مقالات
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر با طرح این سؤال که دیپلماسی عمومی در سیاست خاورمیانه ای امریکا با تأکید بر دوران ریاست جمهوری اوباما چه جایگاهی داشته است، این فرضیه را مطرح کرده است که دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی امریکا در قبال خاورمیانه همواره اهمیت خاصی داشته است؛ از آن جایی که میراث سیاست خارجی دولت بوش برای اوباما وجهة عمومی بسیار ضعیف ایالات متحده در میان مسلمانان و در خاورمیانه بود؛ اوباما یکی از ارکان راهبرد تغییر خود را احیای مدیریت نرم افزاری امریکا در منطقة خاورمیانه معرفی کرد. مثلاً، در سیاست خاورمیانه ای اوباما در قبال بیداری اسلامی نیز، اگرچه هدف اصلی همان معرفی ارزش ها و ایده های امریکا یی است، اما با یک تغییر رویکردی این هدف نه از طریق جنگ ایده های دوران جرج بوش، بلکه بر پایة منطق چندجانبه گرایی نمادین با تأکید بر تأمین منافع، مدعی ترویج ارزش هایی نظیر دموکراسی و خواسته های مردمی است.
متاتئوری سازه انگاری در محک نقد الهیات حِکمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازه انگاری از رهیافت های متأخر در حوزة مطالعات علوم اجتماعی است که در تطوّری پیش رونده به نظریه ای «متمایز از تئوری های جریان اصلی در دانش روابط بین الملل» تبدیل شده است. از آن جا که این نظریه در نگاه کلان، به مثابة پارادایمی است که با فرضیات عمدتاً پست مدرنیستی1 معرِّف بینش خاصی از جهان و مناسبات آن است، در این مطالعة انتقادی، ارزش شناخت شناسیِ2 سازه انگاری و متدلوژی آن در قیاس با متاتئوری الهیات حِکمی در محک ارزیابی نو، قرار می گیرد.
بدیهی است شأن پژوهش در این باب از نوع شأن فلسفی و معرفت نوع دوم است که از رهگذر ارزیابی دعاوی متاتئوریک، تأکید می نماید «عالَمِ سازه انگاری و حیثیت شناخت شناسیِ آن»، عالَم اعتباریات و نسبی گرایی است که با مطلق انگاری برساختگی و خلط آن با «اعتباریات ما قبل التعامل» و «ادراکات حقیقی» به تحاشی «حقیقت» روی آورده است. طُرفه آن که این نظریه با تحدید مرز آگاهی در فهم بین الأذهانی، نظریة عُرف مدارانه ای را تجویز می نماید. اما در الهیات حِکمی، به دلالت هستی شناسیِ متناظر با تفصیل و تقسیم در ادراکات اعتبارپذیر و ادراکات اعتبارناپذیر، حقیقت از آن حیث که حقیقت است نه تنها موکول به اعتبار اشخاص یا جامعه نیست، بلکه اساساً عقل کل با نفی تکثّر برداری حقیقتِ نفس الأمری، دربارة آن یک حُکم بیش تر ندارد که از طریق موازین فراساختی و «منطق چندروشی» قابل احتجاج است.
تحلیلی جامعه شناختی از منافع گروه های انقلابی در انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف نوشتار حاضر شناسایی منافع گروه های گوناگون مدعی قدرت در انقلاب مشروطه است. نوآوری پژوهش آن است که با وجود آثار بسیار دربارة انقلاب مشروطه، تا به حال اثری به تحلیل منافع گروه های بسیج گرِ انقلابی در مشروطه با استفاده از نظریه ای خاص نپرداخته است. رهیافت کلی این مقاله جامعه شناسی تاریخی و چهارچوب نظری آن مفهوم منافع در مدل بسیج «چارلز تیلی» است. روش پژوهش تحلیل اسناد تاریخی شامل کتب و مقالات و روش قیاسی است. بدین معنا که با کاربست مفهومِ منافع و با استفاده از اسناد تاریخی به شناسایی و انگیزه های گروه ها و سازمان های انقلابی مشروطه خواه می پردازیم. بازة زمانی مورد مطالعه از به چوب بستن تجار قند به عنوان نقطة آغاز تا صدور فرمان مشروطیت به عنوان پیروزی انقلاب مشروطه است.
سرشت سیاست در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مفهوم و سرشت سیاست از وظایف مهم فلسفة سیاسی است و بدون فهم این موضوع نمی توان از دیگر مباحث فلسفة سیاسی سخن به میان آورد. این مفهوم از دیدگاه حکمای حکمت متعالیه بحث شده است و یکی از مؤثرترین فلسفه های شناخته شده در ایران است که فلسفة وجودی انقلاب اسلامی قرار گرفت. به گونه ای که بیش ترین تعامل را با جامعة سیاسی ایران و رخدادها و تحولات آن برقرار کرد. تلاش شده است تا دربارة مفهوم سیاست، انواع، ویژگی ها، و ضرورت آن مختصراً بحث شود تا مشخص شود حکمت متعالیه با چه نگاهی به سیاست توانسته است چنین تحولاتی را پدید آورد. تأکید بر هدایت گری و ایجاد تحول در انسان در کنار تبعیت سیاست از شریعت از ویژگی های سیاست در حکمت متعالیه است که تحقق آن برابر با ایجاد جامعة اخلاقی خواهد بود.
جایگاه کُناتوس در متافیزیک سیاسی اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسپینوزا برجسته ترین فیلسوف عصر روشن گریِ رادیکال است، به طوری که روشنگری رادیکال را هم سنگ «اسپینوزیسم» خوانده اند. فلسفه سیاسی اسپینوزا در امتداد سنت بزرگ جمهوری خواهی فلورانس و ونیز و در چهارچوب رئالیسم سیاسی مدرن تحلیل می شود. اساس این جمهوری خواهی یا رئالیسم سیاسی دریافتی از مدینه یا جمهوری است که بر تحلیل و ارزیابی مناسبات نیروها استوار است. به عبارتی، محور اصلی رئالیسم سیاسی اسپینوزایی مفهوم قدرت یا «پوتنتیا» است و این فلسفه سیاسیِ تمهید شده با محوریت مفهوم قدرت و ساخت کشمکش آمیز نیروهای اجتماعی، بر دستگاه متافیزیکی ویژه ای تکیه دارد که انگاره یا مفهوم محوری آن کُناتوس است. بیهوده نیست که متفکری چون ژیل دلوز اخلاق اسپینوزا را رساله ای در باب قدرت می خواند. پرسش های راهبر این پژوهش بدین شرح طرح می شوند: کُناتوس به مثابة یکی از عناصر اصلی دستگاه متافیزیکی اسپینوزا، چه مختصاتی دارد؟ بر پایه مختصات کُناتوس، اسپینوزا چگونه فلسفه سیاسی ای تدوین و صورت بندی کرده است؟ مدعای اصلی این مقاله آن است که تلقی خاص اسپینوزا از عنصر متافیزیکی (و البته فیزیکیِ) کُناتوس رئالیسم سیاسی وی را از سنت غالب رئال پولیتیکِ گسسته از اخلاق جدا می سازد. بر این اساس، کُناتوس صرفاً رانه ای طبیعی یا عنصری مربوط به سامان روانی جسمانیِ انسان نیست؛ بلکه با ساحتِ الوهی و عاطفیِ زیست بشری نیز قرین است و عناصر اخلاقی ای چون شادی، عشق و دوستی را در حوزه عمومی یا جمهوری مستقر می سازد.
تبیین نظام حکومتی در بینش سیاسی میرزا کوچک خان جنگلی: از مشروطه خواهی به جمهوری خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر می کوشد ضمن بازخوانی اندیشه و مواضع سیاسی میرزا کوچک خان، به این پرسش اصلی پاسخ دهد که ساختار بینش سیاسی وی از چه مقوله هایی تشکیل شده و بر این اساس نظام حکومتی مورد نظر وی چه بوده است؟ روش تحقیق مقاله مطالعات تاریخی و روش گردآوری داده ها کتاب خانه ای است. یافته های تحقیق، در بُعد داخلی، مؤلفه های عدالت خواهی، استبدادستیزی، و نگرش مذهبی است و در بُعد خارجی در ذیل عنوان کلی منافع ملی، مقوله های حفظ تمامیت ارضی، و ملی گرایی است که شکل دهندة بینش سیاسی کوچک خان بوده است. بر اساس این مؤلفه ها این چنین نتیجه می شود که کوچک خان مشروطه خواهی بوده که بر اثر فشار عوامل داخلی و تحولات بین المللی جمهوری خواه شده است.