «با» مصدر تام بعد از فعل های «باید» و «شاید» و «خواهد» و «یارد» و «تواند»، آوردن «ها» به جای جزء صرفی «ب» در آغاز افعال، به کار بردن لفظ «اجرا» به جای فعل های «گفتن» و «راندن» لفظ، به کار بردن عبارت های فعلی که با حرف اضافه «به» شروع می شود، فراوانی عناصر عربی و به کار بردن سجع و جناس و تشبیه و استعاره و کنایه و ضرب المثل های فارسی و عربی و داستان و تمثیل در جای جای کتاب. تفصیل ویژگی ها همراه با پاره ای بحث های تحلیلی، موضوع این گفتار است.
بررسی و تحلیل ساخت اکولوژی شهری در شهر یزد
حوزه های تخصصی:
ساخت هر شهر، نحوه قرارگیری عناصر و فضاهای شهری و روابط متقابل آنهاست. ساخت و توسعه فیزیکی شهرها در ادوار مختلف تاریخی تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله شرایط محیط طبیعی به عنوان بستر شهر عوامل سیاسی، مذهبی-ایدئولوژیکی و خلاصه فرهنگ هر جامعه در بستر محیط طبیعی شکل گرفته و دستخوش تغییر و تحولات می گردد.
در تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه فیزیکی و ساخت اکولوژی شهر یزد در ادوار مختلف تاریخی پرداخته، الگوی توسعه فیزیکی-کالبدی و ساخت اکولوژی شهری یزد تبیین گردیده است. در این راستا از روش های تحقیق تاریخی، توصیفی تحلیلی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوی توسعه فیزیکی شهر بعد از سال 1340 (ه.ش) به بعد تحت تأثیر تحولات شرایط اقتصادی و اجتماعی ناموزون حاکم در کشور و به تبع آن در استان یزد، سازمان فضایی موزون شهری دچار از هم گسیختگی و عدم تعادل گردیده است. در نهایت الگوی ساخت اکولوژی اجتماعی شهر به ساخت قطاعی نامتعادل تبدیل شده است.
مروری بر «فلسفه پراگماتیسم»
حوزه های تخصصی:
پراگماتیسم (فلسفه اصالت عمل) به عنوان یک فلسفه طبیعی و تجربی و یک روش تحقیق و تفکر در اواخر قرن نوزدهم میلادی با تلاش اندیشمندانی چون پیرس، جیمز مید و دیویی ظهور پیدا کرد. فلسفه تلاش نمود که علم نوین را با فلسفه همانند سازد و نگرش های فلسفی سنتی را در پرتو پیشرفت های علمی نوین به نقد بکشد. هستی شناسی پراگماتیسم مبتنی بر اصل تغییر است. عالم مورد نظر این فلسفه عالمی است ناتمام و در حال شدن و تکامل که در بستر آن نیروهای خلاقه بشری فرصتی برای بهبود و اصلاح آن دارند. این فلسفه فهم و درک بشر نسبت به هستی را با تکیه بر تجربه قابل حصول می داند. جهان از نگرش این فلسفه جریانی است در حال تغییر، مربوط به آینده، ناقص و نامعین و محدود در تجربه انسان.
انسان از دیدگاه پراگماتیسم موجودی زیستی و جزئی از طبیعت است، او محصول و در عین حال سازنده جامعه خویش است، دارای اراده آزاد و آزادی انتخاب نیست بلکه در جهت رسیدن به این آزادی تلاش می کند. تسلط او بر طبیعت نمونه ای از این آزادی است. از نگرش این مکتب، تفکر یا شناخت امری نظری نیست بلکه در حکم نوعی تجربه است و این تجارب هرچه پیوسته تر باشد ارزنده تر است. از دیدگاه این مکتب، عمل مقدم بر هر چیز است و لذا معرفت یا شناخت حاصل عمل میان انسان و محیط است، در این مسیر عقل نیز خادم عمل است. هیچ معرفتی مطلق و غیر قابل تغییر نبوده و معرفت ما نسبت به جهان و همه پدیده ها نسبی و وابسته به شرایط و قابل تغییر است. طرفداران این مکتب برای کسب شناخت و معرفت به روش حل مسئله اعتقاد دارند.
از نگرش این مکتب، ارزش ها مطلق و ابدی نبوده بلکه نسبی هستند و با تغییر شرایط و موقعیتها تغییر می یابند و تا آن حد وجود دارند که در جریان زندگی فردی و اجتماعی اثر عملی داشته باشند. ارزش ها در خود اشیاء و امور و پدیده ها وجود ندارند بلکه این انسان است که در رابطه با اهداف خود به آن ها ارزش می دهد.
پراگماتیست ها علی ر رغم اینکه وجود معتقدات مذهبی را برای زندگی مردم مطبوع دانسته و آن را عامل احساس ارزشمندی انسان، ظهور عشق و محبت در فرآیند اطاعت انسان از قوانین کلی جهان می دانند، آرای متافیزیکی و بسیاری از اعتقادات ایان را که در حل مشکلات زندگی مردم نمی توانند نقش داشته باشند فاقد ارزش می دانند.
این مکتب، فلسفه را یک نظریه تربیتی به معنای وسیع آن می داند و آن را مولود تربیت می شمارد. تعیین هدف غایی برای تربیت را امری بیهوده می داند و اعتقاد دارد که هدف تربیت را از درون خود تربیت باید جستجو کرد. تعلیم و تربیت هدفی ورای خود ندارد و خود، هدف خویشتن است و بر مبنای اهمیتی که این مکتب برای تجربه قائل است آموزش و پرورش را فرآیند سازماندهی مجدد، بازسازی و تغییر شکل تجربه ها می داند. هسته اصلی کلیه فعالیت های تربیتی را کودک و نیازهای فردی او می داند و در تدریس روش حل مسأله را توصیه می نماید.
توضیحاتی درباره واژه های سوریه و شام
حوزه های تخصصی:
درباره مفهوم لغوی، جغرافیایی، تاریخی، و فرهنگی سرزمین شام و سوریه، در کتب قدیم و جدید مطالبی آمده و اظهارنظرهایی شده است، که در اینجا به نقل و نقد و بررسی برخی از آنها می پردازیم.
ارزیابی ایده گفتگوی تمدّنها
حوزه های تخصصی:
دراسه فی قصائد أبی ماضی التفاؤلیه
حوزه های تخصصی:
ان الهدف من کتابه هذه المقاله، دراسه اشعار ایلیا ابی ماضی التفاولیه، اذ نحن نری فی دیوانه قصائد نستنبط منها نظرته التفاولیه فی الحیاه و یظهر لنا انه فی مختلف اطوار شعره و حیاته شاعر التفاول.
انه یری ان الحیاه جمیله و الطبیعه مفعمه بعناصر الجمال. و الانسان یجب ان یفکر فی واقعیه الوجود و ان یتمتع بمحاسن هذا الوجود و لا ینظر الی الماضی الذی قد مضی و لا الی المستقبل الذی لم یات بعد، فعلیه ان ینظر الوجود بحیث ان یستفید من فرح الحیاه و جمالها، دون ان یفکر فی آلامها.
و یعتقد ان السعاده لیس لها وجود حقیقی، کما انه لیس «للعنقاء» وجود حقیقی، بل وجود السعاده نسبی فی کل انسان، فالانسان هو الذی یسعد نفسه او یشقیها فان کانت نفسه جمیله رای الوجود جمیلا، و ان کانت قبیحه رای الوجود قبیحا.
ففی نظر ابی ماضی یجدر بالانسان ان یغتنم الحیاه و یستمتع بنعیمها کما یقول:
ان الحیاه قصیده، اعمارنا ابیاتها و الموت فیها قافیه
متّع لحاظک فی النجوم و حسنها فلسوف تمضی و الکواکب باقیه
فیستسلم للقضاء و القدر و یرضی بما قدّر له و لکنه فی فلسفته التفاولیه لم یکن یجهل آلام للحیاه و هو لا ینسی ان کلّ انسان یصیر الی الزوال، تفاوله لم یکن خالیاً من الاحساس بالالم و الاسی و القلق و لکنه یحاول ان یخرج الانسان من حقیقته الزّوالیّه الی التفاول الذی یجعله ان یعیش فی جمالیات الوجود و لا ینظر الی آلامه و احزانه.
فالشّاعر عندما ینظر الی مصیره یعانی و یواجه فی ضمیره صراعاً بین عوامل التشاوم و الیاس، فیتقلب بین هذه و تلک، و لکنه فی النهایه یری انّ الاستسلام للتشاوم هو الیاس و الموت، و انّ العیش فی ظل التفاول ابعاد للیاس و الموت (لهما). حیث انه یوصی من جاء الی هذا العالم مرغما، بالابتسام و یقول:
قال: البشاشه لیس تسعد کائنا یاتی الی الدنیا و یذهب مرغما
قلت: ابتسم مادلم بینک و الردی شبّر فانک بعد لن تتبسما
هذا فی حین ان البعض یعتقدون ان البشاشه وحدها لا تجدی و لا تستطیع اسعاد هذا الانسان لانّها قد تکون مصطنعه فاستحق ابو ماضی ان یلقب باستاذ مدرسه التفاول فی الادب العربی، و هذا ما یراه بعض آخر.
Young Persian readers’ understanding of L2 grammatical contrasts and their L2 reading proficiency.
حوزه های تخصصی:
If an adequate picture of reading comprehension deficits is to be obtained, the problem of structural knowledge needs to be explored. Once the words in a sentence are recognized, the structure of the sentence needs to be figured out. This understanding plays a crucial role in helping the readers to compute the appropriate relationship between the "people or objects" referred to in the sentences. Individual words within the sentences as well as their order influence the assignment of structural roles to a sentence. Mitchel, Cuetos and Zagar (1990) argue that two kinds of 8 computation are carried out by a reader: understanding the categories of word strings and managing the order in which they appear in sentences. The order of the items used in a sentence like "The dog chased the cat" and its reversal of the roles in the same sentence "The cat chased the dog" illustrate the significance of word ordering in sentence interpretation. Thus, for a reader, a grammatical sentence is not merely a haphazard collection of words, but an arrangement of words which must include identifiable relationships. In this regard, of course, there are formal signals which help readers to recognize sentence structures (Taha, 1983) among which two structures will be discussed later in this article. But we need to explore a little bit about structure understanding before we go to these structures.