پسامدرن به دلیل بازی های زبانی، چاپی و ویژگی های جذابی که برای نویسنده و مخاطب داشته، خیلی زود مورد اقبال هنرمندان قرار گرفت. در ایران نیز بسیاری از نویسندگان تلاش کردند آثار خود را با قواعد مرتبط با پسامدرن به نگارش درآورند؛ رضا براهنی، منیرو روانی پور، ابوتراب خسروی و... را می توان نویسندگانی دانست که نخستین تجربه پسامدرن را می توان در آثار آن ها مشاهده کرد. اما واقعیت این است که پسامدرن تنها بازی های زبانی و روایت را شامل نمی شود، بلکه پیش از زبان و روایت، در باور و تفکر نمود پیدا می کند. نکته ای که بسیاری از پژوهشگران درباره پسامدرن می نویسند این است: پست مدرنیسم یک مکتب اصول ستیز و چارچوب گریز است. رمان من او، یک اثر تماما مبتنی بر باورهای دینی-عرفانی و با کلیدواژه هایی مانند شهادت، عشق، ایثار و باورهای ارزشمند انسانی است. در میان چهار عنصر اشاره شده، رضا امیرخانی نویسنده کتاب تنها از المان چهارم یعنی بازی با روایت ها و در هم آمیختن زمان و... بهره برده است. پسامدرن پیش از هر چیز در اندیشه و باور اتفاق می افتد و نه در زبان. لذا برخلاف ادعاهای برخی منتقدان ادبی و خود نویسنده، این کتاب به هیچ عنوان از بازی های زبانی فراتر نرفته و اثری پسامدرن نیست. حتی می توان این اثر را پسامدرن تصنعی نامید که تلاش دارد با استفاده از برخی بازی ها، جایگاهی پسامدرنی پیدا کند.