مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساختار ریزومی


۱.

رابطه فضای مجازی و عام گرایی کاربران اینترنت در میان کارکنان سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت اینترنت پست مدرنیسم مدرنیسم عام گرایی خاص گرایی شبکه فضای مجازی اطلاع رسانی ساختار ریشه ای ـ درختی ساختار ریزومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۸ تعداد دانلود : ۸۳۲
هدف: برپایه آراء مارشال مک لوهان، سورن کییرکگور، ژیل دولوز، مانوئل کاستلز، هربرت دریفوس و دیگر فیلسوفان و جامعه شناسان و دانشمندان علوم ارتباطات و اطلاع رسانی، مدلی مفهومی براساس سه نوع ساختار تاریخی ذهن و توصیف ویژگی های هر یک و نقش فناوری های نوین شبکه ای در تغییر ماهوی ذهن انسان ارائه شده تا برای درک تأثیرات فضای شبکه ای بر عام گرایی مخاطبان و کاهش گرایش های خاص گرایانه در میان آنها در مطالعات آینده نگرانه به کار برده شود. روش/ رویکرد پژوهش: براساس آرای صاحبنظران فوق، تعدادی شاخص برای عام گرایی و خاص گرایی تعریف و برمبنای آنها گویه هایی برای سنجش نگرش ها استخراج شد. پرسشنامه نهایی، سابقه، کمیّت و کیفیت حضور افراد را در فضای اینترنت سنجید و گرایش های خاص گرایانه و عام گرایانه آنها را منطبق بر ساختار طیف لیکرت اندازه گیری کرد. یافته ها: میزان و شدت قرارگیری در معرض شبکه جهانی اطلاعات، بر رشد عام گرایی در مقابل خاص گرایی اثرگذار است، گرچه این اثرگذاری شدت قابل توجهی را نشان نمی دهد. نتیجه گیری: عوامل متعددی بر عام گرایی و خاص گرایی افراد اثرگذارند و رشد فضای شبکه ای، یکی از مهم ترین آنهاست که علاوه بر آثاری که محتوای اطلاعاتی این شبکه ها دارند، بخشی از این اثر به ماهیت و ساختار بنیادینِ شبکه برمی گردد و پژواک نظریه معروف مک لوهان را که «رسانه، همان پیام است»، در مورد شبکه های اطلاعاتی جدید طنین می افکند.
۲.

بررسی تطبیقی یک شعر از علی باباچاهی و شمس لنگرودی بر اساس نظریه ی ریزوماتیک ژیل دلوز

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دلوز گاتاری باباچاهی لنگرودی ساختار ریزومی ساختار درختی پسامدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۱۹۸
ژیل دلوز(Gilles Deleuse) از متفکران بنام معاصر است که نظریه ی ریزوماتیک او(که در مقابل نظریه ی درختی قرار می گیرد) همواره از سوی اندیشمندان مورد توجه و واکاوی قرار گرفته است.دلوز و فلکس گاتاری( Flex Guattari) بمثابه ی دو فیلسوف پساساختارگرا سال ها با یکدیگر همکاری کرده و به بسط این نظریه در سویه های مختلف پرداخته اند.البته دامنه ی آرای دلوز وسیع است و به مباحث مختلفی مرتبط می شود.طبق این نظریه (که به سامانه های معرفتی و هنری مختلف قابل تعمیم است)انگاره های معطوف به کلیت یکپارچه، تک ریشه ای و تمرکزگرا مورد بازبینی قرار گرفته و به جای آن بافتار غیرخطی،تجربه ورز و سیال و متکثر می نشیند.از سوی دیگر در شعر پسامدرنیستی ایران که از اوایل دهه ی هفتاد خورشیدی اعلام حضور می کند، این رویکردها و چالش ها چه از نظر تجارب شاعران و چه در مباحث نظری و بوطیقای شعر دوران، مشهود و مبسوط است و بدین ترتیب می توان برای فهم بهتر هویت شعر پسامدرنیستی در مقابل شعر سنتی و حتی مدرن از این نظریه مدد گرفت. در این مقاله ضمن تشریح آرای دلوز درخصوص رویکرد ریزوماتیک در مقابل درختی، دو شعر از این دو نحله ی فکری و ادبی در شعر امروز به طور تطبیقی بررسی و تلاش شده است که مهم ترین تفاوت های این دو شیوه بر حسب ده عنوان طبقه بندی و تشریح شود. علی باباچاهی، نماینده ی شعر پسامدرنیستی و شمس لنگرودی نماینده ی جریانی موسوم به "ساده نویسی"، به دلیل کثرت آثار،اشتهار و وزن ادبی انتخاب نگارنده برای توضیح این وضعیت بوده اند.