مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
پسامدرن
این مقاله کتاب نظریه پسااستعماری و کُردشناسی، تألیف جلیل کریمی، را بررسی و نقد می کند. در مقدمه بحث، ابتدا مطالعات پسااستعماری تعریف و رویکردهای مهم آن معرفی شده اند. سپس، کتاب از دو بُعد صوری و محتوایی ارزیابی شده است. نتایج نقد این کتاب نشان می دهد که ازنظر صوری کتاب چند ایراد دارد: فاقد مقدمه و نتیجه گیری کلی در هر فصل است؛ هم پیش گفتار و هم مقدمه دارد و معادل انگلیسی نام کتاب در پشت صفحه و معادل انگیسی برخی از اسامی نویسندگان در متن کتاب نوشته نشده اند. چند نقد محتوایی بر کتاب وارد است: حجم نمونه (8 کتاب موردبررسی) کم است، تحلیل گفتمان ها بیش تر متن محور است و در اغلب آن ها به شرایط تاریخی و اپیستمه اجتماعی شکل گیری گفتمان کُردشناسی توجه نشده است. تحلیل ها درباره برخی از مؤلفه ها نظیر «منفی بافی»، «ذات گرایی»، و «رابطه بین دانش و قدرت» ضعیف است. مزایای کتاب شامل تازه بودن موضوع، نثر روان، چهارچوب نظری قوی، روش شناسی مناسب، نظام ارجاع دهی دقیق است. این کتاب احتمالاً تأثیرگذاری خوبی در مطالعات علوم انسانی ایران از ابعاد نظری، پارادایمی، و روشی خواهد داشت.
بررسی تطبیقی رمان انجیر معابد احمد محمود با بادی آرتیست اثر دان دلیلو
حوزه های تخصصی:
پسامدرن دروغین در رمان «منِ او» نوشته رضا امیرخانی
حوزه های تخصصی:
پسامدرن به دلیل بازی های زبانی، چاپی و ویژگی های جذابی که برای نویسنده و مخاطب داشته، خیلی زود مورد اقبال هنرمندان قرار گرفت. در ایران نیز بسیاری از نویسندگان تلاش کردند آثار خود را با قواعد مرتبط با پسامدرن به نگارش درآورند؛ رضا براهنی، منیرو روانی پور، ابوتراب خسروی و... را می توان نویسندگانی دانست که نخستین تجربه پسامدرن را می توان در آثار آن ها مشاهده کرد. اما واقعیت این است که پسامدرن تنها بازی های زبانی و روایت را شامل نمی شود، بلکه پیش از زبان و روایت، در باور و تفکر نمود پیدا می کند. نکته ای که بسیاری از پژوهشگران درباره پسامدرن می نویسند این است: پست مدرنیسم یک مکتب اصول ستیز و چارچوب گریز است. رمان من او، یک اثر تماما مبتنی بر باورهای دینی-عرفانی و با کلیدواژه هایی مانند شهادت، عشق، ایثار و باورهای ارزشمند انسانی است. در میان چهار عنصر اشاره شده، رضا امیرخانی نویسنده کتاب تنها از المان چهارم یعنی بازی با روایت ها و در هم آمیختن زمان و... بهره برده است. پسامدرن پیش از هر چیز در اندیشه و باور اتفاق می افتد و نه در زبان. لذا برخلاف ادعاهای برخی منتقدان ادبی و خود نویسنده، این کتاب به هیچ عنوان از بازی های زبانی فراتر نرفته و اثری پسامدرن نیست. حتی می توان این اثر را پسامدرن تصنعی نامید که تلاش دارد با استفاده از برخی بازی ها، جایگاهی پسامدرنی پیدا کند.
تبیین و نقد رویکرد پارادایمی در اندیشه های تربیتی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
166 - 188
حوزه های تخصصی:
انجام مؤثر فعالیت های تربیتی مستلزم کسب نظریه های تربیتی است. در طول تاریخ از گذشته تا به امروز نظریه های متعددی در حوزه ی تعلیم و تربیت پدید آمده است. درک و فهم این نظریه ها کار ساده و آسانی نیست. بنابراین سؤال اساسی در مطالعه ی آرای تربیتی، چگونگی درک و فهم نظریه های تربیتی یا به عبارتی، نظریه شناسی تربیتی است. رویکرد پارادایمی ازجمله رویکردها در نظریه پردازی و یا نظریه شناسی می باشد که می تواند ما را در خوانش و درک اندیشه ها، خصوصاً اندیشه های تربیتی کمک کند. دیدگاه پارادایمی در تبیین نظریه های علمی این است که در شکل گیری نظریه ها ازجمله نظریه های تربیتی، باورها و مفروضات اساسی و به عبارتی دیگر «پارادایم» نقش مهمی دارند. اوصاف پارادایم ها از سه رکن اساسی هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی برخوردارند. تعلیم و تربیت نیز مانند پارادایم ها دارای سه مؤلفه اساسی از قبیل اهداف، محتوی و روش های آموزش هستند. مؤلفه های تربیت از طریق بررسی و تحلیل عناصر پارادایم ها به دست می آیند. نظریه های تعلیم و تربیت را با توجه به ملاک زمان می توان در سه پارادایم پیشامدرن، مدرن و پسامدرن مورد بررسی و تحلیل قرار داد. در این پژوهش، نظریه های تربیتی با رویکرد پارادایمی در سه پارادایم یاد شده مورد مطالعه قرارگرفته اند. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی است.
روایتگران شگفتی آفرین، حضور خلاقانه زنان نویسنده در ادبیات معاصر آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳
91 - 108
حوزه های تخصصی:
پسامدرنیسم در فیلم کلوزآپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی عناصر پسامدرن در فیلم کلوزآپ، ساخته عباس کیارستمی می پردازد. استفاده از تمهیدهایی چون بینامتنیت، فروپاشی روایت های اعظم، آشکارسازی تصنع، مرگ اقتدار م ؤلف، اتصال کوتاه، دور باطل و پیوند دوگانه، فیلم را به اثری پسامدرن تبدیل کرده است. نویسنده از نظریه های منتقدانی چون کریستوآ، برایان مک هیل، بری لوییس، پتریشیا و دیوید لاج استفاده کرده است. فیلم، نوعی سینما درباره سینماست و در فضایی بین فیلم داستانی و مستند اتفاق می افتد و به طرح پرسش هایی درباره ماهیت واقعیت و بازنمایی می پردازد. به عبارتی این فیلم، نمونه ای از درهم آمیختن واقعیت و خیال در دنیای پسامدرن است و در آن، مرز میان زندگی و سینما، نه تنها برای مخاطب، بلکه برای شخصیت ها نیز از بین می رود. از دیگر ویژگی های آشکار این فیلم، به عنوان یک اثر پسامدرن می توان به فروپاشی روایت های اعظم اشاره کرد.
شانتال موف و منطق امر سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
485 - 461
حوزه های تخصصی:
بحث از امر سیاسی مبحثی جدید در حوزه فلسفه سیاسی است که در نیمه دوم سده بیستم متأثر از اندیشمندانی مثل اشمیت و آرنت رونق پیدا کرد؛ و در ادامه با نظریه پردازی فوکو، دریدا، بدیو، ژیژک و رانسیر گسترش یافت. یکی از اندیشمندان سیاسی معاصر که بیش از دیگران دغدغه بحث از امر سیاسی در ذیل چرخش پسامدرن را دارد، شانتال موف است. وی همواره درصدد است تا ضمن نقد پیامدهای فکری سنت های غالب در بحث از امر سیاسی که حول دو مفهوم دوستی و ضدیت در نوسان هستند، قرائتی پسامدرن و پسامارکسیستی از امر سیاسی ارائه دهد. دو پرسش پژوهشی در این مقاله مطرح شده اند: 1. چگونه موف پذیرش «دیگری» و تعارض را همزمان در صورت بندی خود از امر سیاسی تجمیع می کند؟ 2. رویکرد موف در خصوص امر سیاسی چه نسبتی با چرخش پسامدرن دارد؟ برای یافتن پاسخ های مناسب برای این پرسش ها، نوشته های موف و اندیشمندان منتقد یا موافق برداشت وی از امر سیاسی در چارچوب پسامدرنیسم بررسی می شود. در فرضیه استدلال می شود که موف به واسطه اخذ مفاهیم فلسفی ژاک دریدا همچون مکملیت و تمایز قادر به ارائه منطقی از امر سیاسی می شود که این پدیده را در حد فاصل پذیرش دیگری و آنتاگونیسم قرار می دهد. با تحلیل آثار موف و در نظر گرفتن برداشت های انتقادی سایر اندیشمندان از نظریه موف درباره امر سیاسی، نتیجه گرفته می شود که موف با قرار دادن مفهوم رقیب و رقابت در بطن قرائت خود از امر سیاسی، قسمی سیاست پیکارجویانه را تبیین می کند که منطبق با چرخش پسامدرن است، زیرا قرائت موف از امر سیاسی مبتنی بر مؤلفه هایی مانند ضد ذات باوری و ضد مبنا انگاری است که از جمله مهم ترین مقولات چرخش پسامدرن به شمار می آیند.
بررسی تطبیقی یک شعر از علی باباچاهی و شمس لنگرودی بر اساس نظریه ی ریزوماتیک ژیل دلوز
حوزه های تخصصی:
ژیل دلوز(Gilles Deleuse) از متفکران بنام معاصر است که نظریه ی ریزوماتیک او(که در مقابل نظریه ی درختی قرار می گیرد) همواره از سوی اندیشمندان مورد توجه و واکاوی قرار گرفته است.دلوز و فلکس گاتاری( Flex Guattari) بمثابه ی دو فیلسوف پساساختارگرا سال ها با یکدیگر همکاری کرده و به بسط این نظریه در سویه های مختلف پرداخته اند.البته دامنه ی آرای دلوز وسیع است و به مباحث مختلفی مرتبط می شود.طبق این نظریه (که به سامانه های معرفتی و هنری مختلف قابل تعمیم است)انگاره های معطوف به کلیت یکپارچه، تک ریشه ای و تمرکزگرا مورد بازبینی قرار گرفته و به جای آن بافتار غیرخطی،تجربه ورز و سیال و متکثر می نشیند.از سوی دیگر در شعر پسامدرنیستی ایران که از اوایل دهه ی هفتاد خورشیدی اعلام حضور می کند، این رویکردها و چالش ها چه از نظر تجارب شاعران و چه در مباحث نظری و بوطیقای شعر دوران، مشهود و مبسوط است و بدین ترتیب می توان برای فهم بهتر هویت شعر پسامدرنیستی در مقابل شعر سنتی و حتی مدرن از این نظریه مدد گرفت. در این مقاله ضمن تشریح آرای دلوز درخصوص رویکرد ریزوماتیک در مقابل درختی، دو شعر از این دو نحله ی فکری و ادبی در شعر امروز به طور تطبیقی بررسی و تلاش شده است که مهم ترین تفاوت های این دو شیوه بر حسب ده عنوان طبقه بندی و تشریح شود. علی باباچاهی، نماینده ی شعر پسامدرنیستی و شمس لنگرودی نماینده ی جریانی موسوم به "ساده نویسی"، به دلیل کثرت آثار،اشتهار و وزن ادبی انتخاب نگارنده برای توضیح این وضعیت بوده اند.
بررسی افول فراروایت ها در رمان «کولی کنار آتش» منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
321 - 343
حوزه های تخصصی:
فراروایت ها نظام های عقیدتی و فلسفی فراگیرند که به فعالیت ها، نهادها و ساختار اجتماعی، ارزش ها و اشکال فرهنگی مشروعیت می بخشند. این روایت ها که دارای خاستگاه زیستی، مذهبی، اجتماعی و رفتارهای خردگرا و دانش محور بودند، در عصر مدرنیته تصویری امیدبخش از آینده بشر ترسیم می کردند. اما در دنیای پست مدرن، نتوانسته اند زندگی انسان ها را سازماندهی کنند و اعتبار خود را از دست داده اند. بر این مبنا، پست مدرن را شکاکیت در فراروایت ها توصیف می کنند. منیرو روانی پور رمان های خود را در فضای پست مدرنیستی نوشته است که با مطالعه و تحلیل آن ها، می توان از چگونگی و انواع فراروایت هایی که در جامعه هدف فرو می-پاشند، آگاهی یافت. بدین منظور پژوهش حاضر افول فراروایت ها را در رمان «کولی کنار آتش» از این نویسنده بررسی کرده است. چنانکه شواهد و تحلیل جستار حاضر نشان می دهد، روانی پور برای روایت افول فراروایت ها در فضای پسامدرن، صحنه زندگی سنتی را در یک داستان بازسازی کرده و با نمادپردازی ماهرانه، به خوبی توانسته است فضای پیچیده و درهمی را بیافریند که مهم ترین ویژگی انسان پسامدرن، یعنی بی هویتی را ترسیم نماید. فروپاشی سنت های اجتماعی، تردید در فراروایت های سیاسی چند دهه از تاریخ ایران و نقض اصول داستان نویسیِ شیوه کلاسیک – به عنوان یک روایت بزرگ - موضوعاتی هستند که این مقاله آن ها را در رمان «کولی کنار آتش» بازیابی و تحلیل کرده است.
بررسی سویه های پسامدرنیستی «رود راوی» بر پایه آرای «جان بارت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
191 - 222
حوزه های تخصصی:
پپست مدرنیسم، مدرنیسم کمال یافته است که به دستاوردهای دانش و تکنولوژیِ مورد علاقه و اعتماد عصر روشنگری و مدرنیته، نگاهی ژرف و همه جانبه، با رویکردی انتقادی دارد. بنابراین رد پای آن را در اغلب رشته های علوم و گرایش های هنری می توان نظاره نمود؛ در ادبیات نیز با بنیان های نظری متکثر و مؤلفه های متعدد نمودیافته است. آرای «جان بارت»، نویسنده و منتقد آمریکایی، از میان نظریات متنوع موجود، ژرفنگری قابل توجه و چهارچوب نسبتاً مشخصی دارد، که می توان مؤلفه های معینی را برای سنجش ضابطه مند آثار، از آن استخراج نمود. همچنین رمان «رود راوی» اثر «ابوتراب خسروی»، از ظرفیت بالایی برای بررسی با رویکردهای گوناگون، ازجمله دیدگاه پسامدرنیستی برخوردار است؛ به ویژه با آرای جان بارت قرابت ها و مطابقت های بسیاری دارد. در بررسی این رمان بر اساس آرای جان بارت، ابتدا با تکیه بر ایده های ادبی بارت مبنی بر «غنی سازی ادبیات» و شگردهایی که او عملاً برای تحقق نظریات خود در آثار داستانیش به کارمی برد، مؤلفه هایی فراهم شده، سپس متن روایت بر اساس این مؤلفه ها بررسی و تحلیل می گردد. این تحلیل ها بخشی از ارزش های ادبی رود راوی مبنی بر منطبق آمدن با معیارهای جهانی پسامدرن و نوآوری های خسروی در این زمینه را نمایان می سازد و نشان می دهد که در رمان یادشده کاربست شیوه های ساختارشکنانه پست مدرنیستی، نظیر آمیزش حیطه ها، خلق فراداستان و... ضمن برجستگی بخشیدن به چگونگی روایتگریِ معنا، چیستی معنا و درون مایه نیز ناچیز و موضوع روایت مبهم و معماگون نشده است. از این رو می توان آن را نمونه ای از پسامدرن بومی شده ایرانی دانست که از امتیازات لازم برای قرارگرفتن در ردیف آثار فراملی و رمان های موفق پسامدرنیستی جهان، برخودار است.
درآمدی بر روش شناسی تاریخ؛ دنیای مدرن و پس از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۵
59 - 37
حوزه های تخصصی:
چرخش ضرورت های اجتماعی از میانه قرن 19، به دگرگونی هایی اساسی در تاریخ نگری و تاریخ نگاری انجامید. شتاب این تغییرات در گذار از سده 20 در سه پارادایم اساسی، قابلیت تعریف و سازماندهی یافت. برخی از مورخان معتقدند: در روند بازیابی گذشته، می توان آن را کم وبیش بازسازی کرد (re-Construction). برخی گفته اند: چنین کاری از نظر حجم و شمار رخدادها میسر نیست. به این دلیل کار مورخ به نوعی ساختن (Construction) با الهام گیری از گذشته است. الهامی که گاه با گفتمان های حال یا آینده مرتبط است و در بهترین شرایط به اصل واقعه نزدیک است. چنین زمینه ای اسباب کلان نظریه نگاری total explanation & history) (در تاریخ و نفوذ ایدئولوژی به عرصه تاریخ نگاری را فراهم ساخته است. گروه سوم بر مبنای همان تردید، معتقدند شالوده شکنی (de-Construction) راه را برای فهم بیشتر و بهتر گذشته ممکن تر می سازد. کوشش بر آن است با تکیه بر منابع اصلی، هر یک از قالب های مذکور و برون دادهای آن ها، معرفی، مقایسه، تحلیل و ارزیابی شود. چنین تمهیداتی روش شناسانه، موقعیت تاریخ نگاری ایران را در جهان دیگران روشن می کند. شاید این نقطه عزیمتی برای برون رفت از پاره ای انسداد های تاریخ نگارانه نیز باشد.
بررسی و نقد دیدگاه نسل دوم جریان روشنفکری دینی ایران در انکار میلاد امام دوازدهم(عج) با تکیه بر گزاره های تحلیلی فلسفه علم تاریخ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
255 - 272
حوزه های تخصصی:
مهدویت باور اصیل اسلامی است. البته برخی از علمای شهیر اهل سنت بر ولادت امام دوازدهم هم صحه گذاشته اند. پیشران روشنفکری دینی زمانه با تشکیک در منابع تاریخ اسلام از جمله حدیث، دستاوردهای مدرنیته را تقدیر تاریخی می داند و با ستایش اندیشه پسامدرن و تاسی به اندیشه نومعتزلی و عرفان، میلاد امام دوازدهم را به دلیل کمبود شواهد از نظر تاریخی رد می کند. این پژوهش براساس منابع کتابخانه ای، از روش های استدلالی در بررسی و نقد این ادعا استفاده کرده است. هدف این تحقیق نگاهی نو به موضوع مهدویت با به کار بستن روش تحلیلی بحث های فلسفه علم تاریخ است. بر این اساس، نادیده گرفتن وقایع تاریخی به بهانه کمبود شواهد، تحریف تاریخ است و این شواهد به درد فرد شکاک نمی خورد. راه فهم گزاره های تاریخی نیز همدلی و بصیرت است و معنای عینیت، گزینشی منطقی در میان این گزاره هاست. همچنین شواهد میلاد براساس زاویه دید و مسئله ارزش ها، گزینشی منطقی است. ثمره نگاه پست مدرن، شکاکیت مطلق و ویرانی پایه های علوم از جمله تاریخ است، اما به دلیل برخورداری این رویکرد از عناصر پلورالیسم و نسبی گرایی، نمی توان میلاد امام دوازدهم را با این دید انکار کرد.
بازتعریف انسان در مجسمه های جیسون تیلور با رویکرد پسامدرنیته ژان بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمان معاصر انسان در مرکز توجه همه امور قرار دارد و از جمله موضوعاتی است که به طور عمده مورد مطالعه و بازاندیشی قرار گرفته است. عرصه هنر معاصر نیز در دهه های اخیر شاهد تحول و تقویت کنش های اجرایی و خلق آثار با محوریت انسانی بوده است. در زمان معاصر تغییرات بنیادینی در معنای انسان در دوره معاصر بروز کرده است و روش های جدید هنری باورهای انسانی را به چالش می کشد. از منظر ژان بودریار با سیطره نشانه ها امر واقع به طور جدی محو شده است و مرجع حقیقت وجود خارجی ندارد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه بازتعریف معنای انسان در آثار جیسون تیلور مجسمه ساز بریتانیایی با رویکرد انسان شناختی بودریار در دوره پسامدرنیته است. در آثار او انسان به صورت شی واره ای تکثرگرا، قالب گیری شده از واقعیت و پنهان در زیر آب خلق شده است که با نظریات بودریار قابل تطبیق است. مفروض پژوهش حاضر تحول معنای انسان و جایگاه آن در پیوند با تغییر صورت بندی اجتماعی انسان در دوره معاصر با تأکید بر نظریات بودریار است. محتوای پژوهش حاضر کیفی بوده و بر اساس روش شناسی توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که حضور انسان در آثار تیلور با نشانه های واقعی بازتولید شده و در جهانی که وجود ندارد، قرار داده شده است. در آثار او انسان با نشانه هایی مانند روزمرگی، شی وارگی با بدن، کثرت گرایی است به صورت مجسمه هایی در زیر آب در دنیایی وارونه تکثیر شده است. بودریار هنر را موضوعی پنهانی می بیند که مجسمه های تیلور انسان هایی هستند که در اعماق آب ها پنهان شده اند. او انسان را در تکثیر تهی می داند که این تهی بودن در صورت و زندگی منجمد شده انسان های تیلور به خوبی دیده می شود.
بررسی مؤلفه های پسامدرن در رمان آزاده خانم و نویسنده اش نوشته ی رضا براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص ترین رمان های فارسی، که بر اساس بوطیقای داستان نویسی پسامدرن خلق شده است، رمان آزاده خانم و نویسنده اش اثر رضا براهنی است. نویسنده در این رمان با بهره گیری از شگردهای پست مدرنیستی هم چون عدم انسجام، عدم قطعیّت، نفی زمان، روایت اسکیزوفرنیک، مرگ مؤلّف، چند صدایی، تناقض، پارودی، جذب خواننده با استفاده از شکل و... اثری تحوّل آفرین و تأثیرگذار در عرصه ی داستان نویسی ایران نوشته است. هدف براهنی از خلق رمان آزاده خانم و نویسنده اش نوشتن داستانی بر اساس عرف های شناخته شده ی ادبی نیست، بلکه نوشتنِ «قصه ی نوشتن» است که در مقابل خواننده نوشته می شود. این رمان اثری ساختارشکن و چند پاره است که بخش های متفاوت آن از نظر زمانی، مکانی و روایی فاقد تسلسل خطی و توالی منطقی اند. این پاره های جدا از هم موجب از بین رفتن وحدت و یکپارچگی رمان و تکه تکه شدن آن می شود.
نویسندگان این مقاله برآن اند مؤلّفه های پسامدرن را در رمان آزاده خانم و نویسنده اش تحلیل و بررسی کنند.
خصوصیات روایی رمان های پسامدرن در فیلم های سینمایی (مطالعه موردی: فیلم سینمایی تلقین، کریستوفر نولان، 2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان و هنرهای نمایشی را می توان دو نظام قیاس پذیر در نظر گرفت که غالباً در ویژگی های روایت شناسانه دارای وجوه مشترکی هستند. هدف از این مطالعه بازشناسی چگونگی بهره گیری فیلم های سینمایی از شیوه ها و تکنیک های روایی در انتقال معنا به مخاطب، با استناد به مفاهیم و نظریه های ادبی پست مدرن است؛ و در پی پاسخ به این سؤال است که فیلم های سینمایی از چه تکنیک های بیانی ادبی پست مدرنیستی در انتقال معنا استفاده می کنند؟ این پژوهش از نوع توسعه ای است و به شیوه توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی به مقایسه دو نظام متفاوت ادبیات و سینما انجام شده است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مشاهده فیلم سینمایی مورد مطالعه (فیلم تلقین، کریستوفر نولان، 2010) است. داده های مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل به طور هدفمند از بین کردار و گفتار شخصیت های فیلم انتخاب شده است و این اطلاعات با تکنیک های مورد استفاده در رمان های پسامدرن مطابقت داده و به شیوه کیفی تجزیه و تحلیل و تفسیر شده است. این مطالعه نشان می دهد که فیلم تلقین حداقل دارای یازده تکنیک یا ویژگی روایی از رمان های پسامدرن است که در انتقال معنا به مخاطب از آن ها بهره گرفته است: بینامتنیت، بی نظمی زمانی در روایت ها، جهان وانموده، دور باطل، تناقض، بریکولاژ، خرده فرهنگ ها و التقاط فرهنگی، اختلال زبانی، فروپاشی فرا روایت ها، آشکارسازی تصنّع و فروپاشی ارزش ها.
واکاوی نظریه انتقادی در گفتمان هنر اجتماعی-سیاسی پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
5 - 16
حوزه های تخصصی:
طرح مواضع پست مدرنیسم و نظریه انتقادی در جامعه قرن بیستمی، ابعاد جدیدی در رویکرد تفکر انتقادی به وجود آورد. تأثیری که نظریه انتقادی بر اندیشه سیاسی، فرهنگی و جامعه شناسی در نقد و دگرگون ساختن جامعه مطرح کرد، موضعی مقابل شرایط سلطه و سرکوب بود. از سویی پست مدرن، نگرش انتقادی به مدرن در همه ابعاد است؛ این دو جریان، حرکتی به سوی نوع جدیدی از جامعه عقلانی را ایجاد کردند. از آنجایی که هنر نمود روح دوران در جوامع است، در دوران معاصر با نگرشی نقادانه، شیوه بازتولید هنری را در عصر پسامدرن معرفی می نماید که معرف سیر تحولات جوامع در کنش اجتماعی تحت عنوان هنر متعهد است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای در تلاش است تا با این فرض که نمونه های هنرِانتقادی که با ایجاد آگاهی و بیداری اجتماعی در پی عدالت اجتماعی در برابر نظام سلطه در جوامع معاصر است، هنر متعهد را با درنظرداشتن شیوه انتقادی هنر پست مدرن و نظریه انتقادی (قرائت هورکهایمر و آدورنو) مطالعه کند. بنابراین می توان نتایج را براساس تحلیل نمونه های هنر در حیطه بیان اجتماعی و سیاسی بدین صورت تبیین نمود: هنرِانتقادی در نگرش اجتماعی-سیاسی نمود بیان اعتراضی- اجتماعی هنر با ویژگی های پست مدرن است که با مطرح شدن صدای مخالف و زیر سئوال بردن ساختار قدرت، بیانگر شکل تحقق یافته نظریه انتقادی است.
نگاهی بر نمودهای «ازهم گسیختگی» به عنوان یکی از مؤلفه های پست مدرن در رمان «مومیایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
127 - 155
این پژوهش به بررسی «ازهم گسیختگی ها» به عنوان یکی از انواع شگردها و تمهیداتی می پردازد که در داستان های کوتاه و رمان های پسامدرنیستی تجلی می یابد. رمان «مومیایی»، یکی از آثار پست مدرن مجابی است که از نظر زبان، بیان، ساختار و تصاویر، جایگاهی ویژه دارد. در این پژوهش با تکیه بر آرای «دریدا» و با رویکردی توصیفی- تحلیلی، به تحلیل ساختار و محتوای کیفی رمان مومیایی و بازتاب شگردهای ازهم گسیختگی در آن پرداخته شده است، تا از این طریق پویایی منحصربه فرد و سبک خاص «مجابی»، بیشتر آشکار شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که مجابی در نقش هنرمندی چیره دست، ساخت عادی کلام را شکسته و ساختی در ظاهر ازهم گسیخته، متکثر و در عین حال هنری ایجاد کرده است. او با به کار گرفتن شگردهای مختلفِ ازهم گسیختگی، مدلول-های جدید، اما نه چندان دور از ذهن ایجاد کرده است؛ به گونه ای که خواننده هم این امکان را دارد که در تعیین این مدلول ها سهیم باشد. کاربرد زبانی پیچیده و مشوش، چینش واژه ها بدون ارتباطی منطقی و محتوایی در قالب های رؤیاگونه و ساختارشکن، از ویژگی های بارز این اثر است.
رمان پسامدرن و فیلم: نگاهی به ساختار و صناعات فیلم ستاره است فریدون جیرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این مقاله شناخت صناعات به کار رفته در فیلم ستاره است به عنوان یک اثر پسامدرن است. این فیلم به نویسندگی و کارگردانی فریدون جیرانی دارای ویژگی هایی است که آن را از فیلم هایی که به سبک و سیاق فیلم های مدرن ساخته شده اند متمایز می سازد. این ویژگی ها قالبی به این فیلم بخشیده اند که نگارندگان را بر آن داشته تا آن را از نمایی نزدیک تر مورد کاوش و ارزیابی قرار دهند تا بدینوسیله اثبات کنند که این فیلم نمونه ای قابل قبول از ساختار و صناعت یک اثر پسامدرنیستی است. فیلم ستاره است نمونه ای قابل قبول و نه تمام عیار از این ژانر خاص می باشد که با برجسته ساختن جنبه های خاصی از این قالب همچون ویژگی های فرا داستانی، دور باطل، نوسان بین استعاره و مجاز، آشکارسازی تمهید، حضور نویسنده در داستان، پارانویا، درآمیختن ژانرها و مرگ اقتدار مؤلف به برخی جنبه های دیگر کمتر می پردازد. اما، در هر حال، این نقصان از ماهیت پسامدرنیستی این فیلم نمی کاهد چرا که هر بیننده ای به راحتی متوجه تفاوت ویژه ی این اثر با آثار ساخته شده در شکل و قالب مدرن می گردد. این تفاوت حاصل همان صناعاتی است که نویسنده و یا کارگردان در این فیلم برجسته ساخته و در واقع عناصر غالب این اثر را تشکیل می دهند. علاوه بر این، خوانش پسامدرنیستی این اثر با ارائه ی نمونه ای از یک اثر پسامدرنیستی در صنعت سینما، جهت خوانش های نقادانه ی آثار دیگری از این قبیل راه گشا خواهد بود.
زیباشناسی امر والا ازمنظر لیوتار (مطالعه موردی: آثار بارنت نیومن)
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
91 - 112
حوزه های تخصصی:
از دیرباز تاکنون، والایی در کنار زیبایی، برای توصیف تجربه هایی مانند نامتناهی، هراس، شکوه، مرگ و ... به کار رفته است. در میان اندیشمندانی که به موضوع والایی پرداخته اند، ادموند برک، با تمایز قائل شدن میان امر زیبا و امر والا، سنت اندیشه ی غربی را در باب زیبایی و والایی دگرگون کرد. کانت نیز در تلاش برای کشف بنیان های پیشین تجربه ی لذت و رنج، بخشی از کتاب نقد سوم خود را به بررسی تجربه ی زیباشناختی امر والا اختصاص داد.در میان فیلسوفان معاصر، «لیوتار» اندیشمند فرانسوی و چهره ی شاخص فلسفه پست مدرن، آموزه ی کانت درباره ی والایی را برگرفت و با ارائه ی تفسیری نو از آن، والایی را وارد قلمرو دگرگونی های فرهنگی کرد و آن را برای توصیف جامعه پسامدرن و نیز تجربه ی زیبا شناختی هنر، به کار گرفت. نزد لیوتار، والایی در مقام یک رخداد، قادر است بازی های زبانی مستقر را به چالش گرفته و قواعد رایج و کلان روایت های مدرنیته را در هم شکند.مقاله حاضر برآن است که ضمن بررسی آراء لیوتار در باب والایی و با توجه به تفسیر وی از آثار هنرمند نقاش، بارنت نیومن، وجه زیباشناسانه ی تجربه والایی را نزد وی، آشکار سازد. از این رهگذر هم چنین روشن خواهد شد که چرا لیوتار فیلسوف والای پسامدرن نامیده شده است.
بررسی شاخص های دو گانه پست مدرنیسم در رمان «هست یا نیست» اثر سارا سالار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
113 - 139
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم در شمار سومین دوره از ادوار سه گانه تاریخ تفکّر انسانی قرار می گیرد. در این دوره که از پایان قرن نوزدهم تا به امروز را شامل می گردد، خلق واقعیت جانشین کشف واقعیت می شود. بسیاری از داستان نویسان معاصر امروز ایران نیز، تحت تأثیر آثار نویسندگان پسامدرن غرب به نوشتن این سبک از داستان پرداخته اند. از جمله این نویسندگان سارا سالار است که در رمان«هست یا نیست» با مؤلّفه هایی چون انکار حقیقت، شک اندیشی و عدم قطعیت، تناقض، اصالت دادن به ذهن خواننده و زمان پریشی، هنر خود را به عنوان نویسنده ای پست مدرن معرفی نموده است. این پژوهش ضمن برشمردن مؤلّفه های پست مدرن در رمان هست یا نیست، درصدد ارائه پاسخی مستدل به این سوال است که سارا سالاردر این رمان بیشتر از کدام عناصر پست مدرن استفاده کرده است؟ و در میان داستان نویسان پست مدرن چه جایگاهی دارد؟ در این پژوهش نویسندگان با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی، به طور خاص به تعریف ویژگی های داستان های پسامدرن و مقوله های آن پرداخته و یافته های پژوهش نشان دهنده این موضوع است که عامل تغییر زاویه دید و عدم قطعیت مهمترین شاخصه های پسامدرن در این رمان است.