مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدرسه حله


۱.

واکاوی اراده الهی در اندیشه فلاسفه و متکلمان اسلامی با تأکید بر مدرسه کلامی بغداد و حله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت علم ذات مشیت اراده الهی مدرسه بغداد مدرسه حله کلام امامیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی خدا کیست؟
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام فرق و مذاهب تشیع امامیه
تعداد بازدید : ۲۰۰۸ تعداد دانلود : ۸۷۰
«اراده الهی» از مهم ترین مباحثی است که تبیین کلامی و فلسفی آن با یکدیگر متفاوت است؛ هرچند برخی متکلمان در تفسیر «اراده الهی» به اندیشه فلسفی گراییده اند. در اندیشه متکلمان نخستین امامیه، با تأکید بر مضامین احادیث اهل بیت^، اراده یکی از مراتب فعل الهی و به معنای «عزم بر مشیت» بود؛ اما مدرسه بغداد، همگام با معتزله بغداد، آن را به «فعل الهی» یا «امر به فعل» تفسیر کرد؛ گرچه ذاتی دانستن اراده و تفسیر آن به «علم به مصلحتِ در فعل» نیز طرفدارانی داشت. پس از مدرسه بغداد و در طول تاریخ کلام امامیه، تحلیل اراده تحت تأثیر اندیشه فلسفی قرار گرفت و سرانجام در مدرسه حله، اراده به امری ذاتی یا همان داعی، یعنی «علم به مصلحت و خیریت در فعل» تفسیر شد. در این پژوهش، درصدد هستیم با واکاوی چیستی اراده از دیدگاه فیلسوفان و متکلمان، سیر تطور آن را در سده های میانه، به ویژه در اندیشه کلامی مدرسه بغداد و حله بررسی کنیم و با ارزیابی تطبیقی این دیدگاه ها، نسبت آنها را با رویکرد روایات در این زمینه دریابیم.
۲.

تطور قلمرو علم امام در مدرسه کلامی حله(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قلمرو علم امام مدرسه حله تطورات کلامی جریانهای کلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۴
مدرسه حله ازجمله مدارس پرآوازه شیعه در مقطعی از تاریخ تشیع بوده که از جهاتی چند با دیگر مدارس شیعی متفاوت می نمود؛ ازجمله در روند علوم به ویژه علم کلام تحولات چندی به وجود آورد. بی تردید بررسی تطورات و تحولات علم کلام و مسائل آن با محوریت مدارس کلامی می تواند نقش قابل توجهی در گستردگی دامنه پژوهشهای علمی ایفا کند. در این راستا این جستار بر آن شد  فرایند تطوری قلمرو علم امام را که یکی از آموزه های کلامی خاص شیعه و از مقومات مسئله امامت است در مدرسه حله از آن جهت که بخش قابل توجهی از تاریخ کلام امامیه را پوشش می دهد، بنمایاند و در ضمن به چند مسئله مهم مربوط به این موضوع با رویکردی تاریخی نقبی بزند، اول پیشینه رویکردهای معاصر را درباره قلمرو علم امام بنمایاند، دوم جریانهای فکری این مدرسه را که در تطور قلمرو علم امام تاثیرگذاربوده اند را بشناساند، سوم علل پیدایش هر یک از قلمروها را درباره علم امام مشخص نماید، بی تردید هر کدام از این امور در فهم و تبیین مسئله علم امام نقش موثر داشته وپاسخ بر بعضی از پرسشهای پیرامون علم امام خواهد بود.
۳.

فاعلیت انسان در مدرسه کلامی حله(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۹۲
اگرچه امامیه به پیروی از اهل بیت(علیهم السلام) به فاعلیت حقیقی و نفی جبر باورداشته اند، اما متکلمان امامیه در ادوار مختلف تاریخی قرائت ها و تبیین های متفاوتی از نحوه فاعلیت انسان ارائه داده اند. در مدرسه حله که روش کلامی و مفاهیم پایه متکلمان به فلسفه نزدیک شد، تبیین متکلمان از فاعلیت نیز تغییر کرده است. این نوشتار سعی دارد تا نشان دهد اگرچه متکلمان حله با اثبات قدرت بر فعل و ترک پیش از انجام فعل و اراده ای که مخصص قدرت است، نقش انسان در پدید آمدن افعال را تأکید کردند، اما از سوی دیگر با پذیرش الگوی علّیت فلسفی، از دیدگاه متکلمان پیش از خود فاصله گرفتند. در تبیین متکلمان حله از یک سو قدرت و اراده انسان در یک نظام طولی معلول اراده و قدرت حق تعالی است و از سوی دیگر علت تامه برای صدور فعل تلقی می شود که لازمه این دیدگاه، صدور ضروری فعل خواهد بود.
۴.

وجودشناسی صفات الاهی از مدرسه بغداد تا مدرسه حله

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجودشناسی صفات الاهی کلام امامیه و معتزله نظریه نیابت مدرسه حله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۶
یکی از مباحث اختلاف برانگیز در بین متکلمان مسلمان، وجودشناسی صفات الاهی و به طور خاص، رابطه ذات و صفات الاهی است. امامیه و معتزله در مقابل اهل حدیث و اشاعره به دلیل باور به توحید صفاتی، صفات زائد بر ذات را انکار کردند. بیشتر معتزله به نظریه نیابت باور داشتند و ذات الاهی را نائب مناب صفات در تحقق احکام صفات می دانستند. عالمان امامیه در دوره نخست مدرسه کلامی حله( مانند حمصی رازی و محقق حلی) نیز با پیروی از روش شناسی معتزله متأخر به نقد نظریه احوال پرداخته، دیدگاه نیابت را پذیرفتند. متکلمان دوره دوم مدرسه حله مانند خواجه طوسی، ابن میثم بحرانی، علامه حلی و فاضل مقداد نه تنها همچنان منتقد نظریه احوال بودند، بلکه برخی از اصطلاحات و ادله فلسفی را در تبیین دیدگاه خود استفاده کردند. البته این استفاده گزینشی بود و متکلمان حله در موارد مهمی نیز سخنان ابن سینا را در این بحث نقد و رد کردند. عباراتی از برخی متکلمان موجود است که در ظاهر با نظریه عینیت فلسفی شباهت دارد. با این حال، بررسی دقیق تر نشان می دهد که نظریه رسمی متکلمان امامیه در دوره دوم مدرسه حله نیز همان نظریه نیابت است.