مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
عمل
حوزه های تخصصی:
پولس که باید شاکلة مسیحیت کنونی را ساخته و پرداختة اندیشه های او دانست، در راستای رسالت شبانی و تکلیفی که برای رساندن پیام انجیل بر خود واجب می دانست، نامه هایی را با این مضمون به افراد و گروه های مختلف نوشت که نجات، نه از راه عمل به شریعت، بلکه فقط از راه ایمان به دست می آید. او نام گفتمان خود را «شریعت ایمان» نهاد و آن را شریعت حضرت عیسی علیه السلام معرفی کرد. اکنون با انکار شریعت و انحصار حصول نجات در ایمان، آیا فرقی میان انجام عمل نیک یا بد وجود خواهد داشت یا خیر؟! این مقاله با هدف یافتن پاسخ این پرسش، با روش توصیفی تحلیلی به مطالعة دوبارة نامه های پولس پرداخته و به این نتیجه رسیده است که پولس درصدد است با گفتمان نه چندان منسجم خود، از راه اخلاق، مسیحیان را از ارتکاب عمل زشت بازدارد و به آنان بفهماند که اگرچه عمل در نجات دخلی ندارد، اما یک مسیحی واقعی نباید به خود اجازة گناه بدهد؛ چون برای امور فراتری آفریده شده است.
عوامل تقویت اراده و افزایش قدرت عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت عمل که از آن به «ارادة انسانی» نیز تعبیر می شود حقیقتی اکتسابی، مدّرج و افزایش پذیر است و اتصاف به آن ذاتی یا تصادفی نیست، بلکه حدوث، بقا و بالندگی آن وابسته به تلاش و مجاهدت آدمی است. با این وصف، باید عوامل پیدایش، پایداری و تقویت عمل را مطالعه کنیم. راه های تقویت قدرت عمل چند چیز است: یکم. یادآوری و توجه که صورت های متفاوتی دارد (یادآوری شخصی، یادآوری توسط دیگران، یادآوری از راه مشاهدة عمل دیگران، یادآوری از راه تجربة عملی، و یادآوری از راه تداعی معانی)؛ دوم. مقابله با هوا و تضعیف امیال مزاحم؛ سوم. اراده ورزیدن و عمل؛ چهارم. جزئی سازی برنامة عمل. این عوامل به صورت مطلق، برای تقویت اراده مفید هستند و عنصر ایمان در آن لحاظ نشده است؛ یعنی در یک فضای غیردینی یا منکر دین نیز پاسخگو و مؤثرند. در کنار این عوامل، می توان از عواملی سراغ گرفت که ارادة معطوف به حق را تقویت می کنند و تناسب بیشتری با فضای ایمانی دارند؛ یعنی به صورت همزمان، هم ایمان و هم قدرت عمل را افزایش می بخشند. به واسطة این عوامل، به صورت تلفیقی قدرت عمل مؤمنانه (تقوا) یا ایمان جاری در عمل (عبودیت) تقویت می شود. شیوه های تقویت همزمان ایمان و عمل عبارت است از: یکم پرهیز از گناه و هوس برای رضای خدا؛ دوم. عمل خالصانه؛ سوم. توکل بر خدا؛ چهارم. شنیدن موعظه؛ پنجم. دعا، تضرع و استعانت از خدا؛ ششم. مشارطه، مراقبه و محاسبه؛ هفتم. مراوده با اهل ایمان.
شیعیان واقعی؛ دانشورانی عامل و بردبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این متن قلمی شده درس اخلاق استاد مصباح در شرحی بر اوصاف واقعی شیعیان در کلام امیرمؤمنان علی علیه السلام است. آن حضرت نشانه بیست و دوم شیعة واقعی را این می دانند که شیعیان عمل را با علم و علم را با حلم و بردباری درآمیزد. شیعیان از شتابزدگی در رفتار آگاهانه خویش اجتناب می کنند. عالم بی پروا و بی تقوا که به علمش عمل نمی کنند. علم خود را وسیلة دستیابی به منابع مادی قرار می دهد، نکوش شده است. به همین دلیل، در روایات آمده است که هرکس به آنچه می داند، عمل کند، از آنچه نمی داند کفایت می کند. ازاین رو، از علم آموزی برای فخرفروشی نکوهش و به کسب علم برای مقاصد الهی توصیه شده است. همچنین از دنیاطلبی و عمل نکردن به علم، به عنوان آفت دینداری یاد شده است. سرانجام کسانی که به دستورات خدای متعال عمل می کنند، از علم ربانی برخوردار خواهند شد.
فرایند دستیابی به ملکة تقوا از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بهترین ویژگی های اخلاقی از نظر قرآن کریم، تقوای الهی است که نقش محوری در سعادت ابدی انسان دارد. حالت مطلوب آن، زمانی است که به صورت یک ملکة نفسانی درآید. پیدایش این ملکه در انسان متوقف بر طی مراحل متعدد و متوالی، و به اصطلاح یک فرایند است. این مقاله با جمع آوری، دسته بندی و تحلیل آیات به روش تفسیر موضوعی، سعی دارد فرایند دستیابی به تقوا را کشف کرده، گام های اصلی و پی در پی برای رسیدن به ملکة تقوا را از نقطة شروع تا پایان شناسایی کند. این گام ها شامل «تحصیل علم»، «تحریک میل»، «انجام و استمرار عمل» می شود. آگاهی انسان نسبت به متعلق تقوا و وسیلة پرهیزگاری، مقصد و مسیر حرکت را برایش روشن می کند. شکوفا شدن انفعالات و احساسات متعالی انسان، انگیزة سیر و سلوک در مسیر تقوای الهی را فراهم می سازد و در نهایت، رفتار اختیاری، که شامل ایمان (جوانحی) و عمل صالح (جوارحی) است، با تکرار و استمرار، منجر به تحصیل نتیجة مطلوب، یعنی ملکة تقوا، می شود.
نقش علم و عمل در تکامل آدمی از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نفس ناطقه» فصل ممیّز انسان از دیگر انواع و «کمال عقلی» فصل ممیّز آدمیان از یک دیگر است. نفس ناطقه دارای دو قوه عقل نظری و عقل عملی است. لطیفه ملکوتی نفس که سرّی از اسرار الهی است ظرفیت ترقّی و استکمال به سوی واجب تعالی دارد و اگر انسان آن را مُهمل رها کند به سوی ظلمت و تاریکی خواهد رفت. تحوّل پذیری و استکمال نفس از اصول مسلّم فلسفه صدرایی است و حرکت جوهری یکی از عمده ترین دلایل آن است. بر این اساس، آدمی پیوسته در حال پویایی و صیرورت است و هیچ توقّف و ایستایی ندارد. سخن اصلی ما در این مقاله این است که حرکت کمالی جز از رهگذر علم و عمل میسّر نخواهد شد. کمال و سعادت در فلسفه صدرایی برخاسته از وجود است و راه آن از طریق علم و عمل که بال های صعود به آسمان سعادت و قله هِرم هستی اند، می گذرد. علم و عمل لازم و ملزوم یکدیگرند و هر یک سبب رشد دیگری و تحقّق مرتبه کامل تری از آن برای انسان می شود. البته، در مقام ارزش گذاری، علم، برتر از عمل است؛ زیرا هم در مرحله ابتدایی، علم سبب عمل است؛ به گونه ای که در نبود نظر، عمل معنایی ندارد و هم در مراتب بالاتر، معرفت غایت عمل است و عمل مقدمه و مقوّم نظر است که موجب رفع موانع و حجاب های درونی و بیرونی می شود، یعنی زمینه ای فراهم می کند تا وجود ملکوتی انسان نمایان و به علمی که از آن تعبیر به «معرفت ربوبی» می شود، منجر شود.<br /> <br />
تبیین نقشِ نیّت در ارزش اخلاقی از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به بررسی نقش نیّت در ارزش اخلاقی - از منظر ملاصدرا - می پردازد . بر این اساس ، چند فرض در رابطه با نقش نیّت در ارزش اخلاقی - از منظر ملاصدرا - مطرح می شود . این فروض به این صورت ، تحلیل می شوند که آیا نیّت از منظر ملاصدرا ، در ارزش دهی به فعل اخلاقی نقش دارد؟ بر فرض که ملاصدرا این نقش را پذیرفته باشد ، آیا این نقش را می توان به فاعل اخلاقی هم تعمیم داد؟ آیا دیدگاه او نقش یک جانبه وبه عبارتی یک سویه نیّت در ارزش دهی به فعل و فاعل اخلاقی است؟ یا این که می توان بر اساس مبانی فلسفی و عبارات ملاصدرا ، تبیین های متفاوت و در عین حال ، متقابلی از ارزش دهی در نسبت فعل ، فاعل و نیّت اخلاقی مطرح کرد؟ نگارنده ، در مقام پاسخ به این پرسش ها ، ابتدا به تحلیل چیستیِ نیّت و ارزش از منظر ملاصدرا می پردازد . سپس به تحلیل نقش نیّت در چهار مرحله ، بر اساس عبارات صدرالمتألهین شیرازی ، پرداخته می شود . نهایتاً، نظر مختار ، تأثیر متقابل و مستمرِّ نیت ، فعل و فاعل اخلاقی در ارزش دهی به یکدیگر در سطوح متفاوت است .
آثار خطای ادراکی مولر-لایر دروازه بان بر ادراک و مکان پرتاب های پنالتی زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی این موضوع بود که آیا وضعیت های قامت مشابه خطای ادراکی مولر-لایر دروازه بان می تواند بر ادراک و مکان پرتاب های پنالتی زن اثرگذار باشد یا خیر. تصویری از یک دروازه بان روی صفحه ای خالی (بدون تیرهای عمودی و دیرک افقی دروازه) تابانده شد. این دروازه بان با وضعیت دست ها بالا (45 درجه بالاتر از افق)، دست ها کشیده به طرفین (افقی، به عنوان کنترل)، و دست ها پایین (45 درجه زیر افق) به نمایش درآمد. شرکت کنندگان (11 پسر هندبالیست جوان) دو تکلیف را انجام دادند. آنها در فاصله پنج متری صفحه موردنظر ایستادند و مدل دروازه بان را که در یکی از سه وضعیت به نمایش درآمد، نگاه کردند. از شرکت کنندگان درخواست شد یک توپ تنیس را به دست دروازه بان در وضعیت افقی پرتاب کنند، یا با لیزر به همین نقطه هدف گیری کنند. فواصل افقی مکان پرتاب و هدف گیری از راستای میانی اندام دروازه بان مدل اندازه گیری شد. وضعیت های دروازه بان روی مکان های پرتاب و هدف گیری اثرگذار بود. هدف گیری و پرتاب در وضعیت دست ها پایین و دست ها بالا در برابر وضعیت دست ها کشیده به ترتیب به میزان معناداری دورتر و نزدیک تر بود. این آزمایش نشان داد دروازه بانی که وضعیت های مانند مولر-لایر اتخاذ می کند، می تواند ادراک حریف از بیشترین میزان دسترسی خود و نیز رفتار حرکتی او را متأثر کند.
بررسی نسبت نظر و عمل ابن سینا در مقایسه با ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
295 - 321
حوزه های تخصصی:
فیلسوفانی مانند ارسطو و ابن سینا اندیشه ورزی را بالاترین فعالیت سعادت برای آدمی می دانستند. پرسش این است رابطه اندیشه و تأمل نظری با عمل چگونه است؟ بر اساس دیدگاه ایندو اندیشمند رابطه نظر و عمل در چه زمینه هایی مطرح می شود؟ آیا ابن سینا صرفا شارح ارسطو است یا آراء او را بسط نیز داده است؟ اگر بسط داده آیا در همه جوانب بسط داده یا در جوانبی آنرا مغفول گذاشته است؟ «نسبت علی» نظر و عمل در ارسطو و ابن سینا چگونه است؟ در این نوشتار رابطه نظر و عمل را ذیل دو مسئله بررسی کردیم: نخست رابطه قوه نظری و عملی را از حیث معرفت شناسی؛ دوم رابطه معرفت و عمل که تجلی آن در عرفان، سعادت، سیاست، اخلاق و نبوت است که با عنوان حکمت عملی از آن سخن می گوییم. بنابر مبانی ابن سینا می توان گفت رابطه نظر و عمل از سنخ رابطه علّی است و نظر علت عمل است. ابن سینا در بعضی جوانب آراء ارسطو را بسط داده و در بعضی جوانب مغفول گذاشته است. براین اساس رابطه عقل نظری و عقل عملی و سپس حکمت عملی نزد ارسطو و ابن سینا را با تکیه بر رویکرد «علّی» بررسی می کنیم.
حل مسئله شکاف بین علم و عمل اخلاقی ازطریق آموزه قرآنی «شاکله» (باتأکیدبر اخلاق کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله شکاف بین علم و عمل اخلاقی از دیرباز مورد توجه آموزه های دینی و نیز بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. سقراط و افلاطون، معرفت را معادل فضیلت می دانستند و بر این باور بودند که اگر انسان دارای معرفتی روشن نسبت به خوبی و بدی اعمال باشد، همین معرفت کفایت می کند که از بدی پرهیز کند و اعمال خوب را انجام دهد. ارسطو این دیدگاه را نپذیرفت و معتقد بود ضعف اراده بین علم و عمل، شکاف و فاصله ایجاد می کند. ازنظر او تربیت صحیح و عادات خوب، رافع شکاف بین علم و عمل اخلاقی است. برخی الهی دانان، ایمان را چاره کار دانسته و معتقدند برای عمل کردن به کارهای خوب و پرهیز از کارهای بد، لازم است علاوه بر علم و معرفت، ایمان هم در شخص وجود داشته باشد؛ اگر معرفت با ایمان همراه شود، به عمل می انجامد و الّا خیر. جستار پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی و با هدف ارائه راه حلی در مسئله «شکاف بین نظر و عمل اخلاقی» اجرا شده است، به این نتیجه دست یافت که اگر از استثنائات چشم پوشی کنیم و درصدد ارائه یک قاعده اخلاقی و انسان شناسانه باشیم، شاکله انسان که محصول خصلت های ژنتیکی، تربیت و محیط زندگی است، بیشترین تأثیر را بر نحوه عملکرد انسان دارد. اگر عملی از دوره کودکی و نوجوانی ازطریق تربیت، به عادت و ملکه تبدیل شود، این عادت تا پایان عمر، انسان را رها نخواهد کرد. بنابراین، رافع شکاف بین علم و عمل را باید در شاکله خوب، جستجو کرد.
بررسی تحلیلی مبانی و نتایج دیدگاه رابطه ضروری معرفت و عمل اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سقراط بر آن بود که معرفت و شناخت نیکی ها و بدی ها نه تنها برای عمل اخلاقی و کسب فضیلت ضروری است، بلکه تنها علت آن نیز شناخته می شود؛ یعنی معرفت علت لازم و کافی عمل اخلاقی و کسب فضیلت است و کسی با آگاهی و معرفت (خواسته و دانسته) مرتکب بدی نمی شود. بدین ترتیب رابطه ضروری میان معرفت و عمل اخلاقی برقرار است. افلاطون با پذیرش این دیدگاهِ استاد خود، آن را بر مبانی معرفت شناختی خاص خود و ایده مُثل استوار می کند. این نظریه، طبق مبانی ای که افلاطون برای آن ترسیم می کند، لوازم، آثار و نتایج خاصی دارد که علی رغم وجود شباهت هایی میان این دیدگاه و نظریه های دیگر، باز هم از سایر نظریات متمایز بوده و بحث های بسیاری را متوجه خود کرده است. مهم ترین انتقادات وارد شده بر این دیدگاه از سوی ارسطو طرح شده است. در عین حال، ارسطو در پایان بررسی های خود، تا حدودی به این دیدگاه نزدیک می شود و با شرایطی آن را تلقی به قبول می کند، اما این دیدگاه همچنان منتقدان فراوانی دارد.
تحلیل روانشناختی معیارهای عدالت
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی و تبیین معنا و مفهوم و معیارهای روان شناختی اجرای عدالت در جامعه اسلامی-ایرانی می باشد. روش: در راستای رسیدن به هدف فوق، متون دینی (قرآن و احادیث) و روان شناختی از جمله نظریه های مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. پس از بررسی متون روان شناسی، نقد و یکپارچه سازی از نظریه ها به عمل آمد. نتیجه بررسی هرمنوتیکی متون نشان داد که اجرای عدالت را می توان در یک مثلث نشان داد که اضلاع تشکیل دهنده آن مشروط نمودن اختصاص منابع به عمل فرد (تولیدات با ارزش نظری یا محصولی)؛ نیازهای فردی برای شکوفایی و در دسترس قرار گرفتن توانمندی های بالقوه و پرورش استعداد فرد اختصاص داد. منابع باید به نحوی تخصیص یابند که اولا پاسخگوی نیازهای افراد باشند، در ثانی در راستای شکوفایی استعدادهای آنان باشند و در نهایت، به اندازه مشارکت آنها در رشد و پیشرفت جامعه اختصاص داده شود. بحث و نتیجه گیری: نظریه فعلی تلویحاتی برای اجرای عدالت در ارگان ها، مؤسسات و محیط های آموزشی و اجتماع را به طور کلی دارا می باشد. افزون بر این، بر مبنای این پارادایم می توان به ساخت ابزار و شاخص ها برای اندازه گیری میزان عدالت توزیعی و محصولی پرداخت.
شهود عقلانی از منظر افلاطون و فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
57 - 74
حوزه های تخصصی:
افلاطون و فلوطین، به عنوان دو تن از تأثیرگذارترین فیلسوفان دوره کلاسیک، توجه ویژه ای به شهود داشته اند. تفاوت هایی که این دو در مباحث فلسفی مختلف دارند، موجب می شود که نگاه واحدشان به شهود را مورد تردید قرار دهیم. مسئله جدی جستار حاضر این است که شهود در نظر هر یک از این دو فیلسوف به چه معناست، با چه روشی حاصل می شود، چه ویژگی هایی دارد و به کدام امور تعلق می گیرد؟ پاسخ این پرسش، که در پایان روشن خواهد شد، این است که شهود برای هر دوی ایشان آگاهی بی واسطه ای است که برای عقل انسان رخ می دهد؛ درحالی که هم افلاطون و هم فلوطین فعالیت هایی را برای حصول شهود عقلانی به سالکان توصیه می کنند که عمدتاً بر دو نوع فعالیت های ممارستی عقلی و فعالیت های مربوط به تزکیه نفس هستند. همچنین در پایان بدین نتیجه رهنمون خواهیم شد که، علی رغم تفاوت های چشمگیر این دو فیلسوف در مشی فلسفی و نحوه بیان مطالب، مراد هر دوی ایشان از شهود، امری واحد است که با رعایت دو جنبه نظری و عملی حاصل می شود.
پرسش از امکانِ تشکیلِ جامعه اصیل بر مبنای خوانشِ پدیدارشناسانه هایدگر از «اخلاق نیکوماخوس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله امکان تشکیل جامعه اصیلِ انسانی بر اساس «وجود و زمان» تبیین می شود؛ همچنین نشان داده می شود، فهم هایدگر از چنین جامعه ای مبتنی است بر خوانش پدیدارشناسانه او از برخی مفاهیم اخلاقی ارسطویی – مفاهیمی همچون دوستی و شجاعت- در کتاب اخلاق نیکوماخوس. انسان هم در اندیشه ارسطو و هم در تفکر هایدگر، پیشاپیش – یعنی قبل از هر فکر، تصمیم یا کنشی – نسبتی وجودی با عالم پیرامونی خود دارد. در اینجا مراد از امکان تشکیل جامعه، در واقع، امکان فرارفتن از «خود» و ربط یافتنِ «وجودی» با «دیگری» است. برای تبیین این نظر، می کوشیم قرائت پدیدارشناسانه هایدگر از «اخلاق نیکوماخوس» و تاثیری را که این قرائت بر شکل گیری «وجود و زمان» داشته، به نحوی مقتضی بیان کنیم.
وارونگی رابطه ی نظر و عمل و پیامدهای سیاسی آن؛ با تأکید بر دیدگاه ویتگنشتاین و مایکل اُکشات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ اندیشه ی سیاسی همواره تحت تأثیر یک دیدگاه مسلم در مورد نسبت نظریه با عمل سیاسی بوده است. بر مبنای این دیدگاه، نظر بر عمل تقدم داشته و بدینسان هر کنش سیاسی در گام نخست نیاز به متابعت از یک نظریه ی سیاسی دارد. با این حال، این پیش فرض کلاسیک فلسفی از سوی فیلسوفان متأخری همچون ویتگنشتاین و اُکشات به چالش کشیده شده است. در همین راستا، این پرسش اساسی قابل طرح است که «از نظر ویتگنشتاین و اُکشات، چه رابطه ای میان نظر و عمل وجود دارد و پیامدهای سیاسی آن چه می تواند باشد؟» فرضیه ی پژوهش از این قرار است که «ویتگنشتاین و اُکشات برخلاف روال رایج، قائل به برتری عمل بر نظر و واژگونی دیدگاه سنتی تقدم نظر بر عمل هستند و به تبع آن سیاست از حوزه ی انتزاع محض فاصله گرفته و به زندگی روزمره وتجربه ی زیسته ی انسان نزدیک می شود و بدین ترتیب، درک ما از نظریه ی سیاسی و نسبت آن با عمل سیاسی دچار تغییرات بنیادین می شود». روش پژوهش، مقایسه ای و چارچوب نظری، نظریه ی انسان شناسانه ی ویتگنشتاین و اُکشات، یعنی انسان بوطیقایی است.
نسبت سیاست و فهم در منظومه فکری هانا آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال پانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
567 - 590
حوزه های تخصصی:
هانا آرنت از متفکرانی است که بیشتر در حوزه اندیشه سیاسی با «ریشه های توتالیتاریسم»، «خشونت»، «انقلاب» و «وضع بشر» شناخته می شود اما همزمان نگاهی عمیقا فلسفی با گرایشهای زیستمانی و پدیدارشناسانه برآمده از همنشینی با هایدگر در این آثار نشان می دهد که در «میان گذشته و آینده» و «حیات ذهن» به اوج می رسد و بیش از سیاست، به فلسفه محض و با تاکید بر مقوله فهم و هرمنوتیک نزدیکتر می شود. در این پژوهش می کوشیم به فهمی از نسبت این دو بعد فلسفی و سیاسی اندیشه ها و آرای آرنت دست یابیم و به این مسئله پاسخ گوییم که چه نسبتی میان هرمنوتیک، فهم و پدیدارشناسی از یکسو و سیاست از سوی دیگر، در اندیشه آرنت وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوال، رویکرد آرنت به «فهم» و «امر سیاسی» و نسبت این دو را با روشی توصیفی و تحلیلی در آثار برجسته او مورد بررسی قرار می دهیم. در فرجام این تحقیق به نظر می رسد آرنت انسان و امر سیاسی و نیز مقوله فهم را در دل چارچوبی واحد و از منظر و رویکردی فراگیرتر می بیند و نگاهی پدیدارشناسانه و تفسیری نسبت به انسان، جهان، فهمِ جهان و نیز امر سیاسی دارد. منظومه فکری هانا آرنت پیوندی است میان پدیدارشناسی و نظریه سیاسی و به عبارتی گونه ای سیاسی کردن پدیدارشناسی هرمنوتیک و بسط رویکردی پدیدارشناسانه-هرمنوتیک در حوزه نظریه و فکر سیاسی. از آنجا که رویکرد پدیدارشناسانه هرمنوتیک آرنت به امر سیاسی در درجه اول و بیش از هرچیز در فهم «جهانیت» وجود بشری به کار گرفته شده است، می توان آن را نوعی پدیدارشناسی وجودگرا یا انسان شناسی پدیدارشناسانه امر سیاسی خواند.
مبادی عمل از دیدگاه فارابی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
237 - 256
حوزه های تخصصی:
بحث مبادی عمل، یکی از اصلی ترین مسائل حوزه نظر و عمل است. فارابی و ملاصدرا در ضمن برخی از مباحث فلسفی به این موضوع پرداخته اند. فارابی و ملاصدرا در تبیین فرایند عمل معتقدند که افعال انسان به لحاظ مراحل و فرایند پیدایش، دارای یک سری مبادی است. این مبادی در یک نگاه کلی از بعید به قریب عبارت اند از: قوای مدرکه، قوه شوقیه، اراده و قوه عامله. قوای مدرکه، مبادی بعید و قوه شوقیه و اراده، مبدأ متوسط، و قوه عامله، مبدأ قریب فعالیت عملی انسان هستند. رابطه این سه قوا با یکدیگر به صورت ترتیبی و طولی است؛ به این صورت که قوه مدرکه سبب تحریک قوه شوقیه، و قوه شوقیه سبب اراده، و اراده عامل قوه عامله است. عمل نیز به عنوان یکی از افعال انسان، از مرحله نظر و معرفت تا مرحله عمل و عینیت، مراحل مذکور را می گذراند. با این حال، این دو حکیم در برخی از آراء در این زمینه تفاوت دارند. در این پژوهش ضمن تبیین دیدگاه هر یک از این دو حکیم، به تحلیل و مقایسه آراء آن ها پرداخته می شود.
بنیاد و فرایند انسان هستی شناختی توسعه نظر و عمل انسان ازمنظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۹۴
117 - 146
حوزه های تخصصی:
توسعه و پیشرفت در واقعیت انضمامی اش وابسته به توسعه نظر و عمل انسان است و توسعه نظر و عمل انسان بر بنیاد قوا، ساحات وجودی، حرکت، ادراک و فعلِ انسان پدید می آید؛ ازاین رو فرایند حرکت وجودی و جوهری انسان در ساحت فردی و اجتماعی، مقوِّم توسعه و پیشرفت جامعه انسانی است. از منظر رهیافت و مبانی انسان هستی شناختی حکمت متعالیه، انسان دارای مراتب وجودیِ عقلی، نفسانی و طبیعی است. این مراتب در هر دو بُعد حیات فردی و اجتماعی انسان، مقوم توسعه وجودی انسان و جامعه هستند. در این مقاله با توجه به مراتب قوای وجودیِ انسان و نحوه گسترش آنها در ابعاد فردی و اجتماعی، سه لایه طولی و متوالیِ توسعه عقلی و نظری، توسعه اخلاقی و عملی و توسعه مدنی و نهادی شناسایی شدند. ویژگی مهم این دیدگاه در مقایسه با رهیافت ها و دیدگاه های مدرن و معاصر در تاریخ فلسفه غرب آن است که می تواند تبیینی یکپارچه، جامع، فرایندی و مترتب از مراتب واقعی، ارزشی، نهادی، فردی و اجتماعی حیات انسان ارائه دهد؛ به گونه ای که دچار چالش در تبیین پیوند میان واقعیت و ارزش و فرد و جامعه نشود.
اتکای حدّ وسط بر قاعده درست ؛ نقدی بر تفسیر حدّ وسط ارسطویی به مثابه معیارِ خود بنیاد عمل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدّ وسطْ غالباً مهم ترین مفهوم در نگرش اخلاقی ارسطو معرفی شده، تا حدی که در بسیاری سنّت های تفسیری نه یکی از مفاهیم ، بلکه جوهره نظریه اخلاقی ارسطو انگاشته شده است. این امر موجب گردیده تا درستی و نادرستیِ نگرش اخلاقی ارسطو در گروِ اثبات یا نفیِ وجاهتِ حدّ وسط به مثابه معیار عمل اخلاقی قلمداد شود. با بررسی مسیر حرکت تفکر ارسطویی در اخلاق نیکوماخوس، آشکار می شود که او حدّ وسط را همچون امکانی در فهم و تحقّق خیر عملی معرفی می کند، اما در ادامه مسیر به سنجشِ توانمندی آن در تحقّق غایت پژوهش عملی می پردازد. در طول مسیر، روشن می شود که حدّ وسط در قامت قاعده ای کلی ، تنها بیان گر این است که می بایست در هر موقعیتْ به عملی متناسب با آن دست یازید. در واقع ، باید حدّ وسط در هر وضعیتْ بنا بر مقتضیات متعدد و متغیّرِ هر موقعیت ، توسط شخصِ عامل اخلاقی تعیین شود. نتیجه این امر این است که حد وسط ، شهودی جزئی است، نه معیاری کلی و به همین جهت، خودْ نیازمند قاعده ای کلی در تعیین جزئی آن است. در نگرش ارسطو، حدّ وسط بر قاعده ای درست استوار است که درستیِ آن برخاسته از بستری است که آن را شکل داده است؛ این بستر نهایی و تکیه گاهِ بنیادین که قاعده درست در آن حضور دارد «فرونسیس» یا حالت دارندگیِ قاعده درست _ بر اساس دانایی عملیِ برخاسته از تجربیات عملی _ است. بنابراین، حدّ وسطْ متکی بر قاعده درستی است که خود در فرونسیس حضور دارد و به همین جهت، حدّ وسط ارسطویی معیار و قاعده ا ی نهایی و خود بنیاد در فهم و تعیین عملِ درست نیست ، بلکه خود بر قاعده درست استوار است؛ قاعده ای که با دانایی عملی (فرونسیس) همچون توانیْ در شناختن و عمل کردن، محقّق می شود.
واکاوی امر سیاسی در فضای مجازی از منظری آرنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همان طور که درباره نقش و اثرگذاری فضای مجازی و شبکه های اجتماعی آنلاین در زندگی بشر امروز یقین داریم، کم و بیش به همان اندازه هم همچنان درباره امکانات و توانمندی و اثربخشی فضای مجازی برای ایجاد تحولات سیاسی، دموکراتیک و مدنی، ابهام و شک داریم. به ویژه عرصۀ نظریۀ سیاسی نیازمند تأمل و سنجش فکورانه این پدیده دنیای نو با محک عقل و نظریه های سیاسی است تا به فهم درستی از امکانات شبکه های اجتماعی آنلاین برای سیاست نائل آید. این مقاله پژوهشی است نظری درباب امکانات سیاسی شبکه های اجتماعی آنلاین و ارزیابی تضمنات سیاسی فضای مجازی از منظری آرنتی و امکان قرار گرفتن آن در جایگاه حوزه عمومی یا یک آگورای مجازی در نسبت با مفاهیم و دقایق تلقی آرنت از سیاست. در این ارزیابی، تلقی «هانا آرنت» از امر سیاسی را ملاک و معیار قرار می دهیم و سعی می کنیم تا روشن کنیم که «آیا شبکه های اجتماعی مجازی می توانند کنش سیاسی راستین به معنای آرنتی آن را تسهیل کنند یا خیر؟». به عبارت دیگر و در بیانی آرنتی، «آیا شبکه های مجازی برای سیاست، فرصت و امکان هستند یا ضد سیاسی و تهدید؟». این بررسی نشان می دهد در حالی که سیاست در قالب مفهوم عمل در اندیشه آرنت بین الأذهانی، متکثر، مشارکتی، زبانی و گفت وگویی و ظهور در عرصۀ عمومی است، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی آنلاین بیشتر عرصه خواسته های شخصی و مطالبات معیشتی، بیهوده گویی، غلبه امر اجتماعی و ویژگی های همگون ساز و ضد کثرت گراست که امکانات سیاسی آنها را با تردید جدی مواجه می کند.
بنیان های اخلاق هندو: نظریه کرمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی آدمی در طول دوران حیات خویش در این جهان و در سرای باقی همواره تحت تاثیر اعمال و کردار و گفتار خویش است. کرمه به معنای عمل کردن است و ثمره عملی که تحت تأثیر خواسته ها و غرائز انسانی انجام شود، در چرخه زندگی های بعدی یا در سمساره نتیجه می دهد. با درک کرمه در اخلاق هند، می توان وضعیت زمان حال فرد را توجیه کرد و نیز از تولدهای بعدی در آینده جلوگیری بعمل آورد. به منظور کسب کرمه خوب باید از دهرمه پیروی کرد و دستیابی به معرفت، باعث از بین رفتن کرمه می شود. به استثناء چارواکه، تمام نظام های هندی با نظریه کرمه، کم و بیش توافق دارند. همه چیز تحت سیطره قانون کرمه است؛ اما این قانون در نزد سانکهیه و میمانسا مستقل از اراده الهی است و در ادیان بودایی و جین، خدایان هم تحت تأثیر قانون کرمه هستند